Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

مریم خانم، لچکت را از سر بردار!
نوشته شده توسط: Anonymous

اقاى توكلى با سلام،
به نظر من هم خانم رجوى و اصولا مجاهدين با حجاب اجبارى به اندازه شما و من مشكل دارند ولى اين به معنى قبول بى حجابى اجبارى هم نيست. من به ازادى پوشش بعنوان بخشى از ازاديهاى فردى معتقد و افراط و تفريط را رد ميكنم. ما نبايستى در مخالفت با حجاب اجبارى كه ناشى از ديد فيوداليته و مرد سالارى به مسيله زن بوده است، از ان سوى بام به زمين بيفتيم و كار ما بجايى برسد كه بر سر كشيدن روسرى و چادر خانم ها از سر انها به رقابت با هم بپردازيم.
مطرح كردن اينگونه مسايل نه از سر دلسوزى بلكه همگام با سياست تفرقه بينداز و حكومت كن رژيم است. لذا اين نوشتار به نظر من بسيار مشكوك به نظر ميرسد.
مسيله اصلى به نظر من بايستى قبول و تعهد به عدم دخالت اموزه هاى دينى در قوانين حكومتى باشد، دين را امرى شخصى بدانيم و با قبول دولتى سكولار و جدايى دين از سياست، اينده عملى اين تعهد را بيمه كنيم.

نوشته شده توسط: Anonymous

عالی بود. اینان هنوز در فکر چلبی شدن هستند! تصور می کنند اگر چند ملای بیسواد بتوانند سالها حکومت کنند ومیلیاردها بدزدند حقی ازشان قایل شده و خودشان بهتر می توانند این کارها را بکنند. خصوصیات هر مدعی رهبری را باید از هوادارانش شناخت. کسانی که هنوز بقدرت نرسیده وساواکشان را راه نیانداخته اند به گزارش دهی علیه کاربران مستقل در فیسبوک و...می پردازند تا اکانتشان بسته (صدایشان خفه) شود. وقتی بقدرت برسند چه خواهند کرد؟! مدام مردم ایارن را تحقیر می کنند چرا برای بقدرت رسیدن خمینی اتقلاب کردند(تنها روایتی از جمهوری اسلامی که قوبل دارند و تکرار می کنند) ولی نمی پرسند چرا مردم حتی به رساله این اخوند دسترسی نداشتند وقتی رژیم شریعتی را با بورس بنیاد پهلوی به فرانسه فرستاد و اخوندپروری کرد و همه را زد و بست و خفه کرد و فقط منابر مساجد باز بود!مردم سال 57 همچون زمان مشروطیت بدنیال قانون و دمکراسی بودند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

گروه های اسلامیست داعشی، ارتش اردوغان:
« فهمی تاشکین » از روزنامه نگاران آزاد در روزنامه « دیوار » به بررسی ارتش آزاد سوریه پرداخته و می نویسد: 1-گروه احرار الشام از سوی ابو خالد السوری تشکیل شده است که از سوی اوساما بن لادن برای سوریه برگزیده شده بود، 2- گروه دیگری از اخوان المسلمین سوریه تشکیل شده که بینش بسیار ارتجاعی دارند، 3- در این میان گروه های دیگری هم مانند حزب اسلامی ترکستان در آن شرکت دارند که از ترک های اویغور و وابسته به القاعده و طالبان اند. 4- همراه با آنان گروه های دیگری هم مانند، گروه حمزه، 5-جیش النصر، 6-سکول الجبل، 7-سلطان مراد 8- و گردان های نورالدین زنکی، 9-سمرقند، 10-منتصیر بلاح 11-و فاتح سلطان محمد و... در آن شرکت دارند که اکثر آنان بعد از پایان عملیات سپر فرات در خاک ترکیه آموزش دیده و در نوار مرزی سوریه آماده جنگ بوده اند.»

وطنم را به بیگانه نمی فروشم
نوشته شده توسط: آتوسا نجف لوی

من سکوت را تحمل می کنم
و بی عدالتی را
و اسارت آزادی را
تحمل می کنم
من سکوت را تحمل می کنم
و فقر کودکان خیابانی را
و ناله های شب هنگام مادران خسته را
تحمل می کنم
من سکوت را تحمل می کنم
و کاخ های عظیمی که براستخوانهابنامی شود
و بی تفاوتی سیاست مداران را
تحمل می کنم
من سکوت را تحمل می کنم
و مرگ آن دخترک سیگارفروش را از زمهریر زمستان
و آرزوهای بربادرفته پسرک واکسی را
تحمل می کنم
من سکوت را تحمل می کنم
و ویرانی آنچه ساخته ام
تحمل می کنم
و رنجهای تک تک همسایگانم را
به جان می خرم
خوب می مانم اگر که بد باشند
دوباره می سازم اگر ویران کنند
امید می دهم اگر ناامید کنند
حیات می بخشم اگر بمیرانند
و سکوت را تحمل می کنم
اما .... هرگز .... هرگز ....
وطنم را به بیگانه نمی فروشم

نوشته شده توسط: Anonymous

اینها همیشه در اعتصاب هستن
و عادیه
چه کمکی می کنه ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

برای تو جالبه
برای من یکی اهمیتی نداره
ایشون همیشه برنامه داشته
یه جور ژست که مدتیه مد شده که از ولینعمت شون بد بگن
ربطی هم نداره به اونچه که ما می نویسم

خشم کردها از مثله شدن جسد سرباز یگان‌های مدافع خلق
نوشته شده توسط: Anonymous

هيچ انسانى كه لايق انسان بودن است نمى تواند اين گونه وحشيگرى ها را نفى نكند. با اينكه جنگ نفرت آور است قواعدى نيز دارد. افراديكه اينگونه اعمال را مرتكب مى شوند سرباز يا جنگجو نيستند بلكه حيوانى درنده هستند. در مورد اين ويدئو مثل تمام ويدئو هاى تأييد نشده از طريق مراجع معتبر بايستى احتياط كرد زيرا جنگ روانى و بى اعتبار كردن رقبا و متهم كردنشان به وحشيگرى از شگرد هاى شناخته شده است.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

تاریخ خوانی و یا تاریخ نویسی این نیست که آن را تماما تایید کنید، بازگو کردن حوادث تاریخی یعنی آن را از دریچه امروز به نقد بکشید.بایستی دید اگر آن 53 نفر نبودند، آیا انقلاب اسلامی و فجایع امروز رخ می داد؟

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

خانم مسیح علینژاد ، هر چند هنگام خروج از ایران اصلاح طلب بود ولی بتدریج در مقام و موقعیت زن مبارزی قرار گرفت که برای حقوق زنان ایران از موثر ترین چهره‌های سیاسی ایران گشت. او توانست یک جنبش اجتماعی قدرت مندی را ایجاد و رهبری کند

در دفاع از آزادی پوشش از جمله حجاب مریم رجوی
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاى دوشوكى انتخاب پوشش هر زن و مردى بطوريكه شما هم اشاره كرده ايد حق شخصى است و كسى به هيچ وجه حق ندارد در آن دخالت بكند. ولى در مورد افرادى كه فعاليت سياسى مخصوصأ در رده هاى بالا مى كنند مسئله فرق مى كند. اگر فعال سياسى معتقد است كه فقط براى گروه خاصى ( مخصوصأ اگر اين گروه محدوديت هاى ايدوئولوژيكى دارد) فعاليت مى كند، بطور حتم خود را به شكل و شمايل آن گروه در مى آورد . رهبران سياسى كه معتقد به آزاديهاى عمومى هستند نمى توانند و نبايد خود را در شكل و شمايل افرادى كه به محدوديتهاى ايدوئولوژيك معتقد هستند در بياورند. نمونه اش را ملت ايران ٤٠ سال است تجربه مى كند، ملت به يك روحانى كه حرفهاى مخالف چيزى كه ظاهرش نشان مى داد مى زد اعتماد كرد و ديد كه چطور مملكت به مالكيت اين گروه خاص درآمد. مارگزيده از ريسمان سياه مى ترسد . اين خانم هم اگر مى خواهد از آزادى ها دفاع كند بايستى قبل از هر چيز خودش

را از اسارت ايدئولوژى خاصى كه دارد در بياورد . البته كسى مجبورش نمى كند ولى با پوشش فعلى ايشان نمى تواند ادعاى گذر از ج ا بكند زيرا كه خودش بزرگترين سمبل ديكتاتورى ج ا را روى سرش دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

از قدیم گفتن سلام لر بی طمع نیست
مشکل من یکی رو حل نمی کنه

اصلا ربطی نداشت اگه درست دقت کرده باشی

نوشته شده توسط: Anonymous

مشکل من یکی رو حل نمی کنه
پس برای من این گردهمایی ها اهمیتی نداره

نقد و نه فراتر از آن! پیرامون نقد نوشته "چرا تبریز تب نکرد؟"
نوشته شده توسط: Anonymous

از ازمنه قديم قبايل تركي آرمان Arman در اطراف درياچه وان زندگي ميكردند و آن مناطق در آن زمان در تركيب مرزهاي جغرافي اورارتو قرار داشت. چون Hay ها آن مناطق را گرفته و در آنجا ساكن شدند، به اسم اهالي سابق آن مناطق، يعني آرمان ها، خطاب شدند و به مرور زمان به ارمن = ارمني معروف شدند. ( پروفسور آغاسي اوغلي، دوقوز بيتك، ج 1 )پان فارسها كه از طرفداران پر و پا قرص ارمني ها ميباشند، به خونريزي و وحشيت ارمني ها و قتل و عامي كه در شرق اورارتو كردند، اعتراف مي كنند ( مراجعه شود به ؛ تاريخ مردم اورارتو؛ ص 34 ، و . ج . مشكور ).در اينجا لازم است كه اشاره اي هم به كوه آغري (آرارات)، كه بي مناسبت با موضوع نيست ، بكنيم. آين كوه از ازمنه ديرين از طرف اقوام مختلف ترك آغري داغي ناميده ميشد و اقوام ديگر آنرا ماسيس مي ناميدند.

ارمني ها كه به غلط و عمد، براي مشروعيت دادن به ادعاهاي بي اساس ارضي خود، تا اواسط قرن بيستم تلاش مي كردند كه خود را به اورارتو ها منسوب كنند و اسم آن دولت باستاني را بر كوه آغري گذاشتند تا بدان وسيله نام خود را ابدي كنند. ولي تحقيقات علمي ثابت كرد كه نه تنها هيچ ارتباط زباني ، تباري و فرهنگي بين ارمني ها و اورارتو وجود ندارد بلكه ارمني ها بدترين دشمن آنها و عامل قتل و عام اورارتوها در حوالي 600 ق . م بودند لذا امروزه با وجود اينكه ارمني ها ديگر خود را به اورارتوها منسوب نمي كنند ولی از اسم آرارات هنوز هم به عنوان يك سمبل استفاده ميكنند.اعتماد السلطنه شهيرترين باستانشناس ايراني در 150 سال قبل در كتاب، تطبيق الغات جغرافيايي، از قول كيپرت جغرافي شناس قديم مينويسد: آرارات اسم قديمي آن منطقه بود و بعد ها ارمني ها كوه ماسيس را كه در آن منطقه قرار گرفته و از طرف تركان قديم آغري ناميده ميشد ، آرارات ناميدند و اين نام گذاري بدون تحقيق و مدرك بوده است و آن فقط اسم ملت توراني اورارت بوده كه در آن مناطق ساكن بودند.بعد از روساي سوم اسمي از اورارتو ها در منابع تاريخي برده نمي شود و به گمان عده اي ، در حوالي 584 ق . م قبل از بسته شدن معاهده دوستي بين ماد و لوديه، يا همزمان با آن، دولت اورارتو از بين رفته و سرزمين آنها ضميمه دولت ماد شده بود. Hay ها ( ارمني هاي كنوني ) براي اولين بار در 200 ق . م موفق به تشكيت دولت در سرزمين هاي غربي اورارتوي سابق شدند.مصه صير ( موساسير ) دومين شهر بزرگ اورارتو ها بود و در غرب درياچه اورميه، در خاك عراق كنوني قرار داشت. آن شهر مركز فرهنگي و ديني اورارتو بود و عبادتگاه بزرگ خالدي ٫ هالدی = در ترکی باستان به معنی بهشت، در آنجا قرار داشت. بنا ها و عبادتگاه هاي عظيمي در آن شهر ساخته شده بود. در كاوشگري هايي كه در مصه صير انجام شده، باستان شناسان خرابه هاي سراي اورزانا را از زير خاك در آورده اند و هنر معماري آن شگفت انگيز و عين معماري بناهاي يونان قديم ميباشد. چون قدمت آن سه چهار قرن بيشتر از بناهاي يوناني است لذا تاريخ دانان عقيده دارند كه يوناني ها اين نوع معماري را از اورارتو ياد گرفته و در بناهاي خود به كار برده اند. تخت جمشيد و ساير بنا هاي زمان هخامنشيان نيز كپي از معماري اورارتو - ماننا ميباشد، داريوش در كتيبه اش اشاره ميكند كه دكوراسيون، معماري و طلاكاري تخت جمشيد را هنرمندان ماد انجام دادند.سارگون دوم در سال 714 ق . م شهر مصه صير را گرفته و ويران كرد و طبق كتيبه هايش 1 تن طلا، 5 تن نقره و ديگر وسايل قيمتي از عبادتگاه خالدي غارت كرد.آن ثروتي را كه از سراي اورزانا و عبادتگاه خالدي در شهر موساسير به دستم آمد قابل شمارش نبود، همه را بر سربازان بيشمارم بار كرده و آنها را مجبور كردم كه آن ثروت عظيم را به خاك آشور ببرند. (دكتر.ر. رئيس نيا، آذربايجان در سير تاريخ، جلد 1 ص 184 )در منابع آشوري در باره اين لشكر كشي سارگون دوم ، خصوصا در باره فتح و غارت شهر تاريخي اولخو در دامنه كوه كيشپال باستاني، يونقاليق داغي امروزي ، معلومات زياد، نوشتجات و شكل ها باقي مانده است. (پيو تئروفسكي، اورارتو، ص 47 )دين اورارتو ها: آنها نيز مثل ساير التصاقي زبانها به خدايان مختلف، الهام گرفته از طبيعت ايمان داشتند. در نتيجه تحقيقات تاريخ دانان، 78 تن از خدايان اورارتوها شناسايي شده است، خالدي بزرگترين و مهمترين خداي آنها بود و ديگر خدايان از او دستور ميگرفتند. شاهان اورارتو تمام كتيبه هايشان را با نام خالدي شروع كرده اند. ايميش خداي دولت و جنگ بود.زبان اورارتوها شاخه اي از زبان هوري ها و يك زبان التصاقي و خويشاوند با زبان ماننايي، ايلامي، سومري و ... بود كه به مرور زمان به زباني مستقل تبديل شده بود. "م . ج . مشكور" عقيده دارد كه اگر در زبان كنوني آذربا
آقای yaradiciliq
نوشته شده توسط: Anonymous

ارامنه خود راهایک وکشورشان راهایاستان مینامند. آنان ۶۰۰سال قبل ازمسیح از فریژیا به سمت شرق مهاجرت کردند ودرشرق رودفرات ساکن شدند .وتدریجا درشرق آناطولی که ۷۰۰سال قبل میلاد،پادشاهی اورارتو بوسیله آسوری ها سرنگون شده بود حاکمیت یافتند.ارمنیا نامی است که سامیان شمال بین النهرین به شرق آناطولی اطلاق میکرده ا ند که گویابه معنی سرزمین مرتفع بوده وباراتنیکی نداشه است. توشپا (شهروان امروزی) پایتخت کشور اورارتو بوده و«شهرآرمن نشين توشپا در كنار درياچه وان»نمیتواند صحیح باشد. چرا که ملت ویا اقوام هند واورپائی زبان هایک درآن زمان درآن منطقه ساکن نبوده اند.

قابل توجه است که کوه آرارات وکشور آرارت ، از لغت اورارتو گرفته شده ند. درالفبای آن دوران ازحروف باصدااستفاده نمیشده ونام آن کشور با حروف «ررت»درج شده که هم آرارت وهم اورارتو خوانده شده است. ارامنه آن کوه را ماسیس می نامند.زبان اورارتو غیرهنداورپائی بوده وبرخی از کلمات آن در زبان ما استفاده میشود. آنان به کوه بابامیگفتند و حیدر بابا کوهی است که شهریاردراشعارش به آن اشاره کرده است. واحتمالانام سردری درجنوب تبریز نیز اسم چند تن از پادشاهان اورارتو بوده وساردوری درج شده است.آنان به پدر هم آتا میگفتند.
انتقاد در مورد چرا تبریز تب نکرد
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام و درود خدمت تمام عزیزان که در جهت تعالی جامعه ایران گام برمیدارن من یک ترک زبان تبریزی هستم پلورالیست بوده و به تمام مکاتب و اندیشه ها احترام میزارم ملت ترک زبان حدود 30تا35میلیون نفر بوده ودر سرتاسر ایران پراکنده است ریشه زبان انها التای بوده و از نظر نوع ساختار جمله وکلمه وحتی صوت کلا بازبان فارسی متفاوت است هر کس بخواهد در مورد ادعای بنده سوال کند من در خدمتم هم میهنان عزیز تفاوت داشتن دلیل تفوق یا حقارت نیست ملت ترک احترام میخواهد به زبانش به ذاتش ما متفاوتیم اما ایرانی هستیم همه مارو با یک چوب میزنند کسانی که در هردو طرف تفرقه ایجاد میکنند در خدمت دشمن هستند درود بر تمام ملت ایران

مبارزه، صحنه ی خودنمایی نیست
نوشته شده توسط: Anonymous

"" مهمترین وجه کشورداری، سازماندهی علمی‌ و هدفمندانه "" جدا از ادعا‌های عوامانه نسبت دادن تمام دست آورد‌های علمی‌ دنیا به نام " پارسیان ‌ایرانی "، شگرد‌های جدید دزدی از بانک، توسط این آریائیان، روزی نیست به اختراعات و اکتشافات آنان، اضافه نکند. در حالیکه جلو چشمان مبارک این آریائیان، کشور همسایه ترکیه، از راه توریسم، نزدیک به ۵۰ بیلیون دولار، درامد دارد، در تهران، با اولین برف، فرودگاه امام و مهرآباد، تبدیل به دریاچه می‌‌شود، با وجود این، این آریائیان، برای من ترک آزربایجانی، شناسنام هویت فازری میسازند، جامعه شناس اینها هم در خارج، پسا ساختار گرائی، پست مدرنیسم و کوه‌های قندیل را کشف می‌کند.

به کاوه جویا
نوشته شده توسط: آتوسا نجف لوی

این کامنت نوشته بنده نیست، این کامنت یک هموطن است و نظر یک ایرانی سلطنت طلب
بهتر است زیاد خود را آزار ندهید، ایران نیازمند فرهنگ سازی است تا توهم بزرگ سازی سرباز به جای وزیر
بالاخره باید در این جنبش گوش شنوای همه ی طیف جامعه بود.
با تشکر از نظر شما

آفرین
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام _ آفرین برشما،تحلیل وجوابی عالی بود،بااینکه خودنیزنوشته اید،ملاحظه رفاقت کرده ولی مسایل را باملایمت جواب داده اید.
میشودگفت تنها درموردی که آقای کریمی رهنمود خیانت به جنبش حرکت ملی راصادرکرده اشاره ننموده اید.
درهرحال آفرین برشما که بانرمش وباملاحظه به این مقاله جواب دادید.

ائلیار بی
نوشته شده توسط: Anonymous

علارغم تبلیغات آریابازی وجعل تاریخ وباستانشناسی وغیره درراستای آماج سیاسی خاص(اورپا محوری) ، میتوان به مواردی اشاره کرد که نشان از آسیانیک( قفقازی) بودن اهالی نیمه شمالی ایران (آزربایجان جنوبی و گیلان وطبرستان ، طهران و...)وشرق آناطولی دارند.نام بسیاری از مناطق وکوه ها ورود ها و...یکسان میباشد.نام کوه قفقازی البروس ونام کوه البرزدرشمال طهران ورود ترک در چچنستان واترک د رتورکمن صحرا واسم ده لاهیج در آزربایجان شمالی وشهر لاهیجان در گیلان وخالخال در نخچوان و در نیزجنوب اردبیل وصد ها نمونه دیگر نشان از زبان مشترک اقوام وقبایل کوچ رو ویاساکن این مناطق داشته اند.نظیر این تشابه را درشرق اورپا نیز میتوان مشاهده کرد. شباهت نام رودهای دن ودانوب ودنپر ودنسترو...که بیانگر زبان مشترک اهالی آن منطقه بوده است.وجودنزدیک به هشتاد اثر اورارتوائی(قفقازی زبان) در آزربایجان جنوبی ونیزتشابه فیزیکی خلق های ساکن

این مناطق هم موید هم ریشه واصل بودن اهالی این سرزمین ها میباشد. قیافه های یکسان مثلا قاراچای ها و چچن ها با اهالی همدان ویازنجان وسلماس نیزدلیل دیگری بر اشتراکات اجدادی این مردمان میباشد.
نوشته شده توسط: کاوه جویا

یکی از موارد اختلاف من با آقای کیانوش توکلی، انتشار ادبیات رکیک در ایران گلوبال است. اینکه به اشخاص حقیقی یا گروه های اجتماعی معین نسبت های توهین آمیز داده شود، در تراز یک رسانه ی معتبر و راستکوش نیست. روشن است که نقد آرای دیگران، از هر گرایشی، نه تنها قابل ایراد نیست، بلکه سودمند و راه پیشبرد اندیشه هاست. اما زمانی که این "نقد" به کاربرد واژه های توهین بار شخصی تبدیل می شود و هویت خصوصی اشخاص را هدف می گیرد، دیگر نه قابل تأیید، بلکه ویرانگر فضای نقد و گفتگو است. بارها کوشیده ام از راه گفتگوهای شخصی با کیانوش توکلی گرامی این کاستی را یادآوری کنم و در رفع آن مؤثر باشم، که شوربختانه بی نتیجه مانده است و همچنان گوشه های رنگارنگی از این ادبیات زشت در این تارنما نمودار و چشم آزار می شود. نمونه ی تازه ی این پدیده در کامنت بالا، از همکار گرامی تارنما، خانم آتوسا نجف لوی، دیده می شود. در این کامنت

، از جمله آمده است: " ....همبستران آخوندها و رای دهنده گان به این حکومت جنایت کار کمونیستی در ایران آرش سیگار چی ها و معصومه قمی معروف به مسیح علینژاد همخواب شیخ محمد خاتمی....". جدا از اینکه با اشخاص مورد توهین در این کامنت از دید سیاسی و عقیدتی موافق یا مخالف باشیم، آیا نسبت "همخوابی" با آخوندها به اشخاص در یک رسانه ی جدی سیاسی پذیرفتنی است؟
از سوی دیگر، خانم مسیح علی نژاد، هم اکنون از کنشگران بسیار مؤثر در صخنه ی سیاسی و اجتماعی ایران و مورد هجوم مستقیم رژیم جمهوری اسلامی است. نسبت ها و توهین هایی مانند همین مورد، هر روزه از سوی گماشتگان اطلاعاتی رژیم به سوی ایشان روانه می شود. چرا باید همین برخورد از سوی یک رسانه ی اپوزیسیون در مورد مسیح علی نژاد اعمال شود؟ آیا اصل آزادی، توهین و تهمت بی دلیل به اشخاص را هم در بر می گیرد؟! خوب است آقای کیانوش توکلی توجه کند که راهکار حفظ بهداشت گفتاری ایران گلوبال، بردن کامنت های خوانندگان از زیر مقالات به جاهای دیگر نیست، بلکه پیروی از هنجارهای معین در انتشار مطالب است، که ضمن فراهم آوردن آزادی کامل بیان برای هر گرایش سیاسی و عقیدتی، از توهین و تهمت بی مدرک به اشخاص و گروه های اجتماعی معین جلوگیری نماید.
نقد و نه فراتر از آن! پیرامون نقد نوشته "چرا تبریز تب نکرد؟"
نوشته شده توسط: Anonymous

""" قلعه ۳ هزار ساله ( اورارتور ی ) در دریاچه وان پیدا شد """ اورارتور ها، تمدنی از طایفه‌های قدرتمند ترک بودند که قلعه باستانی آنان، در زیر آبهای دریاچه وان، پیدا شد >>
the researchers believe, an Iron Age relic of the lost Urartu civilisation, also called the Kingdom of Van, which thrived in the region from the 9th to the 6th centuries BCE.
https://www.sciencealert.com/lake-van-turkey-3-000-year-old-sunken-cast…

منابع آشوري نشانگر آن است كه نطفه دولت اورارتو در ابتدا در اوايل سده ي 12 قبل از ميلاد در مناطق شرقي كوه آغري ( آرارات)، در اطراف درياچه گويچه ( سئوان ) در ارمنستان كنوني بسته شد. اين دولت به همت قبايل اورارت شكل گرفته و بعدها با اتحاد اقوام هوري و سايبر دولت مقتدر اورارتو تشكيل شد. پايتخت آنها در ابتدا شهر آرزاسكون بود ولي بعدها ساردوي اول آن را به شهر هوري و آرمن نشين توشپا در كنار درياچه وان انتقال داد.مرزهاي جغرافيايي اورارتو شامل مناطق اطراف درياچه گويچه، شرق آناطولي و مناطق هوري ها در غرب درياچه اورميه بود. اورارتو ها همچنين در اوج قدرتشان دهه هاي طولاني مناطق تبريز، مرند، خوي، سراب و محال قاراداغ را نيز تحت سلطه خود داشتند. ( پروفسور ذهتابي،تاريخ ديرين تركان ايران ص 100)به عقيده برخي از تاريخدانان بنيانگذاران اوليه دولت اورارتو ، اورارت ها، از قبايل قفقازي بودند ولي به مرور زمان با گسترش مرزهاي جغرافيايي آن دولت، بخش عمده جمعيت آن را قبايل ترك تبار تشكيل مي دادند كه بعدها به مقام هاي شاهي نيز رسيدند، و وجود كلمات زياد تركي در آثار باقي مانده از آنها را ناشي از آن ميدانند. ولي اكثريت تاريخدانان ريشه بنيانگذاران دولت اورارتو را از هوري ها ( ازاجداد تركان ) ميدانند كه در 2500 ق . م از نواحي غربي درياچه اورميه به اطراف گويچه گول كوچ كرده بودند. تاريخدانان التصاقي زبان بودن اورارتو ها را تاييد كرده و آنها را خويشاوند با ماننا ها ميدانند. كتيبه هاي فراوان باقي مانده از آنها با قطعيت، نوع زبان اورارتو ها را روشن كرده است.آشوريان آنها را اورارتويي بي آنيلي ‌Bi anili مي ناميده اند و پسوند لي در آخر كلمه در شناخت منسوبيت تباري آنها مهم ميباشد."هرودت" از اورارتو ها به اسم آلارودي Alarudi نام برده و مينويسد: در حدود 800 سال قبل از زمان او در نتيجه حملات و فشارهاي آشوريان آلارودي ها و هوري ها با هم متحد شده و دولت آلارودي را به پايتختي توشپا در ساحل درياچه وان تشكيل دادند. اورارتو ها خود را بي آنلي ميناميدند و آشوريان نيز آنها را با همان اسم ميشناختند. ( پروفسور ذهتابي،تاريخ ديرين تركان ايران ص 100 )تاريخ كل سرزمين آذربايجان از دربند تا همدان و از قزوين و ساوه تا ارزنجان تا اوايل سلسله قاجار به صورت فدرالي سنتي ( خاناتي ) اداره ميشد و اين ريشه در هزاره هاي قبل از ميلاد داشت.قاجارها ( آقا محمد خان و فتعلي شاه ) با خشونت زياد سيستم خاناتي را، در نهايت با سركوبي محمد قلي خان افشار در اورميه، در آذربايجان جنوبي از بين بردند ولي در آذربايجان شمالي تا اشغال نهايي آنجا توسط روسها آن سيستم ادامه داشت. در آن زمان نيز علاوه بر اورارتو ها دهها دولت كوچك و بزرگ، با ارتباط با هم يا مستقل از هم، از جمله ماننا، ماد مركزي و غيره در آذربايجان وجود داشتند و اغلب اشتراكات فرهنگي، قومي و زباني تنها نقاط اشتراك آنها بود ولي از نظر سياسي مستقل از هم بودند. چون اين دولت ها در آن زمان ضعيف بودند همواره مورد هجوم اورارتو ها و آشوريان واقع مي شدند و اوراتو ها بيش از يك قرن بر قسمتهايي از خاك ماننا حاكم بودند.كتيبه هاي زيادي از اورارتو ها در آذربايجان و شرق آناطولي پيدا شده است و در آذربايجان تا حال 8 لوحه از آنها پيدا شده است. اگر در آذربايجان كه پر از قلعه و تپه هاي باستاني است، كاوشگري هاي علمي آنجام گيرد، مطمئنا آثار بيشتري از اورارتو ها، ماننا و ماد پيدا خواهد شد. در اينجا به چند تا از كتيبه هاي اورارتويي پيدا شده در آذربايجان اشاره مي شود.يك تيم باستانشناسي آلماني در سال 1910 در منطقه بسطام ، بين راه مرند و قاراضياالدين يك كتيبه سنگي كه از طرف "روسائ دوم" شاه اورارتو در سال 685 ق . م نويسانده شده بود را پيدا كردند. اين كتيبه به ساختن معبد خالدي ( قالدي )، خداي بزرگ اور
نوشته شده توسط: peerooz

"So where does Facebook get all that money?
The bulk of Facebook's revenue comes from digital advertisements, which brought in $7.9 billion last quarter.".

https://www.investopedia.com/ask/answers/120114/how-does-facebook-fb-ma…

نوشته شده توسط: peerooz

"....شما فکر می کنید درآمد دهها میلیاردی شرکت هایی مثل تلگرام و فیسبوک و یوتیوب و غیره از کجا می آید؟.". دكتر عبدالستار.
"درآمد دهها میلیاردی شرکت هایی مثل تلگرام و فیسبوک و یوتیوب و غیره" از کلیک های من و شما برای فروش آگهی تبلیغاتی (Advertisement) تأمین میشود. " چندین دلار خرج شده برای هر مشتری لایک زننده" مستقیما به جیب مشتری میرود نه به جیب فیس بوک و غیره.

نظر
نوشته شده توسط: جمال

سخصی بە نام حسین تهرانی در رابطە با نوشتەی بهزاد کریمی کە گفتند مردم آذربایجان ترک زبان شدند نکاتی را بیان کردند هم در این رابطە هم در مورد بی عملی تبریز و آذربایجان در دور اخیر مبارزات مردم ایران با همەی تنوعات آن آنها بی عملی و در خود بودن تبریز و آذربایجان را میخواهند اینجور وانمود کنند کە بی گدار آذربایجان بە آب نمیزند در حالی کە در ایران شعار رضا شا روحت شاد و ما عرب نمیپرستیم میدهند تبریز و آذربایجان راه دیگری را میرود این ها بهانەی پان تورکها است کە بی عملی خود و مردم تورک آذری را میخواهند مبارزيی مدنی و آگاهانە قلم داد کنند آذربایجان و تبریز مرکز ثقل تشیع ایران از قدیم تا حالا بودە و پایەهای اساسی حاکمیت جمهوری اسلامی مجلس ، سپاه ، ارتش ، قضات بر شانەهای تورک آذربایجان استوار است در حقیقت این تورکان آذری هستند کە جمهوری اسلامی را در ایران حاکم کردند

و ٤٠ سال است جمهوری اسلامی بر شانەهای ملت تورک آذری ادامە بە حیات ننگین خود میدهد جدای عدەای پان تورک کە هوادار تراکتور هستند و شعارهای تندتر از همین رضا شاه روحت شاد و عرب نمیپرستیم از زبان این پان تورکها در میادین ورزشی مسابقەی فوتبال بە زبان آوردە شدە از قبیل مرگ بر فارس ، مرگ بر کورد در تمامی این خود نمائی پان تورکها در پشتیبانی از تراکتور حتی یک بار هم شعار مرگ بر جمهوری اسلامی از زبان این پان تورکها بیرون نیامدە

در تظاهرات اخیر در ١٠١ شهر ایران در شهرهای کوردستان نیز پا بە پای مردم ایران مردم کورد تظاهرات کردند و بیشترین قربانی زیر شکنجە نیز از ملت کورد بود ولی مردم کورد در همین تظاهراتها جدای از اینکە خواهان نابودی جمهوری اسلامی بودند در پشتیبانی از خواستەهای ملت کورد هم شعار دادند از رفراندوم کوردستان عراق پشتیبانی کردند برای عفرین در همین تظاهراتهای اخیر شعار دادند در همان حال نیز همراه تمامی مردم ایران برای نابودی جمهوری اسلامی بە خیابانها آمدند

ولی پان تورک دنای مجازی میخواهند لاکپشت رنگ کنند بە نام فلوکس واگن بە ما بفروشند تورکهای ایران پای ثابت جمهوری اسلامی ستند و مبارزەی مدنی و خودآگاهی بە هویت ملی تورکها یک دروغ شاخدار است کە هیچ وقت چنین نبودە
زنده باشی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - دوستان،اگر به نوشته های اکثر دوستان نگاه کنید،جدای از استفاده همه ازبعضی واژه ها ویا پس وپیش مطالب برای مطرح واقعیت،میتوان گفت اکثرا نظری همسان درجواب به افرادی مثل آقای بهزادکریمی و همفکران ایشان میدهند.
دراینجا آقای تهرانی نیز میشود گفت همانهایی را گفتند،که آقای یاشارگولشن نوشته بود،کمی ساده تر،
البته آقای کریمی حتی ازکلمات ویا راهنمایی های خیانت به جنبش ملی آزربایجان رانیزپیش کشیده بود،جدایی از استفاده تاریخ و هویت سازی احمدکسروی وپان ایرانیستها،برای مردم آزربایجان.
زنده باشی آقای تهرانی،ز

درجنگ حلوا پخش نمی کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - آقای جمال من با برخود افراد بااسرا،کشته شدگان،با حتی مردم عادی درجنگ سخنی یا تایید و رد آن چیزی نگفتم،
میگویم ،ازدمیدن برکوره جنگ دست بردار،
میگویم،راه مبارزه برای گرفتن حق تنها جنگ واسلحه نیست،
میگویم از تبلیغ وترویج وتشویق شماها بعلت ناسیونالیسم کورتنهامردم عادی کورد ضررخواهند دید،
میگویم حتی این گونه جنگ وکشتن دررسیدن به حقوق دیگرملل آسیب می بینند،
مگویم درجنگ حلوا پخش نمی کنند،جنگ کودک،پیرزن،پیرمرد،زن ،مرد،مسلمان،یهودی،مسیحی،شیعه سنی نمی شناسد،
میگویم کم براین طبل بکوب،
هرچندکه خودتان در زیرنامه کاوه جویا به توکلی نوشتی کاملن با دروغ سازی جعل برعلیه دشمن موافقی،چندمتن بالاتر موجود است،
من باورکن یک سال است دودقیقه تلویزیون گوناز رانگاه نکرده ام،تلویزیون تورکیه که گفتی اسمش رانشنیده بودم،
من درتهران منطقه ایی زندگی میکنم که حتی قادرنیستیم تلویزون آمریکا وبی بی سی طرفدار

ولابی کورد،فارس را هم نمی توانیم بگیریم ،چون کلن پارازیت است.
آقا جمال این رابدان درایران،تنها سیاسیون مشکوک،چپ های کم سواد وپهلوان پنبه،تعدادی مغرض از کوردهاطرفداری میکنند.
اقا جمال ،باطناب اسراییل و آلمان،،آمریکا،روس وارد میدان یاچاه شدن بسیارخطرناک است،متاسفانه کورد را رهبران ماجرا جو وارداین چاه های عمیق میکنند،
آقا جمال هرسرکوبی ،تاوان سرخوردگی لاقل چهل سال را دارد،
شما باید،به سرخوردگی مردم آزربایجان درزمان مرحوم پیشه وری توجه کنید،
کشورهای استعماری ،با یک چرخش و بایک قرارداد با دولت ها اولین کاری که میکنند،نابودی گروه های کوچک مسلح شده است.
آمریکا و روس،آلمان،ایران،حتی بشار اسد میتوانند با یک قرار داد
تجاری،سیاسی،امنیتی ده ها گروه مثل پ ک ک.پژاک،کومله،پ ی د، ووورا به باد فنا دهند،شما یکی چرا این همه خودشیفته شده ایی من نمی دانم،
هرکس حرفی میزند،ازفرهنگ لومپنی ،مثل مغول،پان ووو استفاده کرده یک تیکه می اندازی،
با گرفتن یک خط هر روز وثانیه چوب تکفیری خود رابرسر این وآن میکوبی،
این نوع هتاکی،فرافکنی،خودشیفتگی،زیاده خواهی ،،وو،،شمارابجایی نخواهدرساند.
چرا تبریز تب نکرد؟! بهزاد- کریمی
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعیت این است تا زمانیکه نیروهای فعال اعم از چپ و دموکرات ، تعریف درستی از هویت و زبان مردم آذربایجان و کل ترکهای ایران ، نداشته باشند وحقوقی به نسبت کثرت جمعیت تمام اتنکیهای فارس و غیر فارس در کلیه زمینه ها از جمله تحصیل به زبان مادری در نظر نگیرند که با در نظر گرفتن نسبت کثرت جمعیت ترکان ، زبان ترکی باید همطراز با زبان فارسی در ایران آموزش داده شود و دومین زبان رسمی کشور شود و اگر این نیروها ترکان ایران را همچنان ترکان فارس شده ای پندارند که با زور پادشاهان سلجوقی و دیگر حاکمان ترک ، ترک زبان شده اند ره بجایی برای اتحاد با فارسها و مرکز نشینان برای مقابله با تحجر و عقب ماندگی نخواهند برد. در این مقاله نیز آقای بهزاد کریمی همچنان با این تفکر پوسیده گذشته که ترکهای آذربایجان نه ترک، که ترک زبانند، همچنان بر طبل جدایی می کوبد.

اما در مورد علت سکوت مردم آذربایجان بخصوص شهر تبریز که مرکز نهضتهاست در اعتراضات دی ماه 96 باید گفت : یکی از خصوصیات بارز اعتراضات دی ماه ۹۶ نبود رهبری و شخصیت سیاسی خاص برای اعتراضات و روشمند نبودن خواسته های تظاهرات کنندگان و معترضین بود٬ تا جاییکه که روند اعتراضات در شهرهای مختلف را بیشتر مسئول یک کانال تلگرامی و جوان ۳۵ ساله خارج از کشور تعیین و رهبری میکرد!
نبود رهبری سیاسی مشخص برای اعتراضات و عدم انسجام در حرکات و شعارها باعث شده بود که در اعتراضات شعارهای تحجرگرایانه و نژادپرستانه ای چون رضا شاه روحت شاد٬ ایران که شاه نداره حساب کتاب نداره٬ ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم٬ داده شود که بیشتر از هرکس و گروه٬ ملل و اقوام غیر فارس را که سالها برای بدست آوردن حقوق پایمال شده و اولیه خود از جمله اجرای اصل ۱۵ ٬ ۱۹ و ۴۸ قانون اساسی تلاش می کردند نگران می کرد.
چراکه اساس اولیه پایمال شدن ابتدایی ترین حقوق ملل و اقوام غیر فارس در ایران و رشد احساسات ناسیونالیسم افراطی فارسی و تفکر پان ایرانیسم و پان فارسیسم و باستانگرایی از زمان حاکمیت رضاشاه در ایران پایه ریزی شد و در زمان فرزندش محمدرضا پهلوی مرحله تکاملی خود را طی کرد و حاکم بر افکار عمومی شد که متاسفانه این تفکر زهرآگین و خانمان سوز، هم ذهن و هم فکر عده ای را در چنبره و دایره تنگ نژادپرستانه خود در محاصره نگهداشته که مردم کشور کثیرالملله ایران با زبانها و فرهنگهای زیبا و متنوع را میخواهند در دیگ یکسان سازی زبان و فرهنگ حاکم فارسی حل و سپس هضم کنند!
در این میان ملت ترک ایران که حداقل ۴۰ درصد از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور را تشکیل می دهند (مصاحبه دکتر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه پیشین ایران با خبرنگاران در تاریخ ۲۸/ ۱۰/ ۱۳۹۰ در آنکارا) با توجه و دقت به نوع اعتراضات و شعارها و بدون توجه به تحریکات افرادی که نیات منفعت طلبانه از اوضاع آشفته را داشتند و با اعتماد به توصیه های فعالین ملی که سالهاست برای به دست آوردن حقوق انسانی برای ترکان که اکثریت نسبی جمعیت ایران را تشکیل می دهند اما از حقوق اقلیتی در حد ارامنه ۱۰۰ الی ۱۵۰ هزار نفری ایران هم برخوردار نیستندو همگام با مردم در صف حق طلبانه ترکان در ایران که به حرکت ملی مشهور است حرکت می کنند٬ پیشگام شدن در تظاهرات زودهنگام٬ احساساتی و بدون حساب و کتاب را جایز ندانسته و با رصد تیزهوشانه و‌ آینده نگرانه قضایا هر نوع تحرک و اعتراض را به زمان مقتضی و در چهارچوب خواسته های حق طلبانه و دور از تحریکات احساسی و زودگذر محول کردند.
مردم اذربایجان بخصوص کلانشهر تبریز در اعتراضات اخیر نشان دادند انها با تجربه ای که از حوادث و انقلابات گذشته گرفته اند دیگر بی گدار و از روی احساسات و چشم بسته به آب نخواهند زد تا ثمره زحمات او را نه خود که دیگرانی که او را مهاجم و غارتگر مینامند درو کنند. اما این تحمل و طمانینه به معنای بی تقاوتی به اتفاقاتی که در کشور رخ می دهد نیست برعکس او اتفاقات جامعه و کشور را با تیزبینی و هوشیاری تمام رصد می کند و به آنچه که در کشور میگذرد اشراف کامل دارد.
مردم آذربایجان و دیگر ترکان ایران نشان دادند آنها با اگاهی تمام هرگز به دوران ذلت بار باستانگرایانه و نژادپرستانه حاکم بر ایران بر نخواهند گشت و با زبان ترکی٬ فرهنگ و هویت مخصوص به خود و با سربلندی و افتخار و و زنه ای حداقل به سنگینی ۴۰ درصد از جمعیت ایران و با احترام به همه زبانها و فرهنگهای متنوع در ایران در کنار دیگر اقشار جامعه زبانی و فرهنگی زندگی خواهند کرد و حقوقی همطراز و مساوی در همه زمینه های مادی و معنوی و آموزشی با مردم فارس زبان کشور خواهند داشت نه کمتر و نه بیشتر!»

نظر
نوشته شده توسط: جمال

این کلیپ کوتاه هم تقدیم بە ، لوائی ، بابک آذری ، آراز ، تورک اغلی و دیگر پان تورکها ، در ضمن جناب آراز این نە هندوستان است نە جای دیگری جنازەی یک دختر مبارز کورد کە بە دست لشکریان مغول و هماکارانشان النصرە و احرار شام افتادە خوب نگاه کنید کە پستانهای این جسد بی جان را بریدند و چگونە بر سر یک جنازە ژست میگیرند با عکس گرفتن و فیلم گرفتن
https://www.facebook.com/100018501755540/videos/167218380571553/

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

به نقل از رییس نیا در کامنت من، آراتا(آراتو) به معنی کوه در سومری-اکدی ذکر شده است.
نظر من و جهت تصحیح:
در سومری - اکدی( aratta ( Akk. kabtu; tanattu
به معنی "heavy انگلیسی : «سنگین»، است. (احتمالاً اشاره به بزرگی و سنگینی کوه؛ از این جهت کوه معنی کرده اند) .
کلمه ی aratta به معنی چیز سنگین، امروزه در آذربایجان غربی به شکل barata استعمال میشود.
جمله : bu barata-dır, məni yordu این سنگین است مرا خسته کرد.

کمره ی کوه ، یا کوهستان: kuršag سومری
سومری-اکدی:
mountain midst وسط کوهها -ناحیه مرکزی کوه و کوهستان
kuršag [MOUNTAIN MIDST] wr. kur-šag4 "center of the mountains"

mountain s کوه، کوهها: سومری- اکدی:
gabiri [MOUNTAIN] wr. ga-bi-ri "mountain" Akk. šadû
gin [MOUNTAIN] wr. gin3 "mountain(s)" Akk. šadû
iš [MOUNTAIN] wr. iš "mountain(s)" Akk. šadû
kur [MOUNTAIN] wr. kur; kir5 "underworld; land, country; mountain(s); east; easterner; east wind" Akk. erşetu; mātu; šadû; šadû

---
kuršag کور شاق : سومری: ناحیه مرکزی( کوهستان یا کوه) ،
امروزه در ترکی آذربایجان به شکل qurşaq قورشاق. به معنی «کمر» ، ناحیه مرکزی بدن.
قورشاق توتماق: کمر گرفتن. قورشاغا چیخماق: تا کمر را پوشاندن. در زبانهای شاخه ترکی تبدیل k به q یا برعکس رایج است.
امروزه این کلمات را هم داریم:
kursak در ترکی ترکیه یا استانبولی: معده: غیر مستقیم اشاره به ناحیه مرکزی بالا تنه.
qursaq در ترکی آذربایجان: معده: باز غیر مستقیم اشاره به ناحیه مرکزی بالا تنه.

----
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کسانی که از فیسبوک چیز نوشته اند بهتر است به جای « حرفهای احساساتی و توهین آمیز» فکر مقاله را نقد کنند و نشان دهند کجا اشکال و خطا وجود دارد. و راه حل چیست.
اگر هم توانایی اش را ندارند بهتر است تحقیق کنند بعد نظر بدهند.

مریم رجوی روسری را بردار
نوشته شده توسط: Anonymous

با درود
اقای توکلی در دام وزارت اطلاعات نیفتید
اگر شما هم مانند دختر انقلاب به ازادی اعتقاد داشتید به انتخاب انسانها احترام میگذاشتید
این نامه فرستاده شده به سایت شما درست از قلب وزارت اطلاعات امده .یک بار دیگر انرا با دقت و بدونه ضدیت با مجاهدین بخوانید تا شاید بایتان منبع این مطلب که همان وزارت اطلاعات است روشن شود
مردم ایران به جایی رسیده که هم به کشف حجاب اجباری رضا شاهی نه بگویند و هم به حجاب اجباری شیخ
جهت اطلاع شما ,وقتی که خمینی جلاد فرمان حجاب اجباری داد همین زنان مجاهدین بودنند که در صف اول تضاهرات علیه حجاب اجباری بودنند
اما شما و همفکرانتان میگفتید که خواست بی حجابی ,خواست امپریالیسم است
امید وارم در این شرایط که رژیم جنایت کار با مبارزات مرم ایران در حال سرنگونی است بهتر مسایل برسی کنیم
با تشکر

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

« ایرانی بودن» و « هویت ایرانی»:
1- اینکه فردی پیش خود میاندیشد که « ایرانی»ست یا «هویت ایرانی» دارد یک مسئله است .
2- و اینکه در جامعه ی 80 میلیونی « ایرانی بودن» و «هویت ایرانی» وجود دارد یا نه مسئله دیگری ست.
-مسئله شماره یک « تفکر و احساس» شخصی و فردی ست.
- اما آنچه در واقعیت جامعه وجود دارد یک مسئله جمعی و عمومی ست. مهم و تعیین کننده.
« فکر و احساس فردی» نمی تواند « واقعیت موجود در جامعه» را دگرگونه نشان دهد.
مثال :خیلیها در ایران « فکر و احساس» میکنند در جامعه «جمهوریت» و در کنارش « دین اسلام» وجود دارد.
اما در واقعیت نه جمهوریت موجود است و نه دین اسلام.
دین اسلام تبدیل شده به « اسلام سیاسی»،خمینسم.و جمهوریت تبدیل شده به « ولایت مطلقه یک شخص». یعنی جامعه فاقد جمهوریت و دین اسلام است. فکر و احساس فرد یا حتی عده ای واقعیت موجود را تغییر نمیدهد و به حال جامعه مهم نیست.

برگردیم به ایرانی بودن و هویت ایرانی. اینها چیزهایی نیستند که در فرد اند یا در عده ای وجود دارند.
در جامعه باید « ایرانی بودن»، « هویت ایرانی» داشتن « وجود» داشته باشد. مشکل من و شما نیستیم. مشکل « عدم وجود ایرانی بودن، عدم وجود هویت ایرانی» در جامعه است.
فنومنهای مذکور وقتی میتوانند در جامعه وجود داشته باشند که « همه با برابر حقوقی» در « تلاش همگانی» آنها را خلق کرده باشند. وقتی این فنومنها در « فضای آزاد، برابر حقوقی، تلاش همگانی» آزادانه آفریده نشده اند، بهزاد جان، شما جگونه از « ایرانی بودن، هویت ایرانی» صحبت میکنید؟
سئوال این نیست که شما چه دارید، بل سئوال این است که « جامعه چه دارد؟» در جامعه ایرانی بودن، هویت ایرانی داشتن عمومی نیست و عملاً تنها به یک خلق تعلق یافته است.
اگر همه ایرانی بودند و همه هویت ایرانی هم، داشتند، پس این همه «داد و فریاد» و دعوا برای چه بود و هست؟ متاسفانه همانطور که خودتان نیز واقف اید ، در ایران هیچ وقت شرایط « ایرانی بودن و هویت ایرانی داشتن» وجود نداشته است. جامعه نتوانسته آنها را بیافریند و «بخشی» از دعوا هم بر سر این است.
فکر و احساس من و شما مشکل و سئوال موضوع نیست. سئوال عینیت جامعه است که فاقد همگانی بودن این دو پدیده ی مذکور است.
خطای افراد این است که « خود را جامعه حساب میکنند و واقعیت موجودجامعه».

دوست دارم این « خصوصیت ها» را نه تنها من، بلکه همه داشته باشند. ولی وقتی خلق نشده اند، نمی توانم از جامعه انتظار داشته باشم که آنها را در خود نشانم دهد. و طبیعی ست که نتواند.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

من اینطور فکر می کنم که مریم رجوی اصلن به حجاب اسلامی باور ندارد ولی مجاهدین دست و بال خود را با اسلام ایدولوژیک بسته اند. البته این نوع اسلام بخصوص پس از مارکسیستی شدن سازمان به رهبری تقی شهرام ،، یک نوع سپهر دفاعی برای دزدیده نشدن سازمان مجاهدین طراحی شده بود ،امروز دیگر ،خطری از سوی چپ ها برای تغییر ایدولوژی سازمان وجود ندارد، بخصوص که اصولا اسلام سیاسی دوران افول خود را حداقل در کشورمان طی می کند .بنابراین با رها کردن روسری ،مجاهدین ، هم در مجامع بین المللی و هم در بین مردم ایران جایگاه خوبی بدست اورند

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در کامنتهای خود خواستم بگویم :
1- در آذربایجان و منطقه از زمان سومر تا بعد از ماد منطقه پر است از اتصالی( التصاقی) زبانها که زبانهایشان بهم نزدیک اند. از جمله قوم توروک. سابیر و لولوبی و غیره . بومیان.
2- زبان سومری با زبان ترکی پیوند دارد. رجوع به مقاله لینک داده شده در کامنت قبلی.
3- اقوام ترکی زبان از زمان ساسانیان هم به این منطقه آمده اند و بعد ها هم این کوچ ها بیشتر و بیشتر شده است. اینان به اقوام بومی که زبانشان با زبان کوچندگان ترک، همریشه و نزدیک بود، پیوسته اند؛ تا حکومت تقریباً هزاره ساله ی ترکی زبانها شکل گرفته است. که تا پایان قاجار ادامه داشت.
----

بهزاد گرامی نگفته چرا بومیان این منطقه، خویشاوندان زبانی -طایفه ای قدیمی ترکهای بعدی که به این منطقه مهاجرت کردند، نبودند؟
وقتی به پیوند ترکی و سومری دقیق شویم ، و نزدیکی عیلامی و دیگر زبانها را با آنها ببینیم ، روشن میشود که زبان ترکی نیز شاخه ای از همین زبانهای بومیان آذربایجان و منطقه(یعنی آسیانی)، است.
در حقیقت مهاجرت های بعدی ادامه ی مهاجرت های زمان سومرها و لولوبی ها و عیلامها و اورارتوها بوده است. که به خویشاوندان زبانی و ایلی و قبیله ای خود پیوسته اند.
4- بومیان آذربایجان و منطقه، نه تنها کم و بیش خویشاوندان زبانی-طایفه ای همدیگر بودند بل با مهاجران بعدی یعنی ترکها نیز خویشاوندی زبانی و طایفه ای و ایلی داشتند. این هم یکی از علتهای مهاجرت آنها به این مناطق بوده است.

-خلقها و ملتهای اتصالی زبان بخش ترکی در دوران کنونی، آن خویشاوندی « زبانی-طایفه ای» که دارند شکل قدیمی اش را اقوام آسیانی منطقه در عهد باستان داشتند. در حقیقت خویشاوندی کنونی بازتاب خویشاوندی عهد باستان است.
---
اینها مسایلی ست که خود شخص باید به دنبال شان برود و تحقیق کند. بدون توجه به آریایی ایسم و ترکیسم و هندو اروپایی گرایی غربی ها. هدف اینجا تنها اشاره ای به زمینه ها بود . همانطور که قبلاً هم اشاره کردم متاسفانه تحقیقات بیطرفانه بسیار کم است ولی منابع خیلی زیاد اند و علاقمند میتواند سالها پژوهش کند. و پرده های برخوردهای سیاسی را کنار بزند.

-لازم است شخص با زبان شناسی و زبانهای باستانی آشنایی لازم را داشته باشد. و از منابع زبانهای جهانی کنونی استفاده کند.
-متد علمی تحقیق را مد نظر داشته باشد و تا حد ممکن بیطرفی علمی را حفظ کند.
- ضرورت دارد که نتایج را به اطلاع علاقمندان برساند. شاید مسایل اندکی روشن شوند.

ادامه دارد
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مقالاتی در رابطه با همین کامنت:

1- دیباچه ای بر پیوند سومری و ترکی
http://www.iranglobal.info/sites/default/files/pictures/nzdykhy_swmry_w…

2- زبان ماننایی زبان باستان آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/45237

3- «اقوام آسیانی» حلقه ی مخفی در تاریخ رسمی ایران
http://www.iranglobal.info/node/49629

4- نگاهی به افکار محمد امین رسول زاده
http://www.iranglobal.info/node/60205

5- دموکرات چیلیق یا تورکچولوق(دموکراتیسم یا ترکیسم )
http://www.iranglobal.info/node/60653

6- جریانهای راست و چپ در جنبش آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/59989

7- معنی نام اورمیه : ÖZ YURDUM ; UR-MU

http://www.iranglobal.info/node/59323

8- معنی نام آذربایجان AZ-ƏR -BAY-QAN

http://www.iranglobal.info/node/58685

9- ان خودو آنا En-ḫedu-ana نخستین شاعره تاکنون شناخته شده(شاعره سومری)

http://www.iranglobal.info/node/61806

ادامه دارد
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مردمان باستان که در منطقه، چندین هزار سال قبل از آریایی ها زندگی میکردند:
-مردم اتصالی زبان سومر(Sag-Gig-Gaنام مردم: به منی سیاه سران - قره باشلار) ،
نام سرزمین ki-en-ĝir (مکان و سرزمین ان ها). ان ها ( آدمهای آزاد یا غیر برده بودند بامقام سیاسی-اجتماعی و مذهبی نیمه خدایی یا خدایی). سرزمین خدایان.
و قوم سابیر همسایه آنها ، که گفته میشود اساساً کلمه سومر هم از نام سابیر گرفته شده است. و نه از نام «سیاه سر». و قوم دیگر توروک و غیره.
-عیلام اتصالی زبان
در آذربایجان و در همسایگی آذربایجان اتصالی زبانها:
- اقوام بومی:لولوبی-کوتی ، تئورلی-مسی-دالی-سونبی-کوموردی- درهمسایگی هم زندگی میکردند که خویشاوندی با همدیگر داشتند. بعد ها ترکیب هوری-اوراتویی

از زمان سومر ، تاریخ منطقه -و آذربایجان پر است از اسامی مکانها- و بزرگان طوایف باستانی(شاهان) که نوشته اند تعلق به زبانهای اتصالی دارند.

توجه کنیم به محل سکونت این اقوام ،منطقه پر است از اتصالی زبانها . از سومر ، عیلام ، آذربایجان، بخشی از ترکیه امروز در همسایگی ما. تا سوریه، که قلمرو هوری ها بدانجا هم میرسید.

چه ارتباطی دارند این اتصالی زبانها با هم و با زبان ترکی؟
بر اساس پژوهش خود میتوانم بگویم، زبان این اقوام اتصالی زبان به هم نزدیک بودند.و حتی با زبان سومری هم نزدیکی داشتند.
زبان ترکی نیز با زبان سومری پیوند دارد. رجوع شود به:
- دیباچه ای بر پیوند سومری و ترکی-آ.ائلیار
http://www.iranglobal.info/sites/default/files/pictures/nzdykhy_swmry_w_trkhy_2.pdf

علت این پدیده آن است که ساکنان باستان آذربایجان نه «سامی بودند و نه به اصطلاح هند-اروپایی».اینان را تاریخ نویسان اصطلاحاً «اقوام آسیانی» گفته اند. نام اقوام یا طوایف باستان آذریایجان که غیر سامی و غیر پارسی بودند:
« لول لوبی- کوتی یا قوتی (خویشاوند با ایلامی)-در همسایگی اینان تئورلی-مسی mesi-دالی-سونبی-کوموردی بودند.ظاهرا اینها با دو قوم اول خویشاوند بودند.
همسایه ی خاوری دو قوم خویشاوند لول لوبی و قوتی- قوم کاسی بود. و همسایه ی جنوب شرقی قوم اعیلامی.هوری قومی بود در بخشهای سواحل غربی و شمالی دریاچه ی اورمیه.و در دامنه های غربی کوههای زاگرس اقامت داشتند. قوم اورار تویی با قوم هوری خویشاوند بود و جانشین هوری به شمار میرفت.
از هزاره ی 3 قبل از میلاد تا اوایل هزاره ی اول ق.م. در ترکیب قومی و زبانی مردم این سامان تغییرات مهمی روی نداده است.تا حدود سده ی 7 ق.م . زبان ساکنان آذربایجان و کردستان ایران اساسا لول لوبی- کوتی مانده است.» منبعآگاهی: کتاب رئیس نیا ص161-162

در کتیبه ی سرگن دوم شاه آشور نام «او ایش دیش» آمده -در رابطه با آذربایجان.در همین منطقه کوههای بئش دیش نیز به زبان مردم داشتیم. که حمدالله قزوینی اشاره کرده. ایده در ص.874 کتاب رئیس نیا.
از اسامی شاهان «قوتیتیلر»=در فارسی قوتی ها: سارلاقاب-یارلاقاش-ائلولومئش-یارلاقاب-ایارلا قاب-کوروم-ها (خا) بیلکین-ایارلاقاندا-پوزودور-خابلوم- و... اینها کلماتی ست که به زبانهای اتصالی و ترکی باستان مربوط اند. نامهای بزرگان قوتی- لولوبی-ماننا نیز در این ردیف اند. همینطور اسامی مکانها ی بسیاری در تاریخ باستان آذربایجان وجود دارد که به اقوام آسیانی مربوط اند. در دو کتیبه ی سرپل ذهاب به زبان اکدی که توسط دو شاه لوللوبی کنده شده اند- نامهای آنوبانی نی- و تارلونی،کلمه ی «پادیر» -نام کوه- ذکر شده:«شاه لوللوبی آنوبانی نی تصویر خود و ایشتار( ننه =مادر) را در کوه پادیر کندانده است» از متن سنگ.منبع تاریج ترکان باستان ایران-ذهتابی.
حضور طوایف ترک باستان در منطقه همزمان با سومر است. از این رو نیز رابطه ی سومر و ترکان طرح شده. «تئوری سومر-ترک ».و رویش کار میکنند.*
« درمنابع سومری هزاره ی 3 قبل از میلاد نام «آراتا» مندرج است و در منابع آشوری و اورارتوتی سده ی 8 قبل از میلاد -از رود«آراتایا» و سرزمین کوهستانی «آلا ته یه » نام می رود . در زبان سومری-اکدی آراتا (آراتو) به معنی کوه است. اسمهایی از این قبیل تنها در زبانهای ترکی به اشکال آلاتائو،آلا تا آ، آلا توئؤ، آلتای، آلا داغ، آلا تاوا وجود دارند.نامهای جغرافیایی آراتا ، آلاته یه به شرط تبدیل ر به ل را می توان صورت اولیه ی نامهای ترکی مذکور دانست.»کتاب آذربایجان در سیر تاریخ ص.874 رئیس نیا.
آلا ،در ترکی به معنای رنگارنگ است. آلا گؤز=چشم آبی روشن.تا آ احتمالا صورت قدیمی «تایا» است.تایا =«کومه درفارسی» یا چیزی که کومه مانند است. جای واژه ی باستانی «تاآ » را بعدها در ترکی جدید داغ گرفته است.
و تاآ به شکل«تایا » تنها به معنی کومه بکار میرود.اکنون تایا را لهجه ای «ته یه»تلفظ میکنند.مثل قایا= قه یه. تایا=ته یه.
ادامه دارد
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

زبان و مردم بومی آذربایجان:

این تز که « آذربایجانی ها ترکی زبان شده اند»، و بهزاد گرامی هم به آن اشاره کرده لازم است توضیح دهند قبل از ترکی زبان شدن، مردم آذربایجان آیا همانطور که کسروی و تاریخ نویسان دیگر میگویند« فارسی زبان» بودند؟


1- فرض میکنیم قبل از ترک ها در آذربایجان فارسی زبانها ساکن بودند.
2- پس اقوام بومی « لولوبی و قوتی» کجا رفتند که قبل از فارسها طبق نوشته رییس نیا در « آذربایجان در مسیر تاریخ» زبان شان زبان آذربایجان بود؟ در آذربایجان این اقوام ساکن بودند:
اقوام لولوبی، کوتی و همینطور اقوام تئورلی-مسی-دالی-سونبی-کوموردی و ...

تا جایی که اطلاع داریم اولین دولت معتبر در آذربایجان جنوبی دولت مانناست.در اطراف دریاچه ی اورمیه. و نخستین بار در سال 843 ق.م. با شلم نصر سوم پادشاه آشور جنگیده است و در کتیبه های آشور ذکر شده. ماننا در کشمکش اورارتو و آشور ظاهر شد وسرزمین تحت تسلط اش تقریبا با آذربایجان امروزی در ایران قابل تطبیق است. که از اتحاد و همزیستی لولوبی-کوتی ها و اقوام دیگر پدیده بود.

بعد از دولت ماننا در اراضی آذربایجان دولت ماد تشکیل میشود.
در مورد تشکیل دولتها باید توجه کرد آنها نهاد و نشانه ی قدرت گیری یک طایفه یا بخش بالایی و نیرومند اتحادیه ی طایفه هاست. طایفه های مختلفی که در اراضی ماد بزرک و کوچک زندگی میکردند. و نخست دولت ماننا را پدید آورده بودند.همینطور لازم است توجه کنیم «زبان» طایفه ی قرار گرفته در رأس اتحادیه الزاماً دلیل مشترک بودن آن زبان بین همه ی طوایف نیست. تا جایی که از تحقیقات تاریخدانان روشن شده، در آذربایجان آن زمان اقوام با زبانهای مشترک و «غیر مشترک» درهمیسایگی با یکدیگر زندگی میکردند. شاید مثل امروز. مانند:Boasai- Parelakenoi- Stroukhotes- Magai- Boudioi- Arizantoi- Mid که به نوشته ی هرودت دیاکو آنها را متحد کرد و زیر نام ماد معروف شدند. دیاکونوف و ریچاردفرای با توجه به نامها به نتیجه رسیدند همه ی طوایف آریایی نبودند. و اعضای بومی نیز در ترکیب داخل بوده اند. شاید ارتباط اقوام مختلف در اساطیر این سرزمینها بازتاب همین پدیده های تاریخی باشد.

زبان طوایف ماننا آریایی نبوده و به گفته ی دیاکونوف صاحب خط بودند.شبیه خط اورارتویی .
به تایید آثار سومری-اکدی-هوریانی، پیش از آشوریان و مادی ها اقوام بومی:لولوبی-کوتی در منطقه ساکن بودند. و همینطور اقوام تئورلی-مسی-دالی-سونبی-کوموردی- درهمسایگی هم زندگی میکردند که خویشاوندی با همدیگر داشتند. بعد ها ترکیب هوری-اوراتویی نیز درمنطقه تفوق داشت.
زبان ساکنان آذربایجان و کردستان ایران تا سده7 ق.م.اساسا لولوبی-کوتی بوده است(زبان آسیانی که اتصالی ست). منبع نظر: آذربایجان در سیرتاریخ - رحیم رئیس نیا. ج.1-ص162.
ادامه دارد
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

موضوع« ترک» و تاریخ و زبان مردم آذربایجان :
استعمال و تأکید ترکیسم( ترک چولوق) بر نام « ترک» بار ایده لوژیک دارد. و این هم کاملاً قابل درک و طبیعی ست. وقتی یک ایده لوژی، بر نام و مقوله ای تأکید میکند که نام خود را هم از آن گرفته معنایی عیر ایده لوژیک نمی تواند داشته باشد. مانند دیگر نامها ست که در مکتب های سیاسی بار ایده لوژیک دارند.
اما در واقع کلمه تاریخی ترک برای مردمی که به یکی از زبانهای ترکی سخن میگویند باز « فرهنگی و زبانی» دارد و نامی ست اشاره به « طایفه و ایل و زبان و آداب و رسوم آن». که بعد ها تعداد این ایل ها بیشتر شده و زبانهای نزدیک بهم دارند و هر شاخه به خلق و ملتی با نام سرزمین خود تعلق دارد.

« طايفة ترک بايد همان باشد که هرودوت در تأليفات خود
تارژتااوس / ترگيتاوس ذکر کرده و در تورات توقارمه / توغارمه آمده است.
(ج ١ ص ٣ .
(توگرماه / توجرمه نوادة يافث بن نوح بوده است و «بيت توجرمه اسم شهر يا بلادي مي باشد که اهل آنجا با صور تجارت اسب و استر
داشتند» و ظاهرا بلاد توجرمه در طرف شمال شرقي آسياي صغير بوده است (سفر تکوين ١٠:٣ کتاب حزقيال نبي
٢٧:١٤ ٣٨ :٥ـ٦ هاکس ذيل «توجرمه »)-ترک- ترکها اثر رحیم رییس نیا.
---
واژه ترک و طایفه ترک
در معنی ترک نوشته اند که به معنای « تؤره مه törəmə» یا törümə است: اینجا معنای پیدایش، زایده، نسل، اولاد دارد. با کلمات تؤره مک، تؤره نجک، تؤره نمک، تؤره نیش ، تؤروک törükنیز هم خانواده است. طبق پژوهش من، ترک شکلی از همان کلمه تؤروک törük می باشد.
به معنای امروزی همان « بالا ، بالاسی» و اولاد و نسل است. « توجرمه» در واقع شکل تغییر یافته و سامی شده ی « تؤره مه» است.
علاوه از هرودت که نوشته « تارژتااوس / ترگيتاوس ذکر کرده و در تورات توقارمه / توغارمه » آمده، در در زمان سومر ، در کتیبه ها از مردم « توروق یا توروگ یا توروک» نیز یاد شده است . متاسفانه منبع فعلاً در دسترسم نیست. اگر کسی خواست میتوانم بعد پیدا کنم.

«نخستين مأخذ شناخته شده که در آن کلمة ترک بارها به عنوان نام جمعي از مردمان به کار رفته سنگنبشته هاي اورخون است که شامل چند سنگ قبر از جمله سنگ قبر کول تگين (١١٣ /٧٣١ (و بيلگه قاغان / خاقان (١١٦/٧٣٤ (بوده است. رییس نیا منبع قبلی.»

بر خلاف نظر رییس نیا همانطور که اشاره کردم نخستین و قدیمی ترین منبع همان کتیبه سومری ست که از طایفه یا ایل « توروگ» نام برده است.
--
تاریخ نویسی :
تا جایی که پژوهشم اجازه میدهد:
1- تاریخ نویسی ایرانی ، در مورد ترکها از دیدگاه سیاسی فارسگرایی نوشته شده است. هم توسط فارسی زبانها در ایران و بخشاً در جمهوری آذربایجان توسط آذربایجانیهای ترکی زبان. و همینطور رییس نیا از ایران نیز تحت تأثیر آثار فارسی نوشته است.
2- عده ای در ترکیه و جمهوری آذربایجان و ذهتابی از ایران هم از دید ترکیسم نگاشته اند.
یعنی تاریخ نویسی در مورد ترکها و آذربایجان یا تحت تأثیر فارسگرایی ست یا ترک گرایی.
3- اروپایی ها هم تحت تأثیر فارسگرایی و هندو اروپا گرایی قرار دارند.

-ولی منابع فراوانی وجود دارد که شخص مستقل از این « سیاسی و ایده لوژیک بینی ایرانی، ترکی، اروپایی، میتواند بر حقایق نسبی دست یابد. متأسفانه تا کنون افراد برای خود پژوهش کرده اند و یافته های خود را کمتر منتشر نموده اند.
از سوی دیگر « وجود برخورد« سیاسی به تاریخ» و حتی زبان شناسی، در طرفین ، جای تحقیقات مستقل و بی طرفانه را خالی کرده است.

----
ادامه در کامنت دیگر
حرکت اعتراضی دی ماه ۹۶ و تحریر محل نزاع
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاى گنجى شما در بند پ اصلاح پذیری و اصلاح ناپذیری رژیم غیر دموکراتیک، ج ا را از رژیم های ژنرال فرانکو در اسپانیا ، ژنرال پینوشه در شیلی و ژنرال یاروزلسکی در لهستان بدتر نمى دانيد. نمى دانم سهوأ اين مقايسه نا بجا را در مقاله خوب خودتان درج كرديد يا واقعأ به آن اعتقاد داريد. به خودم اجازه مى دهم تا چند نقطه را يادآورى بكنم. اولا رژيم هاى در بالا ياد شده با اين كه غير دمكراتيك بودند مملكتشان را بر باد ندادند و بر خلاف ج ا در عين غير دمكراتيك بودن به اعتلا و پيشرفت كشورشان همت بستند. اين رژيمهاى ذكر شده را مى شود با رژيم سلطنتى سابق ايران مقايسه كرد نه با ج ا، اما ج ا با تمام وحشيگرى هاى قرون وسطائى اش و اينكه٤٠ است مملكت را نه تنها جلو نبرده و بلكه عقب رانده است با اين نوع حكومت هاى غير دمكراتيك قابل مقايسه نيست .

مورد ديگرى كه مقايسه را غير واقعى مى كند جنبه مذهبى و مقدس معابانه ج ا است كه هر گونه اصلاح را غير ممكن مى كند. اگر زندگى زير سقف حكومتهاى غير دمكراتيك ياد شده فقط از نظر سياسى مشگل بود در ج ا كلأ زندگى كردن ناممكن است ، ج ا نه تنها از نظر سياسى دموكراتيك نيست بلكه براى اكثريت مردم كه نمى خواهد امت باشد راه تنفس را تنگ كرده است . اين رژيم بر خلاف رژيم هاى غير دمكراتيك ذكر شده به تاراج اقتصادى و فرهنگى و ملى و محيط زيستى و غيره ادامه مى دهد و هر روز كه مى گذرد ضرر هاى جبران ناپذيرى به مملكت مى زند. نهايتا نمى دانم چطورى شما مى توانيد بگوئيد كه ج ا از رژيم هاى ذكر شده بدتر نيست.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

1- در مورد مقاله « چرا تبریز تب نکرد» نوشته بهزاد کریمی گرامی، از یک زاویه مشخص نظرم را در مقاله ی « دشواریهای چپ و جوان آذربایجانی http://www.iranglobal.info/node/64359 »
نوشته ام. سخن مهم در این نوشته عمدتاً این است که «چپ ، به طور کلی، مسئله هویت شناسی( نه هویت طلبی) و مسئله ملی، و ناسیونالیسم ، ترکیسم ، را جدی نگرفته و روی موضوع بقدر مشکل گشایی کار نکرده است ، جوان آذربایجانی ترکی زبان را تنها گذاشته ؛ چون خود چپ از زاویه نظری دچار مشکلات زیادی بود. تلاش مقاله بهزاد عزیز را ناکارآمد و مشکل نگشا، ارزیابی نموده ام. به خاطر « متد غیر صحیح در برخورد به مشکلات فکری جوانان مذکور». و همینطور برخی اشکالات دیگر که در نوشته ام آمده است.

2- مقاله یاشار گلشن را دیدم . اما از دید من چیز قابل توجهی در رابطه با مقاله بهزاد مطرح نکرده است. جز اینکه مانند من به دید «تاریخ رسمی» که بهزاد دارد اشاره نموده است.

3- یاشار در کامنتی زیر مقاله خودش در اخبار روز بر این نظر است که « پان ترکیسم در جنبش ملی ترکها» وجود ندارد.
یاشار گلشن:« من مقوله ای بنام پان ترکیسم در جنبش ملی ترکها در آذربایجان و ایران نمیشناسم تا آنرا تعریف کنم. کسی که چنین مقوله ای را بعنوان هدف مبارزه خود اعلام میکند باید اول آنرا بشناساند. »
رد و اثبات این مسئله را به طرفین واگذار میکنم.

نظر من:

در مقالات مختلف خود بر این نظر بوده و هستم که از زاویه تئوریک« تلاشهای ناسیونالیستی در آذربایجان» یعنی « آذربایجان چیلیق و ترک چیلق» ،آذربایجانیزم و ترکیسم ، پایه اش بر نظریات «رسول زاده،ائلچی بئی، و ترکیست های ترکیه » قرار دارد و از تئوری« پان ایسم» جدا نیست.

این پان گرایی فرم جدیدی یافته تحت عنوان « همکاری و اتحاد کشورهای ترک زبان به رهبری ترکیه با یکی کردن الفباء ، و در طی زمان و همکاری، عملاً جانشین کردن ترکی ترکیه به جای زبان های مختلف نزدیک بهم شاخه های ترکی ».
گرچه اکنون به صورت « اتحادیه کشورهای ترک زبان» در برخی جاها از آن یاد میکنند. اما شکل تئوریک این « پان ایسم جدید» در کتاب داود اوغلو « عمق استراتژیک» stratejik derinlik به صورت « همکاری کشورهای ترک زبان در عرصه های مختلف، با چشم انداز اتحادیه یی» مطرح شده که بعضی تحلیگران تئوری آنرا « نئو عثمانیزم» نامیده اند و بیربط هم نیست.

اما این درست است که در آذربایجان حزبی به نام پان ترکیست نداریم. با این وجود « ترک چیلق، یا ترکیسم، و همکاری و اتحادیه کشورهای ترکی زبان، بر اساس تئوری های عمق استراتژی داود اوغلو » در بین فعالان مطرح است. در جمهوری آذربایجان نیز احزابی با دیدگاه ترکیستی وجود دارد.

«آذربایجانیزم و ترکیسم» و « تئوری های عمق استراتژی با رهبریت ترکیه» هسته های جدیدی هستند که پایه در پان ترکیسم قدیم دارند و در شکل امروزی هم مجموعاً، از زاویه تئوریک «نئو پان ترکیسم » نامیده میشوند. با توجه به تئوریهای امین رسوزاده ، ائلچی بئ و احزاب و شخصیت های سیاسی ترکیست.
شعار های « هارای هارای من ترکم- تبریز باکی آنکارا، بیزهارا فارسلار هارا- تبریز باکی بیر اولسون- پایتختی تبریز اولسون؛ و...» خط مشی استراتژیک نئو پان ترکیسم را به روشنی نشان میدهند.

متأسفانه در آذربایجان آثار تئوریک که ترکیسم به آنها متکی باشد- غیر از موارد بالا - وجود ندارد و هرکس « نظر شخصی» دارد و با آن کار میکند.
---
بهزاد گرامی از « ایرانی» بودن سخن میگوید و هم از « هویت ایرانی» و « هویت آذربایجانی»
و هویت جهانی. هویت آذربایجانی و جهانی روشن است ولی لازم بود توضیح دهند منظورشان از « هویت ایرانی» چیست؟ و حتی « ایرانی بودن» نزد ایشان به چه معنی ست؟
مسئله دو گونه است : 1- نظر نویسنده چیست؟ 2- نظر مردم چیست ؟
یعنی مسئله برای مردم به چه شکلی در جامعه مطرح است؟
متاسفانه نویسنده با نطر مردم کاری ندارد. آیا «تبعیض و ستم ملی» خلقها را شقه-شقه نکرده و عملاً « ایرانی» بودن مختص یک خلق نشده ، دید این مردمان هم نظیر دید نویسنده است؟ نیامده.
ادامه در کامنت دیگر
پیش بينی آینده، نقش دروغ در تغییر رژیم های استبدادی
نوشته شده توسط: lachin

آقای کیـــانــوش توکـــلی...... از اطلاعاتی که دادید خیلی ممنون. واقعآ دنیای سیاست و خیانت یک دنیای قاراشمیشی است. بهترین ها را برای شما و کارکنان محترم ایران گلوبال آرزومندم....

نظر
نوشته شده توسط: جمال

بە این جملەی تورک اغلی توجە کنید خیلی جالب است ،،،،
توراخدا آقاجمال دست بردار،تورکیه وارتش آزاد سنگربه سنگر پیش میرود،شما ایستاده برطبل جنگ وکشتار میکوبی

تورکیە و ارتش آزاد شما بخوان ( النصرە و القاعیدە ) سنگر بە سنگر پیش میرود آنوقت جمال بر طبل جنگ میکوبد آین پان تورکها همیشە ٢ قورت و نیمشان باقی است لشکر کشی کردە میگوید سنگر بە سنگر پیش میرود و آنوقت نمیگوید خودشان جنگ طلبند آن را گردن شما می اندازند

دە ثانی کی میگوید پ ک ک تمام شدە ؟ کی میگوید منبج بە تصرف لشکریان مغول افتادە ؟ کی میگوید عفرین سقوط کردە ؟ خیر قربان اینە هنوز سر جایشان هستند داری خیلی بە فیلمهای فخرالدین از تلویوزیون تورکیە نگاه میکنی ٢ هفتە است تورکیە با ٧٢ هوپیمای اف ١٦ ، بیش از ٢٠٠ تانک و آن همە توپ خانە و پشت جبهە هنوز ٢٠٠ متر لشکریان مغول نتوانستند پیش بروند و مثل خر گیر کردند در گل و لای تلویزیون تورکی

و گوناز توی زیاد نگاه میکنی قربان سرت را از لاکت بیرون بیار
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب یاشار ،کجا ،بهزاد کریمی به کسی توهین کرده است ؟لطفا فاکت نشون بدهید

نقد و نه فراتر از آن! پیرامون نقد نوشته "چرا تبریز تب نکرد؟"
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی، شما لینک یک نوشته و یا مقاله را از دوستان فارس خودتان که لغت "پان فارس" را بکار برده باشند، بفرستید ممنون خواهم شد، خودمان را گول نزنیم چرا که آنها اصلاً چیزی به نام قوم فارس را برسمیت نمی‌شاسند...

نوشته شده توسط: Anonymous

به هر حال آقای حسینی با همون ماموریتی که همه می دونن از صداو سیما رفت شبکه برون مرزی

پیش بينی آینده، نقش دروغ در تغییر رژیم های استبدادی
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقای کیانوش توکلی بفرمایید شما از کجا در تمام اتفاقاتی مانند کشتی سانچی و مسافرت خانواده خامنه ای و اتفاقات مرز ایران و عراق و... مدعی اطلاعات دقیق هستید و نظر صددرصدی میدهید و چرا مدرک خودتان را برای این ادعاها نمیدهید تا ماهم بدانیم؟ ایا شما منبعی در خانه خامنه ای دارید که میدانید انها درایران بوده اند و سفر نرفته اند یا در کشتی سانچی خبرنگار داشته ای که از مسیرش گزارش میدهی و ...؟ ادعاهایت هم که تمامش بنفع ان طرف است و سعی میکنی بگویی جمهوری اسلامی بیگناه بوده و بهش تهمت زده اند. اخر مدرک و سند شما کجاست؟

دست بردار
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - توراخدا آقاجمال دست بردار،تورکیه وارتش آزاد سنگربه سنگر پیش میرود،شما ایستاده برطبل جنگ وکشتار میکوبی،
چندین سال است دراین موضع خودمانده ایی،
آمریکایی ها با کوردها هرچه توانستند،کردند،الان هم با همان کوردها فرارمیکنند،این ها رانمی بینی،پ ک ک منهدم شد
کرکوک پس گرفته شد،رفراندوم ملغی شد،پ ی د نابودشد،عفرین گرفته شد،منیج گرفته شد،شما دست بردارنیستید،
این روس و آمریکا،اسراییل وآلمان،بلژیک و انگلیس ،بی بی سی،
چرا نتوانستند حرفی زده وعملی بکنند؟
فقط مردم وجوانان بیچاره کورد کشته و آواره گشتند،شماهم تواروپا ایستاده هی میگویی لنگش کن،
پسرمگردرجنگ حلوا پخش میکنند؟ کی میخواهید درک کنید،که این راهتان اشتباه است؟
شماها باورکنید،به دیگرملل هم درس غلط داده به آنهاهم ظلم میکنید،

جامعه ایران از اسلام دور میشود
نوشته شده توسط: Anonymous

"" دور شدن از اسلام، به نفع همه است "" خواهشاً این اسلامتان را، به جمهوری آزربایجان، صادر نکنید، نویسندهٔ آزربایجانی، با حکم آخوند لنکرانی، کشته شد، با این اسلامتان، از ارمنستان نیز، در برابر جمهوری آزربایجان سکولار، دفاع کردید.

تغییر در استراتژی امنیتی آمریکا
نوشته شده توسط: Anonymous

"" چگونه امپریالیسم را در عفرین و منبیج سوریه، به زانو در بیاوریم؟ "" ترامپ و استراتژی راهبردی وی، چیزی جز سقوط ژئوپلتیک در تمام ابعاد آن به ضرر امپریالیزم آمریکا "" نبوده، نیروهای امپریالیزم، در منبیج استقرار شده اند، آزادی منبیج توسط ارتش آزادیبخش سوریه، بنیان‌های امپریالیزم در خاورمیانه را، چنان ویران خواهد کرد که امپریالیزم در سطح جهانی‌، مجبور به تسلیم خواهد شد.

جوگیرنشوید را به مقاله ایی گذاشته اید نوشتم ازاشتباه خودپوزش می طلبم
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - سرکارخانم آتوسا،من یک متن نوشتم،بااین مضموم که جوگیرنشوید،اشتباهی فکرکردم نظرخودتان است،باتوضیح جدیدتان،متوجه اشتباه خودشدم ،عذرخواسته انشالله که قدوم وقلم شما برای آزادی وبانگاه آزادگی باشد،مطمئنم که همینطورخواهدبود.موفق باشید،،