Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: محمدرضا لوایی

جناب آقاى اسماعيل وفا يغمائى بزرگوار
مقاله ى شما را خواندم. لازم است توضيحاتى را اشاره كنم:
١- ادب و احترام متقابل ايجاب مى كند كه بين شما و آن دسته از پان فارسيسم كه مدام به توهين و هتاكى آغشته اند تمايز قايل شد. من هم خواهان گفتمانى عاقلانه و علمى و تاريخى در اين زمينه مى باشم و اكثر دوستان بنده ، زجرديده ى ديالوگ خشونت و طرد و رد و انكارند. آزربايجانى ها و حتى ساده ترين كامنت نويسِ اين فرهنگ صريح اند و شفاف ، اما بى ادب و بى منطق نيستند، فحاش نيستند و شما مطمئناً كامنت هاى آنها را مشاهده كرده ايد. و همه ى كسانى كه در پيشرفت گفتمان هويت يارى مان مى كنند استاد بنده هستند.
٢- مباحث مطرح شده از سمت جنابعالى در پاسخ به تفكر " روشنفكر فارس گرفتار مصلحت" نوشته شده است. اما شما به تاريخ زده ايد نه به انديشه. اين هم خوب است. انديشه ى فلسفى در همه ى كشورها و در كشورهاى چند مليتى زبان

حاكم را زبان مصلحتى مى داند. ناسيوناليسم حاكم را ناسيوناليسم مصلحتى مى داند. سيستم ها قدرتها و تبادلات روشنفكرانِ زبان حاكم در اين مقال بايد خيلى ريز و ظريف حلاجى شود.
٣- كتاب فقدان فهم در جامعه ى ايرانى خود را در شرايطى نوشته ام كه براى هيچ يك از پرسش هاى آن هنوز يك جواب درست و حسابى دريافت نكرده ام. و طبيعى است كه يك نويسنده تا حصول جواب راحت نخواهد نشست.
٤- ما از اتهام هر نوع نژادپرستى و پانيسم و غيره مبرا مى باشيم چون در حالت دفاع از زبان و هويت هستيم. من نيزمثل شما شهروند جهانم و همين جهانى شدگى از بنده و شما مى خواهد كه مراقب و مواظب جهان باشيم. تكه اى از جهان دارد زير چرك و زخم ناسيوناليسم افراطى پان فارسيسم و سيستم انسان كش دينى زجر مى كشد. جهانى شدگى بايد به مداوا برخيزد نه اينكه به انكار و فراموشى بپردازد.
٥- افتخار من اين است كه شاگرد مكتب تبريز هستم. همه ى كتابها و مقاله هايى را كه تا به حال نوشته ام در مسير انسان بوده است. مسير ما انسان است و انسان قبل از هر چيز با خويشتن شروع مى شود. من دانش آموخته ى زبان خويشتن و مكتب تبريزم. ما در ظاهر مكتب و مدرسه و دانشگاه نداريم و اگر در مكاتب فارسى آموخته ايم امتياز ى اگر باشد افتخارى بر ما نيست. فلسفه ى ما و عمق فكرى مكتب تبريز را بايد از مبانى زبان تركى آن جستجو بفرماييد نه از منابع و مبانى زبان فارسى. مبانى مكتب تبريز در دانشگاه هاى ايران تدريس نمى شود. غرض ورزان بايد اين نكته را دقيق و شفاف بشكافند.
٦- طبيعى است كه نوشته هاى من و شما جواب هاى ما هستند از اين روى به اين گفتمان و مباحثه ى محترمانه ادامه دهيد تا مبانى و ادبيات سياسى و فرهنگى ما را بيشتر بشناسيد. به عنوان مثال كلمه ى آزرى در ادبيات شماست و در ادبيات ما كلمه ى ترك نوشته مى شود.
با احترام
نوشته شده توسط: Anonymous

تبریک به کمپانی های اسلحه سازی غرب، هر زمانی که آخوندها این فشفشه ها وموشک های قراضۀ خود را هوا می کنند باعث ترس کشورهای عربی می شود ودلارهای آنها روانه حسابهای بانکی کمپانی های اسلحه سازی غرب می شود. خدمتی که این آخوندها در طول این 38 سال به امپریالیسم واسرائیل کردند هیچ دولتی در جهان نکرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی گرامی، بنیاد گرایی اسلامی وسلفی گری وفرقه گرایی شیعی نیز یک تفکر است، آیا این تفکرهای ارتجاعی نباید ممنوع باشد؟ تفکراتی مثل بنیاد گرایی مذهبی و راسیسم وفاشیسم خطرناک است وباید جلوی آن گرفته شود، حال در عصر دیجیتال باشیم ویا غیر دیجیتال، وضروری است افرادی که این تفکرات را اشاعه می دهند حتی روانه زندان نیز بشوند. اصلا فلسفه وجودی لائیسیته وسکولاریسم و دموکراسی جلوگیری از اشاعه تفکراتی مانند بنیادگرایی مذهبی وفاشیسم وراسیسم است.

نوشته شده توسط: Anonymous

حرف آخر را دموکراسی، آزادی و انتخاب مردم میزند نباید نگران بود کار کوچک یا بزرگ ما وفاداری به حقایق تاریخی و مردم است.در نه تمام کامنتها بلکه شماری از آنها این بخوبی محسوس است که برخی افراد متاسفانه بدون پیش زمینه آگاهی درست تنها با تاختن به طرف مقابل میخواهند پیش آیند. متاسفم

نوشته شده توسط: Anonymous

گذشت دوره ای که یک ایل 10 هزار نفری مثل قاجار می توانست یک کشور را تحت سلطه خود درآورد
باید هر استانی در کشور سهمیه اجباری برای پذیرش مهاجر خارجی داشته باشد (هزاره ها= آذریها) این هزاره ها اجداد شما آذریها هستند ازبکهای ترک اوغانی نیز که پسرعموهایتان هستند اینها باید تماما به آذربایجان ارسال شوند درصدی از پناهندگان عراقی نیز باید در آذربایجان اسکان یابند در حالیکه قلچماقها با کمال بی رحمی و پرویی اقامت هر مهاجری را در آذربایجان ممنوع کرده اندد چیه خوشکلی یا رقصت قشنکه یا گردن کلفته یا به جد تیمور لنگت می نازی

نوشته شده توسط: Anonymous

هیچوقت یادم نمی رود این آقای موحدی در جریان قیام اول خرداد 85 در شهرهای آزربایجان جنوبی چطور در بی بی سی فارسی همسو با محمد حسین فرهنگی برای مردم معترض خط و نشان می کشیدند و برای پان ایرانیست ها نوشابه باز می کردند. البته بعد از آن جریانات ظاهرا خط خود را در ظاهر از پان ایرانیست ها جدا کردند ولی شک و شبه فعالین ملی با توجه به پرونده سیاه این دو همچنان باقی است. ولی این که ایشان خود را فعال ملی می دانند و برای حرکت ملی مصلحت می دهند حقیقتا در حد یک جوک است.این مقاله هم خیلی مبهم نوشته شده و احتمالا فقط خودشان فهمیدند چه نوشتند.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب آرسن گرامی ،" انکار هولوکاست " که یک فکر است نبایستی ممنوع باشد و انسانها را بخاطر ابرازاین نطر زندانی کنندد، متاسفانه این قانون علیه آزادی بیان است. در کشور دانمارک بخاطر بیان نظر کسانی را زندانی نمی کند، این قانون در عصر دیجیتالی احمقانه است.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، اسماعیل وفا یغمائی، همچنان که من، شما و همگان آشکارا می بینیم سخنان صد من یک غاز و بی سر و ته ناسیونالیست ها کوچکترین پیوندی با هزاران درد و رنجی که مردم گرفتار در دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران گرفتار آنها هستند ندارند! دوست گرامی، از دیرباز گفته اند: "مشت نمونه خروار است!" به کامنت هائی که تنها در همین بخش از تارنمای ایران گلوبال نوشته شده اند نگاه کنید، آیا جز پرت و پلا و سخنان بی سر و ته چیز دیگری می بینید؟ یکی درباره زبان مادری می نویسد، یکی درباره زبان پدری می نویسد، یکی درباره زبان عمه ای می نویسد، یکی درباره زبان خاله ای می نویسد! و البته در میان پرت و پلاها و چرندنامه هائی که پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی می نویسند ددمنشی ها و بیدادگری های بیمانند گردانندگان رژیم دژخیمان و شکنجه گران هم که جائی ندارند! تو گوئی ایرانیان دچار هیچ گرفتاری نیستند به جز .....

..... نبودن دبستان به زبان مادری این پان نامه نویسان! پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی نه با خردورزی سر و کار دارند و نه با آن چه که همگان آشکارا آنها را می بینند! برای نمونه به پرت و پلاهائی که پان ترک ها می نویسند نگاه کنید! در پان نامه های پان ترک ها ریشه همه بدبختی های ترک ها زبان فارسی است! دلیل بیکاری زبان فارسی است، دلیل گرانی زبان فارسی است، دلیل تورم زبان فارسی است، دلیل کمبود خانه زبان فارسی است، دلیل رشوه خواری زبان فارسی است، دلیل کمبود کالا زبان فارسی است، دلیل بیماری زبان فارسی است، دلیل زمین لرزه زبان فارسی است، دلیل سیل زبان فارسی است، دلیل خشک شدن دریاچه اورمیه زبان فارسی است، دلیل ترافیک زبان فارسی است و دلیل همه بدبختی ها تنها یک چیز است و آن هم زبان فارسی است! و رژیم دژخیمان و شکنجه گران به رهبری حضرت ایة الله العظمی امام خامنه ای ترک نیز در این میان هیچ کاره است! دوست گرامی، اسماعیل وفا یغمائی، یک ناسیونالیست همواره از ستمگرانی که از نژاد خودی و تبار خودی و زبان خودی باشند پشتیبانی می کند نه از ستمدیدگانی که وابسته به نژاد بیگانه و تبار بیگانه و زبان بیگانه هستند اما آن چه شگفت آور است این است که ناسیونالیست های تارنمای ایران گلوبال حتی با کسانی که از نژاد خودی و زبان خودی هستند و از سوی رژیم آخوندی دچار رنج ها و آسیب های فراوان شده اند نیز همدردی نمی کنند! چگونه است که یک کافر و بیدین و لامذهب اهل جهنم، لعنة الله علیه به نام (تبریزی) نوشته های فراوانی درباره مینا زرین ترک، فرشته قاضی ترک، افشین اسانلوی ترک، منیره برادران ترک، الناز بابازاده ترک، مینا احدی ترک، شبنم مددزاده ترک، بهناز شرقی ترک، روح انگیز دهقانی ترک، علی اصغر ضیغمی ترک، کمال الدین پاکدل ترک، پروانه میلانی ترک، مهدی برادران ترک، منصور نجاتی ترک، محمدرضا متین ترک، شاهرخ زمانی ترک و ..... به ایران گلوبال فرستاده است اما ناسیونالیست های ترک نه تنها نوشته ای درباره این ستمدیدگان به ایران گلوبال نفرستاده اند بلکه با چنین کسانی همدردی هم نکرده اند؟ از سوی دیگر چگونه است که تبریزی ترک زبان و ترک نژاد و ترک تبار درباره ستمدیدگان رژیم آخوندی که از نژاد اهورائی آریائی هستند و خون پاک و ناب و خجسته آریائی در رگ های آنها روان است نوشته های فراوانی را به ایران گلوبال فرستاده است اما پان آریاها و پان فارس ها و آریاپرستان نه تنها هیچ نوشته ای را در این باره ها به ایران گلوبال نفرستاده اند بلکه با آن فارس تباران و آریانژادان همدردی نیز نکرده اند؟ فارس تباران و آریانژادانی مانند زهرا کاظمی فارس تبار، سعید زینالی فارس تبار، محبوبه حاجعلی فارس تبار، حسن جهان آرای فارس تبار، منیره رجوی فارس تبار، زهرا بنی یعقوب فارس تبار، فهیمه تقدسی فارس تبار، مرتضی روحانی فارس تبار، فاطمه قائم مقامی فارس تبار، ندا آقاسلطان فارس تبار، زهرا بهرامی فارس تبار، سوزان نیکزاد فارس تبار، سیما دریائی فارس تبار، نگار حائری فارس تبار و ..... ********** سخن کوتاه، خون اهورائی و خجسته آریائی نه این که در رگ های من نبود، بود! اما من آن خون آریائی را با سرنگ از رگ هایم بیرون کشیدم و ریختم به چاه مستراح! دبستان به زبان مادری هم نه این که نبود، بود! اما من آن دبستان به زبان مادری را ویران و با خاک یکسان کردم و به جای آن نانوائی ساختم که نان بربری برای گرسنگان بپزد! ما نه خون آریائی را خواستیم و نه دبستان به زبان مادری را ! چرا؟ چون ما گرسنه ایم! (به نوشتاری در این لینک نگاه کنید)

http://iranglobal.info/node/27006
نوشته شده توسط: Anonymous

به آقای یوسف آذربایجان
اگر دولت ترکیه واردوغان وحزب AKP واقعا پان ترکان تجزیه طلب در ایران را آلت دست امپریالیستها وجهانخواران بین المللی می دانند( واقعیت هم همین است) واز تمامیت ارضی ایران دفاع می کنند، باید گفت که آفرین بر اردوغان .
ضروری است اپوزیسیون ایران از چپ وراست ، بر حفظ تمامیت ارضی ترکیه تاکید بکنند و موضعی حمایت آمیز نسبت به بعضی از گروههای کرد افراطی نداشته باشند که خواهان تجزیه ترکیه هستند. ما باید از حق خودمختاری کردهای ترکیه دفاع کنیم نه از شعارهای تجزیه طلبانه برخی از گروههای کرد در ترکیه.

نوشته شده توسط: Anonymous

گویا این مقاله به مذاق شخصیتهای کارتونی گون از تی‌ وی که از کامنت گذاری با نام خود در هراس هستند خوش نیامده و باز هم مثل همیشه از ترس با اسامی مستعار مزه پراکنی میفرمایند!

نوشته شده توسط: Anonymous

با توجه به رابطه ی خوب جمهوری اسلامی و روسیه ی کمونیستی، پیشنهاد می شود به جای زبان انگلیسی زبان روسی آموزش داده شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

گویا این مقاله به مذاق شخصیتهای کارتونی که از کامنت گذاری با نام خود در هراس هستند خوش نیامده و باز هم مثل همیشه از ترس با اسامی مستعار مزه پراکنی میفرمایند!فکر کنم بنا به اعتراف خود یوسف آذربایجان امثال لوایی و جیره بگیران احمد اوبالی از قبل آماده توهین به نویسنده شده بودند در هر حال شما در حد همان شخصیت کارتنی در گون از تی‌ یوی هستید و خواهید ماند

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب امین موحدی! اگر ممکن است اول روشن بفرمائید؛ آن کسی که با نام ( بهمن موحدی بامدادان)، علیه جنبش و مردم آزربایجان، در سایت ایران گلوبال مطلب و کامنت مینویسد، آیا شما و یا شخص برادرتان هستید؟ لطفا این موضوع را برای خوانندگان روشن کرده خود را از شبهه ای که بوجود آمده است رهائی بخشید. دوما بنظر میرسد شما مثل ( آقای طبریزی ستاره دار) که در چنبره ناسیونالیسم کرد، و پانکردیسم گرفتار آمده است، و حلقوق خود را مثل "خانم احدی"، بدست دشمنان آزربایجان سپرده است، دچار شک و شبهه شده اید. شما اگر انسان واقع بین و آگاهی هستید، و ادعا میکنید فلک خورده استاد هستید، و تجربه آموخته اید، چرا مثل آخوندهای رژیم اسلامی پانفارس، کلی گوئی میکنید، وقت خوانندگان را میگیرید! شما اگر انسان راست گوئی هستی، و جرئت سیاسی داری، و بر مشکل آگاه استی، روی مشکل انگشت بگذار تا بقول شما اسم خائنین به

حرکت ملی آزربایجان روشن شود. مردم آنان را بشناسند. از جهتی، هم صداقت و وجهه ات پیش مردم آزربایجان بالا برود، و هم به جسارت و جرئت سیاسی ات احسن بگویند. شما اگر آدم راست گوئی هستی چرا این کار را نمی کنی!؟ امین آقا! حرفهای شما مرا بیاد اطلاعاتی های رژیم می اندازد، که برای زهر چشم گرفتن از حریفان سیاسی خود، مدام آنها را با کلی گوئی و بطور مشکوک تهدید میکنند! خب. شما اگرآدم راست گوئی هستی؟ و فکر میکنی صداقت داری و میخواهی به جنبش حرکت ملی آزربایجان خدمت کنی، از چه چیزی میترسی؟ نام کسانی را که به حرکت ملی صدمه میزنند، اعلام کن تا بعنوان رهبر صداقت شناخته شوی! چرا اینکار را نمی کنی؟ از چه کسی ترس داری؟ کسی که در کار سیاست جرئت نداشته باشد، به چه درد میخورد؟ آیا شما آخوندی مثل آخوند ها کلی گوئی میکنی؟ آیا از خوخان می ترسی؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موحدی سلام. چه خبر از فضائل عزیزان؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موحدی چند روزی است که صورت مبارک جنابعالی در سایت ایرانگلوبال رویت پیدا فرموده و در بین آذربایجانی ها چنین صحبتی در جریان است که منتظر باشید ببینیم اینبار این آقا چه گلی بسر فعالین حرکت ملی خواهد زد البته شما و برادر مبارک جنابعالی همیشه از طرف فعالین حکت ملی ترد و مورد سو ظن بوده اید و خواهید ماند و مثلی در زبان ترکی است که میگوید هر نه قدر بیزدن اوزاق بیر اوقدر یاخشی « هر چه از ما دور تر به همان اندازه بهتر ».

نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران اسیر در چنگ انواع ستمگریها و از آنجمله ستم ملی ، شوونیسم فارس در بین روشنفکران متعلق به ملت غالب ریشه و پایه بس دیر پای و کهنسال دارد. تا کسی جرات میکند این شوونیسم برتری طلبانه را مورد نقد و بررسی تاریخی قرار دهد، فریاد شوونیستها از هر گوشه و کنار بلند میشود .راستی این شوونیست های برتری طلب به چه دلیلی اینهمه دچار ترس و وحشت شده اند ؟ مگر کسی زبان فارسی را از دست آنها میگیرد . مگر کسی کورش و شاپور ذوالاکتاف و انوشیروان و دیگر شاهان دارای "فر ایزدی" را از دست شوونیستهای پان ایرانیست میگیرد ؟ مگر کسی وجود فردوسی را انکار میکند که هزار سال پیش به امید گنج،شاهنامه را به نظم در آورد؟ مگر کسی میخواهد در بخش های فارس نشین ایران زبان ترکی یا زبان کردی و بلوچی را به زبان تدریس در مدارس و به زبان اداری مبدل سازد؟ راستی این همه به دست

و پا اقفتادن برای چیست؟ این برتری طلبان از خود راضی هنوز به این نتیجه گیری منطقی نرسیده اند که در ایران غیر از زبان فارسی، زبانهای دگری هم وجود دارند. این ترک ها و بلوچ ها و کردها و عربها و ترکمن ها نبوده اند که زبان خود را به ملت فارس تحمیل کرده اند . این دقیقا رژیمهای شوونیست حاکم در ایران بوده اند که در طول نود و اندی سال زبان و ادبیات خود را به ملتهای دیگر ساکن در ایران تحمیل کرده اند . اینک این ملت های تحت ستم که بیش از نصف اهالی ایران را تشکیل میدهند بپا خاسته خواهان آن هستند که از دست زبان تحمیلی خلاصی یافته و به زبانهای خود در مدارس تحصیل کنند . بدون تردید این یک خواست عادلانه ای است . آیا اینهمه جار و جنجال و اینهمه نگاه غلط انداز به گذشته و حمله به شاهان ترک تبار و ... برای محروم ساختن خلقهای غیر فارس ایران از حقوق انسانی آنها نیست؟ این شوونیست های برتری طلب در نوشته های غیر منطقی خود همواره نگاهی یک جانبه به گذشته های دور می افکنند تا ستمگری هائی که در حق ملت های غیر فارس در ایران کنونی روا داشته میشود ، به باد فراموشی سپرده شود . اینها هنوز به این واقعیت ملموس اعتنائی نمی کنند که در ایران، ملت های مختلف زندگی میکنند. کسانی که واقعیت وجود ملت های غیرفارس را قبول ندارند ، چگونه امکان دارد به اصل دموکراتیک حق تعیین سرنوشت ملل ، سر فرود بیاورند. اصل تعیین سرنوشت، به ملت هائی که در یک کشور چند ملیتی زندگی می کنند حق میدهد از طریق دموکراتیک هر وقت بخواهند جدا شده و کشور مستقل خوذد را تشکیل دهند. شوونیست های برتری طلب، انسانهای دموکرات که نیستند در دنیای امروزهم زندگی نمی کنند . آنها در قرن بیست و یکم ، هنوز در دوران هخامنشیان و ساسانیان و فردوسی زندگی میکنند ! آنها مثل همه محافظه کاران میخواهند تاریخی را که مدام در حال تحرک و جنب و جوش است، از حرکت باز دارند! واقعیت این است که افتخار کردن به مردگان قرون و اعصار ، صد بار نام کررش و داریوش را به زبان آوردن، صدها و هزاران بیت از قصاید عنصری و انوری و قاآنی را ازبر کردن، کوچکترین دردی از دردهای امروز جامعه عقب افتاده ای را که در آن یکی از جنایت کارترین رژیمهای ارتجاعی و شوونیست حاکم است ، درمان نخواهد کرد . شوونیست ها این را باید بدانند که با داد و بیداد راه انداختن و تهمت زدن و وارونه نشان دادن تاریخ ، نخواهند توانست خلقهای اسیر و دربند غیر فارس ایران را از کوشش در جهت گسستن زنجیر های اسارت باز دارند . در پایان این نوشته لازم میدانم به عبارتی که فردی به نام کیانوش رشیدی در نوشته کوتاهش خطاب به آقای یغمائی و به منظور پشت گرمی دادن به ایشان به قلم در آورده، اشاره ای بکنم . این شخص که دشمنی با ملت های غیر فارس ایران در همه نوشته ها و کامنت هایش در ایران گلوبال مشهود و آشکار است، چنین اظهار نظر میکند: " اشغالگران در هر رنگ و پوست و ایدئولوژی را معرفی کنید آقای یغمائی." راستی چه عبارت بی معنی و مرتجعانه ای. ایشان در نوشته خود روشن نمی کند که این اشغالگران که باید افشا شوند کیانند و به چه ملتی تعلق دارند . نکند قشون های خارجی بدون اینکه ما آگاه باشیم ایران را اشغال کرده اند؟ اما اگر منظور ایشان از این اشغالگران، ترک های آذربایجان و دیگر نقاط ایران میباشد یا روشنفکران ترک و بلوچ و کرد و عرب ساکن در ایران هستند که فریاد خود را علیه ستم ملی بلند کرده اند باید بگویم معرفی این قبیل افراد کار آسانی نیست راستی این میلیون ها معترض به ستم ملی در سرتاسر ایران را چگونه میتوان یک یک معرفی کرد ! حرف زیاد است بماند به نوشته ها ی دیگر .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقایانی در بالا نوشته اند که نوشتن و خواندن به ترکی ممنوع بوده و هست و بعد هم مثل صحرای کربلا از کودک تنبه شده و سرکوب شده در این راه یاد کرده اند.
مثال شعر ترکی شهریار را هم مورد استثنایی می دانند.
من می خواهم بپرسم اگر نوشتن و خواندن به ترکی در برخی مدارس آذربایجان روزی در یک ایران دمکراتیک و آراد امکان پذیر باشد آیا مشکل این آقایان حل خواهد شد؟
یاد گری زبان محلی در مدارس در جوامع آزاد کاملا امکانپذیر است. امروز در اروپا بسیاری خلقها در کشورهای مختلف این کار را می کنند بعنوان مثال نگاه کنید به بروتون ها در فرانسه.
آیا آقایان موضوع یادگیری زبان در مدارس را بهانه ای برای ادعاهای تجزیه طلبانه قرار نمی دهند؟

آیا

نوشته شده توسط: Anonymous

کاملا درست است از این شخصیتهای کارتونی در حرکت ملی‌ آذربایجان زیاد نفوذ کرده اند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای نظریان اگر به ادعای نسل کشی ارمنی ها توسط ترکها مطمئن هستید , چرا موضوع را به دادگاه بین المللی لاهه ارجاع نمیکنید؟ می ترسید دروغهایتان بر ملا شود؟ ترکیه که حاضر است, ادعای شما با سند ها روشن شود, نه با ادعا ها.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کیانوش توکلیبا سپاس از پاسخ شما. به مصداق مثل معروف، شما از میان پیغمبرها جرجیس را انتخاب کرده اید! اینکه می گویید "در فرانسه و آلمان (انکار) هولوکاست ممنوع است ..." ظاهرا فقط این دو کشور از 28 کشور اتحادیه اروپا منظورنظرتان است. شما قطعا باید بدانید در هیچ کدام از 28 کشور عضو اتحادیه اروپا (غیراز شاید به قول شما دانمارک)، انکار هولوکاست مجاز نیست. همین طور کشورهای اروپای شرقی و بسیاری کشورهای کمابیش قانونمند جهان، غیر از کشورهایی مثل ایران خودمان و به گفته شما استثنای اروپایی دانمارک. حال، شما رفته اید این مورد استثنایی سئوال برانگیز را گرفته اید و قصد دارید در "فضای مجازی اتنیکها و ادیان مختلف ایران... " پیاده اش کنید. در مثل مناقشه نیست، اما می گویند قاچ زین را بگیر، اسب

جناب کیانوش توکلی،
با سپاس از پاسخ شما. به مصداق مثل معروف، شما از میان پیغمبرها جرجیس را انتخاب کرده اید! اینکه می گویید "در فرانسه و آلمان (انکار) هولوکاست ممنوع است ..." ظاهرا فقط این دو کشور از 28 کشور اتحادیه اروپا منظورنظرتان است. شما قطعا باید بدانید در هیچ کدام از 28 کشور عضو اتحادیه اروپا (غیراز شاید به قول شما دانمارک)، انکار هولوکاست مجاز نیست. همین طور کشورهای اروپای شرقی و بسیاری کشورهای کمابیش قانونمند جهان، غیر از کشورهایی مثل ایران خودمان و به گفته شما استثنای اروپایی دانمارک. حال، شما رفته اید این مورد استثنایی سئوال برانگیز را گرفته اید و قصد دارید در "فضای مجازی اتنیکها و ادیان مختلف ایران... " پیاده اش کنید. در مثل مناقشه نیست، اما می گویند قاچ زین را بگیر، اسب سواری پیشکشت.
هم چنین می فرمایید " .. متاسفانه در برخی مواقع کنترل از دست مسئولین سایت خارج می شود و کامنتهای توهین آمیز هم منتشر می شود ... ". دروضعیتی که ستونهای نظرات مسایل قومی سایت پیدا کرده، در واقع کنترل را کاملا خارج شده باید دانست.
بادرود،
آرسن نظریان
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یغمائی , فارس تا حال در مقابل کی ایستاده که تا در مقابل ترکها هم بایستد؟ در مقابل اعراب؟ در مقابل انگلیسیها؟
اگر ترکها نباشند , ایران را در عرض یک ماه از فارسها میگیرند. انگلستان جادرش را در ایران زده و از قوم فارس حمایت میکند, شما هم خیال میکنید , قدرت دارید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش رشیدی قادی آنچه مشخص است کم آوردی و نمی توانی قافیه شعرت را جمع و جور کنی و رفته ای سر اردوغان تا شاید کاسه و کوسه ها بشکنی ولی از یاد نبرید که تابحال حرکت ملی آذربایجان جنوبی هیچ حمایتی از طرف دولت ترکیه و بالخص اردوغان و حزبش AK ندیده و نخواهد دید آنها ما فعالین حرکت ملی آذربایجان جنوبی را آلت دست امریکا میدانند و از تمامیت ارضی ایران دفاع میکنند و دیدید موقع تحریم اقتصادی و مسئله انرژی اتمی ترکیه در مقابل امریکا و غرب ایستاد و از رژیم منفور ایران حمایت کرد که ترکیه بخاطر این حمایت بهای بس گرانی را پرداخت . ولی شونیزیم زبون همیشه حقایق راوارونه نشان میدهد و اگر کسی راه حمایت ترکیه و اردوغان از حرکت ملی آذربایجان جنوبی را پیدا کند من شخصا از این شخص تشکر میکنم و از اگر حمایتی شود از حمایت استقبال میکنم

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اسماعيل يغمائي گرامي،باتاسف فراوان كاش مقاله شمارانخونده بودم وهمچنان شمارا جزء روشنفكران مترقي ومخالف رژيم ميدانستم متاسفانه اگرشماهمان شخص هستيدكه بطورسيستماتيك شالاتانيسم رجوي راافشاكرده ايدچگونه چشم برواقعيات تاريخي مي بنديدوزبان خودتانرادرست بشيوه رهبران رژيم وسخنگويان فرهنگستان زبان فارسي،زيان مشترك ميدانيد؟چه فرقي بين گفته هاي شماوگفته ونوشتهاي رفسنجاني وخاتمي واحمدي نژاد وخامنه اي وجود دارد?آيا واقعانميداند كه حرف زدن به تركي درمدرسه جريمه داشت ونوشتن به تركي جرم بود؟لطفا درگوگل نوشته هاي اسدسيف
درموردزبان تحميلي وإجباري فارسي ونيز نوشته هاي خانم شادي صدر رابخوانيدواگرتوانستيدآئينه رانگاه كنيدممنون

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اینجانب از کیانوش رشیدی خواستم که بر گردد، اعتراض او به توهین ها بود که سعی می کنیم، کامنت های توهین آمیز را حذف کنیم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش گرامی
با سلام. اختلاف نظر مهم نیست مهم تحمل فکری همدیگر است.متاسفانه جعل تاریخ در کار است و باید در مقابل جعل تاریخ ایسستاد من همچنان منتظرم تا بر اساس سند و مدرک و نه فریاد تک تک نوشته من رد شود و مرا هدایت کنند ولی خبری نیست. دوران جعل تاریخ تمام شده است در عصر اینترنت و تحقیق همه چیز روی میز است . اینان جای فرهنگ و تمدن را با نام فارس عوض کرده اند و آن را در برابر ترک علم نموده اند. فارس هیچگاه در برابر ترک نایستاده. تاریخ این را میگوید آنچه که هدف تهاجم است تمامیت یک سرزمین مشترک و تمامیت یک فرهنگ است که منجمله ترکها در آن نقش داشته و دارند امید اینکه حقایق روشن شود

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-این آقاکئیانوش قراربود دیگرچیزی ننویسند وخداحافظی کرده بود.یک تاجیک مهاجردویست یاسیصدسال پیش ازایران قدیم افغانستان وتاجیکستان سنگ تمام میگذارد وتورکان 50میلیونی راهیچ دانسته وخودراصاحب سرزمین توران میداند.
ببینیددنیای مجازی چقدرزیباست که هرمتوهمی خودراعقل کل دانسته واین کمونیست دیروزی لاقل کمونیسم که زمانی یک تفکرانسانگرا وامید هرناامیدبود،ایشان حتی نتوانسته درتفکرقبلی خوداستوار مانده وهمان یخبندان سیبری خیلی شایسته تراز سلطنت طلبی وعقب گردبه توهم وسیاه چال کورش پرستی بوده ،حال آمده برای ما توهمات خودرابروزمیدهد.
....

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

آقاس اسماعیل وفا یغمایی!
من شما را نزدیک به بیست و چهار سال است که می شناسم.
اینجا و آنجا با برخی از دیدگاه های شما موافق نیستم.
اما:
این ها که به شما یورش آورند، می خواهند "تورک" باشند. "تورک" مانند عمل کنند و "اردوغان" شوند و دری که دارند بر روی یک پاشنه می چرخد.
شما که خوبید، حتی اردوغان بگوید:"دیگر بس است!" این ها درشان به همان پاشنه خواهد چرخید.
"اینان" عددی نه تنها در آذربایجان که در جمهوری آذربایجان نیستند.
"اینان" خود را با اعداد بازی می دهند که زمانی "شش وبش" شود .
"اینان" گم شده های جهانی اند، "اینان" حتی در "آذربایجان" گمشده اند.
مُردگانی هستند که "انسان" را نشناخته از جهان رفتند .بدین خاطر:
آقای اسماعیل وفا یغمایی!از "جندق" و "عشق" و "یار" سخن بگو!

شما به راه خود ادامه دهید آقای اسماعیل وفا یغمایی!
اشغالگران در هر رنگ و پوست و ایدئولوژی را معرفی کنید آقای یغمایی.

نوشته شده توسط: Anonymous

یاد قدیمها بخیر که در ایران در کافه و رستورانهای های ارمنی همه ازهر خلق و طبقه ای فرو دست و فرا دست ازری و قمی اصفهانی و شمالی به هم نوش جان میگفتند . کافه های ارمنی مرکز ارامش و مکانی برای فراموشی غمهای روزگار بود بله با همین ابجوی شمس مردم دلخوش بودند . چه جوانمردی هائی که دیده میشد و چه گذشت هائی نا گفتنی . ما مردم ایران و یا برای ما مردم ایران عرق فروشی مسیو را با مسجد بانگ نوشانوش رابا مبارزه میلی طبقاتی و گوارای وجود را با وعده بهشت و جامعه بی طبقه توحیدی و سوسیالیسم ووو عوض کردند . بجای جام برجام زدن حال سینه زن حسن و حسین و شرقی غربی شدیم و پا ک پاک باهم دشمن شدیم .در همین شهر کوچک ما چقدر ارمنی و یهودی از تراشکار ومکانیک و بزاز و طلا فروش و ارز فروش بودند همه باهم زندگی میکردند تاانقلاب همه را پر داد . چه تعداد

پرشگ نامدار از یهودی و بهائی را اعدام کردند و یا به غرب رفتند و یا به زندان افتادند . یادش بخیر یهودی ها قسم حضرت عباس میخوردند و نام بچه های یهودی ایرانی و عربی بود وگاهی کسی میگفت که دل درگرو عشق دختری ارمنی دارد .
نوشته شده توسط: Anonymous

هموطن خراسانی
جوینی تاریخ دان مشهور در باب کشتار ترکان در خراسان می گوید " اگر مردم باقیمانده تا قیامت زاد و ولد کنند جمعیت به نصف زمان پیش از حمله ترک نمی رسد " تمام شهرهای تاریخی خراسان الان در اشغال ترکان است( مرو و سمرقند و بخارا و نسا و ابیورد و خوارزم و ...)توس در تهاجم ترکان ویران شد و مرمان جان بدر برده به روستای سناباد رفتند و آنجا را آباد کردند که بعدها نامش مشهدالرضا شد.
پس کلام یکی از خراسان با ترکان زبان خواهش و تمنا و التماس نباید باشد متعجبم از این مردم خراسان که مذهبی هایشان دم از آرمان انقلاب و اسلام و فلسطین و می زنند ملی هایشان نیز مدام دم از ایران، کمی هم به خودتان بپردازید
هموطن خراسانی، با سواستفاده از حسن نیت شما جوانانتان را زمانی در جنگ 8 ساله و امروز در عراق و سوریه در دفاع از ترک و کرد و عرب به کشتن می دهند،( بیشترین شهدای جنگ از خراسان هستند!)

ترک و کرد و عرب اقامت مهاجر خارجی را در استانشان ممنوع کرده اند در حالیکه عرب و کرد عراقی و ترک و مغول اوغانی بیش از هر استانی در خراسان و مشهد اسکان داده شده اند و باعث ناامنی و بیکاری 75 درصد کارگران بخش ساختمان و خدمات ( بنا به آمار رسمی اتحادیه های کارگران )شده اند.
پارسیِ زاگرس نشین نیز شما را به پارسی بودن قبول ندارد. در حکومت هم بجز تعدادی سیاهی لشکر که با دفاع از حجاب و فلسطین و آرمان فلان و ... فقط برایتان دشمن تراشی می کنند ندارید، کمترین حضور در دولتهای پس از 57 ( تنها یک وزیر بهداشت( در دولت فعلی) و یک وزیر دادگستری یعنی مسئولیتهای خنثی از خراسان هستند!) پس دنبال چه می گردید در این جغرافیا؟
اینهمه از ایران و اسلام دم زدید به چه رسیدید؟ امروز حتی اختیار آستان قدس را به یکی از خودتان نمی دهند برای تهران استاندار آذری انتخاب می کنند برای شما یک غیر بومی از تهران می فرستند!
فردوسی و خیام و عطار و خواجه نصیر توسی و ابن سینا و رودکی و کسایی مروزی و نسوی و موسی شاکر خراسانی و بیرونی و ابن سینا و اولین فضانورد زن ایرانی و ملک الشعرا بهار و اخوان ثالث و خیامی پدر خودروسازی ایران و هزار مفاخر علمی و فرهنگی دارید که یک دهم آنرا بسیاری از کشورهای مستقل ندارند
ما مجبوریم شما چرا؟!
اگر درایت وزیران خراسانی نبود ترک و مغول و تازی ایران را از صفحه روزگار محو می کردند اما امروز روز قدرت است به پا خیزید و بجای بازیچه شدن بدست بیگانگان حداقل اختیار خود را داشته باشید هم آب دارید هم گاز هم وسعت هم جمعیت
نوشته شده توسط: Anonymous

من قبلا هم گفتم این نوشته آقای یغمائی پر است از قاف های سیاسی و تاریخی حتی اجتماعی برای مثال استفاده از کلمه خان ، ببینید استفاده از اصطلاح خان بعنوان بزرگ در پاکستان رایج است همانطور که استفاده از اصطلاح آقا و خانم در بین فارسها و کرد ها منتها هم خان و هم آقا و خانم کلمات ترکی است که از طرف ملل دیگر به عاریت گرفته شد و خیلی هم خوب شده و در ضمن آقای یغمائی درست است که ترکها شروع کننده انقلاب مشروطیت بودند ولی بازنده اصلی نیز بودند که این تجربه تلخ را ما دیگر تکرار نخواهیم کرد یعنی خونش را ما دادیم ولی سر سفره اش شونیست فارس نشست و تمامی بدبختی ملت ترک آذربایجان از همان سر سفره شروع شد برای مثال نه تنها به قانون انجمن و ولایت ها ارزشی داده نشد بلکه بر عکس تدریس و تحصیل بزبان مادری نیز ممنوع شد و پرسه ٩٠ سال تحقیر و تحریف و تاریخ کذائی و داریوش و کوروش بازی شروع شد و اولین کتاب تاریخ ایران

ایران توسط انگلیسی ها نوشته شد که خود داستان درازی است .
نوشته شده توسط: lachin

دوستان ... اگر یکی از مشکلات جامعه ایرانی در حال حاضر رفتن به توالت با پای راست و یا با پای چپ باشد, یکی از مشکلات روشنفکر فارس این است که آیا ما ( آذری) هستیم و یا ( ترک)...همانطور که میدانیم از بدو سلسله پهلویان در جوک های تحقیری که بیش از 90 سال میگذرد به عنوان ( ترک) تحقیر می شویم ولی موقعی که به هویت فرهنگی میرسیم , چون روشنفکران فارس هنوز بر برتریت خود ایمان دارند به خود اجازه میدهد که برای ما ترک ها ( هویت ) بسازند بدون اینکه از ما بپرسند ترجیح هویّت فرهنگی ما چیست. « امر به معروف و نهی از منکراز نوع روشنفکر ایرانی» . آقای یغمائی ..متاسفانه روشنفکر ایرانی هنوز به آن حد روشنگری روشنفکر فرانسوی تکامل نیافته است که خودش فرانسوی باشد و در عین حال از حقوق الجزایری ها دفاع بکند..تاریخ گذشته ایران جواب گوی منِ ترک قرن بیست و یکم نیست و نمی تواند هم باشد. اگر زبان فارسی زبان شعر

و ادب چندن قرن گذشته بود , که هیچ شکی در آن نیست , قرن بیست و یک , قرن دیجتال و قرن انفورماتیک است..اگر شاعران ترک , اشعارشان را به زبان فارسی سروده اند , این سینا هم کتاب معروفش ( قانون) را به زبان عربی نوشته است. خود اسحق نیوتن کتاب (( Principia Mathematica.)) به به زبان لاتین نوشته است نه به زبان انگلیسی... حافظ و سعدی هم به زبان فارسی شعر گفته اند در صورتی که زبان مادریشان زبان فارسی دری نبود. اگر پادشاهان ترک زبان در ترویج فرهنگ زبان فارسی یاری کردند, کاش ما هم پادشاهان فارس زبان داشتیم که این اجازه را به ما ترک زبانان می دادند. آقای یغمایئ... نوشته بودید که شاعران و نویسنده گان آزربایجانی هم می توانستند در عصر معاصر به زبان ترکی کتاب بنویسند... ما نمی دانیم که شما در عصر تمدن بزرگ رستاحیزی در کجا تشریف داشتید ولی نویسنده ای مثل رضا براهنی تنها با استفاده از 3 کلمه ترکی در یکی از مقالاتش زیر نظرمستقیم پرویز ثابتی به اشد ترین شکنجه ای قرون وسطائی محکوم میگردد. آقای یغمائی آیا میدانستید که داشتن کتاب (( هوپ هوپ نامه)) در زمان پهلویان چقدر زندانی داشت؟ اگز حیدر بابای شهریار در ایران چاپ شد بخاطر این بود که این کتاب اول در باکو منتشر شد و بعد آوازه این کتاب در ایران پیچید. . آیا یادتان هست که « رشید بهبودوف» خواننده مشهور آزربایجان شوروی استالینیستی به ایران سفر کرد و در اکثر استان های ایران کنسرت گذاشت ولی رژیم اجازه کنسرت ایشان را در هیچ شهری از آزربایجان را نداد؟ آیا فکر نمی کنید که نوشتن کتاب ها به زبان آزری در دوران خفقان رستاخیزی حرف غیر واقعه گرانه ای نیست؟ دبیر زبان انگلیسی من که در کلاس یازدهم چندین بخش گرامر انگلیسی را که فقط با زبان ترکی میتوان فهمید , تدریس میکرد که بعد به وسیله ساواک چندین بار مورد باز جوئی قرار گرفت, چطور یک نویسنده و یا یک شاعر می توانست آثاراش را به زبان مادریش به چاپ برساند؟ اگر امروز می بینید که در پلا کارد های استادیوم های ورزشی (( هارای .. هارای من تورکم... و یا آزربایجان ایران نیست)) نوشته میشود دلیل بر رشد سیاسی و آگاهی اجتماعی مردمان ترک ایران است که دمل چرکین ( شونیست فارس) به این رشد سرعت بیشتری داده است..ما هیچ مشکلی با مردمان فارس زبان نداریم و نخواهیم داشت . مشکل ما با اندیشه های ( پان فارسیسم آریائی ) است که با کلمه ایران و ایران باستان برای ما ترکها تاریخ می سازند, است. در ضمن , اگر القابی مثل ( خان) در مورد اسمهای همچون (( ستار خان و یا باقر خان)) استفاده میشود دلیل بر آن است که این القاب ها را خود ملت بخاطر لیاقت و شایستگی آنان برایشان اهدا کرده اند. همانطور که زنده یاد «غلامرضا تختی» لقب « جهان پهلوان» که واقعا شایسته ولیاقت او بود , از آنِ خود کرد. ولی صادق خان شهردار منتخب تازه لندن اسم فامیلیش ( خان) هست. مثل ( عمران خان ) یکی از بازیکنان مشهور ( کریکت) پاکستان که چندی سال است که در کار های سیاسی پاکستان فعالیّت می کند... در پایان باستی اضافه شود که همیشه در ازدواج های سیاسی ( طلاق) بوده و خواهد بود و هیچ دولتی, و یا کشوری از این امر مبرّا نیست..
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام- این سایت که من فکرمیکنم باب گفتگوو نظرات وانتقادهای مختلف رابادیدبسیاربالا ولی باکاستی های جزیی ازطرف سانسورچی باکارنامه خوبی بازکرده است.دموکراسی وعدم تمرین دموکراسی درطی صدسال گذشته ومخصوصن درعصرمدرنیسم باعث شده تعدادی بصورت تازه واردازاین سایت دیدن کرده وبانظراتی که می نویسد،گاهن نویسندگان قدیمی رابه زحمت مضاعف وامیدارند،تازحمت دوباره نویسی راتحمل نمایند.
متاسفانه تنفرآفرینی تعدادی که نمیخواهندازجمودفکری خارج شوندبه این موضل می افزایند.درصورت که اگرازدیدگاه غیرتوهینی وغیرسمپاشی میکروبی بخواهندحرف های خودرابزنند،شایدبرای دوستان کم سواد مسایل وگفتگو جالب ترهم بشود.
دنیای امروزبراثرقدرت اینترنت وانفورماتیک دنیای جهان وطنی گشته ولی تعدادی همچون ملاهای دویست یاسیصدسال پیش ازنشر وآگاهی تفکرزیبایی ها وآشنا شدن بااین دنیا می ترسند وبافرافکنی وبقول ماتورکان (قاباقدان گئلمیشدیک ائلییرلر)

میخواهندجلوی این آگاهی هارابگیرند.برخودچهره حق دارگرفته وزمان رامیخواهندبه دوران رضاشاه ببرند.تاهرکسی حرفی زدمیرغضب ظاهرگشته وگردن مخالف شان رابزند.این تعداد ازواقعیت ومنطق وعلم وپیشرفت بیزاربوده، ومیخواهندبجای دوش آب ازخزینه استفاده کنند.دوستی که معنی پان رانمی داند ویاصدسال مجذوب شدن مردم (ملل)ایران رانمی بیند وتکه پرانی میکند.من ازشماهیچ گله ایی ندارم، ولی آنهاییکه لاقل مدرک کیلویی داشته ویاچندین سال دردنیای فوق آزاداروپا زندگی میکنند،این توقع بجاست.
فقر وطبقات وبالاپایین اجتماعی درتمام دنیا ازروس بگیرتاچین ازایران بگیرتاافغانستان ازهندوستان بگیرتالهستان وجوددارد
هیچ کس نمی تواندمنکراین موضوع اجتماعی شود.این دوستانی که هی دم از مبارزه باحکومت میزنند ومسایل ملل رابی اهمیت قرارمیداهند،اکثرعوامفریبی کرده وبجای دیکتاتوری وتفکردیکتاتوری میخواهندبادیکتاتورمبارزه کنند.
درصورتی که خودتفکردیکتاتوری بدازدیکتاتورکنونی دارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-عباس لسانی بزرگ مردی است که فرزندان راستین تورک آزربایجان ازگیلان بگیرتاشیراز ازاردبیل بگیرتاقروه ازکنگاوربگیرتارودهن ازتبریزبگیرتا نجف آباد ووو..اورامی شناسند.به یادش هستند ودرهرکوی وبرزن سینه به سینه برای اهداف تفکراومبارزه میکنند.
ازتعدادی متوهم وتمامیت خواه وعقده ایی کم سوادچه انتظاری بایدداشت .چه انتظاری ازتعدادی باسوادهای نویسندگان هم راستا باحاکمان سانسور وزندان وآسیملاسیون کنندگان بایدداشت .این تعداد اگرخودطبیب بودن سرکچل خوددوا میکردند.
تعدادی ازاینها هنوزهم بعدازسی وهشت سال نمی توانندبین نفرت وعشق مرزبندی کنند.این نفرت ازکم سوادی وازسردرگمی آنان نشئات میگرید.بگذارید درعالم توهم خود سردرگم بوده وآب درهاونگ کوبند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای نظریان شما کامنت گذاران را بچه محصل حساب کرده و خودتان را با انداختن عکس با کتابخانه فیلسوف حساب کرده ای ؟
اقا از مقاله ای که نوشته بودی در برابر منتقدین دفاع کن. ..... برو همان اخبار روز

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، ناصر کرمی، داوری درباره این که شما می گوئید: ( ..... من آریاپرست و پان آریا نیستم ..... ) را به خوانندگان نوشته های شما وامی گذارم و در آن باره چیزی نمی گویم! چنان که یک روز دوست ناسیونالیست و پان ترک ما جناب آقای یونس شاملی نوشت: ( ..... من ناسیونالیست نیستم و ناسیونالیست خواندن من بر زبان راندن یک دروغ بزرگ است! ..... ) من هم از ایشان پرسیدم: ( ..... ناسیونالیست ها چه ویژگی هائی را دارند که شما ندارید؟ ..... ) و ایشان هم پاسخی نداد! ******** دوست گرامی، ناصر کرمی، در یادداشت (کامنت) شماره 66485 شما چنین نوشته اید: ( ..... شما به جای این که نگران پان آریانیسم ما باشید در مقابل اسلام گرائی مجدد و نئوعثمانیسم هم تباران ترک خود و دیدگاه واپسگرائی هم استانی های ترک آذری خود بپردازید! ..... ) دوست گرامی، گذشته از آن که من چندین بار گفته ام که در هیچ کجای ایران و حتی در هیچ .....

نوشته شده توسط: Anonymous

گاهی داستانهای تاریخی نشانی از واقعیت دارند . داستانهای شاهنماه و هزبرویکشب و داستانها و رمانهای غربی و داستانهای کتب آسمانی مانند انجیل و تلموت و رمانهای تاریخی استاندال و .............


دن کیشوت را تنها گذاشتیم ؛وای بر ما !


سروانتس (1616-1547 م ) نویسنده اسپانیایی حدود 4 قرن پیش یکی از بزرگترین داستانسرایان تمام دورهها و خالق رمان مدرن ؛ از جمله رمان دن کیشوت ، در یک خانواده ساده و معمولی بدنیا آمد . امروزه اورا درادبیات جهانی غرب در ردیف دانته و شکسپیر بشمار می آورند . او چون در سال 1571 میلادی دریک جنگ دریایی میان اسپانیا وترکیه شرکت نمود ، نه تنها دست چپش راازدست داد بلکه 5 سال نیزاسیر نیروهای ترک و سپس برده دزدان دریایی عرب در الجزایرگردید .
امروزه ادعا میشود که او در ادبیات جهانی جایی در کنار ورژیل ،هراز،هومر،دانته،شکسپیر و حافظ دارد . سروانتس همچون سایر هومانیستهای آنزمان مخالف ادبیات شواله گری و عیاری زمینداران کلان و ادبیات رمانتیک درباراشرافی اسپانیا بود . اوبا انتقاد ازادبیات شوالیه ای زمینداران وفتودالها و ادبیات چوپانی ودرباری ، مبلغ مکتب ادبی رئالیسم انتقادی شد . مخالفت وی با ادبیات شوالیه گری به دلیل مخالفتش با تبلیغ موضوعات دربارشاهان ونظام فئودالی ورمینداران کلان بود .
سروانتس طبق توصیه های فرهنگ روشنگری دوران باستان میخواست با کمک رمان از طریق طنزوشوخی به مردم آموزش اجتماعی بدهد ؛ یعنی بر روال رهنمود هراز ؛ شاعررومی که میگفت سرگرمی ولذت ادبی باید همراه روشنگری و دیالوگ در متن باشد .
شاهکار سروانتس رمان دو جلدی " دن کیشوت " تاکنون به 68 زبان خارجی ترجمه و 2300 بار منتشر شده است . تنها در زمان خود او این رمان 16 بار تجدید چاپ گردید . این رمان بعدها به سبب صنعت چاپ در سال 1605 میلادی جزوکتابهای پرقروش سال دراروپا شد .
دن کیشوت رمانی است در رده ادبیات جهانی که ادبیات غرب مخصوصا ژانر رمان را نیزقرنها تحت تاثیرخودقرار داد. قهرمان رمان انسانی است از اواخر دوره رنسانس که خواهان حقوق شهروندی بجای منافع اربابی و کدخدایی است . دنکیشوت بعدازسالها مطالعه رمانهای سرگرم کننده شوالیه گری و بی خوابی ناشی ازآن دچاربیماری افسردگی وخیالپردازی شده و تصمیم به عملی قهرمانانه میگیرد . اوهرکولی است که سرانجام بدلیل تسلط شرایط اجتماعی وتاریخی وفرهنگی خاص تبدیل به دلقک تاریخ وروابط اجتماعی حاکم میگردد . مبارزه او فعالیتی است بر ضد نظام وشرایطی که ازقهرمان خود قوی تر بودند .
دنکیشوت در این رمان در نیمه اول عمرخود انسانی است عملگرا وخوشبین ، و در نیمه دوم آدمی است خیالپرداز،رویایی،افسرده و ناامید که گرفتار مشکلات روانی و روحی گردیده . در این رمان جنگهای مذهبی و طبقاتی و سازمان تفتیش عقاید کلیسا ها قرنهاست که مردم را نسبت به کشف وشناخت حقیقت و عدالت بدبین و مایوس کرده اند .
ازجمله دیگر موضوعات این رمان بحث های فرهنگی و روشنگرانه در باره تعریف رمان ،نمایشنامه، زبان ،نقد ، سبک نویسندگی ، و وظایف نویسنده است . خواننده در آنجا با فرهنگ و زبان گروهها و اقشار گوناکون ؛ پیشه وران ، چوپانان، دانشجویان ،سربازان ، فواحش ، جاکش و پا اندازها ، دلالها، خلافکاران،پاسبانها، کولیها، قماربازها ، ادیبان ، هومانیستها ، و روحانیون آنزمان جامعه آشنا میشود .
داستایوسکی میگفت - غم انگیزترین رمانی است که بشرتاکنون نوشته ؛ کتابی که انسان در روز قیامت برای حمایت و سرگرمی خودباید همراه داشته باشد . منتسکیو در کتاب "نامه های ایرانی " مینویسد- موضوع مهمترین رمان ادبیات اسپانیایی ، طنز و شوخی است . استاندال اشاره میکند که موقع خواندن این رمان نزدیک بود از خنده غش کند . نیچه میگفت با وجدان راحت میتوان ادعا کرد که فرح انگیزترین کتابی است که تاکنون خوانده است . یک فیلسوف اسپانیایی ادعا کرد که دنکیشوت همچون یک مسیح اسپانیایی است ، مرگ بر او !
سروانتس در
نوشته شده توسط: Anonymous

تظاهرات آذربایجانی ها در حمایت قره باغ امروز در تهران.فیلم مربوطه..
http://musavat.com/news/idman/tehranda-qarabag-bizimdir-bizim-olacaq-ha…

نوشته شده توسط: Anonymous

فارسها از تبار کولیان هندی هستند. در لینک زیر ودیوئی را می بینیدید که فارسی زبان بودن کولی ها را میرساند.
http://iranianuk.com/20100208104800014/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D…

تاریخ هخامنشیان دروغی بیش نیست. فارسها هیچ موقع در ایران صاحب دولتی نبوده اند که تمدن داشته باشد . تمام آثار قدیمی موجود در ایران از فارسها نیست, زیرا کولی ها همیشه کوج و با دوره گردی زندگی میکرده اند و حالا هم قسمتی از آنها با این کار امرار معاش میکنند. همه آثار قدیمی در ایران از بقایای ملل مزو پوتان است.در جغرافیای فعلی که ایران نامیده میشود همیشه ترکها زندگی کرده اند , همان طوری که ابن خلدون مینویسد: ایران سرزمین ترکان است.
آش ایقدر شور است که کلفت هم فهمیده است. رسوائی جعلی بودن تاریخ تمدن فارسها تا آنجا رسیده که خود سایتهای دولت فارس ایران مینویسد: پاسارگاد ساخت یهودیان است, نه ایرانیان.

http://www.tabnak.ir/fa/news/167798/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%87-%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86
پروفسور لواسانی مینویسد: میخواستم کتابی در بار تاریخ هخامنشیان بنویسم و به این خاطر دولت آلمان بیش از 1000 جلد کتاب در اختیارم گذاشت. با مطالعه این کتابها فهمیدم که همه اش ضدو نقیض و قسمتهایش هم نظرات و گمانه زنی های شخصی است. لذا از نوشتن چنین کتابی منصرف شدم.
آنچه که محرز است و با دسترسی به روابط جمعی , پانفارسیزم دیگر نمی تواند دروغهائی را که در باره تاریخش بافته
با سند ثابت کند و شروع کرده به سفسطه بافی.
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب اقای ..تبریزی.... من آریا پرست و پان آریا نیستم، اصول جوهر اصلی پان ایرانیسم از گذشته تا به امروز پرستیدن و برتری طلبی نژادی و قومی نبوده، بلکه عکس العمل ایرانیان در مقابل تهاجم پان ترکیسم و پان عربیسم است.

از این گذشته نام ایران یعنی سرزمین ایرانیان و آریایی ها، سابقه هزاره ها سال دارد، و تغییر پذیر نیست. در کنار ایرانی تباران در جغرافیای سیاسی ایران امروز از مردمان مهاجر دیگر از جمله مردمان تُرک و اقلیّت عرب در اهواز هم زندگی میکنند که از حقوق مساوی مانند ایرانیان برخوردار هستند،

در آلمان، در فرانسه، در انگلستان، در کشورهای اسکاندیناوی و در اغلب کشورهای جهان امروز مردمان غیربومی بسر می برند، امّا آیا نام این کشورها و تاریخ و فرهنگ آنها با مهاجرت مردمان دیگر زیر سئوال میرود ؟ بطور یقین نه!.

شما بهتر از هر کسی دیگری میدانید، که فعالیّتهای مردمان تُرک تبار و اقلیّت عرب در اهواز به منظور همزیستی مسالمت آمیز و کسب حقوق زبانی و فرهنگی نیست، بلکه چنین می پندارند، که جغرافیای ایران فرشی است بی صاحب و بدون نگهبان و میخواهندآنرا پاره پاره و بخشی از آنرا بنام خود ثبت کنند، این مردمان عاملین همان پان ترکیسم و پان عربیسم ناسازگار بوده و هستند.

ظاهرأ شما هم مانند ما حداقل نیم قرنی از روزگار را گذرانیده اید، ولی بااین تجربیات از تاریخ جهان پیرامونی خواهان یک کشوری بنام کرهء زمین هستید، کاملأ شعارگونه و تخیلی و امری ناممکن است. همین اینکه شما سنگی را وسط می اندازید که مطابق با دوران تکاملی و واقعیبتهای تاریخی و راسیونال نیست، به یک آنارشیسم در اندیشه گری و موضع گیریهادر شرایط کنونی ایران بوجود می آورد که بسود بد خواهان و استمرار نظام جمهوری اسلامی است.

در جهان بینی سوسیالیسم دو نظر و دیدگاه وجود دارد، یک سوسیالیسم تخیلی و یک سوسیالیسم علمی که متأ سفانه شما در ردیف و در جبههء سوسیالیستهای تخیلی قرار میگیرید.

از شما چه پنهان من در ایران به جرم مارکسیست بودن آنهم در احزاب و سازمانهای رادیکال و مسلانهء آن از کار در آموزش و پرورش اخراج و در واقع به جرم "ملحد و محارب" و قیام برعلیه جمهوری اسلامی و تضعیف روحانیّت"،فاز اولیّه اعدام من صادر شده است. که مدارک کافی از وزارت آموزش و پروش استان فارس و هیأت تجدید نظر گزینش وزارت کشور در تهران در اختیار من هست. بنا بر این با دیدگاه مارکسیسم و سوسیالیسم هم چندان بی خبر نیستم.

نازیسم و فاشسیم در اروپا ازعثمانیان آموختند که چگونه با مخالفان خود بر خورد کنند، نازیسم پاک سازی یهودیان را به روش پاک سازی ارمنیان و دیگر مردمان از سوی تُرک تباران آموختند. شما بجای اینکه نگران پان آریانیسم ما باشید، در مقابل اسلامگرایی مجدد و نئوعثمانیسم هم تباران تُرک خود و دیدگاه واپسگرایی هم استانی های تُرک آذری خود بپردازید، ایرانیان را لازم به راهنمایی نیست، ایرانیان خود هدایتگر و رهنمود دهندهء تاریخ هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

نازنین بخشی از حرفهایتان درست است بخشی بسیار تعصب آمیز و تئوریتان در مورد شوونیزم قوم فارس اشتباه قوم فارس مثل ترکها زیر ستم بوده است و تمام حرفهای سرکار در مورد نفی ستمهای ملی و... کاملا درست است البته برای همگان و تمام اقوام سرنوشت اینده را هم به زمانی که ناقوسهای آزادی به صدا در میایند وا میگذاریم امید است که به یاری حق شما زنده باشید و تجربه کنید و انشالله به این قوم اقلیت فارس هم مهر و محبت داشته باشید که بتواند نفسی به اسودگی بر آورددر باره سی و هفت سال دیر آمدن من هم به این صحنه عفو میکنید
با درود

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای نظریان ابتدا ازحربه بگیر و ببند در داخل ایران منظورم نامه نمایندگان ارامنه به وزیر کشور برای مجازات ترکها و همزمان نامه شما به مسئولین سایت ایرانگلوبال برای جلو گیری از درج افکار ترکها در سایت و فکر میکنم در رابطه با سایت خواستان و آرزوتان به هدف نرسید منتها اینبار تاکتیک عوض کرده واز حربه هم وطن و امثالهم استفاده کرده ای منتها با آوردن مثالهاي که در صفحات تاریخ با عناوین خیانت یپرم خان ارمنی به ستارخان و یارانش در باغ اتابک یاد شده و ستارخان و باقرخان مورد ترور دار و دسته یپرم میشود و حتما از کشتار مردم بی دفاع در خوی سلماسو مخصوصا اورمیه نیز خبردارید اگر نادرید لطف کنید تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان نشته احمد کسروی بخش ورود ارتش عثمانی را بخوانید که حدود ۵۷ صفحه از جنایات ارامنه شرکایش آسوری ها نوشته.خلاصه اینکه امروز در سایه اینترنت وماهواره تا آن حد آگاهی و معلومات دارند

و معلومات دارند که حیله ونیرنگ را تشخخیص دهند\
نوشته شده توسط: Anonymous

ما بارگهِ دادم، این رفت ستم بر ما، بر قصرِ ستمکاران تا خود چه رسد خذلان. قطران تبریزی

آقایِ یغمایی عزیز، می‌نویسید که ایکاش آذری میبودید تا نتوانند شما را به پان فارسیزم متهم بکنند.ولی‌ باور کنید این حرفها را هر کسی‌ با هر ملیت و قومیتی بر زبان و بر قلم بیاورد، نمی‌تواند پان فارسیست تلقی نشود. همانطور که یک پان ترکیست جبراً نباید ترک و یا شهروند کشور ترکیه باشد تا مبّلغ پان ترکیزم محسوب شود.

با این معیار و منطقِ شما، آذربایجانی در هر حال محکوم است. شما با توسل به آذربایجانی بودن اجداد خامنه یی مارا ملامت کنید. آنها ( حزب‌اللهی‌ها و شاه‌للهی ها)می‌توانند با توسل به آذربایجانی بودنِ رهبران و بنیانگذاران حزب توده‌ و فدایی و مجاهدین خلق به ما ناسزا بگویند و الی‌ آخر...

بجز آن هم شما در طول عمر ۵۰۰ سالهِ ایران حتا یک زمینه (هنری، علمی‌ و قلمی ..) پیدا نمی‌کنید که آذربایجانی‌ها در آن نقش تعیین کننده نداشته باشند. پس جنایت خامنه‌ای و خلخالی‌ها را به حساب ما آذربایجانی نگذارید. مگر نه اینکه خلخالی‌ها در آذربایجان بیشتر از کردستان و ترکمنستان و مناطق فارس نشین انسان کشته است؟ آنها دست پرورده‌های سیستم سیاسی مذهبی‌ پان فارسیزم در ایران هستند و از هر آنچه که رنگ و بویِ آذری و ترکی‌ دارد نفرت دارند و تاکنون هم با بکارگیری تمام امکانات بیشمار دولتی و حکومتی به طورِ سیستماتیک در حال نابود کردن هویتِ ملی‌ و فرهنگی‌ -زبانی ملّت آزربایجان هستند. کسانی‌ که منکرِ این حقیقت هستند ،لطفا نشان دهند که برای میلیون‌ها میلیون محصلِ آذربایجانی چند مدرسه و مرکزِ آموزشی وجود دارد؟وگر نه‌ آنان برای از میان برداشتن این نابرابری و تبعیض آشکار تاکنون چه قدمی برداشته اند؟

چند کلامی نیز با هموطنان فارس زده آذری، دوستان بیش از سعی نکنید که با فداکاری و ازجان گذشتگی و خود زنی‌ بتوانید موجب رضایت خاطر هموطنان پان ایرانی‌ را فراهم آورید. سلطان محمود برای اینان شاهنامه "نوشتاند" و"عجم" زنده داشت، شاه اسماعیل صفوی نام تاریخی و نیمه افسانوی "ایران" را به امپراتوری ایران تبدیل کرد خود و جانشینانش (مانند شاه عباس و قاجار و ...) برای حفظ آن صدها سال با امپراتوری‌های غول آسایِ عثمانی و روسیه جنگیدند علیرغمِ آن آنها امروز اینچنین موردِ خشم و کینه و نفرتِ بی‌ حد و حصر اینها واقع گشته اند. اینها "هم مینیب هم دانلایان لاردیلار۹ (هم سوارت میشوند و هم تو را مذمت و سرزنش کنندگانند.


نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای اسماعیل یغمائی! بنظر میرسد، احساس خطر کرده اید، و حس میکنید طوفانی در راه است. بهتر بگوئیم لمس میکنید که بتدریج اوضاع جدی میشود، و کارد به استخوان میرسد. آری درست حدس زدید. جناب اسماعیل آقا، با فاکتهای بی مفهوم عصر پارینه سنگی، که سرا پا جعل است، به قول خودتان، تاریخی که دیگران نوشته اند، سر کی را میخواهید گرم کنید و شیره بمالید؟ اگر اجازه بفرمائید به محضر شریفتان عرض کنم؛ کمی دیر تشریف آوردید. سالهاست که آزربایجان دیگر سر ایران نیست. آزربایجان اکنون سرخودش است. آزربایجان سر مردم خودش است. جوکهای "تورک خر" دیگر مفهوم و تاثیر خود را 37 سال پیش از دست داده است. اکنون مردم و جوانان سلحشورآزرباجان دراستادیومهای هشتاد هزار نفری یکصدا " هارای هارای من تورکم" فریاد میزنند. و بر جان رژیم پانفارس وحشت انداخته اند. شما انگار خواب هستید. بنظر میرسد شما قدری دیر به مباحثات تشریف

آوردید. سالهاست که آزربایجان دیگر سر ایران نیست. آزربایجان اکنون سرخودش است. آزربایجان سر مردم خودش است. جوکهای "تورک خر" دیگر مفهوم و تاثیر خود را 37 سال پیش از دست داده است. اکنون مردم و جوانان سلحشورآزرباجان دراستادیومهای هشتاد هزار نفری یکصدا " هارای هارای من تورکم" فریاد میزنند. و بر جان رژیم پانفارس وحشت انداخته اند. شما انگار خواب استید. بنظر میرسد شما قدری دیر به مباحثات تشریف آورده اید. دیگر زمان هندونه گذاشتن بغل ملت آزربایجان به پایان رسیده. اگر در شهر های آزربایجان به کسی آزری بگوئی بشما میخندند. میگویند؛ آزری خودتی! قضیه فاذری خیلی وقت است که تمام شده است. کار به جائی رسیده که حتا مانقوردها هم احساس خطر کرده عقب نشینی کرده اند. و خیلی هایشان از ترس طغیان مردم سکوت کرده درلاک خود فرو رفته اند. حتا بعضی هایشان از فرط وحشت جرئت نمی کنند، عکس خود را بالای مقاله شان بگذارند. میدانند طوفان در راه است. جناب اسماعیل آقا! همانطور که اشاره شد، جنابعالی به مباحث 37 ساله کمی دیر تشریف آورده اید. انگارهنوز نمی دانید، مردم آزربایجان خواهان اجرای عدالت اجتماعی، ملی مدنی، زبانی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. مردم آزربایجان و ملل غیر فارس جغرافیای موسوم به ایران، خواهان برچیدن ظلم وستم اجتماعی، و ایجاد تساوی حقوقی زبانی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و حق تعیین سرنوشت خود هستند. دیگر دوران آقائی قوم حاشیه نشین فارس بسر آمده است. هر ملتی باید خود بر سرنوشت خود حاکم شود. ما برای رسمی کردن زبان تورکو در مدارس آزربایجان از کسی اجازه نخواهیم گرفت. به وقتش این کار انجام خواهد شد. اگر آدم منطقی هستی، و خواستار صلح و همزیستی با ملل غیر فارس هستی، بردار درحمایت ازحقوق زبانی، فرهنگی، اقتصادی، و سیاسی و ملی مدنی، ملل غیر فارس جغرافیای موسوم به ایران مطلبی بنویس و در همین سایت نشر کن تا به درستی و صداقت، و وجدان اجتماعی و بشر دوستی شما باور کنیم. والا با هندوانه گذاشتن زیر بغل دانشمند ارجمند جناب لوائی کاری از پیش نخواهید برد. از این جور چیزها دیگر برای فاطی تمون نمیشود. زمان روده درازی و هندوانه گذاشتن زیر بغل دیگران تمام شده است. ملل ایران در صدد کسب تساوی حقوق!، حقوق زبانی، ملی مدنی و حقوق بر باد شده خویش هستند. ما میدانیم که شونیسم فارس احساس خطر میکند، و به دست و پا افتاده است. دوستانه بمحضرات عرض میکنم؛ دیگه کار از کار گذشته است. امروز با موعظه و روده درازی سر مردم را گرم کردن نتیجه ای ندارد. مردم به آدم میخندند. میگویند؛ طرف انگار تو باغ نیست. نوبر آورده! کارد زهراگین ستم ملی و قتل عام زبان و فرهنگ ملل غیر فارس، یکقرن تمام است که به استخوان رسیده است. تا دیروز هر چه بوده در گذشته مانده است. خوب یا بد! اما حرف سر امروز است. اگر آدم واقع بینی استی برو سراصل مطلب. زمان آقائی زبان عقب مانده فارس در ایران بسر آمده است. زبان فارسی باید از مناطق غیر فارس برچیده شود. با رسمی شدن زبان بومی هر ملتی درمناطق خود، به جای زبان قوم فارس!، زبان انگلیسی جای آنرا بگیرد. مردم آزربایجان قیم و آغا بالاسر، و وکیل نیاز ندارد، خود سرنوشت خود را تعیین خواهند کرد. ما میگوئیم بیائید، این کار همانند چک واسلواکی با متانت و دوستی صورت گیرد. اگر میفرمائید، نه مثل یوگسلاوی. آن دیگه داستان دیگری است که مردم آزربایجان دروقت مقتضی تصمیم خود را خواهد گرفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

- بوی گند و بیزاری، بر خاسته از لجنزار لاشه و استخوان _ گندیده و پوسیده اهریمن خمینی ، بجای مانده بر نام و نشان_ ننگ آور_ تن و روان پلید سرشت _ خمینی زادگان و خمینی پرستان _ دستگاه آدمکشان ولایت جنایت خامنه ای خونخوار، آن پس ماند گان تخم ناپاک_ تازیان راهزن شمشیر بدست _ اسلام و قرآن خون آشام محمدی، دل و جان ایرانیان ستمدیده و رنجدیده را به سوی مرداب بیزاری و پریشانی و پشیمانی و افسردگی کشانده است.

- سراسر کارنامه و نام و نشان_ رژیم خون آور جمهوری مفسد فی الارض اسلامی، آلوده به سیاست مردم فریبی، دزدی گری، ستمگری، شکنجه گری، تجاوز گری، کشتارگری،،،، از برای نابود سازی سرزمین ایران و ایرانی است.

- نه اسلام - نه قرآن - جاوید نام ایران - بابک پرسا -

نوشته شده توسط: تبریزی

(دنباله) ..... می گوئید: ( ..... باید پذیرفت که بسیاری از مردمان آذری با ورود ترک تباران به این جغرافیا ترک زبان شده اند! ..... ) من می پذیرم که بسیاری از کسانی که ترک زبان هستند ترک نژاد نیستند اما آن ترک تبارانی که شما از آنها سخن می گوئید اکنون چه شده اند و در کجا هستند؟ آیا از ایران رفته اند و به سرزمین ترکستان در شمال باختری چین بازگشته اند و یا در ایران مانده اند؟ و یا شما می گوئید: ( ..... شما چه بخواهید و نخواهید سرزمین ایران به نام ساکنین آن ایران، سرزمین آریائی ها نامیده شده و خواهد شد! ..... ) من می پذیرم که نام این سرزمین در آغاز (آریان ویژه) بود و سپس (آریان) شد و سرانجام (ایران) شد اما آن آریائی هائی که شما از آنها سخن می گوئید در کجا هستند؟ اگر شما سخن گفتن به زبان پارسی را نشانه وابستگی به نژاد آریائی می دانید درباره سیدها چه می گوئید؟ سیدها از دیدگاه دانش .....

..... تبارشناسی (علم الانساب) عرب تبار به شمار می روند نه ترک تبار یا آریائی تبار! اما آیا شما سیدهای ترک زبان را ترک تبار می دانید یا عرب تبار؟ و آیا شما سیدهای پارس زبان را آریائی تبار می دانید یا عرب تبار؟ دوست گرامی، ناصر کرمی، نه تنها در ایران بلکه در هیچ کجای جهان نژاد و تبار ناب و یکدست آریائی را نمی توان یافت! و روشن نیست سخن شما که می گوئید ایران سرزمین آریائیان است بر کدام وند استوار است؟ به هر روی اگر ما بپذیریم که سرزمینی که ایران نامیده می شود از سوی آریائیان ایران نامگذاری شده است نمی توانیم بپذیریم که هم اکنون ایران سرزمینی است که جایگاه نژاد ناب و یکدست و یک رگه آریائی است! در ایران کنونی از هر نژاد و تباری حتی چینی و یا سیاهپوست را می توان یافت و هرگز هفتاد میلیون ایرانی به آزمایشگاه های پزشکی نرفته اند که پس از آزمایش های ژنتیک روشن شود که چه کسی وابسته به کدام نژاد و تبار است و با گویشوری به زبان های گوناگون نیز نمی توان کسی را وابسته به فلان تبار و فلان نژاد دانست و به هر روی سخن گفتن از نژاد و تباری ویژه هنگام یاد کردن از مردم ایران زمین بیجاست! **** دوست گرامی، ناصر کرمی، شما می گوئید: ( ..... شما سوسیالیست نیستید و سوسیالیسم بر اساس نیهیلیسم را تاریخ به خود تجربه نکرده است! ..... ) دوست گرامی، روشن نیست آن چه که شما آن را ( ..... سوسیالیسم بر اساس نیهیلیسم ..... ) می نامید چیست؟ و روشن نیست من چه سخنی را گفته ام که شما آن را نیهیلیستی دانسته اید؟ و شما اگر مرا سوسیالیست نمی دانید چه کسانی را سوسیالیست می دانید و سوسیالیسم برای شما چیست؟ و یا شما می گوئید: ( ..... اگر سوسیالیسمی را که شما شعار آن را می دهید بر اساس پاکسازی تاریخ و نام ایران و سایر نمادهای ملی ایرانیان می شود همان پان ترک ها برای ما قابل احترام هستند چرا که حرف و هدف خود را روشن بیان می کنند و شما در لفافه در هوا سخن پراکنی می کنید! ..... ) باز هم روشن نیست من چه سخنی را گفته ام که شما آن را: ( ..... سوسیالیسم بر اساس پاکسازی تاریخ و نام ایران و سایر نمادهای ملی ایرانیان ..... ) و یا ( ..... در لفافه در هوا سخن پراکنی ..... ) دانسته اید؟ من چگونه می توانم به این سخنان شما پاسخ بدهم؟ شما نشانی نوشته ای از مرا که آن را نیهیلیستی یا سوسیالیسم بر اساس نیهیلیسم و یا سخن پراکنی لفافه ای در هوا و ..... می دانید بنویسید تا من پاسخ شما را بدهم! با سپاس - تبریزی
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، ناصر کرمی، ناهمسانی دیدگاه من و شما برای واژه هائی مانند آذری و آذربد و آذرگشسب و ..... نیست و ناهمسانی دیدگاه من و شما در آن است که شما یک ناسیونالیست پان آریا هستید اما من ناسیونالیست نیستم و باورداشت من تک میهنی (اینترناسیونالیسم) است! باورمندان به تک میهنی خواهان برپائی یک کشور در جهان به نام کره زمین برای همه انسان ها بدون مرزبندی ها و دیوارکشی های ناسیونالیستی و نژادپرستانه بوده و خود را شهروند کشوری به نام کره زمین می دانند! از سوی دیگر آریاپرستی پلیدترین و زهرآگین ترین چهره ناسیونالیسم در همه جهان و همه تاریخ بوده است! جنگ جهانی یکم با چهارده میلیون کشته ریشه در شاخه ای از آریاپرستی به نام پان ژرمنیسم داشت و جنگ جهانی دوم با پنجاه و پنج میلیون کشته ریشه در شاخه ای از آریاپرستی به نام نازیسم داشت! شوونیسم که سردمدار آن ناپلئون بناپارت فرانسوی بود نیز شاخه ای از .....

..... آریاپرستی است، فاشیسم که سردمدار آن بنیتو موسولینی ایتالیائی بود نیز شاخه ای از آریاپرستی است و همچنان که همگان دیده اند در سایه دیوانه بازی های محمدرضا پهلوی آریاپرست گذشته از آن که مردم بحرین از ایرانی بودنشان پشیمان شدند و بحرین از ایران جدا شد کار به انتحار اسلامی و بر سر کار آمدن رژیم ولایت فقیه کشید و از سرزمینی به نام ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخته شد! **** دوست گرامی، ناصر کرمی، شما می گوئید: ( ..... آذری وجود داشته و دارد، آذری یک صفت و یا پسوند وابستگی به جغرافیای آذربد - آذرگشسب به معنای نگهدارنده و پاسدار آتش است ..... ) و یا ( ..... مردمان بومی و قدیمی این جغرافیای آذرآبادگان را آذری می نامند ..... ) و یا ( ..... بسیاری از مردمان آذری با ورود ترک تباران به این جغرافیا ترک زبان شده اند، به همین مناسبت آنها را تنها ترک و یا آذری نمی نامند بلکه ترک آذری یعنی آمیخته ای از ترک و آذری ..... ) دوست گرامی، واژه آذری در چم های گوناگون بوش داشته است و من هم نمی گویم که نداشته است اما در هیچ یک از نسک های تاریخی از ملت، بوم، قوم، تبار، نژاد، اتنیک، Nation و ..... که نام آن آذری باشد نام برده نشده است! برای نمونه هرگز در جائی نوشته نشده است که (آذری های قزلباش) در زمان صفویان چنین و چنان کردند بلکه نوشته شده است که (ترکان قزلباش) در زمان صفویان چنین و چنان کردند! و ما در نسک های تاریخی (پادشاهان ترک صفوی) داریم اما (پادشاهان آذری صفوی) نداریم! چنان که حتی یک بار نیز در هیچ نسکی نیامده است که مردم آذری آذربایجان یا مردم آذری تبریز یا مردم آذری اردبیل و ..... در فلان تاریخ چنین و چنان کردند! حتی در زمان پیش از اسلام نیز از مردمی که نامشان آذری باشد نام برده نشده است، برای نمونه شهر (آرتاویل) در زمان پیروز یکم که یکی از پادشاهان ساسانی بود ساخته شد و پس از تازش مسلمان ها به ایران واژه (آرتاویل) دگرش کرد و (اردبیل) شد اما در هیچ نسکی از مردمی که آذری نامیده شده باشند و در آرتاویل باشند نام برده نشده است! و یا شهرهای مرند و مراغه در زمان مادها ساخته شده اند اما در هیچ یک از نسک های تاریخی از مردمی که نامشان آذری باشد و در آن شهرها زندگی کرده باشند سخن گفته نشده است! زنده یاد احمد کسروی تبریزی نیز با آن که از زبانی به نام آذری نام برده است هرگز از مردمی که آذری نامیده شوند نام نبرده است! سخن کوتاه، تا زمان رژیم پهلوی در هیچ یک از نسک های تاریخی از مردمی که آذری نامیده شده باشند سخن به میان نیامده است! اما در زمان پهلوی چه شد؟ چون رژیم پهلوی یک رژیم ناسیونالیست و پان آریا بود این داستان را ساخت که آذربایجانی ها ترک نیستند و آذری هستند و آذری ها نیز از نژاد اهورائی آریائی هستند! و در پاسخ به این پرسش که چرا مردم آذربایجان به زبان ترکی سخن می گویند؟ این داستان را ساخت که ترک ها با زور سرنیزه مردم آذربایجان را ترک زبان کرده اند! (روشن نیست آن ترک هائی که مردم آذربایجان را با زور سرنیزه ترک زبان کرده اند خودشان چه شده اند؟ آیا دود شده و به هوا رفته اند و یا آب شده و به زمین رفته اند؟) دوست گرامی، ناصر کرمی، اگر من به شما که در شهر شیراز زاده شده اید بگویم که مردم شیراز شیری هستند و شیرازی نیستند به من چه می گوئید؟ در هیچ کجای شیراز کسی نمی گوید که من شیری هستم و یا به زبان شیری سخن می گویم و همه مردم شیراز می گویند که شیرازی هستند! دوست گرامی، چگونه است که من که تبریزی هستم در هیچ کجای آذربایجان ندیده ام که کسی بگوید آذری است اما شما که شیرازی هستید و در آذربایجان نزیسته اید می گوئید که مردم آذربایجان ترک نیستند و آذری هستند؟ سخنان نسنجیده و شتابزده شما بدبختانه بیش از اینها هستند! شما .....
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای لوائی شما ادعا میکنید که روشنفكر فارسى خوف از ذوب شدن در حقيقت جهان و كوچكتر شدن مرزهاى مصلحت و انديشه اش را دارد. شما که یک روشنفکر ترک خودتان را میدانید در چه چیزی ذوب شده اید امیدوارم به شما بر نخورد بنظر من شما در اندیشه پان ترکیسم ذوب شده اید و از تمام جهان همین قسمت تبلیغ میکنید اگر اینطور نیست شما باید دقیق توضیح میدادیدکه چطور به این نتیجه رسیده اید کشتن دیو سفید توسط رستم و یا جنگهای یک قهرمان قصه ها با کشتارهای آخوندها یکی هست مردم چه فارس و ترک مشکلشان ستم طبقاتی و ملی هست که بر بیشتر ساکنان ایران اعمال شده است ولی شما از این وسط چه چیزی را توضیح میدهید

نوشته شده توسط: Anonymous

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، صبح روز شنبه 7 مه، در توقف کاروان حامل او در یکی از خیابان‌های استانبول، مورد پرسش یکی از عابران قرار گرفت: "رئیس، تو می‌توانی من را نخست وزیر کنی؟ تو نمی توانی وفادارتر از من پیدا کنی؟" ویدئویی که از این صحنه از سوی خبرگزاری دوغان ترکیه منتشر شده، در شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای یافته است.

یک کاربر ترک با انتشار این ویدئو نوشته است: "متأسفانه مردم ما دوست دارند که مثل گله اداره شوند."
احمد داوود اغلوو، نخست وزیر ترکیه، روز پنج شنبه پس از گفت‌وگو با رجب طیب اردوغان، اعلام کرد که از ریاست حزب توسعه و عدالت، حزب محافظه کار اسلامگرای حاکم ترکیه، کناره گیری می کند.
اردوغان روز جمعه از پارلمان ترکیه خواست تا در اسرع وقت موجبات همه پرسی قانون اساسی این کشور را در جهت تقویت اختیارات رئیس جمهوری فراهم کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تورک اوغلی عزیز
چه بگویم. من چیزی را که می فهمم مینویسم. من از یک فرهنگ و واقعیت گسترده حرف میزنم نه فارس.من کسی را بر کسی ترجیح نمیدهم ولی شما یک تئوری دارید که فارس جلاد است و ظالم من از یک واقعیت میگویم .شما بهتر بود بجای خشمگین شدن نسبت به من مقاله را نقد کرده و مرا هدایت میکردی. باز هم روی نوشته شما میاندیشم اگر چیزی دانستم مینویسم
با درود

نوشته شده توسط: Anonymous

از عدالت حکومت های فارس همین بس که جامعه آنها کاستی بود.