شما لطفا از طرف خودت حرف بزن نه از طرف آزربایجانیها . رضا براهنی شخصیتی نیست که هرکس بتواند در مورد او نظر دهد. فکر نمی کنم لوایی بخواهد خود را در برابر براهنی قرار دهد شما هم فکر کنم کمی در مصرف ... زیاده روی کردی این حرفها را می زنی
اتفاقا باید دید که چرا شاهان ترک افرادی مثل فردوسی را در دربار خود پروار کردند که امروز زبان جعلی اش چوب بالای سر ملل دیگر شود. چرا ترکها دین شعوبی های فارس را که شیعه بود ترویج کردند تا باز سپری در برابر برادران ترک خود از عثمانی و ازبک شود. ولی اینها حماقت های بود که شاهان کوته فکر ترک در گذشته کردند الان هم وقت آن رسیده تا همت کنیم ....
با پوزش از خوانندگان گرامی؛ در نوشته آخر در باره پیشه وری و فرقه دموکرات آذربایجان ؛ در سطر ۱۱ به جای حکومت های دموکراتیک در اذربایجان و ایران خوانده شود حکومت های دموکراتیک در آذربایجان و کردستان
جداری تو پیش ازنعل وارونه زدن و قهرمان سازی از یک نوکر بیگانه مانند پیشه وری خوب بود کمی هم آرشیو های بجا مانده از دم و دستگاه جناب استالین را هم یک نگاه می کردی تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد. منظورم همان آیینآلت دست شدن و غزل تجزیه خواندن در ارکستری که رهبریش را استالین بعده داشت است. منتها مثل همیشه استالین به این نوکران آلت دستش از پشت خنجر زد و در نیمه راه با همه سر سپردگی شان آنها را رها کرد. تاریخ قرن بیستم نشان داد که عاقبت همه همه آنهایی که به وعده و عیدهای رفیق استالین باور کردند و به یاری او چشم داشتند این بود که خود غلط بود آنچه می پنداشتند. باقی داستان را که همان سر نوشت تلخ کسانی بود که بدامن استالین گریختند را هم می گذارم که خودت شرح بدهی.
حکومت فرقه دموکرات آذربایجان عمری کوتاه داشت و تنها به مدت یک سال بر سر کار بود . درهمین یک سال، این حکومت ترقی خواه اقدامات مهمی انجام داده در جهت بهبود وضع معیشتی توده های زحمنکش گام های محگمی بر داشت. امپریالیست های آمریکا و انگلیس و ارتجاع هار مرکز نشین و در راس آنها شاه و دربار پهلوی در تمام مدتی که فرقه دموکرات قدرت را در آذربایجان در دست داشت از اینکه در این دیار و کردستان، حکومت های دموکراتیک متمایل به شور وی قدرت سیاسی را در دست داشتند، سخت دچار هراس گردیده و با تمام نیرو به منظور نابودی این حکومت های دموکراتیک وارد عمل شدند .شاه از آن می ترسید که جنبش دموکراتیک توده های زحمتکش آذربایجان، به دیگر نقاط ایران سرایت کرده و عمر نظم سلطنتی و سلطه خاندان پهلوی به پایان برسد . آمریکا و اگلیس که در جنگ جهانی دوم متحد شوروی بودند، به متابه رژیمهای
امپریالیستی، مخالف سرسخت پاگرفتن حکومتی متمایل به شوروی در منطقه حساس خاور میانه بودند. اینحا جای بحث در باره علل بر چیده شدن حکومت های دموکراتیک در آذربایجان و ایران نیست . تنها به ذکر این نکته اکتفا میشود که پس از خروج قشونهای شوروی از آذربایجان در بهار سال 1325، حکومت فرقه دموکرات آذربایجان یار و یاور مهمی را از دست داد و در مقابله با قشونهای حکومت مرکزی که از جانب دول آمریکا و انگلستان پشتیبانی میشدند، تنها و بی یاور ماند. در چنین شرایط نامساعدی برای فرقه دموکرات آذربایجان، ارتش به دستور مستقیم شاه ، خاک آذربایجان را مورد حمله قرار داد . نخست زنجان و میانه به تصرف نیروهای نظامی مهاجم دولت مرکزی در آمدند و در وحله بعدی، ارتش به قصد کشتار و سرکوب بیرحمانه اهالی بی پناه، رهسپارتبریز گردید . در روز 21 آذر 1325 قبل از اینکه پای قشونهای اعزامی به تبریز برسد، الواط و اوباش شهر در همراهی با ژاندارم هائی که در زمان حکومت فرقه بیکار شده بودند، مزدوران اربابهای فراری و دیگر عناصر لومپن که خود را " شاه پرست" می نامیدند ، در کشتار و آزار و اذیت فدائی ها و دیگر طرفداران فرقه دموکرات، مرتکب وحشیانه ترین جنایت ها شدند. اشرار ادمکش که مسلح به تفنگ وطپانچه و دشنه و شمشیر بودند ، به خانه های فدائی ها حمله ور شده و صدها تن از اهالی شهر بی پناه را به قتل رساندند. من با چشم خود در پیاده رو خیابان ستارخان - پهلوی دوران شاه - حنازه های فدائی ها را که توسط اوباش مسلح کشته شده بودند، مشاهده کردم. من خود شاهد بودم که چگونه دسته ای از همین اشرار مسلح به باغچه شیخ محمد در خیابان خاقانی هجوم برده و بنای یادبود این مبارز شهیر آذربایجانی را ملوث و ویران ساختند . آن روز تبریز سیمائی بس گرفته وغم آلود داشت. پس از ورود قشون اعزامی به تبریز و در دو سه ماه پس از برافتادن حکومت فرقه دموکرات، بیش از سی هزار تن ازاهالی آذربایجان به دست این قشون مهاجم کشته شدند .ارتش شاه با اینهمه درنده خوئی و وحشیگری داشت از آذربایجان مبارز که باقیام خود حکومت مرکزی و نظام سلطنتی را به مبارزه طلبیده بود، انتقام میگرفت. در روزهای پس از ورود ارتش به شهرهای آذربایجان ، بسیاری از سران فدائی ها در میدانهای مرکزی تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان دار آویز شدند . من بارها در میداان مرکزی شهر تبریز، نعشهای به دار آویخته فدائی ها ، این فرزندان غیور خلق آذربایجان را میدیدم . در شهرهای دیگر آذربایجان از آنجمله در سراب، اردبیل، ارومیه و زنجان نیز ارتش ارتجاعی شاه مرتکب بیرحمتنه ترین جنایت ها شد. در زمینه جنایات و پلیدیهای ارتش اعزامی در آذربایجان در روزها و ماه های پس از 21 آذر 1325 می توان زیاد حرف زد . اما در این نوشته کوتاه، تنها می توان به مواردی از این آدم کشی ها برخورد کرد. آن هزاران فدائی که هنگام هجوم ارتش مرکزی از مرز گذشته و به شوروی پناهنده شدند ، اگر در آذربایجان باقی میماندند، بلا تردید بدست ارتش انتقامجو و اوباش و اشرار مسلح ، کشته میشدند. پس از بر افتادن حکومت فرقه دموکرات آذربایجان، ارباب های فراری به آذربایجان برگشته و زمین هائی را که بین دهقانان تقسیم شده بود مجددا صاحب شدند. ژاندارم ها برای دفاع از مالکین ارضی در دهات مستقر گردیده و بار دیگر بلای جان دهقانان ستمدیده شدند .در زمینه فرهنگ عمومی ، تدریس به زبان ترکی در مدارس قدغن اعلام گردیده و کتابهای درسی و کتابها و نشریاتی که درزمان فرقه به ترکی انتشار یافته بود، در آتش سوزیهای رسمی، طعمه حریق گردیدند.حق رائی هم که به زنان داده شده بود، ازانها پس گرفته شد! در کردستان نیز قاضی محمد صدر فرقه دموکرات و یارانش به جرم آزادیخواهی، اعدام شدند.
آقای مسئول کامنت! آیا شما جملات کامنت مرا حذف میکنی، با این هدف که جمله ضد و نقیض معنا دهد؟ بنظر شما این جمله چه معنا دارد. با حذف قسمتی از کامنت، نقطه چین گذاشته ای ( ... انسانهائی که در صدد کسب حقوق انسانی، ملی مدنی، زبانی فرهنگی وحق تعیین سرنوشت خویش هستند. عاقبت با پشیمانی دم فرو بست.) پایان نقل قول. اکنون خوانندگان سئوال میکنند: این چه کس و یا کسانی هستند، با پشیمانی دم فرو بست و یا بستند؟ انسانهائی که در صدد کسب حقئوق انسانی، ملی مدنی، زبانی فرهنگی وحق تعیین سرنوشت خویش هستند؟! آیا خواننده پیش خود سئوال نمی کنند، این چه نوع حذف جملات است. در ثانی جملات حذف شده اشاره به .... هتاکی های افرادی مثل مان نیستانی، و م. سحر داشت، اشخاصی که علیه مردم آزرباجان لجن پراکنی میکردند. یکی با کاریکاتور مبتذل خود، مردم آزربایجان را به سوسک تشبیه کرده بود، دیگری هجویات ذهن .... خود به عنوان
هرز نامه، نثار مردم تورک آزربایجان کرده بود، که پاسخشان را از مردم آزربایجان دریافت کردند. آیا اشاره به رفتار ننگین چنین آدمهای راسیست، از نظر شما خطا محسوب میشود، و نباید آن را گفت؟ که شما آنرا از کامنت حذف کرده اید! آیا فکر میکنید، با حذف جملات کامنت، اعمال ننگین و راسیستی آنان از ذهن ملت آزربایجان پاک میشود؟
ایران گلوبال تبدیل شده به لوایی گلوبال ! یک اکانت دادید به ایشان صبح تا شب مطلب منتشر می‌کنه عقده دیده شدن ! اگر ایرنگلوبال بش اکانت نمیداد کفر ابلیس هم سایت میزد مطلب این آقا رو چاپ نمیکرد چون اصلا قابل چاپ نیست
بهتر می بود زبان این سایت اعلان میشد چون بقول فارسها " توبه گرگ فقط مرگ است " من فکر نمیکنم تجریه طلبان آذری گلوبال را ترک کنند و وارد سویلم شوند چون بعضی ها دچار سادو/ ماروخیسم روانی سیاسی نیز شده اند و یک دشمن خیالی جعلی به اسم زبان فارسی یا فرهنگ فارسی یا نژاد فارسی یا نژآد ایرانی یا نژاد آریایی برای خود درست کرده اند و اکنون تویش گیر کرده اند . باید از خود پرسید چرا کردها از این روشهای راسیستی ناشایسته غیر انسانی قرون وسطایی در قرن 21 استفاده نمیکنند و به آرامی و سنجیده و بدون هیا و هو کار خود میکنند ؟ ! .
کمنت های تو موجب شرمساری هر جنبشی است . آنها را ما آرشیو کرده ایم تا بزودی نشان دهیم چه آدم های بی مسئولیتی خود را قاتی روشنفکران کرده اند . ضرر شما به جنبش تجزیه طلب هزاران برابر ضرر هر دشمنی است . لوایی امرور اعلان استقلال از ایرانیان و فارسها کرد و اعلان کرد مه خود دارای سایتی است و از اینجا خواهد رفت . ما در حال شلیک به دکان جداری هستیم . موزههای مصر جسد مومیایی شده الرمزی سوم را به نمایش گذاشته اند که بی شباهت به بعضی از جهرههای فنیقی کارتاژی مغولی ما نیست .
واقعاً حرف متینی زدید. باید دید چرا در کشوری که ترکها هزار سال ریخت و پاش کردند، هرمسراهای زیبا برپا نمودند، در دربار شاهان ادمخوارانی را تربیت کردند تا انسانهایی که مخالف رژیم آنها بودند و یا نمیتوانستند بیشتر از معمول مالیات بپردازند، زنده زنده با دندان پاره کنند و یا چرا حکومت ترکان که با پیمانهای ننگین ترکمن چای و گلستان قسمت بزرگی از ایران را از دست دادند، یکهو از پنجره به بیرون پرتاب شدند؟ سرزمینشان به اشغال فارسها درآمده! این دیگر از آن پررویی های پان پنچری است که حتی اردوقان از خواندنش شگفت زده خواهد شد!
انهایی که به اقای لوایی ایراد می گیرند و توحین می کنند اصلان هیچ کامنتی در زیر نوشته های عجیب و غریب اقای
رشیدی قادی نمی گذارند. بس مسئله این است که نوشته های اقای لوایی بار سنگین دارد که اینهمه عکسل عمل نشان می دهند.
اقای لوایی بنویس و مقاومت کن. لوایی ها و جداریها دو بال حرکت ملی ازربایجان است . که هر بال سهم خودش را دارد ما ازربایجانیها به رضا براهنیهای بی بال احتیاج ندارم.
در حقیقت
ما همه بشر بودیم!...
تا اینکه
نژاد!
ارتباطمان را برید!!
مذهب!
از یکدیگر جدایمان ساخت!!
سیاست!
بینمان دیوار کشید!!
و ثروت!
از ما طبقه ساخت
همه آزادی میخواهند بی آنکه بدانند اسارت چیست!
اسارت به میله های دورت نیست،
به حصارهای دور تفکرت است!
بدون تردید ملت ایران ، نه خلق و اُمت
با تجربه ایکه از پندار و گفتار و کردار ساطنت طابان و کمونیستی طبان تا به امروز بدست آورده اند عطایشان را به لقایشان میبخشند و خواهان برپایی حکومتی سکولار دموکرات هستند که بتوانند بدون وابستگی به هر گونه ایدلوژی بهرکش و مستبد آینده خود را بسازند..
امیدوارم روزی برسد که هم چپ اندیشان ، هم راست اندیشان بتوانند چون انسان با درک و فهم متقابل در کنار هم در صلج و آرامش بدور از خوی بهره کشی و استبداد زندگی گنند
رشیدی قادی گرامی! انسان تعجب میکند شما دیروز نویسندگان مظلومان و آزادگان را، یعنی زنده یاد "صمد بهرنگی" را با رکیک ترین القاب و با بی ادبی تمام تروریست خواندی، چه فرقی بین شما و دودمان منحوس و مضمحل شده پهلوی وجود دارد؟ من بعنوان یک انسان هرگز بخود اجازه نمی دهم به شاعرآزاده، زنده یاد "گل سرخی" و دیگررزمندگان راه آزادی بد و بیرا بگویم و کینه و نفرت بورزم. اگرهم با آنان تفاوت نظر داشته باشم بازاین کار را نمیکنم! چرا؟ چون وجدانم به من چنین اجازه ای نمیدهد به کسانی توهین کنم، کسانیکه جان خویش، هستی و زندگی خود را در راه آگاهی نسل خود گذاشتند. و خود را برای آگاهی و رهائی خلقهای ایران، در برابر دژخیمان رژیم منحوس پهلوی سپر بلا ساختند، و در آن راه به جوخه های اعدام سپرده شدند. جناب قادی گرامی! هتاکی و اساعه ادب شما نسبت به زنده یاد " صمد بهرنگی" به مثابه توهین بمردم آزربایجان است. شما بدون
عذر خواهی از محضر ملت تشریف آزربایجان، از این پس! چطور میخواهی به چشمان میلیونها مردم آرزبایجان نگاه کنی، و آنان را هموطن بنامی؟ آیا بیش از سه دهه درغربیت زیستن و سختهای روزگار را تحمل کردن، و برای آزادی مبارزه کردن معنایش این است، که اگر کم آوردی، به مشاهیر، قهرمانان و آزادی خواهان ملت آزربایجان گیر دهی؟ و هرچه دهنت بیاید. نثارشان بکنی؟! فکر میکنی اینان بی صاحبند که شما و امثال شماها هر چه دهنتان بیاد نثاراین قهرمانان بکنید؟ .... اگر چنین ادامه دهی شما نیزدیر یا زود، درادبیات، دراشعار و داستانها، و قصه های شعرا و نویسندگان ملت آزربایجان بعنوان هتاک و دشمن ازرشهای انسانی بایگانی خواهی شد. این چند کلمه را بطور دوستانه بمحضرت عرض میکنم که حساب دستت باشد. آزربایحان شاعران و نویسندگان و هنرمندان با استعداد و هوشیاری دارد. .... انسانهائی که در صدد کسب حقئوق انسانی، ملی مدنی، زبانی فرهنگی وحق تعیین سرنوشت خویش هستند. عاقبت با پشیمانی دم فرو بست. جناب رشیدی قادی گرامی! پانفارس عزیز! اگر شما فکر میکنی با خالی کردن عقده های شخصی ات، برروی نویسندگان، شعرا، متفکرین و آزادیخواهان مردم آزربایجان چیزی جز پشیمانی نصیبت خواهد شد، کاملا در اشتباهی. این را بطور خصوصی و دوستانه بمحضرت عرض میکنم. امیدوارم بخاطراین سخنان رک از من نرنجی!
علتش این است که در کره جنوبی مثلثی به نام (اسلام، قرآن، آخوند) وجود ندارد! در هر کشوری که این مثلث وجود داشته باشد، پیشرفت حاصل نمیشود و به قهقرا میرود.
هر کس مخالف من است یا داعش است یا شونیست این نظر امثال لوایی هست که میخواهند با چسباندن آنگ به دیگران آنها را تخریب کنند آقای لوایی شما بفرمایید کجا فیلسوف شدید این سال کجایش شووونیستی هست ؟بفرمایید سابقه مبرزتیتان چیست کی به عنوان فعال حرکات ملی زندان یا شکنجه شدید یا شما آقای جداری یا شما آقای اوبالی ؟این سؤالات اگر سبب میشود که من شونیست باشم پس من شونیستم! به جای پاسخگویی اتهام زنی خیلی وقت است شیوه شماست ،همین آقای موحدی که بیشتر از دو سال است این سایت نبود خوب با یک مقاله ایشان مگر شما نبودید که به وی حمله کردید چرا وی نگفت شما شونیست هستید؟در ضمن آقای توکلی میتواند آی پی مرا ببیند که من از باکو اینها را مینویسم حال آنکه می‌گوید من موحدی هستم ایشان فکر کنم آمریکا هستند لطفا پاسخ مرا بدهید به جای توهین و تهمت سپاسگزارتان خواهم بود.
کمونیسم مورد علاقه شما امتحانش را خوب پس داده است! کافیست سرت را از زیر برف دربیاری و نگاهی به کوبا و کره شمالی و چین و روسیه بیندازی! از صدقه سر کمونیسم، مردمان این کشورها به رفاه و آسایش رسیدند!
کیانوش رشیدی در سایت ایران گلوبال در هر زمینه ای قلم فرسائی کرده و مقالات کامنت وار زیادی به رشته تحریر در آورده و اینک مطالب مرتجعانه ای نیز د ر رابطه با دولت اسرائیل نوشته و در راس چکیده قلم خود ، پرچم اسرائیل را نیز به پرواز در آورده است! من در سایت های فارسی زبان تا بحال چنین مقاله ای صریح در مدح و تنای دولت اسرائیل مشاهده نکرده ام. نویسنده حامی اسرائیل در مقاله مداحانه خود فراموش کرده این نکته را نیز یاد آوری کند که تاریخ 68 سال حکومت جابرانه اسرئیل، تاریخ ارتکات بدترین جنایت ها وحق کشی ها علیه خلق فلسطین بوده است. در آغاز قرن بیستم ، قبل از آنکه یهودی ها با یاری امپریالیست ها دسته دسته وارد خاک فلسطین گردند، کمتر از ده در صد اهالی فلسطین را یهودیها تشکیل میدادند . اما در حال حاضر .خلق فلسطین یعنی صاحبان اصلی سرزمین فالسطین هنوز دارای کشور مستقل خود
نیستند و توده های خلق فلسطین در خود خاک فلسطین و کشورهای مجاور، در اسارت و بی خانمانی و فقر و فلاکت بی حد و حصر زندگی به سر میبرند. در همان نخستین سال های تقسیم خاک فلسطین بین یهود ها و عربهای فلسطینی ، نیروهای مسلح اسرائلیها به دهکده دیر یاسین حمله برده و چندین صد تن از اهالی فلسطینی آنجا را اعم اززن و مرد و پیر و جوان وحتی اطفال شیرخوار کشتار کردند. اسرائیلی ها با ارتکاب این جنایت مخوف، این سیاست کولونیالیستی را تعقیب میکردند که در دل فلسطینی ها رعب و وحشت انداخته و آنها را به ترک خانه و دیار خود مجبور سازند . بدنبال کشتار بیرحمانه در دیر یاسین، ده ها هزار تن از اعراب فلسطین خاک آبا و اجدادی را ترک گفته و به زندگی مرارت بار در سرزمین های بیگانه مجبور شدند . بسیاری از آنها کلید خانه های خود را به این امید که روزی به فلسطین باز خواهند گشت، با خود همراه بردند. پس از بیش از 60 سال که از قتل عام دیر یاسین می گذرد، هنوز میلیونها فلسطینی آواره امکان نیافته اند که به خانه های خود بازگردند!
تبریک و تهنیت و مبارک باد به اقای لوایئ که موفق شدند سایت دلخواه و مورد نظر خویش را معرفی کنند .امیدوارم که دران سایت صدر در صد ترکی فقط با الفبای نیاکانی بزبان مادری ترکی ویا انادیلی خودتان در خدمت مردم تحت ستم خود باشید و اجازه دهید که دیگر نویسنده گان خلقهای تحت ستم مانند اقای بنی طرف و یا حسین بر و و یا اقا جمال بزبا ن مادری خود عربی و کردی و بلوچی ووو بتوانند نظرات خود را بدون ترس و واهمه در ان سایت صدر درصد غیر پارسی بیان کنند. با ارزوی سعادت و خوش امد و عذر زحمت صد ساله .
تجزیه طلبان مدافع هویت چرا در این موارد از زبان مادری و هویت خود حرفی نمی زندد ؟ بجای توهین و پرخاش به دیگران از جمله به فارس و ایرانی که باید بروند قره باغ را برای ترکهای مبلغ ترکیه آزاد کنند ! ؟ هر موقع اردوغان و ترکیه سنی داعشی را به باشگاه اروپا راه دادند ، شما آذری ها هم میتوانید وارد کلوپ مغول و تاتار و ازبک و قیرقیز شوید .
جناب لوایی من فکر می کنم شما باید استراتژی نوشتن را کمی تغییر دهید بیشتر نوشته های شما در باب این است که چرا فارسها به این روز افتاده اند و یا چرا مبانی فکری روشنفکر! فارس اینهمه داغون و بر باد است. من فکر می کنم این مسائل از حوزه بحث ما خارج است چون ما آزربایجانی ها باید روی این تمرکز کنیم که چه شد ما الان اسیر این یک مشت فارس بی منطق بی فرهنگ و خود شیفته شده ایم که وقت با ارزشمان را باید برای نقد این قوم از خود راضی تلف کنیم. بنظر من باید مسیر بحث اینجا بکشد که چه کنیم از شر فارسها راحت شویم. واقعیت اینست که ملل تحت ستمی وجود دارد که سرزمینهایشان تحت اشغال فارسها در آمده و مانع اصلی حرکت این ملل به سمت آینده روشنشان است. بنظر من باید دنبال راه چاره برای رهایی از این منجلابی بنام ایران بود....
اگر یک بلوچ واقعی که بتواند دوپاراگراف این مقاله و نه هر چیز دیگری را بلوچی بنویسد هست بیاید با هم گفتگو کنیم(من میدهم برایم ترجمه کنند پس لطفا زرنگ بازی در نیاورید)
1- تنها دو پاراگراف اول این مقاله را به زبان بلوچی بنویس که همه بدانند شما بلوچ واقعی هستی و دراز گوش فرضشان نکردی
بعد درباره حقوق بلوچ ها و اینکه کجایی اند حرف بزن
2- اگر نمیتوانی به بلوچی بنویسی چرا با نام بلوچ کامنت مینویسی به چه حقی کی این وکالت را به شما داده
3- مدیران ایران گلوبال این چه وضعیت کامنت نویسی در این سایت هست
4- اگر یک بلوچ واقعی که بتواند دوپاراگراف این مقاله و نه هر چیز دیگری را بلوچی بنویسد هست بیاید با هم گفتگو کنیم
1- شما اول دو پاراگراف اول این نوشته را به زبان بلوچی برای خوانندگان ایران گلوبال بنویس تا همه بدانند که شما یک بلوچ واقعی هستی و دراز گوش فرضشان نکردی
2- محمد رضا پهلوی با بخشیدن اب هیرمند به افغانستان تیشه به ریشه فارس های سنی در سیستان و مکران زد عده بسیار زیادی به استان گلستان رفتند که به زبان فارسی گفتگو میکنند
3- مردم ایران پاکستانی زاده هایی را که برای گرفتن شناسنامه هفت تیر میکشند و ادم میکشند را خیلی بهتر از مردم ایران میشناسند و تشخیص میدهند
من زیاد با نظرات آقای لوایی محترم موافق نیستم , اما جوابها و به اصطلاح انتقادهای مخالفین ایشان ....موجب حیرت میشود . با کمال تاسف لمپنیسم سیاسی , امری متداول در سیاست ایران از زمان پهلوی پدر مرسوم شد . سرکوب روزنامه نگران , زندان و آمپول هوا , بعد ها با عربده کشی های شعبان بی مخ ها جزو رکن رکین سیاست شد . همین امروز طلاب و بسیجیان همین نقش را ایفا میکنند . اما کسانی هستند که نیمه عمرشان را در کشورهای غربی سپری کرده اند , و آموزه هایشان از تمدن غربی در حد صفر. لمنیزم قلمی فاجعه ای بزرگتر از جمهوری شر و شارلاتانیز میتواند باشد .
دنباله نگاهی کوتاه به زندگی پیشه وری. حکومت استبدادی رضا شاه در شهریور ماه سال 1320 شمسی به پایان رسید .همان انگلیسی ها که رضا خان را در اواخر سال 1299 از طریق کودتا به قدرت رسانده بودند ، در سال 1320 وی را از ایران رانده و فرزند جوانش محمد رضا را بر سریر سلطنت نشاندند. در دوران دیکتاتوری رضا شاه، نظام ارباب رعیتی در دهات ایران همچنان برقرار بود و دهقانان که 80 در صد اهالی کشور را تشکیل میدادند، در فقر و مسکنت و ستمدیدگی مطلق زندگی میکردند. رضا شاه که در زمان کودتا آهی در بساط نداشت، در دوران خودکامگی 20 ساله، بازور و قلدری دهات دیگر اربابان را به تصرف خود در آورده ، به بزرگترین مالک و ارباب فئودال در کشور مبدل شد. به دنبال واژگون شدن کاخ استبداد رضا شاه، آزادیهای نسبی در کشور برقرار شده و ناله وخروش داد خواهانه توده های محروم و زحمتکش در شهرو ده، فضای کشور را
پر کرد. دهقانان که از ظلم و بیدادگری ارباب ها و ژاندارم ها به ستوه آمده بودند، همه جا به پا خاسته و در جهت رهائی خود از چنگال بیدادگری و استثمار، به مبارزه دلیرانه ای دست زدند. در شهر ها ، کارگران که در معرض بیرحمانه ترین استثمار قرار داشتند با شرکت در فعالیت های سندیکائی و حزبی و برگزاری تظاهرات اعتراضی، فریاد خود را علیه سرماییه داران خون آشام بلند کردند.در تهران و دیگر شهرها روزنامه ها شروع به انتشار کرده و احزاب و جمعیت های سیاسی در گیر فعالیت شدند. در دوران رضا شاه استبداد کامل درعالم مطبوعات ،حاکم بود .در آذربایجان نیز مثل دیگر نقاط کشور، دهقانان به پاخاسته و علیه اربابها و مالکین اراضی به مبارزه بی امانی دست زدند.در بسیاری ازدهات آذربایجان، دهقانان به قهرانقلابی متوسل شده ، زور گوئی و بیدادگری اربابها را با زور و مبارزه مسلحانه پاسخ میدادند. در چنین شرایط حساسی در تاریخ مبارزات توده های زحمتکش، فرقه دموکرات آذربایجان که در 12 شهریور 1324 به سرکردگی پیشه وری در تبریز تشکیل یافته بود.، در جهت سازماندهی مبارزات حق طلبانه دهقانان ستمدیده، به کوشش عظیمی بر خاست. تحت سرکردگی حزب دموکرات آذربایجان، توده های دهقانان مسلح ( فدائی ها) به پیروزیهای چشمگیری دست یافته و به تدریج بسیاری از شهرهای آذربایجان را از چنگ اربابها و ژاندارمها بیرون آورد ند. در 21 آذر سال1324، قوای مسلح دموکراتها، از هرطرف تبریز را محاصره کردند. سرتیپ درخشانی فرمانده ارتش در تبریز مجبور به تسلیم شده ، روانه تهران گردید. بدین ترتیب، تبریزبه تصرف فدائی های مسلح در آمد و حکومت یکساله افتخار آمیز فرقه دموکرات آذربایجان آغاز شد. در راس دولت دموکراتی که از جانب فرقه تشکیل یافت، پیشه وری قرار داشت . در طول یک سالی که حکومت فرقه دموکرات قدرت سیاسی را در دست داشت، اصلاحات عمیقی در امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آذربایجان بوجود آمد. از نخستین اقدامت فرقه دموکرات ، منحل ساختن دستگاه زور و قلدری اداره ژاندارمری بود که مامورین آن در حمایت از اربابهای خون آشام جنایات بیشماری را مرتکب شده بودند . در دوران حکومت فرقه سیمای شهرتبریز و دیگر شهرهای آذربایجان بکلی تغییر یافت. فرقه دموکرات در اسفالت خیابانها، ساختن مدارس ، ایجاد درمانگاه ها، باغ های ملی و آبادی شهر تبریز ، نهایت کوشش را به عمل آورد.اسم خاندان پهلوی از روی خیابان ها وموسسات عمومی بر داشته شد و خیابان اصلی تبریز با اسم فراموش نشدنی ستارخان ، گرد آزادی مزین گردید. در زمان حکومت رضا شاه، تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان ، شهرهائی فراموش شده بودند و در همه آنها بیکاری و فقر و فلاکت حاکم بود . تبریز که در آن زمان دومین شهر کشور محسوب میشد، فاقد دانشگاه و ایستگاه رادیوئی بود. در خیابانهای مخروبه شهر درهر قدمی گدایانی به چشم میخوردند که برای کسب لقمه نانی مجبور به تکدی شده بودند. در زمان حکومت یک ساله فرقه دموکرات، همه چیز تغییر یافت. دانشگاه تبریز با فاکولته های مختلف تاسیس یافته ، ایستگاه رادیو ایجاد شد. برای نخستین بار در تاریخ ایران، زنان دارای حق رای شده و دوشادوش مردان در ادار ات مختلف ، مشغول فعالیت شدند. در جهت مبارزه با بی سوادی ( بویژه بین زنان) از جانب فرقه اقدامات جدی به عمل آمد.دهات اربابان فراری و روستاهای متعلق به دولت، بلاعوض بین دهقانان تفقسیم گردید . کارخانه های تعطیل شده در اسرع وقت شروع بکار کرده وحکومت برای رفع بیکاری اقدامات مجدانه ای را آغاز کرد. زبان ترکی در مدارس، متداول گردیده جای زبان تحمیلی فارسی را گرفت . انجمن شعرا( شاعر لر مجلیسی ) تشکیل یافته و شعرای آذربایجان در سرودن اشعارترقی خواهانه به زبان مادری، موردتشویق قرار گرفتند. بقیه دارد.
دفاع از منافع ملی مردم ایران و حقوق انها بر ای هر ایرانی میهنپرست باید حرف اول و اخر را بزندو دولت بیگانه چه خوب و چه بد مدافع حقوق مانیست.هیچ دولتی و کشوری در جهان منافع ملی را فدای بیگانه نمیکنند. دشمنی با دولت یهود ویا پیروی از هردولت بیگانه ای کمکی به رهائی مردم ایران از ارتجا ع سیاه اسلامی نخواهد کرد.سرنوشت غم انگیز پیشه وری و حزب توده و یا مجاهدین و وابستگی انها به دول بیگانه در برابر ماست . احترام متقابل بهتر از هر دشمنی و یا دوستی یک جانبه است .سرافراز باشید.
99 فارسها این نوع کامنت و مقاله مینویسند. برای نمونه یکی از کامنتهای این هارا بخوانید.
««شما ناسیونالیستهاس راسیست دچار توهم و موضوعات خیالی و هپروتی و یک دشمن جعلی و دروغین هستید تا خودرا ارضاع کنید ولی ما رئالیست ها به ریش شما خواهیم خندید که محتاج دشمنی جعلی هستید تا پوچی خودرا متوجه نشوید . گاهی زبن فارسی و گاهی کامه آریا و گاهی نژاد فارس و گاهی فرهنگ ایران میشوند دشمنان خیالی شما تا ارمنستان بیاید قره لاغتان را بگیرد و اسرائیل بیاید از کوه و درههای تان بعنوان پایگاه جاسوسی علیه اعراب و ایرانیان و روسها استفاده کند . دلت را به همین داستانهای کودکان 15 ساله خوش کن . کاروان به پیش و ...»»».
امید است در آینده کسانی که بویی از کمونیسم و چپ نبرده اند خود را به دروغ یا به توهم ، چپ ننامند . سلطنت طلبان چون در تمام موارد اهل لاف و گزاف و ساده لوحی و ساده گرایی هستند ، با هواداری از پسرعموی چپ شان ، خودرا را نیز چپ معرفی میکنند . کسی که برای مدتی چپ یا کمونیست بوده ، این واقعه را میتوان در تمام طرز تفکر و تحلیل و موضع گیری هایش دید . کسی که ناجی اش رضا پهلوی و فرح و ممد دماغ و رضا میرپنج باشند ، برای جنبش جهانشمول و مبارز و پیگیر کمونیسم ، نقطه شرم است .
همه این چیزها هایی که در باره اسرائیل نوشتی درست است ولی آیا شما قطعنامه های سازمان ملل در باره محكوميت اشغال سر زمین های کشور های عربی مورد تایید قرار می دهید؟ بطور مثال شهرک سازی در مناطق اشغالی را؟ آیا می دانید اسرائیل تنها کشوری در دنیا است که مرز جغرافیایی خود را مشخص نمی کند
سلام.ایجاداین سایت رابه تمام دست اندرکاران آن تبریک گفته وازخداوندبزرگ ویا ازطبعیت وهستی وجود برایتان آرزوی موفقیت داشته شایدکه شماها بتوانیددردهای جامعه مارابدرستی نشان داده وراهی نوبرای نویسندگان وخوانندگان ایجادنمایید.
سلام -آقای حسن روحانی یکی ازمخوف ترین نیروی جمهوری اسلامی است که باپنبه سرمیبرد.تعدادی فکرمیکنند این امام زاده آنهاراشفاخواهد داد.حسن روحانی وطرفدارنشان درهمه جا تبلیغ گسترده ایی میکنند.که داردسته خامنه ایی نمیگذارد اوکارش رابکند.همه جاازکارشکنی داردسته خامنه ایی بدگویی میکنند،تاعملکردخودراتوجیه نماید.
اگرواقعا آنهانمیگذارند،چرااستفعانمیکنی ؟ونمی گویی که نمیتوانم کارکنم؟چرابرای چهاسال بعدازهم اکنون مهره چینی ورانت آفرینی میکنی؟
کسی که نتواند کارکندمی آیدمیدان واستعفا میدهد ومیکویدمن رانمیکذارندکارکنم.نه برای چهارسال دیگرازهم اکنون مهندسی کند.
سلام-من دررابطه باموضوعات قبل درموردداعش مطالبی نوشته بودم.نوشته بودم که داعش رانبایددرالبغدادی ویاالقاعده رانباید تنها دروجودبن لادن دید.
حدودیکصدسال است داعش درزیرنام ایرانیت وپان فارسیسم بشکل های مختلف برما ودیگرملیت هاحکومت میکند.
داعش رادرسرکردگان ایرانیت همچون محمدعلی فروغی ویغمایی همکاراو دررضاشاه ودرمحسن پزشکپورودرورجاوند ودر افکارافرادی همچون قادی ایستا موحدی وسرداروکرمی واقبالی چستجوکرد.
این افرادی که مقالات استادلوایی رانخواندبراومیتازندخودبدترازداعش عمل کرده ومیکنند.داعش تفکراست که در سوریه وعراق وترکیه بمب میگذاردویاسرمیبرد.
داعش ایرانی فکرمیکندکه تنهافارس های تاجیک وزیرمجموعه صاحب ایران هستندوهمه مردم رابایدفارس کنندتا که زبانشان عوض گشته وآدم شوند.داعش ایرانی تنها به شئونیست های فارس شامل نمیشودبه مانقورد یاآسیملاسیون شده دراین فرهنگ هم شامل میشود.من اگربعلت بیسوادی
پدروپدربزرگم وابا واجدادم به شش نسلم وشجره نامه آنها دست رسی داشته باشم وبدانم درایران امروزی زندگی کرده اند آشناباشم .تعدادی حتی میدانندکه سه نسلشان ازهندوستان قدیم(پاکستان.افغانستان.کشمیر.یاتاجیکستان تشریف آورده ولی بافرافکنی مارامهمان وخودراصاحب خانه میداند.این ها هیچ فرقی باتفکرداعشی حزب اللهی اوایل جمهوری اسلامی نداشته وشایدهم مامورندومعذور.
من درایران هم درتلگرام با این تفکرداعشی پان ایرانیستی که درواقع سلطنت طلب هستند وسنگ اسلام رابه سینه میزنند زیادبرخوردمیکنم .این ها ازایران .ازاسلام.اززبان فارسی .ازباستانگرایی ووو..پیراهن عثمان درست میکنند.تابتوانندعقده ها وتفکرات داعشی خودرادرترورشخصیت افرادبکارگیرند.
اینها مشکلشان منطق وعقلانیت ودموکراسی است .اینها پته شان دریک گفتگورو میشود،مجبورند به صاحبان قلم هک حرمت وتوهین کنند،تافضای گفتگومغشوش وناامن گردد.
تفکرداعشی رانباید تنها وتنهادرسربریدن دید درایران ماصدسال است پان ایرانیست هادرلفافه های مختلف ،اسلام.تمامیت خواهی،روشنفکرنمایی،شاعری،پان فارسیسم،وو..باچراغ سبزاستعمارگران بدتر یابهتراست بگویم بهترازداعش کارکرده اند.
68 سال از اشغال سرزمینهای فلیسطینی گذشت. چقدر بچهه ها که جوود ها یتیم نکردن. چقدر مادر ها که داغ فرزندانشان به دلشان ماند.چقدر فلیسطینی خانه هایشان خراب شد و اواره دنیا شدند. وقتی که جغدها در فلسطین لانه کردن منطقه خاور میانه شعله ور شد.
و هیچ انسان با وجدان در دنیا از این کار جوود ها راضی نبوده و نخواهد شد. ننگتان باد ای انها که خانه های فلیسطینی ها را بر سرشان خراب کردید. شرمتان باد
باز سربازان گمنام راسیسم راه افتادند تا اصل مطلب ....گم وگور شود. انسان قبل از اینکه بخواهد در نقد و یا قبول نظرات یک نویسنده فکر کند مجبور میگردد در دفاع از انسان و حق انسان در اظهار نظر بنویسد. همانگونه که آقای جداری نوشته اند در این سایت به آقای لوایی از جانب آریاپرستان فاشیست توهین های بیشماری نوشته میشود. و بنظر میرسد که این آدمها تصمیم دارند یاد نگیرند و جلو یادگیری دیگران را هم بگیرند. این یک روش پلیسی برای جلوگیری از پیشرفت عقیدتی انسانهاست. فاشیستهای آریاپرست نباید این فرصت را داشته باشند که جلو یک بحث سالم را از این جامعه فلک زده بگیرند. باید جلو این .... همه یکدست ایستادگی کنند.
جناب لوایی، شما نه اینکه نمیخواهید جواب مخالفان را بدهید بلکه نمیتوانید جواب بدهید. شما انسانی در کل با دانشی محدود هستید که میترسید اگر شروع به جواب دادن به کامنتها نمائید همه به این موضوع پی خواهند برد که شما چیزی بغیر از از نوشته های، نمیدانید. سفره باز نشده بوی مشگ ویدهد!
دوم اینکه چرا شما از اجازه ندادن نوشتن به زبان مادری میگوئید اما در این سایت خود هیچ کلمه ای بزبان 400000 واژه و 100000 فعلتان نمیتوانید بنویسید؟
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است راسیسم مذهبی به شکل نژاد پرستی در آن وجود دارد
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که برای دمکراسی فقط برای یهودیان دارد
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه هست که اکثر ملتهای خاورمیانه از آن متنفرند
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که ادعای ارضی برای کل خاورمیانه را دارد
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که سلاح اتمی دارد و به هیچ یک از قطعنامه های سازمان ملل اعتنا نمیکند
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که با تغییر ترکیب جمعیتی اکثریت برای خود درست کرده است
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که با فاجعه هولوکاست همه جنایتهایش را توجیه میکند
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است..............
مثل اینکه بدجوری چوب توی زنبورخانه پان ترکیستهای وطنی کردیم...
به چند جوجه پان ترکیست- پان آذریست که با تاسی از بزرگترهاشان به وسط پریده و نفس کش می طلبند و انتظار دارند که وقت صرف کنم و پاسخ ارجیفشان را بدهم، می گویم که می توانند عم پاسخگویی مرا در لیست پیروزی های مشعشع خود، از سنخ فتوحات رهبرشان در باکو، بگنجانند.
هم چنین چندین نفر از سربازان رشید! جمهوری آذربایجان هم فرصتی یافته اند تا در این صفحات به قمپز درکردن و شمشیر کشی های دون کیشوتی بپردازند. فعلا فقط به یکی از اینها، که در جای دیگر پاسخ هذیان گویی هایش را دریافت کرده و اینجا باز به گرد و خاک پرانی می پردازد پاسخ می دهم. اگر فرصت شد، به سراغ اراجیف گویان دیگرهم خواهیم رفت.
این آقا یوسف می فرماید: " ... اینبار تاکتیک عوض کرده و از حربه هم وطن و امثالهم استفاده کرده ای ... ". آقا یوسف
لازم نیست که از حول حلیم توی دیگ بیفتی. این دست دوستی که من دراز کرده ام برای آدمهایی است که از حداقلی از شعور و عقل سلیم و نگرانی از فردای کشورشان برخوردار باشند، نه کسانی که بخواهند پس از حکومت مذهبی مملکت را در کشمکش و آشوب بی پایان قومی فرو ببرند. مطمئن باشید که مارا با امثال شما کاری نیست. اگر هم کاری باشد در افشاگری بی محابا و رسوا کردن ماهیت تفکری است که نمایندگان جنایتکار و آبروباخته آن حداقل صدسال است زندگی را بر مردم منطقه حرام کرده و حالا هم دست بردار نیستند. هر زمان یکی از خلقهای منطقه باید قربانی رویاهای اهریمنی پان تورانیسم، پان ترکیسم، پان عثمانیسم و و ... شود تا "نژاد ترک" همه جامسلط شود و امپراتوری "توران بزرگ" در اروپا و آسیا بوجود آید ...!!! آقای یوسف، اقایان لافزن دیگر، خودتان هم می دانید که علت اصلی دشمنی و کینه شما و رهبران جنایتکار محبوبتان نسبت به ارمنیان اینست که این نقشه اهریمنی تا حالا با مقاومت ارمنستان نقش برآب شده است و انشاء الله که برای همیشه و بطور کامل و برگشت ناپذیر نقش برآب شود و به مثال تفکر نازیسم و فاشیسم اثری از آن باقی نماند. به احتمال قریب به یقین هم همینطور خواهد شد، زیرا حالا کشور کعبه آمال شما با کردها هم مشکل جدی پیدا کرده و با حرکتهای قلدرمآبانه و افتضاحاتی که رهبر عظیم الشان شما به بار می آورد، همه را، جز چند جوجه همزبان نابخرد در این طرف مرز، باخود دشمن کرده است. بااین وضع، دیری نخواهید پایید به جای آن خواب امپراتوری نو عثمانی، فقط امیرنشین کوچکی بیش در اطراف بسفر برایتان باقی نخواهد ماند. آنوقت است که درمورد امثال شما خواهندگفت: زمستان آمد و رفت، ذغال هم چنان روسیاه ماند.
فعلا، اینرا داشته باشید تابعد.
جناب آقاى جدارى عزيز
با سلام و احترام
واقعيتش من در خصوص كامنت هايى كه اينجا گذاشته مى شود اظهار نظر نمى كنم. اكثر اين كامنت ها توهين آميز و سبك و بعضاً شرم آورند. من براى همه ى نظرات مخالف و موافق احترام قائلم. خوشحال مى شدم كه بحث هاى منطقى و علمى در مى گرفت كه به نظر محال است. اما چيزى كه از كامنت ها ياد گرفتم گريز جامعه ى ايرانى از رويارو شدن با واقعيت ها و وقايع است. براى شما احترام قايلم. ما سايتى نيز افتتاح كرده ايم. جديد است. Soylem.org
خوشحال مى شوم كه هم مطالب شما و هم همه ى مخالفان و موافقان عزيز را در آنجا داشته باشيم. هر كس بخواهد صاحب اكانت خواهد شد.
با سپاس
وضع شما مخلصان سلطنت و امپریالیسم در طول تاریخ بهتر از وضع کمونیستها نبوده . شما 3 هزار سال روی شانه مردم سوار بودید و غیر از جنایت های برده داری و فئودالی و سرمایه داری خدمتی نکردید . کمنونیستها 150 سال است که با مزاحمتها و خبیثی های شما برای برقراری عدالت روبرو هستند و هنوز دست از کوشش برای یک تجربه انساندوستانه بر نداشته اند ..
آقای بنی طرف!
"مارشال تیتو" در چهارم ماه مه سال 1980 درگذشت.
اگر شما درسال 1355 و پیش از بروی کار آمدن رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در ایران، به یوگسلاوی رفتید، پس "مارشال تیتو" هنوز زنده ، و "چند سالی" از درگذشتتش نگذشته بود. مارشال تیتو تنها چند سال پس از سفر شما به یوگسلاوی درگذشت.
شما لطفا از طرف خودت حرف بزن نه از طرف آزربایجانیها . رضا براهنی شخصیتی نیست که هرکس بتواند در مورد او نظر دهد. فکر نمی کنم لوایی بخواهد خود را در برابر براهنی قرار دهد شما هم فکر کنم کمی در مصرف ... زیاده روی کردی این حرفها را می زنی
اتفاقا باید دید که چرا شاهان ترک افرادی مثل فردوسی را در دربار خود پروار کردند که امروز زبان جعلی اش چوب بالای سر ملل دیگر شود. چرا ترکها دین شعوبی های فارس را که شیعه بود ترویج کردند تا باز سپری در برابر برادران ترک خود از عثمانی و ازبک شود. ولی اینها حماقت های بود که شاهان کوته فکر ترک در گذشته کردند الان هم وقت آن رسیده تا همت کنیم ....
با پوزش از خوانندگان گرامی؛ در نوشته آخر در باره پیشه وری و فرقه دموکرات آذربایجان ؛ در سطر ۱۱ به جای حکومت های دموکراتیک در اذربایجان و ایران خوانده شود حکومت های دموکراتیک در آذربایجان و کردستان
جداری تو پیش ازنعل وارونه زدن و قهرمان سازی از یک نوکر بیگانه مانند پیشه وری خوب بود کمی هم آرشیو های بجا مانده از دم و دستگاه جناب استالین را هم یک نگاه می کردی تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد. منظورم همان آیینآلت دست شدن و غزل تجزیه خواندن در ارکستری که رهبریش را استالین بعده داشت است. منتها مثل همیشه استالین به این نوکران آلت دستش از پشت خنجر زد و در نیمه راه با همه سر سپردگی شان آنها را رها کرد. تاریخ قرن بیستم نشان داد که عاقبت همه همه آنهایی که به وعده و عیدهای رفیق استالین باور کردند و به یاری او چشم داشتند این بود که خود غلط بود آنچه می پنداشتند. باقی داستان را که همان سر نوشت تلخ کسانی بود که بدامن استالین گریختند را هم می گذارم که خودت شرح بدهی.
حکومت فرقه دموکرات آذربایجان عمری کوتاه داشت و تنها به مدت یک سال بر سر کار بود . درهمین یک سال، این حکومت ترقی خواه اقدامات مهمی انجام داده در جهت بهبود وضع معیشتی توده های زحمنکش گام های محگمی بر داشت. امپریالیست های آمریکا و انگلیس و ارتجاع هار مرکز نشین و در راس آنها شاه و دربار پهلوی در تمام مدتی که فرقه دموکرات قدرت را در آذربایجان در دست داشت از اینکه در این دیار و کردستان، حکومت های دموکراتیک متمایل به شور وی قدرت سیاسی را در دست داشتند، سخت دچار هراس گردیده و با تمام نیرو به منظور نابودی این حکومت های دموکراتیک وارد عمل شدند .شاه از آن می ترسید که جنبش دموکراتیک توده های زحمتکش آذربایجان، به دیگر نقاط ایران سرایت کرده و عمر نظم سلطنتی و سلطه خاندان پهلوی به پایان برسد . آمریکا و اگلیس که در جنگ جهانی دوم متحد شوروی بودند، به متابه رژیمهای
امپریالیستی، مخالف سرسخت پاگرفتن حکومتی متمایل به شوروی در منطقه حساس خاور میانه بودند. اینحا جای بحث در باره علل بر چیده شدن حکومت های دموکراتیک در آذربایجان و ایران نیست . تنها به ذکر این نکته اکتفا میشود که پس از خروج قشونهای شوروی از آذربایجان در بهار سال 1325، حکومت فرقه دموکرات آذربایجان یار و یاور مهمی را از دست داد و در مقابله با قشونهای حکومت مرکزی که از جانب دول آمریکا و انگلستان پشتیبانی میشدند، تنها و بی یاور ماند. در چنین شرایط نامساعدی برای فرقه دموکرات آذربایجان، ارتش به دستور مستقیم شاه ، خاک آذربایجان را مورد حمله قرار داد . نخست زنجان و میانه به تصرف نیروهای نظامی مهاجم دولت مرکزی در آمدند و در وحله بعدی، ارتش به قصد کشتار و سرکوب بیرحمانه اهالی بی پناه، رهسپارتبریز گردید . در روز 21 آذر 1325 قبل از اینکه پای قشونهای اعزامی به تبریز برسد، الواط و اوباش شهر در همراهی با ژاندارم هائی که در زمان حکومت فرقه بیکار شده بودند، مزدوران اربابهای فراری و دیگر عناصر لومپن که خود را " شاه پرست" می نامیدند ، در کشتار و آزار و اذیت فدائی ها و دیگر طرفداران فرقه دموکرات، مرتکب وحشیانه ترین جنایت ها شدند. اشرار ادمکش که مسلح به تفنگ وطپانچه و دشنه و شمشیر بودند ، به خانه های فدائی ها حمله ور شده و صدها تن از اهالی شهر بی پناه را به قتل رساندند. من با چشم خود در پیاده رو خیابان ستارخان - پهلوی دوران شاه - حنازه های فدائی ها را که توسط اوباش مسلح کشته شده بودند، مشاهده کردم. من خود شاهد بودم که چگونه دسته ای از همین اشرار مسلح به باغچه شیخ محمد در خیابان خاقانی هجوم برده و بنای یادبود این مبارز شهیر آذربایجانی را ملوث و ویران ساختند . آن روز تبریز سیمائی بس گرفته وغم آلود داشت. پس از ورود قشون اعزامی به تبریز و در دو سه ماه پس از برافتادن حکومت فرقه دموکرات، بیش از سی هزار تن ازاهالی آذربایجان به دست این قشون مهاجم کشته شدند .ارتش شاه با اینهمه درنده خوئی و وحشیگری داشت از آذربایجان مبارز که باقیام خود حکومت مرکزی و نظام سلطنتی را به مبارزه طلبیده بود، انتقام میگرفت. در روزهای پس از ورود ارتش به شهرهای آذربایجان ، بسیاری از سران فدائی ها در میدانهای مرکزی تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان دار آویز شدند . من بارها در میداان مرکزی شهر تبریز، نعشهای به دار آویخته فدائی ها ، این فرزندان غیور خلق آذربایجان را میدیدم . در شهرهای دیگر آذربایجان از آنجمله در سراب، اردبیل، ارومیه و زنجان نیز ارتش ارتجاعی شاه مرتکب بیرحمتنه ترین جنایت ها شد. در زمینه جنایات و پلیدیهای ارتش اعزامی در آذربایجان در روزها و ماه های پس از 21 آذر 1325 می توان زیاد حرف زد . اما در این نوشته کوتاه، تنها می توان به مواردی از این آدم کشی ها برخورد کرد. آن هزاران فدائی که هنگام هجوم ارتش مرکزی از مرز گذشته و به شوروی پناهنده شدند ، اگر در آذربایجان باقی میماندند، بلا تردید بدست ارتش انتقامجو و اوباش و اشرار مسلح ، کشته میشدند. پس از بر افتادن حکومت فرقه دموکرات آذربایجان، ارباب های فراری به آذربایجان برگشته و زمین هائی را که بین دهقانان تقسیم شده بود مجددا صاحب شدند. ژاندارم ها برای دفاع از مالکین ارضی در دهات مستقر گردیده و بار دیگر بلای جان دهقانان ستمدیده شدند .در زمینه فرهنگ عمومی ، تدریس به زبان ترکی در مدارس قدغن اعلام گردیده و کتابهای درسی و کتابها و نشریاتی که درزمان فرقه به ترکی انتشار یافته بود، در آتش سوزیهای رسمی، طعمه حریق گردیدند.حق رائی هم که به زنان داده شده بود، ازانها پس گرفته شد! در کردستان نیز قاضی محمد صدر فرقه دموکرات و یارانش به جرم آزادیخواهی، اعدام شدند.آقای مسئول کامنت! آیا شما جملات کامنت مرا حذف میکنی، با این هدف که جمله ضد و نقیض معنا دهد؟ بنظر شما این جمله چه معنا دارد. با حذف قسمتی از کامنت، نقطه چین گذاشته ای ( ... انسانهائی که در صدد کسب حقوق انسانی، ملی مدنی، زبانی فرهنگی وحق تعیین سرنوشت خویش هستند. عاقبت با پشیمانی دم فرو بست.) پایان نقل قول. اکنون خوانندگان سئوال میکنند: این چه کس و یا کسانی هستند، با پشیمانی دم فرو بست و یا بستند؟ انسانهائی که در صدد کسب حقئوق انسانی، ملی مدنی، زبانی فرهنگی وحق تعیین سرنوشت خویش هستند؟! آیا خواننده پیش خود سئوال نمی کنند، این چه نوع حذف جملات است. در ثانی جملات حذف شده اشاره به .... هتاکی های افرادی مثل مان نیستانی، و م. سحر داشت، اشخاصی که علیه مردم آزرباجان لجن پراکنی میکردند. یکی با کاریکاتور مبتذل خود، مردم آزربایجان را به سوسک تشبیه کرده بود، دیگری هجویات ذهن .... خود به عنوان
هرز نامه، نثار مردم تورک آزربایجان کرده بود، که پاسخشان را از مردم آزربایجان دریافت کردند. آیا اشاره به رفتار ننگین چنین آدمهای راسیست، از نظر شما خطا محسوب میشود، و نباید آن را گفت؟ که شما آنرا از کامنت حذف کرده اید! آیا فکر میکنید، با حذف جملات کامنت، اعمال ننگین و راسیستی آنان از ذهن ملت آزربایجان پاک میشود؟من میدانم آقای رشیدی قادی کمونیست نیست. من آن نوشته را خطاب به علی نادان نوشتم.
ایران گلوبال تبدیل شده به لوایی گلوبال ! یک اکانت دادید به ایشان صبح تا شب مطلب منتشر می‌کنه عقده دیده شدن ! اگر ایرنگلوبال بش اکانت نمیداد کفر ابلیس هم سایت میزد مطلب این آقا رو چاپ نمیکرد چون اصلا قابل چاپ نیست
بهتر می بود زبان این سایت اعلان میشد چون بقول فارسها " توبه گرگ فقط مرگ است " من فکر نمیکنم تجریه طلبان آذری گلوبال را ترک کنند و وارد سویلم شوند چون بعضی ها دچار سادو/ ماروخیسم روانی سیاسی نیز شده اند و یک دشمن خیالی جعلی به اسم زبان فارسی یا فرهنگ فارسی یا نژاد فارسی یا نژآد ایرانی یا نژاد آریایی برای خود درست کرده اند و اکنون تویش گیر کرده اند . باید از خود پرسید چرا کردها از این روشهای راسیستی ناشایسته غیر انسانی قرون وسطایی در قرن 21 استفاده نمیکنند و به آرامی و سنجیده و بدون هیا و هو کار خود میکنند ؟ ! .
کمنت های تو موجب شرمساری هر جنبشی است . آنها را ما آرشیو کرده ایم تا بزودی نشان دهیم چه آدم های بی مسئولیتی خود را قاتی روشنفکران کرده اند . ضرر شما به جنبش تجزیه طلب هزاران برابر ضرر هر دشمنی است . لوایی امرور اعلان استقلال از ایرانیان و فارسها کرد و اعلان کرد مه خود دارای سایتی است و از اینجا خواهد رفت . ما در حال شلیک به دکان جداری هستیم . موزههای مصر جسد مومیایی شده الرمزی سوم را به نمایش گذاشته اند که بی شباهت به بعضی از جهرههای فنیقی کارتاژی مغولی ما نیست .
https://www.youtube.com/watch?v=4CBwGSCPKjU
علی یا همان لوایی آقای لوایی لطفا پاسخ دهید سکبق مبارزاتی خود را بنویسید به جای کامنت تعریف از خودتان با اسامی دیگر لطفا به سوال من پاسخ فرمایید
واقعاً حرف متینی زدید. باید دید چرا در کشوری که ترکها هزار سال ریخت و پاش کردند، هرمسراهای زیبا برپا نمودند، در دربار شاهان ادمخوارانی را تربیت کردند تا انسانهایی که مخالف رژیم آنها بودند و یا نمیتوانستند بیشتر از معمول مالیات بپردازند، زنده زنده با دندان پاره کنند و یا چرا حکومت ترکان که با پیمانهای ننگین ترکمن چای و گلستان قسمت بزرگی از ایران را از دست دادند، یکهو از پنجره به بیرون پرتاب شدند؟ سرزمینشان به اشغال فارسها درآمده! این دیگر از آن پررویی های پان پنچری است که حتی اردوقان از خواندنش شگفت زده خواهد شد!
انهایی که به اقای لوایی ایراد می گیرند و توحین می کنند اصلان هیچ کامنتی در زیر نوشته های عجیب و غریب اقای
رشیدی قادی نمی گذارند. بس مسئله این است که نوشته های اقای لوایی بار سنگین دارد که اینهمه عکسل عمل نشان می دهند.
اقای لوایی بنویس و مقاومت کن. لوایی ها و جداریها دو بال حرکت ملی ازربایجان است . که هر بال سهم خودش را دارد ما ازربایجانیها به رضا براهنیهای بی بال احتیاج ندارم.
جناب تورک اوغلی، واژه (طبیعت) را شما دو بار در دو کامنت (طبعیت) نوشته اید.
در حقیقت
ما همه بشر بودیم!...
تا اینکه
نژاد!
ارتباطمان را برید!!
مذهب!
از یکدیگر جدایمان ساخت!!
سیاست!
بینمان دیوار کشید!!
و ثروت!
از ما طبقه ساخت
همه آزادی میخواهند بی آنکه بدانند اسارت چیست!
اسارت به میله های دورت نیست،
به حصارهای دور تفکرت است!
بدون تردید ملت ایران ، نه خلق و اُمت
با تجربه ایکه از پندار و گفتار و کردار ساطنت طابان و کمونیستی طبان تا به امروز بدست آورده اند عطایشان را به لقایشان میبخشند و خواهان برپایی حکومتی سکولار دموکرات هستند که بتوانند بدون وابستگی به هر گونه ایدلوژی بهرکش و مستبد آینده خود را بسازند..
امیدوارم روزی برسد که هم چپ اندیشان ، هم راست اندیشان بتوانند چون انسان با درک و فهم متقابل در کنار هم در صلج و آرامش بدور از خوی بهره کشی و استبداد زندگی گنند
اقای کامی . رشیدی قادی کمونیست نیست. ایشان شاه دوست است شاه مرد زنده باد شاه :)
ایا می دانید کلمه حلال و حرام در لغت نامه جوودها وجود ندارد ؟
رشیدی قادی گرامی! انسان تعجب میکند شما دیروز نویسندگان مظلومان و آزادگان را، یعنی زنده یاد "صمد بهرنگی" را با رکیک ترین القاب و با بی ادبی تمام تروریست خواندی، چه فرقی بین شما و دودمان منحوس و مضمحل شده پهلوی وجود دارد؟ من بعنوان یک انسان هرگز بخود اجازه نمی دهم به شاعرآزاده، زنده یاد "گل سرخی" و دیگررزمندگان راه آزادی بد و بیرا بگویم و کینه و نفرت بورزم. اگرهم با آنان تفاوت نظر داشته باشم بازاین کار را نمیکنم! چرا؟ چون وجدانم به من چنین اجازه ای نمیدهد به کسانی توهین کنم، کسانیکه جان خویش، هستی و زندگی خود را در راه آگاهی نسل خود گذاشتند. و خود را برای آگاهی و رهائی خلقهای ایران، در برابر دژخیمان رژیم منحوس پهلوی سپر بلا ساختند، و در آن راه به جوخه های اعدام سپرده شدند. جناب قادی گرامی! هتاکی و اساعه ادب شما نسبت به زنده یاد " صمد بهرنگی" به مثابه توهین بمردم آزربایجان است. شما بدون
عذر خواهی از محضر ملت تشریف آزربایجان، از این پس! چطور میخواهی به چشمان میلیونها مردم آرزبایجان نگاه کنی، و آنان را هموطن بنامی؟ آیا بیش از سه دهه درغربیت زیستن و سختهای روزگار را تحمل کردن، و برای آزادی مبارزه کردن معنایش این است، که اگر کم آوردی، به مشاهیر، قهرمانان و آزادی خواهان ملت آزربایجان گیر دهی؟ و هرچه دهنت بیاید. نثارشان بکنی؟! فکر میکنی اینان بی صاحبند که شما و امثال شماها هر چه دهنتان بیاد نثاراین قهرمانان بکنید؟ .... اگر چنین ادامه دهی شما نیزدیر یا زود، درادبیات، دراشعار و داستانها، و قصه های شعرا و نویسندگان ملت آزربایجان بعنوان هتاک و دشمن ازرشهای انسانی بایگانی خواهی شد. این چند کلمه را بطور دوستانه بمحضرت عرض میکنم که حساب دستت باشد. آزربایحان شاعران و نویسندگان و هنرمندان با استعداد و هوشیاری دارد. .... انسانهائی که در صدد کسب حقئوق انسانی، ملی مدنی، زبانی فرهنگی وحق تعیین سرنوشت خویش هستند. عاقبت با پشیمانی دم فرو بست. جناب رشیدی قادی گرامی! پانفارس عزیز! اگر شما فکر میکنی با خالی کردن عقده های شخصی ات، برروی نویسندگان، شعرا، متفکرین و آزادیخواهان مردم آزربایجان چیزی جز پشیمانی نصیبت خواهد شد، کاملا در اشتباهی. این را بطور خصوصی و دوستانه بمحضرت عرض میکنم. امیدوارم بخاطراین سخنان رک از من نرنجی!علتش این است که در کره جنوبی مثلثی به نام (اسلام، قرآن، آخوند) وجود ندارد! در هر کشوری که این مثلث وجود داشته باشد، پیشرفت حاصل نمیشود و به قهقرا میرود.
هر کس مخالف من است یا داعش است یا شونیست این نظر امثال لوایی هست که میخواهند با چسباندن آنگ به دیگران آنها را تخریب کنند آقای لوایی شما بفرمایید کجا فیلسوف شدید این سال کجایش شووونیستی هست ؟بفرمایید سابقه مبرزتیتان چیست کی به عنوان فعال حرکات ملی زندان یا شکنجه شدید یا شما آقای جداری یا شما آقای اوبالی ؟این سؤالات اگر سبب میشود که من شونیست باشم پس من شونیستم! به جای پاسخگویی اتهام زنی خیلی وقت است شیوه شماست ،همین آقای موحدی که بیشتر از دو سال است این سایت نبود خوب با یک مقاله ایشان مگر شما نبودید که به وی حمله کردید چرا وی نگفت شما شونیست هستید؟در ضمن آقای توکلی میتواند آی پی مرا ببیند که من از باکو اینها را مینویسم حال آنکه می‌گوید من موحدی هستم ایشان فکر کنم آمریکا هستند لطفا پاسخ مرا بدهید به جای توهین و تهمت سپاسگزارتان خواهم بود.
کمونیسم مورد علاقه شما امتحانش را خوب پس داده است! کافیست سرت را از زیر برف دربیاری و نگاهی به کوبا و کره شمالی و چین و روسیه بیندازی! از صدقه سر کمونیسم، مردمان این کشورها به رفاه و آسایش رسیدند!
کیانوش رشیدی در سایت ایران گلوبال در هر زمینه ای قلم فرسائی کرده و مقالات کامنت وار زیادی به رشته تحریر در آورده و اینک مطالب مرتجعانه ای نیز د ر رابطه با دولت اسرائیل نوشته و در راس چکیده قلم خود ، پرچم اسرائیل را نیز به پرواز در آورده است! من در سایت های فارسی زبان تا بحال چنین مقاله ای صریح در مدح و تنای دولت اسرائیل مشاهده نکرده ام. نویسنده حامی اسرائیل در مقاله مداحانه خود فراموش کرده این نکته را نیز یاد آوری کند که تاریخ 68 سال حکومت جابرانه اسرئیل، تاریخ ارتکات بدترین جنایت ها وحق کشی ها علیه خلق فلسطین بوده است. در آغاز قرن بیستم ، قبل از آنکه یهودی ها با یاری امپریالیست ها دسته دسته وارد خاک فلسطین گردند، کمتر از ده در صد اهالی فلسطین را یهودیها تشکیل میدادند . اما در حال حاضر .خلق فلسطین یعنی صاحبان اصلی سرزمین فالسطین هنوز دارای کشور مستقل خود
نیستند و توده های خلق فلسطین در خود خاک فلسطین و کشورهای مجاور، در اسارت و بی خانمانی و فقر و فلاکت بی حد و حصر زندگی به سر میبرند. در همان نخستین سال های تقسیم خاک فلسطین بین یهود ها و عربهای فلسطینی ، نیروهای مسلح اسرائلیها به دهکده دیر یاسین حمله برده و چندین صد تن از اهالی فلسطینی آنجا را اعم اززن و مرد و پیر و جوان وحتی اطفال شیرخوار کشتار کردند. اسرائیلی ها با ارتکاب این جنایت مخوف، این سیاست کولونیالیستی را تعقیب میکردند که در دل فلسطینی ها رعب و وحشت انداخته و آنها را به ترک خانه و دیار خود مجبور سازند . بدنبال کشتار بیرحمانه در دیر یاسین، ده ها هزار تن از اعراب فلسطین خاک آبا و اجدادی را ترک گفته و به زندگی مرارت بار در سرزمین های بیگانه مجبور شدند . بسیاری از آنها کلید خانه های خود را به این امید که روزی به فلسطین باز خواهند گشت، با خود همراه بردند. پس از بیش از 60 سال که از قتل عام دیر یاسین می گذرد، هنوز میلیونها فلسطینی آواره امکان نیافته اند که به خانه های خود بازگردند!تبریک و تهنیت و مبارک باد به اقای لوایئ که موفق شدند سایت دلخواه و مورد نظر خویش را معرفی کنند .امیدوارم که دران سایت صدر در صد ترکی فقط با الفبای نیاکانی بزبان مادری ترکی ویا انادیلی خودتان در خدمت مردم تحت ستم خود باشید و اجازه دهید که دیگر نویسنده گان خلقهای تحت ستم مانند اقای بنی طرف و یا حسین بر و و یا اقا جمال بزبا ن مادری خود عربی و کردی و بلوچی ووو بتوانند نظرات خود را بدون ترس و واهمه در ان سایت صدر درصد غیر پارسی بیان کنند. با ارزوی سعادت و خوش امد و عذر زحمت صد ساله .
تجزیه طلبان مدافع هویت چرا در این موارد از زبان مادری و هویت خود حرفی نمی زندد ؟ بجای توهین و پرخاش به دیگران از جمله به فارس و ایرانی که باید بروند قره باغ را برای ترکهای مبلغ ترکیه آزاد کنند ! ؟ هر موقع اردوغان و ترکیه سنی داعشی را به باشگاه اروپا راه دادند ، شما آذری ها هم میتوانید وارد کلوپ مغول و تاتار و ازبک و قیرقیز شوید .
جناب لوایی من فکر می کنم شما باید استراتژی نوشتن را کمی تغییر دهید بیشتر نوشته های شما در باب این است که چرا فارسها به این روز افتاده اند و یا چرا مبانی فکری روشنفکر! فارس اینهمه داغون و بر باد است. من فکر می کنم این مسائل از حوزه بحث ما خارج است چون ما آزربایجانی ها باید روی این تمرکز کنیم که چه شد ما الان اسیر این یک مشت فارس بی منطق بی فرهنگ و خود شیفته شده ایم که وقت با ارزشمان را باید برای نقد این قوم از خود راضی تلف کنیم. بنظر من باید مسیر بحث اینجا بکشد که چه کنیم از شر فارسها راحت شویم. واقعیت اینست که ملل تحت ستمی وجود دارد که سرزمینهایشان تحت اشغال فارسها در آمده و مانع اصلی حرکت این ملل به سمت آینده روشنشان است. بنظر من باید دنبال راه چاره برای رهایی از این منجلابی بنام ایران بود....
تا درگذشت تیتو رهبر تاریخی یوگوسلوی هنوز چند سالی مانده بود.
اگر یک بلوچ واقعی که بتواند دوپاراگراف این مقاله و نه هر چیز دیگری را بلوچی بنویسد هست بیاید با هم گفتگو کنیم(من میدهم برایم ترجمه کنند پس لطفا زرنگ بازی در نیاورید)
1- تنها دو پاراگراف اول این مقاله را به زبان بلوچی بنویس که همه بدانند شما بلوچ واقعی هستی و دراز گوش فرضشان نکردی
بعد درباره حقوق بلوچ ها و اینکه کجایی اند حرف بزن
2- اگر نمیتوانی به بلوچی بنویسی چرا با نام بلوچ کامنت مینویسی به چه حقی کی این وکالت را به شما داده
3- مدیران ایران گلوبال این چه وضعیت کامنت نویسی در این سایت هست
4- اگر یک بلوچ واقعی که بتواند دوپاراگراف این مقاله و نه هر چیز دیگری را بلوچی بنویسد هست بیاید با هم گفتگو کنیم
1- شما اول دو پاراگراف اول این نوشته را به زبان بلوچی برای خوانندگان ایران گلوبال بنویس تا همه بدانند که شما یک بلوچ واقعی هستی و دراز گوش فرضشان نکردی
2- محمد رضا پهلوی با بخشیدن اب هیرمند به افغانستان تیشه به ریشه فارس های سنی در سیستان و مکران زد عده بسیار زیادی به استان گلستان رفتند که به زبان فارسی گفتگو میکنند
3- مردم ایران پاکستانی زاده هایی را که برای گرفتن شناسنامه هفت تیر میکشند و ادم میکشند را خیلی بهتر از مردم ایران میشناسند و تشخیص میدهند
من زیاد با نظرات آقای لوایی محترم موافق نیستم , اما جوابها و به اصطلاح انتقادهای مخالفین ایشان ....موجب حیرت میشود . با کمال تاسف لمپنیسم سیاسی , امری متداول در سیاست ایران از زمان پهلوی پدر مرسوم شد . سرکوب روزنامه نگران , زندان و آمپول هوا , بعد ها با عربده کشی های شعبان بی مخ ها جزو رکن رکین سیاست شد . همین امروز طلاب و بسیجیان همین نقش را ایفا میکنند . اما کسانی هستند که نیمه عمرشان را در کشورهای غربی سپری کرده اند , و آموزه هایشان از تمدن غربی در حد صفر. لمنیزم قلمی فاجعه ای بزرگتر از جمهوری شر و شارلاتانیز میتواند باشد .
دنباله نگاهی کوتاه به زندگی پیشه وری. حکومت استبدادی رضا شاه در شهریور ماه سال 1320 شمسی به پایان رسید .همان انگلیسی ها که رضا خان را در اواخر سال 1299 از طریق کودتا به قدرت رسانده بودند ، در سال 1320 وی را از ایران رانده و فرزند جوانش محمد رضا را بر سریر سلطنت نشاندند. در دوران دیکتاتوری رضا شاه، نظام ارباب رعیتی در دهات ایران همچنان برقرار بود و دهقانان که 80 در صد اهالی کشور را تشکیل میدادند، در فقر و مسکنت و ستمدیدگی مطلق زندگی میکردند. رضا شاه که در زمان کودتا آهی در بساط نداشت، در دوران خودکامگی 20 ساله، بازور و قلدری دهات دیگر اربابان را به تصرف خود در آورده ، به بزرگترین مالک و ارباب فئودال در کشور مبدل شد. به دنبال واژگون شدن کاخ استبداد رضا شاه، آزادیهای نسبی در کشور برقرار شده و ناله وخروش داد خواهانه توده های محروم و زحمتکش در شهرو ده، فضای کشور را
پر کرد. دهقانان که از ظلم و بیدادگری ارباب ها و ژاندارم ها به ستوه آمده بودند، همه جا به پا خاسته و در جهت رهائی خود از چنگال بیدادگری و استثمار، به مبارزه دلیرانه ای دست زدند. در شهر ها ، کارگران که در معرض بیرحمانه ترین استثمار قرار داشتند با شرکت در فعالیت های سندیکائی و حزبی و برگزاری تظاهرات اعتراضی، فریاد خود را علیه سرماییه داران خون آشام بلند کردند.در تهران و دیگر شهرها روزنامه ها شروع به انتشار کرده و احزاب و جمعیت های سیاسی در گیر فعالیت شدند. در دوران رضا شاه استبداد کامل درعالم مطبوعات ،حاکم بود .در آذربایجان نیز مثل دیگر نقاط کشور، دهقانان به پاخاسته و علیه اربابها و مالکین اراضی به مبارزه بی امانی دست زدند.در بسیاری ازدهات آذربایجان، دهقانان به قهرانقلابی متوسل شده ، زور گوئی و بیدادگری اربابها را با زور و مبارزه مسلحانه پاسخ میدادند. در چنین شرایط حساسی در تاریخ مبارزات توده های زحمتکش، فرقه دموکرات آذربایجان که در 12 شهریور 1324 به سرکردگی پیشه وری در تبریز تشکیل یافته بود.، در جهت سازماندهی مبارزات حق طلبانه دهقانان ستمدیده، به کوشش عظیمی بر خاست. تحت سرکردگی حزب دموکرات آذربایجان، توده های دهقانان مسلح ( فدائی ها) به پیروزیهای چشمگیری دست یافته و به تدریج بسیاری از شهرهای آذربایجان را از چنگ اربابها و ژاندارمها بیرون آورد ند. در 21 آذر سال1324، قوای مسلح دموکراتها، از هرطرف تبریز را محاصره کردند. سرتیپ درخشانی فرمانده ارتش در تبریز مجبور به تسلیم شده ، روانه تهران گردید. بدین ترتیب، تبریزبه تصرف فدائی های مسلح در آمد و حکومت یکساله افتخار آمیز فرقه دموکرات آذربایجان آغاز شد. در راس دولت دموکراتی که از جانب فرقه تشکیل یافت، پیشه وری قرار داشت . در طول یک سالی که حکومت فرقه دموکرات قدرت سیاسی را در دست داشت، اصلاحات عمیقی در امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آذربایجان بوجود آمد. از نخستین اقدامت فرقه دموکرات ، منحل ساختن دستگاه زور و قلدری اداره ژاندارمری بود که مامورین آن در حمایت از اربابهای خون آشام جنایات بیشماری را مرتکب شده بودند . در دوران حکومت فرقه سیمای شهرتبریز و دیگر شهرهای آذربایجان بکلی تغییر یافت. فرقه دموکرات در اسفالت خیابانها، ساختن مدارس ، ایجاد درمانگاه ها، باغ های ملی و آبادی شهر تبریز ، نهایت کوشش را به عمل آورد.اسم خاندان پهلوی از روی خیابان ها وموسسات عمومی بر داشته شد و خیابان اصلی تبریز با اسم فراموش نشدنی ستارخان ، گرد آزادی مزین گردید. در زمان حکومت رضا شاه، تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان ، شهرهائی فراموش شده بودند و در همه آنها بیکاری و فقر و فلاکت حاکم بود . تبریز که در آن زمان دومین شهر کشور محسوب میشد، فاقد دانشگاه و ایستگاه رادیوئی بود. در خیابانهای مخروبه شهر درهر قدمی گدایانی به چشم میخوردند که برای کسب لقمه نانی مجبور به تکدی شده بودند. در زمان حکومت یک ساله فرقه دموکرات، همه چیز تغییر یافت. دانشگاه تبریز با فاکولته های مختلف تاسیس یافته ، ایستگاه رادیو ایجاد شد. برای نخستین بار در تاریخ ایران، زنان دارای حق رای شده و دوشادوش مردان در ادار ات مختلف ، مشغول فعالیت شدند. در جهت مبارزه با بی سوادی ( بویژه بین زنان) از جانب فرقه اقدامات جدی به عمل آمد.دهات اربابان فراری و روستاهای متعلق به دولت، بلاعوض بین دهقانان تفقسیم گردید . کارخانه های تعطیل شده در اسرع وقت شروع بکار کرده وحکومت برای رفع بیکاری اقدامات مجدانه ای را آغاز کرد. زبان ترکی در مدارس، متداول گردیده جای زبان تحمیلی فارسی را گرفت . انجمن شعرا( شاعر لر مجلیسی ) تشکیل یافته و شعرای آذربایجان در سرودن اشعارترقی خواهانه به زبان مادری، موردتشویق قرار گرفتند. بقیه دارد.دفاع از منافع ملی مردم ایران و حقوق انها بر ای هر ایرانی میهنپرست باید حرف اول و اخر را بزندو دولت بیگانه چه خوب و چه بد مدافع حقوق مانیست.هیچ دولتی و کشوری در جهان منافع ملی را فدای بیگانه نمیکنند. دشمنی با دولت یهود ویا پیروی از هردولت بیگانه ای کمکی به رهائی مردم ایران از ارتجا ع سیاه اسلامی نخواهد کرد.سرنوشت غم انگیز پیشه وری و حزب توده و یا مجاهدین و وابستگی انها به دول بیگانه در برابر ماست . احترام متقابل بهتر از هر دشمنی و یا دوستی یک جانبه است .سرافراز باشید.
99 فارسها این نوع کامنت و مقاله مینویسند. برای نمونه یکی از کامنتهای این هارا بخوانید.
««شما ناسیونالیستهاس راسیست دچار توهم و موضوعات خیالی و هپروتی و یک دشمن جعلی و دروغین هستید تا خودرا ارضاع کنید ولی ما رئالیست ها به ریش شما خواهیم خندید که محتاج دشمنی جعلی هستید تا پوچی خودرا متوجه نشوید . گاهی زبن فارسی و گاهی کامه آریا و گاهی نژاد فارس و گاهی فرهنگ ایران میشوند دشمنان خیالی شما تا ارمنستان بیاید قره لاغتان را بگیرد و اسرائیل بیاید از کوه و درههای تان بعنوان پایگاه جاسوسی علیه اعراب و ایرانیان و روسها استفاده کند . دلت را به همین داستانهای کودکان 15 ساله خوش کن . کاروان به پیش و ...»»».
امید است در آینده کسانی که بویی از کمونیسم و چپ نبرده اند خود را به دروغ یا به توهم ، چپ ننامند . سلطنت طلبان چون در تمام موارد اهل لاف و گزاف و ساده لوحی و ساده گرایی هستند ، با هواداری از پسرعموی چپ شان ، خودرا را نیز چپ معرفی میکنند . کسی که برای مدتی چپ یا کمونیست بوده ، این واقعه را میتوان در تمام طرز تفکر و تحلیل و موضع گیری هایش دید . کسی که ناجی اش رضا پهلوی و فرح و ممد دماغ و رضا میرپنج باشند ، برای جنبش جهانشمول و مبارز و پیگیر کمونیسم ، نقطه شرم است .
همه این چیزها هایی که در باره اسرائیل نوشتی درست است ولی آیا شما قطعنامه های سازمان ملل در باره محكوميت اشغال سر زمین های کشور های عربی مورد تایید قرار می دهید؟ بطور مثال شهرک سازی در مناطق اشغالی را؟ آیا می دانید اسرائیل تنها کشوری در دنیا است که مرز جغرافیایی خود را مشخص نمی کند
سلام.ایجاداین سایت رابه تمام دست اندرکاران آن تبریک گفته وازخداوندبزرگ ویا ازطبعیت وهستی وجود برایتان آرزوی موفقیت داشته شایدکه شماها بتوانیددردهای جامعه مارابدرستی نشان داده وراهی نوبرای نویسندگان وخوانندگان ایجادنمایید.
سلام -آقای حسن روحانی یکی ازمخوف ترین نیروی جمهوری اسلامی است که باپنبه سرمیبرد.تعدادی فکرمیکنند این امام زاده آنهاراشفاخواهد داد.حسن روحانی وطرفدارنشان درهمه جا تبلیغ گسترده ایی میکنند.که داردسته خامنه ایی نمیگذارد اوکارش رابکند.همه جاازکارشکنی داردسته خامنه ایی بدگویی میکنند،تاعملکردخودراتوجیه نماید.
اگرواقعا آنهانمیگذارند،چرااستفعانمیکنی ؟ونمی گویی که نمیتوانم کارکنم؟چرابرای چهاسال بعدازهم اکنون مهره چینی ورانت آفرینی میکنی؟
کسی که نتواند کارکندمی آیدمیدان واستعفا میدهد ومیکویدمن رانمیکذارندکارکنم.نه برای چهارسال دیگرازهم اکنون مهندسی کند.
مسئول محترم سایت چرا نوشته های من را به نام Anonymous درسایت قرارمی دهید؟؟؟؟
هشدار به پان ایرانیستها
اگر امروزارمنیها موفق شوند ترکیه را محکوم به نسل کشی بکنند
سلام-جناب آقای بنی طرف این سفرنامه شمابسیارجالب بود.اگرمیتوانی تماما آنرابقلم آورتا ماهم با شماهمسفرشوییم.متشکرم ازشما.کاش هرکسی ازخوبی ها وانسانیت وزیبایی های طبعیت بازگوکرده وعقده وکم ارزشی خودرابروزندهد.
ما آزربایجانیان میخواهیم از این به بعد تنها در سوئیلم و به زبان ترکی بنویسیم و کامنت بزاریم.
سلام-من دررابطه باموضوعات قبل درموردداعش مطالبی نوشته بودم.نوشته بودم که داعش رانبایددرالبغدادی ویاالقاعده رانباید تنها دروجودبن لادن دید.
پدروپدربزرگم وابا واجدادم به شش نسلم وشجره نامه آنها دست رسی داشته باشم وبدانم درایران امروزی زندگی کرده اند آشناباشم .تعدادی حتی میدانندکه سه نسلشان ازهندوستان قدیم(پاکستان.افغانستان.کشمیر.یاتاجیکستان تشریف آورده ولی بافرافکنی مارامهمان وخودراصاحب خانه میداند.این ها هیچ فرقی باتفکرداعشی حزب اللهی اوایل جمهوری اسلامی نداشته وشایدهم مامورندومعذور.حدودیکصدسال است داعش درزیرنام ایرانیت وپان فارسیسم بشکل های مختلف برما ودیگرملیت هاحکومت میکند.
داعش رادرسرکردگان ایرانیت همچون محمدعلی فروغی ویغمایی همکاراو دررضاشاه ودرمحسن پزشکپورودرورجاوند ودر افکارافرادی همچون قادی ایستا موحدی وسرداروکرمی واقبالی چستجوکرد.
این افرادی که مقالات استادلوایی رانخواندبراومیتازندخودبدترازداعش عمل کرده ومیکنند.داعش تفکراست که در سوریه وعراق وترکیه بمب میگذاردویاسرمیبرد.
داعش ایرانی فکرمیکندکه تنهافارس های تاجیک وزیرمجموعه صاحب ایران هستندوهمه مردم رابایدفارس کنندتا که زبانشان عوض گشته وآدم شوند.داعش ایرانی تنها به شئونیست های فارس شامل نمیشودبه مانقورد یاآسیملاسیون شده دراین فرهنگ هم شامل میشود.من اگربعلت بیسوادی
من درایران هم درتلگرام با این تفکرداعشی پان ایرانیستی که درواقع سلطنت طلب هستند وسنگ اسلام رابه سینه میزنند زیادبرخوردمیکنم .این ها ازایران .ازاسلام.اززبان فارسی .ازباستانگرایی ووو..پیراهن عثمان درست میکنند.تابتوانندعقده ها وتفکرات داعشی خودرادرترورشخصیت افرادبکارگیرند.
اینها مشکلشان منطق وعقلانیت ودموکراسی است .اینها پته شان دریک گفتگورو میشود،مجبورند به صاحبان قلم هک حرمت وتوهین کنند،تافضای گفتگومغشوش وناامن گردد.
تفکرداعشی رانباید تنها وتنهادرسربریدن دید درایران ماصدسال است پان ایرانیست هادرلفافه های مختلف ،اسلام.تمامیت خواهی،روشنفکرنمایی،شاعری،پان فارسیسم،وو..باچراغ سبزاستعمارگران بدتر یابهتراست بگویم بهترازداعش کارکرده اند.
68 سال از اشغال سرزمینهای فلیسطینی گذشت. چقدر بچهه ها که جوود ها یتیم نکردن. چقدر مادر ها که داغ فرزندانشان به دلشان ماند.چقدر فلیسطینی خانه هایشان خراب شد و اواره دنیا شدند. وقتی که جغدها در فلسطین لانه کردن منطقه خاور میانه شعله ور شد.
و هیچ انسان با وجدان در دنیا از این کار جوود ها راضی نبوده و نخواهد شد. ننگتان باد ای انها که خانه های فلیسطینی ها را بر سرشان خراب کردید. شرمتان باد
باز سربازان گمنام راسیسم راه افتادند تا اصل مطلب ....گم وگور شود. انسان قبل از اینکه بخواهد در نقد و یا قبول نظرات یک نویسنده فکر کند مجبور میگردد در دفاع از انسان و حق انسان در اظهار نظر بنویسد. همانگونه که آقای جداری نوشته اند در این سایت به آقای لوایی از جانب آریاپرستان فاشیست توهین های بیشماری نوشته میشود. و بنظر میرسد که این آدمها تصمیم دارند یاد نگیرند و جلو یادگیری دیگران را هم بگیرند. این یک روش پلیسی برای جلوگیری از پیشرفت عقیدتی انسانهاست. فاشیستهای آریاپرست نباید این فرصت را داشته باشند که جلو یک بحث سالم را از این جامعه فلک زده بگیرند. باید جلو این .... همه یکدست ایستادگی کنند.
جناب لوایی، شما نه اینکه نمیخواهید جواب مخالفان را بدهید بلکه نمیتوانید جواب بدهید. شما انسانی در کل با دانشی محدود هستید که میترسید اگر شروع به جواب دادن به کامنتها نمائید همه به این موضوع پی خواهند برد که شما چیزی بغیر از از نوشته های، نمیدانید. سفره باز نشده بوی مشگ ویدهد!
دوم اینکه چرا شما از اجازه ندادن نوشتن به زبان مادری میگوئید اما در این سایت خود هیچ کلمه ای بزبان 400000 واژه و 100000 فعلتان نمیتوانید بنویسید؟
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است راسیسم مذهبی به شکل نژاد پرستی در آن وجود دارد
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که برای دمکراسی فقط برای یهودیان دارد
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه هست که اکثر ملتهای خاورمیانه از آن متنفرند
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که ادعای ارضی برای کل خاورمیانه را دارد
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که سلاح اتمی دارد و به هیچ یک از قطعنامه های سازمان ملل اعتنا نمیکند
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که با تغییر ترکیب جمعیتی اکثریت برای خود درست کرده است
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است که با فاجعه هولوکاست همه جنایتهایش را توجیه میکند
اسرائیل تنها دولت خاورمیانه است..............
مثل اینکه بدجوری چوب توی زنبورخانه پان ترکیستهای وطنی کردیم...
به چند جوجه پان ترکیست- پان آذریست که با تاسی از بزرگترهاشان به وسط پریده و نفس کش می طلبند و انتظار دارند که وقت صرف کنم و پاسخ ارجیفشان را بدهم، می گویم که می توانند عم پاسخگویی مرا در لیست پیروزی های مشعشع خود، از سنخ فتوحات رهبرشان در باکو، بگنجانند.
هم چنین چندین نفر از سربازان رشید! جمهوری آذربایجان هم فرصتی یافته اند تا در این صفحات به قمپز درکردن و شمشیر کشی های دون کیشوتی بپردازند. فعلا فقط به یکی از اینها، که در جای دیگر پاسخ هذیان گویی هایش را دریافت کرده و اینجا باز به گرد و خاک پرانی می پردازد پاسخ می دهم. اگر فرصت شد، به سراغ اراجیف گویان دیگرهم خواهیم رفت.
لازم نیست که از حول حلیم توی دیگ بیفتی. این دست دوستی که من دراز کرده ام برای آدمهایی است که از حداقلی از شعور و عقل سلیم و نگرانی از فردای کشورشان برخوردار باشند، نه کسانی که بخواهند پس از حکومت مذهبی مملکت را در کشمکش و آشوب بی پایان قومی فرو ببرند. مطمئن باشید که مارا با امثال شما کاری نیست. اگر هم کاری باشد در افشاگری بی محابا و رسوا کردن ماهیت تفکری است که نمایندگان جنایتکار و آبروباخته آن حداقل صدسال است زندگی را بر مردم منطقه حرام کرده و حالا هم دست بردار نیستند. هر زمان یکی از خلقهای منطقه باید قربانی رویاهای اهریمنی پان تورانیسم، پان ترکیسم، پان عثمانیسم و و ... شود تا "نژاد ترک" همه جامسلط شود و امپراتوری "توران بزرگ" در اروپا و آسیا بوجود آید ...!!! آقای یوسف، اقایان لافزن دیگر، خودتان هم می دانید که علت اصلی دشمنی و کینه شما و رهبران جنایتکار محبوبتان نسبت به ارمنیان اینست که این نقشه اهریمنی تا حالا با مقاومت ارمنستان نقش برآب شده است و انشاء الله که برای همیشه و بطور کامل و برگشت ناپذیر نقش برآب شود و به مثال تفکر نازیسم و فاشیسم اثری از آن باقی نماند. به احتمال قریب به یقین هم همینطور خواهد شد، زیرا حالا کشور کعبه آمال شما با کردها هم مشکل جدی پیدا کرده و با حرکتهای قلدرمآبانه و افتضاحاتی که رهبر عظیم الشان شما به بار می آورد، همه را، جز چند جوجه همزبان نابخرد در این طرف مرز، باخود دشمن کرده است. بااین وضع، دیری نخواهید پایید به جای آن خواب امپراتوری نو عثمانی، فقط امیرنشین کوچکی بیش در اطراف بسفر برایتان باقی نخواهد ماند. آنوقت است که درمورد امثال شما خواهندگفت: زمستان آمد و رفت، ذغال هم چنان روسیاه ماند.این آقا یوسف می فرماید: " ... اینبار تاکتیک عوض کرده و از حربه هم وطن و امثالهم استفاده کرده ای ... ". آقا یوسف
فعلا، اینرا داشته باشید تابعد.
جناب آقاى جدارى عزيز
با سلام و احترام
واقعيتش من در خصوص كامنت هايى كه اينجا گذاشته مى شود اظهار نظر نمى كنم. اكثر اين كامنت ها توهين آميز و سبك و بعضاً شرم آورند. من براى همه ى نظرات مخالف و موافق احترام قائلم. خوشحال مى شدم كه بحث هاى منطقى و علمى در مى گرفت كه به نظر محال است. اما چيزى كه از كامنت ها ياد گرفتم گريز جامعه ى ايرانى از رويارو شدن با واقعيت ها و وقايع است. براى شما احترام قايلم. ما سايتى نيز افتتاح كرده ايم. جديد است. Soylem.org
خوشحال مى شوم كه هم مطالب شما و هم همه ى مخالفان و موافقان عزيز را در آنجا داشته باشيم. هر كس بخواهد صاحب اكانت خواهد شد.
با سپاس
وضع شما مخلصان سلطنت و امپریالیسم در طول تاریخ بهتر از وضع کمونیستها نبوده . شما 3 هزار سال روی شانه مردم سوار بودید و غیر از جنایت های برده داری و فئودالی و سرمایه داری خدمتی نکردید . کمنونیستها 150 سال است که با مزاحمتها و خبیثی های شما برای برقراری عدالت روبرو هستند و هنوز دست از کوشش برای یک تجربه انساندوستانه بر نداشته اند ..
آقای بنی طرف!
"مارشال تیتو" در چهارم ماه مه سال 1980 درگذشت.
اگر شما درسال 1355 و پیش از بروی کار آمدن رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در ایران، به یوگسلاوی رفتید، پس "مارشال تیتو" هنوز زنده ، و "چند سالی" از درگذشتتش نگذشته بود. مارشال تیتو تنها چند سال پس از سفر شما به یوگسلاوی درگذشت.