Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

بعضی از نماینده گان کنگره امریکا لابی دولتی بیگانه و سخن گوی منافع مردم امریکا نمیباشند. اگر عاشقان این مردم محروم ریگی در کفش ندارند باید مسئله مردم فلستین را که بیش از 70 سال است حل و فصل میکردند.اما خاست دولت امریکا و نماینده گان ان چیزی جز سلطه برجهان و منافع مالی نیست. نه تنها غرب بلکه خود اعراب نیز مسئله فلستین را سرطانی بیش نمیداند. هدف از این همه سینه به تنور زدنها فقط تجزیه ایران و به قدرت رسیدن عده ای فرصت طلب و عامل خود غرب میباشد. جنگ سوریه خود نمونه کاملی از دشمنی عرب با عرب و به هدر رفتن ثروت ملی ما ایرانیان است .هر عربی باید بداند که سرنگونی صدام و قذافی از سوی غر ب در خدمت مردم عرب نبود ه و جنگ سوریه خیانت و جنایت عرب برعرب است و فریب وعده غرب برای کشوری مستقل در جنوب ایران را نخورند که پایانی جز پشیمانی ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر شما اعتراف میکنید که ایران در موزههای انگلیس دارای اطاق و بخش خود است ، چرا مدام زبان و فرهنگ و تمدن چند هزارساله این کشور را ایتجا انکار میکنید ؟ شما ترک و مغول و آذری در موزهها چه دارید غیر از چادرنشینی و شیر اسب خوردن با چای و پنیر درست کردن و مهاجریت به قفقاز و ایران و آسیای صغیر برای دامپروری و گوسپند چرانی و حالا در قرن 21 به دلیل تشکیل کشور جعلی جمهوری آذربایجان خواهان گرفتن مناطق خاورمیانه شده اید . شما که حتی بر اثر بی زبانی و بی خطی و بی فرهنگ لغتی ، مجبورید در این سایت ایرانی فارسی زبان با کمک راسیسم دهاتی قبیله ای تورانی مغولی خود با زبان بیگانه به ایران و ایرانی و فارس و پارس مدام توهین کنید و ادعاهای مردم فریب و دروغین درج نمایید ؟ ! چرا نمی فهمید که فارس و ایرانی بیش از شما قربانی شاه و شیخ است جون 50 درصد مهرههای جنایتکار این دو رژیم از میان شما آذری و مغول انتخاب شده .

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من ، این یک برخورد یک طرفه و ناقص به جنبش آزادیخواهانه دانشجویان ایرانی در خارج از کشور ( کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی) در زمان شاه می باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر رحیمی بعد از روی کار آورده شدن رضا میر پنجه توسط انگلیس ها و نامگذاری منطقه بنام ایران حدود ٥٠ دولت و نخست وزیر و رئیس جمهور با افکار و تفکرات مختلف زمام امور را در دست داشته از محمد علی فروغی شروع شده و افرادی مثل محمود جم و احمد متین‌دفتری تا علی منصور و از احمد قوام بگیر رزم آرا و از علا بگیر تامصدق از زاهدی بگیر تا شریف امامی از هویدا بگیر تا بختیار از بازرگان بگیر تا بنی صدر از باهنر بگیر تا رفسنجانی از احمدی نژاد بگیر تا روحانی یعنی ما ملل غیر فارس همه این حضرات را دیده ایم هیچ کدام از این حضرات رضایت به یک ساعت تحصیل بزبان مادری را نداده ولی ما یک حکومت ملی برهبری پیشه وری را داشتیم که یک سال عمر و کلی کار مثبت برای ملت آذربایجان داشته از جمله تحصیل بزبان مادری تاسیس دانشگاه تبریز حق انتخاب شدن و انتخاب کردن به زنان که اولین بار در ایران اتفاق افتاد و کلی کار های

کار های مثبت دیگر معنی این فرق دولت ایران با دولت آذربایجان اینست که اگر ملتی حاکمیت سیاسی نداشته باشد اسیر است و امروز ملل غیر فارس در سیستم دولتی ایران « فارس » اسیر است و ما دنبال رهائی هستیم .
نوشته شده توسط: lachin

آقای علی..دانا...حرکت ملی آزربایجان فرایند یک تحول فکری است که نه با مردم فارس, نه با مردم ایران, نه با مردم کرد , نه با مردم ارمنی و نه با هیچ مردمی مبارزه میکند. این حرکت ملی تنها با (( افکار و اندیشه های ... پان ایرانیستی...پان فارسیسم و شونیست فارس)) همیشه در در مبارزه بوده و خواهد بود. یکی از نمونه های مبارزه این حرکت , مبارزه با کج اندیشی های پان فارسیسم در رابطه با گزاف گوئی ها و غلو سازی تارخ باستان ایران است. همین که شما اعتراف میکنید (( هفتاد درصد آثار باستانی موزههای انگلیس طبق گزارش یونسکو ، ربوده شده از تاریخ و فرهنگ ایران هستند.)) , یک دروغ بزرگی است درست مثل ( یا علی.. یا علی ) فریاد کشیدن خامنه ای در هنگام تولد.. اگر به غیر از این باشد لطفآ کپی گزارش یونسکو را برایمان منتشر بکنید. اگر این گزارش در اینترنت هست ,خواهشمندم که آدرس الکترونیکی را هر چه زودتر بفرستید. ولی

https://commons.wikimedia.org/wiki/Category:British_Museum_by_room
اگر خواستید در باره موزه بریتانیا که یکی از موزه های معتبر دنیاست اطلاعاتی داشته باشید می توانید با لینک بالائی استفاده بکنید. خوشبختانه چندین بار موقعیت های برایم دست داده است که از این موزه دیدن بکنم و صریحآ به اطلاع شما می رسانم که آنچه شما در باره موزه های انگلستان و اسکاتلند میدانید... دروغ محض است. در این موزه 95 اتاق وجود دارد..
اتاقهای که در این موزه بزرگ دیده میشوند بقرار زیر است...
Room No. Collection
- Great Court, British Museum
1 Enlightenment (King's Library)
2 The Changing Museum
2A The Waddesdon Bequest
3 Special exhibitions – Reading Room
4 Egyptian sculpture
5 temporary exhibitions
6 Assyrian sculpture and Balawat Gates
7 Assyria: Nimrud
8 Assyria: Nimrud
9 Assyria: Nineveh
10 Assyria: Lion hunts, Siege of Lachish and Khorsabad
11 Greece: Cycladic Islands
12 Greece: Minoans and Mycenaeans
13 Greece 1050-520 BC
14 Greek vases
15 Athens and Lycia
16 Greece: Bassai Sculptures
17 Nereid Monument
18 Greece: Parthenon
18a Greece: Fragments of the Parthenon
19 Greece: Athens
20 Greeks and Lycians 400-325 BC
21 Mausoleum of Halikarnassos
22 The world of Alexander
23 Greek and Roman sculpture
24 Living and Dying
25 Africa
26 North America
27 Mexico
33 China, South Asia and Southeast Asia (33a Amaravati; 33b Chinese jade)
34 Islamic world
36-37 Hallway
38-39 Clocks and watches
40 Medieval Europe
41 Europe AD 300-1100
45 Waddesdon Bequest
46 Europe 1400-1800
47 Europe 1800-1900
48 Europe 1900 to the present
49 Roman Britain
50 Britain and Europe 800 BC–AD 43
51 Ancient Europe 4000-800 BC
52 Ancient Iran
53 Ancient South Arabia
54 Anatolia and Urartu
55 Mesopotamia 1500 - 539 BC
56 Mesopotamia 6000 - 1500 BC
57-59 Ancient Levant
61 Egyptian life and death: the tomb-chapel of Nebamun
62-63 Egyptian death and afterlife: mummies
64 Early Egypt
65 Sudan, Egypt and Nubia
66 Ethiopia and Coptic Egypt
67 Korea
68 Money
69 Greek and Roman life
70 Roman Empire
71 Etruscan world
72 Ancient Cyprus
73 Greeks in Italy
77 Greek and Roman architecture
78 Classical inscriptions
83 Roman sculpture. The Wolfson Galleries
84 Roman sculpture. The Wolfson Galleries
85 Roman sculpture. The Wolfson Galleries
88 Assyrian Art
90 Prints and drawings
92-94 Japan
95 Chinese Ceramics
دوستان همانطور که ملاحضه می کنید در این موزه به این وسعتی , تنها خانه شماره 52 متعلق به ایران است. داشتن یک خانه از مجموعه 95 خانه تفریبآ 1.05% ( یک و پنچ دهم درصد ) کل این موزه را تشکیل میدهد .. کسانی که واقعآ ادعا میکنند 70% موزه های انگلستان مربوط به آثار باستانی و تاریخ ایران است یا در آسمان ها زندگی می کنند و یا اینکه به تاریخ جعلی ایران به وسیله خارجی ها خیلی ایمان دارند..بهترین ها را برای موزه گران آرزومندم...
نوشته شده توسط: Anonymous

این نمایندگان کنگره آمریکا واین به اصطلاح نمایندگان بلوچ بیجا کرده اند که سخن از جدایی بلوچستان ایران می کنند. من بارها
گفته ام وهزار بار دیگر هم می گویم که تکه وپاره کردن جوامع، نقشه ای از جانب امپریالیسم وجهانخواران بین المللی است که نمونه اش همین جلسه کنگره آمریکا با این وطن فروشان بود. من قبلا نیز گفته بودم تشکلی به اسم کنگره ملیت های ایران فدرال وکسانی مثل حسین بر تجزیه طلب هستند ولی فریبکارانه دم از فدرالیسم می زنند. بسیار ضروری است بلوچهای شریف ومیهن پرستی مانند دکتر عبدالستار دوشوکی علیه جلسه این وطن فروشان به اصطلاح بلوچ با امپریالیستها موضع گیری کند وبا جریانی
تجزیه طلب با عنوان فریبنده کنگره ملیت های ایران فدرال مرزبندی کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جناب آقای رامین اگرنمیتوانی واردمباحث شوی.خوب نشو.اگرتاریخ درست نخوانده ایی خوب بخوان.اگرسرزمین های قدیم توران وایران خیالی وافسانه ایی فردوسی رانمی دانی لاقل این راازبرادران افغانی وتاجیک پرس وجوکن.چراگناه کم سوادی خودراگردن دیگران انداخته ونمیخواهی باسرزمین خودآشناشوی.ما ایران کنونی که درواقع همان توران تخیلی فردوسی است راتوران میدانیم وایران قیدم تخیلی را افغانستان وتاجیکستان وسمنگان سیستان.فکرکنم آدرس رااشتباهی نشان میدهید وباآوردن چندتاجیک به منطقه درآخرحکومت قاجارتوسط انگلیس وفراماسیون های مامور شمانمیتوانیداین راسرزمین قدیم ایران فرض کنید.درضمن هنوزصدسال نشده که درایران کنونی یعنی توران قدیم فارس هاحکومت میکنند.این سرزمین اصلی توراکان یعنی همان توران است .ولازم است آقای خامنه ایی این موضوع رادرک کرده وهرچه سریعترزبان رسمی راتورکی اعلام کنند....

نوشته شده توسط: Anonymous

من بارها در اینجا اشاره کردم که، راسیسم آذری تجزیه طلب ،فالانژ داعشی آخوندی ، و سلطنت طلبان لس آنجلسی ، دارای یک فرهنگ و یک هدف و یکر رفتار ، هستند و بجای برخورد و مبارزه با دولت دیکتاتور و اسلام آخوندی ، به مبارزه با مردم فارس و ایرانی و کرد و ارمنی پرداخته و آدرس غبط داده و نیروی اپوزیسیون را ضعیف کرده . آیا تاکنون در این صفحه خوانده اید که لوایی ها ، ترکقلی ها ، لاچین ها ، یکبار علیه دولت حاکم در ایران اینجا حرفی زده باشند ؟ولی لوایی ها مدام با نوشته های 4 خطی خود برای تحریک اذهان این 20 نفر مراجفین این سایت ، به فارس و ایرانی پرخاش کرده و ترکقلی ها از میان کوههای شمال تهران علیه ایران و ایرانی جعلیات بنویسد و گزارس بدهد که مدام درایران به تاتر و کنسرت و بالت و کاباره و موزه و نمایشگاه میرود ! و لاچین ها به انکار فرهنگ و تمدن ایرانی پرداخته و حتی در اسکاتلند یعنی مخل زندگی خود یکبار

به موزه نمی رود تا ببیند هفتاد درصد آثار باستانی موزههای انگلیس طبق گزارش یونسکو ، ربوده شده از تاریخ و فرهنگ ایران هستند. و در اینجا به جعل و تحریف زبان و فرهنگ و تاریخ و تمدن ایران می پردازد .
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب لوايي گرامی ، منظور حضور دو نظر کاملا مخالف هم در یک سایت است و قصد توهین به شخصی نیست. من نگفته ام این دو نویسنده سایت فحاشی کرده اند، بلکه دو طرف مقدسات همو نشانه گرفته اند. یکی منکر هر گونه حقوق ائتنیکی در ایران است و دیگری می خواهد به استقلال برسد و در فکر تجزیه ایران است. دلیل فحاشی هم عدم تحمل نظر مخالف است و هر دو طرف فکر می کنند به مقدسات آنان توهین شده است

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب لوایی خواهش میکنم دست از این حیله گری بردارید. شما یکی از آن روغن پاشان به آتش و معرکه اید و هربار که آقای توکلی این موضوع را بازگو میکند، شما با جوابی اینچنینی سعی در معاف کردن خود هستید. شما خوانندگان را احمق میپندارد. کافی است کامنت های همکیشان خود را هر بار پس ظهور مقالات تحریک کننده خود مرور کنید تا شاید به عمق فاجعه پی ببرید. روش کار شما بهیچ وجه پاکیزه تر روش ملاها نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

این جدا لها و هتاکی های قلمی کمکی به روزگار تباه شده مردم ایر ان نمیکند و در حقیقت نوعی انتقام از گذشته سیاسی خود افراد است . اعضا فریب خورده چپ و دینی اکنون اگاه شده اند که از انها برای منافع بیگانه و قدرت طلبی استفاده شده و هویت انها کشور انها و زندگی انها قربانی هیچ و پوچ شده ا ند و این خود بار ی گران و سنگین بر دوش این افراد است . نفرت و خشم این افراد از سوئی قابل درک و از سوی دیگر نباید اجازه دهند که نفرت از گذشته و راه طی شده به نفرت دیگری تبدیل شود. وعده های دروغین پیشه وری و کیانوری و رجوی و خمینی امروز با پژواک سخت روبروست.
.

نوشته شده توسط: Anonymous

برنامه ریزی ربات ها با نرم افزار الکترونیکی صورت میگیرد , اما برنامه ریزی ربات بیولوژیک از جنس ایرانی ان با ویروس پارس آریایی به انجام میرسد . ربات بیولوژیک اگر چه در ظاهر زندگی بیولوژیکی دارد , اما اراده و افکار و افسارش در گرو افکار پریشان بیماری شونیستی است .
ویروس شونیسم ان بخش از مغز را که به عقلانیت مربوط است فلج میکند , ان چنان که صاحب توده خاکستری تحت تاثیر نفرت و کینه ها ی ناشی از این ویروس , در سرانجام کارش به....گویی میرسد .
حالا حکایت اولین معلم تروریسم !!! قبل از خمینی و صمد بهرنگی از این مقوله است !! ....

نوشته شده توسط: محمدرضا لوایی

جناب آقاى توكلى عزيز
نوشته ايد: " آيا وقتى در اين سايت از لوايى تا كيانوش رشيدى حضور دارند پديده ى فحاشى چندان غير طبيعى نيست. "
دوست من، به چه حقى اسم مرا همرديف يك آدم فحاش نوشته ايد؟ من كه از سوى كامنت نويسان نژاد پرست فحش شنيده ام و قاطى شان نشده ام. كدام كلمه از من هتاكى بوده است؟ چرا چنين نوشته ايد؟ درست در لحظه اى كه از سوى فردى داغدار توهين و اهانتيم اين چه روش نوشتار است كه بنده را قاطى اش مى كنيد؟ حقيقتاً انتظار نداشتم و ندارم. شما را رجوع مى دهم به كامنت هاى مطالبم و به خوانندگان. شايسته نيست كه گناه ديگرى را به گردن بنده بنويسيد. مدار ما در وهله ى نخست انسانيت و ادب ماست. خواهش مى كنم در اين خصوص توضيح دهيد كه حقيقتاً ناراحتم از هم عمل قادى و آن فحش هايش و هم از نوشتار شما كه مرا همرديف چنان هتاكى نوشته ايد.
باقى بقا

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من کسانی که کارشان در سایت ایران گلوبال، برخورد شخصی ،فحاشی ، تهمت زدن و ترور شخصیت است، آگاهانه، این هدف شوم را دنبال میکنند که 1- با این تاکتیک های شناخته شده ناپسند، مخالفین عقیدتی خود را از میدان بیرون سازند . 2 - در سایت ایران گلوبال اخلال کاری کرده و مشکلات عدیده برای این سایت دموکراتیک فراهم آورند. یک منتقد آزاده و آزاد اندیش در برخورد به نظرات مخالفین سیاسی و عقیدتی، نیازی به فحاشی و اتهام زدن و ترور شخصیت ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

با با این آقا کیانوش واقعا شاهکار قرن هستند. از کجا به کجا رسیدن. شما مقایسه کنید گفنه امام جمعه موقت تهران صدیقی که فرمود زلزله نتیجه بی حجابی است را با گفته جناب کیانوش . ولی ای کاش همه چیز به این سادگی بود آقا کیانوش آنوقت من و تو میشدیم انیشتین.

نوشته شده توسط: Anonymous

الحق که لایق عزویت در حزب خائن توده بودی، دو کلمه هم راجع به
خیانتهای حزب و سرانش بنویس

نوشته شده توسط: Anonymous

سى و پنج سال پيش عكس صمد را با آن كلاه معروف و آن نگاه مهربانش از روزنامه اى جدا كرده وبا ميخ كوچكى به ديوار خانه ى كاهكلى خواهرم چسباندم . در كنار من خواهرزاده ام كه چهار سالش بود ايستاده بود و مى پرسيد " كيسه آمرداى دايى" اين اقا كيه دايى ؟ چند سال بعد من ايران را ترك كردم، واكنون سى سال هست كه در غربتم. دو سال پيش از همان خواهرزاده ى كوچكم كه اكنون فردى تحصيلكرده است، نامه اى دريافت كردم با عكسى در داخل نامه ، همان عكس صمد، در روى همان ديوار كاهكلى كه از آن عكس گرفته بود و در زير عكس اين نوشته بود : دايى جان، ما را با ستاره گانى آشنا كردى كه پيوسته در اسمان ما مى درخشند و راه عاشقى و روشنايى را به ما مى آموزند" رفيق بزرگوار من اقاى حسن جدارى ، همان طور كه هر سال بهار، موقع كشت نشاء و يا برداشت چاى در كوه ها و دشت هاى گيلان، هزاران دختر، يك صدا مى خوانند" آهاى ماهى سياه كوچيك ما

بگو جانم كجايى كجايى نشونت را گرفتم از ارس رود ...." بايد هم از انطرف كه صمد چهره ى شان را آشكار و غارتگريشان را نمايان ساخته بود، تلاش شود و بخواهند اين سمبل مهربانى و انسانيت را مخدوش سازند . ولى مگر مى توان با سنگريزه ها صخره هاى بلند را خراشيد .
نوشته شده توسط: Anonymous

نمی خواهم وارد بحث با شما شوم چون حضور من در اینجا دلایل دیگری دارد و طرف حساب من شماها نیستید . ولی باز منظور من را نگرفتید . منظورم اینست که فارس و روس مگر با صلح می گذارند آزربایجان جنوبی ، بلوچستان ، الاحوازآزاد شوند. این دخالتهای آشکارشان در سوریه را ببین آنجا حلب و ادلب را از دریای خزر با موشک بالستیک می زنند تا زهر چشم از ملل تحت ستم خود بگیرند و شما ساده.... دم از فضای صلح و دوستی با فارس و روس می زنید.

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

کیا جان،
نوشته‌اید:
"داره باورم می شه ،اینجا" ایران مجازی است"
به نظر من حرف شما بخشا درست است ولی فکر می‌کنم ایران‌گلوبال به معنای کامل کلمه، ایران مجازی نیست.
فکر می‌کنم از این نظر که در ایران مشکلات ملی و قومی وجود دارد و در سایت نمود پیدا می‌کند، سایت، ایران مجازی است ولی فرهنگی که در سایت پیش می‌رود، یعنی فرهنگ کینه و نفرت و فحاشی و چماق‌کشی و... فرهنگ ایران نیست و از این نظر سایت، ایران مجازی نیست. از دید من ایران‌گلوبال آینه بخشی از جامعه ایرانی است و متاسفانه در وجه عمده خود و بویژه در کامنتها، آیینه بخش عقب‌مانده، فحاش و چماق‌کش آن.
می‌پرسید:
"اگر سایت خط و مشی روشن و جهت گیری سیاسی می داشت ، دستمان برای حذف مخالفین نظری باز می شد و آنگاه بخشی از کار برآن می رفتند و بخش دیگری می ماند، فحاشی خاتمه می یافت ؟"

به نظر من مشکل اصلی بر سر نداشتن خط مشی و جهت‌گیری سیاسی و به دنبال آن حذف مخالفین نظری نیست. اتفاقا سایت در مرامنامه خود دارای خط مشی روشن و جهت‌گیری مشخصی است.
لطفا به این جملات دقت کنید:
"سایت، همگامی و اتحاد عمل کلیه نیروهای سکولار ایرانی برای حقوق بشر و دمکراسی در کشور را پی می گیرد."
"سایت مخالف هزگونه نژادپرستی و راسیزم و اختلافات و جنگهای قومی-ملی است. مطالبی که مبلغ نژادپرستی و فاشیزم، ایجاد کینه و دشمنی در میان اقوام و ملیتها و مردمان ساکن ایران باشند، منتشر نخواهند شد ولی بحثهای نظری و تئوریک درباره این مقولات امکان انتشار در سایت را دارند."
"سایت، مدافع یک جمهوری سکولار و دمکرات در ایران فرداست و بنا بر خصلت گفتگو و دیالوگ خود،مخالف سیاست حذف نظرات سایر دگراندیشان حقیقی و حقوقی است و در این خصوص سانسور را کار نادرستی می داند!"
همه این جملات از صفحه "درباه ما" کپی شده‌اند.
همچنین به این جملات که بر سردر "صفحه شما" نقش بسته‌اند توجه کنید:
"هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است..... برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد."
یکی از نقاط قوت سایت این است که تا آنجایی که من اطلاع دارم، تا به حال هیچ "نظری" در آن سانسور نشده است. من بر روی "نظر" تاکید می‌کنم. سایت مدافع جمهوری سکولار و دمکرات دز ایران است ولی نظرات سلطنت‌طلبان هم در آن منعکس می‌شود. حتی نظرات به غایت فاشیستی نیز در سایت منتشر می‌شوند. انعکاس نظرات مخالف مشی سایت، نقطه قوت اصلی ایران‌گلوبال است.
به نظر من مشکل در آنجاست که اصول و پرنسیپ‌های سایت زیر پا گذاشته شده‌اند. همگامی و اتحاد عمل تبدیل شده است به از هم‌گریزی و جنگ و جدال. مطالبی در سایت منتشر می‌شوند (چه در مقالات و چه در کامنتها) که مبلغ نژادپرستی و فاشیزم، ایجاد کینه و دشمنی در میان اقوام و ملیتها و مردمان ساکن ایران است. این مطالب از محدوده بحثهای نظری و تئوریک خارجند.
در کامنتها نه محیطی دوستانه برای تبادل نظر، بلکه محیطی برای جنگ و جدال و چماق‌کشی و توهین و فحاشی پدید آمده است.
از دید من اینکه بگوییم این مسائل در جامعه ایران وجود دارند و اینجا منعکس می‌شوند پس بگذار بجنگند، صحیح نیست. پرسش این است که سایت برای کاهش درگیریها و ایجاد صلح و آرامش و همزیستی چه می‌کند.
به نظر من یکی مشکلات اساسی در درک از آزادی بیان و قلم است. من هیچ جامعه دمکراتیکی سراغ ندارم که در آن فحاشی و توهین آزاد باشد. تا آنجایی که من می‌دانم، در جوامع دمکراتیک، آزادی قلم و بیان به ابراز نظر و اندیشه مربوط می‌شود و نه به فحاشی و توهین. اولین اساس آزادی بیان هم ایجاد امنیت برای گوینده و نویسنده است. چیزی که در ایران‌گلوبال بی‌معنی است.
یک نفر مقاله‌ای می‌نویسد. اکثر کامنت‌نویسان به مطلب وی توجهی نمی‌کنند. نام نویسنده را می‌بینند و کامنت خود را شروع می‌کنند:
"شما پان فارسها"، "شما پان ترکها"، "شما پان کردها"، "شما پان ارمنی‌ها" و... و به دنبال آن توهین و تحقیر و فحاشی شروع می‌شود و همه اینها نیز انتشار می‌یابند.
من بارها با شما و دیگر همکاران در این باره بحث و گفتگو کرده‌ام. به نظر من راه ندادن به فحاشی و توهین هیچ ارتباطی با سانسور "نظر" و "عقیده" و "اندیشه" ندارد. مگر توهین و فحاشی "نظر" و "اندیشه" است؟ آیا جلوگیری از توهین و فحاشی و اتهام، نمی‌تواند مهمترین ابزار حرکت در جهت مشی و هدف سایت باشد؟
از دید من کاری که ایران‌گلوبال در مقطع کنونی می‌کند نه ترویج فرهنگ گفت و گو و تبادل نظر، بلکه تبلیغ و ترویج خشونت، جنگ و جدال، تنفر و کینه است. یعنی درست در جهت عکس پرنسیپ‌های اعلام شده خود. تصور کنید که فردا همین کامنت‌نویسان نه در فضای مجازی بلکه در دنیای واقعی باهم روبرو شوند. چه فاجعه‌ای رخ می‌دهد!
نوشته شده توسط: Anonymous

دشمن اصلی و حقیقی رژیم جمهوری اسلامی، سازمانهای مارکسیستی وچپگرا هستند. رژیم به شدت واهمه دارد که تفکرات چپ در بین جوانان گسترش یابد. از همین رو تلاش میکند تا چهره جنبش چپ ایران را مخدوش کند، در ایران مجله ای به نام مهرنامه را انتشار می دهد وعلیه جنبش چپ ایران لجن پراکنی می کند ود رخارج از کشور توسط مزدوران نفوذی خود کتابی مضحک وخنده دار به نام رفیق آیت الله را منتشر می کند تا وانمود کند اتحاد شوروی، جمهوری اسلامی را سرکار آورده است وخامنه ای را برای رهبری تربیت کرده است!!! تمام تلاش های ابلهانه رژیم اینست که جنبش چپ ایران را در بین جوانان بدنام کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یکنفرا که ماشاالله به جای چند نفر کامنت میگذارید اولا اینکه نمک یعنی‌ چه و نمکدان و رابطه آن با سیاست کجاست ؟آقای موحدی به عنوان نویسنده و فعال حرکات ملی‌ و آقای توکلی مدیر سایت هستند که ممکن است مقالات ایشان را چاپ کند یا نکند روابط دیگران به من و شما ربطی‌ ندارد دوما شما کاتولیک تر از پاپ تشریف دارید در همین جمهوری آذربایجان که من زندگی‌ می‌کنم بسیاری از مردم به راحتی‌ روسی صحبت می‌کند و کسی‌ به آنها ایراد نمی‌گیرد یا مزاحم نمی‌شود حتا روس‌های زیادی اینجا با صلح و آرامش کار و زندگی‌ و تحصیل میکنند حالا نمیدانم اشغالگر به چه کسی‌ می‌گویید همانگونه که روس‌ها پس از استقلال آذربایجان حق زندگی‌ در آذربایجان را دارند و اذربایجانیها حق زندگی در روسیه را فارس‌ها نیز میتوانند پس اعیضاّ استقلال آذربایجان جنوبی با ما زندگی کنند چرا فکر می‌کنم امثال شما فکر می‌کنید مبارزه فقط و فقط فیزیکی

جناب یکنفرا که ماشاالله به جای چند نفر کامنت میگذارید اولا اینکه نمک و نمکدان یعنی‌ چه و رابطه آن با سیاست کجاست ؟آقای موحدی به عنوان نویسنده و فعال حرکت ملی‌ و آقای توکلی مدیر سایت هستند که ممکن است مقالات ایشان را چاپ کند یا نکند روابط دیگران به من و شما ربطی‌ ندارد دوما شما کاتولیک تر از پاپ تشریف دارید در همین جمهوری آذربایجان که من زندگی‌ می‌کنم بسیاری از مردم به راحتی‌ روسی صحبت می‌کند و کسی‌ به آنها ایراد نمی‌گیرد یا مزاحم نمی‌شود حتا روس‌های زیادی اینجا با صلح و آرامش کار و زندگی‌ و تحصیل میکنند حالا نمیدانم اشغالگر به چه کسی‌ می‌گویید همانگونه که روس‌ها پس از استقلال آذربایجان حق زندگی‌ در آذربایجان را دارند و اذربایجانیها حق زندگی در روسیه را فارس‌ها نیز میتوانند پس از استقلال آذربایجان جنوبی با ما زندگی کنند امثال شما فکر می‌کنید مبارزه فقط و فقط فیزیکی‌ هست و درک درستی‌ از یک مبارزه سیاسی و رفتار سیاسی ندارید و یا اینکه از طرف کسانی‌ هستید که میخواهید حرکات ملی‌ آذربایجان را یک حرکت نژادپرستانه نشان دهید ما به امثال شما در حرکت ملی‌ نیز نداریم ضرر شما بیشتر از سودتان است
نوشته شده توسط: Anonymous

"تغاری بشکند، ماستی بریزد...جهان گردد به کام کاسه لیسان"!
تفریبا همۀ کسانی که در بالا کامنت نوشته اند، دشنام دادند. اما چون این دشنام ها "متعارف" است، مورد اعتراض قرار نمی گیرد.

واینکه آقای توکلی کار بسیار خوبی کرد، کامنت های مرا پاک کرد و این بحث را باز نمود. شاید:"عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!"
"عدو" در این جا من خودم را به شمار آوردم. به کسی برنخورد!!!
شاید پس از این بقول برخی ها حرکت"گالیوری"!!! آقای توکلی، دیگران حساب خود را بکنند و در ایران گلوبال دشنام ندهند.
و در پایان:"گالیور" نمایندۀ استعمار است که برای کشورکشایی به و نفوذ در سرزمین های دیگر، به "سفرهای دور و دراز"رفت. آیا جناب "ائلیار" عمدا آقای کیانوش توکلی را "گالیور" خواند و یا سهوا، خدا داند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تقریبان به سایر سایتها هم خیلی کامنتهای زشت می فرستند .این تنها ایران گلوبال نیست اما منشر نمی شوند واما چرا مسئول کامنتها ی ایران گلوبال اینهارا انتشار می دهد؟؟ ایا ایشان مثل اقای قادی طرفدار همان سامانه شاهنشاهی نیست؟؟ اقای توکلی دلیل این مسایل را در بین همکاران خود پیدا کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ به آقای کیانوش رشیدی قادی که به مبارزان فلسطینی توهین کردند.
تقدیم به مبارزان خلق فلسطین که برای آزادی میهن خویش وبیرون راندن اشغالگران اسرائیلی مبارزه می کنند.
در گرماگرم حادثه
قلبش را، گرم
ازسینه در آورد و
به مرگ هدیه کرد
مرگ
مبهوت وگیج
جویای نامش شد
واو- سربلند ومغرور
درحالی که تبسمی شیرین بر لب داشت
آرام زمزمه کرد:
«فلسطینی»

نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ به آقای کیانوش رشیدی قادی که به آموزگار بزرگ خلق ما صمد بهرنگی توهین کردند.
تقدیم به صمد بهرنگی وماهی سیاه کوچولویش
گذشتم از رودخانه تا ته دریا
گام هایم خیس غربت
پولکی نو
گفتمانی نو...
صمد
ماهی سیاه توام
ته دریا
پولکم آبی ست
چهره ام سیاه
صمد
دریا انتهای دنیا نیست
دنیا حباب شیشه ای تنها نیست
راه دریایی شدن دریا نیست
صمد...
تشنه ام
تشنه آب زلال
صمد...
هنوز ماهی سیاه کوچولوی توام
صمد...

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر بنده اقای کیانوش قادی عمدان این کار را می کند. و بنظر خودش می خواهد ایران گلوبال را بی ابرو کند. هدف ای اقا قبل از ترکها ایران گلوبال است. ایا ایشان با سلطنت طلبها هم این طوری بر خورد می کند ؟ صدرصد نه.
و نقطه مهم دیگر ان مسئولی است که کامنتهارا کنترل می کند او هر کسی است هم مرام قادی است و هدف یکی.و گرنه هیچ دلیلی برای انتشار کامنتهای قادی نیست و ایشان عمدان کامنتهای قادی را انتشار می دهد.
چونکه سلطنت طلبها ، گوروش پرستان در ارزوی بستن این سایت هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی گرامی، در این سایت چند سالی است که بی احترامی چه به فارس یا بهتر بگوئیم به ایرانی و از سوی دیگر به ترک روزمرگی شده. از کامنتهایی که ایرانی را با ژنی ناقص ، فارسها( سگهایی که پارس میکنند) و به همین منوال تا مقالات انسان دوستانه آقای لوایی( البته این نظر اوست) همه و همه را شما زیرسبیلی در کردید. همین جناب ........تکه یک رویش را با امانیسم صیقل میدهد و روی دیگرش را با هم آغوشی با پانترکها. کامنتکذارانی که به فرهنگ ایرانی و تاریخش بی احترامی میکنند و از آن بدتر میگوید که او هموطن ایرانیان نیست اما در این سایت ایرانی هر روز دوجمله ناقص و ناخوانا بر علیه ایرانیان نمکپرانی میکند. آقای ......ری که هر روز هفت رکعت ایرانیان را به فاشیست و شوونیست بودن محکوم میکند. و شما چون در دانماک میباشید، فکر میکنید قوانین جاری در دانمارک، دانماکی که چندین سال تمرینهای دمکراسی را پشت سر گذاشته

میتواند یک بر یک با تفکرات کشور ایران همسانی کند.
جناب .......ن خاطره خودش را از کودکی اش در تهران میگوید اما فراموش کرده که همان تهرانی که گفته حاظر نیست با او ترک فوتبال بازی کند خودش نیز ترک بوده که از زمانی پیشتر در تهران مستقر شده وگر نه ما به چه کسی میتوانیم بگوئیم فارس؟ آیا آن مشهدی و یا آن بختیاری و یا آن یزدی که از چندین سال پیش به تهران کوچ کرده فارس است؟ همین تجربه جناب لاشین را من خودم در تهران و در محله سلسبیل و هزارخانی تهران داشته ام و کسی که مرا در بازی راه نمیداد بچه های یک خانواده همسایه بنام قاجار بودند! پس از دوستان تقاضا دارم مسائل را یک جانبه قضاوت نکنند.
به امید روزهای بهتر
نوشته شده توسط: Anonymous

تورک اوغلی ویا همان حضرت آیت الله ملاحسنی متوجه باش که چه می گویی، کار شما پان ترکهای تجزیه طلب به جایی رسیده که به شاعر مبارز وبزرگ میهن ما میرزاده عشقی توهین می کنید. جناب آقای توکلی ومسئول محترم کامنتها تحویل بگیرید.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-باعرض معذرت ازتمام خوانندگان این سایت وازتمام اقوام مرحوم میزاده عشقی وباهزاران عذرخواهی ازتمام انسانهاییکه برای عدالت وآزادگی مبارزه میکنند.این حقیراشتباهی اسم عارف قزوینی رامیرزاده عشقی نوشته واعلام میکنم که من هیچ شناخت ریشه ایی ازتفکرمرحوم میرزاده عشقی نداشته وتنها اشتباه ازنام این دومن را به این خطا دچارساخت .بازهم ازخانواده وازماندگان ایشان پوزش میطلبم.

نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران فقط به هموطنان ترک آذری توهین نمی شود، متاسفانه این عادت زشت توهین کردن وجوکهای سخیف ساختن همه گیر است. در ایران به گیلکها ولرها و اصفهانیها وکاشانی ها وقزوینی ها وشیرازیها وآبادانی ها ، عده ای توهین می کنند ودرباره آنها جوکهای سخیف می سازند. شیرازیها واصفهانیها وکاشانی ها نیز فارس هستند. در ایران بسیار بیشتر از هموطنان ترک آذری به هموطنان گیلک توهین می شود وجوک های زشت می سازند والقاب بسیار زشت وشرم آور به گیلکها نسبت می دهند. گیلکها با فرهنگ ترین ساکنین ایران هستند وهیچ وقت به خاطر اهانت عده ای، به فارسها ودیگر ساکنین ایران توهین نمی کنند که باید پان ترکها یاد بگیرند. گیلکها غیورترین مردمان ایران هستند، همین غیرت گیلکها بود که باعث شد که هیچ گاه پای یونانی ها واعراب ومغولها به گیلان نرسد در زمان حمله اعراب تمام ایران تسلیم شده بود به غیر از گیلان وگیلان هیچ گاه جیلان نشد.

در مقطع انقلاب مشروطه ، گیلکها به همراه هم وطنان بختیاری و آذربایجانی نقش اصلی را در پیروزی مشروطه وفتح تهران داشتند. در مبارزه با رژیمهای شاه وشیخ ، گیلکها نقش اساسی داشتند ودارند، در دهه خونبار شصت در زندانها، پاسدارها هموطنان گیلک را به جرم اینکه گیلانی هستند بیشتر کتک می زدند. حال با اینکه گیلکها با فرهنگ ترین وغیورترین مردمان ایران هستند، بزرگواری وفرهنگ آنها این اجازه را به آنها نمی دهد به خاطر توهین عده ای، به دیگر هموطنان خود توهین کنند، گیلکها میهن پرست هستند وهیچ گاه ساز جدایی وتجزیه نزده اند، گیلکها عاشق هم وطنان خود هستند ومانند پان ترکها نیستند که در استادیوم های ورزشی زوزه بکشند وبه فارسها توهین کنند وشعار بدهند تبریز باکو آنکارا تورکین .... فارسلارا این پان ترکها فرهنگ منحط خود را با این توهین کردنها نشان می دهند.
باری، باید با فرهنگ سازی و یا با هر روش دیگری جلوی این توهین کردنها وجوک ساختنهای سخیف گرفته شود ودیگر این لقبهای زشت وبیشرمانه وتنفر انگیز مثل رشتی بی غیرت وترک خر را نشنویم. به طور قطع با سرنگونی جمهوری اسلامی وجایگزینی یک جمهوری دموکرات ومردمی می شود جلوی این توهینهای زشت را گرفت.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

مدتی است که داشتم روی تیتر موضوعی فکر می کردم :" چرا در ایرانگلوبال فحاشی می شه؟"چرا در سایت های دیگر اینگونه نیست؟ آیا نتیجه عدم سخت گیری است؟ آیا سایت فاقد پرنسیب های لازم است؟ آیا در نتیجه بی کفایتی مدیریت اینجانب ، سایت به این روز افتاده است؟ اگر سایت خط و مشی روشن و جهت گیری سیاسی می داشت ، دستمان برای حذف مخالفین نظری باز می شد و آنگاه بخشی از کار برآن می رفتند و بخش دیگری می ماند، فحاشی خاتمه می یافت ؟ آیا وقتی در این سایت از لوایی تا کیانوش رشیدی حضور دارند، پدیده فحاشی در سایتی که هیج نظری را حذف نمی کند_چندان غیر طبیعی نیست، نه ، داره باورم می شه ،اینجا" ایران مجازی است"...برخی می گویند ،اینطور نیست ، مشکل تویی "کیا"....

آری پنجاه سالم بود که فرهنگ گفتگو را تاسیس کردم و اکنون 65 سالم است و بهتر آن است که مدیریت را به کس دیگری بسپارم.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جناب نقطه چین !
معنی نقطه چینی را میدانی؟ عملت نشان میدهد که، نه، نمیدانی.
« سند» را نقطه چین نمیکنند.
« کلمات» رشیدی قادی که در سایت منتشر شده « سند اند».
این سند در نوشته ی من « ارائه» شده است که خواننده ببیند بحث بر سر چیست.
با حذف سند از نوشته ی من مشکل حل نمشود. نوشته ی من را خودسرانه بدون سند کرده ای .
شما حق «حذف سند» از نوشته ی همکار دیگر را ندارید. من همچو حقی به شما نداده ام.
لطف کنید کلمات سندیت شده را به جای خود برگردانید.
در غیر این صورت مجبورم برخورد شایسته تری با این مسئله بکنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر محمود بهشتی لنگرودی.

نوشته شده توسط: Anonymous

فکر نمی کنم ایشان معتدل باشد چون در همین سایت با این که مهمان بود و کیانوش توکلی میزبان دیدیم که نمک خورده و نمکدان میشکست. در ضمن این جمله تان را دیدم .... نمی دانستم گریه کنم یا بخندم:
"با چنین روشی‌ حتا فارس‌ها نیز به این نتیجه میرسند که استقلال آذربایجان جنوبی به سود آنهاست و آنها میتوانند زندگی‌ راحتی‌ پس از استقلال آذربایجان در آذربایجان داشته باشند و آنجا را پناهگاه خود بدانند"
در این جمله نکاتی نهفته است که ماهیت واقعی شما را نیز بر ملا می کند از جمله اینکه به ظاهر فعال ملی هستید و آزربایجان را آذربایجان می نویسید. اشتهای سیری ناپذبر فارس و روس در اشغال تجاوز و زورگویی را می بینید و این حرفها را می زنید.

نوشته شده توسط: lachin

دوستان.... جا دارد که پوزش ((آقای فرامرز تاسیان)) را از صمیم قلب بپذیریم و عمل کرد این شخص را به فال نیک بگیریم. ,ایشان شاید آولین شخصی باشد که درد ما ترک ها بخاطر تحقیرهای که ما تقریبآ بمدت یک قرن بر دوش میکشیم فهمید و باز شاید ایشان اولین شخصی باشند که همچون جسارتی از خود نشان دادند. . پوزش خواهی 3 اصل مهم را در بر می گیرد. 1- بودن حقیقت و یا عمل و یا اندیشه ای در جامعه..2- درک این حقیقت که بر خلاف ارزش های اجتماعی و انسانی است..3- عکس العمل مثبت نشان دادن .. آقای فرامرز تاسیان با پوزش خواهی نه تنها ارزش والائی انسانی خود را بالا برد بلکه راه دیالوگ برای تبادل ( اندیشه ) ها را نیز هموار ساخت. همانطور که انسان اولین بوسه عاشقانه اش را هرگز فراموش نمیکند , متاسفانه ما ترک های ایران هم اولین تحقیر بخاطر ترک بودنمان را هرگز فراموش نمی کنیم . من 12 ساله بودم که بخاطر

دیدن خواهرم برای اولین بار به تهران رقته بودم ( جاده قدیم شیمران--خیابان میر اشرافی.. کوچه زمرد ) موقعی که خواستم با پسرهای همسایه ها فوتبال بازی بکنم (( مسعود )) نامی گفت که ما با (( بچه های ترک خر)) فوتبال بازی نمی کنیم....آقایان کیانوش رشیدیان قادی های رنگارنگ... اگر زمانی ماهی سیاه کوچولو در فکر خنجر بود , من در آن موقع در فکر « بمب » بودم...در پایان باز اضافه بکنم که آقای فرامرز تاسیان ما دست دوستی شما را محکم محکم می فشاریم.
نوشته شده توسط: Anonymous

در اینکه دیدگاههای صمد بهرنگی مثل تمام کسانی که به امید ساختن جامعه ای بهتر و انسانی تر از زندگی و سعادت شخصی گذشته و مبارزه میکردند تروریستی بود شکی نیست. شاه احمق در حالی آزادی مطلق به مشتی آخوند لجن و انگل میداد که جای هر روشنفکر حتی غربی هم در زندان بود و به طرف رادیکالیسم بیشتر و بی ثمرتر سوق داده میشد. سانسور مطلق اندیشه های مدرن و به پابوس "علما" رفتن و "کمر بسته حضرت عباس" بودن اون ابله زمینه ساز بخش قابل توجهی از موفقیت جهل و ارتجاع در سال 57 را تشکیل میدهد.
اما اینکه استخوان گندیده رضا پهلوی، انداخته شده جلوی سگان هار و چاپلوس چطور از گلوی کسانی پائین میرود، جای سوال دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یوسف آذربایجان
َشما اول باید برای خودتان معلوم شود که مشکلتان دقیقا چیست بعد بیایید درباره اش بحث کنید.
بنده عرض کردم در ایران آزاد فردا ترکها بعنوان خلق طبیعتا خواهندد توانست مثل همه کشور های آزاد در برخی مدارسشان خواندن و نوشتن ترکی را آمورش بدهند.
بفرمایید با کجای این جمله مشکل دارید؟
بحث شما کمی خنده دار است به مثل به این می ماند که بنده بگویم در فرانسه بروتون ها در بعضی مدارسشان زبان بروتون آموزش داده می شود و شما بپرسید رئیس جمهور فرانسه کیست؟ و یا اینکه فرانسه دولت و مجلس اش چطور انتخاب می شوند.
بحث شما هم درباره رجوی و نگهدار هم بهمین دلیل به نظرم از اساس بی پایه است و ربطی به موضوع صحبت بنده ندارد.
ناصر رحیمی

نوشته شده توسط: Anonymous

پروژۀ کوبیدن استاد گرامی محمدرضا لوائی کلید خورده است
او برای ما ایجاد فکر و نظر می کند پس کوبیدن او از واجبات نظام و حسودان است
اینکه ما او را در ساحۀ اندیشه استاد خویش می دانیم بر مذاق خیلی ها خوش نیامده است.
بعد از چاپ کتاب فقدان فهم در جامعۀ ایرانی ایشان که اکنون در آزربایجان هر روز زیرزمینی کپی و پخش می شود اطلاعات به فکر افتاده که به نحوی شده جلوی نوشتن او را بگیرد. من این کتاب را خودم نشر و پخش می کنم.
تجربه نشان داده است که استاد لوایی مغرور تعریف ها نمی شود و از هتاکی ها و لجن پراکنی ها نیز عصبانی نمی شود. کار او نوشتن است در هر شرایطی.
به دوستان و آذربایجانیهای عزیز توصیه می کنم بیش از پیش مواظب استاد باشیم. از سه جبهه او را می کوبند. حسودان و سربازان گمنام و پانفارسیسم.
آقایان محترم
ما بیداریم!

نوشته شده توسط: Anonymous

با درود. قبل از هر چیز سپاسگزار بخاطر سعه صدری که دارید.
موضعِ شما در جدایی دین از سیاست و قالب شدن تفکر "خردگرا" برای رسیدن به جامعه ای آزاد از قید و بندهای استعماری (چه استمعار فکری و چه استعمار اقتصادی) کاملاً بجا و قابل تحسین است, بوِیژه که این جدایی را مختص به دینی خاصی نمیدانید والبته شاید بهتر بود که محدود به ایدئولژی خاصی هم نباشه.
پیشنهاد و راهکار ارائه شده از طرف شما مبنی بر منع انتقال موروژیِ تفکرات مذهبی/ایدئولژیک به کودکان و آزاد گذاشتن آنها در انتخاب نوع تفکر هم میتواند یکی از کم هزینه ترین و کوتاهترین راه های رسیدن به این هدف باشد.
ولی آنجا که فرمودید "در سیستم لاییک آزادی دین بعنوان امر شخصی تضمین میگردد" ما هیچ نمونهء عملی در این رابطه نداریم!!! حتی در سیستمهای سکولار, هیات حاکمه متاثر از دین/ایدئولوژی خاصی هستند و همیشه مجموع برآیند قوانین,

مراسم و فعالیتها به سمت دینِ خاصی سنگینی میکند.
فرمودید "....مساجد توسط داعش برای فریب جوانان از خود بیگانه گشته نسل های دوم و سوم مهاجران و جذب انان برای اعمال تروریستی". آیا دلیل جذب جوانان از طبقه و قشرهای مختلف در گروه هایِ جهادی و تروریستی (فراموش نکنیم اکثر گروه های تروریستی زمانی به عنوان گروه های جهادی مورد تائید غرب بودند) صرفاً در ماهیت اسلام نهفته است؟ آیا نباید بپذیریم که رفتار چهار دههء اخیر قدرتهای بزرگ غربی و شرقی به منظور دست یابی به منابع و توسعهء نفوذ و برپا کردن جنگهای نیابتی دلیل اصلی بوده؟ آیا اگر دین مردم خاورمیانه چیزی جزء اسلام بود, دولتهای قدرتمند و بویژه غرب, برای غارت منابع, منطقه را دیگر درگیر جنگ و بی ثباتی نمیکردند؟
بدلیل ستم و بی عدالتی موجود در نظام جهانی, انسانهای تحتِ ستم بدون اسلام و یا با اسلام هم قطعاً بدنبال راهی برای مبارزه خواهند رفت و در این مبارزه انسانی که هویت و حقوق انسانیش پایمال شده, قطعاً رفتاری کاملاً انسانی نداره. نمونهء غیر اسلامیش, عملیاتهای انتهاری و خونین در طی جنگ جهانی اول و دوم
و یا جنایتهای بیشمارِ انقلابیون فرانسوی علیه حاکمان و مخالفان پس از پیروزی است.
خود شما عنوان میکنید "دین ابزار مشروعیت بخشی به جنایتها و حاکمیت است"! ولی این را هم باید اصافه کرد که اگر مردم حقوق انسانی, فرد و اجتماعیشون رعایت بشه و مورد ستم قرار نگیرند قطعاً به دامن صاحبان دین پناه نمیبرند.
و نکتهء آخر اینکه من رابطه این مقاله و انتخاب "خان" به عنوان شهردار لندن را متوجه نمیشم!
آیا حزب کارگر بدنبال توسعهء اسلام آن هم از نوعِ رادیکالش در انگلستان است و یا قصد دارد نشان دهد "در دموکراسی واقعی افراد جدایِ از دین و نژاد و صرفاً برمبناء شایستگی انتخاب میشوند"؟
به نظر من آنچه در انتخابات اینچنینی اتفاق میافتد دقیقاً تبلورِ خواست شما مبنی بر "جدایی دین از سیاست است"
نوشته شده توسط: Anonymous

1- جمهوری اسلامی تا زمانی که تفنگ و موشک دست گرفته از قلم نمیترسد کارهایی که در سوریه میکنند را ببین
2- 40 سال قلم رانان نوشتند به کجای اخوندها بود

نوشته شده توسط: Anonymous

از عناصر محافظه کار و لیبرال نباید انتظار داشت که در ارزیابی از نوشته های پر ارزش صمد بهرنگی، یار و یاور توده های محروم و زحمتکش، دیدی مثبت و واقع بینانه داشته باشند. صمد بهرنگی معلم شهیر روستاهای آذربایجان، نویسنده " ماهی سیاه کوچولو" " 24 ساعت خواب و بیداری" و دیگر قصه های کودکان ، منتقد برجسته اجتماعی و ادبی، پوینده پیگیر و مقاوم راه آزادی، مدافع پیگیرمنافع ستمدیدگان و محرومان، دشمن بی امان استثمارگران و ستمکاران و خودکامگان، در تیر ماه سال 1318 در محله چرنداب تبریز در خانواده ای فقیر و زحمتکش پا به عرصه وجود نهاد. پدر صمد کارگر زحمتکشی بود که با تحمل مرارت و مشقت فراوان،زندگی فقیرانه عائله را تامین میکرد. صمد از همان اوان کودکی،طعم تلخ فقر و ستمدیدگی را چشیده و احساس همبستگی و همدردی با توده کار و زحمت در وجودش پرورش یافت. صمد در طول زندگی پربارو مبارزه جویانه کوتاهش

همواره دارای طبعی سرکش،دیدی تیز بین، قلمی نافذ و اندیشه ای پویا بود. عصیان علیه تاریک اندیشی و تباهی و ظلم و استثمار وهمدردی عمیق با کارگران و توده های زحمتکش ،در تار و پود وجودش تنیده بود. صمد بهرنگی پس از پایان تحصیلاتش در دانشسرای مقدماتی تبریز، راهی دهات آذربایجان شد. این انسان آزاده و از جان گذشته، یازده سال از عمر پر ثمر خود را صرف تعلیم و تربیت کودکان روستائی نمود. در طول این سال های پر تلاش، وی از نزدیک فقر و محرومیت دهقانان ستمدیده را مشاهده کرده، با درد ها و رنج و مشقت توده ها آشنا شد. صمد در همان سال های معلمی با مشاهده اوضاع سیاسی و اجتماعی و مطالعه آثار انقلابی، به درستی تشخیص داد که بدون دگرگونی عمیق و ریشه ای در جامعه تحت ستم، بهبود وضع دردناک زندگی کارگران، دهقانان و دیگر توده های زحمتکش و رهائی آنها از چنگال فقر و فلاکت و ستمدیدگی امکان پذیر نمی باشد. بهمین جهت نیز صمد، نویسنده و منتقد بی باک اجتماعی ، صمد معلم، صمد متفکر، صمد انقلابی ، صمد نویسنده داستانهای کودکان، با ایمان ژرفی که به خلاقیت توده ها و صفا و صمیمیت شان داشت، در راه بیدار کردن آنها و آماده نمودن زمینه جهت انقلاب و دگرگون ساختن بنیادی وضع سیاسی و اجتماعی، به تلاش همه جانبه عظیمی بر خاست. هدف والای صمد، تربیت انقلابی توده و آماده ساختن شرایط و مقدمات برای تحولات عمیق اجتماعی بود. کلیه آثار صمد بهرنگی ،از داستان های کودکان گرفته تا مقالات سیاسی، اجتماعی و تاریخی به زبان بسیار ساده ای نوشته شده است تا مردم کوچه و بازار این نوشته ها را خوانده وازحقایق تلخ اجتماعی ، آگاهی پیدا کنند. صمد در زندگی کوتاه پر ثمرش، در تمام فعالیت های فرهنگی، ادبی و سیاسی خود در نوشته ها و تحقیقات و داستان های کودکانش، همواره یار محرومان و زحمتکشان و دشمن بی امان مرتجعین، مفت خوران ، قدرت های آزمند امپریالیستی و رژیمهای سرکوبگر نظیر رژیم شاه بود. صمد نسبت به استثمارگران توده های زحمتکش، عمیقا احساس کینه و انزجار میکرد و میکوشید در نوشته های انقلابی خود این کینه و تنفرطبقاتی را به خوانندگان نوشته های خود، منتقل سازد. در مقالات و داستان های بهرنگی، کارخانه داران خونخوار، اربابهای ستمگر، شاهان وامیران خودکامه همه در قبیافه های زشت و کریه درصحنه ظاهر میشوند.که کاری جز مفت خوری و مکیدن خون زحمتکشاتن ندارند. قهرمانان داستانهای صمد، همه جا توده های زحمتکش هستند. صمد عقیده داشت که در ادبیات کودکان، باید حس کینه به دشمنان خلق ، راه باز کند.نویسندگان و هنرمندان متعلق به طبقات استثمارگر،همواره مبلغ محبت وعشق و نوع دوستی صرف بوده و ازمردم عادی میخواهند که ستمگران و استثمارگران را دوست داشته باشند ودر حهت گسستن زنجیرهای اسارت و بردگی به مبارزه فهر آمیز متوسل نگردند. حال آنکه ،انسانهای اسیر وتحت استثمار و ستمدیدگی، باید از حقایق اجتماعی آگاهی پیدا کرده و نسبت به دشمنان سعادت و رهائی بشریت احساس کینه کنند . صمد در نگاهی انتقادی به مقوله داستان های کودکان چنین می نویسد: " ادبیات کودکان نباید تنها مبلغ محبت و نوع دوستی و قناعت و تواضع از نوع اخلاق مسیحیت باشد. باید به بچه ها گفت که به هر آنچه و هر که ضد بشری و غیر انسانی و سد راه تکامل تاریخی جامعه است ، کینه بورزد و این کینه باید در ادبیات کودکان راه باز کند.....باید به دشمنان خلق کینه ورزید. باید محبت و دوستی به طبقات محروم، همراه با کینه و تنفر بی پایان به دشمنان خلق باشد که مسبب اصلی تمام تیره روزیهای زحمتکشان میباشند." نمونه های برجسته ای از کینه و تنفر نسبت به استثمارگران و ستمکاران و عشق و محبت بی پایان به توده های زحمتکش را در داستان " 24 ساعت خواب و بیداری" میتوان مشاهده کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-آقای لوایی بدرستی انگشت به اموری میگذارد،که درطی یکصدواندی سال با تبلیغات وهزینه سرمایه های ملی برای آن فرهنگ سازی شده است .این فرهنگ لومپنی وهتاکی وناسزاگویی وفرافکنی دریکی دو روزگذشته ایجادنشده.این فرهنگ همان فرهنگ شاهنامه خوانی وفرهنگ فردوسی پرستی توسط شئونیسم فارس باهمکاری تئوریسین های استعمارگربزرگ حتی بیش ازیکصدسال است مهندسی شده است.این هتاکی ولومپنی رادراکثرملاها ونویسندگان وشاعران اتنیک حاکم بخوبی میتوان یافت. آقای آیت الله آملی ورضاشاه وعلم الهدی وخمینی ومحمدرضاشاه وکوچک زاده های مجلسی نماینده بارزآن فرهنگ بوده ودرزمان انقلاب مشروطه وملی شدن نفت نیزازاین شعبان بی مخ های دریده میتوان به میرزاده عشقی اشاره میکنم .این فرهنگ فحش وناسزا گویی برای بدربردن نقادان منطقی وپایدارکردن بی منطقی رادراین سایت هم میتوان به زیبایی دید.

نوشته شده توسط: Anonymous

یه امید روزی که با قیام سرنوشت ساز ونبرد آخرین خلق شریف ایران، تمامی زندانیان سیاسی وعقیدتی از سیاهچال های رژیم اهریمنی وجنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی رها شوند وبه خانه های خود بازگردند.
درود بر محمود بهشتی لنگرودی.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام.من درسال 1372 دریک شرکت خصوصی کارمیکردم .شهرکوچکی بود .همه همدیگررامیشناختند.دراین شهرمردم برای اینکه گزاران زندگی کنند.به شله کشی روآورده بودند.شله کشی به این روش که به کشورخارج میرفتند ومقداری حدود8 تا10 کیلوکلای چینی جمع آوری شده در بیرون مرز راازتجارآنجاگفته وباخانواده 5نفری 40 یا50 کیلو کالارا به داخل حمل میکردند تا اینکه 40 یا50 هزارتومان گیرشان آید واین کاررادرسال دوتا سه بارانجام میداند وکمک خرجشان میشد.خانواده های دولتی ها وبخصوص انتظامی ها بتعدادزیادی به سفرمیرفته وحتی ازخانواده اقولم خودازشهرهای دورهم دراین شله کشی استفاده میکردند.ولی نیروهای خیلی خودی ویانیروهای ناظردرمرز شبانه باوانت کالای زیادی راازمرزخارج وبه پول کلان دست می یافتندکه بعدان این کارراسیستماتیک کرده وباتریلی وکامیون وباگماردن ماموران اجیری استفاده میکردند.این کارکم کم به جمع آوری کالادرچین وانتقال آن

ازطریق بنادرخودی وهم اکنون استفاده ازبندربصره درعراق وازآنجابه اربیل وکردستان عراق بصورت ترانزیت انجام میگیرد.ازکردستان عراق نیزهم اکنون چندین سال است ازطریق بانه ودرروزروشن همه چیزواردمیشود.
دراین کارباندهای بزرگی دست دارندکه حتی کالارا درانبارهای تهران بصورت کانتینر وپلمب شده انجام می پذیرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعیت است و مسئول این نابسامانی ها فقط و فقط ارتجاع سیاه تشیع و مخالفان ناهماهنگ و قدرت پرست ان هستند. دشمنی با دولت یهود و اهل تسنن و دشمنی با تمدن و غرب و ضدیت با منافع ملی مردم ایران ایتده ای بهتر از انچه ترسیم شده نخواهد داشت .

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام .. به نظر من ، این یک ایده انفعالی است . از جهاتی ، ما ساکنان خاورمیانه ، به طور ناخودآگاهی سرنوشت حتمی خودمان را در گرو تصمیمات کانونهای قدرت جهانی میدانیم و خیلی از تندرویهای خاور میانه نیز کم و بیش ناشی از عصبانیت از این اعتقاد است . تئوری توطئه هم ناشی از همین اعتقاد ناخودآگاه ما ، خاورمیانه ای هاست . به عقیده من ، ما خاورمیانه ای ها به یک ایده واحد برای توسعه و پیشرفت و احساس تعلق به یک جغرافیای به هم پیوسته احتیاج داریم . جغرافیایی که از هزار سال پیش شکل گرفته و از آسیای میانه تا شمال آفریقا ادامه دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

تورک اوغلوی گرامی‌ مگر رژیم ایران و مزدوران آنها معلم ما هستند که هرچه آنها میگویند را ما هم یاد بگیریم و تکرار کنیم

نوشته شده توسط: Anonymous

پانفارسیسم درمقابل مردم تورک آزربایجان کم آورده، به تقلا افتاده است. پانفارسیسم میبیند، که دارد به بن بست میرسد، دوران آقائی و سلطه فرهنگی اش لطمه خورده و کسی دیگر تحویلش نمیگیرد. تنها دیوار کوتاهی که گیر آورده است از این راه میخواهند به آقای توکلی گیر دهند، که ائله است و بئله است. این آقای قادی گرامی یکی از قهارترین دشمنان مردم آزربایجان است، که در مدت کوتاهی حس کرد که در مقابل قلم بدستان مردم آزربایجان یارای ایستادگی ندارد، اکنون که کم آورده میخواهد کاسه کوزه های عجز و ناتوانی خود را بر سر آقای توکلی بشکند. اگر قرار باشد هر که از پس حریفان سیاسی خود بر نمی آید آقای توکلی را مقصر بداند، باید بمحضرش عرض شود که هنوز الفبای سیاسی را نیاموخته است. پانفارسیم عادت کرده بود با بی شرمی و پوست کلفتی تمام به میلیونها مردم تورک توهین کند، و اسم توهین را طنز بگذارد، حالا که آبها از آسیاب افتاده،

نا امیدی و سرخوردگی، و ترس از آینده ای مبهم وجودش را فرا گرفته است، گوئی وحشت هولناکی در جانش بیفتد، احساس میکند، که دیگر( "پالان" آزربایجان سر ایران است، و یا همه باهم هموطنیم و تورک و فارس نداریم، و یا همه ایرانی هستیم، پانفارسیم آقا بالا سر شماست، و نباید از آزادی و حقوق زبانی، فرهنگی، ملی مدنی دم بزنید، چون تمامیت ارضی بخطر می افتد! اگر دمکراسی بیاید، همه چیز درست میشود، و انگار دمکراسی به مسافرت رفته که از سفر بر گردد و پیاده شود.)، دیگر خیلی وقت است، چنین شعارهای مضحک تاثیر خود را در بین مردمان غیرفارس از دست داده است. کسی نبود از آقایان سئوال کند؛ شما که اکنون هیچکاره ای، و حتا به اندازه نک سوزن به حقوق انسانی ملی مدنی، و فرهنگی زبانی مردم آزربایجان، و دیگر ملل غیر فارس ارزش قائل نیستی، فردا اگر به قدرت برسی چه حقوقی بمردم قائل میشوی؟ اکنون خیلی وقت است، تمام این شعارهای استعماری و اراجیف "مردم خرکن!" به زباله دان تاریخ سپرده شده است. زیرا ملل غیر فارس جغرافیای موسوم به ایران، نه تنها به چنین اراجیف اهمیتی نمی دهند، بلکه درصدد کسب تساوی حقوق زبانی، ملی مدنی، و سیاسی ـ اقتصادی خویش هستند. اکنون مردم وجوانان آرزبایجان بیش از دو دهه است که به زبان مادری خود تولید ادبیات وهنر میکنند. دیگر کسی زحمت خدمت به زبان و ادبیات شونیسم را برعهده نمیگیرد، ازهمین رو با مشاهده این پدیده، سکوت صد ساله پانفارسیسم به ناگاه شکسته شده است، و گوئی که با ترس و وحشت از کابوسی بیدار شود، آرامش کاذب از وجودش رخت بر بسته است. دیگر کسی نیست برایشان خرحمالی کند! دیگر کسی نیست برای بقای سلطه پانفارسیسم، تحت شعارهموطن به جبهه برود و کشته شود. بدین رو اطمینان خاطر پانفارسیسم بتدریج به سراب بدل میشود. آرامش قبل از طوفان خواب را از چشمانشان ربوده است. اکنون مردم تورک نه تنها خجالت نمی کشند بگویند ترکند، بلکه میلیونها جوان آزربایجان درکوچه و خیابان و دراستادیومهای ورزشی (هارای هارای من تورکم) فریاد میکشند. و بر جان رژیم اسلامی پانفارس وحشت انداخته اند. آری این است نتیجه یکقرن تحقیر و توهین به مردم آزربایجان. این است نتیجه نژادپرستی آریائی و پانفارسیم نژاد پرست! بادی که کاشته اید، طوفانش را درو خواهید کرد. نه تنها آقای قادی گرامی، بلکه اگر تمام پانفارسها جامه بر تن درند، در مقابل این توقان خشمناک یارای ایستادگی نخواهند داشت. مردم آزربایجان نیازی به قیم وآغا بالا سر ندارد، در وقت خود حقوق خود را از حلقوم پانفارسیم بیرون خواهد کشید، ما را به انسان دوستی شما امیدی نیست. خود سرنوشت خود را بدست خواهیم گرفت. به پانفارسیم اجازه مداخله درمسائل خود را نخواهیم داد. تجربه را تجربه کردن خطاست! درشما انسان دوستی ندیدیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش رشیدی قادی,
به جرات میتوان گفت که هیچکس تا بحال نتوانسته بود رابطه بین آقای گودرزیان و آقای شقاقیان را به شفافیت شما قلمی کند. بسیاری از معضلات سیاسی , نظامی و امنیتی جهان را این تحلیل شما حل نمود. شیر مادر حلالتان باد. خداوند شما را برای ایران و ایران گلوبال نگاه دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

حرکت ملی‌ آذربایجان به افرادی معتدل منطقی‌ با معیارهای دیپلماتیک چون آقای موحدی نیاز دارد که بتواند چهره‌ای مطلوب از مبارزات ملت آذربایجان ارائه نماید با چنین روشی‌ حتا فارس‌ها نیز به این نتیجه میرسند که استقلال آذربایجان جنوبی به سود آنهاست و آنها میتوانند زندگی‌ راحتی‌ پس از استقلال آذربایجان در آذربایجان داشته باشند و آنجا را پناهگاه خود بدانند هر چه باشد زندگی‌ در یک کشور آزاد و سکولار و دمکراتیک مثل آذربایجان جنوبی در آینده بسیار بهتر از زندگی‌ زیر چکمه‌های فاشیست‌های اسلامی و یا شاه و شیخ می‌باشد