آنچه که شما به عنوان مسائل تاریخی به آن پرداخت اید، حتا اگر حقیقت باشند، در هر حال گذشتهِ این منطقه را میتواند ترسیم کند. آیندهِ این منطقه را در این جملهِ خود که ؛ آذربایجانِ غربی جز یی از کوردستان است"، ترسیم کرده اید.
به عنوان یک آذری و یک دوست به شما میگویم که اگر برای آینده چنین هدفی را در صدرِ برنامههای سیاسی و نظامی خود قرار داده اید، باید بگویم، وای بر حال فرزندان ما و فرزندان شما. و خوشا به حال دشمنان این دو ملّتِ مظلوم!
خواهشی که از شما دارم این است که لطفا دلایل و فاکتهای علمی و تاریخی خود ارائه دهید که ما هم به فهمیم که شما بر اساس کدام دلیل و مدرک از ما اهالیِ غرب-ِ آذربایجان میطلبید سرزمینها و شهرهای تاریخی خودمان و سرنوشت میلیونها نفر از اهالی خودمان را به دست و به امید رهبران کرد بسپاریم؟ لطفا بگویید که چرا چنین انتظاری از ما دارید؟ برای قدر دانی از پیشه وری و فدا ئیان آذربایجان که اولین دولت کورد را با نام "منطقهِ خود مختار کردستانِ آذربایجان" بنا نهادند؟! به خاطر قدر دانی از آذربایجانی های ِ این منطقه که صدها و صدها هزار نفر از کوردهای عراقی را -که بی پناه و بیگناه زیر بمبهای شیمیایی و غیر شیمیایی صدام حسین بودند، در این شهرها پناه دادند؟!!
آقای صوفی زاده
به نظر من، عاملی که سبب میشود که در شما و در بسیاری از روشنفکر آن کورد این تصور غلط که ؛ آذربایجانِ غربی جزیی از کوردستان است" به وجود بیآید این است که در میان نماینده گان منتخب این شهر ها، در کنار نماینده آذربایجانی گاهی یک یا چند نمایندهِ کورد نیز انتخاب میشوند. ولی شما باید در نظر بگیرید که در این صورت، تعدادِ نامزدهای آذربایجانی گاهی ۱۰ تا ۱۵ برابرِ نامزدهای کورد میباشد. واگر نه همان طور که در انتخابات گذشته آشکار شد کوردها در شهرهای اورمیه ، سلماس ، خوی ماکو ... یک اقلیت ۱۰ تا ۱۵ درصدی را تشکیل میدهند. علا رغم اینکه در ۲۰- ۳۰ سال گذشته صدها هزار نفر کورد از عراق و از کردستان ایران به این شهرها سرازیر شده اند.
به نظر من، تنها راه حل این مشکل، احترام گذاشتن به رای سید پیشه وری قاضی محمد میباشد. وگر نه، وگرنه .....دشمنان به حال ما خواهند گریست....
در خاتمه دوباره از شما خواهش میکنم، که دلایل ، آمار فاکتها و استدلالهای خودتان را مبنی برای کردستان بودن آذربایجان غربی ارائه دهید.
منم با بک خرم دین ازآذربایجان: این هم جوک هفته نهصد سال واندی ازترکان غزنوی با معشوقه اش مردی بنام آیاز تا همین قاجار و خامنه ای ترک خون مردم ایران از آذربایجانی تا کرد لر سیستانی ایلامی و و و را کرده اند به شیشه تازه مزا ح هم میفراینند.در کمال نادانی و جهالت اقوام ساکن ایران را ملت میخوانند.این مجمع الجزایر بی نام و نشان ترکان که حتی زبان هم را نمی فهمند به دنبال هویت نداشته با دروغ و دغل که کارشان است از هیچ و پوچ می خواهند هویت بسازند .خنده خنده راهنمای ما آذر بایجانیان به شما بی نام و نشانان این است که برگردید به همانجا که بودید یعنی آسیای مرکزی. ما به شما جا دادیم آبرو و حیثیت دادیم و از پول مملکت ایران به مدرسه رفته و نمک خورده و این چنین میکنید. راه باز است و جاده دراز .شرح جنایات و خون ریزی های شما خودتان بهتر میدانید و این شیعه منحوس شاه اسماعیل صفوی ترک را .
((برای مبارزه با فراموشی، برای مقابله با جعل تاريخ، برای هوشياری در برابر فريب پيوسته مکرری که در هر زمانی و در هر مکانی و در هر موردی، به تناسب زمان و مکان و مورد، تطهير و تقديس جلاد و محکوم کردن قربانی را تبليغ می کند، اين مقاله را با هم بخوانيم.))
آقای کرمی حق با شماست شونیزیم فارس با چاه چمچرانش احتیاج به نصیحت و راهنمائی تورک زبانان ندارد و هر روز ١٠ ها جسد پاسدار از سوریه و عراق عازم ایران میشود و باصطلاح مخالفان و اپوزیسیون رژیم در مقابل این سیاست رژیم سکوت کامل کرده اند و آقای اقبالی و جنابعالی همیشه برای انحراف اذهان عمومی آدرس غلط میدهید و با اینکارتان از بار رژیم در مقابل مردم کم میکنید و دنبال جنگ زرگری هستید و به عوض افشا ء و مخالفت و بر پائی افزایش اپوزیسیون بر علیهه جنگ طلبی رژیم ایران دننال ترکیه افتاده اید که حتی یک سرباز نیز تا کنون در خاک سوریه ندارد و اگر اردوغان از سیاست غلط پرهیز میکند این باید مورد خوشحالی نیروهای ترقی خواه باشد .از یاد نبرید که دو روز پیش نیروهای حزب الله ایران در تظاهرات روز قدس در شهرهای ایران شعار مرگ بر اردغان میدادند و این همخوانی سیاست حزب الله و شما خیلی و خیلی قابل تعمیق است و
جای شک و شبه باقی نیست که چه کسانی در خدمت کدام اهداف و سیاست قلم زنی میکنند و در خدمت هستند
در قرادادی که ایران با امریکا بسته یعنی همان برجام. ایران متعهد شده به منافع امریکا در منطقه ضرر نرساند و اگر هم با منافع امریکا در منطقه همکاری کند از طرف امریکا به ایران امتیازهایی داده خواهد شد.
کشورهای غربی بخصوص امریکا ترکیه را در مورد سوریه کنار و یه جای ان ایران را انخاب کردن
وزیر دفاع امریکا بعد از حملات تروریستی در فرودگاه ترکیه کفت ایران تا حدودی با داعش مبارزه کرده اما از این به بعد باید
بیشتر تلاش کند این یعنی بیرون کردن ترکیه و اوردن ایران برای خدمت به منافع نامشروع غرب در منطقه یا حد اقل در مورد سوریه.زمان این را ثابت خواهد کرد
فکر می کنم جمهوری اسلامی این اقا را هم قانونی یا غیر قانونی از ایران خارج کند تا سر و صدای ایشان خاموش شود
مثل اقای اسانلو.و بعد هم معلوم است سلطت طلبها ایشان را مثل اسانلو در خارج به بلعند
راستی چرا اقای اسانلو در این مورد اظهار نظر نکرده است ؟ مثل اینکه جمهوری اسلامی با سلطنت طلبها قرارداد بسته
انها اینجور اشخاص را از ایران بیرون کنند و تحویل سلطنت طلبها بدهند :)
واقعیت اینست که کسی از روسها عذرخواهی نکرده چند دلیل هم برای این مسئله وجود دارد . اول اینکه در آن نامه ابراز تاسف شده نه عذرخواهی واین دو با هم زمین تا آسمان تفاوت دارد . معنی تاسف اینست که ما متاسفیم که خلبان ابله روس فضای ترکیه را با فضای گرجستان یا اوکراین یا بالتیک اشتباه گرفته و به خودش جرات داده و به فضای ترکیه تجاوز کرده. دوم اینکه شما شرطهای روسیه را ببینید برای برقراری دوباره روابط : عذرخواهی -پرداخت غرامت - تعهد به عدم تکرار مورد مشابه!! آیا به نظر روسوفیل ها این شرایط را ترکیه اجرا کرده؟!!
زدن طیاره روس در فضای ترکیه یکی از بهترین کارهایی بود که ترکیه بعد از جنگ قبرس انجام داد و درس خوبی به روسها داد.کلا روسها در شرایط ژئوپلیتیک فعلی در حد و اندازه ای نیستند که بخواهند کشوری مانند ترکیه را مجبور به عذرخواهی کنند.
من اگهی کمک مالی را ندیم لطفان مشخصات حواله پول را در گوشه سایت نشان دهید . حتی اگر کمک مالی بیشتر از خرج سایت باشد جای دور نمی رود. در کانادا و امریکا اگر به یکی دو بار در روز سلام کنی می گویند وقت ما را می گیری
حالا این مسئولین اینهمه وقت می کذارند بنظر من قهرمان زمان خودشان هستند.
توجه داشته باشید اکثر سایتهای فارسی زبان از مراکز و نهادهای مخصوصی پشتیبانی می شوند و بیشتر هم به همین خاطر است که انها نمی توانند همه جیز را بدون سانسور انتشار دهند
در امریکا رانندگی می کردم دیدم پشت یک وانت نوشته شده 11 سپتامبر کار داخلی بود.
بعد از 11سپتامبر یک گرو حقیت یاب تشکیل شد تا این مسله را پیگری کند گره حقیت یاب که در حال تحقیق بود اعلام کرد که
به پنتاگون هواپیما اصابت نکرده بلکه با موشک زده اند بعد از این افشاگری بلافاصله گروه حقیت یاب را منحل کردن
یک خانمی که جزو این گوه بود به خبرنگار گفت حتی ان اطلاعاتی که تا حالا جمع اوری کرده بودیم قرار بود در پارلمان حضور یافته و این گزارش را به انها بدهیم ولی اجازه ندان.
محمد ارسی یکی از فعالان سیاسی باتجربه و روشن بین ایران است و هرگز از گفتن حقیقت و فروریختن دیوار تعصب ابایی نداشته است. بیدی نیست که از بادهای ....عده ای متعصب بلرزد.
نماد پرچم جمهوری اسلامی ایران تلفیقی از ناسیونالیسم فارسی و اسلامی و برداشته از نماد هندو است که در لینک زیر کاملا مشهود است.حکومت جمهوری اسلامی متشکل از ناسیونالیزم ایرانی یا ناسیونالیزم فارسی و اسلامی است. همین که حداد عادل میگوید: نام مغازه هایتان را فارسی انتخاب کنید, تا امام زمان خوشحال شود, همه چیز روشن است. https://www.dropbox.com/s/u3sq2t0pymasfp1/%D9%BE%D8%B1%DA%86%D9%85%20%D…
جوودها خودشان جرعت ندارن در سایتهای فارسی زبان با این صراحت از این مزخرفات بزنند
کارهای این اقا یک دیدگاه نیست بلکه در برابر بعضی خدمات ناچیز کاری انجام می دهد
به امید ازادی فلیسطین اشغالی از دست جوودها. هی جوود برگرد به همان جا که قبل از جنگ جهانی دوم بودی.
از خوردن خون بچه های فلیسطین هنوز سیر نشده اید؟
اگر این بابا آریایی است، همان بهتر که ما نباشیم. تا آنجا ما می دانیم، آریایی ها در اسطهبانات ظهور کردند و از آنجا به کرمان رفتند و از آنجا به جرمن. از قرار معلوم در جرمن ماندگار شدند. البته در شمال جرمن. جنوب جرمن قاتی پاتی است. وقتی آریایی ها از اسطهبانات رفتند، پادشاه اسطهبانات خدا را شکرگزار شد، برای اینکه آریایی ها به یک زبان عجیبی حرف می زدند که هیچ آدمیزاده ای از آن سر در نمی آورد. و وقتی حرفشان را نمیفهمیدی با گرز می زدند تو فرقت. یک روز حتی زدند بر فرق پادشاه بیچاره که اهورامزدا سوار بر یک مزدا از راه رسید که یارو آریایی را گوشمالی بدهد، اما یارو قبلاً فلنگ را بسته بود و رفته بود بازار وکیل تو یک چلوکبابی و داشت کباب چنجه با برنج باسماتی می لمباند که اهورا مزدا با مزدا رسید و چون نمی توانست وارد بازار بشود، دم بازار پارک کرد. صاحب چلوکبابی که
ابومحمّد مُشرفالدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف سعدی نام داشت، آدم خیلی باهوشی بود و در بغداد و حلب درس فقه و علوم نقلیه خوانده بود، به یارو آریایی فهماند که باید دربرود. او هم که آدم تیغ زن و باج بگیری بود، بدون آنکه یک شاهی به سعدی بابت چلوکبابی که خورده بود، بدهد از پشت مغازه در رفت. اهورا مزدا که رسید دید جا تر است و بچه نیست. برگشت سوار مزداش بشود، دید مزدا نیست. نگو که یارو آریاییه آمده مزدا را برداشته و رفته. اما چون گواهی نامۀ رانندگی نداشت و بلد نبود رانندگی بکند، دم دروازه قرآن زده بود به یک کامیون و همانجا جان به جان آفرین که عبارت باشد از اهورا مزدا تسلیم کرده بود. اهورا مزدا وقتی رسید معاونش که امشاسبند اردیهشت نام داشت گفت که جان یارو را نگه داشته و هروقت اهورا مزدا لازم داشت تقدیم خواهد کرد. اهورا مزدا که خسته بود و می خواست کمی هوم که عبارت از نوعی شراب است، بنوشد به اردیبهشت گفت همین الساعه بده که می خواهم با هوم نوش جان کنم. و اردیبهشت نیز چنین کرد و گفت ایدون باد! حاجی فیروز هم که همان دور و برها بود شروع کرد به خواندن: بادا بادا مبارک بادا ایشاالله مبارک بادا!
درعصر سیادت جهانی دارویینزم اجتماعی و حاکمیت ماراتون رذالت، در زمانه ای که دارودسته رجوی .... الی ویزل ها رو پشتیبان مقاومت مردم ایران میخونند؛ برعلیه پلشتی حاکم بر این دهکوره جهانی قد افراشتن و صلای دفاع از کرامت انسانی سردادن، فقط از جنم هایی آگاه، آزاد، مسئول، نوعدوست و انسانی بر میاد!
آقای اصفهانی سلام و دست مریزاد!
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر لیبرتی و هزار اشرف یادتون نره!
آقای ناصر کرمی من نه برای مقاله شما کامنت گذاشته بودم و نه مخاطب کامنت من شما بودید.من از داشتن هم زبان و هم وطنی چون شما شرمسارم. مثل همه مقالاتتان برای خود میبافید و فکر میکنید همه چیز را میدانید. کامنت من برای آقای توکلی بود نه برای شما.شما عالم دهر هستید و کسی نمیتواند شما را مخاطب قرار دهد مثل رهبر جمهوری اسلامی ایران. و سخن آخر اینکه در کشوری که من زندگی میکنم افرادی به مانند شما را یا به زندان میفرستند یا ....
نیم ساعت نخست تنها سرو صدای نا مفهوم. پس از نیم ساعت ، سخرانیها با صدایی خراب شروع میشوند. شوربختانه سخنرانها گاهی بسیار تند صحبت میکنند و همه مطالب را روخوانی نموده که در نتیجه غیرطبیعی وخشگ مناید.
فکر میکنی خیلی زرنگی ، میگی من بلوچ ام همه را فارسی مینویسیی . این نشانه بلوچ بودن نیست بلوچ باید بلوچی بنویسد و بگوید همه چیزهایی که من بلوچی نوشتم شما بگو کدام کلمه و به چه دلیل با دستور زبان بلوچی مغایرت دارد
این فرد اسلم ریگی(تورک ) قبلا از بلوچ های سنی منطقه بلوچستان خودش را معرفی کرد اما تا به حال یک کلمه بلوچی ننوشته و نه توانسته متن بلوچی را که خواستم ترجمه کند چون متاسفانه ترجمه فارسی ان در نت پیدا میشود
اگر فکر میکنی نوشته های بلوچی من بلوچ اشتباه است شما درست اش را بنویس چرا هیچ کس نه دیده شما بلوچی بنویسی یا ترجمه کنی
ان نبشتگی بلوچیون اپ سبین نین طرح بلوچ گدهی نام ساته ایک تبصره چهوز دو
جواب این خواسته من را هم به بلوچی بده نه به فارسی
من معنی این لجبازی شما را نمیفهمم چرا وقتی نه بلوچی بلدی نه مینویسی نه میتوانی ترجمه کنی باز هم میایی به فارسی کامنت میگذاری
نويسندگانيكه !!! كلمات عربي رابجاي جمع درست عربي بفارسي جمع ببندندهمه مثل خودتان شونيست وزياديخواه هستندوبدين طريق زبان نوشتاري غيرمنطقي وغيرعقلاني فارسي رابدترميكنندبجاي سعي وكوشش براي تعويض الفباي عربي به الفباي لاتين!توجه كنيد بنوشتارنويسندگان موردنظرتان چقدر ....بيسوادهستند وقتي مثلا رامثلن مينويسندبدون آنكه ببتوانندتوضيح دهندكه با حرف ث چكاركنند!اين نويسندگان بيسوادموردنظرشمايك سطرنامه نميتوانند به عمه وعمويشان بنويسندكه عربي نباشد زيارتهم وعمر هم عربي است!شما ميتواني. كمبوديا وعقده هاي خودرا باتهمت وفحش هاي .... پان خالي كنيد
تصمیمات و اقدامات سیاسی شخصی اردوغان از همان ابتدا باعث شد که اکثر متحدین داخلی و خارجی از او بمرور زمان رویگردان شوند، علت آنهم شخصیت خود رای و دیکتاتوری اوست .
سیاست عقب نشینی از مواضع خود و اشتی با روسیه و اسرائیل ، اردوغان در مرحله اول بفکر نجات خود و خانواده اش بود تا منافع ملی و مردم ترکیه.
این جشنها و مناسبت ها ی اصیل و باستانی ایران زمین روح میهن پرستی و یکپارچگی را در مردم تقویت میکند و موجب یکدلی میشود. مقاله آقای احمدی درباره جشن تیرگان موجب سپاس وقدردانی است.
جناب آقای اقبالی گرامی،.... سال 2012 میلادی در مقاله ای ( در لینک پایین این کامنت) خواهان حذف نشانهء الله اکبر در پرچم ایران شدم. تازه مرحلهء اسلامگرایی داعش و چرخش ترکیه و بحران اسلامگرایی در اروپا بشدت امروز فرا نرسیده بود،
سپاسگزارم که بنا به گذر زمان این موضوع مهم و کاملأ سیاسی را یاد آوری کرده اید.
زنده یاد مصطفی شعاعیان نقل قول معروفی دارد " اگر حرف زدن بلد نیستی ؛ حرف نزدن هم بلد نیستی؟" . اول اینکه حزب دمکرات منتظر نمانده است که مشاوری مثل شما برایش تعیین خط کند آنها خیلی خوب میدانند که چه میکنند . این جریان بو به مشامش رسیده و از اینکه در مقابل رقبای خود مثل گروه های تروریستی پژاک و پکاکا قافیه را در حال باختن میبیند و در رویایی بر پایی" کوردستان بزرگ" که بخشهای بزرگ از سرزمین آزربایجان را در بر میگیرد ، دارد برای خود زمین باز میکند. رفیق شما مصطفی هجری هم درد زحمتکشان و فلان ندارد ؛ هر آدم عاقلی مبیند که ادعای ارضی بر خاک تورک آزربایجان یعنی اعلام جنگ به مردم تورک و درنهایت مانعی بزرگ در همکاری دو ملت تورک و کرد در مقابل رژیم مرکز است و این در تمامیت خود به نفع رژیم ایران و در خدمت تفرقه بینداز و حکومت کن میباشد
. در ضمن شما در نوشته خود پیامهای مجرمانه میدهید ، یعنی ترور و خرابکاری را توصیه میکیند و این گذشته از آن که ماهیت رژیم ایران چیست ؛ در اذهان ملل مترقی یک روش ناپسند و محکوم است ؛ در عمل بیشترین حقانیت را برای جمهوری اسلامی نژاد پرست در سرکوب مخالفانش را میدهد و بدون هیچ شبهه آنرا مثل یک فرصت آسمانی خواهد دانست .
در ضمن جریانی بنام " سازمان انقلابیون دمکرات آذربایجان" که با مبارزات ملت آزربایجان در پیوند باشد هرگز بدان معنا که شما مرقوم فرموده اید وجود خارجی نداشته است . شما زیر بال پر حزب دمکرات 10 تا 12 نفر به مدت کوتاهی در کوه ها چادر زدید و رهبر شما هم که اتفاقا برای دومین بار دستگیر شد و من نامی از او نمی برم چرا در زندان ایران است ؛ هرگز از سوی فعالین ملی آزربایجان مورد پذیرش قرار نگرفت و ترد شد. مثل خود شما که از عضویت کنگره جهانی آزربایجان و دیگر انجمن های فرهنگی مجبور به ترک شدید و مدتی هم در جریان جنبش سبز میخواستید رل دستیار دکتر اعلمی را در خارج بازی کنید و بقایای ماجرا بر همگان معرف است که دوباره فیل تان یاد هندوستان کرده (یعنی افتخار مبارزات چریکی که بدان مفتخر هستندچیزی جزمنسوب بودن یا هواداری از جریان دانشجوی " پیشگام " هوادار فدایی نبوده است.) یکباره چپ دو آتشه شدید که بلاخره کسی متوجه نشد که شما سوسیال دمکرات هستی ، آنارشیست هستی ؛ ملی هستید ؟ اما یک چیز آشکار است که شما سمپات حزب دمکرات هستید .
نظرات کامنت جناب کرمی بیشتر به واقعیت شباهت دارد تا مقاله آقای ارسی که واقعیت جامعه ترکیه را نمی بینند و بر چه تفکری این نظریات پریشان را دارد الان تمام تحلیل گرهای اروپا و دنیا از کارهای اخیر اردوغان درمورد روسیه و کارهای اخیر اردوغان به عنوان سیاست اشتباه یاد میکنند خوب اگر ترکیه سیاست داشت که هواپیمای روسی را بدون دلیل سرنگون نمیکرد و باید میفهمید که عواقب آن چه هست و روسیه که ساکت نمی نشیند و خیلی کارهای اشتباه ترکیه که این دو و سه سال اخیر در سوریه و داعش و منطقه انجام نمیداد پس معلوم میشود اردوغان منافع ملی ترکیه را نمیداند که چه هست و همین مثال آخر آقای کرمی در مورد کردها خیلی خوب بود ترکیه اگر سیاست داشت و منافع ملی کشورش را در نظر میگرفت که این شصت سال اخیر مشکل کردهای کشورش را حل میکرد تا باعث تجزیه ترکیه نشود و الان هم در این موقعیت بد بین المللی قرار نمی گرفت در کل مقاله و
نویسنده عزیز مقاله در پی حل یک مشکل اساسی توسط چپ مدرن ایران است. چنین پیداست که نویسنده به چپ ایران هم بی اعتماد است و هم امیدی به تغییر آن دارد و فکر میکند با تعیین بعضی خط و خطوط ها چپ شوونیست فارس و ناسیونال چپ ملل تحت ستم عاقل و بالغ و بروز میشوند و از دیدگاه بسته بیرون می آیند و دست همکاری میدهند.
داشتن امید و آرزو برای تغییر و بهبود چپ بد نیست اما فکر میکنم چپ فارس بخاطر افکار لنیننیستی شان و ریشه ها و پایه های قدرتمند شوونیسم فارس در ایران به این زودیها و راحتی ها بروز نخواهد شد. ملتها هم امروز آزادی استقلال میخواهند نه در آینده دور و نامعلوم. کسی نمیداند که در آینده نامعلوم چپ بروز خواهد شد یا بدتر از این هم که هست خواهد شد. چپ آمادگی بروز شدن و پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی را از دست داده است. چپ خودش در بحران سیاسی، ایدئولوژیک و تشکیلاتی قرار دارد و چپ شوونیست فارس
تاریخ و نام جپ را ه لجن زار کشیده اند و بخاطر همدستی با فاشیسم اسلامی ایران و شریک شدن در جنایات دولت ایران چپ را از آبرو و اعتبار انداختند. چریکها و توده ایها در کردستان و ترکمن صحرا تسلیم شده و همکار رژیم شدند. کمونیستهای کارگری و منصور حکمتی ها چنان ضربه ای به کومه له و جنبش کردستان زده اند که جمهوری اسلامی با صد هزار نیروی مسلح در طول 15 سال نتوانست به کردستان وارد سازد. گروههای دیگر جپ هم حال و وضع بهتر از آنها را ندارند.
نویسنده عزیز ما بسیار با حوصله و بخشنده و خوش بین هستند که از چنین چپی انتظار بروز شدن دارند.
به نظر من دوره این بحثها تمام شده است. 20 سال پیش شاید ما کمی وقت روی بحثها می گذاشتیم ولی پیش کشیدن این بحث در این دوره آب در هاون یا هاوان کوبیدن است.
ملتها از هم جدا شدند. از نظر فرهنگی و سیاسی و استراتژی هم جدا شدند. منافع ملی متضاد، شرایط عینی و مبارزاتی ملتها و احزاب سیاسی و جنبشهای سیاسی -ملی را از هم جدا کرده است. فارسها 90 سال است راه خود را میروند. کردها 37 سال است راه مستقل خود میروند. بلوچها و عربها تازه به راه افتادند و ترکها لنکان لنکان را مستقل خود را میروند. پیوستن آنها با ابزار زنگ زده چپ سنتی، چپ بحران زده، چپ منفعل، چپ بد نام و شونیست فارس غیر ممکن است.
در این طبیغا چپ ملل تحت ستم بپا می خیزد و برای رفع ستم ملی و رفع ستمهای طبقاتی و دیگر ستمها آلترناتیو میدهد. مهم نیست شما آنها را چه می نامید. سوسیالیست، سوسیال دمکرات، سوسیال ناسیونالیست یا غیره. چپ سوسیالیست تورک، اسکاتلندی، باسکی، کردستانی، کوبکی، فلسطینی، احوازی همگی از کاپیتالیسم بیزار هستند و برای رهایی از ستم ملی، استعمار و استثمار مبارزه میکنند و به امید واهی کمک سوسیال شونیستهای ملت حاکم و ظالم ننشستند.
من هم امیدوارم آرزوهای نویسنده به واقعیت بدل شود. اکنون 40 سال است در انتظار بروز شدن چپ فارس هستیم. اما فعلا نه تنها خبری نیست بلکه اخبار ناگواری از چپ به ملل تحت ستم میرسد. دوست دارم بدانم چند دهه یا چپ سده دیگر انتظار بکشیم تا چپ فارس دمکراتیک شود و به کمک ما بیاید و ما ستمدیگان را نجات بدهد؟
موفق باشید
آقای اقبال اقبالی! ایکاش در مطلب فوق اسامی ایران، و عربستان صعودی را پاک میکردی، و تنها اسم ترکیه را می آوردی، تا وجهه ضد تورکی ات، پیش فاشیستهای نژاد پرست و فالانژ فارس بالا میرفت.
جناب ارسی ترکیه از موشک های میلانی , و سلاح هایی که کامیون کامیون وارد کانتون های کردی سوریه میشود ترسیده و در حال حاضر مشغول التماس میباشد چون سیاست تورکی تورک ها تا کنون به راست شدن یک کردستان توسط شاخه سوری پ ک ک یعنی ی پ گ به زیر تورکیه منجر شده است نه تورک ها اشتی پذیر نیستند تنها قافیه را باختند به این فیلم نگاه کند شاید بدانی دنیا دست کی هست و اوضاع ترکیه چه شکلیه
جناب ارسی فراموش کرده اید، یا اطلاع نیافتی که در تجدید روابط دوستی روسیه و ترکیه اول جناب پوتین، در پیش نخست وزیر یونان اظهارپشیمانی کرده، افسوس خورده بود، که قطع روابط اقتصادی با ترکیه به صلاح نبود، و بضرر هر دو کشور تمام شده است. چنین کاری از نظر جناب پوتین مقرون به صرفه نبوده و در نهایت نا رضایتی قشر ثروتمند روسی را که دستی در اقتصاد و اداراه مملکت روسیه دارند را سبب شده بود. در ثانی از نظر اینجانب، چرا باید ترکیه و روسیه روابط اقتصادی نداشته باشند؟ مگر صحیح است که دو ملت بزرگ روس و تورک که از همسایگان مهم یکدیگرهستند، به واسطه سیاستهای اشتباه آمیزآقای پوتین و آقای اردوغان، مدام در برابر یکدیگر قرار بگیرند؟ جنگ آخرش صلح است، در سیاست دوست و دشمن ابدی وجود ندارد. بهتر است این دو ملت کبیر با صلح دوستی و صمیمیت در کنار یکدیگر قرار گیرند. در ثانی اسرائیل یکی از همسایه های استراتژیک ترکیه
محسوب میشود. دستهای مرموز و پشت پرده که کشتی" مرمره" خریداری کرده بودند، به بهانه کمک به مردم فلسطین، یاری دهندگان تورک را آماج گلوله سربازان اسرائیل ساختند، این تراژدی را قبلا طرح کرده بودند، تا رابطه دوستی ترکیه و اسرائیل را برهم زنند، اما سیاستمداران کشور اسرائیل از آن جمله جناب "پریمیئر نتانییاهو" خیلی باهوشترازآنند اجازه دهند دشمنان اسرائیل ـ ترکیه رابطه دوستی آن دوکشوررا برهم زنند.
چه کسی این مصاحبه را انجام داده، در کجا و در چه زمینه ای؟ پیش از انتشار این متن کوتاه پرسش و پاسخ، آقای فیروزمیبایست این نکات را مد نظر قرار میداد و در مقدمه ای میاورد.
چادی تورک
سیاست دزدی افتخار کردن دارد
همین الان هم ترکیه همه صنایع سوریه را باز کرده و به ترکیه برده از جمله نیروگاه برق یک میلیارد دلاری جسر الشغور
نگران نباش ان صنایع بدون نفت و گاز ایران همه تعطیل است چون با هیزم و پهن سوزاندن راه نمیافتد
زمانی هم که بخواهید جداشوید(اردنگ تان کنیم) غیر از یک محله بابا عمر حمص وطنی چیز زیادی گیرتان نمیاید
بجان الله کرم قسم , این دفعه آقای ارسی درست میگویند . عناد و لجاجت بر اشتباه ملتی را به تاراج میدهد . مگر نه این که رهبر کینه توز ایران , این مردم را با کینه و لجاجت خود به روز سیاه نشانده ؟؟ اشتباهات و اصلاحات در عرصه سیاسی امری معمول است و تنها ابلهانی که از سیاست بیخبرند , طرفدار کینه توزی و بر باد دادن مصالح کشورند .
وقتی خوزستان را الاحواز می نویسی و گرگان و دشت را تورکمنستان می نامی معلوم است که شمشیر را از رو بسته ای و تصمیمت را برای دشمنی با ایران قطعی کرده ای پس ما هم تعارف را گنار گذاشته پته این به اصطلاح اصیل ترین قوم ایران را روی آب می ریزیم.
نویسنده می گوید ایرانیان تاریخ اسطوره ای برای خود درست کرده اند که تحقیقات تازه جعلی بودن آنها را روز به روز مشخص تر میشود خوب برادرجان شما هم برای اینکه هویتی برای خود دست و پا کنید به شاخه ای از همین تاریخ آویزان شده اید و با مصادره ماد و نوروز و زرتشت می خواهید برای خود تاریخ سازی کنید! ما جعلی باشیم تاریخ و فرهنگ ربوده شده شما از ایران هم که باد هوا میشود.
از سر بی تاریخی خود را به ایران می چسبانیداما از سر طمع کاری و فرهنگ قبیله ای عشیره ایِ ماقبل شهرنشینی بدنبال جدا کردن گوشه ای از ایران هستید. کرد و بلوچ که تنها در زمان صفویه و قاجار نامشان در
پیدا میشوند چگونه با فارس و ایرانی تاریخ مشترک می توانند داشته باشند؟! کرد و بلوچ تنها از نظر زبانی با فارسی رابطه دارند و آنهم بخاطر تحت تاثیر قرار گرفتن زبانشان از فارسی هنگام ورود به جغرافیای ایران است وگرنه بلوچی بیشتر به هندی و پنجابی شبیه است تا فارسی. آنچه کردی نامیده میشود لهجه ای شفاهی از زبان ایران قدیم است که کتابت نداشته برعکس فارسی که یک لهجه کتابی دارد و یک لهجه شفاهی. کرد تا زمان صفویه به ایلات وعشایر و چوپانها و مردمان ساده لوح و کسانیکه بدور از شهرها می زیستند گفته میشد و معنای قومی نداشت. جمعیتی که امروز اصطلاحا کرد نامیده میشود منشا قومی و زبانی و خواستگاه گوناگونی دارند. برخی ایرانیان بومی بوده اند که هنگام مهاجرت ایرانیان از عراق و غرب ترکیه به خراسان در زمان شکست ساسانیان در منطقه عراق باقی ماندند، بخش زیادی از آنها تا پیش از صفویه عربهای مهاجر یمن به عراق بودند که ایرانی زبان شدند که در بسیاری از کتب به نام قبایل عربی آنها اشاره شده، برخی ریشه یهودی دارند کما اینکه دانشمندان اسراییلی در این زمینه تحقیقات زیادی کرده و کردها و افغانها و بلوچها را از قبایل گمشده بنی اسراییل می دانند. برخی کردها بازمانده قبایلی هستند که با نادرشاه در حمله به هند همکاری کردند و بعد از بازگشت نادر با او به ایران آمدند و در نواحی مرز عثمانی ساکن شدند و حتی حکومت منطقه کردستان فعلی را مدتی دردست داشتند. شباهت در ظاهر و لباس و قیافه بین کرد و بلوچ وافغان مشخص است: شلوارهای گشاد پرچین، دماغ عقابی، چشمهای گود و با عرض معذرت قتل و کشتار به راحتی.
مقایسه ایران با شوروی سابق اشتباه است. ایران کشور وسیعی بوده که در طول هزاره گذشته بخاطر از دست دادن حکومت ملی مورد تهاجم گروه های قومی مختلف از جمله ترک و کرد و بلوچ و عرب قرار گرفته و هر یک گوشه ای ساکن شده اند. در حالیکه روسیه 500 سال پیش در اطراف مسکو و کیف شکل گرفت و کم کم به اطراف گسترش یافت و سرزمینهای ملل دیگر را اشغال کردند. قفقاز را هم را در زمان قاجار اشغال کردند و بعد از فروپاشی ملتهای مختلف حاکمیت خود را بر سرزمینشان بازیافتند در حالیکه مثلا عراق در زمان ساسانیان، ایرانی و فارس زبان بودند و فارسی دری یا درباری زبان دربار تیسفون بود. عربها در زمان عمر به آنجا حمله کردند . کردها در زمان صفویه در کوهستانهای شمال عراق سر و کله شان پیدا شد با سطح فرهنگ بسیار پایین که الفاظ توهین آمیزی در بسیاری از کتب تاریخی درباره آنها بکار رفته است. حتی ترکیه تا زمان عثمانی اکثرا فارسی زبان بودند که در زمان عثمانی و آتاتورک یا کشتار شدند یا به همراه مسیحیان به بلکان تبعید شدند. پیش از زبان ترکی روزنامه فارسی در استانبول منتشر میشد!
هجوم کارگران کرد به شهرهای تاریخی ایران بیشتر از آنکه نشان ظلم باشد نشان از روحیه محبت و همدلی ایرانیان دارد. جایی که امروز کردستان نامیده میشود کی در طول تاریخ دارای رونق اقتصادی و صنعتی و کشاورزی بوده است که الان به آنها ظلم میشود؟ آن کوهستان بن بست در طول تاریخ هم رونقی نداشته. آنجا مناطق دور از دسترسی بوده که فقط به درد پنهان شدن افرادی سرکش و تمدن گریز و بعضا دزد و راهزن می خورده مثل الان کوهستان قندیل
نفت تنها در 50 سال اخیر به یک منبع جدی درامد برای دولتها تبدیل شده قبل از آن پیشرفت و رونق هر منطقه به همت و زحمتکشی مردم بستگی داشته. مردم کرمان و یزد وسط کویر از صدها سال پیش با دست خالی تنها با یک تیشه صدها حلقه چاه در عمق ده ها متری زمین حفر می کردند و با اتصال آنها به هم قنات درست می کردند و آب را از کیلومترها به شهر می آوردند و با همان آب اندک کشاورزی و باغ پسته و صنعت و قالی بافی و ترمه و حریر و باقلوا و پشمک تولید می کنند.درحالیکه درکردستان که از هر گوشه آن رودی جاری چه؟
آقایان پانفارس چون ازعلم و صنعت و تمدن وعلوم پیشرفته بشری، همچنین دست آورد های جامعه صنعتی چیزی ندارند، خود را با جوامع پیشرفته صنعتی دنیا مقایسه کنند، برای تسکین غم و اندوه و نا امیدی، پناه آورده اند به داستانهای بی پایه و خرافی آرش کمانگیر، رستم دستان،....تا هم سرمردم محنت زده جهنم ایران را گرم کنند، و هم خود را با چنین موعظه های خرافی و مردم فریب تسلی دهند. این است باصطلاح مهد و تمدن آقایان پانفارس که از آن دم میزنند. با ابراز تاسف پان ایرانیستهای خجالتی نیز چشم بسته در رکابشان سینه میزنند. اگر روشنفکرپانفارس اینست، وای بحال سیه فکرش! اگردانایان پانفارس چنین کسانی هستند، وای بحال جامعه فارس، و مردمی که خود را در دالانهای عصر پارینه سنگی استتار کرده، در رویای پوچ و مضحک غوطه ورند! اینان چون از رویا روئی با جهان معاصر و از صنعت و پیشرفت مدرن وا مانده اند،
درصدداند با سماجت تمام، ملل غیر فارس جغرافای موسوم به ایران را بزور سرنیزه و کشتار، با خود در منجلاب خرافات و فقر فرهنگی عهد بوق غرق کنند.
اولا که هرگز اکثریت اذربایجان را در جدایی از ایران نمی تونید همراه خودتون بکنید در ثانی فرض محال بگیرید موفق بشید موشکهای ایران هیچکدوم از اون زیرساختها رو باقی نمیذاره حمامی از خون راه می اندازه شهرهای بدون زیر ساخت رو دوباره اروم میکنه وبرای مدتها اون مناطق تو فقر می مونه اما این اتفاق ها نمی افته چون مردم ایران عاقل تر از شما هستند راه ندادن مهاجر نشان از نژادپرستی شماست که به مهربونی ودل رحمی دیگر مردم ایران نیستید
اینکه پدر و پدربزرگ هدایت در دربار قاجار مشغول بوده اند دلیل بر ترک بودن وی نیست. جد او ملا زمان جعفر قلی خان در طبرستان بدنیا آمده. رضاقلی خان هدایت نیز در مازندران بدنیا آمده و پدر بزرگ صادق هدایت در شیراز زاده شده.
به راستی که جعل و واژگونه نگاری مسائل از تاریخی گرفته تا سیاست یکی از هنرهای بارز قشر به اصطلاح روشنفکر و قلم بدست جوامع تُرک تباری است. آقای محمّد ارسی هم یکی از این گونه قلم بدستها میباشد. سالهاست نوشته های احساسی فاقد واقعیّت گرایی ایشان را دنبال میکنم.
گردش و چرخشی که در سیاست خارجی حکومت اسلامگرای ترکیه رخ داد یک شکست مفتضحانه و در ماندگی در همهء عرصه ها بوده است. منافع تُرک تباری هیچگاه بر پایهء صلح و آشتی و بر اساس اندیشه گری و خردگرایی نبوده و نیست، بلکه پیوسته بر مبنای جنگ و خون و خون ریزی، و آفرینش بحران، و خدمتگزاری به سرمایه داری اروپا و آمریکا بوده است.
منافع کشور و حکومتهای ترکیه که اگر لازم باشد یک و نیم میلیون ارمنی را پاک سازی میکند، و 6 ملّت دیگر را در ترکیه نابود و خانه بودش میکند و نیم قرن است که ارتش ترکیه جنگی نا برابر را بر علیه مردمان کُرد، این صاحبان اصلی ترکیه امروز به راه انداخته و 50 هزار نفر را کشتار کرده است، این را صلح طلبی و اندیشه گری و سیاست ورزی مینامند،
اگر جوامع و حکومتهای تُرک تباری از فهم بالای سیاسی و آشتی طلبی بر خوردارند، و از منافع ملّی ترکیه به شیوهء قانونمند ودمکراتیک شناخت دارند، چرا موضوع حساس مردم کُرد ساکن ترکیه را نزدیک به 50 سال حلّ نمیکنند ؟
مگر درگیری ارتش ترکیه با مبارزان کُرد سالانه 12% از درآمد سرانهء کشور ترکیه را بخود اختصاص نمیدهند، که بطور یقین این روزها درصدی بالاتر خواهد بود. و میرود که یکپارچگی و تمامیّت ارضی و ساختار شکنی را در ترکیه شامل شود و ورود ترکیه به اتحادیّهء اروپا را سد کرده و میکند !
مگر مسئلهء مردم کُرد موضوع و بحران اصلی حکومتها و مردم ترکیه در گذشته و امروز و فردا در عرصهء جهانی نبوده و نیست، اگر حکومتهای ترکیه از فهم سیاسی برخوردارند چرا آنرا به روش دمکراتیک و آشتی پذیری حلّ نمیکنند ؟ چون ارتش هنوز قادر هست جنبش مردم کُرد را درهم بشکند، امّا روزی خواهد رسید که حکومت و مردم ترکیه در مقابل مردم کُرد زانو بزنند، مانند در مقابل روسیه و اسرائیل و در عرصه های دیگر.
اگر حکومتها ومردم ترکیه از فهم بالای سیاسی و آشتی پذیری برخوردارند، چرا اوّل در ایجاد سپاه اسلام داعش نقش اساسی را داشتند و در کمک رسانی و پشتیبانی همه جانبه از آن کوتاهی نکردند، ولی امروز در فرودگاه و شهرهای بزرگ ترکیه به بمب گذاری مشغولند، که این نابسامانی و آنارشیسم امنیّت در ترکیه را بسیار متزلزل کرده و اقتصاد توریستی این کشور را فلج کرده است،
حکومت عدالت و توسعهء اسلامگرای ترکیه یک مافیای اقتصادی، دزدی و چپاول و خونریزی است که به تقلید از مافیای دینی و اقتصادی ولایت فقیه علی خامنه ای ساخته شده است، حکومت اسلامگرای ترکیه و نظام ولایت فقیه علی خامنه ای در جهت منافع تُرک تباری است و قلم بدستانی مانند محمد ارسی پرچم دار و عناصر تبلیغاتی این حکومتهای مافیایی تُرک گرا هستند،
اگر خود محمد ارسی هم از شناخت و نیک فکری برخوردار بودند، حکومتی مانند جمهوری اسلامی را به صلح و اشتی با اسرائیل تشویق نمیکردند.
شکست و پابوسی حکومت ترکیه را پیروزی و سمبل قرار دادن شایستهء جامعهء تُرک تباری است، جامعهء تُرک تباری هم کسانی را به عنوان روشنفکر و پیشوا می پذیرد که هنر واژگونه نگاری و جعل و دروغ مسائل از سوی آنها عظیم تر و نجومی تر باشد.
جالب این است که محمد ارسی روش این چنین واژگونه نگاری و جعل دروغ تُرک تباری را به رُخ ایرانیان میکشد و از جامعهء ایرانی سفارش میکند که دنباله رو این فرهنگ واژگونه نگاری تُرک تباری شوند و آنرا چراغ راه آیندهء خود قرار دهند.
واژه گونگی اندیشه مغولی در آنجاست که این مدعی نویسندگی در اینجا نمی گوید که ، صادق هدایت یک ترک قاجار است ، و سگ فرزند گرگ ، توتم و بت و خدای ترک و توران است . یعنی هر دو پارامتر این اندیشه فریبنده ، ترک و فرهنگ ترکی هستند ، و هدایت در غم زوال حکومت فاسد فتودالی وشاهزاده نشین قاجار ، به ماتم و زاری نشسته و بعد از معتادی و آوراه گی و بی وطنی ، همچون گرگی تنها در غربت ، خودکشی میکند . سعبد و خسرو و درویشیان و کسرایی و شاملو و علوی و فروغ . دیگران بعد از هدایت ، ستبل ادبیات خوشبیتاته مبارز ومردمی و اصیل ایرانی میشوند که موفق به سرنگونی نظام ارتجاعی شاهنشاهی برای همیشه میگردند . ضعف روشنفکر آذری ترک در آنجاست که بی خبر از اندیشه اجتماعی علمی در این سایت به موضوعاتی میپردازد مه ناتوان از معرفی آنست چون قبیله گرایی و ناسیونالیسم و شونیسم سپاراتیستی فقط خون و نژاد و زمین و سلف و شیر اسب را
این اصلن مهم نیست چه کسی کمک می کند و چه تعلق سیاسی و یا فکری دارد. ایرانگلوبال یگانه پرنسیبی که محکم به آن چنگ زده،است، جاری ساختن آزادی بیان است و از آن کوتاه نخواهد امد..در 13 سال گذشته سعی کرده ایم بالانسی در ا نعکاس نظرات ایجاد کنیم . آری ما به عقل خواننده باور داریم که خود انتخاب نماید.
با این حساب شکی نیست، خرج سایت بیشتر از درآمد آنست. و باید افسوس خورد که نیمی از درآمد را نیز پانها پرداخت میکنند و نه ایرانیان وطن دوست. شاید به این دلیل باشد که ایرانیان وطن دوست نمیخواهند سایتی را هزینه کنند که به فرهنگ و رسم و رسوم ملی آنها بیشترین توهینها و پرخاشها میشود. طبیعی یست در سایتی که لوایی 200 دلار و لاچین 250 یورو کمک مالی بآن میکنند نظرات و مقالات لوایی نیز هر هفته یک یا دو بار ظاهر شوند و برای مدت طولانی نیز با نیشخندش بریش ایرانیان بخندد.
آقای اصفهانی
من به سهم خودم از مسؤولیت پذیری بی اندازه تحسین برانگیز شما سپاسگزارم. چه بنویسم که در خور این مقاله پربار و از سر تا پا فاکت و دلایل غیر قابل انکار باشد؟ صادقانه می گویم و قصد تعارف و تعریف ندارم.
پیروز باشید.
آقای کاوه جویا با سپاس از انتشار مقاله. میبینید که تیر آرش هر روز از کمان رها میشود.آنها که از تبار سیاهی و تباهی هستند هر لحظه تیر به قلبشان مینشیند.در جواب لاچین باید بگویم همانطور که هموطنان آذری ما که تاریخ خود را میدانند قابل مقایسه با پان ترکهای متوسل به جعل و دروغ نیستند امامزاده بیژن هم ربطی به آرش کمانگیر ندارد.شاید بعضی ها بت بپرستند به شما مربوط نیست.
و بدینسان و بعد از اینکه بیژن پسر گودرز, کیخسرو را نتها با پاشیدن آب بر گونه هایش بطور معجزه اسا بهوش در آورد پایه های ( امام زاده بیژن ) در مازندزان پی ریزی شد. ما هم اکنون شاهد تابلو عظیم « امام زاده سیّد بیژن» را در جاده شمال می توانیم ببینیم...
......................................................................................................................................................
«امامزاده سید بیژن» در شوخی و محاوره زیاد گفته و شنیده میشود؛ اما این، یک مزاح نیست، بلکه طبق مستندات سازمان اوقاف و امور خیریه، چنین امامزادهای با نامی ایرانی واقعا دارد. ( سایت تحلیل خبری عصر ایران ).......
حناب کرمی گرامی؛
ممنون از شما بخاطر احساس مسئولیت تان نسبت به سرنوشت ایران و ایرانیان.
تندرست و پاینده باشید.
با مهر و احترام
اقبال
آقای صوفی زاده
آنچه که شما به عنوان مسائل تاریخی به آن پرداخت اید، حتا اگر حقیقت باشند، در هر حال گذشتهِ این منطقه را میتواند ترسیم کند. آیندهِ این منطقه را در این جملهِ خود که ؛ آذربایجانِ غربی جز یی از کوردستان است"، ترسیم کرده اید.
به عنوان یک آذری و یک دوست به شما میگویم که اگر برای آینده چنین هدفی را در صدرِ برنامههای سیاسی و نظامی خود قرار داده اید، باید بگویم، وای بر حال فرزندان ما و فرزندان شما. و خوشا به حال دشمنان این دو ملّتِ مظلوم!
خواهشی که از شما دارم این است که لطفا دلایل و فاکتهای علمی و تاریخی خود ارائه دهید که ما هم به فهمیم که شما بر اساس کدام دلیل و مدرک از ما اهالیِ غرب-ِ آذربایجان میطلبید سرزمینها و شهرهای تاریخی خودمان و سرنوشت میلیونها نفر از اهالی خودمان را به دست و به امید رهبران کرد بسپاریم؟ لطفا بگویید که چرا چنین انتظاری از ما دارید؟ برای قدر دانی از پیشه وری و فدا ئیان آذربایجان که اولین دولت کورد را با نام "منطقهِ خود مختار کردستانِ آذربایجان" بنا نهادند؟! به خاطر قدر دانی از آذربایجانی های ِ این منطقه که صدها و صدها هزار نفر از کوردهای عراقی را -که بی پناه و بیگناه زیر بمبهای شیمیایی و غیر شیمیایی صدام حسین بودند، در این شهرها پناه دادند؟!!
آقای صوفی زاده
به نظر من، عاملی که سبب میشود که در شما و در بسیاری از روشنفکر آن کورد این تصور غلط که ؛ آذربایجانِ غربی جزیی از کوردستان است" به وجود بیآید این است که در میان نماینده گان منتخب این شهر ها، در کنار نماینده آذربایجانی گاهی یک یا چند نمایندهِ کورد نیز انتخاب میشوند. ولی شما باید در نظر بگیرید که در این صورت، تعدادِ نامزدهای آذربایجانی گاهی ۱۰ تا ۱۵ برابرِ نامزدهای کورد میباشد. واگر نه همان طور که در انتخابات گذشته آشکار شد کوردها در شهرهای اورمیه ، سلماس ، خوی ماکو ... یک اقلیت ۱۰ تا ۱۵ درصدی را تشکیل میدهند. علا رغم اینکه در ۲۰- ۳۰ سال گذشته صدها هزار نفر کورد از عراق و از کردستان ایران به این شهرها سرازیر شده اند.
به نظر من، تنها راه حل این مشکل، احترام گذاشتن به رای سید پیشه وری قاضی محمد میباشد. وگر نه، وگرنه .....دشمنان به حال ما خواهند گریست....
در خاتمه دوباره از شما خواهش میکنم، که دلایل ، آمار فاکتها و استدلالهای خودتان را مبنی برای کردستان بودن آذربایجان غربی ارائه دهید.
منم با بک خرم دین ازآذربایجان: این هم جوک هفته نهصد سال واندی ازترکان غزنوی با معشوقه اش مردی بنام آیاز تا همین قاجار و خامنه ای ترک خون مردم ایران از آذربایجانی تا کرد لر سیستانی ایلامی و و و را کرده اند به شیشه تازه مزا ح هم میفراینند.در کمال نادانی و جهالت اقوام ساکن ایران را ملت میخوانند.این مجمع الجزایر بی نام و نشان ترکان که حتی زبان هم را نمی فهمند به دنبال هویت نداشته با دروغ و دغل که کارشان است از هیچ و پوچ می خواهند هویت بسازند .خنده خنده راهنمای ما آذر بایجانیان به شما بی نام و نشانان این است که برگردید به همانجا که بودید یعنی آسیای مرکزی. ما به شما جا دادیم آبرو و حیثیت دادیم و از پول مملکت ایران به مدرسه رفته و نمک خورده و این چنین میکنید. راه باز است و جاده دراز .شرح جنایات و خون ریزی های شما خودتان بهتر میدانید و این شیعه منحوس شاه اسماعیل صفوی ترک را .
((برای مبارزه با فراموشی، برای مقابله با جعل تاريخ، برای هوشياری در برابر فريب پيوسته مکرری که در هر زمانی و در هر مکانی و در هر موردی، به تناسب زمان و مکان و مورد، تطهير و تقديس جلاد و محکوم کردن قربانی را تبليغ می کند، اين مقاله را با هم بخوانيم.))
آقای کرمی حق با شماست شونیزیم فارس با چاه چمچرانش احتیاج به نصیحت و راهنمائی تورک زبانان ندارد و هر روز ١٠ ها جسد پاسدار از سوریه و عراق عازم ایران میشود و باصطلاح مخالفان و اپوزیسیون رژیم در مقابل این سیاست رژیم سکوت کامل کرده اند و آقای اقبالی و جنابعالی همیشه برای انحراف اذهان عمومی آدرس غلط میدهید و با اینکارتان از بار رژیم در مقابل مردم کم میکنید و دنبال جنگ زرگری هستید و به عوض افشا ء و مخالفت و بر پائی افزایش اپوزیسیون بر علیهه جنگ طلبی رژیم ایران دننال ترکیه افتاده اید که حتی یک سرباز نیز تا کنون در خاک سوریه ندارد و اگر اردوغان از سیاست غلط پرهیز میکند این باید مورد خوشحالی نیروهای ترقی خواه باشد .از یاد نبرید که دو روز پیش نیروهای حزب الله ایران در تظاهرات روز قدس در شهرهای ایران شعار مرگ بر اردغان میدادند و این همخوانی سیاست حزب الله و شما خیلی و خیلی قابل تعمیق است و
جای شک و شبه باقی نیست که چه کسانی در خدمت کدام اهداف و سیاست قلم زنی میکنند و در خدمت هستنددر قرادادی که ایران با امریکا بسته یعنی همان برجام. ایران متعهد شده به منافع امریکا در منطقه ضرر نرساند و اگر هم با منافع امریکا در منطقه همکاری کند از طرف امریکا به ایران امتیازهایی داده خواهد شد.
کشورهای غربی بخصوص امریکا ترکیه را در مورد سوریه کنار و یه جای ان ایران را انخاب کردن
وزیر دفاع امریکا بعد از حملات تروریستی در فرودگاه ترکیه کفت ایران تا حدودی با داعش مبارزه کرده اما از این به بعد باید
بیشتر تلاش کند این یعنی بیرون کردن ترکیه و اوردن ایران برای خدمت به منافع نامشروع غرب در منطقه یا حد اقل در مورد سوریه.زمان این را ثابت خواهد کرد
فکر می کنم جمهوری اسلامی این اقا را هم قانونی یا غیر قانونی از ایران خارج کند تا سر و صدای ایشان خاموش شود
مثل اقای اسانلو.و بعد هم معلوم است سلطت طلبها ایشان را مثل اسانلو در خارج به بلعند
راستی چرا اقای اسانلو در این مورد اظهار نظر نکرده است ؟ مثل اینکه جمهوری اسلامی با سلطنت طلبها قرارداد بسته
انها اینجور اشخاص را از ایران بیرون کنند و تحویل سلطنت طلبها بدهند :)
واقعیت اینست که کسی از روسها عذرخواهی نکرده چند دلیل هم برای این مسئله وجود دارد . اول اینکه در آن نامه ابراز تاسف شده نه عذرخواهی واین دو با هم زمین تا آسمان تفاوت دارد . معنی تاسف اینست که ما متاسفیم که خلبان ابله روس فضای ترکیه را با فضای گرجستان یا اوکراین یا بالتیک اشتباه گرفته و به خودش جرات داده و به فضای ترکیه تجاوز کرده. دوم اینکه شما شرطهای روسیه را ببینید برای برقراری دوباره روابط : عذرخواهی -پرداخت غرامت - تعهد به عدم تکرار مورد مشابه!! آیا به نظر روسوفیل ها این شرایط را ترکیه اجرا کرده؟!!
زدن طیاره روس در فضای ترکیه یکی از بهترین کارهایی بود که ترکیه بعد از جنگ قبرس انجام داد و درس خوبی به روسها داد.کلا روسها در شرایط ژئوپلیتیک فعلی در حد و اندازه ای نیستند که بخواهند کشوری مانند ترکیه را مجبور به عذرخواهی کنند.
من اگهی کمک مالی را ندیم لطفان مشخصات حواله پول را در گوشه سایت نشان دهید . حتی اگر کمک مالی بیشتر از خرج سایت باشد جای دور نمی رود. در کانادا و امریکا اگر به یکی دو بار در روز سلام کنی می گویند وقت ما را می گیری
حالا این مسئولین اینهمه وقت می کذارند بنظر من قهرمان زمان خودشان هستند.
توجه داشته باشید اکثر سایتهای فارسی زبان از مراکز و نهادهای مخصوصی پشتیبانی می شوند و بیشتر هم به همین خاطر است که انها نمی توانند همه جیز را بدون سانسور انتشار دهند
بهمن موحدی از اعضای سازمان ....مجاهدین خلق است. مدتهاست خبری از رییس ....مسعود رجوی نیست؟ اصلا زنده هست یا مرده؟!
در امریکا رانندگی می کردم دیدم پشت یک وانت نوشته شده 11 سپتامبر کار داخلی بود.
بعد از 11سپتامبر یک گرو حقیت یاب تشکیل شد تا این مسله را پیگری کند گره حقیت یاب که در حال تحقیق بود اعلام کرد که
به پنتاگون هواپیما اصابت نکرده بلکه با موشک زده اند بعد از این افشاگری بلافاصله گروه حقیت یاب را منحل کردن
یک خانمی که جزو این گوه بود به خبرنگار گفت حتی ان اطلاعاتی که تا حالا جمع اوری کرده بودیم قرار بود در پارلمان حضور یافته و این گزارش را به انها بدهیم ولی اجازه ندان.
محمد ارسی یکی از فعالان سیاسی باتجربه و روشن بین ایران است و هرگز از گفتن حقیقت و فروریختن دیوار تعصب ابایی نداشته است. بیدی نیست که از بادهای ....عده ای متعصب بلرزد.
نماد پرچم جمهوری اسلامی ایران تلفیقی از ناسیونالیسم فارسی و اسلامی و برداشته از نماد هندو است که در لینک زیر کاملا مشهود است.حکومت جمهوری اسلامی متشکل از ناسیونالیزم ایرانی یا ناسیونالیزم فارسی و اسلامی است. همین که حداد عادل میگوید: نام مغازه هایتان را فارسی انتخاب کنید, تا امام زمان خوشحال شود, همه چیز روشن است.
https://www.dropbox.com/s/u3sq2t0pymasfp1/%D9%BE%D8%B1%DA%86%D9%85%20%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C.jpg?dl=0https://www.dropbox.com/s/u3sq2t0pymasfp1/%D9%BE%D8%B1%DA%86%D9%85%20%D…
جوودها خودشان جرعت ندارن در سایتهای فارسی زبان با این صراحت از این مزخرفات بزنند
کارهای این اقا یک دیدگاه نیست بلکه در برابر بعضی خدمات ناچیز کاری انجام می دهد
به امید ازادی فلیسطین اشغالی از دست جوودها. هی جوود برگرد به همان جا که قبل از جنگ جهانی دوم بودی.
از خوردن خون بچه های فلیسطین هنوز سیر نشده اید؟
اگر این بابا آریایی است، همان بهتر که ما نباشیم. تا آنجا ما می دانیم، آریایی ها در اسطهبانات ظهور کردند و از آنجا به کرمان رفتند و از آنجا به جرمن. از قرار معلوم در جرمن ماندگار شدند. البته در شمال جرمن. جنوب جرمن قاتی پاتی است. وقتی آریایی ها از اسطهبانات رفتند، پادشاه اسطهبانات خدا را شکرگزار شد، برای اینکه آریایی ها به یک زبان عجیبی حرف می زدند که هیچ آدمیزاده ای از آن سر در نمی آورد. و وقتی حرفشان را نمیفهمیدی با گرز می زدند تو فرقت. یک روز حتی زدند بر فرق پادشاه بیچاره که اهورامزدا سوار بر یک مزدا از راه رسید که یارو آریایی را گوشمالی بدهد، اما یارو قبلاً فلنگ را بسته بود و رفته بود بازار وکیل تو یک چلوکبابی و داشت کباب چنجه با برنج باسماتی می لمباند که اهورا مزدا با مزدا رسید و چون نمی توانست وارد بازار بشود، دم بازار پارک کرد. صاحب چلوکبابی که
ابومحمّد مُشرفالدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف سعدی نام داشت، آدم خیلی باهوشی بود و در بغداد و حلب درس فقه و علوم نقلیه خوانده بود، به یارو آریایی فهماند که باید دربرود. او هم که آدم تیغ زن و باج بگیری بود، بدون آنکه یک شاهی به سعدی بابت چلوکبابی که خورده بود، بدهد از پشت مغازه در رفت. اهورا مزدا که رسید دید جا تر است و بچه نیست. برگشت سوار مزداش بشود، دید مزدا نیست. نگو که یارو آریاییه آمده مزدا را برداشته و رفته. اما چون گواهی نامۀ رانندگی نداشت و بلد نبود رانندگی بکند، دم دروازه قرآن زده بود به یک کامیون و همانجا جان به جان آفرین که عبارت باشد از اهورا مزدا تسلیم کرده بود. اهورا مزدا وقتی رسید معاونش که امشاسبند اردیهشت نام داشت گفت که جان یارو را نگه داشته و هروقت اهورا مزدا لازم داشت تقدیم خواهد کرد. اهورا مزدا که خسته بود و می خواست کمی هوم که عبارت از نوعی شراب است، بنوشد به اردیبهشت گفت همین الساعه بده که می خواهم با هوم نوش جان کنم. و اردیبهشت نیز چنین کرد و گفت ایدون باد! حاجی فیروز هم که همان دور و برها بود شروع کرد به خواندن: بادا بادا مبارک بادا ایشاالله مبارک بادا!درعصر سیادت جهانی دارویینزم اجتماعی و حاکمیت ماراتون رذالت، در زمانه ای که دارودسته رجوی .... الی ویزل ها رو پشتیبان مقاومت مردم ایران میخونند؛ برعلیه پلشتی حاکم بر این دهکوره جهانی قد افراشتن و صلای دفاع از کرامت انسانی سردادن، فقط از جنم هایی آگاه، آزاد، مسئول، نوعدوست و انسانی بر میاد!
آقای اصفهانی سلام و دست مریزاد!
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر لیبرتی و هزار اشرف یادتون نره!
رفیق سائل.
آقای ناصر کرمی من نه برای مقاله شما کامنت گذاشته بودم و نه مخاطب کامنت من شما بودید.من از داشتن هم زبان و هم وطنی چون شما شرمسارم. مثل همه مقالاتتان برای خود میبافید و فکر میکنید همه چیز را میدانید. کامنت من برای آقای توکلی بود نه برای شما.شما عالم دهر هستید و کسی نمیتواند شما را مخاطب قرار دهد مثل رهبر جمهوری اسلامی ایران. و سخن آخر اینکه در کشوری که من زندگی میکنم افرادی به مانند شما را یا به زندان میفرستند یا ....
نیم ساعت نخست تنها سرو صدای نا مفهوم. پس از نیم ساعت ، سخرانیها با صدایی خراب شروع میشوند. شوربختانه سخنرانها گاهی بسیار تند صحبت میکنند و همه مطالب را روخوانی نموده که در نتیجه غیرطبیعی وخشگ مناید.
فکر میکنی خیلی زرنگی ، میگی من بلوچ ام همه را فارسی مینویسیی . این نشانه بلوچ بودن نیست بلوچ باید بلوچی بنویسد و بگوید همه چیزهایی که من بلوچی نوشتم شما بگو کدام کلمه و به چه دلیل با دستور زبان بلوچی مغایرت دارد
این فرد اسلم ریگی(تورک ) قبلا از بلوچ های سنی منطقه بلوچستان خودش را معرفی کرد اما تا به حال یک کلمه بلوچی ننوشته و نه توانسته متن بلوچی را که خواستم ترجمه کند چون متاسفانه ترجمه فارسی ان در نت پیدا میشود
اگر فکر میکنی نوشته های بلوچی من بلوچ اشتباه است شما درست اش را بنویس چرا هیچ کس نه دیده شما بلوچی بنویسی یا ترجمه کنی
ان نبشتگی بلوچیون اپ سبین نین طرح بلوچ گدهی نام ساته ایک تبصره چهوز دو
جواب این خواسته من را هم به بلوچی بده نه به فارسی
من معنی این لجبازی شما را نمیفهمم چرا وقتی نه بلوچی بلدی نه مینویسی نه میتوانی ترجمه کنی باز هم میایی به فارسی کامنت میگذاری
نويسندگانيكه !!! كلمات عربي رابجاي جمع درست عربي بفارسي جمع ببندندهمه مثل خودتان شونيست وزياديخواه هستندوبدين طريق زبان نوشتاري غيرمنطقي وغيرعقلاني فارسي رابدترميكنندبجاي سعي وكوشش براي تعويض الفباي عربي به الفباي لاتين!توجه كنيد بنوشتارنويسندگان موردنظرتان چقدر ....بيسوادهستند وقتي مثلا رامثلن مينويسندبدون آنكه ببتوانندتوضيح دهندكه با حرف ث چكاركنند!اين نويسندگان بيسوادموردنظرشمايك سطرنامه نميتوانند به عمه وعمويشان بنويسندكه عربي نباشد زيارتهم وعمر هم عربي است!شما ميتواني. كمبوديا وعقده هاي خودرا باتهمت وفحش هاي .... پان خالي كنيد
لطفا کسی اینجا تفاوت کولبر با قاچاقچی را اینجا درج کند تا ما هم یاد بگیریم Y
تصمیمات و اقدامات سیاسی شخصی اردوغان از همان ابتدا باعث شد که اکثر متحدین داخلی و خارجی از او بمرور زمان رویگردان شوند، علت آنهم شخصیت خود رای و دیکتاتوری اوست .
سیاست عقب نشینی از مواضع خود و اشتی با روسیه و اسرائیل ، اردوغان در مرحله اول بفکر نجات خود و خانواده اش بود تا منافع ملی و مردم ترکیه.
این جشنها و مناسبت ها ی اصیل و باستانی ایران زمین روح میهن پرستی و یکپارچگی را در مردم تقویت میکند و موجب یکدلی میشود. مقاله آقای احمدی درباره جشن تیرگان موجب سپاس وقدردانی است.
لعنت بر صهیونیسم بین الملل متعجبم که سرتون رو زیر برف کردید و رژیم کثیف اسراییل رو حمایت می کنید مگه نهایت چقدر زنده میمونید الی جهنم خوش بگذره
جناب آقای اقبالی گرامی،.... سال 2012 میلادی در مقاله ای ( در لینک پایین این کامنت) خواهان حذف نشانهء الله اکبر در پرچم ایران شدم. تازه مرحلهء اسلامگرایی داعش و چرخش ترکیه و بحران اسلامگرایی در اروپا بشدت امروز فرا نرسیده بود،
سپاسگزارم که بنا به گذر زمان این موضوع مهم و کاملأ سیاسی را یاد آوری کرده اید.
http://www.iranglobal.info/node/6277
زنده یاد مصطفی شعاعیان نقل قول معروفی دارد " اگر حرف زدن بلد نیستی ؛ حرف نزدن هم بلد نیستی؟" . اول اینکه حزب دمکرات منتظر نمانده است که مشاوری مثل شما برایش تعیین خط کند آنها خیلی خوب میدانند که چه میکنند . این جریان بو به مشامش رسیده و از اینکه در مقابل رقبای خود مثل گروه های تروریستی پژاک و پکاکا قافیه را در حال باختن میبیند و در رویایی بر پایی" کوردستان بزرگ" که بخشهای بزرگ از سرزمین آزربایجان را در بر میگیرد ، دارد برای خود زمین باز میکند. رفیق شما مصطفی هجری هم درد زحمتکشان و فلان ندارد ؛ هر آدم عاقلی مبیند که ادعای ارضی بر خاک تورک آزربایجان یعنی اعلام جنگ به مردم تورک و درنهایت مانعی بزرگ در همکاری دو ملت تورک و کرد در مقابل رژیم مرکز است و این در تمامیت خود به نفع رژیم ایران و در خدمت تفرقه بینداز و حکومت کن میباشد
. در ضمن شما در نوشته خود پیامهای مجرمانه میدهید ، یعنی ترور و خرابکاری را توصیه میکیند و این گذشته از آن که ماهیت رژیم ایران چیست ؛ در اذهان ملل مترقی یک روش ناپسند و محکوم است ؛ در عمل بیشترین حقانیت را برای جمهوری اسلامی نژاد پرست در سرکوب مخالفانش را میدهد و بدون هیچ شبهه آنرا مثل یک فرصت آسمانی خواهد دانست .در ضمن جریانی بنام " سازمان انقلابیون دمکرات آذربایجان" که با مبارزات ملت آزربایجان در پیوند باشد هرگز بدان معنا که شما مرقوم فرموده اید وجود خارجی نداشته است . شما زیر بال پر حزب دمکرات 10 تا 12 نفر به مدت کوتاهی در کوه ها چادر زدید و رهبر شما هم که اتفاقا برای دومین بار دستگیر شد و من نامی از او نمی برم چرا در زندان ایران است ؛ هرگز از سوی فعالین ملی آزربایجان مورد پذیرش قرار نگرفت و ترد شد. مثل خود شما که از عضویت کنگره جهانی آزربایجان و دیگر انجمن های فرهنگی مجبور به ترک شدید و مدتی هم در جریان جنبش سبز میخواستید رل دستیار دکتر اعلمی را در خارج بازی کنید و بقایای ماجرا بر همگان معرف است که دوباره فیل تان یاد هندوستان کرده (یعنی افتخار مبارزات چریکی که بدان مفتخر هستندچیزی جزمنسوب بودن یا هواداری از جریان دانشجوی " پیشگام " هوادار فدایی نبوده است.) یکباره چپ دو آتشه شدید که بلاخره کسی متوجه نشد که شما سوسیال دمکرات هستی ، آنارشیست هستی ؛ ملی هستید ؟ اما یک چیز آشکار است که شما سمپات حزب دمکرات هستید .
نظرات کامنت جناب کرمی بیشتر به واقعیت شباهت دارد تا مقاله آقای ارسی که واقعیت جامعه ترکیه را نمی بینند و بر چه تفکری این نظریات پریشان را دارد الان تمام تحلیل گرهای اروپا و دنیا از کارهای اخیر اردوغان درمورد روسیه و کارهای اخیر اردوغان به عنوان سیاست اشتباه یاد میکنند خوب اگر ترکیه سیاست داشت که هواپیمای روسی را بدون دلیل سرنگون نمیکرد و باید میفهمید که عواقب آن چه هست و روسیه که ساکت نمی نشیند و خیلی کارهای اشتباه ترکیه که این دو و سه سال اخیر در سوریه و داعش و منطقه انجام نمیداد پس معلوم میشود اردوغان منافع ملی ترکیه را نمیداند که چه هست و همین مثال آخر آقای کرمی در مورد کردها خیلی خوب بود ترکیه اگر سیاست داشت و منافع ملی کشورش را در نظر میگرفت که این شصت سال اخیر مشکل کردهای کشورش را حل میکرد تا باعث تجزیه ترکیه نشود و الان هم در این موقعیت بد بین المللی قرار نمی گرفت در کل مقاله و
تحلیل درست از کشور ترکیه نبود .نویسنده عزیز مقاله در پی حل یک مشکل اساسی توسط چپ مدرن ایران است. چنین پیداست که نویسنده به چپ ایران هم بی اعتماد است و هم امیدی به تغییر آن دارد و فکر میکند با تعیین بعضی خط و خطوط ها چپ شوونیست فارس و ناسیونال چپ ملل تحت ستم عاقل و بالغ و بروز میشوند و از دیدگاه بسته بیرون می آیند و دست همکاری میدهند.
تاریخ و نام جپ را ه لجن زار کشیده اند و بخاطر همدستی با فاشیسم اسلامی ایران و شریک شدن در جنایات دولت ایران چپ را از آبرو و اعتبار انداختند. چریکها و توده ایها در کردستان و ترکمن صحرا تسلیم شده و همکار رژیم شدند. کمونیستهای کارگری و منصور حکمتی ها چنان ضربه ای به کومه له و جنبش کردستان زده اند که جمهوری اسلامی با صد هزار نیروی مسلح در طول 15 سال نتوانست به کردستان وارد سازد. گروههای دیگر جپ هم حال و وضع بهتر از آنها را ندارند.داشتن امید و آرزو برای تغییر و بهبود چپ بد نیست اما فکر میکنم چپ فارس بخاطر افکار لنیننیستی شان و ریشه ها و پایه های قدرتمند شوونیسم فارس در ایران به این زودیها و راحتی ها بروز نخواهد شد. ملتها هم امروز آزادی استقلال میخواهند نه در آینده دور و نامعلوم. کسی نمیداند که در آینده نامعلوم چپ بروز خواهد شد یا بدتر از این هم که هست خواهد شد. چپ آمادگی بروز شدن و پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی را از دست داده است. چپ خودش در بحران سیاسی، ایدئولوژیک و تشکیلاتی قرار دارد و چپ شوونیست فارس
نویسنده عزیز ما بسیار با حوصله و بخشنده و خوش بین هستند که از چنین چپی انتظار بروز شدن دارند.
به نظر من دوره این بحثها تمام شده است. 20 سال پیش شاید ما کمی وقت روی بحثها می گذاشتیم ولی پیش کشیدن این بحث در این دوره آب در هاون یا هاوان کوبیدن است.
ملتها از هم جدا شدند. از نظر فرهنگی و سیاسی و استراتژی هم جدا شدند. منافع ملی متضاد، شرایط عینی و مبارزاتی ملتها و احزاب سیاسی و جنبشهای سیاسی -ملی را از هم جدا کرده است. فارسها 90 سال است راه خود را میروند. کردها 37 سال است راه مستقل خود میروند. بلوچها و عربها تازه به راه افتادند و ترکها لنکان لنکان را مستقل خود را میروند. پیوستن آنها با ابزار زنگ زده چپ سنتی، چپ بحران زده، چپ منفعل، چپ بد نام و شونیست فارس غیر ممکن است.
در این طبیغا چپ ملل تحت ستم بپا می خیزد و برای رفع ستم ملی و رفع ستمهای طبقاتی و دیگر ستمها آلترناتیو میدهد. مهم نیست شما آنها را چه می نامید. سوسیالیست، سوسیال دمکرات، سوسیال ناسیونالیست یا غیره. چپ سوسیالیست تورک، اسکاتلندی، باسکی، کردستانی، کوبکی، فلسطینی، احوازی همگی از کاپیتالیسم بیزار هستند و برای رهایی از ستم ملی، استعمار و استثمار مبارزه میکنند و به امید واهی کمک سوسیال شونیستهای ملت حاکم و ظالم ننشستند.
من هم امیدوارم آرزوهای نویسنده به واقعیت بدل شود. اکنون 40 سال است در انتظار بروز شدن چپ فارس هستیم. اما فعلا نه تنها خبری نیست بلکه اخبار ناگواری از چپ به ملل تحت ستم میرسد. دوست دارم بدانم چند دهه یا چپ سده دیگر انتظار بکشیم تا چپ فارس دمکراتیک شود و به کمک ما بیاید و ما ستمدیگان را نجات بدهد؟
موفق باشید
آقای اقبال اقبالی! ایکاش در مطلب فوق اسامی ایران، و عربستان صعودی را پاک میکردی، و تنها اسم ترکیه را می آوردی، تا وجهه ضد تورکی ات، پیش فاشیستهای نژاد پرست و فالانژ فارس بالا میرفت.
جناب ارسی ترکیه از موشک های میلانی , و سلاح هایی که کامیون کامیون وارد کانتون های کردی سوریه میشود ترسیده و در حال حاضر مشغول التماس میباشد چون سیاست تورکی تورک ها تا کنون به راست شدن یک کردستان توسط شاخه سوری پ ک ک یعنی ی پ گ به زیر تورکیه منجر شده است نه تورک ها اشتی پذیر نیستند تنها قافیه را باختند به این فیلم نگاه کند شاید بدانی دنیا دست کی هست و اوضاع ترکیه چه شکلیه
https://youtu.be/cOIjx-aZOLo
جناب ارسی فراموش کرده اید، یا اطلاع نیافتی که در تجدید روابط دوستی روسیه و ترکیه اول جناب پوتین، در پیش نخست وزیر یونان اظهارپشیمانی کرده، افسوس خورده بود، که قطع روابط اقتصادی با ترکیه به صلاح نبود، و بضرر هر دو کشور تمام شده است. چنین کاری از نظر جناب پوتین مقرون به صرفه نبوده و در نهایت نا رضایتی قشر ثروتمند روسی را که دستی در اقتصاد و اداراه مملکت روسیه دارند را سبب شده بود. در ثانی از نظر اینجانب، چرا باید ترکیه و روسیه روابط اقتصادی نداشته باشند؟ مگر صحیح است که دو ملت بزرگ روس و تورک که از همسایگان مهم یکدیگرهستند، به واسطه سیاستهای اشتباه آمیزآقای پوتین و آقای اردوغان، مدام در برابر یکدیگر قرار بگیرند؟ جنگ آخرش صلح است، در سیاست دوست و دشمن ابدی وجود ندارد. بهتر است این دو ملت کبیر با صلح دوستی و صمیمیت در کنار یکدیگر قرار گیرند. در ثانی اسرائیل یکی از همسایه های استراتژیک ترکیه
محسوب میشود. دستهای مرموز و پشت پرده که کشتی" مرمره" خریداری کرده بودند، به بهانه کمک به مردم فلسطین، یاری دهندگان تورک را آماج گلوله سربازان اسرائیل ساختند، این تراژدی را قبلا طرح کرده بودند، تا رابطه دوستی ترکیه و اسرائیل را برهم زنند، اما سیاستمداران کشور اسرائیل از آن جمله جناب "پریمیئر نتانییاهو" خیلی باهوشترازآنند اجازه دهند دشمنان اسرائیل ـ ترکیه رابطه دوستی آن دوکشوررا برهم زنند.چه کسی این مصاحبه را انجام داده، در کجا و در چه زمینه ای؟ پیش از انتشار این متن کوتاه پرسش و پاسخ، آقای فیروزمیبایست این نکات را مد نظر قرار میداد و در مقدمه ای میاورد.
چادی تورک
سیاست دزدی افتخار کردن دارد
همین الان هم ترکیه همه صنایع سوریه را باز کرده و به ترکیه برده از جمله نیروگاه برق یک میلیارد دلاری جسر الشغور
نگران نباش ان صنایع بدون نفت و گاز ایران همه تعطیل است چون با هیزم و پهن سوزاندن راه نمیافتد
زمانی هم که بخواهید جداشوید(اردنگ تان کنیم) غیر از یک محله بابا عمر حمص وطنی چیز زیادی گیرتان نمیاید
کاش جایی شماره حساب سایت را مینوشتید .
این بتخانه امامزاده "بی جن" است نه امامزاده بیژن اقایlachin
بجان الله کرم قسم , این دفعه آقای ارسی درست میگویند . عناد و لجاجت بر اشتباه ملتی را به تاراج میدهد . مگر نه این که رهبر کینه توز ایران , این مردم را با کینه و لجاجت خود به روز سیاه نشانده ؟؟ اشتباهات و اصلاحات در عرصه سیاسی امری معمول است و تنها ابلهانی که از سیاست بیخبرند , طرفدار کینه توزی و بر باد دادن مصالح کشورند .
وقتی خوزستان را الاحواز می نویسی و گرگان و دشت را تورکمنستان می نامی معلوم است که شمشیر را از رو بسته ای و تصمیمت را برای دشمنی با ایران قطعی کرده ای پس ما هم تعارف را گنار گذاشته پته این به اصطلاح اصیل ترین قوم ایران را روی آب می ریزیم.
پیدا میشوند چگونه با فارس و ایرانی تاریخ مشترک می توانند داشته باشند؟! کرد و بلوچ تنها از نظر زبانی با فارسی رابطه دارند و آنهم بخاطر تحت تاثیر قرار گرفتن زبانشان از فارسی هنگام ورود به جغرافیای ایران است وگرنه بلوچی بیشتر به هندی و پنجابی شبیه است تا فارسی. آنچه کردی نامیده میشود لهجه ای شفاهی از زبان ایران قدیم است که کتابت نداشته برعکس فارسی که یک لهجه کتابی دارد و یک لهجه شفاهی. کرد تا زمان صفویه به ایلات وعشایر و چوپانها و مردمان ساده لوح و کسانیکه بدور از شهرها می زیستند گفته میشد و معنای قومی نداشت. جمعیتی که امروز اصطلاحا کرد نامیده میشود منشا قومی و زبانی و خواستگاه گوناگونی دارند. برخی ایرانیان بومی بوده اند که هنگام مهاجرت ایرانیان از عراق و غرب ترکیه به خراسان در زمان شکست ساسانیان در منطقه عراق باقی ماندند، بخش زیادی از آنها تا پیش از صفویه عربهای مهاجر یمن به عراق بودند که ایرانی زبان شدند که در بسیاری از کتب به نام قبایل عربی آنها اشاره شده، برخی ریشه یهودی دارند کما اینکه دانشمندان اسراییلی در این زمینه تحقیقات زیادی کرده و کردها و افغانها و بلوچها را از قبایل گمشده بنی اسراییل می دانند. برخی کردها بازمانده قبایلی هستند که با نادرشاه در حمله به هند همکاری کردند و بعد از بازگشت نادر با او به ایران آمدند و در نواحی مرز عثمانی ساکن شدند و حتی حکومت منطقه کردستان فعلی را مدتی دردست داشتند. شباهت در ظاهر و لباس و قیافه بین کرد و بلوچ وافغان مشخص است: شلوارهای گشاد پرچین، دماغ عقابی، چشمهای گود و با عرض معذرت قتل و کشتار به راحتی.نویسنده می گوید ایرانیان تاریخ اسطوره ای برای خود درست کرده اند که تحقیقات تازه جعلی بودن آنها را روز به روز مشخص تر میشود خوب برادرجان شما هم برای اینکه هویتی برای خود دست و پا کنید به شاخه ای از همین تاریخ آویزان شده اید و با مصادره ماد و نوروز و زرتشت می خواهید برای خود تاریخ سازی کنید! ما جعلی باشیم تاریخ و فرهنگ ربوده شده شما از ایران هم که باد هوا میشود.
از سر بی تاریخی خود را به ایران می چسبانیداما از سر طمع کاری و فرهنگ قبیله ای عشیره ایِ ماقبل شهرنشینی بدنبال جدا کردن گوشه ای از ایران هستید. کرد و بلوچ که تنها در زمان صفویه و قاجار نامشان در
مقایسه ایران با شوروی سابق اشتباه است. ایران کشور وسیعی بوده که در طول هزاره گذشته بخاطر از دست دادن حکومت ملی مورد تهاجم گروه های قومی مختلف از جمله ترک و کرد و بلوچ و عرب قرار گرفته و هر یک گوشه ای ساکن شده اند. در حالیکه روسیه 500 سال پیش در اطراف مسکو و کیف شکل گرفت و کم کم به اطراف گسترش یافت و سرزمینهای ملل دیگر را اشغال کردند. قفقاز را هم را در زمان قاجار اشغال کردند و بعد از فروپاشی ملتهای مختلف حاکمیت خود را بر سرزمینشان بازیافتند در حالیکه مثلا عراق در زمان ساسانیان، ایرانی و فارس زبان بودند و فارسی دری یا درباری زبان دربار تیسفون بود. عربها در زمان عمر به آنجا حمله کردند . کردها در زمان صفویه در کوهستانهای شمال عراق سر و کله شان پیدا شد با سطح فرهنگ بسیار پایین که الفاظ توهین آمیزی در بسیاری از کتب تاریخی درباره آنها بکار رفته است. حتی ترکیه تا زمان عثمانی اکثرا فارسی زبان بودند که در زمان عثمانی و آتاتورک یا کشتار شدند یا به همراه مسیحیان به بلکان تبعید شدند. پیش از زبان ترکی روزنامه فارسی در استانبول منتشر میشد!
هجوم کارگران کرد به شهرهای تاریخی ایران بیشتر از آنکه نشان ظلم باشد نشان از روحیه محبت و همدلی ایرانیان دارد. جایی که امروز کردستان نامیده میشود کی در طول تاریخ دارای رونق اقتصادی و صنعتی و کشاورزی بوده است که الان به آنها ظلم میشود؟ آن کوهستان بن بست در طول تاریخ هم رونقی نداشته. آنجا مناطق دور از دسترسی بوده که فقط به درد پنهان شدن افرادی سرکش و تمدن گریز و بعضا دزد و راهزن می خورده مثل الان کوهستان قندیل
نفت تنها در 50 سال اخیر به یک منبع جدی درامد برای دولتها تبدیل شده قبل از آن پیشرفت و رونق هر منطقه به همت و زحمتکشی مردم بستگی داشته. مردم کرمان و یزد وسط کویر از صدها سال پیش با دست خالی تنها با یک تیشه صدها حلقه چاه در عمق ده ها متری زمین حفر می کردند و با اتصال آنها به هم قنات درست می کردند و آب را از کیلومترها به شهر می آوردند و با همان آب اندک کشاورزی و باغ پسته و صنعت و قالی بافی و ترمه و حریر و باقلوا و پشمک تولید می کنند.درحالیکه درکردستان که از هر گوشه آن رودی جاری چه؟
آقایان پانفارس چون ازعلم و صنعت و تمدن وعلوم پیشرفته بشری، همچنین دست آورد های جامعه صنعتی چیزی ندارند، خود را با جوامع پیشرفته صنعتی دنیا مقایسه کنند، برای تسکین غم و اندوه و نا امیدی، پناه آورده اند به داستانهای بی پایه و خرافی آرش کمانگیر، رستم دستان،....تا هم سرمردم محنت زده جهنم ایران را گرم کنند، و هم خود را با چنین موعظه های خرافی و مردم فریب تسلی دهند. این است باصطلاح مهد و تمدن آقایان پانفارس که از آن دم میزنند. با ابراز تاسف پان ایرانیستهای خجالتی نیز چشم بسته در رکابشان سینه میزنند. اگر روشنفکرپانفارس اینست، وای بحال سیه فکرش! اگردانایان پانفارس چنین کسانی هستند، وای بحال جامعه فارس، و مردمی که خود را در دالانهای عصر پارینه سنگی استتار کرده، در رویای پوچ و مضحک غوطه ورند! اینان چون از رویا روئی با جهان معاصر و از صنعت و پیشرفت مدرن وا مانده اند،
درصدداند با سماجت تمام، ملل غیر فارس جغرافای موسوم به ایران را بزور سرنیزه و کشتار، با خود در منجلاب خرافات و فقر فرهنگی عهد بوق غرق کنند.اولا که هرگز اکثریت اذربایجان را در جدایی از ایران نمی تونید همراه خودتون بکنید در ثانی فرض محال بگیرید موفق بشید موشکهای ایران هیچکدوم از اون زیرساختها رو باقی نمیذاره حمامی از خون راه می اندازه شهرهای بدون زیر ساخت رو دوباره اروم میکنه وبرای مدتها اون مناطق تو فقر می مونه اما این اتفاق ها نمی افته چون مردم ایران عاقل تر از شما هستند راه ندادن مهاجر نشان از نژادپرستی شماست که به مهربونی ودل رحمی دیگر مردم ایران نیستید
اینکه پدر و پدربزرگ هدایت در دربار قاجار مشغول بوده اند دلیل بر ترک بودن وی نیست. جد او ملا زمان جعفر قلی خان در طبرستان بدنیا آمده. رضاقلی خان هدایت نیز در مازندران بدنیا آمده و پدر بزرگ صادق هدایت در شیراز زاده شده.
به راستی که جعل و واژگونه نگاری مسائل از تاریخی گرفته تا سیاست یکی از هنرهای بارز قشر به اصطلاح روشنفکر و قلم بدست جوامع تُرک تباری است. آقای محمّد ارسی هم یکی از این گونه قلم بدستها میباشد. سالهاست نوشته های احساسی فاقد واقعیّت گرایی ایشان را دنبال میکنم.
منافع کشور و حکومتهای ترکیه که اگر لازم باشد یک و نیم میلیون ارمنی را پاک سازی میکند، و 6 ملّت دیگر را در ترکیه نابود و خانه بودش میکند و نیم قرن است که ارتش ترکیه جنگی نا برابر را بر علیه مردمان کُرد، این صاحبان اصلی ترکیه امروز به راه انداخته و 50 هزار نفر را کشتار کرده است، این را صلح طلبی و اندیشه گری و سیاست ورزی مینامند،گردش و چرخشی که در سیاست خارجی حکومت اسلامگرای ترکیه رخ داد یک شکست مفتضحانه و در ماندگی در همهء عرصه ها بوده است. منافع تُرک تباری هیچگاه بر پایهء صلح و آشتی و بر اساس اندیشه گری و خردگرایی نبوده و نیست، بلکه پیوسته بر مبنای جنگ و خون و خون ریزی، و آفرینش بحران، و خدمتگزاری به سرمایه داری اروپا و آمریکا بوده است.
اگر جوامع و حکومتهای تُرک تباری از فهم بالای سیاسی و آشتی طلبی بر خوردارند، و از منافع ملّی ترکیه به شیوهء قانونمند ودمکراتیک شناخت دارند، چرا موضوع حساس مردم کُرد ساکن ترکیه را نزدیک به 50 سال حلّ نمیکنند ؟
مگر درگیری ارتش ترکیه با مبارزان کُرد سالانه 12% از درآمد سرانهء کشور ترکیه را بخود اختصاص نمیدهند، که بطور یقین این روزها درصدی بالاتر خواهد بود. و میرود که یکپارچگی و تمامیّت ارضی و ساختار شکنی را در ترکیه شامل شود و ورود ترکیه به اتحادیّهء اروپا را سد کرده و میکند !
مگر مسئلهء مردم کُرد موضوع و بحران اصلی حکومتها و مردم ترکیه در گذشته و امروز و فردا در عرصهء جهانی نبوده و نیست، اگر حکومتهای ترکیه از فهم سیاسی برخوردارند چرا آنرا به روش دمکراتیک و آشتی پذیری حلّ نمیکنند ؟ چون ارتش هنوز قادر هست جنبش مردم کُرد را درهم بشکند، امّا روزی خواهد رسید که حکومت و مردم ترکیه در مقابل مردم کُرد زانو بزنند، مانند در مقابل روسیه و اسرائیل و در عرصه های دیگر.
اگر حکومتها ومردم ترکیه از فهم بالای سیاسی و آشتی پذیری برخوردارند، چرا اوّل در ایجاد سپاه اسلام داعش نقش اساسی را داشتند و در کمک رسانی و پشتیبانی همه جانبه از آن کوتاهی نکردند، ولی امروز در فرودگاه و شهرهای بزرگ ترکیه به بمب گذاری مشغولند، که این نابسامانی و آنارشیسم امنیّت در ترکیه را بسیار متزلزل کرده و اقتصاد توریستی این کشور را فلج کرده است،
حکومت عدالت و توسعهء اسلامگرای ترکیه یک مافیای اقتصادی، دزدی و چپاول و خونریزی است که به تقلید از مافیای دینی و اقتصادی ولایت فقیه علی خامنه ای ساخته شده است، حکومت اسلامگرای ترکیه و نظام ولایت فقیه علی خامنه ای در جهت منافع تُرک تباری است و قلم بدستانی مانند محمد ارسی پرچم دار و عناصر تبلیغاتی این حکومتهای مافیایی تُرک گرا هستند،
اگر خود محمد ارسی هم از شناخت و نیک فکری برخوردار بودند، حکومتی مانند جمهوری اسلامی را به صلح و اشتی با اسرائیل تشویق نمیکردند.
شکست و پابوسی حکومت ترکیه را پیروزی و سمبل قرار دادن شایستهء جامعهء تُرک تباری است، جامعهء تُرک تباری هم کسانی را به عنوان روشنفکر و پیشوا می پذیرد که هنر واژگونه نگاری و جعل و دروغ مسائل از سوی آنها عظیم تر و نجومی تر باشد.
جالب این است که محمد ارسی روش این چنین واژگونه نگاری و جعل دروغ تُرک تباری را به رُخ ایرانیان میکشد و از جامعهء ایرانی سفارش میکند که دنباله رو این فرهنگ واژگونه نگاری تُرک تباری شوند و آنرا چراغ راه آیندهء خود قرار دهند.
واژه گونگی اندیشه مغولی در آنجاست که این مدعی نویسندگی در اینجا نمی گوید که ، صادق هدایت یک ترک قاجار است ، و سگ فرزند گرگ ، توتم و بت و خدای ترک و توران است . یعنی هر دو پارامتر این اندیشه فریبنده ، ترک و فرهنگ ترکی هستند ، و هدایت در غم زوال حکومت فاسد فتودالی وشاهزاده نشین قاجار ، به ماتم و زاری نشسته و بعد از معتادی و آوراه گی و بی وطنی ، همچون گرگی تنها در غربت ، خودکشی میکند . سعبد و خسرو و درویشیان و کسرایی و شاملو و علوی و فروغ . دیگران بعد از هدایت ، ستبل ادبیات خوشبیتاته مبارز ومردمی و اصیل ایرانی میشوند که موفق به سرنگونی نظام ارتجاعی شاهنشاهی برای همیشه میگردند . ضعف روشنفکر آذری ترک در آنجاست که بی خبر از اندیشه اجتماعی علمی در این سایت به موضوعاتی میپردازد مه ناتوان از معرفی آنست چون قبیله گرایی و ناسیونالیسم و شونیسم سپاراتیستی فقط خون و نژاد و زمین و سلف و شیر اسب را
این اصلن مهم نیست چه کسی کمک می کند و چه تعلق سیاسی و یا فکری دارد. ایرانگلوبال یگانه پرنسیبی که محکم به آن چنگ زده،است، جاری ساختن آزادی بیان است و از آن کوتاه نخواهد امد..در 13 سال گذشته سعی کرده ایم بالانسی در ا نعکاس نظرات ایجاد کنیم . آری ما به عقل خواننده باور داریم که خود انتخاب نماید.
با این حساب شکی نیست، خرج سایت بیشتر از درآمد آنست. و باید افسوس خورد که نیمی از درآمد را نیز پانها پرداخت میکنند و نه ایرانیان وطن دوست. شاید به این دلیل باشد که ایرانیان وطن دوست نمیخواهند سایتی را هزینه کنند که به فرهنگ و رسم و رسوم ملی آنها بیشترین توهینها و پرخاشها میشود. طبیعی یست در سایتی که لوایی 200 دلار و لاچین 250 یورو کمک مالی بآن میکنند نظرات و مقالات لوایی نیز هر هفته یک یا دو بار ظاهر شوند و برای مدت طولانی نیز با نیشخندش بریش ایرانیان بخندد.
این اقای ارسی ماموریت دارد اسرائیل را تبلیغ کند پیش کشیدن ترکیه یک بهانه است
جناب ارسی گرامی، بهتر بود سرمقاله را اینطور مینوشتید: درسی بزرگی که اردوقان گرفت و هنوز ما آنرا نگرفت ایم!
آقای اصفهانی
من به سهم خودم از مسؤولیت پذیری بی اندازه تحسین برانگیز شما سپاسگزارم. چه بنویسم که در خور این مقاله پربار و از سر تا پا فاکت و دلایل غیر قابل انکار باشد؟ صادقانه می گویم و قصد تعارف و تعریف ندارم.
پیروز باشید.
آقای کاوه جویا با سپاس از انتشار مقاله. میبینید که تیر آرش هر روز از کمان رها میشود.آنها که از تبار سیاهی و تباهی هستند هر لحظه تیر به قلبشان مینشیند.در جواب لاچین باید بگویم همانطور که هموطنان آذری ما که تاریخ خود را میدانند قابل مقایسه با پان ترکهای متوسل به جعل و دروغ نیستند امامزاده بیژن هم ربطی به آرش کمانگیر ندارد.شاید بعضی ها بت بپرستند به شما مربوط نیست.
خوب است، کیانوش رشیدی به این نوشته پاسخ روشنی دهد
و بدینسان و بعد از اینکه بیژن پسر گودرز, کیخسرو را نتها با پاشیدن آب بر گونه هایش بطور معجزه اسا بهوش در آورد پایه های ( امام زاده بیژن ) در مازندزان پی ریزی شد. ما هم اکنون شاهد تابلو عظیم « امام زاده سیّد بیژن» را در جاده شمال می توانیم ببینیم...
......................................................................................................................................................
«امامزاده سید بیژن» در شوخی و محاوره زیاد گفته و شنیده میشود؛ اما این، یک مزاح نیست، بلکه طبق مستندات سازمان اوقاف و امور خیریه، چنین امامزادهای با نامی ایرانی واقعا دارد. ( سایت تحلیل خبری عصر ایران ).......