حسن جداری هم از جامعه طبقاتی در 6 هزار سال قبل سخن گفته . نتیجه اینکه شما پان ترکهای غیرسیاسی ضد ایرانی ضدفارس از تاریخ بشر بی خبرید . و حالا از راه نرسیده خواهان تیکه ای از جگر زلیخا شده اید .
پاسخ سئوال شما در متن كامنت قبلى من موجود است مشكل قره باغ نه از بيست سال قبل بلكه از حدود ٩٥ سال قبل شروع شده در آن هنگام كه قره باغ با مشت آهنين استالين وعليرغم مخالفت ساكنين ٩٥ در صد ارمنى آن از ارمنستان كنده وبه جمهورى تازه تاسيس آذربايجان اهدا شد و نام آنرا جمهورى خودمختار قره باغ گذاشتند ودر حدود هفتاد سال تحت ديكتاتورى شوروى خواسته مردم كه همانا آزادى بود سركوب شد تا زمان فروپاشى حكومت شوروى با باز شدن فضاى سياسى مردم قره باغ هم خواسته خود را مانند ساير جمهورى هاى شوروى مطرح و آنرا در مجلس وقت به راى گذاشته با راى اكثريت قاطع نمايندگان مجلس بتصويب رساندند. پاسخ اين اقدام وخواسته دمكراتيك مردم را حكومت باكو با بمب وموشك وخمپاره داد و مردم قره باغ با تشكيل گروههاى مقاومت پاسخ دندانشكنى به سركوبگران دادند وبا چنگ ودندان به دفاع از سرزمينشان پرداختند وبا توجه به جمعيت ٢٠٠٠٠٠ نفرى،
قره باغ در برابر آذربايجان ٩ ميليون نفرى مقاومت قره باغ دوام چندانى نميتوانست داشته باشد وارتش ارمنستان بعنوان نيروى ظامن امنيت جمعيت ارمنى قره باغ وجهت پيشگيرى از قتل عام آنها توسط تركها كه در قتل عام كردن مردم تجربه وتبحر داشتند وارد درگيرى شدهاند اين داشناكى كه ميگوئيد حزبى سياسى و كم اثر با حدود ٣ در صدآرا مردم ارىنستان ميباشد و كمترين نقش را در آزادى قره باغ داشته. كل تاويخ تشكيل آذربايجان كمتر از صد سال وقره باغ از هزار سال قبل جزئى از ارمنستان بوده
متن ویدیو:
یک کتاب حدیث اس به مولانا معلوم اس سنن دار قطنی..نامش چیس؟ سنن دار قطنی..( یک جرعه چای)... پیش مولوی صاحب ها اس ای کتاب حدیث.. او مبارک نقل میکنه...جناب رسول الله ص به یک جایی بول کد..یک کسی ام ایمن نام داشت.. رسول خدا که دوباره مییایه ص.. ام ایمن برامد پالید که جناب رسول الله به کجا بول کرده.. سبحان الله بگوین برادران عزیز..بالاخره از بویش یا بوی عطر بول رسول الله ع.. عطر جناب رسول خدا ره بوی کرد و نوش جان کرد.. دوباره امد..گفت که یا رسول الله ص... گفت کجا بودی..گفت که بول معطر شما ره نوش جان کردم (نوش جانش) ببنین حدیث مستند که دار قطبی روایت میکنه...جناب رسول الله
جوامع بشری در طول 6 هزار سال گذشته، همواره جوامع طبقاتی بوده اند . در دورانهای باستانی که در سر زمین های مختلف، نظام های برده داری وجود داشتند ، جامعه به دو بخش متخاصم صاحبان برده و بر دگان تقسیم میشد . در چنین جوامعی، فرهنگ و ادبیات غالب، فرهنگ و ادبیات صاحبان برده بود . در دوران تسلط فئودالیسم نیز، فرهنگ غالب، همچنان فرهنگ طبقات حاکم فئودال بود. با آغاز رنسانس و ظهور سرمایه داری مدرن، - از قرن شانزدهم میلادی تا به امروز- در تمام کشورهای سرمایه داری ، فرهنگ و ادبیات غالب همانا فرهنگ و ادبیات بورژوازی بوده است. در جوامع طبقاتی امکان ندارد فرهنگ و ادبیات، رنگ طبقاتی نداشته باشد. فرهنگ امروزی اروپائی نیز بهیچوجه فرهنگ عمومی نبوده و متعلق به طبقات حاکم سرمایه دار می باشد. کسانی که وحود طبقات در جوامع کنونی و جنگ و کشمکش بین طبقات متخاصم اجتماعی
را نادیده می گیرند،اشتباه بزرگی مرتکب میشوند. در دورانی که رژیم خودکامه پهلوی بر سر کار بود ، از یک خانواده کارگری معلمی خردمند و دوست صمیمی کودکان دبستانی در دهات آذربایجان ، مقالات و داستانهای شیوا و پر خواننده ای نوشت و در زمینه فرهنگ و ادبیات توده ها و فرق فاحش آن با فرهنگ و ادبیات ارتجاعی که رژیم شاه مبلغ آن بود، مطالب سودمند مهمی به قلم آورد . یک پژوهشگر اجتماعی که منافع توده های محروم و زحمتکش را در نظر دارد ، ضروری است این مقالات و این داستانهای ارزشمند را خوانده و مفهوم مبارزه طبقاتی را از صمد بهرنگی، معلم روستا ها بیاموزد. در جامعه طبقاتی امکان ندارد فرهنگ و ادبیات بی طرف باشد و جنبه عمومی و همه خلقی داشته باشد. شما در نوشته تان از فرهنگ عمومی حرف میزنید فرهنگی که گویا متعلق به همه افراد و اعضای یک ملت مشخص می باشد . اما صمد بهرنگی در داسانها و مقالات پراکنده اش از دو فرهنگ متفاوت و متضاد در همان شهر تبریز درهمان آذربایجان و در کل ایران حرف میزد . فرهنگ کارگران و زحمتکشان و فرهنگ کارخانه داران و صاحبان ثروتهای باد آورده. این روز ها نویسندگان متعلق به طبقه بورژوا همه جا می کوشند تضاد آشتی ناپذیری را که در جامعه اسیر در چنگ رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بین سرمایه داران وصاحبان دارائی از یک طرف و کارگران و توده های محروم و زحمتکش از طرف دیگر وجود دارد، نادیده گرفته یا انکار کنند . صمد، این تضاد و خصومت طبقاتی را با عباراتی ساده در نوشته هایش بیان کرده و به مثابه یک نویسنده و متفکر انقلابی، راه چاره را که قیام توده های پابرهنه و فقیر علیه دشمنان طبقاتی می باشد ، به توده ها نشان میدهد . بی جهت نبود که صمد می گفت باید کینه طبقاتی را وارد ادبیات کودکان کرد. باید این امر را پذیرا باشیم که با تکرار عباراتی بی معنی نظیر آشتی طبقاتی، صلح و سازَ ش طبقاتی و فرهنگ مشترک ملی ، نمی توان در دنیای واقعی بین طبقات متخاصم ، آشتی و صلح بوجود آورد . کارخانه داران و سرمایه داران در بین همه ملت ها تنها با استثمار ملت خودی می توانند به زندگی اشرافی و انگلی خود، ادامه دهند . در جامعه کنونی که در چنگ رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی اسیر است ، کارگران و زحمتکشان ملت های مختلف ساکن ایران همه در معرض ستم بیرحمانه طبقاتی قرار دارند . در عین حال کارگران و زحمتکشان ملت های غیر فارس، از ستم ملی هم رنج میبرند و بار ستم مضاعفی را بر دوش می کشند . با در نظر گرفتن این واقعیت است که نیروهای انقلابی متعلق به همه ملتهای ساکن در ایران، باید قاطعانه علیه ستم ملی در تمام زمینه ها مبارزه کرده و حق تعیین سرنوشت ملل را بدون قید و شرط قبول کنند . اما مبارزه علیه ستم ملی به معنای آن نیست که تضاد آشتی ناپذیر طبقاتی بین کارگران و سرمایه داران ملت آذربایجان و یا هر ملت تحت ستم دیگری در ایران از یاد فراموش گردد. بهمین جهت نیز کمونیست ها در مساله ملی زیر پرچم بورژوازی خودی نمی روند و دارای خط مشی مستقل خود میباشند. گفته میشود در دنیای امروز دیگر حرف از انقلاب و سوسیالیسم و مبارزه طبقاتی نباید زد. دنیای امروز دنیای آشتی طبقاتی، دنیای فرهنگ های "عمومی" و دنیای همزیستی گرگ و میش است . در جواب باید گفت بشریت اگر در چنگ نظام های سرمایه داری همچنان اسیر باشد، آینده ای تاریک تر از دنیای پر تلاطم کنونی در انتظارش خواهد بود . فلاکت ها و سیاه روزیهای کنونی را، نظام های سرمایه داری و امپریالیستی، برای بشریت به ارمغان آورده است. به قول انگلس دوست وهمکار مارکس ، محصول و میوه دوام و بقای سرمایه داری، چیزی جز بربریت نیست.
وضعیت قرون وسطائی اسلام- ایرانیزم یا نمایش پان فارسیزم در ایران. نصفش در روز تولد کورش در کنار سنگ بنائی که گویا قبر کورش باشد و نصف دیگرش در کنار چاه جمکران در روز تولد امام زمان. یک عده هم در اروپا و آمریکا به تر ک ها و عرب ها خط و نشان میکشند. https://www.dropbox.com/s/letj0f9tr7avlls/%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A…
%AA%20%D9%BE%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%87%D8%A
7.jpg?dl=0
:) یک ویدیو از رستورانی که خانمها می رقصند گذاشته اینجا بنام همایش ایرانیان :)
خوب جمع بندی و قطنامه این همایش چه بود؟ و از طرف کدام نهاد ها این رقص طرح ریزی شده بود؟
جناب کاوه جویا، ازاینکه شما هم برای نجات ایران و ایرانی به انجام گفتمان میان نیروهای سیاسی رسیده اید، خوشحالم.
اما سئوالی دارم.
درپایان نوشته اید: " گفتمان شایسته برای دگرگونی در ایران، گفتمانی برانداز، دموکراتیک، لائیک و سوسیال است."
ودربخش براندازی نوشته اید: " رژیم جمهوری اسلامی در درازای 37 سال حاکمیت خود آشکار کرده که در کلیت خود دشمن منافع مردم ایران است."
سئوالم این است: بنظرشما اگرگفتمان میان نیروهای باورمند به آزادی و دمکراسی (حاکمیت ملی) بر محوریت تأمین منافع مردم (که من آن را منافع ملی مینامم) باشد، آیا با نظر و خواست شما مغایرت دارد؟
نمی دانم چرا ولی هرجا آدمکش و جانیت هست ایرانی هم هست، همین زنهایی که مشغول به رقص و پایکوبی هستند یا خودشان یا شوهرانشان در ارتش اسرائیل هستند و در کشتن و آواره کردن مردم فلسطین سهیم!!!
بدون شك رفسنجاني در حفظ رژيم نژاد پرست فارس آخوندي ، بر گردن شخص خامنه اي و إصلاح طلبان ( برادر تني افراط گرايان) حق مسلم دارد . خصوصا در انتساب خامنه اي در بحران پس از مرگ خميني ، با شگرد هاي خاص خودش ، از كله پا شدن اين رژيم جلوگيري كرد. و در سركوب ملت هاي ايران ، خصوصا هويت طلبان ملت ترك آزربايجان جنوبي ، همواره يار و ياور خامنه اي و دستگاه سركوب او بوده و هست .
ملت ما و رهبران هويت طلب ، بخوبي مي داند كه در مسير رهايى وطن اشغال شده توسط فارس ها ، در بين سران رژيم فارس حاكم و حتي اپوزيسيون هاي او ( نظير مجاهدين خلق فارس رجوي و پان ايرانيست ها و كمونيست ها ، و سلطنت طلبان مطرود و خائنين مجهول "آذري" ، هيچ فرقي وجود ندارد. و همه اين جرثومه هاي .... ، عليه خواسته هاي حق طلب ملت ما با هم اتحاد كامل دارند.
و اختلاف شان فقط در رسيدن به قدرت و حاكميت مي باشد.
و لذا عمق واقعي اين ننه من غريبم هاي رفسنجاني را در جا خالي كردن براي دايناسوري مثل جنتي ، در مجلس خمره گان ؟! رهبري ، بخوبي ديديم . و درك كرديم كه در سركوب ملت هاي أسير ايران ، همه شان از يك آخور تغذيه مي كنند. و فرقي باهم ندارند.
و صد البته رفسنجاني با جا خالي كردن براي فسيلي مثل جنتي ، درجه نفرت عوامي را كه در رأي گيري ها شركت كرده بودند. نسبت به خامنه اي و اطرافيانش افزون كرد. و با شگرد هاي موزيانه اش، خامنه اي و دارو دسته اش را يك قدم عقب راند.
و در نتيجه نفرت متقابل خامنه اي و همسفره اي هايش را از اين مردم بي نوا بيشتر نمود.و بايد منتظر باشيم تا ببينيم كه در جايي ديگر خامنه و دستگاه سركوب گر او ، زهرش را به همين مردمي بريزد كه با رأي خود، به رژيمش مشروعيت داده اند.و البته به جاي امثال جليلي و حسن كليد ساز را انتخاب كرده اند.
شخص بی نام،لطفا به چند سوال مشخص پاسخ بدهید واگر نتوانستید از تحقیق محقق تان بپرسید وجواب بدهید1نیروهای اشغالگر ارمنی در بیست درصد ازخاک کشور همسایه چه کارمیکنند2-سازمان ملل متحد در مورد جنک قره باغ چهار قطنامه صادر کرده ومتجاور را محکوم کرده از محققتان بپرسید این کشور متجاور کیست؟شخص بی نام عزیز ، نه عمق یازده کیلومتری خوجالی بلکه شوشا،خان کندی، آق دام، زنگیلان،فضولی، جبرائیل،لاچین، گلبجر وده ها شهر وروستای دیگر که در اشغال نیروهای متجاوز ارمنستان هستند جزو سرزمین ججمهوری آذربایجان هستند.بعد از بیست سال اشغال سرزمین آذربایجان توسط نیروهای متجاوز داشناک ارمنستان تا کنون،نه هیچ مرجع بین المللی ونه هیچ کشوری این اشغال را به رسمیت نه شناخته اند بلکه تجاوز ارمنستان به خاک آذربایجان را محکوم کرده اند.آقا ویا خانم محترم،کسی نا سزا ویا زبانم لال دشنام به مردم ارمنی نمیکند.
اگر امکان دارد لطفا خود شما غبار از چشم های زیبایتان بروبید وحقایق را آنطوریکه هست ببینید.من همانطور که در کامنت قبلی گفتم اصل استناد به منابع، مجامع ونهادهای بین المللی هستند نه گفته های اشخاصی بی طرف ویا با طرف.اگر قرار باشد که هر شخصی مانند"ارسن نظریان" دست به توجیه ومغالطه بزند از هر دره ای شخصی را برای توجیه گفته های خود برای سر پوش گذاشتن به فجایعی که نیروه ای داشناک ومتجاوز ارمنستان بر سر مردم بد بخت وسویل آذربایجان آورده اند دلیل خواهد آورد.
شخص بی نام عزیز،من با نوشته ها ومقالات آرسن نظریان از سالها پیش آشنا هستم.ایشان یک اولترا ناسیونالیست ارمنی است واین ناسیونالیسم افراطی چشمان این آقا را برای دیدن حقایق بسته است.از همین روی است که اوخود را به ندانم کاری میزند وهیچ گاه به منابع،مجامع ونهادهای بینالمللی رجوع نمیکند وهمیشه سعی در توجیه ومغلطه برای سر پوش گذاشتن به حقایق، خود را غرق میکند.تاس آقای ارسن نظریان از خیلی وقت ها پیش از پشت بام افتاده وصدایش را همه گان شنیده اند به جز اشخاصی مانند آقای اقبال اقبالی،خود شما هم مخیر هستید بشنوید ویا نشنوید.ایام به کامتان.
مسئولان و کاربران محترم سایت ایرانگلوبال ! اشخاصی با جا زدن خودشان بعنوان "فارس" ، "زاهدانی" و "سنی " با هدف تخریب و توهین به ملل ایران بخصوص تورکها و بلوچها و غیر مستقیم به فارس ها ، انگیزه ایی به غیر از تفرقه و نفرت ورزی و کینه جویی ندارند. این افراد با عدم درک و اگاهی فرهنگی- اجتماعی و نادانی در رشد و گسترش اختلافات بین تورکها ، فارسها ، بلوچها و غیره هستند.
این افراد ادعا میکنند که "فارسهای" سیستان و بلوچستان هستند ! ولی اصلا اینطور نیست ، ما بلوچها این اشخاص را با نام "زابلی" می شناسیم. یعنی ساکن شهر زابل امروزی. در ذیل سعی میکنم که هویت این اشخاص باصتلاح "فارس" را باز گو کنم.
اینکه ما امروز انها را زابلی خطاب می کنیم حقیقتا .... دوره گردی بودند که از استانهای دیگر منجمله خراسان و اطراف ان در زمان رضا شاه به ریگزار بلوچستان در زابل فعلی که قبلا منطقه حسین آباد بود کوچانده شدند تا بابت مشکلاتی که برای حکومت مرکزی آنوقت بوجود آورده بودند در این ریگستان تنبیه و هلاک شوند.
ما مردم بلوچ که مردمانی خدا دوست و مشهور به مهمان نوازی و عرف و اخلاق انسانی هستند این خدازدگان را مورد اکرام و احترام قرار دادند و برای اینکه تلف نشوند مشغولشان کردند در مزارع و امورات بنایی تا حداقل بتوانند زنده بمانند .و اما اینکه این کولی ها چطور رشد کردند و چطور اداره امور بلوچستان را در دست گرفتند و چطور برای خود تاریخ و هویتی بلوچستانی یا همان سیستانی ساختند بر می گردد به اینکه این کولی ها شیعه مذهب بودند وبا روی کار امدن دولت مذهبی و با چاپلوسی ملموسی مورد لطف حکومت شیعی مذهب خمینی قرار گرفتند وبدین سان مذهبی بودن و مذهبی شدن باعث شد تا اداره امور بلوچستان سنی بدست این جنایتکاران و نمک به حرامان بی افتد و امروز بجایی رسیده اند که بدون توجه به خواست و احترام به اراده و نظر مردم بلوچ جدا از اینکه همه چیز را سلب کردند و بردند نام بلوچستان را هم در نظر دارند حذف کنند .
سلام به همه ... راستش من باب تحقیق چند بار در مدیاهای فارسی زبان از جمله بی بی سی فارسی و صدای آمریکا به مقاله های آذربایجانی ستیز و ترک ستیز کامنت گذاشتم ولی منتشر نشدند .. ظاهرا ایران گلوبال تنها سایت فارسی زبانی است که به کامنتهایی که به ترک ستیزی و آذربایجانی ستیزی پاسخ میدهند نیز اجازه نشر میدهد . ظاهرا به همین دلیل هم هست که در سایت گویا لینک این سایت وجود ندارد ... از دیدگاه پان کردها و پان ارمنی ها و آریایی پرستان ، که در ضدیت با ترکها ، منافع مشترکی دارند فقط یک روایت از تاریخ وجود دارد ، ترکها آدم بده تاریخ و آنها آدم خوبه تاریخ و احیانا مظلوم واقع شده تاریخ هستند و لاغیر .. حال با نصیحت یا مستندات تاریخی نمیشود در مورد چیستی حقیقت آنها را آگاه ساخت .. تعمدی در کار است
سلام-سندآقای اقبالی یاسایت های روسی وپ کا کا.داشناک وبی بی سی یاهمشهری خودش تابناک است.
تورکی میگویندفلانی نی کنده یول وئرمیردیلئر،فلانی کدخودانین ائوین سوراخلیردی.فارسی اش میشود.فلانی رابه ده راه نمی دادندفلانی منزل کدخدارامیجست.حال شده کارآقای اقبالی.بالاخره می گرده ازیک گوشه ایی یک خبرضدتورکی پیدامیکنه تا خودراراضی کنه.
اگرسیدعلی هم ولایتی مابودمثل رضاشاه پس ازسی سال لاقل دستورمیدادزبان تاجیکی رابه تورکی تبدیل کنند.
آنوقت شماتشریف میبردیدیک جایی برای خودایران بزرگ کورشی درست میکردید.
من نمیدانم این آقای اقبلی برای چی وبرای کی مبارزه میکنه.اگرکسی فهمیدلطفا برای ما شرح بفرماید.
کمبودهای درونی وعقده گشایی ایشان کی تمام میشود،خدامیداند.
دوستی دارم بچه مازندران (چالوس) وکارشناس اداره کشاورزی بود وهم اکنون نیزدرزمینه های بهبودتولیدات کشاورزی با وزارت کشاورزی همکاری دارد.ایشان میگوید،
ما ریشه پاکستانی داریم.ومادربزرگم سیدخانم است وخودش هم البته سیداست .وافتخارهم میکند،که ریشه درپاکستان دارند.البته پاکستان ازسرزمین های هندقدیم است .این آقای اقبالی بااینکه همه عالم وآدم میگویندکه این هاهندی وهمشهری خمینی هستند.
نمی دانم چرا انکارمیکند.وخودراصاحب ایران دانسته وتورکان ایران راکه صاحب اصلی ایرانند،مهمان دانسته واین همه برعلیه آنها موضع ضدیت میگیرد.
انگلیس وقتی پایش ازهندوستان کوتاه شد،تعدادی راباخودواردایران کرده واین ها بافرافکنی این همه برایرانی بودن خود اصراردارند.
نکنداین هم ازسیاست های استعماری انگلیس بوده واست.
دراین موردمحققان بایدبیشترنیروصرف کنند،تاریشه این دگرستیزی رابیابند.
از کجا معلوم با هم ولایتی شما پاسدار محصن رضائی ملاقات نداشته و این سید علی هم ولایتی خالص و مخلص‌ما نیست نصفش مشهدی است ولیپاسادر محسن رضائی همشهری خاصو مخلص جنابعالی است
اولاً تُف به شرافت نداشته ی دولتمردان ترک وشرکتهای ترک نامبرده شده.
دوماً تُف به شرافت نداشته ی دولتمردان جمهوری اسلامی حاکم برایران.
سوماً تُف به شرافت نداشته ی زنان و مردان داعشی و طالبانی وحزب الهی تازیپرست و عزیز مصر و عزیزعثمانی وعزیز روسی که علناً هرکجا نامی از پتیاره های عثمانی و اسلامی وروسی می رود خودرا از بالا تا پایین و از پایین تا بالا، جر می دهند .این روزها گویا خیانت به ملت و مملکت مثل (...کشی)و(...کشی)و(...کشی)که تبدیل به شغل کش رفته شریفی برای آخوندها و حزب الهی ها شده ، شغل پَرافتخاری هم برای پان ها شده است. با لغت هرزه ی سیاسی آشنائید؟
سلام وعرض ادب،هممون هر موقع مقالات وبیشتر نظرات را میخونیم اینکه بیشتر به همدیگر ایراد میگیرند وهمدیگررا متهم میکنیم ،واین کینه ونفرت را بیشتر وما همسایگان ابدی بیشتر ازهم دور میشویم،مگر ما همسایگان ابدی وابدی همدیگر نیستیم،ومگر پیشرفت ویسرفت یکی بر دیگری اثر نمیگذارد،مگر ناامنی به هر طرف مقابل اثر نمیگذارد،پس بیام بیشتر از مزایای زبانی سرزمینی تاریخی فرهنگی همدیگر بگوییم،یا حداقل به تمام داشتههای خودمان افتخارکنیم،وباز بهترنیست تمام اختلافاتمان را بسپاریم به دست قوانین بین المللی،ومراجه کنیم به رای مستقیم مردم مناطقه مربوطه،ومن تمام مزیتهای همسایه ابدیم را ارج مینهم،وفریاد میزنم یاشاسین اذربایجان ،یاشاسین کردستان،یاشاسین عرب،یاشاسین بلوچ،یاشاسین قشقایی،یاشاسین ترکمن،ویاشاسین،دیگر همسایگان،وزنده باد حل تمامی اختلافات ازطریق بین اللمل وحقوق بشری،وزنده باد رای مردم برایاختلافها،
خطاب به شاکر ! لازم نکرده از طرف بلوچها سخن پراکنی کنی ، که گویا بلوچها با تورک ها خوب نیستند. بلوچها با تمام ملل ساکن در جغرافیای ایران (تورک، کرد، فارس ، عرب و غیره) با احترام متقابل برخورد میکنند.
تو چنانکه از نامت پیداست اصلا بلوچ نیستی ، تورک ها اگر هم به بلوچستان بیایند، خوش امدند - مهمان هستند. گرچه تعداد زیادی از مردم تورک در بلوچستان سالهاست که کار و زندگی میکنند.
هيچ سازمانى حق تعين سرنوشت مردم قره باغ را نديده نگرفته ونميگيرد وانسانها آزاد متولد شدند وبايد آزادانه نسبت به سرنوشت خود وكشورشان تصميم گيرى كنند وفشار وزور وسركوب در دراز مدت اثر خود را از دست ميدهد همانطور كه ديديم استالين به زرو و عليرغم ميل باطنى مردم قره باغ اين منطقه را از ارمنستان كند و به آذربايجان داد ونتيجه آن را امروز ميبينيم هيچ نيروى نظامى در بلند مدت نميتواند خواست خود را بر مردم بومى تحميل كند. ابر قدرتى چون امريكا نهايتاً حريف مردم بومى ويتنام نشد شجاعت واراده مردم قره باغ كمتر از ويتنامى ها نيست وآنها اراده كرده اند آزاد زندگى كنند خريد هاى ميلياردى اصلحه كمكى به آذربايجان نميكند جز بالا بردن تلفات هر دو طرف ولى اينكه كسى فكر كند از طريق نظامى مردم قره باغ را شكست داده وقلمرو ابا اجداديشان را تصرف ميكند يا ساده لوح است يا دروغگو وفريبكار
شما از مرحله پرتى ونميدانى اجساد كشته شده هاى خوجالى در منطقه تحت نفوذ آذربايجان پيدا شدند ونه در خود خوجالى كه به تصرف ارمنى ها در آمده بود منطق ميگويد اگر ارمنى ها قصد كشتن اين بينوايان بيگناه را داشتند در همان خوجالى آنها را كشته اجسادشان را سر به نيست ميكردند ودليلى نداشت آنها را از دالان امن به قلمرو تحت كنترل نيروهاى آذرى هدايت كنند وبعد خود را به عمق ١١ كيلومترى مواضع آذربايجان رسانده و دست به جنايتى بزنند كه فقط زيبنده پانتركهاى ضد بشر است مگر اينكه منطق پانتركها چيز ديگرى بگويد. البته شرط اصلى درك اين موضوع براى شما تحقيق از منابع بيطرف در مورد محل كشف اجساد و١١ كيلومترى پشت مواضع نيروهاى آذربايجانى در آن منقطع زمانى است.اگر واقعاً دنبال حقيقت باشيد در غير اينصورت ميتوانيد كماكان چشمهايتان را بسته و ناسزا نثار ارمنى ها كنيد وتحقيق محقيق نمنه دى
من نمیدونم ترکهایی که اینجا پیام مینویسند دنبال چی هستند . چه پیوندی میان ما سنی ها و تورک های رافضی هست نه فارس ها و نه بلوچ ها در سیستان و بلوچستان با تورک ها رابطه خوبی ندارند که هیچ تورک ها اگر پایشان را اینجا بگذارند ....
یه نصیحت هم به تورکها میکنم "ببینید اگر گیرتون بیاریم ...."لطفا برید اویزون یک استان دیگه بشوید سیستان و بلوچستان مال فارسها و و قسمتی هم مال بلوچ ها است نه تورکها به شما هم هیچ مربوط نیست
ادامه:
ایجاد «فرهنگ فدراتیو» در ایران ، که پایه ی فرهنگ مشترک قرار بگیرد، برای صلح و همزیستی، ایجاد « اتحادیه ی منطقه ای» مثلا به نام« خاورمیانه» یا غیره ، مانند اتحادیه اروپا، میتوانند ما در راه ساختن جوامع خود جهت « صلح و همزیستی و اتحاد یا استقلال» راهگشا باشند.
دین ستیزی و دگر ستیزی ، آریاگرایی و غیره مشکل ما را حل نمیکنند. جامعه ایران و خاورمیانه نیاز به ایجاد « شرایط آزادی و برابری» و ساختن داوطلبانه ی زندگی مشترک صلح آمیز دارد.
اگر لازم است در جامعه ی ما « قدرت» نوینی ساخته شود این قدرت ضروریست « مشترک و عمومی» باشد. همینطور در منطقه.
اکنون کسی زیر بار تک قدرتی و تبعیض نمی رود. کوبیدن بر این طبل ما را متلاشی میکند.
منظور اعراب مسلمان از مراحل تاریخی "عصر حجر" و دوره " ماقبل تاریخ " چیست ؟ زمان رونق فرهنگ اسطوره ای در شرق و غرب کی بوده و چقدر طول کشید ؟ آیا عصر و فرهنگ افسانه سازی شرق همان دوره اسطوره سازی غرب بوده ؟. آیا فردوسی با اشعار اسطوره ای هومر آشنا بود که شروع به نوشتن کتاب شعر حماسی تاریخی شاهنامه نمود ؟
هومر چون فردوسی است.
امروزه ادعا میشود که اگر شعر هومر در 2800 سال پیش نبود انسان غربی هنوز در بربریت میزیست .اگر در قرن بیست، تئوری همه جا راهنمای عمل بود ، برای یونانیهای باستان ، شعر مشعلدار راه و سرنوشت شد . سرانجام آنان دست از آدمکشی و آدم ربایی ، توطئه و سوء قصد برداشتند و بجای جنگ و خونریزی در میدانهای نبرد ، به ورزشگاهها پا گشودند و در بازیهای المپیک شرکت کردند و از خرافات و سحر و جادو ، گریه و ماتم ،دست برداشتند و به سراغ شعر و آواز و رقص رفتند و به تئاترها وارد شدند ، جنگ و انتقام را به نمایش درآوردند و به حال و روزگار آن گریستند و سپس آنرا به طنز کشیدند و در آن باره خنده سر دادند و این افکار و احساسات را بشکل شعر و داستان و نمایشنامه به نسلهای بعدی منتقل نمودند تا شاید برای آنها درسی شود برای ابدیت !
هومر،شاعر یونانی 800 سال پیش از میلاد از میان صدها اسطوره و افسانه و حماسه قهرمانی یونانی ، دو داستان تاریخی الیاس و ادیسه را بصورت شعر بلند روایتی درآورد . مورخین غرب تاریخ فرهنگ یونان را 4000 سال و تاریخ فرهنگ سومری را 5000 سال حدس میزنند . محاصره و تسخیر شهر ترویا در غرب آسیای صغیر و در ترکیه امروزی حدود 1200 سال پیش از میلاد اتفاق افتاد و هومر 4 قرن بعد یعنی در قرن هشتم پیش از میلاد آن جنگ تاریخی میان یونانیها و ترویایی ها را در دو کتاب شعر بلند حماسی خود یعنی در کتاب های الیاس و ادیسه بصورت شعر روایتی درآورد .
هومر در نیمه دوم قرن هشتم پیش از میلاد زندگی نمود . دو اثر او در آغاز ادبیات یونان و سنت حماسه سرایی قهرمانی غرب قرار دارند . او در آغاز شعر اروپا قرار دارد گرچه وی متولد شهر ازمیر یا سمیرنا درغرب ترکیه امروزی است .
دو کتاب هومر حاوی 28000 شعر هگزامتری هستند . کتاب الیاس قدیمی ترین کتاب شعر ادبیات مغرب زمین است . این کتاب با زبانی فوق العاده شاعرانه دارای 16000 بیت شعر است . 24 سرود این کتاب پیرامون خشم آشیل ؛ قهرمان ملی و ایده آل یونان باستان است . اشعار این کتاب به محاصره 10 ساله شهر ترویا ازطرف یونانیان در غرب آسیای صغیر آنزمان و مستعمره نشین یونان میپردازد . حوادث 50 روز آخرمحاصره ترویا در این کتاب بصورت شعر در آمده .
زبان هنری این کتاب دارای عناصر لهجه ایونی-اولیشی میباشد . تسلط انسان بر خود در این کتاب بالاترین شکل رفتار مطلوب انسانی و رفتار صحیح در مقابل خدایان مورد اعتقاد آنزمان است . الیاس عنوان این کتاب از ایلیون گرفته شده که نام پیشین شهر ترویا در 1200 سال پیش از میلاد بوده . طبق اشعار آمده در این کتاب مبارزه دو ملت غربی یونانی و شرقی ترویایی در آنزمان مبارزه دو دسته و گروه از خدایان عهد کهن است که ازاین دو طرف جنگ حمایت میکردند و سرانجام خدایان غرب یونانی بر خدایان شرق ترویایی پیروز میشوند .
هومر را میتوان آغاز ادبیات کتبی و در پایان شعر شفاهی یونانی بشمار آورد . اشعار او ناشی از واقعیات مستقیم ، طبیعی و جهانبینی واقعی آنزمان یونان هستند . غیر از دو کتاب مشهور فوق به هومر حدود 6 کتاب نظم و نثر دیگر را نیز نسبت میدهند . اهمیت نظری و تئوریک آثار هومر درآنجاست که نه تنها ورژیل و هوراز بلکه ارسطو نیز در کتاب بوتیقای خود پیرامون هنر شعر سرایی از او کمک گرفته است .
کتاب شعر ادیسه جوانتر از کتاب الیاس است که با لهجه ایونی سروده شده . این کتاب را دومین سند آغاز ادبیات غرب بشمار می آورند . ادیسه از نظر زبانی مدرن تر از کتاب الیاس است . 12200 شعر هگزامتری آن به صورت 26 فصل ، ماجرای سفرهای پر رنج و درد ادیسه و بازگشت وی به وطن نزد همسرش است.روایت شرح 40 روز آخر جنگ ترویا در این کتاب ضبط شده اند . کشتی شکستگی ادیسه در حین بازگشت به وطن در دریای مدیترانه ماجرای غم انگیز دیگر این کتاب است .
قدم اول اینست که پان ترکیسم کلمات فارس و ایرانی را از فرهنگ راسیستی ضد انسانی خود حذف کند . بعد ما حریف تجزیه طلبان آذری خواهیم شد و به محض ورود به ایران ، بعد از یک آزمایش ژنتیکی آنان را تحویل معولستان و اسکیموهای سیبریه خواهیم داد تا در کنار اجدادخود راحت و مفتخر زندگی کنند و دیگر مجبور نباشند در این سایت خون خودرا کثیف کنند و دچار افسردگی و فشار خون و سکته قلبی گردند . ترک به ترکستان ! ایران فقط خانه اقوام اصیل ایرانی است . زبان و فرهنگ پارسی هژمونی فرهنگ ایرانی را هدایت میکند . قفقاز و آسیای صغیر و فلات ایران هیچگاه ماوای ترک نبوده و اینها برای دامپروری و زندگی ایلی کوچی از شرق آسیای میانه در مرز چین و ماچین وارد خاورمیانه شده اند که باید در دراز مدت آسیمیله گردند .
شجاعت آقای کاظم آذری سیسی درپاس داشت فرهنگ و منابع ایران زمین آنهم در بین خیل تمساحان مرتجع قشری وتازیپرستان و ایران ستیزان قابل تحسین است.نه چون...---------------بماند!
جامعه ی بشری در روی زمین در عین حال که هر نقطه اش ، هر قشر اجتماعی اش ، فرهنگ خاص خود را دارد، و سیستم برده داری نوین روی زمین حاکم است، دارای اشتراکات فرهنگی یا عمومی نیز هست که اصطلاحاً به آن «فرهنگ بشری» گویند. از سند های آن « حقوق بشر»، «تمدن بشری» و غیره را میتوان ملاحظه کرد.
اروپا از کشور ها و جوامع مختلف، با اقشار اجتماعی گوناگون، تشکیل شده ولی دارای فرهنگ و تمدن عمومی نیز هست که به آن « فرهنگ اروپایی» گویند. کم و بیش در لایه های اجتمایی مختلف می بینیم.
در یک کشور و جامعه پدیده های « عام و خاص» در کنار همدیگر جاری اند. و در شرایط « آزادی و برابری» این فنومنهای عام و عمومی و مشترک « گسترش یافته و ایجاد» میشوند.
به بهانه ی پدیده های خاص نمی توان پدیده های عام را ندیده گرفت.
هرچند پدیده های عام در شرایط «عدم آزادی و برابری » بسیار ضعیف اند و برعکس فنومنهای ویژه و خاص بسیار قوی.
برای گسترش و ایجاد و باروری فرهنگ و تمدن مشترک، شرایط « آزادی و برابری» ضروریست و بدون آن نمی توان این پدیده را به وجود آورد و بهره مند شد.
در جامعه ی ایران، عموما فرهنگی که نتیجه ی شرکت آزادانه و داوطلبانه ی همه ی مردمان مختلف آن باشد، به دلیل وجود استبداد و دیکتاتوری ، و سلطه ی پدیده ی «یک فرهنگی» ، شکل نگرفته است. و جامعه به همین سبب در آستانه ی تلاشی ست.
اگر میخواهیم متلاشی نشویم و از بین نرویم لازم است این «شرایط آزادی و برابری» را فراهم کنیم. اشتراکات عمومی ضعیف کنونی در برابر تبعیض و نابرابری غیرقابل تحمل مارا نجات نمی دهد و تأکید برآن و باز ندیده گرفتن تبعیض و نابرابری، جامعه را بیش از پیش به قهقرا می برد.
جامعه ایران از نظر شرایط اجتماعی در آستانه ی « دگرگونی دموکراتیک» قرار دارد و نه « انقلاب سوسیالیستی».
هر چند با وجود « شرایط آزادی و برابری» همه میتوانند برای اهداف سیاسی-اجتماعی خود مسالمت آمیز تلاش کنند و نقش خود را در ساختن زندگی بهتر ایفا نمایند.
برافتادن سیستم برده داری نوین جهانی امری جهانی ست و نه کشوری. بشری ست و نه ملی. نخست لازم است پیشرفته ترین قاره و قاره ها و جوامع بشری این زنجیر را پاره کنند و راه ساختن درستش را بیابند تا بتوان در مورد جهان عقب مانده ی سوم حرفی زد. تئوریهای گذشته نتنها مشکلی را حل نمکنند بل به مشکلات نیز میافزایند. و عملا دیدیم چه بلایی سر جانفشانی های بخشی از بشریت آمد.
با عرض معذرت باید بخدمت جداری بزرگوار گویم که آن تقصیم بندی قدیمی دیگر وجود ندارد، یعنی جای پرولتاریات( کارگران) را روبوتها گرفته است در اصل کار تولید بعهدۀ آنهاست، درعوض خیلی ازانسانها در ادارجات، در بیمارستانها،در هتلها و..... با کارهای خدماتی مشغولند.واما مشکل ما در ایران وتاثیر نوشته ها و قلم زیبای شماها ! باید بخدمتتان عرض کنم شصت در صد ملل ایران بطریق این تبار پرستان در دوران شاه و شیخ بصورت خیلی پرمتیو متوهم و نژادپرست شده اند که این پدیدۀ بسیار مخرب در ایران مثل ترموز وعامل بلوک عمل می کند. بقول ائلیار عزیز، تا این بلوک نشکند تا این مقدسات ساختگی بیرحمانه و بیطرفانه مورد بحث قرار نگیرد، هیچ کار نیکی در ایران انجام نخواهد شد.این قلم آتشین باید قلب نقطۀ بلوک ونژادپرستی را در ایران هدف بگیرد، تا فضا باز شود پارتناها باهم دیالگ داشته باشند.برای رسید به هدف تمامی توانائیها احتیاج هست
ارزو کنیم که دیگر ناکامی عشقی بوجود نیاید ونسل جوان ارمنی و ترک بتوانند با هم زندگی مشترک داشته باشند ..همین گونه شاهد زندگی عشاق مشترک کرد و ترک و عرب و کرد و ترک و یونانی و عرب و یهود و خلاصه زندگی مسالمت امیز پیروان کفر و اهل دین باشیم .
اگر اشکی در چشم دارید بخاطر یک زن اسیر در بند رژیم ددمنش بریزید و فریاد اعتراض بلند کنید سکوت شما تائید ظلم و ستم رژیم است
در سکوت رسانه‌ها و گروه‌های حقوق بشری فارس زبان، گروه‌های حقوق بشری آزربایجان از جمله جمعیت حقوق بشر ارک خبر دستگیری سهیلا کارگر را به سازمان ملل و احمد شهید گزارش کرده و در حال تهیه گزارش کامل از وضعیت ایشان میباشد.
سهیلا کارگر روز یکشنبه برابر با بیست و شش اردیبهشت از سوی ماموران اطلاعاتی در قزوین بازداشت و به زندان اوین انتقال یافته است.
یک منبع مطلع در این خصوص گفت، سهیلا کارگر به هنگام بازداشت از سوی ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفته و سپس به دستهایش دستبند زده شده و با دستبند از منزل خارج گردیده است.
ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ضمن ورود غیرقانونی به منزل این فعال، با بهم زدن اسباب خانه، لب تاپ و موبایل و فلش و سی دی ها و کتاب ها را نیز با
ها را نیز با خود برده‌اند.
لازم به ذکر است که سهیلا کارگر کارشناس ارشد مهندسی کامپیوتر میباشد و در انتخابات اخیر مجلس ازحوزه انتخابیه قزوین برای کاندیداتوری مجلس ثبت نام کرده بود که کاندیداتوری وی مورد صلاحیت قرار نگرفت.
چه کسی بین داعشی مسلمان سنی مذهب،القاعده و طالبان و بوکوحرام ووهابی مسلمان سنی مذهب،بوزقورد ترک مسلمان اخوان المسلمی،پانترک مسلمان شیعه مذهب،حزب الهی مسلمان شیعه مذهب، و تمامی وحوش مسلمان سنی و شیعه اعم از روشنگر دینی و اسلام ناب محمدی و اسلام رحمانی و ...و...تمایز قائل است.زبانشان لال باد.
آن قول رفتن ات از اینجا و باز کزدن سایت مغولی به کجا رسید ؟ توبه گرگ فقط مرگ است . راسیسم برای شما نوعی خود درمانی است در فرنگستان و یانکیستان . هدف امثال شما نه آزادی و مبارزه با دیکتاتوری آخوندی ، بلکه توهین و تهمت به مردم ایران و کرد و ارمنی است .
درست زمانی که امریکا از ترکیه تقاضای نیروی بیشتر برای مقابل با داعش را کرده سایت روسی همکار رژیم ایران و سوریه این خبر را پخش کرده .راستی آقای اقبالی رهبر طالبان برادر بزرگ داعش هفته قبل در ایران تشریف داشت آنهم برای معالجه « ملا منصور » و هنگام باز گشت از ایران مرکز تروریزم جهانی بمباران و کشته شد .
خسلام وعرض ادب،خوشحالم از نوشته های افراد مثل ناصر نژاد پرست که باعث اتحاد برق اسای تورکان ازری میشود....یاشاسین اذربایجان وهر سانتیمتر مربع از سرزمینش
ببینید این فرزندان اهورا و کوروش و داریوش از جمله آقای کاوه جویا و اقبال اقبالی ماهها آدرس عوضی به مردم دادند که داعش توسط ترکیه و ردوغان اداره میشود ولی حالا که رهبر طالبان از ایران سر در آورده و برای معالجه به ایران تشریف فرما شده بود « ملا منصور » و هنگام بازگشت از ایران توسط امریکا کشته شده هیچ کدام از این حضرات هیچ خبری در این مورد پخش نمی کنند وای اگر این ملا منصور پایش به ترکیه رسیده بود حتما این حضرات خواهان بمباران اتمی ترکیه میشدند . حضرات ما از اولش هم گفتیم که تمامی این گروه های جنایت کار را دولت ایران و فرزندان داریوش و کوروش میپرورانند و همه اینها بعد از روی کار آمدن خمینی ایرانی پا گرفته اند .
آقای لوائی « اللره ساغلیق » دست درد نکند . هم داستان اصلی و کرم را خوانده ام و هم اپرای اصلی و کرم در چندین اجرای مختلف دیده ام و هم فیلمش را چندین بار دیده ام ولی نوشته ایضاحی جنابعالی برایم خیلی جالب بود .آدرس اپرای فیلم https://www.youtube.com/watch?v=Miv-0g6H9Ro
این ناامنی ها در بلوچستان بیشتر به دلیل قاچاق مواد مخدر و انتقام گیری های قومی و طایفه ای اتفاق می افته چه ربطی به حق تعیین سرنوشت داره کمی واقع بین باشید لطفا
آقای سامان.... لوئی پاستور سخن معروفی دارد که می گوید (( قبل از اینکه وارد آزمایشگاه بشوم, اول باور های شخصی و دینی ام را در رخت آویز بیرون آزمایشگاه , آویزان می کنم و بعد وارد آزمایشگاه می شوم )).متاسفانه مقاله های که تا اندازه ای بعد سیاسی و تاریخی دارد و توسط اکثر ایرانیان نوشته می شود , اول نتیجه گیری شده هستند و بعد مقاله را نسبت به همان نتیجه گیری می نویسند..در صورتی که آخرین مرحله یک تحقیق علمی همان نتیجه گیری کلی است...
سلام وعرض ادب،الان بیشتر فعالیتها جهانی شده یادرحال جهانی شدن است وگرنه در میان مدت ودراز مدت محکوم به فناست،ودودوران تبادل است تبادل اقتصادی تبادل فرهنگی تبادل گردشگری تبادل علمی وهزاران تبادل دیگر،ودراین تبادل باید مزیتهای نسبی را باید داشت وهمیشه رقابت تگاتنگ است،والا رفتنی میشود،وتبادل هم اگر بصورت ازادانه باشد ونه تحمیلی همیشه به نفع مصرف کننده تمام میشود چون مصرف کننده درفضای ازاد وبدوت تحمیل تبادل وبدون تاثیرات حاشیه ای حق انتخاب دارد وطبیعی است هرکدام برایش سازنده واقتصادی وراحتتر باشد را انتخاب میکنند،ولی دراین تبادلات اگر برای هرنوعی سوبسید وجود داشته باشد هر نوع سوبسیدی ،سوبسید اقتصادی،فرهنگی ...محکوم به شکست خواهد شد،وتبادل به نفع مصرف کننده ،به نفع صلح جهانی به نفع محیط زیست ...تمام خواهد شد
حسن جداری هم از جامعه طبقاتی در 6 هزار سال قبل سخن گفته . نتیجه اینکه شما پان ترکهای غیرسیاسی ضد ایرانی ضدفارس از تاریخ بشر بی خبرید . و حالا از راه نرسیده خواهان تیکه ای از جگر زلیخا شده اید .
پاسخ سئوال شما در متن كامنت قبلى من موجود است مشكل قره باغ نه از بيست سال قبل بلكه از حدود ٩٥ سال قبل شروع شده در آن هنگام كه قره باغ با مشت آهنين استالين وعليرغم مخالفت ساكنين ٩٥ در صد ارمنى آن از ارمنستان كنده وبه جمهورى تازه تاسيس آذربايجان اهدا شد و نام آنرا جمهورى خودمختار قره باغ گذاشتند ودر حدود هفتاد سال تحت ديكتاتورى شوروى خواسته مردم كه همانا آزادى بود سركوب شد تا زمان فروپاشى حكومت شوروى با باز شدن فضاى سياسى مردم قره باغ هم خواسته خود را مانند ساير جمهورى هاى شوروى مطرح و آنرا در مجلس وقت به راى گذاشته با راى اكثريت قاطع نمايندگان مجلس بتصويب رساندند. پاسخ اين اقدام وخواسته دمكراتيك مردم را حكومت باكو با بمب وموشك وخمپاره داد و مردم قره باغ با تشكيل گروههاى مقاومت پاسخ دندانشكنى به سركوبگران دادند وبا چنگ ودندان به دفاع از سرزمينشان پرداختند وبا توجه به جمعيت ٢٠٠٠٠٠ نفرى،
قره باغ در برابر آذربايجان ٩ ميليون نفرى مقاومت قره باغ دوام چندانى نميتوانست داشته باشد وارتش ارمنستان بعنوان نيروى ظامن امنيت جمعيت ارمنى قره باغ وجهت پيشگيرى از قتل عام آنها توسط تركها كه در قتل عام كردن مردم تجربه وتبحر داشتند وارد درگيرى شدهاند اين داشناكى كه ميگوئيد حزبى سياسى و كم اثر با حدود ٣ در صدآرا مردم ارىنستان ميباشد و كمترين نقش را در آزادى قره باغ داشته. كل تاويخ تشكيل آذربايجان كمتر از صد سال وقره باغ از هزار سال قبل جزئى از ارمنستان بودهمتن ویدیو:
یک کتاب حدیث اس به مولانا معلوم اس سنن دار قطنی..نامش چیس؟ سنن دار قطنی..( یک جرعه چای)... پیش مولوی صاحب ها اس ای کتاب حدیث.. او مبارک نقل میکنه...جناب رسول الله ص به یک جایی بول کد..یک کسی ام ایمن نام داشت.. رسول خدا که دوباره مییایه ص.. ام ایمن برامد پالید که جناب رسول الله به کجا بول کرده.. سبحان الله بگوین برادران عزیز..بالاخره از بویش یا بوی عطر بول رسول الله ع.. عطر جناب رسول خدا ره بوی کرد و نوش جان کرد.. دوباره امد..گفت که یا رسول الله ص... گفت کجا بودی..گفت که بول معطر شما ره نوش جان کردم (نوش جانش) ببنین حدیث مستند که دار قطبی روایت میکنه...جناب رسول الله
جوامع بشری در طول 6 هزار سال گذشته، همواره جوامع طبقاتی بوده اند . در دورانهای باستانی که در سر زمین های مختلف، نظام های برده داری وجود داشتند ، جامعه به دو بخش متخاصم صاحبان برده و بر دگان تقسیم میشد . در چنین جوامعی، فرهنگ و ادبیات غالب، فرهنگ و ادبیات صاحبان برده بود . در دوران تسلط فئودالیسم نیز، فرهنگ غالب، همچنان فرهنگ طبقات حاکم فئودال بود. با آغاز رنسانس و ظهور سرمایه داری مدرن، - از قرن شانزدهم میلادی تا به امروز- در تمام کشورهای سرمایه داری ، فرهنگ و ادبیات غالب همانا فرهنگ و ادبیات بورژوازی بوده است. در جوامع طبقاتی امکان ندارد فرهنگ و ادبیات، رنگ طبقاتی نداشته باشد. فرهنگ امروزی اروپائی نیز بهیچوجه فرهنگ عمومی نبوده و متعلق به طبقات حاکم سرمایه دار می باشد. کسانی که وحود طبقات در جوامع کنونی و جنگ و کشمکش بین طبقات متخاصم اجتماعی
را نادیده می گیرند،اشتباه بزرگی مرتکب میشوند. در دورانی که رژیم خودکامه پهلوی بر سر کار بود ، از یک خانواده کارگری معلمی خردمند و دوست صمیمی کودکان دبستانی در دهات آذربایجان ، مقالات و داستانهای شیوا و پر خواننده ای نوشت و در زمینه فرهنگ و ادبیات توده ها و فرق فاحش آن با فرهنگ و ادبیات ارتجاعی که رژیم شاه مبلغ آن بود، مطالب سودمند مهمی به قلم آورد . یک پژوهشگر اجتماعی که منافع توده های محروم و زحمتکش را در نظر دارد ، ضروری است این مقالات و این داستانهای ارزشمند را خوانده و مفهوم مبارزه طبقاتی را از صمد بهرنگی، معلم روستا ها بیاموزد. در جامعه طبقاتی امکان ندارد فرهنگ و ادبیات بی طرف باشد و جنبه عمومی و همه خلقی داشته باشد. شما در نوشته تان از فرهنگ عمومی حرف میزنید فرهنگی که گویا متعلق به همه افراد و اعضای یک ملت مشخص می باشد . اما صمد بهرنگی در داسانها و مقالات پراکنده اش از دو فرهنگ متفاوت و متضاد در همان شهر تبریز درهمان آذربایجان و در کل ایران حرف میزد . فرهنگ کارگران و زحمتکشان و فرهنگ کارخانه داران و صاحبان ثروتهای باد آورده. این روز ها نویسندگان متعلق به طبقه بورژوا همه جا می کوشند تضاد آشتی ناپذیری را که در جامعه اسیر در چنگ رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بین سرمایه داران وصاحبان دارائی از یک طرف و کارگران و توده های محروم و زحمتکش از طرف دیگر وجود دارد، نادیده گرفته یا انکار کنند . صمد، این تضاد و خصومت طبقاتی را با عباراتی ساده در نوشته هایش بیان کرده و به مثابه یک نویسنده و متفکر انقلابی، راه چاره را که قیام توده های پابرهنه و فقیر علیه دشمنان طبقاتی می باشد ، به توده ها نشان میدهد . بی جهت نبود که صمد می گفت باید کینه طبقاتی را وارد ادبیات کودکان کرد. باید این امر را پذیرا باشیم که با تکرار عباراتی بی معنی نظیر آشتی طبقاتی، صلح و سازَ ش طبقاتی و فرهنگ مشترک ملی ، نمی توان در دنیای واقعی بین طبقات متخاصم ، آشتی و صلح بوجود آورد . کارخانه داران و سرمایه داران در بین همه ملت ها تنها با استثمار ملت خودی می توانند به زندگی اشرافی و انگلی خود، ادامه دهند . در جامعه کنونی که در چنگ رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی اسیر است ، کارگران و زحمتکشان ملت های مختلف ساکن ایران همه در معرض ستم بیرحمانه طبقاتی قرار دارند . در عین حال کارگران و زحمتکشان ملت های غیر فارس، از ستم ملی هم رنج میبرند و بار ستم مضاعفی را بر دوش می کشند . با در نظر گرفتن این واقعیت است که نیروهای انقلابی متعلق به همه ملتهای ساکن در ایران، باید قاطعانه علیه ستم ملی در تمام زمینه ها مبارزه کرده و حق تعیین سرنوشت ملل را بدون قید و شرط قبول کنند . اما مبارزه علیه ستم ملی به معنای آن نیست که تضاد آشتی ناپذیر طبقاتی بین کارگران و سرمایه داران ملت آذربایجان و یا هر ملت تحت ستم دیگری در ایران از یاد فراموش گردد. بهمین جهت نیز کمونیست ها در مساله ملی زیر پرچم بورژوازی خودی نمی روند و دارای خط مشی مستقل خود میباشند. گفته میشود در دنیای امروز دیگر حرف از انقلاب و سوسیالیسم و مبارزه طبقاتی نباید زد. دنیای امروز دنیای آشتی طبقاتی، دنیای فرهنگ های "عمومی" و دنیای همزیستی گرگ و میش است . در جواب باید گفت بشریت اگر در چنگ نظام های سرمایه داری همچنان اسیر باشد، آینده ای تاریک تر از دنیای پر تلاطم کنونی در انتظارش خواهد بود . فلاکت ها و سیاه روزیهای کنونی را، نظام های سرمایه داری و امپریالیستی، برای بشریت به ارمغان آورده است. به قول انگلس دوست وهمکار مارکس ، محصول و میوه دوام و بقای سرمایه داری، چیزی جز بربریت نیست.وضعیت قرون وسطائی اسلام- ایرانیزم یا نمایش پان فارسیزم در ایران. نصفش در روز تولد کورش در کنار سنگ بنائی که گویا قبر کورش باشد و نصف دیگرش در کنار چاه جمکران در روز تولد امام زمان. یک عده هم در اروپا و آمریکا به تر ک ها و عرب ها خط و نشان میکشند.
https://www.dropbox.com/s/letj0f9tr7avlls/%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8https://www.dropbox.com/s/letj0f9tr7avlls/%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A…
%AA%20%D9%BE%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%87%D8%A
7.jpg?dl=0
%AA%20%D9%BE%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%87%D8%A
7.jpg?dl=0
تورکها نباید از این به بعد با فارس و کرد ازدواج کنند .
واللهقارداش ! نوشته شما به خطابه ی روح الله خمینی می ماند من که هیچ نتیجهای رت نوانستوم بگیروم .ساغ اولاسان .
:) یک ویدیو از رستورانی که خانمها می رقصند گذاشته اینجا بنام همایش ایرانیان :)
خوب جمع بندی و قطنامه این همایش چه بود؟ و از طرف کدام نهاد ها این رقص طرح ریزی شده بود؟
جناب کاوه جویا، ازاینکه شما هم برای نجات ایران و ایرانی به انجام گفتمان میان نیروهای سیاسی رسیده اید، خوشحالم.
اما سئوالی دارم.
درپایان نوشته اید: " گفتمان شایسته برای دگرگونی در ایران، گفتمانی برانداز، دموکراتیک، لائیک و سوسیال است."
ودربخش براندازی نوشته اید: " رژیم جمهوری اسلامی در درازای 37 سال حاکمیت خود آشکار کرده که در کلیت خود دشمن منافع مردم ایران است."
سئوالم این است: بنظرشما اگرگفتمان میان نیروهای باورمند به آزادی و دمکراسی (حاکمیت ملی) بر محوریت تأمین منافع مردم (که من آن را منافع ملی مینامم) باشد، آیا با نظر و خواست شما مغایرت دارد؟
نمی دانم چرا ولی هرجا آدمکش و جانیت هست ایرانی هم هست، همین زنهایی که مشغول به رقص و پایکوبی هستند یا خودشان یا شوهرانشان در ارتش اسرائیل هستند و در کشتن و آواره کردن مردم فلسطین سهیم!!!
بدون شك رفسنجاني در حفظ رژيم نژاد پرست فارس آخوندي ، بر گردن شخص خامنه اي و إصلاح طلبان ( برادر تني افراط گرايان) حق مسلم دارد . خصوصا در انتساب خامنه اي در بحران پس از مرگ خميني ، با شگرد هاي خاص خودش ، از كله پا شدن اين رژيم جلوگيري كرد. و در سركوب ملت هاي ايران ، خصوصا هويت طلبان ملت ترك آزربايجان جنوبي ، همواره يار و ياور خامنه اي و دستگاه سركوب او بوده و هست .
ملت ما و رهبران هويت طلب ، بخوبي مي داند كه در مسير رهايى وطن اشغال شده توسط فارس ها ، در بين سران رژيم فارس حاكم و حتي اپوزيسيون هاي او ( نظير مجاهدين خلق فارس رجوي و پان ايرانيست ها و كمونيست ها ، و سلطنت طلبان مطرود و خائنين مجهول "آذري" ، هيچ فرقي وجود ندارد. و همه اين جرثومه هاي .... ، عليه خواسته هاي حق طلب ملت ما با هم اتحاد كامل دارند.و اختلاف شان فقط در رسيدن به قدرت و حاكميت مي باشد.
و لذا عمق واقعي اين ننه من غريبم هاي رفسنجاني را در جا خالي كردن براي دايناسوري مثل جنتي ، در مجلس خمره گان ؟! رهبري ، بخوبي ديديم . و درك كرديم كه در سركوب ملت هاي أسير ايران ، همه شان از يك آخور تغذيه مي كنند. و فرقي باهم ندارند.
و صد البته رفسنجاني با جا خالي كردن براي فسيلي مثل جنتي ، درجه نفرت عوامي را كه در رأي گيري ها شركت كرده بودند. نسبت به خامنه اي و اطرافيانش افزون كرد. و با شگرد هاي موزيانه اش، خامنه اي و دارو دسته اش را يك قدم عقب راند.
و در نتيجه نفرت متقابل خامنه اي و همسفره اي هايش را از اين مردم بي نوا بيشتر نمود.و بايد منتظر باشيم تا ببينيم كه در جايي ديگر خامنه و دستگاه سركوب گر او ، زهرش را به همين مردمي بريزد كه با رأي خود، به رژيمش مشروعيت داده اند.و البته به جاي امثال جليلي و حسن كليد ساز را انتخاب كرده اند.
شخص بی نام،لطفا به چند سوال مشخص پاسخ بدهید واگر نتوانستید از تحقیق محقق تان بپرسید وجواب بدهید1نیروهای اشغالگر ارمنی در بیست درصد ازخاک کشور همسایه چه کارمیکنند2-سازمان ملل متحد در مورد جنک قره باغ چهار قطنامه صادر کرده ومتجاور را محکوم کرده از محققتان بپرسید این کشور متجاور کیست؟شخص بی نام عزیز ، نه عمق یازده کیلومتری خوجالی بلکه شوشا،خان کندی، آق دام، زنگیلان،فضولی، جبرائیل،لاچین، گلبجر وده ها شهر وروستای دیگر که در اشغال نیروهای متجاوز ارمنستان هستند جزو سرزمین ججمهوری آذربایجان هستند.بعد از بیست سال اشغال سرزمین آذربایجان توسط نیروهای متجاوز داشناک ارمنستان تا کنون،نه هیچ مرجع بین المللی ونه هیچ کشوری این اشغال را به رسمیت نه شناخته اند بلکه تجاوز ارمنستان به خاک آذربایجان را محکوم کرده اند.آقا ویا خانم محترم،کسی نا سزا ویا زبانم لال دشنام به مردم ارمنی نمیکند.
اگر امکان دارد لطفا خود شما غبار از چشم های زیبایتان بروبید وحقایق را آنطوریکه هست ببینید.من همانطور که در کامنت قبلی گفتم اصل استناد به منابع، مجامع ونهادهای بین المللی هستند نه گفته های اشخاصی بی طرف ویا با طرف.اگر قرار باشد که هر شخصی مانند"ارسن نظریان" دست به توجیه ومغالطه بزند از هر دره ای شخصی را برای توجیه گفته های خود برای سر پوش گذاشتن به فجایعی که نیروه ای داشناک ومتجاوز ارمنستان بر سر مردم بد بخت وسویل آذربایجان آورده اند دلیل خواهد آورد.شخص بی نام عزیز،من با نوشته ها ومقالات آرسن نظریان از سالها پیش آشنا هستم.ایشان یک اولترا ناسیونالیست ارمنی است واین ناسیونالیسم افراطی چشمان این آقا را برای دیدن حقایق بسته است.از همین روی است که اوخود را به ندانم کاری میزند وهیچ گاه به منابع،مجامع ونهادهای بینالمللی رجوع نمیکند وهمیشه سعی در توجیه ومغلطه برای سر پوش گذاشتن به حقایق، خود را غرق میکند.تاس آقای ارسن نظریان از خیلی وقت ها پیش از پشت بام افتاده وصدایش را همه گان شنیده اند به جز اشخاصی مانند آقای اقبال اقبالی،خود شما هم مخیر هستید بشنوید ویا نشنوید.ایام به کامتان.
باصتلام = باصطلاح
پس ای رضا ....مشغول شفای کدوم کوروکچل و چُلمنی بوده که نتونسته جلو ای طوفان رو بگیره؟ها
مسئولان و کاربران محترم سایت ایرانگلوبال ! اشخاصی با جا زدن خودشان بعنوان "فارس" ، "زاهدانی" و "سنی " با هدف تخریب و توهین به ملل ایران بخصوص تورکها و بلوچها و غیر مستقیم به فارس ها ، انگیزه ایی به غیر از تفرقه و نفرت ورزی و کینه جویی ندارند. این افراد با عدم درک و اگاهی فرهنگی- اجتماعی و نادانی در رشد و گسترش اختلافات بین تورکها ، فارسها ، بلوچها و غیره هستند.
اینکه ما امروز انها را زابلی خطاب می کنیم حقیقتا .... دوره گردی بودند که از استانهای دیگر منجمله خراسان و اطراف ان در زمان رضا شاه به ریگزار بلوچستان در زابل فعلی که قبلا منطقه حسین آباد بود کوچانده شدند تا بابت مشکلاتی که برای حکومت مرکزی آنوقت بوجود آورده بودند در این ریگستان تنبیه و هلاک شوند.این افراد ادعا میکنند که "فارسهای" سیستان و بلوچستان هستند ! ولی اصلا اینطور نیست ، ما بلوچها این اشخاص را با نام "زابلی" می شناسیم. یعنی ساکن شهر زابل امروزی. در ذیل سعی میکنم که هویت این اشخاص باصتلاح "فارس" را باز گو کنم.
ما مردم بلوچ که مردمانی خدا دوست و مشهور به مهمان نوازی و عرف و اخلاق انسانی هستند این خدازدگان را مورد اکرام و احترام قرار دادند و برای اینکه تلف نشوند مشغولشان کردند در مزارع و امورات بنایی تا حداقل بتوانند زنده بمانند .و اما اینکه این کولی ها چطور رشد کردند و چطور اداره امور بلوچستان را در دست گرفتند و چطور برای خود تاریخ و هویتی بلوچستانی یا همان سیستانی ساختند بر می گردد به اینکه این کولی ها شیعه مذهب بودند وبا روی کار امدن دولت مذهبی و با چاپلوسی ملموسی مورد لطف حکومت شیعی مذهب خمینی قرار گرفتند وبدین سان مذهبی بودن و مذهبی شدن باعث شد تا اداره امور بلوچستان سنی بدست این جنایتکاران و نمک به حرامان بی افتد و امروز بجایی رسیده اند که بدون توجه به خواست و احترام به اراده و نظر مردم بلوچ جدا از اینکه همه چیز را سلب کردند و بردند نام بلوچستان را هم در نظر دارند حذف کنند .
این تویت یک سال پیش روحانی است که اصلاحطلبان آنرا بلافاصله بعد از انتصاب ریاست جنتی بر خبرگان در فضای مجازی انتشار دادند
سلام به همه ... راستش من باب تحقیق چند بار در مدیاهای فارسی زبان از جمله بی بی سی فارسی و صدای آمریکا به مقاله های آذربایجانی ستیز و ترک ستیز کامنت گذاشتم ولی منتشر نشدند .. ظاهرا ایران گلوبال تنها سایت فارسی زبانی است که به کامنتهایی که به ترک ستیزی و آذربایجانی ستیزی پاسخ میدهند نیز اجازه نشر میدهد . ظاهرا به همین دلیل هم هست که در سایت گویا لینک این سایت وجود ندارد ... از دیدگاه پان کردها و پان ارمنی ها و آریایی پرستان ، که در ضدیت با ترکها ، منافع مشترکی دارند فقط یک روایت از تاریخ وجود دارد ، ترکها آدم بده تاریخ و آنها آدم خوبه تاریخ و احیانا مظلوم واقع شده تاریخ هستند و لاغیر .. حال با نصیحت یا مستندات تاریخی نمیشود در مورد چیستی حقیقت آنها را آگاه ساخت .. تعمدی در کار است
احتمالن با هم ولایتی شما سید علی خامنه ای دیدار داشته است؛ کلاه تان را بگذارید بالاتر!!!
ایرانیان در هرکجا که باشند،ایرانی اند.این قاعده شامل تازیپرستان و بیگانه پرستان نمی باشد.
سلام-سندآقای اقبالی یاسایت های روسی وپ کا کا.داشناک وبی بی سی یاهمشهری خودش تابناک است.
ما ریشه پاکستانی داریم.ومادربزرگم سیدخانم است وخودش هم البته سیداست .وافتخارهم میکند،که ریشه درپاکستان دارند.البته پاکستان ازسرزمین های هندقدیم است .این آقای اقبالی بااینکه همه عالم وآدم میگویندکه این هاهندی وهمشهری خمینی هستند.تورکی میگویندفلانی نی کنده یول وئرمیردیلئر،فلانی کدخودانین ائوین سوراخلیردی.فارسی اش میشود.فلانی رابه ده راه نمی دادندفلانی منزل کدخدارامیجست.حال شده کارآقای اقبالی.بالاخره می گرده ازیک گوشه ایی یک خبرضدتورکی پیدامیکنه تا خودراراضی کنه.
اگرسیدعلی هم ولایتی مابودمثل رضاشاه پس ازسی سال لاقل دستورمیدادزبان تاجیکی رابه تورکی تبدیل کنند.
آنوقت شماتشریف میبردیدیک جایی برای خودایران بزرگ کورشی درست میکردید.
من نمیدانم این آقای اقبلی برای چی وبرای کی مبارزه میکنه.اگرکسی فهمیدلطفا برای ما شرح بفرماید.
کمبودهای درونی وعقده گشایی ایشان کی تمام میشود،خدامیداند.
دوستی دارم بچه مازندران (چالوس) وکارشناس اداره کشاورزی بود وهم اکنون نیزدرزمینه های بهبودتولیدات کشاورزی با وزارت کشاورزی همکاری دارد.ایشان میگوید،
نمی دانم چرا انکارمیکند.وخودراصاحب ایران دانسته وتورکان ایران راکه صاحب اصلی ایرانند،مهمان دانسته واین همه برعلیه آنها موضع ضدیت میگیرد.
انگلیس وقتی پایش ازهندوستان کوتاه شد،تعدادی راباخودواردایران کرده واین ها بافرافکنی این همه برایرانی بودن خود اصراردارند.
نکنداین هم ازسیاست های استعماری انگلیس بوده واست.
دراین موردمحققان بایدبیشترنیروصرف کنند،تاریشه این دگرستیزی رابیابند.
از کجا معلوم با هم ولایتی شما پاسدار محصن رضائی ملاقات نداشته و این سید علی هم ولایتی خالص و مخلص‌ما نیست نصفش مشهدی است ولیپاسادر محسن رضائی همشهری خاصو مخلص جنابعالی است
اولاً تُف به شرافت نداشته ی دولتمردان ترک وشرکتهای ترک نامبرده شده.
دوماً تُف به شرافت نداشته ی دولتمردان جمهوری اسلامی حاکم برایران.
سوماً تُف به شرافت نداشته ی زنان و مردان داعشی و طالبانی وحزب الهی تازیپرست و عزیز مصر و عزیزعثمانی وعزیز روسی که علناً هرکجا نامی از پتیاره های عثمانی و اسلامی وروسی می رود خودرا از بالا تا پایین و از پایین تا بالا، جر می دهند .این روزها گویا خیانت به ملت و مملکت مثل (...کشی)و(...کشی)و(...کشی)که تبدیل به شغل کش رفته شریفی برای آخوندها و حزب الهی ها شده ، شغل پَرافتخاری هم برای پان ها شده است. با لغت هرزه ی سیاسی آشنائید؟
سلام وعرض ادب،هممون هر موقع مقالات وبیشتر نظرات را میخونیم اینکه بیشتر به همدیگر ایراد میگیرند وهمدیگررا متهم میکنیم ،واین کینه ونفرت را بیشتر وما همسایگان ابدی بیشتر ازهم دور میشویم،مگر ما همسایگان ابدی وابدی همدیگر نیستیم،ومگر پیشرفت ویسرفت یکی بر دیگری اثر نمیگذارد،مگر ناامنی به هر طرف مقابل اثر نمیگذارد،پس بیام بیشتر از مزایای زبانی سرزمینی تاریخی فرهنگی همدیگر بگوییم،یا حداقل به تمام داشتههای خودمان افتخارکنیم،وباز بهترنیست تمام اختلافاتمان را بسپاریم به دست قوانین بین المللی،ومراجه کنیم به رای مستقیم مردم مناطقه مربوطه،ومن تمام مزیتهای همسایه ابدیم را ارج مینهم،وفریاد میزنم یاشاسین اذربایجان ،یاشاسین کردستان،یاشاسین عرب،یاشاسین بلوچ،یاشاسین قشقایی،یاشاسین ترکمن،ویاشاسین،دیگر همسایگان،وزنده باد حل تمامی اختلافات ازطریق بین اللمل وحقوق بشری،وزنده باد رای مردم برایاختلافها،
خطاب به شاکر ! لازم نکرده از طرف بلوچها سخن پراکنی کنی ، که گویا بلوچها با تورک ها خوب نیستند. بلوچها با تمام ملل ساکن در جغرافیای ایران (تورک، کرد، فارس ، عرب و غیره) با احترام متقابل برخورد میکنند.
تو چنانکه از نامت پیداست اصلا بلوچ نیستی ، تورک ها اگر هم به بلوچستان بیایند، خوش امدند - مهمان هستند. گرچه تعداد زیادی از مردم تورک در بلوچستان سالهاست که کار و زندگی میکنند.
هيچ سازمانى حق تعين سرنوشت مردم قره باغ را نديده نگرفته ونميگيرد وانسانها آزاد متولد شدند وبايد آزادانه نسبت به سرنوشت خود وكشورشان تصميم گيرى كنند وفشار وزور وسركوب در دراز مدت اثر خود را از دست ميدهد همانطور كه ديديم استالين به زرو و عليرغم ميل باطنى مردم قره باغ اين منطقه را از ارمنستان كند و به آذربايجان داد ونتيجه آن را امروز ميبينيم هيچ نيروى نظامى در بلند مدت نميتواند خواست خود را بر مردم بومى تحميل كند. ابر قدرتى چون امريكا نهايتاً حريف مردم بومى ويتنام نشد شجاعت واراده مردم قره باغ كمتر از ويتنامى ها نيست وآنها اراده كرده اند آزاد زندگى كنند خريد هاى ميلياردى اصلحه كمكى به آذربايجان نميكند جز بالا بردن تلفات هر دو طرف ولى اينكه كسى فكر كند از طريق نظامى مردم قره باغ را شكست داده وقلمرو ابا اجداديشان را تصرف ميكند يا ساده لوح است يا دروغگو وفريبكار
سلاح ها ومواد منفجره گروه تروریستی پ ک ک را کدام کشورها تامین می کنند؟
شما از مرحله پرتى ونميدانى اجساد كشته شده هاى خوجالى در منطقه تحت نفوذ آذربايجان پيدا شدند ونه در خود خوجالى كه به تصرف ارمنى ها در آمده بود منطق ميگويد اگر ارمنى ها قصد كشتن اين بينوايان بيگناه را داشتند در همان خوجالى آنها را كشته اجسادشان را سر به نيست ميكردند ودليلى نداشت آنها را از دالان امن به قلمرو تحت كنترل نيروهاى آذرى هدايت كنند وبعد خود را به عمق ١١ كيلومترى مواضع آذربايجان رسانده و دست به جنايتى بزنند كه فقط زيبنده پانتركهاى ضد بشر است مگر اينكه منطق پانتركها چيز ديگرى بگويد. البته شرط اصلى درك اين موضوع براى شما تحقيق از منابع بيطرف در مورد محل كشف اجساد و١١ كيلومترى پشت مواضع نيروهاى آذربايجانى در آن منقطع زمانى است.اگر واقعاً دنبال حقيقت باشيد در غير اينصورت ميتوانيد كماكان چشمهايتان را بسته و ناسزا نثار ارمنى ها كنيد وتحقيق محقيق نمنه دى
من نمیدونم ترکهایی که اینجا پیام مینویسند دنبال چی هستند . چه پیوندی میان ما سنی ها و تورک های رافضی هست نه فارس ها و نه بلوچ ها در سیستان و بلوچستان با تورک ها رابطه خوبی ندارند که هیچ تورک ها اگر پایشان را اینجا بگذارند ....
یه نصیحت هم به تورکها میکنم "ببینید اگر گیرتون بیاریم ...."لطفا برید اویزون یک استان دیگه بشوید سیستان و بلوچستان مال فارسها و و قسمتی هم مال بلوچ ها است نه تورکها به شما هم هیچ مربوط نیست
ادامه:
ایجاد «فرهنگ فدراتیو» در ایران ، که پایه ی فرهنگ مشترک قرار بگیرد، برای صلح و همزیستی، ایجاد « اتحادیه ی منطقه ای» مثلا به نام« خاورمیانه» یا غیره ، مانند اتحادیه اروپا، میتوانند ما در راه ساختن جوامع خود جهت « صلح و همزیستی و اتحاد یا استقلال» راهگشا باشند.
دین ستیزی و دگر ستیزی ، آریاگرایی و غیره مشکل ما را حل نمیکنند. جامعه ایران و خاورمیانه نیاز به ایجاد « شرایط آزادی و برابری» و ساختن داوطلبانه ی زندگی مشترک صلح آمیز دارد.
اگر لازم است در جامعه ی ما « قدرت» نوینی ساخته شود این قدرت ضروریست « مشترک و عمومی» باشد. همینطور در منطقه.
اکنون کسی زیر بار تک قدرتی و تبعیض نمی رود. کوبیدن بر این طبل ما را متلاشی میکند.
منظور اعراب مسلمان از مراحل تاریخی "عصر حجر" و دوره " ماقبل تاریخ " چیست ؟ زمان رونق فرهنگ اسطوره ای در شرق و غرب کی بوده و چقدر طول کشید ؟ آیا عصر و فرهنگ افسانه سازی شرق همان دوره اسطوره سازی غرب بوده ؟. آیا فردوسی با اشعار اسطوره ای هومر آشنا بود که شروع به نوشتن کتاب شعر حماسی تاریخی شاهنامه نمود ؟
هومر چون فردوسی است.امروزه ادعا میشود که اگر شعر هومر در 2800 سال پیش نبود انسان غربی هنوز در بربریت میزیست .اگر در قرن بیست، تئوری همه جا راهنمای عمل بود ، برای یونانیهای باستان ، شعر مشعلدار راه و سرنوشت شد . سرانجام آنان دست از آدمکشی و آدم ربایی ، توطئه و سوء قصد برداشتند و بجای جنگ و خونریزی در میدانهای نبرد ، به ورزشگاهها پا گشودند و در بازیهای المپیک شرکت کردند و از خرافات و سحر و جادو ، گریه و ماتم ،دست برداشتند و به سراغ شعر و آواز و رقص رفتند و به تئاترها وارد شدند ، جنگ و انتقام را به نمایش درآوردند و به حال و روزگار آن گریستند و سپس آنرا به طنز کشیدند و در آن باره خنده سر دادند و این افکار و احساسات را بشکل شعر و داستان و نمایشنامه به نسلهای بعدی منتقل نمودند تا شاید برای آنها درسی شود برای ابدیت !
هومر،شاعر یونانی 800 سال پیش از میلاد از میان صدها اسطوره و افسانه و حماسه قهرمانی یونانی ، دو داستان تاریخی الیاس و ادیسه را بصورت شعر بلند روایتی درآورد . مورخین غرب تاریخ فرهنگ یونان را 4000 سال و تاریخ فرهنگ سومری را 5000 سال حدس میزنند . محاصره و تسخیر شهر ترویا در غرب آسیای صغیر و در ترکیه امروزی حدود 1200 سال پیش از میلاد اتفاق افتاد و هومر 4 قرن بعد یعنی در قرن هشتم پیش از میلاد آن جنگ تاریخی میان یونانیها و ترویایی ها را در دو کتاب شعر بلند حماسی خود یعنی در کتاب های الیاس و ادیسه بصورت شعر روایتی درآورد .
هومر در نیمه دوم قرن هشتم پیش از میلاد زندگی نمود . دو اثر او در آغاز ادبیات یونان و سنت حماسه سرایی قهرمانی غرب قرار دارند . او در آغاز شعر اروپا قرار دارد گرچه وی متولد شهر ازمیر یا سمیرنا درغرب ترکیه امروزی است .
دو کتاب هومر حاوی 28000 شعر هگزامتری هستند . کتاب الیاس قدیمی ترین کتاب شعر ادبیات مغرب زمین است . این کتاب با زبانی فوق العاده شاعرانه دارای 16000 بیت شعر است . 24 سرود این کتاب پیرامون خشم آشیل ؛ قهرمان ملی و ایده آل یونان باستان است . اشعار این کتاب به محاصره 10 ساله شهر ترویا ازطرف یونانیان در غرب آسیای صغیر آنزمان و مستعمره نشین یونان میپردازد . حوادث 50 روز آخرمحاصره ترویا در این کتاب بصورت شعر در آمده .
زبان هنری این کتاب دارای عناصر لهجه ایونی-اولیشی میباشد . تسلط انسان بر خود در این کتاب بالاترین شکل رفتار مطلوب انسانی و رفتار صحیح در مقابل خدایان مورد اعتقاد آنزمان است . الیاس عنوان این کتاب از ایلیون گرفته شده که نام پیشین شهر ترویا در 1200 سال پیش از میلاد بوده . طبق اشعار آمده در این کتاب مبارزه دو ملت غربی یونانی و شرقی ترویایی در آنزمان مبارزه دو دسته و گروه از خدایان عهد کهن است که ازاین دو طرف جنگ حمایت میکردند و سرانجام خدایان غرب یونانی بر خدایان شرق ترویایی پیروز میشوند .
هومر را میتوان آغاز ادبیات کتبی و در پایان شعر شفاهی یونانی بشمار آورد . اشعار او ناشی از واقعیات مستقیم ، طبیعی و جهانبینی واقعی آنزمان یونان هستند . غیر از دو کتاب مشهور فوق به هومر حدود 6 کتاب نظم و نثر دیگر را نیز نسبت میدهند . اهمیت نظری و تئوریک آثار هومر درآنجاست که نه تنها ورژیل و هوراز بلکه ارسطو نیز در کتاب بوتیقای خود پیرامون هنر شعر سرایی از او کمک گرفته است .
کتاب شعر ادیسه جوانتر از کتاب الیاس است که با لهجه ایونی سروده شده . این کتاب را دومین سند آغاز ادبیات غرب بشمار می آورند . ادیسه از نظر زبانی مدرن تر از کتاب الیاس است . 12200 شعر هگزامتری آن به صورت 26 فصل ، ماجرای سفرهای پر رنج و درد ادیسه و بازگشت وی به وطن نزد همسرش است.روایت شرح 40 روز آخر جنگ ترویا در این کتاب ضبط شده اند . کشتی شکستگی ادیسه در حین بازگشت به وطن در دریای مدیترانه ماجرای غم انگیز دیگر این کتاب است .
قدم اول اینست که پان ترکیسم کلمات فارس و ایرانی را از فرهنگ راسیستی ضد انسانی خود حذف کند . بعد ما حریف تجزیه طلبان آذری خواهیم شد و به محض ورود به ایران ، بعد از یک آزمایش ژنتیکی آنان را تحویل معولستان و اسکیموهای سیبریه خواهیم داد تا در کنار اجدادخود راحت و مفتخر زندگی کنند و دیگر مجبور نباشند در این سایت خون خودرا کثیف کنند و دچار افسردگی و فشار خون و سکته قلبی گردند . ترک به ترکستان ! ایران فقط خانه اقوام اصیل ایرانی است . زبان و فرهنگ پارسی هژمونی فرهنگ ایرانی را هدایت میکند . قفقاز و آسیای صغیر و فلات ایران هیچگاه ماوای ترک نبوده و اینها برای دامپروری و زندگی ایلی کوچی از شرق آسیای میانه در مرز چین و ماچین وارد خاورمیانه شده اند که باید در دراز مدت آسیمیله گردند .
شجاعت آقای کاظم آذری سیسی درپاس داشت فرهنگ و منابع ایران زمین آنهم در بین خیل تمساحان مرتجع قشری وتازیپرستان و ایران ستیزان قابل تحسین است.نه چون...---------------بماند!
جامعه ی بشری در روی زمین در عین حال که هر نقطه اش ، هر قشر اجتماعی اش ، فرهنگ خاص خود را دارد، و سیستم برده داری نوین روی زمین حاکم است، دارای اشتراکات فرهنگی یا عمومی نیز هست که اصطلاحاً به آن «فرهنگ بشری» گویند. از سند های آن « حقوق بشر»، «تمدن بشری» و غیره را میتوان ملاحظه کرد.
برای گسترش و ایجاد و باروری فرهنگ و تمدن مشترک، شرایط « آزادی و برابری» ضروریست و بدون آن نمی توان این پدیده را به وجود آورد و بهره مند شد.اروپا از کشور ها و جوامع مختلف، با اقشار اجتماعی گوناگون، تشکیل شده ولی دارای فرهنگ و تمدن عمومی نیز هست که به آن « فرهنگ اروپایی» گویند. کم و بیش در لایه های اجتمایی مختلف می بینیم.
در یک کشور و جامعه پدیده های « عام و خاص» در کنار همدیگر جاری اند. و در شرایط « آزادی و برابری» این فنومنهای عام و عمومی و مشترک « گسترش یافته و ایجاد» میشوند.
به بهانه ی پدیده های خاص نمی توان پدیده های عام را ندیده گرفت.
هرچند پدیده های عام در شرایط «عدم آزادی و برابری » بسیار ضعیف اند و برعکس فنومنهای ویژه و خاص بسیار قوی.
در جامعه ی ایران، عموما فرهنگی که نتیجه ی شرکت آزادانه و داوطلبانه ی همه ی مردمان مختلف آن باشد، به دلیل وجود استبداد و دیکتاتوری ، و سلطه ی پدیده ی «یک فرهنگی» ، شکل نگرفته است. و جامعه به همین سبب در آستانه ی تلاشی ست.
اگر میخواهیم متلاشی نشویم و از بین نرویم لازم است این «شرایط آزادی و برابری» را فراهم کنیم. اشتراکات عمومی ضعیف کنونی در برابر تبعیض و نابرابری غیرقابل تحمل مارا نجات نمی دهد و تأکید برآن و باز ندیده گرفتن تبعیض و نابرابری، جامعه را بیش از پیش به قهقرا می برد.
جامعه ایران از نظر شرایط اجتماعی در آستانه ی « دگرگونی دموکراتیک» قرار دارد و نه « انقلاب سوسیالیستی».
هر چند با وجود « شرایط آزادی و برابری» همه میتوانند برای اهداف سیاسی-اجتماعی خود مسالمت آمیز تلاش کنند و نقش خود را در ساختن زندگی بهتر ایفا نمایند.
برافتادن سیستم برده داری نوین جهانی امری جهانی ست و نه کشوری. بشری ست و نه ملی. نخست لازم است پیشرفته ترین قاره و قاره ها و جوامع بشری این زنجیر را پاره کنند و راه ساختن درستش را بیابند تا بتوان در مورد جهان عقب مانده ی سوم حرفی زد. تئوریهای گذشته نتنها مشکلی را حل نمکنند بل به مشکلات نیز میافزایند. و عملا دیدیم چه بلایی سر جانفشانی های بخشی از بشریت آمد.
علیکم سلام برادرمسلمان،داداش ترک،رفیق چپی(هفته بیجار)
اگه گفتی من کیم؟عین به ترکه
امتیاز+++
با عرض معذرت باید بخدمت جداری بزرگوار گویم که آن تقصیم بندی قدیمی دیگر وجود ندارد، یعنی جای پرولتاریات( کارگران) را روبوتها گرفته است در اصل کار تولید بعهدۀ آنهاست، درعوض خیلی ازانسانها در ادارجات، در بیمارستانها،در هتلها و..... با کارهای خدماتی مشغولند.واما مشکل ما در ایران وتاثیر نوشته ها و قلم زیبای شماها ! باید بخدمتتان عرض کنم شصت در صد ملل ایران بطریق این تبار پرستان در دوران شاه و شیخ بصورت خیلی پرمتیو متوهم و نژادپرست شده اند که این پدیدۀ بسیار مخرب در ایران مثل ترموز وعامل بلوک عمل می کند. بقول ائلیار عزیز، تا این بلوک نشکند تا این مقدسات ساختگی بیرحمانه و بیطرفانه مورد بحث قرار نگیرد، هیچ کار نیکی در ایران انجام نخواهد شد.این قلم آتشین باید قلب نقطۀ بلوک ونژادپرستی را در ایران هدف بگیرد، تا فضا باز شود پارتناها باهم دیالگ داشته باشند.برای رسید به هدف تمامی توانائیها احتیاج هست
ارزو کنیم که دیگر ناکامی عشقی بوجود نیاید ونسل جوان ارمنی و ترک بتوانند با هم زندگی مشترک داشته باشند ..همین گونه شاهد زندگی عشاق مشترک کرد و ترک و عرب و کرد و ترک و یونانی و عرب و یهود و خلاصه زندگی مسالمت امیز پیروان کفر و اهل دین باشیم .
اگر اشکی در چشم دارید بخاطر یک زن اسیر در بند رژیم ددمنش بریزید و فریاد اعتراض بلند کنید سکوت شما تائید ظلم و ستم رژیم است
در سکوت رسانه‌ها و گروه‌های حقوق بشری فارس زبان، گروه‌های حقوق بشری آزربایجان از جمله جمعیت حقوق بشر ارک خبر دستگیری سهیلا کارگر را به سازمان ملل و احمد شهید گزارش کرده و در حال تهیه گزارش کامل از وضعیت ایشان میباشد.
سهیلا کارگر روز یکشنبه برابر با بیست و شش اردیبهشت از سوی ماموران اطلاعاتی در قزوین بازداشت و به زندان اوین انتقال یافته است.
یک منبع مطلع در این خصوص گفت، سهیلا کارگر به هنگام بازداشت از سوی ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفته و سپس به دستهایش دستبند زده شده و با دستبند از منزل خارج گردیده است.
ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ضمن ورود غیرقانونی به منزل این فعال، با بهم زدن اسباب خانه، لب تاپ و موبایل و فلش و سی دی ها و کتاب ها را نیز با
ها را نیز با خود برده‌اند.لازم به ذکر است که سهیلا کارگر کارشناس ارشد مهندسی کامپیوتر میباشد و در انتخابات اخیر مجلس ازحوزه انتخابیه قزوین برای کاندیداتوری مجلس ثبت نام کرده بود که کاندیداتوری وی مورد صلاحیت قرار نگرفت.
چه کسی بین داعشی مسلمان سنی مذهب،القاعده و طالبان و بوکوحرام ووهابی مسلمان سنی مذهب،بوزقورد ترک مسلمان اخوان المسلمی،پانترک مسلمان شیعه مذهب،حزب الهی مسلمان شیعه مذهب، و تمامی وحوش مسلمان سنی و شیعه اعم از روشنگر دینی و اسلام ناب محمدی و اسلام رحمانی و ...و...تمایز قائل است.زبانشان لال باد.
آن قول رفتن ات از اینجا و باز کزدن سایت مغولی به کجا رسید ؟ توبه گرگ فقط مرگ است . راسیسم برای شما نوعی خود درمانی است در فرنگستان و یانکیستان . هدف امثال شما نه آزادی و مبارزه با دیکتاتوری آخوندی ، بلکه توهین و تهمت به مردم ایران و کرد و ارمنی است .
درست زمانی که امریکا از ترکیه تقاضای نیروی بیشتر برای مقابل با داعش را کرده سایت روسی همکار رژیم ایران و سوریه این خبر را پخش کرده .راستی آقای اقبالی رهبر طالبان برادر بزرگ داعش هفته قبل در ایران تشریف داشت آنهم برای معالجه « ملا منصور » و هنگام باز گشت از ایران مرکز تروریزم جهانی بمباران و کشته شد .
خسلام وعرض ادب،خوشحالم از نوشته های افراد مثل ناصر نژاد پرست که باعث اتحاد برق اسای تورکان ازری میشود....یاشاسین اذربایجان وهر سانتیمتر مربع از سرزمینش
ببینید این فرزندان اهورا و کوروش و داریوش از جمله آقای کاوه جویا و اقبال اقبالی ماهها آدرس عوضی به مردم دادند که داعش توسط ترکیه و ردوغان اداره میشود ولی حالا که رهبر طالبان از ایران سر در آورده و برای معالجه به ایران تشریف فرما شده بود « ملا منصور » و هنگام بازگشت از ایران توسط امریکا کشته شده هیچ کدام از این حضرات هیچ خبری در این مورد پخش نمی کنند وای اگر این ملا منصور پایش به ترکیه رسیده بود حتما این حضرات خواهان بمباران اتمی ترکیه میشدند . حضرات ما از اولش هم گفتیم که تمامی این گروه های جنایت کار را دولت ایران و فرزندان داریوش و کوروش میپرورانند و همه اینها بعد از روی کار آمدن خمینی ایرانی پا گرفته اند .
بل اخره بگو این اتوبوسه کجا میره
آقای لوائی « اللره ساغلیق » دست درد نکند . هم داستان اصلی و کرم را خوانده ام و هم اپرای اصلی و کرم در چندین اجرای مختلف دیده ام و هم فیلمش را چندین بار دیده ام ولی نوشته ایضاحی جنابعالی برایم خیلی جالب بود .آدرس اپرای فیلم https://www.youtube.com/watch?v=Miv-0g6H9Ro
دوستان... این قطعه ( یانیق کرم ) را به دوستاران « آشیق» تقدیم میشود اجرا کننده پریسا ارسلانی است...
https://www.youtube.com/watch?v=Jb2Ic4mRBqg
دوستانی که به اپرا علاقه دارند, می توانند اپرای اصلی کرم اوزئیر حاجی بیگ اوف را با لینگ پائینی ببینند.
https://www.youtube.com/watch?v=GP7UZzxgR1I
آشیق عدالت و یانیق کرم
https://www.youtube.com/watch?v=FrI9GO8eWDk
بهترین ها برایتان آرزومندم...
این ناامنی ها در بلوچستان بیشتر به دلیل قاچاق مواد مخدر و انتقام گیری های قومی و طایفه ای اتفاق می افته چه ربطی به حق تعیین سرنوشت داره کمی واقع بین باشید لطفا
سلام وعرض ادب،یاشاسین انسانیت،یاشاسین ،صلح ودوستی یاشاسین افکار گفتار اعمال نیک،نفرین بر هر گونه تبعیض،نفرین بر هر گونه زیاده خواهی،ویاشاسین ازادی بیان ویاشاسین امنیت جانی مالی واخلاقی
آقای سامان.... لوئی پاستور سخن معروفی دارد که می گوید (( قبل از اینکه وارد آزمایشگاه بشوم, اول باور های شخصی و دینی ام را در رخت آویز بیرون آزمایشگاه , آویزان می کنم و بعد وارد آزمایشگاه می شوم )).متاسفانه مقاله های که تا اندازه ای بعد سیاسی و تاریخی دارد و توسط اکثر ایرانیان نوشته می شود , اول نتیجه گیری شده هستند و بعد مقاله را نسبت به همان نتیجه گیری می نویسند..در صورتی که آخرین مرحله یک تحقیق علمی همان نتیجه گیری کلی است...
سلام وعرض ادب،الان بیشتر فعالیتها جهانی شده یادرحال جهانی شدن است وگرنه در میان مدت ودراز مدت محکوم به فناست،ودودوران تبادل است تبادل اقتصادی تبادل فرهنگی تبادل گردشگری تبادل علمی وهزاران تبادل دیگر،ودراین تبادل باید مزیتهای نسبی را باید داشت وهمیشه رقابت تگاتنگ است،والا رفتنی میشود،وتبادل هم اگر بصورت ازادانه باشد ونه تحمیلی همیشه به نفع مصرف کننده تمام میشود چون مصرف کننده درفضای ازاد وبدوت تحمیل تبادل وبدون تاثیرات حاشیه ای حق انتخاب دارد وطبیعی است هرکدام برایش سازنده واقتصادی وراحتتر باشد را انتخاب میکنند،ولی دراین تبادلات اگر برای هرنوعی سوبسید وجود داشته باشد هر نوع سوبسیدی ،سوبسید اقتصادی،فرهنگی ...محکوم به شکست خواهد شد،وتبادل به نفع مصرف کننده ،به نفع صلح جهانی به نفع محیط زیست ...تمام خواهد شد