ناصر رحیمی داری به پیشه وری توهین میکنی و شاید نه می فهمی که توهین به مبارزین راه ازادی امثال پیشه وری توهین به توده های محروم و زحمتکش آذربایجان است . پیشه وری که در سال 1272 شمسی در خانواده تهی دستی در یکی از دهات آذربایجان متولد شد، در کودکی همراه خانواده به قفقاز مهاجرت کرده و در آنجا با تئوریهای کمونیستی آشنائی پیدا کرد . پیشه وری از رهبران حزب کمونیست ایران بود که در سال 1920 تشکیل یافته بود . پیشه وری، سردبیر "حقیقت" ارگان حزب کمونیست بود . پیشه وری در جنبش جنگل فعالانه شرکت داشت و در دولت انقلابی ،سمت وزارت کشور را عهده دار بود. پیشه وری در اواخرعمر جنبش جنگل به تهران آمد و به مثابه رهبر حزب کمونیست در سازماندهی مبارزات کارگران فعالانه شرکت داشت . وی در سال 1309 شمسی از جانب پلیس رژیم ازادیکش رضا شاه دستگیر گردیده ، زندانی شد. پیشه وری یازده
سال تمام در زندانهای مخوف رضا خانی شدید ترین فشارها را متحمل گردیده در مقابل ارتجاع هار حاکم سر فرود نیاورد. پس ار برافتادن بساط زور و قلدری رضا شاه در سال 1320 شمسی، همچون دیگر زندانیان سیاسی ، از حبس و اسارت رهائی یافنت . در دوران آزادی، پیشه وری فعالیت های سیاسی خود را دنبال کرده، نشریه وزین و افشا گر " آژیر " را در تهران انتشار داد . در سال1323 شمسی از تبریز به نمایندگی مجلس شورا انتخاب شد . اما نمایندگان مرتجع درباری به اعتبار نامه وکالت وی رای مخالف دادند . آنها از این میترسیدند که پیشه وری در مجلس در رابطه با جنایات دوران رضا شاه افشاگری کند. پیشه وری کسی نبود که از این کینه توزی ارتجاع دچار یاس و نومیدی گردیده و دست از مبارزه در راه آزادی و دموکراسی بردارد. . در اوایل ماه شهریور 1334 پیشه وری به آذربایجان رفته و در آنجا در جهت تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان به فعالیت پرداخت . در 12 شهریور 1324 بهمت و رهبری پیشه وری و چند تن از آزادیخواهان آذربایجان، فرقه دموکرا ت آذربایجان تشکیل یافت . با تشکیل این حزب دموکراتیک، دوره جدیدی از مبارزات پرشور پیشه وری آغاز گردید. در دنباله این نوشته ، خواهم کوشید به طور اختصار در باره ایجاد حکومت فرقه دموکرت و عملکرد آن، صحبت کنم.
شما ناسیونالیستهاس راسیست دچار توهم و موضوعات خیالی و هپروتی و یک دشمن جعلی و دروغین هستید تا خودرا ارضاع کنید ولی ما رئالیست ها به ریش شما خواهیم خندید که محتاج دشمنی جعلی هستید تا پوچی خودرا متوجه نشوید . گاهی زبن فارسی و گاهی کامه آریا و گاهی نژاد فارس و گاهی فرهنگ ایران میشوند دشمنان خیالی شما تا ارمنستان بیاید قره لاغتان را بگیرد و اسرائیل بیاید از کوه و درههای تان بعنوان پایگاه جاسوسی علیه اعراب و ایرانیان و روسها استفاده کند . دلت را به همین داستانهای کودکان 15 ساله خوش کن . کاروان به پیش و ....
آقا و یا خانم به لاچین...لازم نبود آن شبحی که ذکر کرده بودید به سراغ ما بیاد . همین کاربر (( پارس)) با این کامنتش ما را ترساند. آیا فکر میکنید که این کاربر میداند که مقاله بالا در باره چه کسانی و ساکنان کدام منطقه از زمین نوشته شده است؟ من نمی دانستم که اهرام مصر توسط ( پرسپولیس) ساخته شده است...حتم دارم که دیوار چین هم توسط ( تاج) ساخته شده است..آهورامزدا پشت و پناه این کاربر باشد.. آمین یا رب العالمین...
پس شما خود لوایی هستی که با اسامی و بی نام کامنت میگذارید و مبه خود استاد می‌گویید ؟فیلسوف هم شدی !آی که خیلی خنده در شودی اسباب خنده شدی لوایی اینهمه کامنت از خودت در تعریف خودت utanmisan yeke kishisen axi
سردار این لجن پراکنی ها و ترور شخصیت کردن امثال تو که جرات نداری با اسم واقعی خودت کامنت بنویسی به روشن ترین وجهی ماهیت شما افراد بی منطق ، شوونیست و فحاش را نشان میدهد . حرف دیگری ندارم
ما با تجزیه طلبان راسیست ضد بشر آذری بحث وتعارف و جدلی نداریم . نبرد ما علیه دشمن جعلکار و دروغگوی ضد ایران و ایرانی نبردی است آشتی ناپذیر و نابود کننده . هرگونه سازش با این گروه ،خیانت به انسانیت و وطن و تاریخ و آینده است . بی فرهنگیانی که با تکیه بر دشمنان ایران و ایرانی به نفی و انکار انسان و تاریخ و تمدن و زبانی بپردازند ، باید در شرایط مناسب چنان ساکت شوند که دیگر افتخار گرگزاده گی و مغولزادگی را فراموش کنند .مردم ایران از چپ و راست و ملی و مذهبی و قومگرا ، حال و آینده باید در یک هدف متحد باشند و آن سرکوب تجزیه طلبان است که آشکارا در اینجا از ارتجاعی ترین نیروهای منطقه مثل اردوغان و داعش و اسرائیل و ترکیه و امریکا حمایت میکنند و بجای اقامت در یک شهر و کشور ترکزبان، در شهرهای اروپا و امریکا جا خوش کرده اند و نقشه تقسیم و تغییر نام کشورها را برنامه روزهای بازنشستگی خود قرار داده اند .
جناب لاشین و به لاشین، دست از این کامنتهای پیش ساخته و تئآترال بردارید! شما خوب میدانید که آن طرف گفتگوی شما از همنواهای خویست وتنها با هدف برانگیختن جو، این گفتگوهای زرگری را راه انداخته اید.
هم میهن عزیز آقای عبدالربه زاهدانی، متأسفانه ما خواننده و قلم به دست کم داریم. رژیم آخوندی به این دلیل از قلم به دستان وحشت دارد، زیرا می داند در دراز مدت، اگر قلم به دست زیاد شود خواننده هم زیادتر خواهد شد و این برای ماندگاری اسلام و جمهوری اسلامی خطرناک است. اگر با دقت بررسی کنید خواهید دید آخوندها تقریبا به اندازه نیروهای نظامی و اسلحه بودجه برای ترور و ترور شخصیتی.نیروهای مخاالف بکار می گیرد
آقای و یا خانم به لاچین....ما می دانیم که شما برای انکار فیزیکی ما از نیروهای (( بیگانه..مخصوصآ روسی )) غیر ایرانی استفاده خواهید کرد ولی اهورامزدا شاهد است که ما مشتاقانه منتظر همان روز هستیم . هر چه زودتر این ( شبح) را ملاقات بکنیم به نفع ماست... دیس ویدانیا تاواریش....
جناب یوسف آذربایجان
پس تا اینجا معلوم شد که شما میل باطنی تان به امثال پیشه وری است. کسی که در واقع تنها یک آلت دست استعمار برای تجزیه ایران بود.
بگذریم که اگر پیشه وری مانده بود بعید به نظر می رسد که شماها امروز وضعیتی بهتر ازولایات جنوب روسیه فعلی می داشتید. اگر از بنده بپرسید نظرم این است که برای ایران و بالطبع و آذربایجان امثال بختیار هزار بار نسبت به جوجه استالینیست هایی مثل علی اف وپیشه وری بهترند.
این را داشته باشید تا برویم سر بحث تحصیل به زبان ترکی . اگر از عالم روایا های شما کمی فاصله بگیریم و به واقعیت نزدیک شویم به نظر من صحبت از تحصیل به زبان مادری با کسی که در فقر مطلق است و نان شب ندارد بی معنی است.
امروز اکثریت مردم ایران و بالطبع آذربایجان زیر خط فقرند. اکثریت جوانان ایران و بالطبع آذربایجان بیکارند و مسئله یک برای این اکثریت امنیت اقتصادی یعنی نان
بهداشت و مسکن است و بعد هم مینیمم آزادی برای یک زندگی انسانی در حد حداقل . بهمین دلیل است که بنده واقع گرایانه عرض کردم که بجای شعارهای کودکانه بر گرد تحصیل به زبان مادری در شرایط امروز ایران که مزد گور کن هزار بار بیشتر از آزادی هر ایرانی ست باید به درد مشترک همه ما ایرانیان یعنی رژیم منفور جمهوری اسلامی پرداخت . تا این درد علاج نشود تا فقر و فحشا و جهل در ایران ریشه کن نشود کوبیدن بر طبل تحصیل به زبان مادری بیهوده است. هر چند که به نظرم مسئله تحصیل به زبان مادری تنها لفافه ای برای تجزیه طلبی است.
همچنین عرض کنم که به نظر بنده سر نخ اصلی تمام این جریانات تجزیه طلب که اینروزها در هر گوشه ایران به ما تزریق می شوند به اتاق فکر وزرات اطلاعات بر می گردد که بنا بر مثل معروف تفرقه بینداز و حکومت کن با دامن زدن به جریانات تجزیه طلب سعی در به انحرف کشیدن جوانان از پرداختن به درد مشترک و ممانعت ازشکل گیری صف مشترک مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم منفور خمینی دارد.
با احترام
ناصر رحیمی
هشدار به پان ایرانیستها
اگر امروزارمنیها موفق شوند ترکیه را محکوم به نسل کشی بکنند
چرا فردا ایران را به خاطر انتقال ارمنی ها به جلفای اصفهان وگرجی ها به فریدون شهر محکوم نکنند؟؟
امروز این ارمنی ها هستند که نقشه ارمنستان بزرگ ارائه وتبلیغ می کنند* نقشه شوم ارمنی یرای منطقه تشکیل کشوری از شمال به دریا سیاه وازحنوب به دریا اورمیه وازشرق به دریا خزروازغرب کل منطقه کرد نشین مانند وان ویا اطراف کوه اغری ( آرارات ) * می باشد
پان ایرانست نژادپرست مستانه بدون توجه به این نقشه شوم درمعرکه به ساز ارمنی می رقصد
این ارمنی ها هستند درکشورخود هیچ مسلمانی ندارندهمه را کشتند و کشورخالص ارمنی نیشین تشکیل دادند .
این ارمنی است امروزه مرتکب جنایت جنگی ونسلی کشی شده است که حاضر نیست خواست کشورهای منطقه وجهانی وقعطنامه سارمان ملل را اجراء کند حاضر به صلح با آزربایجان نیست
دیروراین ارمنی بود درآرزبایجان غربی دست به جنایت زدند که نژادپرستان فارس اصلاً دراین باره حرفی نمی زنند.
جالب اینکه ارمنیها آگاهانه دراین باره هیچ حرفی به میان نمی آورند تا نه کند نوکران پان ایرانست از آنها ناراضی شوند و معرکه ترک کنند وارمنیها دراین معرکه تنها بمانند
ارامنه درطول قرنهای گذشته نقش ستون پنجم را بازی کردندهمشیه مورد سواستفاده بیگانه بودند
*قبل ازاسلام مورد سواستفاده رومیان بودند
*درصدراسلام درخدمت اعراب بودند اعراب موفق شدند مقاومت آزربایحان را به رهبری بابک با کمک سمباد ارمنی وافشین فارس ازبین ببردند
درزمان شاهان صفوی درخدمت روسیه بودند که حاکمان ایران درآن زمان مجبور شدند ارمنی ها را به اصفهان انتقال بدهند
در زمان مشروطه درخدمت شاهان قاجار بودند که ترور سران ترک مشروطه را به عهده داشتند که رئیس جوخه ترور یپرمخان ارمنی بودکه بعداً ازطرف شاه قاجار رئیس پلیس تهران شد که ستارحان سردارمشروطه به ضرب کوله ارمنی کشته شد.
دانش اگر در ثریا و یا مایا باشد مردانی از سرزمین کوروش بدان دست خواهند یافت
این بچه غلط کرده که پیدا کرده
اهرام مصر نیز توسط داریوش و پرسپولیس ساخته شده است
آقای جداری
این قوم زشتی کار خویش را کردار نیک می پندارند. تقریبا فحش و ناسزا به فرهنگ این قوم تبدیل شده.
من از صبر و تحمل آقای لوایی تعجب می کنم. می خواهند او را با این رفتارهای زشت ساکت کنند. حالا صبرش چه قدر است نمی دانم. اما همین قدر باید بگویم که آذربایجان به لوایی ها احتیاج فراوان دارد. ما مواظب شخصیت هایمان در گذشته نبودیم . اینبار باید مواظبشان باشیم.
آقای جداری چرا حرف ....میزنید Ayibdi axi ! لوایی کیه شما کی هستید من خودم ترکم و ساکن جمهوری آذربایجان شما فکر میکنید غیر از شما دیگه تو این دنیا ترک نیست؟آقا جا جان ما چه گناهی کرده ایم که وقتی ایران گلوبال را باز می‌کنیم قیافه‌های شما و آقای لوایی را در سر خط این سایت میبینیم که دو سه سطر کپی پست میکنید به اسم مقاله !لطفا خودتان را نمایندگان ملت آذربایجان معرفی نکنید و حرکت ملی آذربایجان را با سیما و گفتارتان بد نام نکنید ای با با !
باز هم فشار خون بعضی ها از وحشت و درماندگی بالا زده و دارند ....میگویند و از خودشان میپرسند !؟"بلوچستان ایران" کجاست . ویا اینکه بلوچها مهاجرینی هستند که بعد از استقلال هند از انگلیس و تشکیل کشور پاکستان در سال 1948 به سوی غرب (ایران) مهاجرت کرده اند؟!. برخی ها هم دکتر رضا حسین بر را با دکتر محمد حسن حسین بر وکیل برجسته ایرانی- امریکایی اشتباهی گرفتند و بده بیراه نثار دکتر رضا حسین بر میکنند. برخی دیگر ادعا میکنند چونکه فلمبرداری نشده و ......
خلاصه کلام تمامیت خواهان ، سلطنت طلبان و مهره های رژیم و ...همه با این جلسه غافلگیر و وحشت زده شده اند.
بجای اینکه علت اینگونه جلسات را بطور منطقی و عادلانه مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهند ، با حملات روانی تحقیر و توهین ، باعث تشویق و تکرار اینگونه جلسات از طرف "نماینده گان ملت بلوچ "در داخل و خارج کشور در اینده میشوند.
ایران میراث و متعلق به هیچ ملتی خاصی نیست . ایران سرزمینی که در ان ملتهای بلوچ،تورک، فارس، کرد،عرب ، ترکمن و غیره.... قرنها و هزاران سال در ان ساکن هستند و همه این ملل با تفاوت زمانی کم و بیش به فلات ایران مهاجرت کرده اند. ما بلوچها به تمام ملل ایران احترام میگذارنیم و هیچ ملتی را برتر و بهتر از دیگران قبول نداریم. و تنها راه حفظ تمامیت ارضی ایران هم زمانی امکان پذیر میشود که ستم انسانی- ملی از بین برود ، و همه ملل ایران بطور عادلانه و برابر و بدون تبعیض در اداره امور کشور سهیم باشند.
اینجانب با آقای محمد رضا لوائی از لحاظ نقطه نظرات و مشی سیاسی، کوچکترین موافقتی ندارم . همین چند روز پیش نیز در نقد نوشته های ایشان مطالبی نوشتم که در ایران گلوبال درج شد . با وجود این، نه تنها به آزادی قلم و بیان ایشان کاملا احترام میگذارم بلکه سخت از این ناراحتم که مشتی شوونیست برتری طلب که برای خلق های غیر فارس ساکن در ایران، کوچکترین حقی قائل نیستند، مرتبا با نامهای مستعار به ایشان تاخته و با توسل به نشبثات ارتجاعی، سخت میکوشند مخالفین عقیدتی خود نظیر ایشان را با بکار بردن بدترین عبارتهای شوونیستی، تحقیر کنند . کار این افراد بی فرهنگ و ضد دموکرات، چیزی جز فحاشی و توهین و ترور شخصیت نیست . باید گفت دیگر زمان آن گذشته است که کسی جرات نکند به "مقدسات" شوونیست ها و پان ایرانیست ها نکته ای بگیرد. دیگر زمان آن گذشته است که صحبت در باره مسائلی نظیر
مساله ملی، ستم ملی، فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان ، پیشه وری و حق تعیین سرنوشت ملل، تابو شناخته شود . تردیدی نباید داشت که برخی ها برای آن به ریسمان پوسیده تاریخ باستان چنگ میزنند که فریاد آنهائی را که در ایرا ن چند ملیتی مخالف ستم ملی و شوونیسم و پان ایرانیسم هستند ، درگلو خفه سازند. من شخصا آقای لوائی را ندیده ام و با اسم ایشان در این سایت آشنا شده ام . من تا حال یک بارهم مشاهده نکرده ام ایشان در نوشته های خود به کسی توهین شخصی کند . اما در همین دو سه هفته گذشته بار ها و بارها شاهد این بوده ام که مخالفین نظریات "سیاسی" آقای لوائی، به ایشان اهانت کرده و اشکارا قصد تحقیر ایشان را داشته اند . این کاری بس زشت و ناپسند است و تنها افراد بی منطق و بی شخصیت به چنین اعمال نکوهیده برای سرکوب مخالفین سیاسی خود، متوسل میشوند.
تعداد اینگونه ایرانیان به اندازه تعداد شما تجزیه طلبان ضد ایرانی است . شما بهتر است در فکر زمان حال و آینده باشید چون شما قبرکن و مرده شناس نیستید . شما برای بهانه تجزیه طلبی و حسادت و بی هویتی خود دنبال مردهها افتاده اید ولی مهم اینست که الان حکومت در دست مردم ایران است و برای رسیدن به زبان مادری تان در خانه ، باید راههای دیگری را دنبال کنید چون ما به انکار فرهنگی تاریخی فیزیکی شما نیروهای بیگانه غیر ایرانی خواهیم پرداخت و از اینکه اسمت را این چنین بی معنی انتخاب ککرده ای در یک سایت و زبان و فرهنگ ایرانی ، نشان میدهد که شبحی بالای سرت میچرخد ؛ شبح 70 میلیون مردم ایران که در تئوری و در عمل شما را پاداش مناسب خواهند داد . .
آقا و یا خاتم به لاچین.... هر کشوری و یا هر ملتی تاریخی دارد. ما هیچوقت منکر تاریخ ملت ایران و تاریخ باستان ایران نیستیم . آنچه که ما را متمایز از بعضی از دیگران میکند این است که باور کزدن حرف های غیر منطقی و غلو سازی برایمان دشوار و غیر ممکن است. پادشاهی همچون کوروش که زندگی اش را در جنگ و کشتار و توسعه کشور گشائی صرف نمود تا به حدی که نتوانست سکه ای برای امپراطوریش ضرب بکند, تاجی (( حقوق بشر)) نمی تواند باشد. کره زمین که 13 هزار سال پیش که طولانی ترین دوره یخبندان در تاریخ زمین شناسی را میگذراند و در عین حال کسی ادعا بکند که آریائیان 12 هزار سال پیش در فلات های اسیای میانه ییلاق -قشلاق میکردند, حرف منطقی نمی زند. کسانی که ادعا بکنند اگر ایرانیانی که در سازمان (( ناسا )) ی امریکا کار می کنند , استعفا بدهند, ناسا از کار میافتد , حرفهای خنده داری را میزنند. کسانی که ادعا می کنند که
اگر ایرانیان نبودند, دبی دیگر دبی نمیشد , حرف های پوچ میزنند. کسانی که ادعا میکنند شعر سعدی بر در ورودی سازمان ملل متحد حک شده است, حرف های مفت می زندد. کسانی که ادعا میکنند ایران در زمان شاه به ژاپن دوم تبدیل میشد , حرفهای غیر منطقی میزنند. متاسفانه از این غلو سازی ها در فرهنگ (( شیدائی)) رستاخیزی نهادینه شده است. اگر ما این غلو سازی ها را قبول بکنیم, بایستی قبول کنیم که حضرت آدم 17 متر قد داشت و 10 متر هم عرض و یا اقای خامنه ای در موقع تولد, یا علی .. یا غلی فریاد میکرد . و یا میمونی که سازمان فضائی ایران به فضاء میفرستد, میمون دیگری هم می تواند به زمین باز گردد....و یا چاهای همچون چمکران ها مشگل گشای سختی های زندگی را می توانند بطور اسانی حل بکنند......
سلام-من هم باتوجه به نظرآقای کرمانی وآقامسعوددرکل موافقم .درست است که سرنوشت مردم خاورمیانه دردست کشورهای غربی است ولی تاموقعه ایی که زمانش نرسد حرکت نمیکنند ویابرسرمنافع خودباحاکمانی که خودسرکارآورده اند این جنبش های مردمی را سرکوب میکنند.خیزش ها ویاجنبش ها درواقع خواسته های سرکوب شده ملت های زیرستم رابیان میکنند،یکی تندرویی میکند ویاگروهی کندرویی راپیشه خودمیکنند.جکومت ها بایک رفرم ساده وکم ارزش باهمدستی باکشورهای استعماری ریشه آنهارابرای مدتی می چینند.اگرتوجه فرمایید درکشورهای عربی وایران وافغانستان وترکیه واوکراین واروپای شرقی به روش هایی که منافع آنهاراتامین کند برخوردمیکنند.درعراق ولیبی وافغانستان ورودنظامی کرده ودرسوریه به ویرانی بسندگی داشته .درایران وروسیه با تحریم ومحاصره وباج گیری وشراکت دادن درآشوب های منطقه ایی ودرترکیه ازتروریست ودراروپای شرقی ازتجزیه سریع استفاده میکنند.
سنی های ترکیه در طول تاریخ از زمان شاه اسمائیل تا کنون چندین بار سر شما شیعه ها را بریده اند . اگر هم خودت تنها سنی آذری هستی ، اجازه نداری از کیسه خلیفه ببخشی جون ایرانیان پوست را خواهند کند و به دروازه شهر گنجه آویزان خواهند نمود . شرق ترکیه ، کردستان و ارمنستان خواهد شد .
متنی به غایت فلسفی و عمیق. به سردار نیز باید گفت که به جای غر زدن یاد بگیر. کامنت های شما هیچکدامشان در مورد مطلب نیست و انگار به لوایی آلرژی گرفته اید. هر وقت راجع به مطالب استاد بحث کردید از ایشان می خواهیم که ننویسد تا شما ادامه دهید. بخش پنجم این مطلب را یکبار دیگر بخوان سردارجان. سردار جهان گشا!
آری من و ما و همه ی آزربایجانیها عشق دیده شدن داریم . جهان باید ما را ببیند. ظالمان بالای سر ما را ببیند. قرنها دیده نشده ایم. از این به بعد هر لحظه ما را خواهی دید سردار. منظورم این سایت نیست بلکه در خواب و بیداری است. از این به بعد در خواب و بیداریت ما را خواهی دید سردار. ....
با مسعود موافقم
جمهوری اسلامی از این حرکت ها بعنوان توطئه آمریکا در جنوب شرق کشور استفاده می کند و تا دلش بخواهد بلوچها را به اتهام جدایی طلبی و مزدوری اجانب برای تجزیه ایران اعدام و سرکوب می کند. و چه کسی است که بگوید تجزیه طلب وجود ندارد و یا سند و مدرکی دال بر دخالت و توطئه آمریکا در بلوچستان نیست. متاسفانه مشتی آدم بیگناه اعدام می شوند و دلارها را هم کسانی دیگری در خارج به جیب می زنند. این پز و نمایش های نیم ساعته تبلیغاتی با یک نفر نماینده ضد ایرانی کنگره آمریکا ضررش برای مردم بلوچ صدبار بیشتر از سود آن است. اگرچه سود آن فقط به جیب کسانی می رود که به اسم اپوزیسیون در عمل نقشه های جمهوری اسلامی را به پیش می برند. دلم برای آن زندانیانی می سوزد که باید تقاص کارهای دیگران در خارج را پس بدهند.
خیلی خندیدم جلسه به این مهمی ! با نمایندگان کنگره آمریکا یک فیلمبردار نداشت که فیلمش را بذارید مردم باور کنند؟ از این جلسات که در خیابان‌های اطراف سازمان ملل برگزار میشود روزی صد تا تشکیل میشود سازمان ملل و کنکگره کجا بود ملت بلوچ و عرب قابل احترام اما به نام آنها دروغ نگویید که خودتان را بزرگ نشان دهید
اگر بپذیریم آزادى براى انسان، انسان براى آزادى
آن کدام نیرو و یا کدام نوع از گردانندگی است که براى انسان " جا " باز نمیکند و " جا " يش را میگیرد .( اشغال میکند )
شعار دادن و در رویا زندگی کردن بسیار معمول است
آیا میتوانید برای پیاده کردن استدلالات خود ، بدور از خودکامگی رایج انسانها ،انسانی و دموکرات ترین روش و سیستم و یا جکومت را هم بیان بکنید و راه و روش رسیدن به آن را هم توضیح دهید؟
امیدوارم این آقای دکتر عبدل زابلی(با اسم عملیاتی عبدالربه) بیاید و در مورد اینکه چرا هوای زابل را اینقدر آلوده کرده اند توضیح دهند. ایشان که کرسی دانشیاری در دانشگاه مجازی-خیالی بلوچستان را یدک می کشند و نخود هر آشی تشریف دارند بهتر است ما را از نظرات گوهر بارشان در این زمینه بی نصیب نگذارند. البته آقای دکتر نفرمودند که در چه زمینه دکتری گرفته اند و به بلوچها در زاهدان چه دروسی را تدریس می کنند؟!!!
سواستفاده از مفاهیمی چون دموکراسی و حقوق بشر و صلح و ... از بزرگترین روش های چپ هایی است که خواهان پیشبرد اهداف پنهان خود در زیربافت های جوامع خود هستند.
آنها با بکار بردن واژه های دمکراسی و قوانین حقوق بشر و عدالت اجتماعی... به قدرت می رسند و پس از رسیدن به قدرت همه ی این اصول را لغو و اعلام دیکتاتوری پرولتاریایی و وضعیت انقلابی می کنند. لااقل در 90 + سال گذشته چنین بوده
مارکس و انگلس در دست نويس سخنرانى در بیست و یکم سپتامبر 1871 و در كنفرانس انترناسيونال در لندن جایی که امروز صادق خان به قدرت رسیده است، چنین بیان می کنند:
"آزادى‌هاى سياسى _ حق تشكيل اتحاديه و اجتماعات و آزادى مطبوعات _ اين‌ها حربه هاى ما هستند و وقتى مى‌خواهند آنها را از ما بگيرند، آيا بايد دست روى دست بگذاريم و از سياست كناره گيرى كنيم؟
از نظر لوائی فارس ها و عرب ها مثل ترک ها میتوانند انسان باشند، عجیب است که کرد ها و ارامنه از یاد رفته اند !!!!!
جواب ساده است: اردوغان داعشی فعلا" با فارس ها و عرب ها درگیر نیست که نوچه ها هم باشند. شاید هم بدلیل کلافه بودن از تنفر همگانی واقعا می خواهد "از جائی که هست گم و گور شود "، بالاخره انسان است و دل نوشته ای دارد.
فقط بگویم که تبریز ملیون ها بار زلال تر و پاک تر از آنی است که از دهان هر فضله ای در آید.
این نژاد پرست ....
خطاب به عبد الربه زابلی
زابلی ها .... هستند که توسط رضا شاه و پسرش از افغانستان و خراسان به منطقه بلوچ نشین شمال سرحد بلوچستان آورده شدند. رضا شاه خائن سپس اسم بلوچستان را به بلوچستان و سیستان تبدیل کرد. اکنون این کولی های دوره گرد که توسط دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی محافظت می شوند با وقاحت و بی شرمی تمام طلبکار شده اند. و امثال بلیده ای و حسین بر ها هم به اینها بطور غیر مستقیم کمک می کنند. اینها دو لبه متضاد یک چاقو برای بدنام کردم خواسته های برحق مردم بلوچ هستند.
آقای حسن جداری از اینکه من ماهیت چنگیزی اورا فاش کردم ناراحت شده و دروغهایی بهم بافته. من هرگز نگفتم که قیافه مغولی زشت است یا زیبا بلکه گفتم کسانی مثل جداری و لوایی انگیزه شان از این نوشته های نژادپرستانه قیافه مغولی خودشان است. اینها چون خودشان چهره مغولی دارند خودرا از خون چنگیز مغول میدانندو ایرانیها را به چشم ملتی فرودست نگاه میکنند و از ایران و ایرانی نفرت دارند. اما به دروغ انگیزه نژادپرستانه خودرا در زرورق کمونیستی و پست مدرنیستی میپیچندو به خورد دیگران میدهند. وقتیکه من این واقعیت را توضیح میدهم حسن جداری ازکوره درمیرود و خمپاره های دروغ و توهین و شوونیست چسبانی خودرا به راه می اندازد. چون حرف حسابی برای جواب دادن ندارد.
آقای لوایی با تمام احترامی که به شما قائلم اما هرچه که می‌نویسید یا به ذهنتان میاید نمیتواند مقاله نام بگیرد یکی از دوستان میگفت شما عشق دیده شدن دارید امیدوارم سایت‌هایی پیدا شوند که حاضر به چاپ آنچه که شما خودتان به نام مقاله اینجا منتشر میکنید باشد تا هر روز با باز کردن این سایت چشممان به جمال شما روشن نشود شکل و محتوای سایت با وجود شما تکراری و بی روح به نظر می‌آید .اینهمه نوشتن در فرهنگ عامه از آن به عنوان ....قلم اسم برده میشود که گویا شما به آن مبتلا شده اید
آقای توکلی این نوشته که اینجا گذاشته شده جایش در قسمت دیدگاه ها نیست. این شعر است و ازقرار معلوم جای خاصی برای شعر و ادبیات در سایت هست. شعر نباید در قسمت دیدگاه ها منتشر شود.
به عنوان یک تورک از ترکیه شرقی (تبریز) از مبارزات به حق مردم مظلوم بلوچ علیه تبعیض ایرانی دفاع می کنم. این را بدانید که تورکها بیدار شده اند و سیستم ایران نخواهد توانست از این پس از تورکها علیه دیگر ملیتهای مظلوم از جمله بلوچها، کوردها، عربهاو غیره استفاده بکند.
اگر باران به کوهستان ببارد ، به کوهستان باریدست باران. کنگ از آسمان افتاد و نشکست . ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند ، عیدی کرم و هادی و منقل همگی بیکارند . بعضی ها چه اصراری به تظاهر در این سایت مفت و مجانی دارند .؟ اینهایی که جای دیگری غیر از خانه دشمن و میزبان پاری و آریایی خود ندارند .ترک به ترکستان ! ایران فقط ماوای اقوام اصیل ایرانیست . خود درمانی با هزینه راسیستی ضد انسانی قوم گرایی علیه انسانهای شریف و زحمتکش دیگر.
تصفیه نژادی تُرک‌ها در شمال عراق
به گزارش دورنانیوز ،رئیس فراکسیون ائتلاف دولت قانون در مجلس نمایندگان عراق از وجود یک حرکت توسعه‌طلبانه خطرناک در شمال عراق خبر داد.
علی الادیب در بیانیه‌ای نوشت: «ما درحالی‌که پیروزی‌های نیروهای مسلح و داوطلبان غیور عراقی را علیه عناصر جنایتکار داعش گرامی می‌داریم، به وجود یک حرکت توسعه‌طلبانه خطرناک در شمال عراق اشاره می‌کنیم که با سوءاستفاده از مشغول بودن دولت مرکزی و دستگاه‌های امنیتی آن درنبرد با داعش، به عملیات نسل‌کشی نژادی و قومی علیه اهالی مناطقی که در طول تاریخ ساکن آنها بوده‌اند و به‌ویژه در منطقه ترکمانی دوزخورماتو دست میزنند.»
کل این خبر تبلیغات بیخود است برای بالا بردن فشار پان ایرانیست ها. طفلک نویسنده فرق بین نمایندگان حقیقی (منتخب واقعی در یک انتخابات آزاد) و حقوقی (منتخب بر طبق قوانین مصوبه) را نمی داند. آخه یک فعال خودگماشته سیاسی در اروپا و آمریکا که نماینده حقیقی و حقوقی مردم داخل کشور نمی شود. این هم سطح سواد اینها که می خواهند ایران را تجزیه کنند.
این بیچاره ها برای امرار معاش ناچارند با هر بادی بچرخند. رایحه خوشبوی دلار آمریکایی بهترین نسیم بهاری است. این "بینوایان" سواد مکفی خواندن و نوشتن هم ندارند، چه برسد به قدرت تجزیه ایران. شاید هم دست های پنهان جمهوری اسلامی برای توجیه سرکوب و ایجاد دشمنی و نفرت بر علیه بلوچهای عزیز و مهربان در کار باشد. از این رژیم هیچ چیزی بعید نیست. جمهوری اسلامی معمولا از این جلسات بعنوان سند کتبی مداخله مستقیم آمریکا در امور داخلی ایران استفاده می کند تا به
اهداف خود در زدوبندهایش با اروپا و آمریکا برسد. آلت دست هم فراوان است.
آقای علی نادان گرامی! اگر شما انسان دانائی باشی، هیچوقت بخودت اجازه نمیدهی، به جای حمایت از حقوق ملی مدنی، زبانی فرهنگی، حقوق اقتصادی ـ سیاسی، و حق تعیین سرنوشت ملل غیر فارس، با افکار استعماری شاهنشاه عاریا مهری، راسیسم تجزیه طلب پانفارس، فالانژ داعشی آخوندی، و سلطنت طلبان لس آنجلسی را در اینجا تبلیغ کنی. شما بخوبی آگاهی که پانفارسیسم دارای یک فرهنگ و یک هدف است. اینان بجای برخورد و مبارزه با دولت دیکتاتوراسلام آخوندی ، به مبارزه با مردم آزربایجان، مردم عرب ، مردم بلوچ، مردم ترکمن، ترکان قشقائی و ترکان خراسان پرداخته و آدرس غلط داده، بچشم مردم خاک می پاشند. اینان نیروی اپوزیسیون را ضعیف کرده، دوام و بقای رژیم اسلامی پانفارس را تضمین میکنند. من از شما سئوال میکنم آیا تاکنون در این صفحه خوانده اید که ناصر کرمعلی ها، ساوش ها، ایستا ها، قادیها، فارسعلی ها، استخوانلوها حتا
یکبارعلیه دولت حاکم در ایران حرف بزنند؟ ولی ناصر کرمیها مدام با نوشته های تکراری و ضد تورک و خسته کننده خود، برای تحریک اذهان این چند نفر مراجفین این سایت ، به مردم تورک، عرب و بلوچ و ترکمن جغرافیای موسوم به ایران پرخاش کرده و فارسعلی ها از میان دهات حاشیه ایران، به بهانه پانترک، علیه مردم آربایجان و دیگر ملل ایران جعلیات مینویسند، و گزارش می دهند که گویا پانفارسها صاحب تمدن اند و مدام درایران به تاتر و کنسرت و بالت و کاباره و موزه و نمایشگاه میروند! و بدین بهانه، کرمیها و قادیها به انکار زبان و فرهنگ و تمدن مردم غیر فارس پرداخته، میخواهند یوغ استعمار پانفارسیسم را تا ابد از گرده آنان بیاویزند. در صورتیکه در ممالک اروپائی حتی در دانمارک و فرنسه و آلمان یعنی محل زندگی خود حتا یکباربه موزه نمی روند تا ببیند جز دروغ و سوء تبلیغات هیچ آثاری از تمدن اداعائی آنان در موزه های انگلیس و فرانسه وجود ندارد. اما در اینجا به تحریف زبان و فرهنگ و تاریخ و تمدن دیگران میپردازند.
ایران گلوبال تبدیل شده به خورجین تجزیه طلبان بلوچ و پان ترکیسم و عرب و کرد. هرکسی که با ایران دشمنی دارد، به سایت ایران گلوبال خوش آمد. نفرت پراکنی زبانی و مذهبی و قومی اسمش شده گفتمان فرهنگی.
خوب شد اینها چهره واقعی خود را در نزد ارباب بزرگ خود آشکار کردند و از ارباب می خواهند بلوچستان را مستقل بکند و از آن خود بکند. آن دسته از چهره های سیاسی مثل نوری زاده که برای عربها کار می کند و و سیروس ملکوتی که برای کومله کار می کند ببینند که ماله کش چه کسانی شده اند که خودشان ماله کش امریکا هستند. این بیچاره ها بجای همکاری با هموطنان خود، به پای بوس آمریکا می روند. حالا که چهره واقعی بلیده ها و حسین برها کاملا بر ملا شده است. امثال آقای دوشوکی هم باید موضوع خود را در این مورد روشن کنند که آیا ایرانی هستند یا خواهان استقلال بلوچستان توسط ارباب بزرگ؟
ناصر بلده ای و دکتر حسین بر عضو کنگره میلیت های ایران فردا هستند. اینها وقتی با فعالان سیاسی ایرانی هستند طرفدار فدرالیسم در چارچوب ایران هستند. اما وقتی به آمریکا و دیگر جاها می روند خواهان استقلال بلوچستان می شوند. منافقی و دورویی هم باید حدی داشته باشه.
سازمان ملل هرگز برای تجزیه کشورهای عضو خود نه جلسه ای می گزارد و نه از آن حمایت می کند. این دروغگویی که این جلسه توسط سازمان ملل تشکیل شده بخشی از همان دروغگویی و تبلیغات دروغین کسانی است که نان را به نرخ روز می خورند. دلار چه کارهایی که نمی کند؟
ریشه جنبش دانشجویی و تشکیل کنفدراسیون ایران نیز ریشه در غرب و در زمان جنگ سرد و جنبش چپ دانشجویی غرب داشت.بخش اسلامی و ملی ایرانی این جنبش در مقایسه با بخش چپ ناچیز بود . متاسفانه بعضی از اینها در مبارزه با فاشیسم آخوندی شهید شده و یعضی حقوق بگیر شاه و همکار شیخ شدند و بخش مهمی از آن اکنون زنده و در میان اپوزیسیون یا در درون ایران منتظر هستند .
بعضی ها چریک شدند ، بعضی ها هیپی و بودیست و اسلامیست
چپ ها میگویند از کسیکه خود را شاگرد نیچه و هایدگر بداند چه انتظاری میتوان داشت ؟ اسلوترداک فیلسوف آلمانی و متولد 1947 ، همچون نیچه، فیلسوف را ، پزشک ، پرستار ، و مواظب فرهنگ زمان خود میداند . در نظر او فلسفه یعنی از خطر نهراسیدن و دل بدریا زدن . او چون لائوتسه میگوید که راه نقد از نقد راه میگذرد .
او بیشتر یک فیلسوف فرانسوی است تا یک متفکر آلمانی . و میگوید انسان موجودی ناقص نیست بلکه حیوانی است عادتگرا . اسلوترداک مدعی است که فرهنگ اروپا با اشعار خشونت امیز هومر شاعر یونانی شروع شد چون او 2700 سال پیش در کتاب الیاس خشم را به آواز درآورد .
ماتریالیسم دینوزیوسیستی اسلوترداک کوششی است برای نزدیکی جریانات پسا مارکسیستی و پسا نیچه ای . او میگوید تفکر از خطر بوجود می آید ، از بی خطری افکاری متعادل و بی ارزش زاییده میشود . پس عظمت و اهمیت یک فیلسوف به خطر ناشی از محتوای آثارش وابسته است .
پیتر اسلوترداک در سال 1999 در آلمان از طریق بحث و مخالفت با نظرات هابرماس در رسانه ها معروف شد . در آثار او خواننده با مباحث فلسفی و ادبی و روانپژوهی و سیاسی و اسطوره ای و شبه علمی آشنا میشود . بعضی ها او را به طنز، فیلسوفی رسانه ای و یکی از چپهای الهی و آسمانی بشمار می آورند . در میان فیلسوفان آلمانی او از همه فرانسوی تر است . در فلسفه فرانسه او زیر تعثیر آثار فوکو و دلوژ و دریدا قرار دارد .
پیرامون او اشاره میشود که در سال 1968 در جنبش دانشجویی اروپا ، بعضی ها مانند او دنبال بودیسم و بگوان رفتند و گروه دیگر به سازمانهای چریک شهری پیوستند . وی بعدها متهم شد که به جای فلسفه بافی ، اسطوره گرایی میکند . اسلوترداک نه نویسنده ای فلسفی بلکه خالق اسطوره هاست ؛ اسطوره هایی که تحت تعثیر زمان هستی گرایی بودند .
بیوگرافی نویسان ریشه تفکر اسلوترداک را در سنت بلوخ و آدرنو و هورکهایمر و بن و کانتی و یونگر و گونتر میدانند . او نیچه گرایی نو است . آثارش گرچه طنزآمیز و اغراق گرایانه ولی پیچیده و مشکل هستند . اسلوترداک گاهی به خردگریزی و عرفان گرایی متهم شده .
او بجای پرسش انسان چیست ، میپرسد انسان کجاست ؟ این سئوال مکان شناسی او هم نیچه ای و هم هایدگری است . اسلوترداک را میتوان فیلسوفی از نسل دوم مکتب فرانفکفورت دانست . او در زندگی گرایی خردگریزانه، شاگرد نیچه و مدافع فلسفه کلبی شیلر است .
اسلوترداک مدعی است که فلسفه کلبی موجب آزادی فرد میگردد . این نوع فلسفه او ریشه در بشاشیت فلسفه هاینه و نیچه ، طنز نا امید کیرکگارد ، و بخشی از فلسفه اگزستنسیالیستی هایدگر دارد . او هستی شناسی هایدگر را از نوع کلبی یونانی میداند . مسیر رشد فکری اسلوترداک تا کنون از فلسفه کلبی به فلسفه رواقی بوده است گرچه میگوید که از طریق رسانه ها ،جهان حقیقی به جهان شبه افسانه ها تبدیل شده است .
اسلوترداک اندیشه پست مدرن را پساکپرنیکی معنی میکند . او به تقلید از آدرنو میگوید هنر جایی است که در آنجا اقشار خاص و عام با هم دیدار میکنند . مورخین فلسفه او را از تبار مارکس و نیچه و فروید و آدرنو و هایدگر و لاکان و فوکو و دلوژ و تفکر فرانسوی و اندیشه آسیای شرقی بحساب می آورند . اسلوترداک در نظریه انتقادی آلمانی مکتب فرانکفورت در ردیف هابرماس و آدرنو قرار میگیرد .
او گلوبالیسم را فاصله گرفتن از مرکز و نزدیک شدن به مرزهای امپریالیستی پیشین میداند . وی مدعی است که تروریسم بخشی از دانش هومانیستی است که ارتجاعی شده چون مبارزه ایست خرد گریز و رمانتیک . در نظر اسلوترداک جنجال رسانه ای نوعی تولید فکری روشنگری است . وی مدعی است که در تمام ادیان ابراهیمی از خشم سخن رفته چون در زمان جنگ اشتغال کامل بوجود می آید .
همه این ادیان و تفکر ارتجاعی توسط حاکمان ارتجاع جهانی و سرمایه داری تجهیز و تعلیم دیده شده و مورد حمایت انان دست به جنایت میزنند
در مورد خان هم من به انسان و شایستگی انان تمرکز نمیکنم به سیاستهای پشت پرده سیستمی میشورم که میتواند از وی سیاستهایش را پیش ببرد.منظور نقد سیاستهای حزب کارگر و حاکمیت است خود وی نخواهد توانست جدا از برنامه حزبی عمل نماید
بیشمارند معتقدینی که نمونه بارز اخلاق هستند .اما انتخاب باوری که قوانینش ضد اخلاقیست در تضاد با اخلاق ادعا شده توسط انان نیست؟
مذهب دیگر اه مظلوم به تنگ امده از جان جهان وارونه نیست .مذهب خود عامل و ابزار و تفکر غالب حاکمیت سیاسی جهان سرمایه است که جنایت میکند.مظلومان الان توسط ارتجاع جهانی تجهیز شده متشکل و حمایت میشوند تا جنایت را بر بشر عملی سازند.تفکر این جنایت در دینیست که احکام جنایت را قانونی ساخته است
باور من در شورش علیه همه تقدسهاست ادیان نقابی پنهان ندارند اما ایدیولوژیهای جنایتکار خود را با نقابهای تفکر انسانی و رهایی بخش حتی پنهان میسازند .جنایتهای ملیونها انسان با ایدیولوژی کمونیزم مدل شوروی در روسیه شوروی و حتی قبل از شروع جنگ جهانی دوم همسان با حکومت هیتلر در رابطه با ملتهای ساکن در شوروی بدستور خود لنین و بعدها استالین و در برخورد با ملتهای خود و فنلاند و اکراین و
و قفقاز و.... جلو چشم است .جنایتکار جنایتکار است زیر هر تقدسی پنهان باشد فرقی ندارد یا در کامبوج و یا الان با تکفیر مخالفین توسط تقدس گرایان چپ محکوم است
نمونه شخصی کردن باورها و اعتقادات عملی نگشته چون هیچ سیستمی که بر پایه برابری و ازادی استوار باشد حاکم نگشته است
بلوچستان ایران دیگه کجا است حالا دیگه مهاجران پاکستانی صاحب خانه شدند خدا لعنت کنه محمد رضا پهلوی را که در زمان جنگ استقلال بلوچستان پاکستان طرف پاکستان را گرفت و به سیل مهاجران بلوچ به داخل ایران راه داد بعد انقلاب هم بلوچ ها با مظلوم نمایی از ظلم ستمشاهی که به ما شناسنامه هم نمیدادند و مظلومیم شناسنامه گرفتند همین کار را با معاودین عراقی کرد و روزگار ملت را سیاه کرد
امروز با این نامه آقای علی رضا فرشی در فیسبوک روبرو شدم ببینید بخاطر زبان مادری چه بر سر یک همکار و فرد بزرگ شده در دامن رژیم میاید .از مسئولین سایت تقاضا درج این نامه را دارم:
محبوبی که مغضوب واقع شد...
«علیرضا فرشی»
روزی من هم محبوب و دُردانه نظام بودم! فرزند فرمانده شهید پاسدار بهمن فرشی (از فرماندهان لشکر 31 عاشورا) که در دانشگاه صنعتی شریف مشغول تحصیل رشته نرم‌افزار کامیپوتر است و در تمامی مسابقات استانی حفظ و قرائت قرآن کریم مقام اول استان را در بین فرزندان شاهد کسب کرده و مقام دوم مسابقات حفظ قرآن کریم در بین دانشجویان شاهد کل کشور است و حافظ ثلث قرآن است و عضو فعال بسیج دانش آموزش و دانشجویی و ... از شاگردان ممتاز طرح ولایت! اما، بعد از سالها دُردانه بودن، به میوه ممنوعه ای نزدیک شدم که مرا مغضوب نظام کرد و از بهشت برینشان به جهنمی رهنمونم کردند که بهشت زبان مادریم بود! ماجرا
محبوبی که مغضوب واقع شد...
«علیرضا فرشی»
ماجرا از آنجا شروع میشود که بعد از شکر هزاران نعمت الهی، قصد شکران نعمت زبانی را کردم که خداوند یاداور آن در قرآن کریمش بود و اذعان میکرد که انسانها را با اختلاف رنگها و زبانهایشان آفریده است. شکر این نعمت همانا، و متهم شدن به کفران نظام همانا! آری؛ من میوه درخت ممنوعه را چیده بودم! من با تمام وجودم عاشق زبان مادریم شده بودم و با اشاره به هویت زبانی ملتم، خود را تُرک آذربایجان نامیده بودم. این بود، که در اول خرداد 1388 مقوانوشته‌ای با عنوان "تورک دیلینده مدرسه" (خواست مدرسه به زبان تُرکی و تحصیل زبان مادری و به زبان مادری) برداشتم و در پیاده روی همگانی شاه‌گولوی تبریز شرکت کردم. به همراه همسرم دستگیر شدم و بعد از بیش از 45 روز شکنجه روحی و روانی در بازداشتگاه اطلاعات تبریز، هر یک به 6 ماه حبس تعزیری محکوم گشتیم؛ او به زندان زنان تبریز، و من هم به بند مالی زندان تبریز مننقل شدم.
من دیگر دردانه نظام نبودم! انگار دیگر فرزند شهید بودنم هیچ اهمیتی نداشت! انگار فارغ التحصیل شدن از دانشگاه صنعتی شریف، و از دانشگاه تهران هیچ ارزش و اعتبار و اهمیتی نداشت! انگار دیگر مهم نبود که من حافظ ثلث قرآنم و انگار تمامی رزومه فعالیتم در بسیج دانشجویی و ... از درجه اعتبار ساقط شده بود. هر روز بیشتر از دیروز انکار میشدم: بنیاد شهید شهرستان، استان، و تهران به دیده غریبه به من نگاه میکرد! از هیئت علمی و مدیر گروهی رشته کامپیوتر دانشگاه غیرانتفاعی سراج تبریز اخراج شدم! از هئیت علمی و مدیر گروهی رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی جلفا اخراج شدم! حراست هیچ یک از دانشگاهها، علیرغم اصرار دانشجویان، حتی اجازه حق التدریسی دروس کامپیوتر را به من نمیدادند! مجوز ثبت شرکت از من سلب شد! پروانه کسب برای اداره یک مغازه کوچک کامپیوتر را هم به من نداند! تمامی راههای کسب روزی در تبریز و آذربایجان برایم بسته میشد... و انگها و اتهامزنیها شروع شد: ضد انقلاب! ضد نظام! مبلغ بر علیه نظام! منافق! دشمن! بر هم زننده نظم عمومی! اقدام کننده علیه امنیت کشور! تشکیل دهنده جمعیت برای بر هم زدن امنیت کشور! اجتماع کننده و تبانی کننده علیه امنیت کشور! تروریست! خائن! کذاب! وطنفروش! جاسوس! بی غیرت! بی ناموس! بازیچه! و .... دیگر به شنیدین این همه تهمت ناروا عادت کرده بودم.
اینچین شد که من مغضوب نظام شدم، و دیگر دُردانه محسوب نمیشدم. هر کسی با من در ارتباط بود پس از چندی با تماسهای تلفنی اطلاعات کشور مواجه میشد و حتی یک نفر به اتهام ارتباط با معاند نظام (من!) به چند ماه حبس تعلیقی محکوم شد! در مراسم روز جهانی زبان مادری سال 1392 در دوم اسفند به عنوان مهمان شرکت کردم، اما، با یورش مأموران امنیتی به آن مراسم و دستگیریم، پرونده جدیدی برایم باز شد. گفتند که این مراسم مجوز نداشت و شما به خاطر شرکت کردن در این مراسم بدون مجوز دستگیر شدید. پرسیدم: اگر مجوز میخواستند میدادید؟ گفتند: بلی! یکسال گذشت و اینبار از فرمانداری و استانداری تهران با هزار امضاء درخواست مجوز کردم تا مراسم روز جهانی زبان مادری را در دوم اسفند برگزار کنم. اما، اینبار هم تهدیدها شروع شد و نهایتاً روز دوم اسفند سال 1393 به منزلم هجوم آورده و مرا با تمامی کتابهای زبان تُرکیم، و لپ‌تاپ، و ... دستگیر و روانه بازداشتگاه اوین کردند. با نوشتن صدها نامه به این روند ظالمانه اعتراض کردم که گزارش همه آنها در اینترنت قابل جستجوست. هم اکنون دو پرونده مفتوحه (سال 92 و سال 93) بر علیهم باز است که روز 23 همین ماه (فردا صبح!)، همزمان با ولادت امام زین العابدین علیه السلام دادگاه یکی از آنها در اسلامشهر تهران برگزار خواهد شد!
آیا روزی خواهد رسید که عاشقان زبان مادری هم محبوب نظام جمهوری اسلامی ایران شوند؟ 22 ار
وای بر ما که خموشیم ومهر سکوت بر لب زده ایم، همین سکوت ماست که باعث می شود انسانهای شریفی مثل افشین بایمانی در سیاهچال های رژیم آرزوی مر گ کنند. زندانیان سیاسی وعقیدتی در سیاهچال های آخوندی چشم به حمایت ایرانیان در داخل وخارج از کشور دارند، این انسانهای شریف به خاطر آزادی ورفاه مردم ایران در چنگال آخوندهای خون آشام اسیر هستند.
رژیم اهریمنی وجنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی، میهن ما را تبدیل به یک جهنم واقعی کرده است، این رژیم، نفس خلق ایران را گرفته است، همین ده روز پبش در زندان گوهر دشت ، فردی بی گناه به اسم رضا حسینی 34 ساله از اهالی کوهدشت لرستان را به اتهام دروغین نگهداری مواد مخدر اعدام کردند، رضا حسینی فقط به جرم اینکه با مزدوران نیروی انتظامی رژیم در گیری فیزیکی پیدا کرده بود، به دروغ به نگهداری مواد مخدر متهم شد ومزدوران انتظامی قصد انتقام از او را داشتند، وفاجعه آنجاست زمانی
که همسر ومادر رضا حسینی پس از طی مسافت زیاد از کوهدشت لرستان به تهران می آیند اجازه دیدار وملاقات با عزیزشان به آنها داده نمی شود ورضا حسینی اعدام می شود ومزدوران جنایتکار قوه قصابیه پس از کلی تحقیر وتوهین که به همسر ومادر رضا روا می دارند در جواب این دو زن دردمند که می گفتند رضا بی گناه بود جواب می دهند اگر رضا بی گناه باشد به بهشت می رود!!!
ناصر رحیمی داری به پیشه وری توهین میکنی و شاید نه می فهمی که توهین به مبارزین راه ازادی امثال پیشه وری توهین به توده های محروم و زحمتکش آذربایجان است . پیشه وری که در سال 1272 شمسی در خانواده تهی دستی در یکی از دهات آذربایجان متولد شد، در کودکی همراه خانواده به قفقاز مهاجرت کرده و در آنجا با تئوریهای کمونیستی آشنائی پیدا کرد . پیشه وری از رهبران حزب کمونیست ایران بود که در سال 1920 تشکیل یافته بود . پیشه وری، سردبیر "حقیقت" ارگان حزب کمونیست بود . پیشه وری در جنبش جنگل فعالانه شرکت داشت و در دولت انقلابی ،سمت وزارت کشور را عهده دار بود. پیشه وری در اواخرعمر جنبش جنگل به تهران آمد و به مثابه رهبر حزب کمونیست در سازماندهی مبارزات کارگران فعالانه شرکت داشت . وی در سال 1309 شمسی از جانب پلیس رژیم ازادیکش رضا شاه دستگیر گردیده ، زندانی شد. پیشه وری یازده
سال تمام در زندانهای مخوف رضا خانی شدید ترین فشارها را متحمل گردیده در مقابل ارتجاع هار حاکم سر فرود نیاورد. پس ار برافتادن بساط زور و قلدری رضا شاه در سال 1320 شمسی، همچون دیگر زندانیان سیاسی ، از حبس و اسارت رهائی یافنت . در دوران آزادی، پیشه وری فعالیت های سیاسی خود را دنبال کرده، نشریه وزین و افشا گر " آژیر " را در تهران انتشار داد . در سال1323 شمسی از تبریز به نمایندگی مجلس شورا انتخاب شد . اما نمایندگان مرتجع درباری به اعتبار نامه وکالت وی رای مخالف دادند . آنها از این میترسیدند که پیشه وری در مجلس در رابطه با جنایات دوران رضا شاه افشاگری کند. پیشه وری کسی نبود که از این کینه توزی ارتجاع دچار یاس و نومیدی گردیده و دست از مبارزه در راه آزادی و دموکراسی بردارد. . در اوایل ماه شهریور 1334 پیشه وری به آذربایجان رفته و در آنجا در جهت تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان به فعالیت پرداخت . در 12 شهریور 1324 بهمت و رهبری پیشه وری و چند تن از آزادیخواهان آذربایجان، فرقه دموکرا ت آذربایجان تشکیل یافت . با تشکیل این حزب دموکراتیک، دوره جدیدی از مبارزات پرشور پیشه وری آغاز گردید. در دنباله این نوشته ، خواهم کوشید به طور اختصار در باره ایجاد حکومت فرقه دموکرت و عملکرد آن، صحبت کنم.شما ناسیونالیستهاس راسیست دچار توهم و موضوعات خیالی و هپروتی و یک دشمن جعلی و دروغین هستید تا خودرا ارضاع کنید ولی ما رئالیست ها به ریش شما خواهیم خندید که محتاج دشمنی جعلی هستید تا پوچی خودرا متوجه نشوید . گاهی زبن فارسی و گاهی کامه آریا و گاهی نژاد فارس و گاهی فرهنگ ایران میشوند دشمنان خیالی شما تا ارمنستان بیاید قره لاغتان را بگیرد و اسرائیل بیاید از کوه و درههای تان بعنوان پایگاه جاسوسی علیه اعراب و ایرانیان و روسها استفاده کند . دلت را به همین داستانهای کودکان 15 ساله خوش کن . کاروان به پیش و ....
آقا و یا خانم به لاچین...لازم نبود آن شبحی که ذکر کرده بودید به سراغ ما بیاد . همین کاربر (( پارس)) با این کامنتش ما را ترساند. آیا فکر میکنید که این کاربر میداند که مقاله بالا در باره چه کسانی و ساکنان کدام منطقه از زمین نوشته شده است؟ من نمی دانستم که اهرام مصر توسط ( پرسپولیس) ساخته شده است...حتم دارم که دیوار چین هم توسط ( تاج) ساخته شده است..آهورامزدا پشت و پناه این کاربر باشد.. آمین یا رب العالمین...
پس شما خود لوایی هستی که با اسامی و بی نام کامنت میگذارید و مبه خود استاد می‌گویید ؟فیلسوف هم شدی !آی که خیلی خنده در شودی اسباب خنده شدی لوایی اینهمه کامنت از خودت در تعریف خودت utanmisan yeke kishisen axi
سردار این لجن پراکنی ها و ترور شخصیت کردن امثال تو که جرات نداری با اسم واقعی خودت کامنت بنویسی به روشن ترین وجهی ماهیت شما افراد بی منطق ، شوونیست و فحاش را نشان میدهد . حرف دیگری ندارم
ما با تجزیه طلبان راسیست ضد بشر آذری بحث وتعارف و جدلی نداریم . نبرد ما علیه دشمن جعلکار و دروغگوی ضد ایران و ایرانی نبردی است آشتی ناپذیر و نابود کننده . هرگونه سازش با این گروه ،خیانت به انسانیت و وطن و تاریخ و آینده است . بی فرهنگیانی که با تکیه بر دشمنان ایران و ایرانی به نفی و انکار انسان و تاریخ و تمدن و زبانی بپردازند ، باید در شرایط مناسب چنان ساکت شوند که دیگر افتخار گرگزاده گی و مغولزادگی را فراموش کنند .مردم ایران از چپ و راست و ملی و مذهبی و قومگرا ، حال و آینده باید در یک هدف متحد باشند و آن سرکوب تجزیه طلبان است که آشکارا در اینجا از ارتجاعی ترین نیروهای منطقه مثل اردوغان و داعش و اسرائیل و ترکیه و امریکا حمایت میکنند و بجای اقامت در یک شهر و کشور ترکزبان، در شهرهای اروپا و امریکا جا خوش کرده اند و نقشه تقسیم و تغییر نام کشورها را برنامه روزهای بازنشستگی خود قرار داده اند .
سردار امین موحدی شما خوبید؟ خخخخخ
به به آقای لوایی برای خودتان نوشابه باز میکنید؟این روش‌ها کهنه شده که خودتان از خودتان تعریف کنی ayib chox ayib
جناب لاشین و به لاشین، دست از این کامنتهای پیش ساخته و تئآترال بردارید! شما خوب میدانید که آن طرف گفتگوی شما از همنواهای خویست وتنها با هدف برانگیختن جو، این گفتگوهای زرگری را راه انداخته اید.
هم میهن عزیز آقای عبدالربه زاهدانی، متأسفانه ما خواننده و قلم به دست کم داریم. رژیم آخوندی به این دلیل از قلم به دستان وحشت دارد، زیرا می داند در دراز مدت، اگر قلم به دست زیاد شود خواننده هم زیادتر خواهد شد و این برای ماندگاری اسلام و جمهوری اسلامی خطرناک است. اگر با دقت بررسی کنید خواهید دید آخوندها تقریبا به اندازه نیروهای نظامی و اسلحه بودجه برای ترور و ترور شخصیتی.نیروهای مخاالف بکار می گیرد
آقای و یا خانم به لاچین....ما می دانیم که شما برای انکار فیزیکی ما از نیروهای (( بیگانه..مخصوصآ روسی )) غیر ایرانی استفاده خواهید کرد ولی اهورامزدا شاهد است که ما مشتاقانه منتظر همان روز هستیم . هر چه زودتر این ( شبح) را ملاقات بکنیم به نفع ماست... دیس ویدانیا تاواریش....
جناب یوسف آذربایجان
بهداشت و مسکن است و بعد هم مینیمم آزادی برای یک زندگی انسانی در حد حداقل . بهمین دلیل است که بنده واقع گرایانه عرض کردم که بجای شعارهای کودکانه بر گرد تحصیل به زبان مادری در شرایط امروز ایران که مزد گور کن هزار بار بیشتر از آزادی هر ایرانی ست باید به درد مشترک همه ما ایرانیان یعنی رژیم منفور جمهوری اسلامی پرداخت . تا این درد علاج نشود تا فقر و فحشا و جهل در ایران ریشه کن نشود کوبیدن بر طبل تحصیل به زبان مادری بیهوده است. هر چند که به نظرم مسئله تحصیل به زبان مادری تنها لفافه ای برای تجزیه طلبی است.پس تا اینجا معلوم شد که شما میل باطنی تان به امثال پیشه وری است. کسی که در واقع تنها یک آلت دست استعمار برای تجزیه ایران بود.
بگذریم که اگر پیشه وری مانده بود بعید به نظر می رسد که شماها امروز وضعیتی بهتر ازولایات جنوب روسیه فعلی می داشتید. اگر از بنده بپرسید نظرم این است که برای ایران و بالطبع و آذربایجان امثال بختیار هزار بار نسبت به جوجه استالینیست هایی مثل علی اف وپیشه وری بهترند.
این را داشته باشید تا برویم سر بحث تحصیل به زبان ترکی . اگر از عالم روایا های شما کمی فاصله بگیریم و به واقعیت نزدیک شویم به نظر من صحبت از تحصیل به زبان مادری با کسی که در فقر مطلق است و نان شب ندارد بی معنی است.
امروز اکثریت مردم ایران و بالطبع آذربایجان زیر خط فقرند. اکثریت جوانان ایران و بالطبع آذربایجان بیکارند و مسئله یک برای این اکثریت امنیت اقتصادی یعنی نان
همچنین عرض کنم که به نظر بنده سر نخ اصلی تمام این جریانات تجزیه طلب که اینروزها در هر گوشه ایران به ما تزریق می شوند به اتاق فکر وزرات اطلاعات بر می گردد که بنا بر مثل معروف تفرقه بینداز و حکومت کن با دامن زدن به جریانات تجزیه طلب سعی در به انحرف کشیدن جوانان از پرداختن به درد مشترک و ممانعت ازشکل گیری صف مشترک مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم منفور خمینی دارد.
با احترام
ناصر رحیمی
بر اساس گزارش ویکی پیدیا. جمهوری جنایتکار اسلامی بیچاره یعقوب مهرنهاد را به جرم همکاری و ملاقات با ناصر بلیده ای اعدام کردند. یکی از جرم ها این بود.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8_%D9%85%D9%…
برای ناصر بلیده ای مهم نیست چند نفر دیگر اعدام شوند. این آقا فقط می خواهد با آمریکایی ها عکس بگیرد.
هشدار به پان ایرانیستها
دیروراین ارمنی بود درآرزبایجان غربی دست به جنایت زدند که نژادپرستان فارس اصلاً دراین باره حرفی نمی زنند.اگر امروزارمنیها موفق شوند ترکیه را محکوم به نسل کشی بکنند
چرا فردا ایران را به خاطر انتقال ارمنی ها به جلفای اصفهان وگرجی ها به فریدون شهر محکوم نکنند؟؟
امروز این ارمنی ها هستند که نقشه ارمنستان بزرگ ارائه وتبلیغ می کنند* نقشه شوم ارمنی یرای منطقه تشکیل کشوری از شمال به دریا سیاه وازحنوب به دریا اورمیه وازشرق به دریا خزروازغرب کل منطقه کرد نشین مانند وان ویا اطراف کوه اغری ( آرارات ) * می باشد
پان ایرانست نژادپرست مستانه بدون توجه به این نقشه شوم درمعرکه به ساز ارمنی می رقصد
این ارمنی ها هستند درکشورخود هیچ مسلمانی ندارندهمه را کشتند و کشورخالص ارمنی نیشین تشکیل دادند .
این ارمنی است امروزه مرتکب جنایت جنگی ونسلی کشی شده است که حاضر نیست خواست کشورهای منطقه وجهانی وقعطنامه سارمان ملل را اجراء کند حاضر به صلح با آزربایجان نیست
جالب اینکه ارمنیها آگاهانه دراین باره هیچ حرفی به میان نمی آورند تا نه کند نوکران پان ایرانست از آنها ناراضی شوند و معرکه ترک کنند وارمنیها دراین معرکه تنها بمانند
ارامنه درطول قرنهای گذشته نقش ستون پنجم را بازی کردندهمشیه مورد سواستفاده بیگانه بودند
*قبل ازاسلام مورد سواستفاده رومیان بودند
*درصدراسلام درخدمت اعراب بودند اعراب موفق شدند مقاومت آزربایحان را به رهبری بابک با کمک سمباد ارمنی وافشین فارس ازبین ببردند
درزمان شاهان صفوی درخدمت روسیه بودند که حاکمان ایران درآن زمان مجبور شدند ارمنی ها را به اصفهان انتقال بدهند
در زمان مشروطه درخدمت شاهان قاجار بودند که ترور سران ترک مشروطه را به عهده داشتند که رئیس جوخه ترور یپرمخان ارمنی بودکه بعداً ازطرف شاه قاجار رئیس پلیس تهران شد که ستارحان سردارمشروطه به ضرب کوله ارمنی کشته شد.
دانش اگر در ثریا و یا مایا باشد مردانی از سرزمین کوروش بدان دست خواهند یافت
این بچه غلط کرده که پیدا کرده
اهرام مصر نیز توسط داریوش و پرسپولیس ساخته شده است
آقای جداری
این قوم زشتی کار خویش را کردار نیک می پندارند. تقریبا فحش و ناسزا به فرهنگ این قوم تبدیل شده.
من از صبر و تحمل آقای لوایی تعجب می کنم. می خواهند او را با این رفتارهای زشت ساکت کنند. حالا صبرش چه قدر است نمی دانم. اما همین قدر باید بگویم که آذربایجان به لوایی ها احتیاج فراوان دارد. ما مواظب شخصیت هایمان در گذشته نبودیم . اینبار باید مواظبشان باشیم.
آقای جداری چرا حرف ....میزنید Ayibdi axi ! لوایی کیه شما کی هستید من خودم ترکم و ساکن جمهوری آذربایجان شما فکر میکنید غیر از شما دیگه تو این دنیا ترک نیست؟آقا جا جان ما چه گناهی کرده ایم که وقتی ایران گلوبال را باز می‌کنیم قیافه‌های شما و آقای لوایی را در سر خط این سایت میبینیم که دو سه سطر کپی پست میکنید به اسم مقاله !لطفا خودتان را نمایندگان ملت آذربایجان معرفی نکنید و حرکت ملی آذربایجان را با سیما و گفتارتان بد نام نکنید ای با با !
ایستا برای من مسلم است که یک شوونیست قسم خورده ای هستی . همین!
باز هم فشار خون بعضی ها از وحشت و درماندگی بالا زده و دارند ....میگویند و از خودشان میپرسند !؟"بلوچستان ایران" کجاست . ویا اینکه بلوچها مهاجرینی هستند که بعد از استقلال هند از انگلیس و تشکیل کشور پاکستان در سال 1948 به سوی غرب (ایران) مهاجرت کرده اند؟!. برخی ها هم دکتر رضا حسین بر را با دکتر محمد حسن حسین بر وکیل برجسته ایرانی- امریکایی اشتباهی گرفتند و بده بیراه نثار دکتر رضا حسین بر میکنند. برخی دیگر ادعا میکنند چونکه فلمبرداری نشده و ......
ایران میراث و متعلق به هیچ ملتی خاصی نیست . ایران سرزمینی که در ان ملتهای بلوچ،تورک، فارس، کرد،عرب ، ترکمن و غیره.... قرنها و هزاران سال در ان ساکن هستند و همه این ملل با تفاوت زمانی کم و بیش به فلات ایران مهاجرت کرده اند. ما بلوچها به تمام ملل ایران احترام میگذارنیم و هیچ ملتی را برتر و بهتر از دیگران قبول نداریم. و تنها راه حفظ تمامیت ارضی ایران هم زمانی امکان پذیر میشود که ستم انسانی- ملی از بین برود ، و همه ملل ایران بطور عادلانه و برابر و بدون تبعیض در اداره امور کشور سهیم باشند.خلاصه کلام تمامیت خواهان ، سلطنت طلبان و مهره های رژیم و ...همه با این جلسه غافلگیر و وحشت زده شده اند.
بجای اینکه علت اینگونه جلسات را بطور منطقی و عادلانه مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهند ، با حملات روانی تحقیر و توهین ، باعث تشویق و تکرار اینگونه جلسات از طرف "نماینده گان ملت بلوچ "در داخل و خارج کشور در اینده میشوند.
اینجانب با آقای محمد رضا لوائی از لحاظ نقطه نظرات و مشی سیاسی، کوچکترین موافقتی ندارم . همین چند روز پیش نیز در نقد نوشته های ایشان مطالبی نوشتم که در ایران گلوبال درج شد . با وجود این، نه تنها به آزادی قلم و بیان ایشان کاملا احترام میگذارم بلکه سخت از این ناراحتم که مشتی شوونیست برتری طلب که برای خلق های غیر فارس ساکن در ایران، کوچکترین حقی قائل نیستند، مرتبا با نامهای مستعار به ایشان تاخته و با توسل به نشبثات ارتجاعی، سخت میکوشند مخالفین عقیدتی خود نظیر ایشان را با بکار بردن بدترین عبارتهای شوونیستی، تحقیر کنند . کار این افراد بی فرهنگ و ضد دموکرات، چیزی جز فحاشی و توهین و ترور شخصیت نیست . باید گفت دیگر زمان آن گذشته است که کسی جرات نکند به "مقدسات" شوونیست ها و پان ایرانیست ها نکته ای بگیرد. دیگر زمان آن گذشته است که صحبت در باره مسائلی نظیر
مساله ملی، ستم ملی، فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان ، پیشه وری و حق تعیین سرنوشت ملل، تابو شناخته شود . تردیدی نباید داشت که برخی ها برای آن به ریسمان پوسیده تاریخ باستان چنگ میزنند که فریاد آنهائی را که در ایرا ن چند ملیتی مخالف ستم ملی و شوونیسم و پان ایرانیسم هستند ، درگلو خفه سازند. من شخصا آقای لوائی را ندیده ام و با اسم ایشان در این سایت آشنا شده ام . من تا حال یک بارهم مشاهده نکرده ام ایشان در نوشته های خود به کسی توهین شخصی کند . اما در همین دو سه هفته گذشته بار ها و بارها شاهد این بوده ام که مخالفین نظریات "سیاسی" آقای لوائی، به ایشان اهانت کرده و اشکارا قصد تحقیر ایشان را داشته اند . این کاری بس زشت و ناپسند است و تنها افراد بی منطق و بی شخصیت به چنین اعمال نکوهیده برای سرکوب مخالفین سیاسی خود، متوسل میشوند.تعداد اینگونه ایرانیان به اندازه تعداد شما تجزیه طلبان ضد ایرانی است . شما بهتر است در فکر زمان حال و آینده باشید چون شما قبرکن و مرده شناس نیستید . شما برای بهانه تجزیه طلبی و حسادت و بی هویتی خود دنبال مردهها افتاده اید ولی مهم اینست که الان حکومت در دست مردم ایران است و برای رسیدن به زبان مادری تان در خانه ، باید راههای دیگری را دنبال کنید چون ما به انکار فرهنگی تاریخی فیزیکی شما نیروهای بیگانه غیر ایرانی خواهیم پرداخت و از اینکه اسمت را این چنین بی معنی انتخاب ککرده ای در یک سایت و زبان و فرهنگ ایرانی ، نشان میدهد که شبحی بالای سرت میچرخد ؛ شبح 70 میلیون مردم ایران که در تئوری و در عمل شما را پاداش مناسب خواهند داد . .
آقا و یا خاتم به لاچین.... هر کشوری و یا هر ملتی تاریخی دارد. ما هیچوقت منکر تاریخ ملت ایران و تاریخ باستان ایران نیستیم . آنچه که ما را متمایز از بعضی از دیگران میکند این است که باور کزدن حرف های غیر منطقی و غلو سازی برایمان دشوار و غیر ممکن است. پادشاهی همچون کوروش که زندگی اش را در جنگ و کشتار و توسعه کشور گشائی صرف نمود تا به حدی که نتوانست سکه ای برای امپراطوریش ضرب بکند, تاجی (( حقوق بشر)) نمی تواند باشد. کره زمین که 13 هزار سال پیش که طولانی ترین دوره یخبندان در تاریخ زمین شناسی را میگذراند و در عین حال کسی ادعا بکند که آریائیان 12 هزار سال پیش در فلات های اسیای میانه ییلاق -قشلاق میکردند, حرف منطقی نمی زند. کسانی که ادعا بکنند اگر ایرانیانی که در سازمان (( ناسا )) ی امریکا کار می کنند , استعفا بدهند, ناسا از کار میافتد , حرفهای خنده داری را میزنند. کسانی که ادعا می کنند که
اگر ایرانیان نبودند, دبی دیگر دبی نمیشد , حرف های پوچ میزنند. کسانی که ادعا میکنند شعر سعدی بر در ورودی سازمان ملل متحد حک شده است, حرف های مفت می زندد. کسانی که ادعا میکنند ایران در زمان شاه به ژاپن دوم تبدیل میشد , حرفهای غیر منطقی میزنند. متاسفانه از این غلو سازی ها در فرهنگ (( شیدائی)) رستاخیزی نهادینه شده است. اگر ما این غلو سازی ها را قبول بکنیم, بایستی قبول کنیم که حضرت آدم 17 متر قد داشت و 10 متر هم عرض و یا اقای خامنه ای در موقع تولد, یا علی .. یا غلی فریاد میکرد . و یا میمونی که سازمان فضائی ایران به فضاء میفرستد, میمون دیگری هم می تواند به زمین باز گردد....و یا چاهای همچون چمکران ها مشگل گشای سختی های زندگی را می توانند بطور اسانی حل بکنند......سلام-من هم باتوجه به نظرآقای کرمانی وآقامسعوددرکل موافقم .درست است که سرنوشت مردم خاورمیانه دردست کشورهای غربی است ولی تاموقعه ایی که زمانش نرسد حرکت نمیکنند ویابرسرمنافع خودباحاکمانی که خودسرکارآورده اند این جنبش های مردمی را سرکوب میکنند.خیزش ها ویاجنبش ها درواقع خواسته های سرکوب شده ملت های زیرستم رابیان میکنند،یکی تندرویی میکند ویاگروهی کندرویی راپیشه خودمیکنند.جکومت ها بایک رفرم ساده وکم ارزش باهمدستی باکشورهای استعماری ریشه آنهارابرای مدتی می چینند.اگرتوجه فرمایید درکشورهای عربی وایران وافغانستان وترکیه واوکراین واروپای شرقی به روش هایی که منافع آنهاراتامین کند برخوردمیکنند.درعراق ولیبی وافغانستان ورودنظامی کرده ودرسوریه به ویرانی بسندگی داشته .درایران وروسیه با تحریم ومحاصره وباج گیری وشراکت دادن درآشوب های منطقه ایی ودرترکیه ازتروریست ودراروپای شرقی ازتجزیه سریع استفاده میکنند.
سنی های ترکیه در طول تاریخ از زمان شاه اسمائیل تا کنون چندین بار سر شما شیعه ها را بریده اند . اگر هم خودت تنها سنی آذری هستی ، اجازه نداری از کیسه خلیفه ببخشی جون ایرانیان پوست را خواهند کند و به دروازه شهر گنجه آویزان خواهند نمود . شرق ترکیه ، کردستان و ارمنستان خواهد شد .
متنی به غایت فلسفی و عمیق. به سردار نیز باید گفت که به جای غر زدن یاد بگیر. کامنت های شما هیچکدامشان در مورد مطلب نیست و انگار به لوایی آلرژی گرفته اید. هر وقت راجع به مطالب استاد بحث کردید از ایشان می خواهیم که ننویسد تا شما ادامه دهید. بخش پنجم این مطلب را یکبار دیگر بخوان سردارجان. سردار جهان گشا!
آری من و ما و همه ی آزربایجانیها عشق دیده شدن داریم . جهان باید ما را ببیند. ظالمان بالای سر ما را ببیند. قرنها دیده نشده ایم. از این به بعد هر لحظه ما را خواهی دید سردار. منظورم این سایت نیست بلکه در خواب و بیداری است. از این به بعد در خواب و بیداریت ما را خواهی دید سردار. ....
با مسعود موافقم
جمهوری اسلامی از این حرکت ها بعنوان توطئه آمریکا در جنوب شرق کشور استفاده می کند و تا دلش بخواهد بلوچها را به اتهام جدایی طلبی و مزدوری اجانب برای تجزیه ایران اعدام و سرکوب می کند. و چه کسی است که بگوید تجزیه طلب وجود ندارد و یا سند و مدرکی دال بر دخالت و توطئه آمریکا در بلوچستان نیست. متاسفانه مشتی آدم بیگناه اعدام می شوند و دلارها را هم کسانی دیگری در خارج به جیب می زنند. این پز و نمایش های نیم ساعته تبلیغاتی با یک نفر نماینده ضد ایرانی کنگره آمریکا ضررش برای مردم بلوچ صدبار بیشتر از سود آن است. اگرچه سود آن فقط به جیب کسانی می رود که به اسم اپوزیسیون در عمل نقشه های جمهوری اسلامی را به پیش می برند. دلم برای آن زندانیانی می سوزد که باید تقاص کارهای دیگران در خارج را پس بدهند.
خیلی خندیدم جلسه به این مهمی ! با نمایندگان کنگره آمریکا یک فیلمبردار نداشت که فیلمش را بذارید مردم باور کنند؟ از این جلسات که در خیابان‌های اطراف سازمان ملل برگزار میشود روزی صد تا تشکیل میشود سازمان ملل و کنکگره کجا بود ملت بلوچ و عرب قابل احترام اما به نام آنها دروغ نگویید که خودتان را بزرگ نشان دهید
اگر بپذیریم آزادى براى انسان، انسان براى آزادى
آن کدام نیرو و یا کدام نوع از گردانندگی است که براى انسان " جا " باز نمیکند و " جا " يش را میگیرد .( اشغال میکند )
شعار دادن و در رویا زندگی کردن بسیار معمول است
آیا میتوانید برای پیاده کردن استدلالات خود ، بدور از خودکامگی رایج انسانها ،انسانی و دموکرات ترین روش و سیستم و یا جکومت را هم بیان بکنید و راه و روش رسیدن به آن را هم توضیح دهید؟
امیدوارم این آقای دکتر عبدل زابلی(با اسم عملیاتی عبدالربه) بیاید و در مورد اینکه چرا هوای زابل را اینقدر آلوده کرده اند توضیح دهند. ایشان که کرسی دانشیاری در دانشگاه مجازی-خیالی بلوچستان را یدک می کشند و نخود هر آشی تشریف دارند بهتر است ما را از نظرات گوهر بارشان در این زمینه بی نصیب نگذارند. البته آقای دکتر نفرمودند که در چه زمینه دکتری گرفته اند و به بلوچها در زاهدان چه دروسی را تدریس می کنند؟!!!
مرگ بر جمهوری اسلامی
سواستفاده از مفاهیمی چون دموکراسی و حقوق بشر و صلح و ... از بزرگترین روش های چپ هایی است که خواهان پیشبرد اهداف پنهان خود در زیربافت های جوامع خود هستند.
آنها با بکار بردن واژه های دمکراسی و قوانین حقوق بشر و عدالت اجتماعی... به قدرت می رسند و پس از رسیدن به قدرت همه ی این اصول را لغو و اعلام دیکتاتوری پرولتاریایی و وضعیت انقلابی می کنند. لااقل در 90 + سال گذشته چنین بوده
مارکس و انگلس در دست نويس سخنرانى در بیست و یکم سپتامبر 1871 و در كنفرانس انترناسيونال در لندن جایی که امروز صادق خان به قدرت رسیده است، چنین بیان می کنند:
"آزادى‌هاى سياسى _ حق تشكيل اتحاديه و اجتماعات و آزادى مطبوعات _ اين‌ها حربه هاى ما هستند و وقتى مى‌خواهند آنها را از ما بگيرند، آيا بايد دست روى دست بگذاريم و از سياست كناره گيرى كنيم؟
از نظر لوائی فارس ها و عرب ها مثل ترک ها میتوانند انسان باشند، عجیب است که کرد ها و ارامنه از یاد رفته اند !!!!!
جواب ساده است: اردوغان داعشی فعلا" با فارس ها و عرب ها درگیر نیست که نوچه ها هم باشند. شاید هم بدلیل کلافه بودن از تنفر همگانی واقعا می خواهد "از جائی که هست گم و گور شود "، بالاخره انسان است و دل نوشته ای دارد.
فقط بگویم که تبریز ملیون ها بار زلال تر و پاک تر از آنی است که از دهان هر فضله ای در آید.
این نژاد پرست ....
خطاب به عبد الربه زابلی
زابلی ها .... هستند که توسط رضا شاه و پسرش از افغانستان و خراسان به منطقه بلوچ نشین شمال سرحد بلوچستان آورده شدند. رضا شاه خائن سپس اسم بلوچستان را به بلوچستان و سیستان تبدیل کرد. اکنون این کولی های دوره گرد که توسط دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی محافظت می شوند با وقاحت و بی شرمی تمام طلبکار شده اند. و امثال بلیده ای و حسین بر ها هم به اینها بطور غیر مستقیم کمک می کنند. اینها دو لبه متضاد یک چاقو برای بدنام کردم خواسته های برحق مردم بلوچ هستند.
آقای حسن جداری از اینکه من ماهیت چنگیزی اورا فاش کردم ناراحت شده و دروغهایی بهم بافته. من هرگز نگفتم که قیافه مغولی زشت است یا زیبا بلکه گفتم کسانی مثل جداری و لوایی انگیزه شان از این نوشته های نژادپرستانه قیافه مغولی خودشان است. اینها چون خودشان چهره مغولی دارند خودرا از خون چنگیز مغول میدانندو ایرانیها را به چشم ملتی فرودست نگاه میکنند و از ایران و ایرانی نفرت دارند. اما به دروغ انگیزه نژادپرستانه خودرا در زرورق کمونیستی و پست مدرنیستی میپیچندو به خورد دیگران میدهند. وقتیکه من این واقعیت را توضیح میدهم حسن جداری ازکوره درمیرود و خمپاره های دروغ و توهین و شوونیست چسبانی خودرا به راه می اندازد. چون حرف حسابی برای جواب دادن ندارد.
آقای لوایی با تمام احترامی که به شما قائلم اما هرچه که می‌نویسید یا به ذهنتان میاید نمیتواند مقاله نام بگیرد یکی از دوستان میگفت شما عشق دیده شدن دارید امیدوارم سایت‌هایی پیدا شوند که حاضر به چاپ آنچه که شما خودتان به نام مقاله اینجا منتشر میکنید باشد تا هر روز با باز کردن این سایت چشممان به جمال شما روشن نشود شکل و محتوای سایت با وجود شما تکراری و بی روح به نظر می‌آید .اینهمه نوشتن در فرهنگ عامه از آن به عنوان ....قلم اسم برده میشود که گویا شما به آن مبتلا شده اید
آقای توکلی این نوشته که اینجا گذاشته شده جایش در قسمت دیدگاه ها نیست. این شعر است و ازقرار معلوم جای خاصی برای شعر و ادبیات در سایت هست. شعر نباید در قسمت دیدگاه ها منتشر شود.
به عنوان یک تورک از ترکیه شرقی (تبریز) از مبارزات به حق مردم مظلوم بلوچ علیه تبعیض ایرانی دفاع می کنم. این را بدانید که تورکها بیدار شده اند و سیستم ایران نخواهد توانست از این پس از تورکها علیه دیگر ملیتهای مظلوم از جمله بلوچها، کوردها، عربهاو غیره استفاده بکند.
اگر باران به کوهستان ببارد ، به کوهستان باریدست باران. کنگ از آسمان افتاد و نشکست . ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند ، عیدی کرم و هادی و منقل همگی بیکارند . بعضی ها چه اصراری به تظاهر در این سایت مفت و مجانی دارند .؟ اینهایی که جای دیگری غیر از خانه دشمن و میزبان پاری و آریایی خود ندارند .ترک به ترکستان ! ایران فقط ماوای اقوام اصیل ایرانیست . خود درمانی با هزینه راسیستی ضد انسانی قوم گرایی علیه انسانهای شریف و زحمتکش دیگر.
تصفیه نژادی تُرک‌ها در شمال عراق
به گزارش دورنانیوز ،رئیس فراکسیون ائتلاف دولت قانون در مجلس نمایندگان عراق از وجود یک حرکت توسعه‌طلبانه خطرناک در شمال عراق خبر داد.
علی الادیب در بیانیه‌ای نوشت: «ما درحالی‌که پیروزی‌های نیروهای مسلح و داوطلبان غیور عراقی را علیه عناصر جنایتکار داعش گرامی می‌داریم، به وجود یک حرکت توسعه‌طلبانه خطرناک در شمال عراق اشاره می‌کنیم که با سوءاستفاده از مشغول بودن دولت مرکزی و دستگاه‌های امنیتی آن درنبرد با داعش، به عملیات نسل‌کشی نژادی و قومی علیه اهالی مناطقی که در طول تاریخ ساکن آنها بوده‌اند و به‌ویژه در منطقه ترکمانی دوزخورماتو دست میزنند.»
کل این خبر تبلیغات بیخود است برای بالا بردن فشار پان ایرانیست ها. طفلک نویسنده فرق بین نمایندگان حقیقی (منتخب واقعی در یک انتخابات آزاد) و حقوقی (منتخب بر طبق قوانین مصوبه) را نمی داند. آخه یک فعال خودگماشته سیاسی در اروپا و آمریکا که نماینده حقیقی و حقوقی مردم داخل کشور نمی شود. این هم سطح سواد اینها که می خواهند ایران را تجزیه کنند.
اهداف خود در زدوبندهایش با اروپا و آمریکا برسد. آلت دست هم فراوان است.این بیچاره ها برای امرار معاش ناچارند با هر بادی بچرخند. رایحه خوشبوی دلار آمریکایی بهترین نسیم بهاری است. این "بینوایان" سواد مکفی خواندن و نوشتن هم ندارند، چه برسد به قدرت تجزیه ایران. شاید هم دست های پنهان جمهوری اسلامی برای توجیه سرکوب و ایجاد دشمنی و نفرت بر علیه بلوچهای عزیز و مهربان در کار باشد. از این رژیم هیچ چیزی بعید نیست. جمهوری اسلامی معمولا از این جلسات بعنوان سند کتبی مداخله مستقیم آمریکا در امور داخلی ایران استفاده می کند تا به
آقای علی نادان گرامی! اگر شما انسان دانائی باشی، هیچوقت بخودت اجازه نمیدهی، به جای حمایت از حقوق ملی مدنی، زبانی فرهنگی، حقوق اقتصادی ـ سیاسی، و حق تعیین سرنوشت ملل غیر فارس، با افکار استعماری شاهنشاه عاریا مهری، راسیسم تجزیه طلب پانفارس، فالانژ داعشی آخوندی، و سلطنت طلبان لس آنجلسی را در اینجا تبلیغ کنی. شما بخوبی آگاهی که پانفارسیسم دارای یک فرهنگ و یک هدف است. اینان بجای برخورد و مبارزه با دولت دیکتاتوراسلام آخوندی ، به مبارزه با مردم آزربایجان، مردم عرب ، مردم بلوچ، مردم ترکمن، ترکان قشقائی و ترکان خراسان پرداخته و آدرس غلط داده، بچشم مردم خاک می پاشند. اینان نیروی اپوزیسیون را ضعیف کرده، دوام و بقای رژیم اسلامی پانفارس را تضمین میکنند. من از شما سئوال میکنم آیا تاکنون در این صفحه خوانده اید که ناصر کرمعلی ها، ساوش ها، ایستا ها، قادیها، فارسعلی ها، استخوانلوها حتا
یکبارعلیه دولت حاکم در ایران حرف بزنند؟ ولی ناصر کرمیها مدام با نوشته های تکراری و ضد تورک و خسته کننده خود، برای تحریک اذهان این چند نفر مراجفین این سایت ، به مردم تورک، عرب و بلوچ و ترکمن جغرافیای موسوم به ایران پرخاش کرده و فارسعلی ها از میان دهات حاشیه ایران، به بهانه پانترک، علیه مردم آربایجان و دیگر ملل ایران جعلیات مینویسند، و گزارش می دهند که گویا پانفارسها صاحب تمدن اند و مدام درایران به تاتر و کنسرت و بالت و کاباره و موزه و نمایشگاه میروند! و بدین بهانه، کرمیها و قادیها به انکار زبان و فرهنگ و تمدن مردم غیر فارس پرداخته، میخواهند یوغ استعمار پانفارسیسم را تا ابد از گرده آنان بیاویزند. در صورتیکه در ممالک اروپائی حتی در دانمارک و فرنسه و آلمان یعنی محل زندگی خود حتا یکباربه موزه نمی روند تا ببیند جز دروغ و سوء تبلیغات هیچ آثاری از تمدن اداعائی آنان در موزه های انگلیس و فرانسه وجود ندارد. اما در اینجا به تحریف زبان و فرهنگ و تاریخ و تمدن دیگران میپردازند.ایران گلوبال تبدیل شده به خورجین تجزیه طلبان بلوچ و پان ترکیسم و عرب و کرد. هرکسی که با ایران دشمنی دارد، به سایت ایران گلوبال خوش آمد. نفرت پراکنی زبانی و مذهبی و قومی اسمش شده گفتمان فرهنگی.
خوب شد اینها چهره واقعی خود را در نزد ارباب بزرگ خود آشکار کردند و از ارباب می خواهند بلوچستان را مستقل بکند و از آن خود بکند. آن دسته از چهره های سیاسی مثل نوری زاده که برای عربها کار می کند و و سیروس ملکوتی که برای کومله کار می کند ببینند که ماله کش چه کسانی شده اند که خودشان ماله کش امریکا هستند. این بیچاره ها بجای همکاری با هموطنان خود، به پای بوس آمریکا می روند. حالا که چهره واقعی بلیده ها و حسین برها کاملا بر ملا شده است. امثال آقای دوشوکی هم باید موضوع خود را در این مورد روشن کنند که آیا ایرانی هستند یا خواهان استقلال بلوچستان توسط ارباب بزرگ؟
ناصر بلده ای و دکتر حسین بر عضو کنگره میلیت های ایران فردا هستند. اینها وقتی با فعالان سیاسی ایرانی هستند طرفدار فدرالیسم در چارچوب ایران هستند. اما وقتی به آمریکا و دیگر جاها می روند خواهان استقلال بلوچستان می شوند. منافقی و دورویی هم باید حدی داشته باشه.
سازمان ملل هرگز برای تجزیه کشورهای عضو خود نه جلسه ای می گزارد و نه از آن حمایت می کند. این دروغگویی که این جلسه توسط سازمان ملل تشکیل شده بخشی از همان دروغگویی و تبلیغات دروغین کسانی است که نان را به نرخ روز می خورند. دلار چه کارهایی که نمی کند؟
ریشه جنبش دانشجویی و تشکیل کنفدراسیون ایران نیز ریشه در غرب و در زمان جنگ سرد و جنبش چپ دانشجویی غرب داشت.بخش اسلامی و ملی ایرانی این جنبش در مقایسه با بخش چپ ناچیز بود . متاسفانه بعضی از اینها در مبارزه با فاشیسم آخوندی شهید شده و یعضی حقوق بگیر شاه و همکار شیخ شدند و بخش مهمی از آن اکنون زنده و در میان اپوزیسیون یا در درون ایران منتظر هستند .
بعضی ها چریک شدند ، بعضی ها هیپی و بودیست و اسلامیستچپ ها میگویند از کسیکه خود را شاگرد نیچه و هایدگر بداند چه انتظاری میتوان داشت ؟ اسلوترداک فیلسوف آلمانی و متولد 1947 ، همچون نیچه، فیلسوف را ، پزشک ، پرستار ، و مواظب فرهنگ زمان خود میداند . در نظر او فلسفه یعنی از خطر نهراسیدن و دل بدریا زدن . او چون لائوتسه میگوید که راه نقد از نقد راه میگذرد .
او بیشتر یک فیلسوف فرانسوی است تا یک متفکر آلمانی . و میگوید انسان موجودی ناقص نیست بلکه حیوانی است عادتگرا . اسلوترداک مدعی است که فرهنگ اروپا با اشعار خشونت امیز هومر شاعر یونانی شروع شد چون او 2700 سال پیش در کتاب الیاس خشم را به آواز درآورد .
ماتریالیسم دینوزیوسیستی اسلوترداک کوششی است برای نزدیکی جریانات پسا مارکسیستی و پسا نیچه ای . او میگوید تفکر از خطر بوجود می آید ، از بی خطری افکاری متعادل و بی ارزش زاییده میشود . پس عظمت و اهمیت یک فیلسوف به خطر ناشی از محتوای آثارش وابسته است .
پیتر اسلوترداک در سال 1999 در آلمان از طریق بحث و مخالفت با نظرات هابرماس در رسانه ها معروف شد . در آثار او خواننده با مباحث فلسفی و ادبی و روانپژوهی و سیاسی و اسطوره ای و شبه علمی آشنا میشود . بعضی ها او را به طنز، فیلسوفی رسانه ای و یکی از چپهای الهی و آسمانی بشمار می آورند . در میان فیلسوفان آلمانی او از همه فرانسوی تر است . در فلسفه فرانسه او زیر تعثیر آثار فوکو و دلوژ و دریدا قرار دارد .
پیرامون او اشاره میشود که در سال 1968 در جنبش دانشجویی اروپا ، بعضی ها مانند او دنبال بودیسم و بگوان رفتند و گروه دیگر به سازمانهای چریک شهری پیوستند . وی بعدها متهم شد که به جای فلسفه بافی ، اسطوره گرایی میکند . اسلوترداک نه نویسنده ای فلسفی بلکه خالق اسطوره هاست ؛ اسطوره هایی که تحت تعثیر زمان هستی گرایی بودند .
بیوگرافی نویسان ریشه تفکر اسلوترداک را در سنت بلوخ و آدرنو و هورکهایمر و بن و کانتی و یونگر و گونتر میدانند . او نیچه گرایی نو است . آثارش گرچه طنزآمیز و اغراق گرایانه ولی پیچیده و مشکل هستند . اسلوترداک گاهی به خردگریزی و عرفان گرایی متهم شده .
او بجای پرسش انسان چیست ، میپرسد انسان کجاست ؟ این سئوال مکان شناسی او هم نیچه ای و هم هایدگری است . اسلوترداک را میتوان فیلسوفی از نسل دوم مکتب فرانفکفورت دانست . او در زندگی گرایی خردگریزانه، شاگرد نیچه و مدافع فلسفه کلبی شیلر است .
اسلوترداک مدعی است که فلسفه کلبی موجب آزادی فرد میگردد . این نوع فلسفه او ریشه در بشاشیت فلسفه هاینه و نیچه ، طنز نا امید کیرکگارد ، و بخشی از فلسفه اگزستنسیالیستی هایدگر دارد . او هستی شناسی هایدگر را از نوع کلبی یونانی میداند . مسیر رشد فکری اسلوترداک تا کنون از فلسفه کلبی به فلسفه رواقی بوده است گرچه میگوید که از طریق رسانه ها ،جهان حقیقی به جهان شبه افسانه ها تبدیل شده است .
اسلوترداک اندیشه پست مدرن را پساکپرنیکی معنی میکند . او به تقلید از آدرنو میگوید هنر جایی است که در آنجا اقشار خاص و عام با هم دیدار میکنند . مورخین فلسفه او را از تبار مارکس و نیچه و فروید و آدرنو و هایدگر و لاکان و فوکو و دلوژ و تفکر فرانسوی و اندیشه آسیای شرقی بحساب می آورند . اسلوترداک در نظریه انتقادی آلمانی مکتب فرانکفورت در ردیف هابرماس و آدرنو قرار میگیرد .
او گلوبالیسم را فاصله گرفتن از مرکز و نزدیک شدن به مرزهای امپریالیستی پیشین میداند . وی مدعی است که تروریسم بخشی از دانش هومانیستی است که ارتجاعی شده چون مبارزه ایست خرد گریز و رمانتیک . در نظر اسلوترداک جنجال رسانه ای نوعی تولید فکری روشنگری است . وی مدعی است که در تمام ادیان ابراهیمی از خشم سخن رفته چون در زمان جنگ اشتغال کامل بوجود می آید .
همه این ادیان و تفکر ارتجاعی توسط حاکمان ارتجاع جهانی و سرمایه داری تجهیز و تعلیم دیده شده و مورد حمایت انان دست به جنایت میزنند
در مورد خان هم من به انسان و شایستگی انان تمرکز نمیکنم به سیاستهای پشت پرده سیستمی میشورم که میتواند از وی سیاستهایش را پیش ببرد.منظور نقد سیاستهای حزب کارگر و حاکمیت است خود وی نخواهد توانست جدا از برنامه حزبی عمل نماید
بیشمارند معتقدینی که نمونه بارز اخلاق هستند .اما انتخاب باوری که قوانینش ضد اخلاقیست در تضاد با اخلاق ادعا شده توسط انان نیست؟
و قفقاز و.... جلو چشم است .جنایتکار جنایتکار است زیر هر تقدسی پنهان باشد فرقی ندارد یا در کامبوج و یا الان با تکفیر مخالفین توسط تقدس گرایان چپ محکوم استمذهب دیگر اه مظلوم به تنگ امده از جان جهان وارونه نیست .مذهب خود عامل و ابزار و تفکر غالب حاکمیت سیاسی جهان سرمایه است که جنایت میکند.مظلومان الان توسط ارتجاع جهانی تجهیز شده متشکل و حمایت میشوند تا جنایت را بر بشر عملی سازند.تفکر این جنایت در دینیست که احکام جنایت را قانونی ساخته است
باور من در شورش علیه همه تقدسهاست ادیان نقابی پنهان ندارند اما ایدیولوژیهای جنایتکار خود را با نقابهای تفکر انسانی و رهایی بخش حتی پنهان میسازند .جنایتهای ملیونها انسان با ایدیولوژی کمونیزم مدل شوروی در روسیه شوروی و حتی قبل از شروع جنگ جهانی دوم همسان با حکومت هیتلر در رابطه با ملتهای ساکن در شوروی بدستور خود لنین و بعدها استالین و در برخورد با ملتهای خود و فنلاند و اکراین و
نمونه شخصی کردن باورها و اعتقادات عملی نگشته چون هیچ سیستمی که بر پایه برابری و ازادی استوار باشد حاکم نگشته است
بلوچستان ایران دیگه کجا است حالا دیگه مهاجران پاکستانی صاحب خانه شدند خدا لعنت کنه محمد رضا پهلوی را که در زمان جنگ استقلال بلوچستان پاکستان طرف پاکستان را گرفت و به سیل مهاجران بلوچ به داخل ایران راه داد بعد انقلاب هم بلوچ ها با مظلوم نمایی از ظلم ستمشاهی که به ما شناسنامه هم نمیدادند و مظلومیم شناسنامه گرفتند همین کار را با معاودین عراقی کرد و روزگار ملت را سیاه کرد
امروز با این نامه آقای علی رضا فرشی در فیسبوک روبرو شدم ببینید بخاطر زبان مادری چه بر سر یک همکار و فرد بزرگ شده در دامن رژیم میاید .از مسئولین سایت تقاضا درج این نامه را دارم:
محبوبی که مغضوب واقع شد...محبوبی که مغضوب واقع شد...
«علیرضا فرشی»
روزی من هم محبوب و دُردانه نظام بودم! فرزند فرمانده شهید پاسدار بهمن فرشی (از فرماندهان لشکر 31 عاشورا) که در دانشگاه صنعتی شریف مشغول تحصیل رشته نرم‌افزار کامیپوتر است و در تمامی مسابقات استانی حفظ و قرائت قرآن کریم مقام اول استان را در بین فرزندان شاهد کسب کرده و مقام دوم مسابقات حفظ قرآن کریم در بین دانشجویان شاهد کل کشور است و حافظ ثلث قرآن است و عضو فعال بسیج دانش آموزش و دانشجویی و ... از شاگردان ممتاز طرح ولایت! اما، بعد از سالها دُردانه بودن، به میوه ممنوعه ای نزدیک شدم که مرا مغضوب نظام کرد و از بهشت برینشان به جهنمی رهنمونم کردند که بهشت زبان مادریم بود! ماجرا
«علیرضا فرشی»
ماجرا از آنجا شروع میشود که بعد از شکر هزاران نعمت الهی، قصد شکران نعمت زبانی را کردم که خداوند یاداور آن در قرآن کریمش بود و اذعان میکرد که انسانها را با اختلاف رنگها و زبانهایشان آفریده است. شکر این نعمت همانا، و متهم شدن به کفران نظام همانا! آری؛ من میوه درخت ممنوعه را چیده بودم! من با تمام وجودم عاشق زبان مادریم شده بودم و با اشاره به هویت زبانی ملتم، خود را تُرک آذربایجان نامیده بودم. این بود، که در اول خرداد 1388 مقوانوشته‌ای با عنوان "تورک دیلینده مدرسه" (خواست مدرسه به زبان تُرکی و تحصیل زبان مادری و به زبان مادری) برداشتم و در پیاده روی همگانی شاه‌گولوی تبریز شرکت کردم. به همراه همسرم دستگیر شدم و بعد از بیش از 45 روز شکنجه روحی و روانی در بازداشتگاه اطلاعات تبریز، هر یک به 6 ماه حبس تعزیری محکوم گشتیم؛ او به زندان زنان تبریز، و من هم به بند مالی زندان تبریز مننقل شدم.
من دیگر دردانه نظام نبودم! انگار دیگر فرزند شهید بودنم هیچ اهمیتی نداشت! انگار فارغ التحصیل شدن از دانشگاه صنعتی شریف، و از دانشگاه تهران هیچ ارزش و اعتبار و اهمیتی نداشت! انگار دیگر مهم نبود که من حافظ ثلث قرآنم و انگار تمامی رزومه فعالیتم در بسیج دانشجویی و ... از درجه اعتبار ساقط شده بود. هر روز بیشتر از دیروز انکار میشدم: بنیاد شهید شهرستان، استان، و تهران به دیده غریبه به من نگاه میکرد! از هیئت علمی و مدیر گروهی رشته کامپیوتر دانشگاه غیرانتفاعی سراج تبریز اخراج شدم! از هئیت علمی و مدیر گروهی رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی جلفا اخراج شدم! حراست هیچ یک از دانشگاهها، علیرغم اصرار دانشجویان، حتی اجازه حق التدریسی دروس کامپیوتر را به من نمیدادند! مجوز ثبت شرکت از من سلب شد! پروانه کسب برای اداره یک مغازه کوچک کامپیوتر را هم به من نداند! تمامی راههای کسب روزی در تبریز و آذربایجان برایم بسته میشد... و انگها و اتهامزنیها شروع شد: ضد انقلاب! ضد نظام! مبلغ بر علیه نظام! منافق! دشمن! بر هم زننده نظم عمومی! اقدام کننده علیه امنیت کشور! تشکیل دهنده جمعیت برای بر هم زدن امنیت کشور! اجتماع کننده و تبانی کننده علیه امنیت کشور! تروریست! خائن! کذاب! وطنفروش! جاسوس! بی غیرت! بی ناموس! بازیچه! و .... دیگر به شنیدین این همه تهمت ناروا عادت کرده بودم.
اینچین شد که من مغضوب نظام شدم، و دیگر دُردانه محسوب نمیشدم. هر کسی با من در ارتباط بود پس از چندی با تماسهای تلفنی اطلاعات کشور مواجه میشد و حتی یک نفر به اتهام ارتباط با معاند نظام (من!) به چند ماه حبس تعلیقی محکوم شد! در مراسم روز جهانی زبان مادری سال 1392 در دوم اسفند به عنوان مهمان شرکت کردم، اما، با یورش مأموران امنیتی به آن مراسم و دستگیریم، پرونده جدیدی برایم باز شد. گفتند که این مراسم مجوز نداشت و شما به خاطر شرکت کردن در این مراسم بدون مجوز دستگیر شدید. پرسیدم: اگر مجوز میخواستند میدادید؟ گفتند: بلی! یکسال گذشت و اینبار از فرمانداری و استانداری تهران با هزار امضاء درخواست مجوز کردم تا مراسم روز جهانی زبان مادری را در دوم اسفند برگزار کنم. اما، اینبار هم تهدیدها شروع شد و نهایتاً روز دوم اسفند سال 1393 به منزلم هجوم آورده و مرا با تمامی کتابهای زبان تُرکیم، و لپ‌تاپ، و ... دستگیر و روانه بازداشتگاه اوین کردند. با نوشتن صدها نامه به این روند ظالمانه اعتراض کردم که گزارش همه آنها در اینترنت قابل جستجوست. هم اکنون دو پرونده مفتوحه (سال 92 و سال 93) بر علیهم باز است که روز 23 همین ماه (فردا صبح!)، همزمان با ولادت امام زین العابدین علیه السلام دادگاه یکی از آنها در اسلامشهر تهران برگزار خواهد شد!
آیا روزی خواهد رسید که عاشقان زبان مادری هم محبوب نظام جمهوری اسلامی ایران شوند؟ 22 ار
وای بر ما که خموشیم ومهر سکوت بر لب زده ایم، همین سکوت ماست که باعث می شود انسانهای شریفی مثل افشین بایمانی در سیاهچال های رژیم آرزوی مر گ کنند. زندانیان سیاسی وعقیدتی در سیاهچال های آخوندی چشم به حمایت ایرانیان در داخل وخارج از کشور دارند، این انسانهای شریف به خاطر آزادی ورفاه مردم ایران در چنگال آخوندهای خون آشام اسیر هستند.
که همسر ومادر رضا حسینی پس از طی مسافت زیاد از کوهدشت لرستان به تهران می آیند اجازه دیدار وملاقات با عزیزشان به آنها داده نمی شود ورضا حسینی اعدام می شود ومزدوران جنایتکار قوه قصابیه پس از کلی تحقیر وتوهین که به همسر ومادر رضا روا می دارند در جواب این دو زن دردمند که می گفتند رضا بی گناه بود جواب می دهند اگر رضا بی گناه باشد به بهشت می رود!!!رژیم اهریمنی وجنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی، میهن ما را تبدیل به یک جهنم واقعی کرده است، این رژیم، نفس خلق ایران را گرفته است، همین ده روز پبش در زندان گوهر دشت ، فردی بی گناه به اسم رضا حسینی 34 ساله از اهالی کوهدشت لرستان را به اتهام دروغین نگهداری مواد مخدر اعدام کردند، رضا حسینی فقط به جرم اینکه با مزدوران نیروی انتظامی رژیم در گیری فیزیکی پیدا کرده بود، به دروغ به نگهداری مواد مخدر متهم شد ومزدوران انتظامی قصد انتقام از او را داشتند، وفاجعه آنجاست زمانی