جناب پیروز گرامی،
مطلب نادرستی را از قول محمد سهیمی، نویسنده ی طرفدار رژیم جمهوری اسلامی، نقل کرده اید، که حاکی است پیمان های 1921 و 1940 ایران و شوروی پیشین منابع "کف دریا و زیر زمینی" دریای مازندران را در بر نمی گیرند. پاسخ این ادعای بی پایه این است: حقوق مساوی دو کشور ایران و شوروی در دریای مازندران در پیمان دوستی 1921 منحصر به حقوق ویژه ای نشده، معنای کلی و عمومی دارد و حقوق هریک از دو طرف پیمان بر تمامی موضوع آن را در بر می گیرد. از این رو حقوق مساوی دو طرف بر دریای مازندران ناظر بر حقوق وارد بر بستر، زیر بستر و بالای بستر دریا می شود و نمی توان هیچیک از این اجزا را از آن مستثنی کرد. این مطلب با همین عبارات در نوشتاری زیر عنوان "پیمان "آکتائو" و خیانت به سرزمین و منافع ملی ایران در دریای مازندران" در ایران گلوبال یادآوری و متن مرجع آن در پیمان 1921 نیز درج گردیده است. توضیح
بیشتر اینکه: در پیمان های بین المللی، همچون دیگر متن های حقوقی الزام آور، اگر قاعده گذار بخواهد ویژگی های معینی را به موضوعی اضافه یا از آن مستثنی کند، این افزونه ها یا مستثنیات را به روشنی در متن ذکر می کند. زمانی که چنین ذکری در متن نشده است، آشکار است که مقصود قاعده گذار کلیت موضوع مورد نظر است و اینکه کسی در مقام تفسیر قاعده بخشی از موضوع را مستثنی بداند، از نظر حقوقی نادرست و بیهوده گویی است. خوب بود پیش از استناد به ادعاهای پوچ یک عنصر تبلیغاتچی رژیم ننگین جمهوری اسلامی، به متن قراردادهای 1921 و 1940 و دیدگاه های دیگران در این زمینه نیز نگاهی می انداختید.
"کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست؟ ". پروین.
سرکار و یا جناب تبریزی,
اگر کسی سالها روزی چند بار همان جملات را تکرار کرده و دیگران نیز به همان ترتیب پاسخ دهند بدون آنکه تاثیری بر دیگری داشته باشد, مصداق بیان منسوب به انشتین است که:
The definition of insanity is doing the same thing over and over again and expecting a different result.
اگر بجای آن, فریضه دینی بجا آورده و روزی پنج بار, چند مرتبه خم و راست شده و به سجده می رفتید اقلا در این دنیا از مزایای بهداشتی آن برخوردار و شاید در آن دنیا هم به اجر می رسیدید. انشاالله موفق بشوید.
سلام خدمت همه دوستان با توجه به نظر دوستان و جمیع اساتید حاضر نام ایران نباید به جغرافیای فعلی اطلاق شود چون همانطور که میدونید ایران فعلی فقط ۴۰ درصد جغرافیای کلی یا ایران برزگ رو شامل میشه اگه این جور باشه پس تکلیف اون ۶۰ درصد دیگه از جغرافیا تمدن و فرهنگ و جمعیت دیگه که داخل این ایران ساختگی و کوچک نیستند چی میشه ؟ الان تو ایران ما افرادی از افغانستان پاکستان هستند پس اونها هم ایرانید چرا به اونها خارجی و بیگانه اطلاق میشه ؟ چرا تمدن و فرهنگ اونها برای ما ۴۰ درصد هست ولی خودشون خارجی و بیگانه ؟ اگر جغرافیایی که شاهنامه از آن نام میبره نگاه کنیم بیشتر نامهایی که به عنوان شهرهای ایران نام میبره در خاک فعلی ایران نیست مثل کابلستان زابلستان(شهر زابل امروزی رو رضا شاه نامگذاری کرده و تا ۸۰ سال پیش نامی از زابل در اون منطقه وجود نداره) سمنگان تخارستان و ....
اگر بخواهیم نام ایران رو بنا به شاهنامه روی سر زمینی بزاریم اون جایی نیست جز افغانستان و تاجیکستان فعلی . با این اوصاف آیا درسته جغرافیای فعلی رو ایران بنامیم ؟ این کار ما بیشتر شبیه دزدی تاریخی و فرهنگی دیگر ملت ها هست . چطور توی تاریخ از سلطان محمود به عنوان ایرانی یاد میشه و همچنین از ابوریحان سنایی عنصری مولانا و هزاران مورد دیگه ولی مردمی که از اون جا ها میایند رو خارجی بیگانه و افغانی و ... خطاب میکنیم ؟ آیا بغیر ازاین هست که تاریخ فرهنگ و هویت دگر ملت ها رو ما دزدیده ایم؟؟؟ و به جعل موارد مذکور پرداخته ایم ؟
دوستان گرامی، کسی که خوراکی های خوشمزه و گرانبهائی را که کارگران و رنجبران و دهقانان و تهیدستان و کارتن خواب ها و بی پول ها و بیکار شده ها توان خریدن آنها را ندارند و دارای چربی و روغن هستند فراهم کند و بخورد و شکمش چاق و برآمده شده و پر از چربی و پیه شود به او چه می گویند؟ اگر چنین کسی گه گاه و در شب ها این خوراکی های پر از روغن و چربی را بخورد به او می گویند: (پیه خور شب) که کوتاه شده نام چنین کسی (پیه شب) و (پی شب) می شود اما اگر چنین کسی هر روز با جیب های پر از اسکناس به رستوران هائی برود که در آنجا آن خوراکی های گرانبها فروخته می شوند و آنها را بخرد و بخورد به او می گویند: (پیه خور روز) که کوتاه شده نام چنین کسی (پیه روز) و (پی روز) می شود! که برای شناختن این (پی روز) های میلیاردرزاده و پولدار نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است
آقای تبریزی ممنون .برادران ناسیونالیست ترک در این سایت به تعداد انگشتان دست هم نیستند اما اسم بالای کامنت خود را عوض میکنند و برای زیر نوشته خود و یا دیگران مناسب با موقعیت روز و مقاله اسم تکراری میگذارند. مثلا اگر کسی به ا.الیار انتقاد کند یا به پان ترکها بلافاصله بامسی پیدا میشود و اگر نوشته به طرفداری از ایران باشد و دست دشمن را رو کند جناب پیروز یا همان بامسی حاضر میشود. یارادیسیلیک هم همان لاچین است و خلاصه اینکه وقتی که از شکست های ایران اخوندی سرمست هستند و از خزر و پروژه نفتی مینویسند شما با نوشته خود مثل صلیب مقابل دراکولا ظاهر میشوی و همه مستی پریده هیچ به سردرد دچار میشوند و انوقت میگویند نویسنده خدای نکرده ناراحتی روحی دارد.
سرکار و یا جناب تبریزی,
با اتلاف سی ثانیه از وقت خود و نگاه به http://iranglobal.info/node/57922 هرگونه شک و تردیدی در مامور بودن شما بر طرف میشود. گرفتاری شما ... ست و آنها که در این سایت با شما به مجادله پرداخته اند یا مامورند و یا مانند شما ... یا متعصب و افراطی می باشند. تنها معمای حل نشده برای من اینست که چرا سایت, چنین مطالبی را منتشر میکند؟ حق آزادی بیان به هر قیمتی؟ حتی در دارالمجانین؟ البته اگر سایت برای این روان درمانی مزدی هم طلب میکرد حرفی بود ولی خب "تو نیکی میکن و در دجله انداز - که ایزد در بیابانت دهد باز" ! ؟ نمیدانم.
دوستان گرامی، در سرتاسر جهان و در سرتاسر تاریخ ستمدیدگان با دو گروه جنگیده اند، یک گروه که به آنها گفته می شود دشمن و گروه دیگر که به آنها گفته می شود خائن! و مردم دردمند و درمانده و گرسنه و ستمدیده ایران بدون جارو کردن این خائن ها نخواهند توانست خانه ای به نام ایران را بازسازی و آباد کنند! سخن درباره خائن هائی که هم اکنون به ستمدیدگان ایرانی از پشت خنجر می زنند نیازمند نوشتار جداگانه ای است اما هم اکنون برای شناختن این خائن ها نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است
http://www.tribuneiran.org/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%D8%AC-…
احمد تاج الدینی: دو نکته در باره پیمان رژیم حقوقی دریای خزر
(ماده 3 بند 10). این بندها از جهت ژئوپولیتیک و تمامیت ازضی کشور اهمیت فوق العاده دارند. بویژه که نظام حاکم بر ایران نظامی ضعیف و شکننده است و به راحتی زیر بار تحمیلات قدرت های ذی نفوذ می رود. منظور از دسترسی به اقیانوس ها و دریاهای جهانی از طریق قلمروهای سرزمینی ، عمدتا ناظر به دسترسی چهار کشور دیگر طرف قرارداد و شرکت های بزرگ نفتی و گازی فعال در این کشورها به خلیج فارس و دریای عمان است.
"" ابر مردی برای دوران ابر تورم‌ها "" نگارندهٔ مقاله، بدون اینکه درکی از دوران متلاطم حاضر داشته باشد، با تکیه بر "" فرضیات پوچ جامعه شناسی "" و "" برداشت‌ها / نتیجه گیریهای مطلق ذهنی "" ، اعتراضات کنونی ایران شهر فارسی را، به پیروزی ( گفتمان ) قدرت بلوغ جامعه در برابر دفاع از قدرت تخریب انقلابی به هر بها ئی پیوند میزند، در آخر نیز، سخن گوهر باری از حضرت پیغمبر " مارکس " بیان میکنند که " در دمکراسی حقیقی، دولت سیاسی محو / ناپدید میشود "". این جامعه به بلوغ رسیده ایران شهر فارسی، موج اعتراضات را، به "" می‌‌جنگیم، می‌‌میریم، خزر رو پس می‌‌گیریم "" و "" کاسپین را فروختی، ناموستو فروختی "" تغییر داده است، باشندگان ایران شهر فارسی، دمکراسی مطلوب جمهوری ایرانی را، دایر خواهند کرد. اهورا مزدا یار و پشتیبان شما باشد، همیشه سبز و خرم باشید.
سلام علیکم برادران پان ترک امت لوحه پرور و سومر محور.خداوند سایه شما را کم نکند واقعا بیشترین تعداد کلیک های سایت مدیون روشنفکری های شما هست که از روشنی زیاد مانند اشعه ایکس تا فیها خالدو ن را نشان میدهد. در حال حاضر کشور به رهبری خامنف ترک شیعه صفوی محور هدایت میشود سپاسگزاریم به امید دیدار در مدرسه زبان ترکی خزری . چون هنوز تکلیف بستر دریای خزر معلوم نیست چشم بسته زیرابی نروید.
دریای خزر مال ایران خواهد بود!!! کی؟؟ کجا؟؟ آرزو است، مثل شعرهای فارسی و یا ضرب المثل های ژستی انگلیسی و آمریکائی، ژست و شعر های ماقبل تاریحی مشکل ایرانی ها است، که مشکلی لاعلاج است، روانتراپی و رواندرمانی هم در مقابل این نارسیسیم فارسمداری، فارس محوری و فارس سالاری عاجز است. خدا یا طبیعت باید فکری به این ملت از خود راضی باید مبذول بدارد. تا به حالت نرمال بیایند و خود را بالاتر ار دیگر ملتها نبیند.
مگر شما از من برای بازنشر نوشته ام اجازه گرفتید ؟ مگر من به شما بدهی .... دارم که نوشته را پر از غلطهای دستور زبانی اعلام کرده و می گویید لطف کرده آنهارا تصحیح کرده اید ؟ مگر من برای خظ مشی خود که جگونه باید نوشته ام را بنویسم و چه چیزی را و به چه شکلی بیان کنم باید به روش شما عمل کنم . هر کس روشی دارد . بجای تشکر و معذرت از بدون اجازه بازنشرکردن مطلب ، من بدهکار شما هم شده ام ، اینهمه حود بزرگ بینی را از کجا آورده اید . خودتان را تربیت کنید .اطلاعاتی که داده اید هم غلط است من خود یکبار از گوشه چشم بند " حاج امین " را دیدم " قطعا فلاجیان نبو
اما کسی که اورا دیده و شناخته بود می گفت در خیابان قصر الدشت خیاطی داشته است . لطفا یا یا داست را از زیر مطلب بردارید یا اصل مطلب را از سایت خود حذف کنید در غیر اینصورت حق شکایت به مراجع قانونی رابرای خود محفوظ می دارم . یکبار دیگر مطلبی را از سایت
یکبار دیگر مطلبی را از سایت من بدون اجازه باز نشر کرده بودید که من اعتراض نکردم در اینده هر مطلبی را که می خواهید از سایت من بازنشر کنید اجازه بگیری
"....... با امضای پیمان رژیم حقوقی دریای مازندران، در پی رسمیت قانونی دادن به از دست رفتن بخش عمده ی سهم ایران از این دریاچه ی مرزی است."
%۵۰ در صد یعنی چه؟ مگر روسیه و قزاقستان و ترکمنستان و جمهوری آذربایجان آدمند که ایران برای آنها سهمی قائل شود؟ دریای کاسپین همان طور که جناب آبتین آیینه فرموده اند از زمان کورش تا کنون ملک طلق ایران بوده و خواهد بود !! خود قزاقستان و ترکمنستان و جمهوری آذربایجان هم زمانی جزو ایران بوده و خواهند بود!!!
توافق درباره دریای خزر: اسناد تاریخی و ملی‌گرایی واقعی در برابر ملی‌گرایی قلابی، محمد سهیمی
"بر خلاف تصور و یا ادعای برخی از هموطنان، معاهده‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ نه منابع کف دریا و زیر زمینی دریای خزر را بطور مساوی بین ایران و شوروی تقسیم کرده بود، و نه حتی این موضوع حتی بطور غیر مستقیم ذکر شده بود. از ۱۹۷۰ مرز بین ایران و شوروی در دریای خزر نیز خط فرضی استارا به بندر حسینقلی در مازندران بود که توسط دولت محمد رضا شاه نیز دستکم بطور غیر رسمی به رسمیت شناخته شده بود.........".
آنچه بر أین هابیل های زمان ما میگذرد بسیار شرم آور است.این هابیل گشی در باورهای دینی اسلام نهفته است و ما بی آنکه بدانیم پذیرفتم .
وقتی محمد دستهای عموی خود آبی لهب را بریده آرزو میکند واین نفرین وارزوی ضد انسانی را در قالب آیات در ذهن مسلمان باورمند میکند نتیجه آن پس از هزار وچند صد سال در سرگذشت بالا پژواک پیدا میکند.
پدر ی را میشناسم که در قزوین باصدای بلند پسر مجاهد خود را برای عبرت به پاسداران معرفی کرد و جنازه پسر را تحویل گرفت.
با پدران و مادرانی آشنا میشویم که برای دیدار فرزندان خود رنج سفر از ایران تا عراق را به جان میخرند ودرانجا با نفرت فرزندان از خود روبرو میشوند . معنای حقیقی تبت یدا آبی لهب را در کنار سیم های خاردار اشرف مشاهده میکنیم.
تبت یدا یعنی مجاهدی هفتاد ساله خواهر خود را در پیش دیگر مجاهدان فاحشه خطاب میکند
واب دهان به صورت خواهر میاندازد. چه بسیار از اعضا چپ در ایران که قابیل وار دوست مخالف ودشمنی خیالی را به نظام اسلامی معرفی کردند .دین اسلام و مکتب چپ قابیل پرورند.
الفبای ژورنالیسم پرولتری .
بهتر است در آغاز هر نوشته ای ،موضع و نام تصویر را روشن کنید تا وقت انقلابیون را بیخود هدر ندهید !
رمانتیسم مازوخیسم و مرگ و شهادت و شکنجه و بازجویی و آخوند و تجاوز ، بعد از اهمیت روشنگری و درک سریع موضوع است.
من فکر کردم این عکس فتوشاپ سید علی ترکه است. یا یک مدل ایتالیایی نامزد ثریا اسفندیاری بعد از انقلاب سفید و طلاق ایدئولوژیک پهلوی دوم.
در طول این صد سال اخیر که مدرسه درست شده مطبوعات رایج شده تریبونها بوده ماهواره واینترنت بوده ...متاسفانه جاعلین حکومتی وغیر حکومتی نژاد پرست اسمیله کننده استعمارگر تمامیت خواه دستشون برای جا انداختن خودشون وبرای سرکوب وتحقیر وتخریب قبل خودشان باز تر شده ..واز طرفی در این صد سال مردم ایران ازادی تحقیق وازادی بیان واندیشه نداشته وازادی احزاب مخالف ورقیب هم نداشتیم ومابه منابع خارجی دسترسی نداشتیم .متاسفانه جاعلین قوم فارس هر چی خواسته اند به خورد ما داداند...ودوران طلایی تیموری یا مغولان را مانند دوران قاجار کاملا وارونه جلوه داداند...همه میدانیم ایران فعلی قبل تیموریان به مدت چند قرن مستعمره رنجور وتحقیر شده وغارت شده وبه شدت رنجور اعراب یا بغداد بوده ...وتیموریان ایران فعلی وچندین ملل دیگر اسیای میانه وشبه قاره هند وقفقاز را از استعمار اعراب در اوردند ...وبر خلاف این همه تبلیغات
در مورد کشتار مغول ...تیموریان خدمات در ممالک تصرفشون داشتند که دنیا ندیده ...اولا علت حمله مغول به امپراطوری اعراب (نه ایران که فقط مستعمره اعراب بوده ) همه میدانیم که کشتار وغارت بازرگانان وفرستادگان مغول از طرف فارسیان خراسان وهرات تاجیکستان بوده وانها برای انتقام وتنبیه دربار عربی به قلمرو اعراب حمله کردند وحق دفاع ومقابله به مثل محفوظ است.دوما بر اثر ظلمی که اعراب داشتند مقاومت انچنانی نمیشده که کشتار بوده باشه در ثانی جنگ بوده وانها قاطع بودند واین باعث افتخاره بله باعث تحقیر وعقدای شدن مغلوب وطبییه...سوما اکثر ولایات خود تسلیم ویا استقبال کرداند مانند شیراز در قفقاز در افغانستان ...واما خدمات بسیار تاثیر گذار مغول هرجا را تصرف میکردند با علما دانشمندان با اهل فن مثل نجار بنا وبا رهبران عقیده مذهب کاری نداشتند بلکه همه انها را جمع اماننامه داده حقوق تعیین کرده و بصورت منظم وهدفدار تحصیل وعمران وازادی عقیده وبیان را بسیار دوست داشتند ودر طول چند قرن داشگاهها ساختند وچنان عمران وابادانی بوجود اوردند که عمران به سبک تیموری رایج شد والان در دانشگاههای جهان سبک معماری تیموری جهانشمول تدریس میشود هم نوع عمران هم سبک ونوع ساخت ساز هم تنوع وپراگندگی واستحکام ماندگاری ان ..وتیموریان بیشترین مراعات رعیت را تا ان زمان داشتند .وبرای اولین بار روابط بین ارباب رعیت وارباب حکومت وسرداران با سربازان وشاه درباریان ومردم مدون وقانون مند ودارای تعریف شد...وازادی مذهب وازادی بیان وجلسات مباحثه همه جا تشویق میشد ودر دربار هم همینطور ....ودر بار مغول رقابتی بسیار انسانی بین اربان راه انداختند مبنی بر سفره انداختن برای رعیت که هر فصل بر گزار میشده وبه مدت سه شبانه روز وگاها هفت شبانه روز وسفره به طول چند فرسخ یا گیلمتر امروزی .....واز همه مهمتر تشکیلات خبر چینی درست کردند برای کنترول اربابان ووالیان در مقابل رعیت نه برای کنترول رعیت ....از همه مهمتر امپراطوری بصورت ولایتی یا خودمختاری یا همان بصورت فدرال امروزی اداره میشده ...وچنان خدمت به رعیت وازادی بیان وعمران رایج شده بود ومردم راضی بودند که تقریبا همه اسم بچه ایشان را اسم تیمور چنگیز خاقان چاپار ...انتخاب میکردند که هنوز هم رایج است واما جاعلین بشریت در درجه اول با تمام قوا حرفی از اینها نمیزنند واگر مجبورند همه چند قرن خدمات را به چند سال مشاوره خواجه نصرالدین طوسی نسبت میدهند ..گیریم نابغه بوده مگر برای چند قرن در وسعت امپراطوری مغول چقدر بوده مگر..واگر یک نفر برای چند سال بوده در داخل سیاست ودر داخل تصمیمات واراده امپراطوری بوده ....مانند امیر کبیر که گیریم خوب ونابغه بوده مگر امیر کبیر چند سال وزیر در مقابل ۱۳۰ سال دوران قاجاری بوده که تمام خدمات سلسله قاجار فقط دو بیانیه القابی امیر کبیر باشد وان هم دستور شاه بود وامیر کبیر فقط مجری ..به امید روزی که تحقیق ازاد وجاعلین تاریخ فرهنگ رسوا شون .
مردم ایران منظر چی هستید امضای این پتیشن حداقل کاری است که باید سریعا انجام دهید باید تا حالا دها میلیون ایرانی امضا کرده باشد . و حد اکثرش هم اعتراضات و راهپیمایی میلیونی است مردم بلند شید دیگربی تفاوتی و بی عملی بس است دیگه منظر هستید که این رژیم چه بلاهای به سرتان میاورد که نیاورده تا بلند شوید .دارند وطن شما را هم میفروشند. اگر همچنان به سکوت خود ادامه دهید بزودی سه جزیره در خلیج فارس را هم برای بقا خود به اعراب تقسیم خواهند کرد .
مقاله فوق العاده علمی و دقیقیست که کاملا مستدل حق پنجاه درصدی ایران در دریاچه مازندران را ثابت میکند. تکلیف جمهوری اسلامی دزد نوکر پوتین روشن است که میخواهد به اربابش از آب و خاک ایران هدیه کند. اما این کامنتهای پانترک های ضد ایران و ایرانی که پر از توهین است چه جوری به این سایت راه پیدا میکنند و همه جا را به لجن میکشند. این پانترک لاچین با بی ادبی به وطندوستان میگوید شارلاتان و ان دیگری به اسم فیسبوکی اسد صدیق هم با کلمات زشت دیگری به مردم ایران عقده ضدایرانیش را میترکاند. آیا کسی نیست جلو این لجن پراکنان را بگیرد ؟
حرکت بسیار خوبیست و این توطئه کثیف رژیم اخوندها برای تجزیه دریای مازندران را باید با اتحاد و تظاهرات سرتاسری درهم شکست. شخصی به اسم فیسبوکی اسد صدیق اینجا کامنتی گذاشته پر از بی ادبی که شخصیتش را عیان میکند و به میهن پرستان ایران توهین کرده. این پانترک که معبودش اخوند کثیف ملا حسنی میباشد بداند که ملت ایران دشمنان ایران عزیز ما را از اخوند تا نوکران رنگارنگ اخوندها بزودی به سطل زباله خواهد فرستاد.
همه تک تک ما میدانیم رضا پهلوی( شاه قوم پارس ) با صلاح دید انگلیس در رقابتی که با امپراطوری عثمانی ترکیه وامپراتوری روسیه داشتند به شاهی رسید...ولی جاعلین نگفته اند احمد شاه با تحصیلاتی وتجربه ای که از غرب داشت به حکومت دموکراسی علاقه مند شده بود واختیارات مجلس را بیشتر کرده بود وبا تصمیمات مجلس کاری نداشت ...دیگری جاعلین بزرگ بشریت نمیگند .اقا محمد خان قاجار ایران هزار تکه وسرتا سر جنگ داخلی را ازدست زندیه که فقط شیراز را در دست داشت متحد وهمه را غالب یا قانع کرد وممالک محروسه یا ایران بزرگ را تشگیل داد وچندین ایالت غیر مسلمان را هم ضمیمه ممالک محروسه نمود .وجاعلین نمیگویند اقا محمد خان قاجار امنیت وبزرگی را به ارمغان اورد ولقب کبیر برایش قایل شدند حتی رقبا ودشمنانش..جاعلین نمیگویند روابط خارجی بصورت تمام عیار وارتباط با کشورهای پیشرفته در زمان قاجار شکل گرفت وتحصیلات عالیه دانشگاهی
وتاسیس دانشگاه وکارخانجات اسلحه سازی در زمان قاجار عملی شد..جاعلین نمیگویند شاهان قاجار در هر مسافرت اروپایی کلی قراردادهای اقتصادی صنعتی سیاسی فرهنگی وکسی قوانین مدرن را بهمراه داشتند وعاشق ازادی صنعت قوانین ازادی ومطبوعات غرب شده با قرض هم شده وارد میکردند..جاعلین نمیگویند انواع وزاذتخانه ها ودستگاه قضا وارتش در زمان قاجار شکل گرفته ...جاعلین نمیگویند شاهان طبق مرسوم ان زمان با گرفتن یک دختر از تمام طوایف ایران ودادن یک دختر درباری به ان طایفه باعث اتحاد ومانع اختلاف داخلی میشدند ...جاعلین نمیگویند در دوران ۵۰ سال ناصری ایرا امنترین کشور اسیا بوده...جاعلین نمیگویند قاجار در دو جنگ باامپراتوری روس ۱۳ سال مقاومت کرد ودنیا انگلیس فرانسه وکل دنیا در حیرت بودند .ان هم فقط با نیروی ترک اذربایجان ..فارسها انرا جنگ بین ترک روس میدانستند وشرکت نمیکردند ..جاعلین نمیگویند دوعهد نامه با خیانت صد در صد پارس که نیرو نمیدادند واز پشت به نفع روس خنجر میزدند .جاعلین نمیگویند قرار داد صنایع بزرگ در زمان قاجار بسته شده مانند ذوب اهن در قزوین راه اهن تراموا ....جاعلین نمیگویند رضا شاه پارسها فقط وفقط دنبال رو اقدامات قاجار بودند بس ....جاعلین نمیگویند قاجارها به همه ملتها احترام ومملکت را بصورت ولایتی یا فدرال ویا خودمختاری اداره میکردند وجاعلین تماما جعل کرده وارونه جلوه داده وبرای شاهان بزرگ سیاستمدار قاجارطنز درست کرده سعی در تحقیر امپراطوری قاجاری دارند .به امید روزی که ازادی برقرار وعینک پهلوی را دور انداخته تمام مطالب بصورت مستند اشکار وعظمت قاجاری روشن وجاعلین رسوا شوند
جناب اقبال اقبالی,
با تشکر از انتشار "متن کامل “کنوانسیون خزر” - که بنده نه سواد و زمینه حقوقی و نه وقت و نه حوصله خواندن آنرا دارم - لطفا با حروف برجسته مشخص فرمائید که این سند چگونه "...حق استفاده حاشیه نشینان دریای مازندران (دریای خزر) از خاک ایران برای دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس را هم مکتوب کرده است"؟ با کمال امتنان از زحمات شما در شیر فهم کردن بنده.
ضمنا گمان دارم که هشدار شما احتمالا خطر اصلی را نادیده گرفته است که این چراغ سبز کنوانسیون به "حاشیه نشینان دریای مازندران" موجب افزایش رقابت در جستجو و اکتشاف و بهره برداری از منابع زیرزمینی چنان محیط زیست دریاچه را تخریب خواهد کرد که وجود آن سمی جهت "حاشیه نشینان دریای مازندران" خواهد گردید و بجای "قاتق نان, بلای جان" آنها خواهد شد.
آقای تبریزی...در موقع استقلال هند بخشی از آن کشور از دست رفت و به پاکستان و بنگلادش تبدیل شد. از دست رفتن بخشی از خاک هند دلیل بر ناسزاواری و نفهمی « گاندی » نبود . دشمنی شما با ملت و فرهنگ ترکی یک امر روانی است. اگر درایت قاجاریان نبود , بجای بخشی از کشور, «کل » کشور از دست میرفت و شما , خاله , عمه و دائی شما هم بجای فارسی دری ( شیرین ) با زبان تلخ (( روسی )) صحبت میکردید و احتمال داشت که آقای ( پوتین ) هم رئیس جمهور قلابی شما می شد. موقعی که مینویسید (( چنان که چند بار میان رژیم ایران و رژیم باکو...)) , این گویای وحشت شما و خیلی های دیگر از کلمه (( آزربایجان )) است. شما در این جمله ( رژیم ایران ) را می نویسید ولی آگاهانه ( رژیم جمهوری آزربایجان ) را با رژیم باکو عوض میکنید. این شارلاتان بازی های به درد کمونیست ها میخورد. در ضمن قبل از استقلا آزربایجان شمالی در 1991, ملت ترک ممالک
محروسه ایران , خواستار عملی کردن اصل 15 قانون اساسی جمهوری جهل و جهالت سال 1979 بودند و هستند.
زنده باشید خانم پاکروان ارجمند. آنچه که نوشتید حرف دل همه ملت ایران است. الان از آن زمانهایی است که باید ملت دست به دست هم بدهند و محکم جلو آخوندهای وطن فروش بایستند و مانع تجزیه ایران بشوند. نباید بگذاریم اخوند خائن سهم ملت را ملاخور کند
آفرین بهرکس که این نامه را امضا کند. دفاع از سرزمین در مقابل اراذل و اوباش ایران ستیز جمهوری اسلامی وظیفه واجب هر ایرانیست. این چندتاپانترک پیرو ملاحسنی کثیف و نادر قاضیپور دزدهم که از قرارداد واگذاری دریای مازندران طرفداری میکنند معلومه عصای دست رژیم و دشمن ملت ایران هستند. رژیمی هراسم عجیب غریب مغولی و تاتاری هم روخودش بگذارد از جهتگیری هاش معلومه سرش در کدام آخور است.
زنده باد وطن پرستی. بله از لحاظ حقوق بین الملل تردیدی در سهم 50 درصدی ایران در دریای مازندران نیست. ولی این رژیم وطن فروش و یک مشت مزدورانش طوق نوکری روسیه را به گردن انداخته اند و میخواهند دریای کشور را بدهند به خارجی. باید تاپای جان مقابل این اراذل و اوباش جمهوری اسلامی ایستاد.
تمام شواهد از تبلیغات تمهیدات تخصیصات تشویقات ترخیصات....نشان میدهد که حکومت حاکم قوم فارس نهایت تلاشش را میکند مردم بجای مسافرت به اذربایجان و ترکیه مدرن وبسیار زیبا وغنی ومسلمان ودم دست به گرجستان وارمنستان غیر مسلمان درب داغون وکوچک نا امن مسافرت کنند ....ولی در ارمنتان وگرجستان چه بلاهای سرشان میاد وچه تحقیر های میکنند .بازرسی بدنی یکی از انهاست .
سالام ـ این افراد نه تنها احترامی برای حقوق بین الملل وحقوق کشورهاقائل نیستندوازآن چیزی نیزنمی فهمندوبرآن ارزش قایل نیستنددرواقع ازآن چیزی رانمی شناسند،ناسیونالیسم پوشالی وبی ارزش خودرانشان داده که درهیچ سازمان بین المللی نیزارزشی نیزندارد.تنهادلیل مخالفتشان باتوافق پنج کشوردشمنی باجمهوری اسلامی نیزداشتن تفکرزیاده خواهی پان تاجیکی آنهاست وبس.
پان ترک ها هر چه که باعث تضعیف و پایمال شدن حق ایران باشد از آن استقبال میکنند. ملت ایران دنبال حقوق خود خواهند رفت و در فرصت مناسب تکلیفمان را با وطن فروشان روشن خواهیم کرد.چقدر موضع برادران کمونیست و پان ترک با موضع گیریهای رژیم اسلامی هماهنگ است.
دوست گرامی، کاوه جویا، زمانی پهنه بزرگی از سرزمین های پیرامون دریای مازندران بخشی از خاک ایران به شمار می رفت اما پس از آن که در سایه کشورداری از سوی پادشاهان نفهم و ناسزاوار قاجار آن بخش ها از دست رفتند درباره دریای مازندران پیمانی که بسته شد آن بود که ایران و روسستان (و سپس شوروی) نیم به نیم از دریای مازندران بهره برداری کنند! پس از فروپاشی رژیم شوروی پیشین سازمان های جهانی بر آن شدند که روسستان به نمایندگی از جمهوری های پیشین و به نام کشورهای همسود در سازمان ملل حق وتو داشته باشد!
پس همچنان که دیده می شود پیمان های بسته شده با شوروی و ایران، در زمان کنونی برابر با پیمان بسته شده با کشورهای همسود که نماینده آنها روسستان است بوده و دارای ارزش حقوقی هستند، از سوی دیگر در سایه کشورداری به دست رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه کشورهای نوپدید در پیرامون دریای مازندران با این .....
..... وندآوری که ما هم کشورهای جداگانه ای هستیم خواستار حق بهره برداری جداگانه از دریای مازندران شده و پیمان بسته شده میان ایران و شوروی را نادیده گرفتند! اگر این چنین باشد پس باید کشورهای نوپدید پس از فروپاشی شوروی در سازمان ملل هم مانند روسستان حق وتو داشته باشند و این با پیمان های جهانی و حقوق بین الملل ناسازگار است!
چنان که چند بار میان رژیم ایران و رژیم باکو برای بهره برداری از میدان های نفت و گاز دریای مازندران نزدیک بود که کار به درگیری و جنگ بکشد! هنگام این کشمکش ها رژیم ایران (و به ویژه امام جمعه پیشین تبریز آخوند محسن مجتهد شبستری) کشور جمهوری آذربایجان را ایران شمالی می نامید و رژیم باکو هم پان ترک های ایرانی را سیخونک می زد و برمی انگیخت که درباره دبستان به زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای و اشغال و استعمار آذربایجان جنوبی به دست فارس ها و پرت و پلاهای دیگری که نمونه های فراوانی از آنها را همگان در ایران گلوبال می توانند ببینند آشوب به پا کنند!
به هر روی هم اکنون سخنانی شنیده می شوند که رژیم ایران حقوق کشور ایران را در دریای مازندران به کشورهای دیگری که در پیرامون دریای مازندران هستند دارد می بخشد! و پیمان های بسته شده درباره دریای مازندران که بهره برداری از نیمی از این دریا را حق ایران می دانست دارند از میان می روند! باری، رژیمی می تواند سیاست فرامرزی شایسته ای را دنبال کند که کشورداری آن با خردورزی باشد وگرنه دیکتاتورهای کله پوک و نفهمی مانند خمینی و خامنه ای اگر گرداننده رژیم دژخیمان و شکنجه گران باشند روشن است که در سیاست فرامرزی جز بدبیاری و شکست پیامدی در کار نخواهد بود! و چاره کار نیز این است که رژیم دوزخی ولایت فقیه نابود شود و لاشه پلشت آن به زباله دان تاریخ پرتاب شود!
افرادی که این اطلاعیه را امصا کرده اند مشکل مخرب توهم را در جامعه ایرانی صدچندان می کنند. ایران تا بعد از فروپاشی شوروی جرات نداشت بیش از 20 کلومتر از سواحل خود دور شود چراکه بر اساس همان قراردادهائی که در بیانیه قید شده روسها شکارشان می کردند. زمان رصا شاه مردم تحت تاثیر توهمات ناشی از تبلیغات رژیم پهلوی مطمئن بودند که راه آهن و پلها همه توسط متخصصین ایرانی شاخته شده است!!!در ایران فکر می کنند حقوق بشر را کوروش به جهانیان ارمغان داشته است!!! در ایران تصورات واهی مخرب و بنیاد کن فراوانند و روشنفکران ایرانی فارس-محور عامل اصلی اوجگیری آن هستند. ظاهرا عصر دیجیتال هم تاثیری بر این رفتار نداشته است. از خیر سر همین باصطلاح روشنفکارن است که ایران در 100 سال اخیر همواره از چاله به چاه افتاده است. باد زدن ناسیونالیسم اولترا افراطی ایرانی عواقب خطرناکی دارد و به فروپاشی ایرانشان خواهد انجامید.
بنظرم ، رژیم از انتشار اخبار جعلی ،بیشتر از درج اخبار واقعی هراس دارد. واقعیت این است ، اپوزیسیون جدید که خود را جریان سوم می نامند که عبارت باشند از آمد نیوز روح الله زم ، علی جوانمردی، امیر عباس فخر آور ، سید محمد حسینی ، شبکه بیان بیژن فرهودی و....آنان دقیقا متوسل به پروپاگاندا می شوند و بعبارت دیگر اخبار راست و دروغ را در هم می آمیزند و صحنه را چنان آرایش می کنند و از ساعت و دقیقه ، نام اشخاص کشوری و لشگری را چنان پشت هم ردیف می کنند و آنگاه تحلیل سیاسی و یا گمان زنی سیاسی خود را بجای اخبار حقیقی جا می زنند و از آنجا که این اخبار با روانشناسی مردم نزدیک است و باورشان آسان خواهد شد . جریان سوم برخلاف اپوزیسیون قدیمی ، دقیقا رژیم را مد نظر قرار دارد و تحلیل های سیاسی واقعی تری دارد .در حالی اپوزیسیون قدیمی اصولا در گیر مسایل داخلی خود است و کاری به مردم ایران ندارد
تبلیغات سیاسی[یا پروپاگاند (به فرانسوی: Propagande) یا پروپاگاندا (به انگلیسی: Propaganda) گونه‌ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت‌دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده میشود.]تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مبلغ سیاسی است. پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات غیر جانبدارانه، در اصلی‌ترین معنای خود، دادن اطلاعات با هدف نفوذ بر مخاطب است. در این راستا، اغلب اوقات، واقعیت‌ها به‌طور گزینشی بیان و بازنمایی میشوند (درحالی که نادرستی آن برگوینده روشن و آشکار است) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه و خردمندانه سربزند. نتیجه این امر، تغییر گرایش دلخواه به سوی هدفی است که برای مخاطب هدف‌گیری شده و به منظور پیشبرد یک برنامه سیاسی، درنظرگرفته شده‌است. افزون براین، پروپاگاندا میتواند در شکل یک نبرد و جنگ‌افروزی سیاسی نیز تلقی شود.
تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباط است که با ترغیب یا اقناع متفاوت است، زیرا هدفش این است تا به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد. اقناع یا ترغیب، به مثابه یک فعال‌کننده دوسویه عمل میکند و هدفش آن است که به نیازهای ترغیب‌کننده و ترغیب شونده پاسخ دهد. یک مدل تبلیغ (پروپاگاندا) نشانگر آن است که چگونه میتوان عناصر اطلاع‌رسانی و ارتباط اقناعی را در تبلیغات با یکدیگر تلفیق کرد. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار دهد و آنها را دگرگون سازد.
""" پرسش اساسی که باید مطرح شود """، چرا کشور قطر، یکی از همپیمانان ترکیه، آمادگی خود را برای سرمایگزاری ۱۵ بیلیون دولاری برای حمایت از اقتصاد ترکیه اعلام میکند ولی "" عراقی که ایران شهر فارسی اینهمه واسش هزینه کرده زود " میگوید ما برای تامین منافع خود، ایران شهر فارسی را، به دستور آمریکا، تحریم خواهیم کرد؟ ، جدا از اینکه یکی از مسائل مهم پشت برده "" اختلاف آمریکا با ترکیه ""، ئلام آمادگی ترکیه برای خرید "" سامانه دفائی روسی "" است، باید این پرسش را نیز مطرح کرد چرا همه شما از "" چپ، شبه سکولار، سلطنت طلب "" از کودتای آخوند گولن، در ترکیه حمایت کردید و چرا مردم ترکیه به خیابان‌ها ریختند و کودتاچیان را سر جایشان نشاندند.
سالام ـ آقامرادعزیز درزمان بایدزیست.کمی مطالعه حقوق بین الملل بکنید.بنظرشما اگرایران مثل یوگسلاوی سابق به چندکشورتقسیم شود،مازندران،گیلان،گلستان نیزهرکدام یک کشورشوند،ایران جدامانده ازدریای خزربازهم ازخزرسهم خواهدداشت؟درضمن ،کدام کشوری عقب مانده ودیکتاتورزده شاه دموکرات داشته است؟که رضاپالانی بازهم باچه تضمینی دیکتاتوری نکند؟عزیزدلم سیستم ها ساختارهای زیرین یک حکومت راتشکیل میدهند،مامیگیم شاه نمیخواهیم،تورمیخواهی پالان ملا را عوض کنی؟ تنها سیستم جواب ده درآینده فقط فدرال دموکراتیک باقوانین غیرمتمرکزخواهدبود.درغیراینصورت تجزیه نجات ملل ازاین جهنم است وبس. آیایک بارفکرکرده اید،که چراتمام کشورهای اروپایی وغربی ومترقی ،حتی سلطنتی غربی فدرالی حکومت میشود؟ لطفا آدرس عوضی ندهید.
آقای اقبال اقبالی....یکی از دست آورد های انقلاب مشروطه , آگاهی و رشد سیاسی ملت بود که یک آخوند مرتجع به وسیله همین ملت به دار آویخته شد.ولی از برکت حزب رستاخیز, آگاهی همین ملت به آن حد رسید که که در انقلاب بعدی , همین ملت عکس یک آخوند مرتجع را در کره ماه جستجو میکرد. اگر در سنگرهای ( لیلاوای تبریز )" در زمان انقلاب مشروطه به سرکردگی « کربلا علی مسیو آثار مونتسکیو که بویسله او ترجمه و بصورت کتابچه در بیت مجاهدین پخش میشد تا با آزادی و دموکراسی غرب آشنا شوند , پس چه عواملی باعث می شود که در انقلاب بعدی شعار انقلاب تبدیل به (( خمینی عزیزم, بگو که خون بریزم )) می شود؟ علت چیست»؟ اگر این انقلاب باشکوه رشد و دامه می یافت آیا این ملت گرفتار چاه های چمکران میشد؟
فاجعه ملی کشتار زندانیان سیاسی در برلین ! ؟
این عنوان و تیتر در زبان فارسی غلط است.
...در برلین کشتار زنذانیان سیاسی صورت نگرفته !
در تهران و ایران ، آخوندها جوانان ایرانی را کشتند.
جناب lachin گرامی؛
ضمن تائید سخن شما در ارتباط با نقش استبداد پهلوی در پس گرفتن دستاوردهای مشروطه، باید اضافه کنم که انقلاب مشروطه هم خود از برخورد ریشه ای با سلطنت و اسلام سیاسی ناتوان بود و همین ضعف به احیاء هر دو (شاه و شیخ) در بدترین اشکال ممکن منجر گردید.
امیدوارم که با نقد عمیق و دقیق مشروطه، جامعه ایرانی بتواند از تکرار خطاهای گذشته اجتناب کند.
با احترام
اقبال
در حال حاظر شخص دیگری که مثل ایشان شناخته شده باشد در اپوزیسیون وجود خارجی ندارد و الترناتیو خوبی برای براندازی رژیم وابسته و طن فروش اخوندی پاسداری است خود رژیم هم این را بخوبی درک کرده .وسعی دارد که بوسیله ماموران جیره بگیر خود و اپوزیسیون‌های دست ساز خارجی خود رضا پهلوی را خراب کنند این روش کثیف ح ا است .که موفق نخواهد شد .در مورد اینکه ایشان از عربستان پول گرفته باشد هیچ مدرکی در دست نیست .در ضمن در دوران قبل از انقلاب کسان زیادی از اپوزیسیون بر انداز شاه از جمال عبدلناصر و قذافی و صدام پولهای هنگفتی در یافت کردن که بعدا رژیم اخوندی را سر کار اوردنند حتی شایعه بود که امریکا و جمی کارت هم به خمینی پول پرداخت کرده .هیچ انقلابی با دست خالی موفق نخواهد شد در ضمن رضا پهلوی برای آزادی ایران بایستی برای ایجاد یک ایران دمکرات نیاز ضروری است که با تمام مخالفین رژیم مذاکره کند.و هرچه زودتر
این رژیم ایران بر باد ده را ساقط کرد که مانع ضرر بیشتر و تجزیه بیشتر ایران شود فعلا که دریای خز را برای بقا کثیف و ضد انسانی خودش به تزار روسیه اقای پوتین فروختند و آب از آب هم تکون نخورد و فریاد کسی هم بلند نشد.ملت ایران باید به فرهنگ بد گویی و خراب کردن دیگران که از شگرد این رژیم ناپاک است بی اعتناع باشند و با خردخرد تصمیم خود را بگیرند که فردا دیر است.
سالام ـ اول ازهرصحبتی باید ازآزادگی مدیرعزیزسایت جناب توکلی تشکورکنم،چون که سقف اطاق فکرش راتوانسته آنچنان بالاببرد،تابتواند تحمل انواع تفکرات مختلط ومختلف حتی متناقض ماهاراتحمل ودرچاپش صبوری بکارگیرد.درچندسالی که شایدازاول شروع بکارسایت باشد،کجدارومریض باتندخویی وبا گذشت ،وتحمل وغیرما بااو و اوبا ماکنارآمده وچون دروجودش صداقت وانسانیت بدوراز زبان و تیره وقوم بوده همه این ناملایمات راتقبل کرده وکرده ایم،ولی اصل موضوع ،،افرادی بانظرات مختلف آمده ورفته و ماموریت ذهنی خود ودیگران راتخلیه ورفته ویا صبورانه با ماهمگام پیش آمده اند،یکی ازاین افرادکه سمجی خاص خودش راداشته هرچندبعدازغیب یاماموریت اداری چندماهه داشته،آقای تبریزی ستاره دار،وجعلی تبریزی بوده است،همانطورکه همه دوستان آشنایی دارند،ازمن هم باسوادترهستند،میدانند،که درتفکرمارکسبستی همچون اسلام مکتبی زبان وتیره ونژاد های برای معلمان
این دومکتب هیچ ارجعیتی قایل نیستند،بلکه تقوا واعتقاد به این دومکتب ارزشمندمیباشد،پس دراسلام وکمونیسم هرفردی درتقوا واعتقادبه مکتب کمونیسم وفرامین مارکس وانگلس وحضرت محمدوائمه وخلفا معتقدترباشد،ارج وقربش بیشتراست.دراین چندسال آقای ستاره دارمکتبی کمونیستی تبریزی بااینکه دم ازمکتب کمونیسم میزند،بااینکه علامت ستاره سرخ رابالای سرش چسبانده وازتبریزی نوشتن نام خوددست برنمیدارد،ولی پان تورکیسم گویی ایشان ،یا اصراردرسره نویسی،که عملا درنوشته های ایشان دراین چندسال توسط ایشان استفاده شده همه برداشتن تفکرپان ایرانیستی بانگرش پان فارسی ایشان واقفند...بنام طبقه زحمتکش کارگر ازنان وازحقوق آنهاصحبت میکند،بعیداست ،به فرهنگ وزبان یک ملت بزرگ دراین سرزمین توهین های مسخره آمیزی دیده شود. دارندگان تفکرکمونیستی وچپ نه چپول،هیچ وقت بخوداین اجازه رانمی دهند،تا بااین ادبیات دریک رسانه عمومی قلم زنی کند،ما تورکان ایران وهویت طلبان ،که دغدغه فرهنگ وادبیات زبان و حقوق ملت خودراداریم،هیچ وقت درصدد نابودی زبان هیچ ملتی نه بوده ایم ونه درآینده اجازه چنین جسارتی راخواهیم داد. اگرزمانی هم صحبتی تندشده دراصل واکنشی بوده که دیگران درباره مانوشته اند.مبارزه ما نه موجی است ونه جوگیرمیشویم تاحرکت نسنجیده ایی انجام دهیم،کسی که معنی پان رانمیداند،واین کلمه را درهرنوشته ایی بکارمیبرد،اگرمعنی پان رابداند،سعی میکند،ازآن مناسب تراستفاده کند.درکشوری که هیچ نوع امکاناتی به تورکان اکثریتی داده نشده وقدرت نظامی،اقتصادی،سیاسی دردستان اتینیک فارس است،این آقای کمونیست تبریزی ستاره دارچطوربخوداجازه انگ زدن پان تورکی رابنام کمونیست به تورکان میزند،؟آیا این برخوردها رامرموزانه ودرزیرپرچم کمونیست ،آنهم بانام تبریزی رانباید سوسیال ناسیونالیسم ،.فاشیسم،،نامید؟
پانیرانیستها و پانفارسیتها تصور می کنند که با تغییر نام منطقه ائی می توانند قباله آنجا را بنام خود ثبت کنند، رضا شاه حتی دستش را به آب دریاچه ارومیه نزده آنجا را بنام خودش کرد، که حالا دارند به شوره زار تبدیلش می کنند، و یا دشت مغان را به فارس آباد، در منطقه ائی که حتی یکنفر فارس زبان زندگی نمی کرد، چگونه می تواند آنجا را فارسها آباد کرده باشند و قباله اش را بنام خودشان بزنند، و در آنجا هم شاهد اضممحلال کشاورزی و دامپروری هستیم، جالب اینکه نام باستانی دریای خزر را هم به مازندران عوض کردند، البته نتیجه اش هم این شد که در نشست اخیر با چهار کشور حوزه دریای خزر به اندازه نامش، یعنی معادل سواحل استان مازندران، آنهم فقط برای ماهیگیری و برای شنای مردان ( نه زنان ) نصیبشان شد، حالا بروید هی نام عوض کنید٫ اصلا چطور است که نام کره زمین را هم، کره پارس گردون بگذارید؟ قطعا در آنصورت
هم کره پارس گردون (کره زمین سابق) در چند سال آینده غیر قابل زندگی و سکونت برای بشریت نخواهد بود.
نوشتار خوبی بود ولی چه کسی میتواند زنگوله را به گردن گربه آویزان کند ؟ به زبان دیگر با کدام سازمان اجتماعی برای هدفهای ملی میتوان پیروز شد ؟این نظام از همان آغاز در گور بود اما بی درایتی خود خواهی و خشونت طلبی انقلابی و اصرار بر اصول دینی و نظری همه سازمانها فرصت های تاریخی را به سود نظام تعغیر داد .با هزار دریغ و تاسف باید گفت نظام حاکم سدی بزرگ برای برخوردهای خونین بین گروه های مدعی قدرت درایران است.کسی نمی‌تواند اطمینان بدهد که اگر همین فردا نظام سرنگون شد آرامش و امنیت در ایران حاکم خواهد بود.
خود را فریب ندهیم هر اندازه که نیروهای مخالف نظام از یک دیگر دور میشوند عمر ننگین نظام اسلامی بیشتر میشود ومرگ واقعی نظام اسلامی در گرو همکاری و برنامه مشترک همه سازمانها برای برگزاری انتخابات آزاد و پیروی از حکومت قانون است.
بسوی تجزیه رفتن ویا حکومت کارگری و جامعه اسلامی
نوین اهدافی پوچ وبی ثمر است.بسیار ابلهانه است که کسی انتظار داشته است همه مدعیان قدرت پس از سرنگونی اخوندها برادروار در کنار هم برای ایرانی مستقل و دمکرات و قانون مدار در کنار هم خواهد نشست.
نظام اسلامی جریانی سازمان یافته دارای شاخه های کارآمد است ودر مقابل نیروهای مخالف اهدافی متفاوت دارند که این خود عامل شکست آنها است.
یک پرسش از حباب مغزان وخود فریبان دارم.این کلمات وجملات را زیا د مشنویم ..ایران بزرگ..ایران متمدن..ایران باستان..ایران قدرتمند...ایران سرافراز..ایران تاثیر متحد ....ودهها کلمات وجملات دیگر ..حالا ایران فعلی صدهها سال مستعره تمام وکمال اعراب بوده....صدهها سال مستعمره مغولها بوده صدهها سال مستعمره سلجوقیان ترک بوده صدهها سال مستعمره خوارزمشاهان اسیای میانه بوده...ودر بقیه موارد تماما جنگ داخلی بین اقوام وملتها بوده .دهها موار دیگر ..حالا هی در توهمات جاعلین زندگی کنید ....وهمه وتک تک میدانیم اسم ایران هم مال یک قرن اخیر است قبلا این سرزمین با مردمانش نام سلسله سلاطین را داشتند مانند ممالک سلجوقی مملک ساسانی ممالک محروسه قاجاری ممالک غزنو . ودر داخل بشدت متغییر ارضی هم اسم ولایات اذربایجان کردستان لرستان عربستان بلوچستان طبرستان ترکمنستان بوده وهمیشه غیر از این صد سال همیشه وهمیشه بصورت
به صورت خوانینی یا دولت شهری واولایتی ادره شده ..واسم شاهنشاه همیشه بوده یعنی شاه شاهان یعنی شاه ولایات وهر ملتی حاکم میشده این کلمه را با زبان خودش داشته ...بیاییم در ایران پژوهی بدون تعصب دو طرفه پژوهش کنیم .نه توهمی یک طرفه وبصورت افسانه خیالی وارزویی...
تک تک ماها میدانیم ایران تشکیل شده از ملل ترک فارس کرد لر عرب بلوچ ترکمن قشقایی گیلک ..که همه این ملتها در سرزمین بهم پیوسته ویک دست خودشران زندگی میکنند وزبان تاریخ فرهنگ اقتصاد وشرایط طبیعی واب هوایی وحتی نژاد خاص خودشان را دارند ...وحکومت صد ساله تمامیت خواه فارس ۲۵ میلیونی نتوانسته بر این ملل۵۵ میلیونی متنوع حاکم عادل وبرابر خواه وحکومت دموکراتیک ومردمی ایجاد کند وهمواره سیاست شدید استعمارگری تمامیت خواهی واسمیله ای اشغالگری همه جانبه ای را ایجاد کرده ...واین باعث اگاهی وروشنگری تمام ملل تشکیل دهنده ایران شده ...واز طرفی باعث خود بزرگ بینی وخود باوری بسیار گذایی وحبابی بین ملت فارس زبان شده است واین حباب باعث بدتر شدن موضوع همزیستی ملل ایران شده ..وفارس زبانان یادشون رفته در بین ملل ایران ضعیفترین واسیب پذیرترین هستند چونکه در سرزمین کویری بی اب علف فاقد منابع طبیعی زندگی میکنند
وفاقد اب اشامیدنی وفاقد سرزمین کشاورزی ودامپروری برای زندگی روز مره وفاقد منابع نفت گاز برای کسب سرمایه...بنابرین طبق اگاهییهای ملل دیگر ایران وطبق شرایط جهانی محال است دیگر ملل استعمارگری واشغالگری قوم فارس را قبول کنند ....پس در پیش رو تجربه یوگسلاوی راداریم .....تجربه چک واسلواکی را هم داریم ...تجربه فدرال سویس روسیه هند را هم داریم.....واز طرفی هیچ ملتی جنگ کشتار وتجزیه وکوچکی را نمیخواهد واز طرفی استقلال وخودمختاری را ذاتا حق خود میداند ...پس بهتر برای تضمین اتحاد وبرای تضمین عدالت وبرابری ازادی استقلال وبرای دوری از دیکتاتوری واستعمارگری حکومت غیر متمرگز فدرالیستی را برقرار واتحاد درعین ازادی وازادی در عین اتحاد را بر همدیگر تضمین کنیم ...( حکومت جمهوری فدرالی)
آقای اقبال اقبالی ... نوشته بودید که (( روانشناسی جامعه بیانگر اینست که ایران تشنه یک انقلاب می باشد، انقلابی سیاسی که روی الله عربستانی، یزدان ایرانی، شیخ، شاه، رهبر و قهرمان در پهنه سیاست، خط قرمز بکشد. انقلابی که بدور از دین، آئین، فردمداری و بر بنیاد خرد ملی جامعه ایرانی و پیوند با تازه ترین تجارب جهانیان (بویژه اروپا بعنوان پیشتاز دمکراسی عصر نوین) امر بازسازی و پیشرفت همه جانبه کشور را هدف خود قرار دهد.)) ..خوشبختانه می توانیم بگوئیم که این انقلاب بیش از صد سال پیش اتفاق افتاد که به «انقلاب با شکوه مشروطه » مشهور است و شعله های آزادی و دمکراتیک را برا اولین بار در جهان شرق جرقه زد . ولی همانطور که میدانیم این انقلاب بوسیله کودتای رضا میر پنجه معروف به رضا شاه , از هم بر چیده شد و حکومت غیر قانونی و استبدادی پهلویان در این کشور برگذار کرد که بعد حکومت جهل و جهالت اسلامی تبدیل شد.
دوستان.... کاش اقای رضا خوانی این " ایران پژوه " در صفحه فیس بوکشان قبل از اینکه مثال ( حمله مغول ) را میزدند, دلیل(( حمله مغول ها)) را میزدند تا چند پژوهشگران دیگر و کنفرانس رفته گان کمی با حقایق تاریخی آشنا میشدند. تا زمانی که ما دلیل شکست ساسانیان از اعراب و دلیل حمله مغول ها را موشکافی و بصورت علمی تحقیق نکردیم , به همان صورت غلو سازی باستانی همچون ( حقوق بشر کورش) ادامه خواهد داشت و عمق چاهای چمکرانی به همان نسبت عمیق تر خواهد شد.
دوستان...درد آقای تبریزی یک مسئله روانی است که اکثر جوامع در زیر استبداد به آن درد دچار هستند. ایشان هم مثل خیلی اشخاص دیگر در یک دنیای (( فانتزی )) و یا بقول معروف در بالای ابر ها زندگی میکند. درد ایشان این است که یک جامعه ( توحیدی ) و بدون طبقاتی و بدون مرز بایستی در روی کره زمین برگزار شود تا بهشتی ایجاد شود که انسانها بدون کشمکش و تقّلا زندگی بکنند. عمق این مسئله روانی چنان عمیق است که حتی خوردن یک دست کله پاچه را به ( طبقه بورژوازی ) ربط میدهند. طبق عقاید ایشان , و قبل از رسیدن به این بهشت موعود, داشتن ماشین یکی از گناهان کبیره است به این خاطر که ( مالکیت شخصی ) به طبقه زرسالان تعلق دارد. در دنیای فانتزی تبریزی ها , طبعیت انسان را آفریده است که هر روز تا اندازه ای کار های بدنی بکند, چون کار های روباتیکی متعلق به جامعه سرمایه داری است.در این دنیای فانتزی , شام و نهار مردمان
بایستی تنها نان , پنیر و سبزی باشد, چون خوردن برنج و ماهی متعلق به آقا زاده ها می باشد . خانه و کاشانه ها هم از کاه و گِل باشد چون خانه های آجری و مرمری و سیمانی هم متعلق به امپریالیست هاست. کتابخانه های مردمان این دنیای فانتزی تبریزی ها بایستی مملو از کتاب تنها با دو عنوان باشند یکی ( کاپیتال ) مارکس و دیگری هم ( مادر ) ماکسیم گورگی. در مدرسه و دانشگاه های این دنیای فانتزی, فقط مکتب (( مارکسیسم )) را بایستی تدریس بکنند. بهترین باشگاهای فوتبال این دنیای فانتزی تبریزی ها , تیم فوتبال از لنین گراد و استالین گراد باشد. اگر تیم فوتبالی به مربی ( ترو تسکی ) باشد و دارای یک « محبویّت خاصی » در بین مردمان ( خاصی ) باشد, یا این تیم را منهدم کرد و یا با کوبیدن با (( پتک و یا چکش )) بر سر این مربی , او را بایستی از بین برد. زبان دنیای فانتزی تبریزی ها فقط یک زبان است و اگر کسی بخواهد تحقیقی در باره زبان باستانی مثل ( سومری ) بکند , بایستی او را تحقیر کرد تا بار دیگر خطا نکند. در دنیای فانتزی تبریزی ها ( زبان ) تنها وسیله ارتباط است. در دنیای فانتزی تبریزی ها , زبان های دیگر متعلق به ( عمه, خاله , دائی و...... ) هاست...
نتیجه گیری.....اشخاصی که به این ( حدّ) به بیماری روانی مبتلا هستند آیا می شود (( روان درمانی )) کرد؟
جناب پیروز گرامی،
بیشتر اینکه: در پیمان های بین المللی، همچون دیگر متن های حقوقی الزام آور، اگر قاعده گذار بخواهد ویژگی های معینی را به موضوعی اضافه یا از آن مستثنی کند، این افزونه ها یا مستثنیات را به روشنی در متن ذکر می کند. زمانی که چنین ذکری در متن نشده است، آشکار است که مقصود قاعده گذار کلیت موضوع مورد نظر است و اینکه کسی در مقام تفسیر قاعده بخشی از موضوع را مستثنی بداند، از نظر حقوقی نادرست و بیهوده گویی است. خوب بود پیش از استناد به ادعاهای پوچ یک عنصر تبلیغاتچی رژیم ننگین جمهوری اسلامی، به متن قراردادهای 1921 و 1940 و دیدگاه های دیگران در این زمینه نیز نگاهی می انداختید.مطلب نادرستی را از قول محمد سهیمی، نویسنده ی طرفدار رژیم جمهوری اسلامی، نقل کرده اید، که حاکی است پیمان های 1921 و 1940 ایران و شوروی پیشین منابع "کف دریا و زیر زمینی" دریای مازندران را در بر نمی گیرند. پاسخ این ادعای بی پایه این است: حقوق مساوی دو کشور ایران و شوروی در دریای مازندران در پیمان دوستی 1921 منحصر به حقوق ویژه ای نشده، معنای کلی و عمومی دارد و حقوق هریک از دو طرف پیمان بر تمامی موضوع آن را در بر می گیرد. از این رو حقوق مساوی دو طرف بر دریای مازندران ناظر بر حقوق وارد بر بستر، زیر بستر و بالای بستر دریا می شود و نمی توان هیچیک از این اجزا را از آن مستثنی کرد. این مطلب با همین عبارات در نوشتاری زیر عنوان "پیمان "آکتائو" و خیانت به سرزمین و منافع ملی ایران در دریای مازندران" در ایران گلوبال یادآوری و متن مرجع آن در پیمان 1921 نیز درج گردیده است. توضیح
"کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست؟ ". پروین.
سرکار و یا جناب تبریزی,
اگر کسی سالها روزی چند بار همان جملات را تکرار کرده و دیگران نیز به همان ترتیب پاسخ دهند بدون آنکه تاثیری بر دیگری داشته باشد, مصداق بیان منسوب به انشتین است که:
The definition of insanity is doing the same thing over and over again and expecting a different result.
اگر بجای آن, فریضه دینی بجا آورده و روزی پنج بار, چند مرتبه خم و راست شده و به سجده می رفتید اقلا در این دنیا از مزایای بهداشتی آن برخوردار و شاید در آن دنیا هم به اجر می رسیدید. انشاالله موفق بشوید.
سلام خدمت همه دوستان با توجه به نظر دوستان و جمیع اساتید حاضر نام ایران نباید به جغرافیای فعلی اطلاق شود چون همانطور که میدونید ایران فعلی فقط ۴۰ درصد جغرافیای کلی یا ایران برزگ رو شامل میشه اگه این جور باشه پس تکلیف اون ۶۰ درصد دیگه از جغرافیا تمدن و فرهنگ و جمعیت دیگه که داخل این ایران ساختگی و کوچک نیستند چی میشه ؟ الان تو ایران ما افرادی از افغانستان پاکستان هستند پس اونها هم ایرانید چرا به اونها خارجی و بیگانه اطلاق میشه ؟ چرا تمدن و فرهنگ اونها برای ما ۴۰ درصد هست ولی خودشون خارجی و بیگانه ؟ اگر جغرافیایی که شاهنامه از آن نام میبره نگاه کنیم بیشتر نامهایی که به عنوان شهرهای ایران نام میبره در خاک فعلی ایران نیست مثل کابلستان زابلستان(شهر زابل امروزی رو رضا شاه نامگذاری کرده و تا ۸۰ سال پیش نامی از زابل در اون منطقه وجود نداره) سمنگان تخارستان و ....
اگر بخواهیم نام ایران رو بنا به شاهنامه روی سر زمینی بزاریم اون جایی نیست جز افغانستان و تاجیکستان فعلی . با این اوصاف آیا درسته جغرافیای فعلی رو ایران بنامیم ؟ این کار ما بیشتر شبیه دزدی تاریخی و فرهنگی دیگر ملت ها هست . چطور توی تاریخ از سلطان محمود به عنوان ایرانی یاد میشه و همچنین از ابوریحان سنایی عنصری مولانا و هزاران مورد دیگه ولی مردمی که از اون جا ها میایند رو خارجی بیگانه و افغانی و ... خطاب میکنیم ؟ آیا بغیر ازاین هست که تاریخ فرهنگ و هویت دگر ملت ها رو ما دزدیده ایم؟؟؟ و به جعل موارد مذکور پرداخته ایم ؟دوستان گرامی، کسی که خوراکی های خوشمزه و گرانبهائی را که کارگران و رنجبران و دهقانان و تهیدستان و کارتن خواب ها و بی پول ها و بیکار شده ها توان خریدن آنها را ندارند و دارای چربی و روغن هستند فراهم کند و بخورد و شکمش چاق و برآمده شده و پر از چربی و پیه شود به او چه می گویند؟ اگر چنین کسی گه گاه و در شب ها این خوراکی های پر از روغن و چربی را بخورد به او می گویند: (پیه خور شب) که کوتاه شده نام چنین کسی (پیه شب) و (پی شب) می شود اما اگر چنین کسی هر روز با جیب های پر از اسکناس به رستوران هائی برود که در آنجا آن خوراکی های گرانبها فروخته می شوند و آنها را بخرد و بخورد به او می گویند: (پیه خور روز) که کوتاه شده نام چنین کسی (پیه روز) و (پی روز) می شود! که برای شناختن این (پی روز) های میلیاردرزاده و پولدار نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است
http://iranglobal.info/node/27006
آقای تبریزی ممنون .برادران ناسیونالیست ترک در این سایت به تعداد انگشتان دست هم نیستند اما اسم بالای کامنت خود را عوض میکنند و برای زیر نوشته خود و یا دیگران مناسب با موقعیت روز و مقاله اسم تکراری میگذارند. مثلا اگر کسی به ا.الیار انتقاد کند یا به پان ترکها بلافاصله بامسی پیدا میشود و اگر نوشته به طرفداری از ایران باشد و دست دشمن را رو کند جناب پیروز یا همان بامسی حاضر میشود. یارادیسیلیک هم همان لاچین است و خلاصه اینکه وقتی که از شکست های ایران اخوندی سرمست هستند و از خزر و پروژه نفتی مینویسند شما با نوشته خود مثل صلیب مقابل دراکولا ظاهر میشوی و همه مستی پریده هیچ به سردرد دچار میشوند و انوقت میگویند نویسنده خدای نکرده ناراحتی روحی دارد.
سرکار و یا جناب تبریزی,
با اتلاف سی ثانیه از وقت خود و نگاه به http://iranglobal.info/node/57922 هرگونه شک و تردیدی در مامور بودن شما بر طرف میشود. گرفتاری شما ... ست و آنها که در این سایت با شما به مجادله پرداخته اند یا مامورند و یا مانند شما ... یا متعصب و افراطی می باشند. تنها معمای حل نشده برای من اینست که چرا سایت, چنین مطالبی را منتشر میکند؟ حق آزادی بیان به هر قیمتی؟ حتی در دارالمجانین؟ البته اگر سایت برای این روان درمانی مزدی هم طلب میکرد حرفی بود ولی خب "تو نیکی میکن و در دجله انداز - که ایزد در بیابانت دهد باز" ! ؟ نمیدانم.
دوستان گرامی، در سرتاسر جهان و در سرتاسر تاریخ ستمدیدگان با دو گروه جنگیده اند، یک گروه که به آنها گفته می شود دشمن و گروه دیگر که به آنها گفته می شود خائن! و مردم دردمند و درمانده و گرسنه و ستمدیده ایران بدون جارو کردن این خائن ها نخواهند توانست خانه ای به نام ایران را بازسازی و آباد کنند! سخن درباره خائن هائی که هم اکنون به ستمدیدگان ایرانی از پشت خنجر می زنند نیازمند نوشتار جداگانه ای است اما هم اکنون برای شناختن این خائن ها نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است
http://iranglobal.info/node/57922
سالام ـ کماندارهای راسیست پالانی، شیخی، هرکس با نامی،وطن پرست ،مخ،،اجاره داده شده ،ولی درعمل پهلوان پنبه های پوفکی ،همچون بسیجیان دروان جنگ خمینی،صدام،تنها بخاطر مکتب عدالت محوردهن پرکن ملاها روی مین میروند،تا امنیتی برای چپاول انگل زاده های عارف.جهانگیری،نوبخت، رفسنجانی، فریدون،وهزارفامیل ایجادکرده باشند. این پهلوان پنبه ها دروغین نیزباشعارهای دهن پرکن ،متوهمانه میخواهندسیاهی لشگر درست کنند.انگار دنیا دردست متوهمان رضاپالانی ها ونوچه های شعبان بی مخی هیتلری میباشد.یکی دریای خزرراارث پدری خودمیداند،یکی ۵۰ درصدش رابنام خودمیزند.یکی میگویدآزربایجان وتورکمنستان مال ماست،آقاپیروز توچرا جوگبرشده ایی؟ به این دوستان باید گفت اول برو بحرین استان ۱۴ دوران شاه شاهان بزرگ ارتش داران،یادگارکوروش کبیرت رابگیر،بعدبه دیگران گیرده،شماهاهنوزدرجودلارهای نفتی حرف میزنید،دنیا قانون دارد،قانون شما درایران است،
http://www.tribuneiran.org/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%D8%AC-…
احمد تاج الدینی: دو نکته در باره پیمان رژیم حقوقی دریای خزر
(ماده 3 بند 10). این بندها از جهت ژئوپولیتیک و تمامیت ازضی کشور اهمیت فوق العاده دارند. بویژه که نظام حاکم بر ایران نظامی ضعیف و شکننده است و به راحتی زیر بار تحمیلات قدرت های ذی نفوذ می رود. منظور از دسترسی به اقیانوس ها و دریاهای جهانی از طریق قلمروهای سرزمینی ، عمدتا ناظر به دسترسی چهار کشور دیگر طرف قرارداد و شرکت های بزرگ نفتی و گازی فعال در این کشورها به خلیج فارس و دریای عمان است.
"" ابر مردی برای دوران ابر تورم‌ها "" نگارندهٔ مقاله، بدون اینکه درکی از دوران متلاطم حاضر داشته باشد، با تکیه بر "" فرضیات پوچ جامعه شناسی "" و "" برداشت‌ها / نتیجه گیریهای مطلق ذهنی "" ، اعتراضات کنونی ایران شهر فارسی را، به پیروزی ( گفتمان ) قدرت بلوغ جامعه در برابر دفاع از قدرت تخریب انقلابی به هر بها ئی پیوند میزند، در آخر نیز، سخن گوهر باری از حضرت پیغمبر " مارکس " بیان میکنند که " در دمکراسی حقیقی، دولت سیاسی محو / ناپدید میشود "". این جامعه به بلوغ رسیده ایران شهر فارسی، موج اعتراضات را، به "" می‌‌جنگیم، می‌‌میریم، خزر رو پس می‌‌گیریم "" و "" کاسپین را فروختی، ناموستو فروختی "" تغییر داده است، باشندگان ایران شهر فارسی، دمکراسی مطلوب جمهوری ایرانی را، دایر خواهند کرد. اهورا مزدا یار و پشتیبان شما باشد، همیشه سبز و خرم باشید.
سلام علیکم برادران پان ترک امت لوحه پرور و سومر محور.خداوند سایه شما را کم نکند واقعا بیشترین تعداد کلیک های سایت مدیون روشنفکری های شما هست که از روشنی زیاد مانند اشعه ایکس تا فیها خالدو ن را نشان میدهد. در حال حاضر کشور به رهبری خامنف ترک شیعه صفوی محور هدایت میشود سپاسگزاریم به امید دیدار در مدرسه زبان ترکی خزری . چون هنوز تکلیف بستر دریای خزر معلوم نیست چشم بسته زیرابی نروید.
دریای خزر مال ایران خواهد بود!!! کی؟؟ کجا؟؟ آرزو است، مثل شعرهای فارسی و یا ضرب المثل های ژستی انگلیسی و آمریکائی، ژست و شعر های ماقبل تاریحی مشکل ایرانی ها است، که مشکلی لاعلاج است، روانتراپی و رواندرمانی هم در مقابل این نارسیسیم فارسمداری، فارس محوری و فارس سالاری عاجز است. خدا یا طبیعت باید فکری به این ملت از خود راضی باید مبذول بدارد. تا به حالت نرمال بیایند و خود را بالاتر ار دیگر ملتها نبیند.
مگر شما از من برای بازنشر نوشته ام اجازه گرفتید ؟ مگر من به شما بدهی .... دارم که نوشته را پر از غلطهای دستور زبانی اعلام کرده و می گویید لطف کرده آنهارا تصحیح کرده اید ؟ مگر من برای خظ مشی خود که جگونه باید نوشته ام را بنویسم و چه چیزی را و به چه شکلی بیان کنم باید به روش شما عمل کنم . هر کس روشی دارد . بجای تشکر و معذرت از بدون اجازه بازنشرکردن مطلب ، من بدهکار شما هم شده ام ، اینهمه حود بزرگ بینی را از کجا آورده اید . خودتان را تربیت کنید .اطلاعاتی که داده اید هم غلط است من خود یکبار از گوشه چشم بند " حاج امین " را دیدم " قطعا فلاجیان نبو
یکبار دیگر مطلبی را از سایت من بدون اجازه باز نشر کرده بودید که من اعتراض نکردم در اینده هر مطلبی را که می خواهید از سایت من بازنشر کنید اجازه بگیریاما کسی که اورا دیده و شناخته بود می گفت در خیابان قصر الدشت خیاطی داشته است . لطفا یا یا داست را از زیر مطلب بردارید یا اصل مطلب را از سایت خود حذف کنید در غیر اینصورت حق شکایت به مراجع قانونی رابرای خود محفوظ می دارم . یکبار دیگر مطلبی را از سایت
"....... با امضای پیمان رژیم حقوقی دریای مازندران، در پی رسمیت قانونی دادن به از دست رفتن بخش عمده ی سهم ایران از این دریاچه ی مرزی است."
%۵۰ در صد یعنی چه؟ مگر روسیه و قزاقستان و ترکمنستان و جمهوری آذربایجان آدمند که ایران برای آنها سهمی قائل شود؟ دریای کاسپین همان طور که جناب آبتین آیینه فرموده اند از زمان کورش تا کنون ملک طلق ایران بوده و خواهد بود !! خود قزاقستان و ترکمنستان و جمهوری آذربایجان هم زمانی جزو ایران بوده و خواهند بود!!!
دریای کاسپین
http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=44866
توافق درباره دریای خزر: اسناد تاریخی و ملی‌گرایی واقعی در برابر ملی‌گرایی قلابی، محمد سهیمی
"بر خلاف تصور و یا ادعای برخی از هموطنان، معاهده‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ نه منابع کف دریا و زیر زمینی دریای خزر را بطور مساوی بین ایران و شوروی تقسیم کرده بود، و نه حتی این موضوع حتی بطور غیر مستقیم ذکر شده بود. از ۱۹۷۰ مرز بین ایران و شوروی در دریای خزر نیز خط فرضی استارا به بندر حسینقلی در مازندران بود که توسط دولت محمد رضا شاه نیز دستکم بطور غیر رسمی به رسمیت شناخته شده بود.........".
https://news.gooya.com/2018/08/post-17696.php
دکتر یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت قرارداد 1921 را لغو کرد . حالا خوبه شوروی لغو نکرد وگر نه واوبلا بود .
آنچه بر أین هابیل های زمان ما میگذرد بسیار شرم آور است.این هابیل گشی در باورهای دینی اسلام نهفته است و ما بی آنکه بدانیم پذیرفتم .
واب دهان به صورت خواهر میاندازد. چه بسیار از اعضا چپ در ایران که قابیل وار دوست مخالف ودشمنی خیالی را به نظام اسلامی معرفی کردند .دین اسلام و مکتب چپ قابیل پرورند.وقتی محمد دستهای عموی خود آبی لهب را بریده آرزو میکند واین نفرین وارزوی ضد انسانی را در قالب آیات در ذهن مسلمان باورمند میکند نتیجه آن پس از هزار وچند صد سال در سرگذشت بالا پژواک پیدا میکند.
پدر ی را میشناسم که در قزوین باصدای بلند پسر مجاهد خود را برای عبرت به پاسداران معرفی کرد و جنازه پسر را تحویل گرفت.
با پدران و مادرانی آشنا میشویم که برای دیدار فرزندان خود رنج سفر از ایران تا عراق را به جان میخرند ودرانجا با نفرت فرزندان از خود روبرو میشوند . معنای حقیقی تبت یدا آبی لهب را در کنار سیم های خاردار اشرف مشاهده میکنیم.
تبت یدا یعنی مجاهدی هفتاد ساله خواهر خود را در پیش دیگر مجاهدان فاحشه خطاب میکند
الفبای ژورنالیسم پرولتری .
بهتر است در آغاز هر نوشته ای ،موضع و نام تصویر را روشن کنید تا وقت انقلابیون را بیخود هدر ندهید !
رمانتیسم مازوخیسم و مرگ و شهادت و شکنجه و بازجویی و آخوند و تجاوز ، بعد از اهمیت روشنگری و درک سریع موضوع است.
من فکر کردم این عکس فتوشاپ سید علی ترکه است. یا یک مدل ایتالیایی نامزد ثریا اسفندیاری بعد از انقلاب سفید و طلاق ایدئولوژیک پهلوی دوم.
در طول این صد سال اخیر که مدرسه درست شده مطبوعات رایج شده تریبونها بوده ماهواره واینترنت بوده ...متاسفانه جاعلین حکومتی وغیر حکومتی نژاد پرست اسمیله کننده استعمارگر تمامیت خواه دستشون برای جا انداختن خودشون وبرای سرکوب وتحقیر وتخریب قبل خودشان باز تر شده ..واز طرفی در این صد سال مردم ایران ازادی تحقیق وازادی بیان واندیشه نداشته وازادی احزاب مخالف ورقیب هم نداشتیم ومابه منابع خارجی دسترسی نداشتیم .متاسفانه جاعلین قوم فارس هر چی خواسته اند به خورد ما داداند...ودوران طلایی تیموری یا مغولان را مانند دوران قاجار کاملا وارونه جلوه داداند...همه میدانیم ایران فعلی قبل تیموریان به مدت چند قرن مستعمره رنجور وتحقیر شده وغارت شده وبه شدت رنجور اعراب یا بغداد بوده ...وتیموریان ایران فعلی وچندین ملل دیگر اسیای میانه وشبه قاره هند وقفقاز را از استعمار اعراب در اوردند ...وبر خلاف این همه تبلیغات
در مورد کشتار مغول ...تیموریان خدمات در ممالک تصرفشون داشتند که دنیا ندیده ...اولا علت حمله مغول به امپراطوری اعراب (نه ایران که فقط مستعمره اعراب بوده ) همه میدانیم که کشتار وغارت بازرگانان وفرستادگان مغول از طرف فارسیان خراسان وهرات تاجیکستان بوده وانها برای انتقام وتنبیه دربار عربی به قلمرو اعراب حمله کردند وحق دفاع ومقابله به مثل محفوظ است.دوما بر اثر ظلمی که اعراب داشتند مقاومت انچنانی نمیشده که کشتار بوده باشه در ثانی جنگ بوده وانها قاطع بودند واین باعث افتخاره بله باعث تحقیر وعقدای شدن مغلوب وطبییه...سوما اکثر ولایات خود تسلیم ویا استقبال کرداند مانند شیراز در قفقاز در افغانستان ...واما خدمات بسیار تاثیر گذار مغول هرجا را تصرف میکردند با علما دانشمندان با اهل فن مثل نجار بنا وبا رهبران عقیده مذهب کاری نداشتند بلکه همه انها را جمع اماننامه داده حقوق تعیین کرده و بصورت منظم وهدفدار تحصیل وعمران وازادی عقیده وبیان را بسیار دوست داشتند ودر طول چند قرن داشگاهها ساختند وچنان عمران وابادانی بوجود اوردند که عمران به سبک تیموری رایج شد والان در دانشگاههای جهان سبک معماری تیموری جهانشمول تدریس میشود هم نوع عمران هم سبک ونوع ساخت ساز هم تنوع وپراگندگی واستحکام ماندگاری ان ..وتیموریان بیشترین مراعات رعیت را تا ان زمان داشتند .وبرای اولین بار روابط بین ارباب رعیت وارباب حکومت وسرداران با سربازان وشاه درباریان ومردم مدون وقانون مند ودارای تعریف شد...وازادی مذهب وازادی بیان وجلسات مباحثه همه جا تشویق میشد ودر دربار هم همینطور ....ودر بار مغول رقابتی بسیار انسانی بین اربان راه انداختند مبنی بر سفره انداختن برای رعیت که هر فصل بر گزار میشده وبه مدت سه شبانه روز وگاها هفت شبانه روز وسفره به طول چند فرسخ یا گیلمتر امروزی .....واز همه مهمتر تشکیلات خبر چینی درست کردند برای کنترول اربابان ووالیان در مقابل رعیت نه برای کنترول رعیت ....از همه مهمتر امپراطوری بصورت ولایتی یا خودمختاری یا همان بصورت فدرال امروزی اداره میشده ...وچنان خدمت به رعیت وازادی بیان وعمران رایج شده بود ومردم راضی بودند که تقریبا همه اسم بچه ایشان را اسم تیمور چنگیز خاقان چاپار ...انتخاب میکردند که هنوز هم رایج است واما جاعلین بشریت در درجه اول با تمام قوا حرفی از اینها نمیزنند واگر مجبورند همه چند قرن خدمات را به چند سال مشاوره خواجه نصرالدین طوسی نسبت میدهند ..گیریم نابغه بوده مگر برای چند قرن در وسعت امپراطوری مغول چقدر بوده مگر..واگر یک نفر برای چند سال بوده در داخل سیاست ودر داخل تصمیمات واراده امپراطوری بوده ....مانند امیر کبیر که گیریم خوب ونابغه بوده مگر امیر کبیر چند سال وزیر در مقابل ۱۳۰ سال دوران قاجاری بوده که تمام خدمات سلسله قاجار فقط دو بیانیه القابی امیر کبیر باشد وان هم دستور شاه بود وامیر کبیر فقط مجری ..به امید روزی که تحقیق ازاد وجاعلین تاریخ فرهنگ رسوا شون .مردم ایران منظر چی هستید امضای این پتیشن حداقل کاری است که باید سریعا انجام دهید باید تا حالا دها میلیون ایرانی امضا کرده باشد . و حد اکثرش هم اعتراضات و راهپیمایی میلیونی است مردم بلند شید دیگربی تفاوتی و بی عملی بس است دیگه منظر هستید که این رژیم چه بلاهای به سرتان میاورد که نیاورده تا بلند شوید .دارند وطن شما را هم میفروشند. اگر همچنان به سکوت خود ادامه دهید بزودی سه جزیره در خلیج فارس را هم برای بقا خود به اعراب تقسیم خواهند کرد .
مقاله فوق العاده علمی و دقیقیست که کاملا مستدل حق پنجاه درصدی ایران در دریاچه مازندران را ثابت میکند. تکلیف جمهوری اسلامی دزد نوکر پوتین روشن است که میخواهد به اربابش از آب و خاک ایران هدیه کند. اما این کامنتهای پانترک های ضد ایران و ایرانی که پر از توهین است چه جوری به این سایت راه پیدا میکنند و همه جا را به لجن میکشند. این پانترک لاچین با بی ادبی به وطندوستان میگوید شارلاتان و ان دیگری به اسم فیسبوکی اسد صدیق هم با کلمات زشت دیگری به مردم ایران عقده ضدایرانیش را میترکاند. آیا کسی نیست جلو این لجن پراکنان را بگیرد ؟
حرکت بسیار خوبیست و این توطئه کثیف رژیم اخوندها برای تجزیه دریای مازندران را باید با اتحاد و تظاهرات سرتاسری درهم شکست. شخصی به اسم فیسبوکی اسد صدیق اینجا کامنتی گذاشته پر از بی ادبی که شخصیتش را عیان میکند و به میهن پرستان ایران توهین کرده. این پانترک که معبودش اخوند کثیف ملا حسنی میباشد بداند که ملت ایران دشمنان ایران عزیز ما را از اخوند تا نوکران رنگارنگ اخوندها بزودی به سطل زباله خواهد فرستاد.
با تشکر از توضیحات یاشار تورک اوغلی در باره سلسله قاجار.نقش سازنده سلسله های ترک غیر قابل انکار است. باز هم منتظر اطلاعات مفید هستیم.
همه تک تک ما میدانیم رضا پهلوی( شاه قوم پارس ) با صلاح دید انگلیس در رقابتی که با امپراطوری عثمانی ترکیه وامپراتوری روسیه داشتند به شاهی رسید...ولی جاعلین نگفته اند احمد شاه با تحصیلاتی وتجربه ای که از غرب داشت به حکومت دموکراسی علاقه مند شده بود واختیارات مجلس را بیشتر کرده بود وبا تصمیمات مجلس کاری نداشت ...دیگری جاعلین بزرگ بشریت نمیگند .اقا محمد خان قاجار ایران هزار تکه وسرتا سر جنگ داخلی را ازدست زندیه که فقط شیراز را در دست داشت متحد وهمه را غالب یا قانع کرد وممالک محروسه یا ایران بزرگ را تشگیل داد وچندین ایالت غیر مسلمان را هم ضمیمه ممالک محروسه نمود .وجاعلین نمیگویند اقا محمد خان قاجار امنیت وبزرگی را به ارمغان اورد ولقب کبیر برایش قایل شدند حتی رقبا ودشمنانش..جاعلین نمیگویند روابط خارجی بصورت تمام عیار وارتباط با کشورهای پیشرفته در زمان قاجار شکل گرفت وتحصیلات عالیه دانشگاهی
وتاسیس دانشگاه وکارخانجات اسلحه سازی در زمان قاجار عملی شد..جاعلین نمیگویند شاهان قاجار در هر مسافرت اروپایی کلی قراردادهای اقتصادی صنعتی سیاسی فرهنگی وکسی قوانین مدرن را بهمراه داشتند وعاشق ازادی صنعت قوانین ازادی ومطبوعات غرب شده با قرض هم شده وارد میکردند..جاعلین نمیگویند انواع وزاذتخانه ها ودستگاه قضا وارتش در زمان قاجار شکل گرفته ...جاعلین نمیگویند شاهان طبق مرسوم ان زمان با گرفتن یک دختر از تمام طوایف ایران ودادن یک دختر درباری به ان طایفه باعث اتحاد ومانع اختلاف داخلی میشدند ...جاعلین نمیگویند در دوران ۵۰ سال ناصری ایرا امنترین کشور اسیا بوده...جاعلین نمیگویند قاجار در دو جنگ باامپراتوری روس ۱۳ سال مقاومت کرد ودنیا انگلیس فرانسه وکل دنیا در حیرت بودند .ان هم فقط با نیروی ترک اذربایجان ..فارسها انرا جنگ بین ترک روس میدانستند وشرکت نمیکردند ..جاعلین نمیگویند دوعهد نامه با خیانت صد در صد پارس که نیرو نمیدادند واز پشت به نفع روس خنجر میزدند .جاعلین نمیگویند قرار داد صنایع بزرگ در زمان قاجار بسته شده مانند ذوب اهن در قزوین راه اهن تراموا ....جاعلین نمیگویند رضا شاه پارسها فقط وفقط دنبال رو اقدامات قاجار بودند بس ....جاعلین نمیگویند قاجارها به همه ملتها احترام ومملکت را بصورت ولایتی یا فدرال ویا خودمختاری اداره میکردند وجاعلین تماما جعل کرده وارونه جلوه داده وبرای شاهان بزرگ سیاستمدار قاجارطنز درست کرده سعی در تحقیر امپراطوری قاجاری دارند .به امید روزی که ازادی برقرار وعینک پهلوی را دور انداخته تمام مطالب بصورت مستند اشکار وعظمت قاجاری روشن وجاعلین رسوا شوندجناب اقبال اقبالی,
با تشکر از انتشار "متن کامل “کنوانسیون خزر” - که بنده نه سواد و زمینه حقوقی و نه وقت و نه حوصله خواندن آنرا دارم - لطفا با حروف برجسته مشخص فرمائید که این سند چگونه "...حق استفاده حاشیه نشینان دریای مازندران (دریای خزر) از خاک ایران برای دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس را هم مکتوب کرده است"؟ با کمال امتنان از زحمات شما در شیر فهم کردن بنده.
ضمنا گمان دارم که هشدار شما احتمالا خطر اصلی را نادیده گرفته است که این چراغ سبز کنوانسیون به "حاشیه نشینان دریای مازندران" موجب افزایش رقابت در جستجو و اکتشاف و بهره برداری از منابع زیرزمینی چنان محیط زیست دریاچه را تخریب خواهد کرد که وجود آن سمی جهت "حاشیه نشینان دریای مازندران" خواهد گردید و بجای "قاتق نان, بلای جان" آنها خواهد شد.
آقای تبریزی...در موقع استقلال هند بخشی از آن کشور از دست رفت و به پاکستان و بنگلادش تبدیل شد. از دست رفتن بخشی از خاک هند دلیل بر ناسزاواری و نفهمی « گاندی » نبود . دشمنی شما با ملت و فرهنگ ترکی یک امر روانی است. اگر درایت قاجاریان نبود , بجای بخشی از کشور, «کل » کشور از دست میرفت و شما , خاله , عمه و دائی شما هم بجای فارسی دری ( شیرین ) با زبان تلخ (( روسی )) صحبت میکردید و احتمال داشت که آقای ( پوتین ) هم رئیس جمهور قلابی شما می شد. موقعی که مینویسید (( چنان که چند بار میان رژیم ایران و رژیم باکو...)) , این گویای وحشت شما و خیلی های دیگر از کلمه (( آزربایجان )) است. شما در این جمله ( رژیم ایران ) را می نویسید ولی آگاهانه ( رژیم جمهوری آزربایجان ) را با رژیم باکو عوض میکنید. این شارلاتان بازی های به درد کمونیست ها میخورد. در ضمن قبل از استقلا آزربایجان شمالی در 1991, ملت ترک ممالک
محروسه ایران , خواستار عملی کردن اصل 15 قانون اساسی جمهوری جهل و جهالت سال 1979 بودند و هستند.زنده باشید خانم پاکروان ارجمند. آنچه که نوشتید حرف دل همه ملت ایران است. الان از آن زمانهایی است که باید ملت دست به دست هم بدهند و محکم جلو آخوندهای وطن فروش بایستند و مانع تجزیه ایران بشوند. نباید بگذاریم اخوند خائن سهم ملت را ملاخور کند
آفرین بهرکس که این نامه را امضا کند. دفاع از سرزمین در مقابل اراذل و اوباش ایران ستیز جمهوری اسلامی وظیفه واجب هر ایرانیست. این چندتاپانترک پیرو ملاحسنی کثیف و نادر قاضیپور دزدهم که از قرارداد واگذاری دریای مازندران طرفداری میکنند معلومه عصای دست رژیم و دشمن ملت ایران هستند. رژیمی هراسم عجیب غریب مغولی و تاتاری هم روخودش بگذارد از جهتگیری هاش معلومه سرش در کدام آخور است.
زنده باد وطن پرستی. بله از لحاظ حقوق بین الملل تردیدی در سهم 50 درصدی ایران در دریای مازندران نیست. ولی این رژیم وطن فروش و یک مشت مزدورانش طوق نوکری روسیه را به گردن انداخته اند و میخواهند دریای کشور را بدهند به خارجی. باید تاپای جان مقابل این اراذل و اوباش جمهوری اسلامی ایستاد.
تمام شواهد از تبلیغات تمهیدات تخصیصات تشویقات ترخیصات....نشان میدهد که حکومت حاکم قوم فارس نهایت تلاشش را میکند مردم بجای مسافرت به اذربایجان و ترکیه مدرن وبسیار زیبا وغنی ومسلمان ودم دست به گرجستان وارمنستان غیر مسلمان درب داغون وکوچک نا امن مسافرت کنند ....ولی در ارمنتان وگرجستان چه بلاهای سرشان میاد وچه تحقیر های میکنند .بازرسی بدنی یکی از انهاست .
سالام ـ این افراد نه تنها احترامی برای حقوق بین الملل وحقوق کشورهاقائل نیستندوازآن چیزی نیزنمی فهمندوبرآن ارزش قایل نیستنددرواقع ازآن چیزی رانمی شناسند،ناسیونالیسم پوشالی وبی ارزش خودرانشان داده که درهیچ سازمان بین المللی نیزارزشی نیزندارد.تنهادلیل مخالفتشان باتوافق پنج کشوردشمنی باجمهوری اسلامی نیزداشتن تفکرزیاده خواهی پان تاجیکی آنهاست وبس.
سالام ـ دریای خزر را میتوان بمیل خودهرکی بنامی صداکرد. کدام اش واقعی ورئال است، عقلا دانند. یکی دریای شمال گوید،یکی دریای کاسپین گوید،یکی مازندان گوید، واقعیت چیست،وچراتعدادی عقب مانده وعقده دوست دارند،برخلاف آب شناکنند،خود دانند.این کارعلاوه براینکه خودتخلیه کنی است،بدان میتوان نام بیماری نیزگذاشت.دریای خزرنام خودرادر عالم واقعی وحقیقی باخوددارد،درجواب این بیماران نژادی که برخودنام جعلی نیزگذاشته اند،باید گفت تپرکمن ها می توانند دریای تورکمن،آزربایجانی هادریای آزربایجان،قزاق هادریای قزاق،تاتارهادریای تاتارنام نهند. سوسیال ناسیونالیسم ومرموزانه حرکت کردن اگرچه برای همه روشن نیست.ولی آنهاییکه درمکتب سیاست چندکتابی مطالعه کرده اند،دیکرحنایشان رنگی ندارد.معلق زدن خوب است،ولی نه جلوی هرلوطی.
پان ترک ها هر چه که باعث تضعیف و پایمال شدن حق ایران باشد از آن استقبال میکنند. ملت ایران دنبال حقوق خود خواهند رفت و در فرصت مناسب تکلیفمان را با وطن فروشان روشن خواهیم کرد.چقدر موضع برادران کمونیست و پان ترک با موضع گیریهای رژیم اسلامی هماهنگ است.
دوست گرامی، کاوه جویا، زمانی پهنه بزرگی از سرزمین های پیرامون دریای مازندران بخشی از خاک ایران به شمار می رفت اما پس از آن که در سایه کشورداری از سوی پادشاهان نفهم و ناسزاوار قاجار آن بخش ها از دست رفتند درباره دریای مازندران پیمانی که بسته شد آن بود که ایران و روسستان (و سپس شوروی) نیم به نیم از دریای مازندران بهره برداری کنند! پس از فروپاشی رژیم شوروی پیشین سازمان های جهانی بر آن شدند که روسستان به نمایندگی از جمهوری های پیشین و به نام کشورهای همسود در سازمان ملل حق وتو داشته باشد!
پس همچنان که دیده می شود پیمان های بسته شده با شوروی و ایران، در زمان کنونی برابر با پیمان بسته شده با کشورهای همسود که نماینده آنها روسستان است بوده و دارای ارزش حقوقی هستند، از سوی دیگر در سایه کشورداری به دست رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه کشورهای نوپدید در پیرامون دریای مازندران با این .....
..... وندآوری که ما هم کشورهای جداگانه ای هستیم خواستار حق بهره برداری جداگانه از دریای مازندران شده و پیمان بسته شده میان ایران و شوروی را نادیده گرفتند! اگر این چنین باشد پس باید کشورهای نوپدید پس از فروپاشی شوروی در سازمان ملل هم مانند روسستان حق وتو داشته باشند و این با پیمان های جهانی و حقوق بین الملل ناسازگار است!چنان که چند بار میان رژیم ایران و رژیم باکو برای بهره برداری از میدان های نفت و گاز دریای مازندران نزدیک بود که کار به درگیری و جنگ بکشد! هنگام این کشمکش ها رژیم ایران (و به ویژه امام جمعه پیشین تبریز آخوند محسن مجتهد شبستری) کشور جمهوری آذربایجان را ایران شمالی می نامید و رژیم باکو هم پان ترک های ایرانی را سیخونک می زد و برمی انگیخت که درباره دبستان به زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای و اشغال و استعمار آذربایجان جنوبی به دست فارس ها و پرت و پلاهای دیگری که نمونه های فراوانی از آنها را همگان در ایران گلوبال می توانند ببینند آشوب به پا کنند!
به هر روی هم اکنون سخنانی شنیده می شوند که رژیم ایران حقوق کشور ایران را در دریای مازندران به کشورهای دیگری که در پیرامون دریای مازندران هستند دارد می بخشد! و پیمان های بسته شده درباره دریای مازندران که بهره برداری از نیمی از این دریا را حق ایران می دانست دارند از میان می روند! باری، رژیمی می تواند سیاست فرامرزی شایسته ای را دنبال کند که کشورداری آن با خردورزی باشد وگرنه دیکتاتورهای کله پوک و نفهمی مانند خمینی و خامنه ای اگر گرداننده رژیم دژخیمان و شکنجه گران باشند روشن است که در سیاست فرامرزی جز بدبیاری و شکست پیامدی در کار نخواهد بود! و چاره کار نیز این است که رژیم دوزخی ولایت فقیه نابود شود و لاشه پلشت آن به زباله دان تاریخ پرتاب شود!
افرادی که این اطلاعیه را امصا کرده اند مشکل مخرب توهم را در جامعه ایرانی صدچندان می کنند. ایران تا بعد از فروپاشی شوروی جرات نداشت بیش از 20 کلومتر از سواحل خود دور شود چراکه بر اساس همان قراردادهائی که در بیانیه قید شده روسها شکارشان می کردند. زمان رصا شاه مردم تحت تاثیر توهمات ناشی از تبلیغات رژیم پهلوی مطمئن بودند که راه آهن و پلها همه توسط متخصصین ایرانی شاخته شده است!!!در ایران فکر می کنند حقوق بشر را کوروش به جهانیان ارمغان داشته است!!! در ایران تصورات واهی مخرب و بنیاد کن فراوانند و روشنفکران ایرانی فارس-محور عامل اصلی اوجگیری آن هستند. ظاهرا عصر دیجیتال هم تاثیری بر این رفتار نداشته است. از خیر سر همین باصطلاح روشنفکارن است که ایران در 100 سال اخیر همواره از چاله به چاه افتاده است. باد زدن ناسیونالیسم اولترا افراطی ایرانی عواقب خطرناکی دارد و به فروپاشی ایرانشان خواهد انجامید.
بنظرم ، رژیم از انتشار اخبار جعلی ،بیشتر از درج اخبار واقعی هراس دارد. واقعیت این است ، اپوزیسیون جدید که خود را جریان سوم می نامند که عبارت باشند از آمد نیوز روح الله زم ، علی جوانمردی، امیر عباس فخر آور ، سید محمد حسینی ، شبکه بیان بیژن فرهودی و....آنان دقیقا متوسل به پروپاگاندا می شوند و بعبارت دیگر اخبار راست و دروغ را در هم می آمیزند و صحنه را چنان آرایش می کنند و از ساعت و دقیقه ، نام اشخاص کشوری و لشگری را چنان پشت هم ردیف می کنند و آنگاه تحلیل سیاسی و یا گمان زنی سیاسی خود را بجای اخبار حقیقی جا می زنند و از آنجا که این اخبار با روانشناسی مردم نزدیک است و باورشان آسان خواهد شد . جریان سوم برخلاف اپوزیسیون قدیمی ، دقیقا رژیم را مد نظر قرار دارد و تحلیل های سیاسی واقعی تری دارد .در حالی اپوزیسیون قدیمی اصولا در گیر مسایل داخلی خود است و کاری به مردم ایران ندارد
تبلیغات سیاسی[یا پروپاگاند (به فرانسوی: Propagande) یا پروپاگاندا (به انگلیسی: Propaganda) گونه‌ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت‌دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده میشود.]تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مبلغ سیاسی است. پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات غیر جانبدارانه، در اصلی‌ترین معنای خود، دادن اطلاعات با هدف نفوذ بر مخاطب است. در این راستا، اغلب اوقات، واقعیت‌ها به‌طور گزینشی بیان و بازنمایی میشوند (درحالی که نادرستی آن برگوینده روشن و آشکار است) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه و خردمندانه سربزند. نتیجه این امر، تغییر گرایش دلخواه به سوی هدفی است که برای مخاطب هدف‌گیری شده و به منظور پیشبرد یک برنامه سیاسی، درنظرگرفته شده‌است. افزون براین، پروپاگاندا میتواند در شکل یک نبرد و جنگ‌افروزی سیاسی نیز تلقی شود.تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباط است که با ترغیب یا اقناع متفاوت است، زیرا هدفش این است تا به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد. اقناع یا ترغیب، به مثابه یک فعال‌کننده دوسویه عمل میکند و هدفش آن است که به نیازهای ترغیب‌کننده و ترغیب شونده پاسخ دهد. یک مدل تبلیغ (پروپاگاندا) نشانگر آن است که چگونه میتوان عناصر اطلاع‌رسانی و ارتباط اقناعی را در تبلیغات با یکدیگر تلفیق کرد. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار دهد و آنها را دگرگون سازد.
""" پرسش اساسی که باید مطرح شود """، چرا کشور قطر، یکی از همپیمانان ترکیه، آمادگی خود را برای سرمایگزاری ۱۵ بیلیون دولاری برای حمایت از اقتصاد ترکیه اعلام میکند ولی "" عراقی که ایران شهر فارسی اینهمه واسش هزینه کرده زود " میگوید ما برای تامین منافع خود، ایران شهر فارسی را، به دستور آمریکا، تحریم خواهیم کرد؟ ، جدا از اینکه یکی از مسائل مهم پشت برده "" اختلاف آمریکا با ترکیه ""، ئلام آمادگی ترکیه برای خرید "" سامانه دفائی روسی "" است، باید این پرسش را نیز مطرح کرد چرا همه شما از "" چپ، شبه سکولار، سلطنت طلب "" از کودتای آخوند گولن، در ترکیه حمایت کردید و چرا مردم ترکیه به خیابان‌ها ریختند و کودتاچیان را سر جایشان نشاندند.
سالام ـ آقامرادعزیز درزمان بایدزیست.کمی مطالعه حقوق بین الملل بکنید.بنظرشما اگرایران مثل یوگسلاوی سابق به چندکشورتقسیم شود،مازندران،گیلان،گلستان نیزهرکدام یک کشورشوند،ایران جدامانده ازدریای خزربازهم ازخزرسهم خواهدداشت؟درضمن ،کدام کشوری عقب مانده ودیکتاتورزده شاه دموکرات داشته است؟که رضاپالانی بازهم باچه تضمینی دیکتاتوری نکند؟عزیزدلم سیستم ها ساختارهای زیرین یک حکومت راتشکیل میدهند،مامیگیم شاه نمیخواهیم،تورمیخواهی پالان ملا را عوض کنی؟ تنها سیستم جواب ده درآینده فقط فدرال دموکراتیک باقوانین غیرمتمرکزخواهدبود.درغیراینصورت تجزیه نجات ملل ازاین جهنم است وبس. آیایک بارفکرکرده اید،که چراتمام کشورهای اروپایی وغربی ومترقی ،حتی سلطنتی غربی فدرالی حکومت میشود؟ لطفا آدرس عوضی ندهید.
آقای اقبال اقبالی....یکی از دست آورد های انقلاب مشروطه , آگاهی و رشد سیاسی ملت بود که یک آخوند مرتجع به وسیله همین ملت به دار آویخته شد.ولی از برکت حزب رستاخیز, آگاهی همین ملت به آن حد رسید که که در انقلاب بعدی , همین ملت عکس یک آخوند مرتجع را در کره ماه جستجو میکرد. اگر در سنگرهای ( لیلاوای تبریز )" در زمان انقلاب مشروطه به سرکردگی « کربلا علی مسیو آثار مونتسکیو که بویسله او ترجمه و بصورت کتابچه در بیت مجاهدین پخش میشد تا با آزادی و دموکراسی غرب آشنا شوند , پس چه عواملی باعث می شود که در انقلاب بعدی شعار انقلاب تبدیل به (( خمینی عزیزم, بگو که خون بریزم )) می شود؟ علت چیست»؟ اگر این انقلاب باشکوه رشد و دامه می یافت آیا این ملت گرفتار چاه های چمکران میشد؟
فاجعه ملی کشتار زندانیان سیاسی در برلین ! ؟
این عنوان و تیتر در زبان فارسی غلط است.
...در برلین کشتار زنذانیان سیاسی صورت نگرفته !
در تهران و ایران ، آخوندها جوانان ایرانی را کشتند.
جناب lachin گرامی؛
ضمن تائید سخن شما در ارتباط با نقش استبداد پهلوی در پس گرفتن دستاوردهای مشروطه، باید اضافه کنم که انقلاب مشروطه هم خود از برخورد ریشه ای با سلطنت و اسلام سیاسی ناتوان بود و همین ضعف به احیاء هر دو (شاه و شیخ) در بدترین اشکال ممکن منجر گردید.
امیدوارم که با نقد عمیق و دقیق مشروطه، جامعه ایرانی بتواند از تکرار خطاهای گذشته اجتناب کند.
با احترام
اقبال
در حال حاظر شخص دیگری که مثل ایشان شناخته شده باشد در اپوزیسیون وجود خارجی ندارد و الترناتیو خوبی برای براندازی رژیم وابسته و طن فروش اخوندی پاسداری است خود رژیم هم این را بخوبی درک کرده .وسعی دارد که بوسیله ماموران جیره بگیر خود و اپوزیسیون‌های دست ساز خارجی خود رضا پهلوی را خراب کنند این روش کثیف ح ا است .که موفق نخواهد شد .در مورد اینکه ایشان از عربستان پول گرفته باشد هیچ مدرکی در دست نیست .در ضمن در دوران قبل از انقلاب کسان زیادی از اپوزیسیون بر انداز شاه از جمال عبدلناصر و قذافی و صدام پولهای هنگفتی در یافت کردن که بعدا رژیم اخوندی را سر کار اوردنند حتی شایعه بود که امریکا و جمی کارت هم به خمینی پول پرداخت کرده .هیچ انقلابی با دست خالی موفق نخواهد شد در ضمن رضا پهلوی برای آزادی ایران بایستی برای ایجاد یک ایران دمکرات نیاز ضروری است که با تمام مخالفین رژیم مذاکره کند.و هرچه زودتر
این رژیم ایران بر باد ده را ساقط کرد که مانع ضرر بیشتر و تجزیه بیشتر ایران شود فعلا که دریای خز را برای بقا کثیف و ضد انسانی خودش به تزار روسیه اقای پوتین فروختند و آب از آب هم تکون نخورد و فریاد کسی هم بلند نشد.ملت ایران باید به فرهنگ بد گویی و خراب کردن دیگران که از شگرد این رژیم ناپاک است بی اعتناع باشند و با خردخرد تصمیم خود را بگیرند که فردا دیر است.سالام ـ اول ازهرصحبتی باید ازآزادگی مدیرعزیزسایت جناب توکلی تشکورکنم،چون که سقف اطاق فکرش راتوانسته آنچنان بالاببرد،تابتواند تحمل انواع تفکرات مختلط ومختلف حتی متناقض ماهاراتحمل ودرچاپش صبوری بکارگیرد.درچندسالی که شایدازاول شروع بکارسایت باشد،کجدارومریض باتندخویی وبا گذشت ،وتحمل وغیرما بااو و اوبا ماکنارآمده وچون دروجودش صداقت وانسانیت بدوراز زبان و تیره وقوم بوده همه این ناملایمات راتقبل کرده وکرده ایم،ولی اصل موضوع ،،افرادی بانظرات مختلف آمده ورفته و ماموریت ذهنی خود ودیگران راتخلیه ورفته ویا صبورانه با ماهمگام پیش آمده اند،یکی ازاین افرادکه سمجی خاص خودش راداشته هرچندبعدازغیب یاماموریت اداری چندماهه داشته،آقای تبریزی ستاره دار،وجعلی تبریزی بوده است،همانطورکه همه دوستان آشنایی دارند،ازمن هم باسوادترهستند،میدانند،که درتفکرمارکسبستی همچون اسلام مکتبی زبان وتیره ونژاد های برای معلمان
این دومکتب هیچ ارجعیتی قایل نیستند،بلکه تقوا واعتقاد به این دومکتب ارزشمندمیباشد،پس دراسلام وکمونیسم هرفردی درتقوا واعتقادبه مکتب کمونیسم وفرامین مارکس وانگلس وحضرت محمدوائمه وخلفا معتقدترباشد،ارج وقربش بیشتراست.دراین چندسال آقای ستاره دارمکتبی کمونیستی تبریزی بااینکه دم ازمکتب کمونیسم میزند،بااینکه علامت ستاره سرخ رابالای سرش چسبانده وازتبریزی نوشتن نام خوددست برنمیدارد،ولی پان تورکیسم گویی ایشان ،یا اصراردرسره نویسی،که عملا درنوشته های ایشان دراین چندسال توسط ایشان استفاده شده همه برداشتن تفکرپان ایرانیستی بانگرش پان فارسی ایشان واقفند...بنام طبقه زحمتکش کارگر ازنان وازحقوق آنهاصحبت میکند،بعیداست ،به فرهنگ وزبان یک ملت بزرگ دراین سرزمین توهین های مسخره آمیزی دیده شود. دارندگان تفکرکمونیستی وچپ نه چپول،هیچ وقت بخوداین اجازه رانمی دهند،تا بااین ادبیات دریک رسانه عمومی قلم زنی کند،ما تورکان ایران وهویت طلبان ،که دغدغه فرهنگ وادبیات زبان و حقوق ملت خودراداریم،هیچ وقت درصدد نابودی زبان هیچ ملتی نه بوده ایم ونه درآینده اجازه چنین جسارتی راخواهیم داد. اگرزمانی هم صحبتی تندشده دراصل واکنشی بوده که دیگران درباره مانوشته اند.مبارزه ما نه موجی است ونه جوگیرمیشویم تاحرکت نسنجیده ایی انجام دهیم،کسی که معنی پان رانمیداند،واین کلمه را درهرنوشته ایی بکارمیبرد،اگرمعنی پان رابداند،سعی میکند،ازآن مناسب تراستفاده کند.درکشوری که هیچ نوع امکاناتی به تورکان اکثریتی داده نشده وقدرت نظامی،اقتصادی،سیاسی دردستان اتینیک فارس است،این آقای کمونیست تبریزی ستاره دارچطوربخوداجازه انگ زدن پان تورکی رابنام کمونیست به تورکان میزند،؟آیا این برخوردها رامرموزانه ودرزیرپرچم کمونیست ،آنهم بانام تبریزی رانباید سوسیال ناسیونالیسم ،.فاشیسم،،نامید؟پانیرانیستها و پانفارسیتها تصور می کنند که با تغییر نام منطقه ائی می توانند قباله آنجا را بنام خود ثبت کنند، رضا شاه حتی دستش را به آب دریاچه ارومیه نزده آنجا را بنام خودش کرد، که حالا دارند به شوره زار تبدیلش می کنند، و یا دشت مغان را به فارس آباد، در منطقه ائی که حتی یکنفر فارس زبان زندگی نمی کرد، چگونه می تواند آنجا را فارسها آباد کرده باشند و قباله اش را بنام خودشان بزنند، و در آنجا هم شاهد اضممحلال کشاورزی و دامپروری هستیم، جالب اینکه نام باستانی دریای خزر را هم به مازندران عوض کردند، البته نتیجه اش هم این شد که در نشست اخیر با چهار کشور حوزه دریای خزر به اندازه نامش، یعنی معادل سواحل استان مازندران، آنهم فقط برای ماهیگیری و برای شنای مردان ( نه زنان ) نصیبشان شد، حالا بروید هی نام عوض کنید٫ اصلا چطور است که نام کره زمین را هم، کره پارس گردون بگذارید؟ قطعا در آنصورت
هم کره پارس گردون (کره زمین سابق) در چند سال آینده غیر قابل زندگی و سکونت برای بشریت نخواهد بود.نوشتار خوبی بود ولی چه کسی میتواند زنگوله را به گردن گربه آویزان کند ؟ به زبان دیگر با کدام سازمان اجتماعی برای هدفهای ملی میتوان پیروز شد ؟این نظام از همان آغاز در گور بود اما بی درایتی خود خواهی و خشونت طلبی انقلابی و اصرار بر اصول دینی و نظری همه سازمانها فرصت های تاریخی را به سود نظام تعغیر داد .با هزار دریغ و تاسف باید گفت نظام حاکم سدی بزرگ برای برخوردهای خونین بین گروه های مدعی قدرت درایران است.کسی نمی‌تواند اطمینان بدهد که اگر همین فردا نظام سرنگون شد آرامش و امنیت در ایران حاکم خواهد بود.
نوین اهدافی پوچ وبی ثمر است.بسیار ابلهانه است که کسی انتظار داشته است همه مدعیان قدرت پس از سرنگونی اخوندها برادروار در کنار هم برای ایرانی مستقل و دمکرات و قانون مدار در کنار هم خواهد نشست.خود را فریب ندهیم هر اندازه که نیروهای مخالف نظام از یک دیگر دور میشوند عمر ننگین نظام اسلامی بیشتر میشود ومرگ واقعی نظام اسلامی در گرو همکاری و برنامه مشترک همه سازمانها برای برگزاری انتخابات آزاد و پیروی از حکومت قانون است.
بسوی تجزیه رفتن ویا حکومت کارگری و جامعه اسلامی
نظام اسلامی جریانی سازمان یافته دارای شاخه های کارآمد است ودر مقابل نیروهای مخالف اهدافی متفاوت دارند که این خود عامل شکست آنها است.
یک پرسش از حباب مغزان وخود فریبان دارم.این کلمات وجملات را زیا د مشنویم ..ایران بزرگ..ایران متمدن..ایران باستان..ایران قدرتمند...ایران سرافراز..ایران تاثیر متحد ....ودهها کلمات وجملات دیگر ..حالا ایران فعلی صدهها سال مستعره تمام وکمال اعراب بوده....صدهها سال مستعمره مغولها بوده صدهها سال مستعمره سلجوقیان ترک بوده صدهها سال مستعمره خوارزمشاهان اسیای میانه بوده...ودر بقیه موارد تماما جنگ داخلی بین اقوام وملتها بوده .دهها موار دیگر ..حالا هی در توهمات جاعلین زندگی کنید ....وهمه وتک تک میدانیم اسم ایران هم مال یک قرن اخیر است قبلا این سرزمین با مردمانش نام سلسله سلاطین را داشتند مانند ممالک سلجوقی مملک ساسانی ممالک محروسه قاجاری ممالک غزنو . ودر داخل بشدت متغییر ارضی هم اسم ولایات اذربایجان کردستان لرستان عربستان بلوچستان طبرستان ترکمنستان بوده وهمیشه غیر از این صد سال همیشه وهمیشه بصورت
به صورت خوانینی یا دولت شهری واولایتی ادره شده ..واسم شاهنشاه همیشه بوده یعنی شاه شاهان یعنی شاه ولایات وهر ملتی حاکم میشده این کلمه را با زبان خودش داشته ...بیاییم در ایران پژوهی بدون تعصب دو طرفه پژوهش کنیم .نه توهمی یک طرفه وبصورت افسانه خیالی وارزویی...تک تک ماها میدانیم ایران تشکیل شده از ملل ترک فارس کرد لر عرب بلوچ ترکمن قشقایی گیلک ..که همه این ملتها در سرزمین بهم پیوسته ویک دست خودشران زندگی میکنند وزبان تاریخ فرهنگ اقتصاد وشرایط طبیعی واب هوایی وحتی نژاد خاص خودشان را دارند ...وحکومت صد ساله تمامیت خواه فارس ۲۵ میلیونی نتوانسته بر این ملل۵۵ میلیونی متنوع حاکم عادل وبرابر خواه وحکومت دموکراتیک ومردمی ایجاد کند وهمواره سیاست شدید استعمارگری تمامیت خواهی واسمیله ای اشغالگری همه جانبه ای را ایجاد کرده ...واین باعث اگاهی وروشنگری تمام ملل تشکیل دهنده ایران شده ...واز طرفی باعث خود بزرگ بینی وخود باوری بسیار گذایی وحبابی بین ملت فارس زبان شده است واین حباب باعث بدتر شدن موضوع همزیستی ملل ایران شده ..وفارس زبانان یادشون رفته در بین ملل ایران ضعیفترین واسیب پذیرترین هستند چونکه در سرزمین کویری بی اب علف فاقد منابع طبیعی زندگی میکنند
وفاقد اب اشامیدنی وفاقد سرزمین کشاورزی ودامپروری برای زندگی روز مره وفاقد منابع نفت گاز برای کسب سرمایه...بنابرین طبق اگاهییهای ملل دیگر ایران وطبق شرایط جهانی محال است دیگر ملل استعمارگری واشغالگری قوم فارس را قبول کنند ....پس در پیش رو تجربه یوگسلاوی راداریم .....تجربه چک واسلواکی را هم داریم ...تجربه فدرال سویس روسیه هند را هم داریم.....واز طرفی هیچ ملتی جنگ کشتار وتجزیه وکوچکی را نمیخواهد واز طرفی استقلال وخودمختاری را ذاتا حق خود میداند ...پس بهتر برای تضمین اتحاد وبرای تضمین عدالت وبرابری ازادی استقلال وبرای دوری از دیکتاتوری واستعمارگری حکومت غیر متمرگز فدرالیستی را برقرار واتحاد درعین ازادی وازادی در عین اتحاد را بر همدیگر تضمین کنیم ...( حکومت جمهوری فدرالی)آقای اقبال اقبالی ... نوشته بودید که (( روانشناسی جامعه بیانگر اینست که ایران تشنه یک انقلاب می باشد، انقلابی سیاسی که روی الله عربستانی، یزدان ایرانی، شیخ، شاه، رهبر و قهرمان در پهنه سیاست، خط قرمز بکشد. انقلابی که بدور از دین، آئین، فردمداری و بر بنیاد خرد ملی جامعه ایرانی و پیوند با تازه ترین تجارب جهانیان (بویژه اروپا بعنوان پیشتاز دمکراسی عصر نوین) امر بازسازی و پیشرفت همه جانبه کشور را هدف خود قرار دهد.)) ..خوشبختانه می توانیم بگوئیم که این انقلاب بیش از صد سال پیش اتفاق افتاد که به «انقلاب با شکوه مشروطه » مشهور است و شعله های آزادی و دمکراتیک را برا اولین بار در جهان شرق جرقه زد . ولی همانطور که میدانیم این انقلاب بوسیله کودتای رضا میر پنجه معروف به رضا شاه , از هم بر چیده شد و حکومت غیر قانونی و استبدادی پهلویان در این کشور برگذار کرد که بعد حکومت جهل و جهالت اسلامی تبدیل شد.
دوستان.... کاش اقای رضا خوانی این " ایران پژوه " در صفحه فیس بوکشان قبل از اینکه مثال ( حمله مغول ) را میزدند, دلیل(( حمله مغول ها)) را میزدند تا چند پژوهشگران دیگر و کنفرانس رفته گان کمی با حقایق تاریخی آشنا میشدند. تا زمانی که ما دلیل شکست ساسانیان از اعراب و دلیل حمله مغول ها را موشکافی و بصورت علمی تحقیق نکردیم , به همان صورت غلو سازی باستانی همچون ( حقوق بشر کورش) ادامه خواهد داشت و عمق چاهای چمکرانی به همان نسبت عمیق تر خواهد شد.
دوستان...درد آقای تبریزی یک مسئله روانی است که اکثر جوامع در زیر استبداد به آن درد دچار هستند. ایشان هم مثل خیلی اشخاص دیگر در یک دنیای (( فانتزی )) و یا بقول معروف در بالای ابر ها زندگی میکند. درد ایشان این است که یک جامعه ( توحیدی ) و بدون طبقاتی و بدون مرز بایستی در روی کره زمین برگزار شود تا بهشتی ایجاد شود که انسانها بدون کشمکش و تقّلا زندگی بکنند. عمق این مسئله روانی چنان عمیق است که حتی خوردن یک دست کله پاچه را به ( طبقه بورژوازی ) ربط میدهند. طبق عقاید ایشان , و قبل از رسیدن به این بهشت موعود, داشتن ماشین یکی از گناهان کبیره است به این خاطر که ( مالکیت شخصی ) به طبقه زرسالان تعلق دارد. در دنیای فانتزی تبریزی ها , طبعیت انسان را آفریده است که هر روز تا اندازه ای کار های بدنی بکند, چون کار های روباتیکی متعلق به جامعه سرمایه داری است.در این دنیای فانتزی , شام و نهار مردمان
بایستی تنها نان , پنیر و سبزی باشد, چون خوردن برنج و ماهی متعلق به آقا زاده ها می باشد . خانه و کاشانه ها هم از کاه و گِل باشد چون خانه های آجری و مرمری و سیمانی هم متعلق به امپریالیست هاست. کتابخانه های مردمان این دنیای فانتزی تبریزی ها بایستی مملو از کتاب تنها با دو عنوان باشند یکی ( کاپیتال ) مارکس و دیگری هم ( مادر ) ماکسیم گورگی. در مدرسه و دانشگاه های این دنیای فانتزی, فقط مکتب (( مارکسیسم )) را بایستی تدریس بکنند. بهترین باشگاهای فوتبال این دنیای فانتزی تبریزی ها , تیم فوتبال از لنین گراد و استالین گراد باشد. اگر تیم فوتبالی به مربی ( ترو تسکی ) باشد و دارای یک « محبویّت خاصی » در بین مردمان ( خاصی ) باشد, یا این تیم را منهدم کرد و یا با کوبیدن با (( پتک و یا چکش )) بر سر این مربی , او را بایستی از بین برد. زبان دنیای فانتزی تبریزی ها فقط یک زبان است و اگر کسی بخواهد تحقیقی در باره زبان باستانی مثل ( سومری ) بکند , بایستی او را تحقیر کرد تا بار دیگر خطا نکند. در دنیای فانتزی تبریزی ها ( زبان ) تنها وسیله ارتباط است. در دنیای فانتزی تبریزی ها , زبان های دیگر متعلق به ( عمه, خاله , دائی و...... ) هاست...نتیجه گیری.....اشخاصی که به این ( حدّ) به بیماری روانی مبتلا هستند آیا می شود (( روان درمانی )) کرد؟