Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

با وجود داغ بزرگى كه جوك هاى زشت و كريه ما بر جان و روح مردم آذربايجان لانه كرده است، اكنون با چنين ادبياتى كه رشيدى قادى بخود اجازه ى نشر ان را مى دهد ، چه بايد كرد اين درد را به كه بايد گفت . آيا رشيدى قادى نمى بيند كه با چنين فرهنگ زشتى، ما چه بر سر خود و مردم خود و سرزمينمان آورده ايم . من از تك تك مردم خوب اذربايجان از ژرفناى دل و جانم پوزش مى خواهم و از خود مى پرسم : همچون ابرى سياه و سرگردان، اين همه بغض فرو خورده را در كجاى اين خاك پهناور بايد ريخت؟؟؟ اقاى رشيدى قادى آيا بهتر نيست كه شما همچنان به شرع و حال خانواده تان پرداخته و بيش از اين ايرانى را شرمنده و خوار نسازيد .

نوشته شده توسط: Anonymous

مرگ بر جمهوری اسلامی

نوشته شده توسط: Anonymous

پان تورک ها!این حرفها و یقه درانی ها را میروید وسط میدان تبریز یا اردبیل میگید . زیر لحاف حرف زدن خیلی شجاعت نمیخواهد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب همکار سایت! کاملا درست اشاره فرمودید "نبود فرهنگ گفتگو" ، " نبود فرهنگ سیاسی" بی فرهنگی، نفرت ، فحاشی ، لات بازی و ...باعث میشود که ادمهای سالم ( مثبت ، روشنگر و ...) به این سایت مراجعه نکنند. من معتقد هستم که جریاناتی و یا کسانی ( مهره های رژیم )عمدا با این حرکات غیر ادبی-اخلاقی میخواهند که سایت را بی اعتبار کنند. چونکه ازادی بیان و قلم و اگاهی رسانی در این سایت بمراتب در سطح بالا و مترقی نسبت به دیگر سایت ها ... قرار دارد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

گام گالیور-وار ایران گلوبال در فرهنگ گفت و گو:

ایران گلوبال با انتشار فحشهای رکیک رشیدی قادی که بر پایه ی اندیشه ی "دروازه ی تمدن بزرگ با سامانه ی پادشاهی" تراواش شده در دیالوگ تمدنها گام غول آسایی به پیش برداشته است.

دیگر مخالف نظری خود را با استناد به " کامنتها و مقاله ی رشیدی قادی" منتشره در سایت ایران گلوبال، میتوان به راحتی با واژه های .... نوازش داد.

و اگر شخص یک قاشق هنر شاعری هم داشته باشد میتواند مثل رشیدی قادی به جای برخی اعضای بدن در گفت و گوی متمدنانه از "گردکان و گنبد" نیز سود جوید و یا این هنر را از ایشان بیاموزد- که جناب " نشان دهنده اند".

در هر حال گام بلند ایران گلوبال در گفت وگوی تمدنها را به مدیر سایت تبریک میگویم.
امید است همچنان پیشتاز این راه باشند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تبریزی ستاره دار گرامی! شما که اینهمه در مورد ناسیونالیسم و شونیسم و پان ترکسیسم داد سخن سر میدهی و فریاد و قیشقیراق راه انداخته ای، و وقت خوانندگان عزیز را میگیری، ممکن است برای خوانندگان ایران گلوبال نظرت را در مورد "ناسیونالیسم کورد"، و (پان کوردیسم ) روشن کنی تا خوانندگان از نظرتان نسبت به پدیده "پانکوردیسم" آگاه شوند؟ شما گوئی دچار فوبی از ترکان شده ای، و مثل بعضی دول غربی ازانسان تورک وحشت داری، هر مقدمه ای را بهانه قرار میدهی تا به مردم مظلوم آزربایجان که حقوقش انسانی شان در زیر پای حاکمان مستبد لگدمال میشود، به بهانه پان تورک حمله کنی. شما اگر وجدان و جرئت سیاسی داری، و آدم آزادی خواهی هستی، لطفا در مقاله ای مجزا برای خوانندگان ایرانگلوبال پدیده (ناسیونالیسم کورد)، و مخصوصا "پان کوردیسم "را روشن بفرما. قبلا از زحمات شما شایان تشکراست. منتظریم.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقاى قادى واقعآ با کامنت آخرت ماهيت و ذات خودترا بر همگان نهان کردى .البته د رمکتب فارسيسم، شما عنوان مشت را يدک
مى کشيد! مشت نمونه خروار است. ׳

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سیروس مددی، صمد شناس مکتب خانه ای زنده یاد بهرنگی کجاست، کسی که سخنرانیهای فراوانی در باره صمد بهرنگی به استماع شنوندگان رسانده است، بیاد و پاسخ رفیق دیروزش را بدهد! جناب سیروس مددی! پانفارسیسم خنجر را از رو بسته و به احدی حتا از دنیا رفتگان نیز احترامی قائل نمیشود. کجاست، محضر شریف جناب سیروس مددی پاسخ پانفارس گرامی جناب کیانوش رشیدی را کف دستش بگذارد. با التماس دعا.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر رحیمی « بزک نمیر بهار میاد » .خوب این جامعه دموکراتیک در سایه و رهبری را کدام نیروی دموکرات بر پا خواهد شد لطف کنید نام این نیرو و تشکیلات دموکرات را ببرید تا ما هم اسم خود را در آنجا ثبت نام کنیم و شاهد بر پائی جامعه دموکرات ایرانی « فارسی » شویم نه کند این همان جامعه مهدی به غیت رفته است و یا آقا مسعود رجوی رهبر غایب و یا بیژن حکمت به رهبری حکمتیسهای که همیشه مشکوک بوده و هستند نه حتما آقا فرخ نگهدار که سالهای سال در نقش مشاور فکری جمهوری اسلامی ضد امپریالیست بوده و هست و پاسداران را به صلاح سنگین مسلح کرد اگر هیچ کدام نیست پس نیم پهلوی است که همیشه جلو عکس پدر بزرگ جلادش رضاخان میر پنجه پز میدهد نه نه هیچ کدام از اینها نیست بلکه خود این رژیم اسلامی ایرانی است این رژیم نرم تنانی مثل روحانی دارد که بیشتر از دوران احمدی نژاد حکم اعدام اجرا شده و جوانان ترک آذربایجانی هر روز

هر روز دسته دسته روانه زندان و شکنجه گاه میشوند و مطبوعات و رسانه های فارس زبان حاضر نیستند نامی از این جوانان ببرند چون گناه کبیره محسوب میشود من میگویم همین آقای داریوش رشیدی قادی را رهبر دموکرات انتخاب کنید چون هم گذشته چپ داشته و هم الان در خدمت راست راست سلطنت طلب تشریف دارد و هم شعر میگوید و هم سیاست بازی را بلد است حالا اگر ضد ترک و عرب است این که مهم نیست این بیماری واگیر را اکثریت روشنفکر فارس دارد و علاج پذیر نیست باید سوخت و ساخت بهتر است وعده سر خرمن به این ملل غیر فارس داد که بزک نمیر بهار میاد و تمامی درد های شما غیر فارسها در جامعه عدل فارسی که اسمش نیز دموکراسی از نوع ایرانی « فارسی » خواهد بود درمان خواهد شد و شاید در بعضی مدارس کلاس زبان ترکی بر قرار شود .من در جواب اینها میگویم که ملتی که استقلال و حاکمیت سیاسی نداشته باشد اسیر است .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقایان پان ترکیست سوپر شوینیست ظاهرا با درست خواندن و درست فهمیدن نظرات مشکل اساسی دارند و یا شاید هم نمی خواهند بفهمند.
بنده در نظراتم نوشتم در ایران دمکراتیمک و آزاد فردا خواندن و نوشتن به ترکی در برخی مدارس آذربایجان طبیعی است.
آایران آزاد و دنکراتیک فردا یعنی نه ایران دیروز و نه ایران اسیر و تحت ستم آخوند امروز.
آقایان چنان عشق تجزیه طلبی کورشان کرده که حتی یک خط نظر ساده را هم تحریف می کنند.
می کنند.
در مورد مکتب تبریز جمله ای نوشته بودم که حذف شده و آن ایین بود که حضرت آقا را باید ببرند در سوربون مکتب نبریز را بجای اگزیستانسیالیسم سارتر آموزش بدهد اما مشکل کوچکی که هست این اسست که برای شناخت مکتب تبریز اول باید همه جهان ترکی حرف بزنند تا بعد آقا بتواند مکتب تبریز را به دنیا آموزش بدهد.
ناصر رحیمی

نوشته شده توسط: تبریزی

***** ناسیونالیسم تحت ستم نداریم! ***** ..... ناسیونالیسم به مثابه یک جنبش نمی تواند تحت ستم باشد! این مردم منتسب به یک ملت، نژاد و یا قوم معینی هستند که مورد ستم و تبعیض قرار می گیرند .......... لازم است در همین آغاز مجددا تأکید کنیم که ناسیونالیسم تحت ستم نداریم! این مردم هستند که تحت ستم هستند و ناسیونالیسم کارش این است که با مراجعه به ستم بر مردم معینی مظلوم نمایی کند و برای اهداف ارتجاعیش مشروعیت و حقانیت کسب کند ..... (همه این نوشتار را در لینک زیر بخوانید)

http://iranglobal.info/node/44432

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

درودهای صمیمانه خدمت جناب کیانوش رشیدی قادی گرامی؛

به نظرم موقعیت جغرافیائی نمی تواند عزیمتگاه اصلاح طلبانه دادخواهی را موجه جلوه دهد. اگر اتاق فکر نگارش بیانیه آدرس اشتباه نمی داد و به دلیل شرایط سرکوب در ایران به اعلام خواست آزادی فوری و بدون قید و شرط زندانیان بیمار بسنده می کرد، بیانیه آبرومندانه و فاقد ابهام آفرینی می بود.
دامن زدن به توهم مشگل گشا بودن "قوانین جاری کشور" در ارتباط با حکومتی که بیلان کار 37 ساله سرکوب داعشی (اسلامی) دارد، در تناقض با تبلیغ و ترویج ایجاد یک آلترناتیو دادگرانه سکولار دمکراتیک می باشد.اینگونه دادخواهی نه تنها شایسته مردم ایران نیست، بلکه نمی تواند روحیه سلحشوری زندانیان سیاسی را بازتاب دهد.
اپوزیسیون حکومت اسلامی می تواند علیه حاکمان کشور، بخاطر نقض بی وقفه حقوق بشر اعلام جرم کند و مردم ایران را بمبارزات اعتصابی - خیابانی و جهانیان را به بایکوت

و طرد حکومت اسلامی دعوت نماید. زمان آن فرا رسیده که قانون اساسی تبعیض بنیاد و ارتجاعی حکومت اسلامی را در خیابان ها اتش بزنیم و اندیشه تدوین قانون اساسی نوین انسانمدارانه، بشردوستانه و ایران محورانه را در جامعه ایرانی تبلیغ و ترویج کنیم.
جناب کیانوش رشیدی قادی گرامی؛
از احساس مسئولیت شما سپاسگزارم.
تندرست، شاد و سربلند باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

گومونیستی که سلطنت طلب بشود بیشتر از این نباید انتظار داشت. افرین به این چریک رضا پهلوی :)

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دولت و مردم آلمان بسیار شرمنده تاریخ بودند که هلوکاست در تاریخ کشورشان ثبت شد. به همین خاطر انتشار کتاب «نبرد من » هیتلر برای بیش از 60 سال ممنوع بودولی اکنون المانی ها مجبور شدند که کتاب را همراه با یادداشت هایی منتشر نمایند ؛ کاملا روشن است که ممنوع کردن افکار هیتلر نتیجه بخش نبود و اکنون در خود آلمان دهها هزار نئو نازی فعالیت می کنند و همچنین دههاهزار بار کتاب « نبرد من» در فضای مجازی دانلود شده است. انکار هولوکاست هم در آن تاریخ در المان عمل درستی بود.اما در تاریخ جهان نسل کشی های فراوانی انجام گرفت ارمنی کشی ، فلسطین کشی ، کرد کشی و... خوب هیج وقت شده از خودت سئوال کنی مگر خون یهودی ها از خون بقیه مردمان جهان رنگین تر است و همین تبعیض آشکار است که میلیونها جوان مسلمان را بسوی داعش کشانده است.

چرا انکار بقیه کشتار ها در تاریخ مجاز است ؛ چرا تنها هلوکاست است که بایستی انکارش ممنوع باشد و اگر در المان و فرانسه کسی منکر هلوکاست باشد بایستی به زندان بیفتد ولی انکار کشتار ارامنه ، فلسطینی ها، کرد ها و....قانونی است . ایا توهین به شمای ارمنی نیست جناب ارسن نظریان؟ ایا این قانون در عصر دیجیتال که هر کسی می تواند چیزی را ثابت و یا انکار بکند، مغایر با آزادی بیان نیست .
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام- درواقع آقای بهمن موحدی (بامدادان)درست میفرمایند.1-قبل ازینکه آدم ها از آدم وحوا بوجودآیند ویابقول ماتریالیست ها قبل ازاینکه تکامل انسان کنونی شکل گیرد همه میمون بودند.
2-قبل ازاینکه 124000نفرپیغمبربوجودایند همه بت پرست وگاوپرست وآتش پرست.آلت پرست.بادپرست ومادرپرست.مرده پرست وووبودند.
3-قبل ازاینکه کره زمین خاکی بوجودآیدهمه دنیا زیرآب بود.
4-قبل ازاینکه گاوآهن بوجودآیدهمه بابیل وچوب زمین هاراشخم میزدند.وقبل اینکه تراختوردرست شودهمه جاازگاوآهن استفاده میکردن.ووو..
5-قبل ازمسیحیان موسوی ها وقبل ازاسلام مسیحی ها درهمه جابودند شایددرجایی هم ادیان دیگرمحلی بودند.همه جامسیحی بود.
6-قبل ازپهلوی ها قاجاروقبل آن صفویی.وقبل ازصفویی ایلخانان وووهمینطور میرودبه تاریخ ماقبل که هرچه است غربی هانوشته اند .رژیم شاه وشیخ هم بمادیکته کرده است.
7-حال نیز اسلام ومردم مسلمان کلی ازسرزمین های

مسیحیان راگرفته ویاخودشان مسلمان شده اند .پس طبق فرمایشات آقای موحدی بایدهمه برگردندهمان جای اولی ویاهمان شوندکه قبلن بودنقد.
ارمنی هابه ترکیه وفارس هابه تاجیکستان وتورکان به مغولستان ومسلمانان به عربستان وانگلیسی ها وفرانسوی ها بایدکاناندا وآمریکاراترک کنند وروس ها سرزمین های تاتارهاراخالی کنند وحکومت ایلامی وسومری ومادرا تشکیل دهیم ولی طبق فرمایش آقای موحدی همه باید کمونیست شوند ودرزیرلوای کمونیسم وآنهم ایرانی وفارسی جمع شوندتا آقای موحدی حق همه را کف دستشان گذارد.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، بر پایه آئین نامه تارنمای ایران گلوبال: ( ..... وقتی نویسنده ای مقاله ای در صفحه اول داشته باشد اگر مقاله جدیدی از وی درج شود مطلب قبلی هر چند هم که مهم باشد از صفحه اول بیرون می رود و فقط در بخش مربوطه قابل رؤیت و دسترسی است ..... ) اما هم اکنون در صفحه نخست ایران گلوبال پنج نوشتار از آقای کیانوش رشیدی قادی دیده می شوند! ایشان دو نوشته را با فاصله دو ساعت به ایران گلوبال فرستاده اند که هر دو هم در کنار هم و در بخش دیدگاه ها گنجانده شده اند و سپس نوشته دیگری از ایشان نیز بر این دو نوشته افزوده شد و سه نوشتار ایشان پشت سر هم در بخش دیدگاه ها گنجانده شده اند و این زیرپا گذاشته شدن آئین نامه است! از سوی دیگر نوشتار برابر است با نوشته ای که دیدگاه های نویسنده را در زمینه های گوناگون نشان دهد! یکی از نوشته های ایشان .....

..... به نام: ( پیام به آقای کیانوش توکلی مدیر ایران گلوبال ) ویژگی های یک نوشتار را ندارد و پیامی چند سطری است که با ایمیل نیز می شد آن را فرستاد! نوشتار دیگر ایشان نیز ( خواهر بزرگ خلق ) نام دارد که باز هم نوشته ای چند سطری است و نیازی نیست که یک لینک برای نوشتن آن به کار گرفته شود! به هر روی روال کار ایشان برابر است با بردن سه چهار کیلو گوجه فرنگی با یک تریلی هجده چرخ! و اگر این روند دنباله داشته باشد همه تارنمای ایران گلوبال از کار خواهد افتاد!
نوشته شده توسط: lachin

دوستان.... با کمال تآسف امروز متوجه شدیم که دلیل انداختن بمب های اتمی بر سر ژاپنی ها, ما ایرانیان بودیم . به این خاطر که این (( اندیشه )) پاره کردن شکم مرغ ماهی خوار بوسیله خنجر ماهی سیاه کوچولو بود که باعث شد که تروریست های اعراب همیشه در فکر خنجر باشند و شهروندان اسرائیلی را بکشند . و به همین دلیل و با منطق آقای کیانوش رشیدی قادی , چون در اکثر شهرهای ایران و مخصوصآ در نازی آباد تهران بطور آشکار , نه بطور فکری, بطور آشکار عمل ذبح کردن ( مرغ - خروس- و گوسفند ان ) را همیشه می دیدیم و این عمل غیر انسانی را هم بیشتر درایّام حج مشاهده میکردیم , این بربریّت ایرانیان باعث شد که آمریکا ئی ها از بمب های اتمی استفاده کرده و ژاپنی ها را تار و مار بکنند . اگر ما گوسفند سر نمی بریدیم , شهرهای هیروشیما و

ناکازاکی با خاک یکسان نمی شدند..
لاچین..بیست و دوم اردیبهشت ماه سال 7038 میترائی...سال 1138 آریائی ...سال 4400000000 زمینی... سال 4600000000 منطومه شمسی... سال 13210000000 کهکشان را شیری... سال 13720000000 جهان هستی
نوشته شده توسط: Anonymous

کمی هم بخنیدیم ..زبان دین اسلام و مروجان ان زبان غارت و دزدی جهالت و خیانت و فساد واسلام ..

دزدان همگی پیرو این دین مبین اند

یک مشت گدای عرب از راه رسیدند-
در میهن پررونق ما خانه گزیدند
با روضه و با روزه در این باغ پراز گل-
چون گاو دویدند و چریدند و خزیدند
با چوب و چماق وقمه و دشنه و چاقو-
سر ها بشکستند و شکمها بدریدند
گفتند که این منطق؛ اسلام عزیزاست-
اینان که سیه کار تر از شمر و یزیدند
بستند ز نفرت در دانشکده ها را-
استاد و مبارز همه در بند کشیدند
آنگاه به صحن چمن دانش و فرهنگ-
هر جمعه چنان گلّه ی بزغاله چریدند
با چرک و شپش لشگر جرّار گدایان-
از سامره و کوفه و بیروت رسیدند
روزیکه جوانان وطن در صف پیکار-
لبخند زنان ذائقه ی مرگ چشیدند
امروز سرافراشته درعین وقاحت-
این مرده خوران مدعی خون شهیدند
اینک همه با غارت این مردم بدبخت-
گویی شرف گمشده را باز خریدند
با زور و ریا کاری و دزدی و تقلب-
بر قامت دین جامه ی تزویر بریدند
موسیقی شان شیون مرگ است و گدایی-
این کوردلان دشمن شادی و امیدند
کوته نظران قاصد دوران توحّش-
بر سقف جهان تار خرافات تنیدند
جز مفت خوری مرده خوری نوحه سرایی-
مردم هنر دیگری از شیخ ندیدند
اکنون که سفیهان همه در مسند جاهند-
اکنون که فقیهان همه چرمنگ و پلیدند
در میهن ما . منطق اسلام . چماق است-
دزدان همگی پیرو این دین مبین اند

از: هادی خرسندی
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر رحیمی گرامی! با سلام به محضر شریفت، اگر شما فکر میکنی که خیلی سواد داری! ببر آن فلسفه سارتر را در فارسستان پیاده کن! و درجه استادی بگیر. جامعه ای که کلمه فلسفه حتا بگوششان نخورده است. شاید سارتر و کانت فارس بوده و ما خبر نداشتیم.

نوشته شده توسط: lachin

آقای ناصر رحیمی... لازم نیست به ایران دموکراتیک فردا نظری بیاندازیم . در ایران دموکراتیک رستاخیزی قبل و هم در ایران دموکراتیک حزب اللهی فعلی , دیگرانی بودند که میل نداشتند بچه هایشان به زبان ترکی حرف بزنند و یا تحصیل بکنند. , مثل آرامنه ایران. در تبریز هم مدرسه ارمنی بود و الان هم هست و هم دبیرستان ارمنی..بجه های ارمنی ها تا کلاس ششم دبیرستان با زبان ارمنی تحصیل میکردند و الان هم میکنند و لی نویسنده گان آزربایجانی تنها بخاطر استفاده از چند کلمه ترکی در مقالاتشان که زبان مادریشان بود , شکنجه می شدند. در ایران دموکراتیک حزب اللهی فعلی, الان هم بعضی از اسم های ترکی برای اسم گذاری بچه ها ممنوع است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جالب است که این جناب آرسن رفته رفته ماهیت پان ارمنی خود را بیشتر رو میکند. ایشان از کشتن یک بزیدی در آزربایجان را برای توجیه اشغال و بنا به اسناد مستدل بریدن سینه مادران آزربایجانی و دادن آنها به دهان بچه های آزربایجانی برای اینکه گریه نکنند را توجیه میفرمایند. شما اول بمن بگید موضع شما در ارتباط با جنایات ارتش و دولت ارمنی در مناطق اشغالی و به کمک استالین راندن مردم آزربایجان از ایروان و دادن آن به ارمنی ها و اشغال ۲۵ درصد از خاک آزربایجان از جانب ارمنستان و روسیه و ووو چیست تا بتوانیم بحرفهای شما باور کنیم. اما شخصا اعتقاد دارم که اگر چنین اتفاقی از جانب کس و یا کسانی افتاده که سر اسیری را بریده اند باید محکوم کرد. اما شما هم جرات کنید کشتار ارمنیان داشناک در آزربایجان را محکوم کنید. هر چند چنین انتظاری از یک شوونیست ارمنی بعید است

نوشته شده توسط: Anonymous

Serdar گرامی! شما خودتان ادعا کردید، که عده ای به حرکت ملی صدمه میزنند، بنظر میرسد شما آنها را می شناسید! اگر میشناسید آنها را معرفی کنید تا خوانندگان نیز آنها را بشناسند. سردار گرامی! چرا از سئوال خوانندگان دلخور میشوی؟ جناب سردار وقتی شما مقاله ای تحویل خوانندگان میدهی، حالا اسم خود را سردار بذاری، یا امین موحدی و یا نام دیگری انتخاب کنی، در نفس قضیه فرقی نمیکند! خواننده نیز حق دارد، از محضر جنابعالی در خصوص درستی ادعایتان سئوالی نماید. اینکه دلخوری ندارد. اگر دقیقا نمی دانی چه شخصی به حرکت ملی ضربه میزند، آن دیگر جای خودش. صادقانه بگو و خیال همه را راحت کن!

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

آقای جداری!
جانماز آب نکشید.

آقای جداری!
جانماز آب نکشید.
شما خود به معنای دقیق کلمه یک نژادپرست و به معنای دقیق کلمه ترک پرست هستید.
شما هیچ مردم به جر ترک ها را برسمیت نمی شناسید.
اندکی به خود در آینه نگاه کنید!
شما در هر اینه ترک می بینید،
در هر خیابان ترک می بینید،
همۀ دستاوردهای انسان ها در همۀ طول تاریخ ترکی است.

آقای جداری!
جدار ها را پس بزنید آنگاه:
"آیینه که نقش تو بنمود راست
خود شکن، آیینه شکستن خطاست!"
نوشته شده توسط: Anonymous

نوشتاری.... از نویسنده ای کینه توز که ارزش نقد کردن را نیز ندارد. بازماندگان چنگیز گویا پس از آنهمه جنایت در خاک ایران هنوز آرام نگرفته اند. گویا هنوز شخصيت و ديسپلين و محتواى فكر تورکی به آن سطح از انديشه نرسيده است كه بگويد: با ایرانیان دشمنی نکن.
دوران اندیشه های چنگیزی به پایان رسیده است. به خانه ات برگرد تورانی.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

سخنی چند با جناب دوشکی گرامی؛
مدت طولانی من شاهد پیگیری، متانت و منش سیاسی شما بوده و عمیقن برایم عزیز و ارزشمند هستید. تنوع در راهکارهای سیاسی هرگز نمی تواند در همدلی و همصدائی ما در راه اهداف مشترکمان تاثیر بگذارد و چه بسا در جریان گفتگوی های صمیمانه، نظرات ما صیقل یابند و از کج اندیشی ها فاصله بگیریم.
شما در کمنتار صمیمانه و صادقانه تان نوشتید:


"اما شوربختانه متوهم دانستن کسانی که عزیزانشان توسط رژیم کشته شده اند و متهم کردن ٧٦٠ فعال سیاسی بعنوان "زیر پرچم دورغین اپوزیسیون"، زیبنده سخن روز ایران گلوبال نیست. اگرچه ممکن است جنابعالی با روش و انشاء آنها همسویی نداشته باشید."
باید خدمت شما عرض کنم؛ "کسانی که عزیزانشان توسط رژیم کشته شده اند" نمی توانند جنبه تقدس به یک موضعگیری سیاسی بدهند. موضعگیری سیاسی از خاستگاه های گوناگون انجام میشود. من با احترام به همه کسانی که از خاستگاه انسانی، دادخواهانه و آزادی خواهانه قدم و قلم در راه مبارزه علیه حکومت اسلامی بر میدارند، سکوت در باره محدودنگری های سیاسی را جایز نمی دانم.
هدف من از نگارش سخن روز، نقد سیاسی اتاق فکر تدوین کنندگان بیانه بود و مراد امضاء کنندگان نبوده؛ چراکه می دانستم که بسیاری از امضاء کنندگان، از محتوای پیش نویس بیانیه بی خبر بودند.
جناب دوشکی عزیز؛
مشکل من ناهمسوئی و روش و انشاء بیانیه نبوده و نیست. توجه به مسئله زندانیان سیاسی بسیار ارزشمند است و اعتراض نسبت به بیدادگری حاکمان، اقدامی شریف، انسانی و قابل تقدیر است. اما مشکل از آنجا اغاز میشود که عرض حال به گرگ های تشنه خون مردم تقدیم میشود.
در این نامه به صراحت از رئیس موسسه یا زندان خواسته تا با پیشنهاد عفو به وظایف انسانی و قانونی خود عمل کنند.
"در صورت ابتلا به بیماری‌های لاعلاج و رعایت مصلحت رییس موسسه یا زندان می‌تواند پیشنهاد عفو محکوم را به مراجع مربوط بنماید. ما امضا کنندگان این نامه، از مسئولین ذیربط می‌خواهیم که به وظیفه انسانی و قانونی خویش عمل کرده و شرایط آزادی فوری و بدون قید و شرط زندانیان بیمار را فراهم کنند". (از متن بیانیه)
این فرهنگ استناد به قانون اساسی تبعیض بنیاد و فاشیستی حکومت اسلامی، بیش از اینکه روشنگرانه باشد، توهم برانگیز است. استناد به قانون اساسی که بر اساس ان جنایت علیه بشریت سازمان داده شد، نه تنها روشنگرانه نیست، بلکه از نظر سیاسی ویرانگرانه است.
منطق حاکم بر بیانیه همان منطق میرحسین موسوی و بازگشت به دوران طلائی امام است، اما با بیانی دیگر.
جناب دوشکی عزیز؛
پر واضح است که من پشت نگارش این خط سیاسی مادر ستار، پدر زانیار، پرستوی عزیز و ... را نمی بینم. من نوعی از دادخواهی را می بینم که روی دیگر ان اسارت طلبی است.
آری، حفظ احترام مادر ستار، پدر زانیار، پرستو و ... ضروری ست. و احترام به آنها با دفاع از منافع درازمدت جنبش دادخواهانه ایرانیان میسر است.
مادر ستار، دکتر ملکی .. میان گود هستند، دردهای 37 ساله مردم جان به لب رسیده و ضرورت پایان دادن به حکومت اسلامی را فریاد می زنند. اتاق فکری که نظرات انها را منعکس می کند، نباید روح سلحشوری انها را عقیم کند و سرنخ مطالبات آنها را به اجرای قوانین حکومت اسلامی وصل نماید.
جناب دوشکی بسیار عزیز و محترم،
می توانید تصور کنید که داعش فرزندان ما را به اسارت گرفته و در بازار برده فروشی عرضه می کند و ما در بیانیه ای از انها بخواهیم که تجاوزات شاان شرعی باشد؟
من بر این نظر پایبند هستم که دادخواهی باید از مدار اصلاح طلبانه خارج گردد و اتاق های فکر، آدرس های تیرک های خیمه نظام را به مردم بدهند.
آخرین کلام؛
شما از متهم کردن ٧٦٠ فعال سیاسی بعنوان "زیر پرچم دورغین اپوزیسیون" توسط من نوشتید. در نوشته من مرزهای میان اتاق فکر تدوین بیانیه و امضاء کنندگان صراحت (دقت لازم) نداشت که موجب این برداشت شما شد. با پوزش از همه کسانی که از سر خیرخواهی و صادقانه بیانیه را امضاء کردند و استواری در نفی مشی سیاسی حاکم بر بیانیه. بیش از ازین وقت شما و همچنین خوانندگان عزیز ایرانگلوبال را نمی گیرم.
با مهر و احترام
اقبال
نوشته شده توسط: Anonymous

یکی از آقایان پان ترکیست سوپر شوینیست چنان از نظر قبلی بنده شوینیسمش گل داده که حتی فراموش کرده نام خود را بنویسد.
خوب عزیز بابا من نوشتم در ایران دمکراتیک فردا مثل هر جامعه آزادی شما هم مثل همه خلقای دیگر سر زمین های آزاد حق دارید در برخی مدارس خواندن و نوشتن و حرف زدن ترکی را به بچه ها یاد بدهید. این که دیگر اینهمه دادو قال نداشت!
نوشتم برخی مدارس و نه تمام مدارس چون بهر حال باید برای دیگرانی هم که میل ندارند بچه هایشان ترکی بخوانند و بنویسند هم حق مدرسه رفتن را قایل شد. در واکنش به نظر بنده حضرت آقا چنان به هیجان آمده که کلا بند را به آب داده و ماهیت سر کوبگرانه و غیر دمکراتیک خودش را رو گرده که نخیر نه در برخی که در همه مدارس باید نه تنها خواندن و نوشتن بلکه کلا تحصیل ترکی باشد! واقعا خنده دار است اگر یک لحظه تصور کنیم که بچه نه فقط از ادبیات فقط ترکی را می فهمد بلکه

ریاضیات و فیزیک و شیمی و از مکانیک نیوتن تا نسبیت انشتین را هم قرار باشد به ترکی یاد بگیرد.
فلسفه را نگفتم چون آن یکی آقا کلا جز "مکتب تبریز" که معلوم نیست صیغه چه بابی است اصلا فلسفه دیگری را برای متفکر و روشنفکر ترک زبان و غیر ترک زبان برسمیت نمی شناسد.
بابا جان شما واقعا دارید شوخی می کنید. آقا می گوید مکتب تبریز را فقط تبریزی می فهمد و می تواند در چهار چوبش فکر کند! عجبا! جدا که شما را باید می بردند دانشگاه سوروبن کرسی استادی سارتر را می گرفتند می دادند به شما تا مکتب تبریزی را بجا اگزیستانسیالیسم به دنیا درس بدهید.

ناصر رحیمی
نوشته شده توسط: Anonymous

شما قصدتخریب احمد اوبالی وگئوناز را دارید در صورتیکه قبل از شما صالح ایلدریم و دکتر آراز و جاواد حسابی به هیکل احمد ساده لوح ............... و شما و انصافعلی یکشبه استقلال طلب دو آتیشه شدید و جالب اینکه خیلی از جانباران حژکت مللی فعلا سکوت را برگزیدند

نوشته شده توسط: Anonymous

هر کس به کامنت های " ایستا" توجه کند می فهمد چقدر تنفر وکینه نژاد پرستانه از هر جمله این کامنت های شوونیستی می بارد. از دید این فرد نژاد پرست، مغول ها نژاد یا قومی پست و و حشی هستند و قیافه های زشت ونا زیبائی دارند . چنانکه هر وقت این آقا به مخالفین خود حمله میکند قیافه آنها را در زشتی و ناهنجاری به قیافه " کریه" مغول ها ماننده میکند !! آیا با این قبیل شوونیست های نژاد پرست می توان بحث و گفتگوی منطقی داشت؟.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جناب آزربایجانی لطفا مقاله رامیخواندید وبعد ایرادمیگرفتید .آقای لوایی این کلمه رانقل وقول ازحضرت عظما آیت الله جوادی آملی مجتهدعالی مقام جهان تشیع بخدمت جناب عالی وبنده تقدیم کرده و فلسفه وجودی تفکراین ادبیات درایران را تشریح کرده است.شماهم هیزم آتش شئونیسم راشعله نفرمایید.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-باآمدن جناب کئیانوش قبادی کارهمه دوچندان شد.آنهاییکه قبلا بودند .بگی نگی کمی متوجه شدندکه بابا این لاقل تاریخ رادرست بنویسند.کارما عین زمان قبل ازاختراع ماشین برنج کوبی شد،خرمن رامی چیدیم وتازه میخواستیم اسب ها رابه بندیم که باران شروع میشد.مجبورمیشدیم ،اسب هاراول کنیم وبفکرخیس نشدن شالی ها درخرمن به افتیم.
امروزپس ازصحبت تلفنی این دوآقاکئیانوش ها کئیانوش دومی عقربه اش بکارافتاد وماماندیم به کدام جواب بنویسیم.
ملت های تحت ستم مضاعف واسیرجغرافیای ایران حدودیکصدسال است درخفا ودرنهان با این تفکرتزریقی انگلیس واستعماربین المللی درستیزاست .تازه امیدی یافته بودتابتواندتوسط اینترنت وکامپیوترحرفشان بزنند،که کله ازاین انسان وحیوان دوست تخیلی پیداشده وشروع به خیساندن بساط خرمن ماراکرد.
مارامهمان وخودراصاحب خانه وکرامات دانسته وبه پشت خودنگاهی هم نمیکند ،شایدکه پل های ردشده خودراببیند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تذکر لازم = در نوشته بالا بجای عبارت " نا دیده گرفتن این واقعیت که در ایران نه یک خلق یا یک ملت، بلکه خلق ها یا ملت ها زندگی میکنند، معنائی جز غلبه شوونیسم فارس در کنفدراسیون و نادیدها انگاشتن خود سرانه واقعیت های ملموس نبود." خوانده شود " نا دیده گرفتن این امر که در ایران نه یک خلق یا یک ملت ، بلکه خلق ها یا ملت ها زندگی می کنند، معنائی جز غلبه شوونیسم فارس در کنفدراسیون و نا دیده انگاشتن خود سرانه حقایق غیر قابل انکار، نداشت." با پوزش فراولن از خوانندگان عزیز

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

جمشید خان!
نخست اینکه چهره بنما و سخن بگو!
دو:
"تند افراطی" یعنی چه؟
(یا تند است یا افراطی!)، چون هر دو یک معنی دارند.
"مشکوک به نظر می رسه" خود یک توهین است به نشانی"ایران گلوبال"!
آقای اقبالی در کل همه را محکوم کرده و نه فقط "مادران و خواهران و فرزنذان"، که شما بدینگونه خواستید "اقبالی" را ضد "مادران"،"خواهران" و "فرزندان" معرفی کیند.
از کجا می دانید که ایشان "صبحانه" نخورده است، و نوشته است؟
شما حتما صبحانه نخورده می نویسید و می نویسید، و اصولا مگر شما صاحب معدۀ انسان ها هستید!
انسان عاقل هرگاه که بخواهد، می نویسد، جدای آنکه صبحانه خورده باشد و یا نه.
نخست "شئون اخلاقی" را بر پایۀ دیدگاه خودتان را تعریف کنید، تا "تندروهای خارج شئون اخلاقی و سیاسی" را بهتر بشناسیم.
و اصولا خود را جناب جمشید و در پایان:
"چهره بنما و سخن بگو!".... هستند، آنانی که چهره پنهان دشنام می دهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تا حالا شنیده اید که کسی ترکتور خودش را با گاو آهن عوض کند؟ و یا اسبش را با خری مامله کند؟ یا ماده گاو شیرده اش را با گوساله ای تعویض کند؟
آیا تا بحال شنیده اید که ملتی زبان وادبیات غنی اش را با زبان بی ادبیات جانشین کند؟ اگر ترکان زبان و ادبیات فارسی را بکار نمی بردند با چه زبان و ادبیاتی میتوانستند با مردم ایران گفتگو کنند؟ حتی زبان عربی که ساختاری مستحکم داشت نتوانست سد در سد زبان فارسی را کنار بکشد. صحبت کردن فارسی برای فرمان روایان ترک در آن دوره افتخاری بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رشید قادی, حتما شعر : چون گردکان در گنبد است را میدانید. با شما .... بحث کردن هم شبیه آنست.

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

"تورکان!"
حال ما "لی لی به لالای شما می گذاریم"، و شما را هم میهن و هم وطن خطاب می کنیم.
حال شما ضد "فارس" و "ایران" و "ایرانی" هستید.
شما نژادپرست که نیستید!
پس چرا تاجیک ها، پاکستانی ها و هندی ها را دشنام می دهید؟

"آن یکی پرسید اشتر را که هی
از کجا می‌آیی ای اقبال پی
گفت از حمام گرم کوی تو
گفت خود پیداست در زانوی تو"
مصداق پرسش بالای من از شماست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آیا من حرف بدی زدم که کامنتم سانسور شد؟! آیا گفتن یکی از ضرب المثلهای ایرانی (خجالت هم خوب چیزی هست)، ایرادی دارد؟! چگونه است که پان فارس های نژادپرست به قیافه آقایان جداری و لوایی ایراد میگیرند و شما منتشر میکنید! واقعا که (خجالت هم خوب چیزی هست)!

نوشته شده توسط: Anonymous

من فکر میکنم هم باید واژه شوونیسم و هم میهن پرستی را فهمید و بعد توی سر این و آن کوبید

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

من هفت میلیارد که اکنون نزدیک به هشت میلیارد شده اند را مورد پرس و جو قرار ندادم که هیچ، بر این باورم هیچ کس و هیچ کسانی قدرت ندارند از "هفت میلیارد نفر" پرس و جو کنند که "تو" کی هستی؟
اصولا:
من یکی با همۀ جانداران در همۀ اشکال آن دشواری ندارم که هیچ، همۀ آنها را دوست دارم.
من یکی نه تنها "خر" را دوست دارم که گمانم بر این است:"خر بالاترین انسان است"! چون می اندیشد، بیش از اندازه که توان دارد، بار نمی برد،و در "لحظۀ حقیقت"اعتراض می کند.

جناب "لاچین"!
شما هیچ جا در"شبکۀ جهانی" واژه ای از من پیدا نمی کنید که بر علیه "حیوان" نوشته باشم، هرگاه واژه ای از من پیدا کردید که بر علیه انسان نوشته باشم، گوشزد کنید، تا "گوش" خود را بکشم و پس از آن بیهوده نگویم.

خوش باشید جناب "لاچین"!

کیانوش رشیدی قادی
بیست و یکم اردیبهشت ماه سال 7038 میترایی

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای به اصطلاح ناظر من فکر می‌کنم که شما خود کسی‌ هستید که با نام بهمن موحدی کامنت می‌گذرد حالا هر کسی‌ اسم فامیلش با اسم فامیل شما یکی‌ باشد حتما برادر شما هست؟ما ترکها سخنی داریم که :عاشیقین سوزی قورتاراندا یارام یارام سویلر !(حرف خواننده یا همان عاشیق که تمام شود یار یار می‌کند)شما هم گویا حرفی‌ ندارید و نتوانستید ایرادی بر مقاله بگیرید و یارم ئارام می‌کنید .این چه سوالی هست که می‌کنید ؟اول شما خودتان را معرفی‌ کنید سپس انتظار داشته باشید که نویسنده به شما پاسخ دهد حکایت خنده داری هست حکایت آدم‌های چند شخصیتی‌ مثل شما.

نوشته شده توسط: Anonymous

http://iranglobal.info/node/54560
پاسخ به پاسخ آقای کیانوش توکلی
دست مریزاد، جناب توکلی، طبق این منطق شما، تمام بشریت متمدن احمق تشریف دارند و فقط یک کشور که مشی آن در این زمینه به دلایل موهوم با نظر شما همطراز است عقل کل !!! می باشد و لذا سایت شما هم باید از آن پیروی کند.
بفرمایید ببینیم آیا شما در نشریه خود تبلیغ مشی داعشی، یعنی آنهایی که انسانها را مثل گوسفند سر می برند و این عمل را هم با تفکر و ایدئولوژی شان توجیه می کنند، با استناد به " آزادی بیان" اجازه خواهید داد؟ نه اینکه بخواهم اینها را با دوستانی که در این ستونها لطفشان شامل حال ما می شود مقایسه کنم – که البته شاید رگه های مشابهی هم در آنها بتوان یافت (رجوع شود به سر بریدن سرباز یزیدی ارتش قره باغ که در منازعه اخیر به دست نیروهای آذربایجانی اسیر شده بود -، اما، (فی المثل) نیرویی که مخالف و دشمن دموکراسی است

و این را علنا هم اعلام می کند و هدفش را برچیدن دموکراسی قرار داده اجازه فعالیت آزاد و بدون مانع در یک دموکراسی را دارد؟
http://ezidipress.com/en/karabakh-conflict-azerbaijani-soldiers-behead-ezidi-soldier-from-armenia

نوشته شده توسط: lachin

آقاي كيانوش رشيدي قادي
يكي از خوبي هاي تركان اين است كه ما(خَر) نيستيم . ما هم مثل هفت ميليارد جمعيت دنيا (انسان) تشريف داريم...

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

"صمد بهرنگی"، یکی از بزرگترین معلمان تروریسم در ایران پیش از بروی کار آمدن "خمینی" و دار و دسته اش، در کتاب" بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری" نوشت:"خایه هایت را می بُرم!"
"صمد بهرنگی"، یکی از بزرگترین معلمان تروریسم در ایران پیش از بروی کار آمدن"خمینی" و دار و دسته اش، در "ماهی سیاه کوچولو" تروریسم آشکار امروز در جامعۀ جهانی را برای ایران آن روز توصیه می کرد و نوشت:"ماهی سیاه کوچولو خنجری در دست شکم مرغ ماهی خوار را پاره کرد"(نقل به مضمون)
که نتیجه بگیرد:
"ماهی سرخ هنوز بیدار بود
به خنجر فکر می کرد!"

"صمد بهرنگی"، یکی از بزرگترین معلمان تروریسم در ایران پیش از بروی کار آمدن "خمینی" و دار و دسته اش، در کتاب" بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری" نوشت:"خایه هایت را می بُرم!"
"صمد بهرنگی"، یکی از بزرگترین معلمان تروریسم در ایران پیش از بروی کار آمدن"خمینی" و دار و دسته اش، در "ماهی سیاه کوچولو" تروریسم آشکار امروز در جامعۀ جهانی را برای ایران آن روز توصیه می کرد و نوشت:"ماهی سیاه کوچولو خنجری در دست شکم مرغ ماهی خوار را پاره کرد"(نقل به مضمون)
که نتیجه بگیرد:
"ماهی سرخ هنوز بیدار بود
به خنجر فکر می کرد!"
امروزه بسیار تروریست ها و از جمله تروریست های عرب بر علیه شهروندان اسراییل خنجر و چاقو می کشند.
"اعراب بیدارند
به خنجر فکر می کنند!"(با الهام از صمد بهرنگی).
صمد بهرنگی، که در اینجا همانند "صمد آقا" است، حتی وارد زندگی خصوصی مردم می شود و از آنان که فیلمهای هندی را دوست دارند، در کتاب"کندوکاو در مسایل تربیتی ایران" ، آنگاه که از"چوخ بختیار" سخن می گوید، می پرسد:"آخر چگونه بالای کوه، ارکستری می نوازد و خوانندگان می خوانند"(نقل به مضمون از صمد)
"صمد" چون شنا بلد نبود، "بی گُدار" به "آب" زد. غرق شد.
نخست نوشتند:
"کشتندش!"
بعدها مستر جلال (جلال آل احمد) گفت، داستان "کشتن" را ما خودمان ساخته بودیم که دیگران باور کنند.
نه "صمد" امروز در جهان است و نه "جلال"!
فراموش نکن!
ولی:
راست بگو!

کیانوش رشیدی قادی
بیست و یکم اردیبهشت ماه سال 7038 میترایی
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، بر پایه آئین نامه تارنمای ایران گلوبال: ( ..... وقتی نویسنده ای مقاله ای در صفحه اول داشته باشد اگر مقاله جدیدی از وی درج شود مطلب قبلی هر چند هم که مهم باشد از صفحه اول بیرون می رود و فقط در بخش مربوطه قابل رؤیت و دسترسی است ..... ) اما هم اکنون در صفحه نخست ایران گلوبال پنج نوشتار از آقای کیانوش رشیدی قادی دیده می شوند! ایشان دو نوشته را با فاصله دو ساعت به ایران گلوبال فرستاده اند که هر دو هم در کنار هم و در بخش دیدگاه ها گنجانده شده اند که می توانید آنها را ببینید! شاید ایشان از آئین نامه تارنمای ایران گلوبال آگاهی ندارند که شایسته است ایشان را از آئین نامه آگاه کنید! از سوی دیگر نوشتار برابر است با نوشته ای که دیدگاه های نویسنده را در زمینه گوناگون نشان دهد! یکی از نوشته های ایشان به نام: ( پیام به آقای کیانوش توکلی مدیر ایران گلوبال ) .....

..... ویژگی های یک نوشتار را ندارد و پیامی چند سطری است که با ایمیل نیز می شد آن را فرستاد! نوشتار دیگر ایشان نیز ( خواهر بزرگ خلق ) نام دارد که باز هم نوشته ای چند سطری است و نیازی نیست که یک لینک برای نوشتن آن به کار گرفته شود! به هر روی روال کار ایشان برابر است با بردن سه چهار کیلو گوجه فرنگی با یک تریلی هجده چرخ! و اگر این روند دنباله داشته باشد همه تارنمای ایران گلوبال از کار خواهد افتاد!
نوشته شده توسط: Anonymous

مریض را باید مداوا کرد نه اینکه به حال خودش کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

یک بنیاد میهنی ایرانی لس آنجلسی حاضر است 50 دلار هزیه آزمایش خونی ژنتیک شما را بعهده بگیرد تا برای تثبیت و تعیین نژاد خود از امکانات علمی مدرن استفاده کنید . چنانچه شما از نژاد قفقازی و ایرانی و خاورمیانه ای نباشید و از نژاد زرد و مغول باشید ، مقامات ایرانی حق دارند از شما سلب ملیت کرده و شما را تحویل مغولستان و اویغورستان بدهند و شما متعهد میشوید که بقیه عمرتان را صرف معرفی مردم چین و ماچین و مغول و اسکینوهای سیبریه نمایید و حق ندارید در باره سایر خلقهای جهان از جمله فارس و ایرانی و ارمنی و کرد اطهار نظر کنید . من گرچه تاکنون دهها کمنت زیر نوشته های شما گذاشته ام ولی ببطور متوسط از هر مقاله شما حدااکثر 3 جمله و یا فقط از هر کمنت 3 کلمه را خوانده ام . یعنی اینقدر تفکرات راسیستی ضد بشری شما برای ایرانیان ارزش دارد . یادت باشد که این سایت ایرانی و فارسی زبان است و شما با همه تنفر یا دکانی

که اینجا باز کرده اید در خانه دشمن خونی و ارثی خود بسر میبرید یعنی مهمان هستید و از امکانات ایرانی که باید ضد دولت و ضد آخوند صفوی باشد ، سوء استفاده میکنید . همه این نکات ؛ شرف و وجدان و آگاهی و قدردانی و صداقت شما آذری های تجزیه طلب را نشان میدهد . این کمنت ها در آرشیو تاریخ ایرانیان ضبط است تا روز موعود و افشای شما چند نفر مقیم امریکا و اروپا .
نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

آرسن جان!
بارِو!
Barev
اینچه پسِک؟
Inche psek

این ها(پان تورک ها)، دشمن خونی تو و هر آنچه "تورک" نیست هستند.

"تورک" هستند!
کاری اش هم نمی شود کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

در گذشته، در موارد مختلف، ناظر و شاهد گرایش های شوونیستی بی حد وحصری در بین روشنفکران چپ گرا بوده ام . بهمین جهت نیز دچار تعجب نمی شوم وقتی می بینم کسانی نظیر بهمن موحدی و " تبریزی" که حود را چپ و سوسیالیست قلمداد می کنند، در شمار بدترین شوونیست های برتری طلب هستند و در روز روشن، ستم ملی در ایران چند ملیتی را انکار میکنند. اغلب خوانندگان سایت ایران گلوبال، با اسم کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی آشنا هستند . این سازمان پرقدرت دانشجوئی در زمان سلطنت استبدادی شاه، هزاران تن از دانشجویان ایرانی مخالف با رژیم را در خارج از کشوردر صفوف خود متشکل ساخته بود . از حانب دبیران و مسئولین این تشکیلات دموکراتیک که در کنکره های سالیانه کنفد راسیون انتخاب میشدند، در طول سال سمینارها برگزار شده و تظاهرات افشاگرانه ضد رژیمی در دفاع از مبارزات توده های

زحمتکش ا، سازمان داده میشد. تا کنکره نهم کنفدراسیون که در روزهای آخر سال 1968 میلادی در شهر فرانکفورت آلمان برگزار گردید، - در آن زمان درست ده سال از تاسیس کنفدراسیون میگذشت-- هنوز صحبتی از وجود ملت های مختلف ساکن در ایران در کنکره ها و سمینار ها و نشستهای کنفدراسیون به میان نیامده بود . با در نظر گرفتن این واقعیت که بخش مهمی از اعضا و فعالین کنفدراسیون را اذربایجانی ها ، کردها و دیگر ملتهای غیر فارس تشکیل میداد ند، نادیده گرفتن این واقعیت که در ایران نه یک خلق یا یک ملت، بلکه خلق ها یا ملت ها زندگی می کنند، معنائی جز غلبه شوونیسم فارس در کنفدراسیون و نادیده انگاشتن خودسرانه واقعیتهای ملموس، نبود. به منظور برطرف کردن این نقیصه ، اینجانب و چند تن از نمایندگان شرکت کننده در کنکره، متنی نوشته و آن متن را به مثابه پیشنهادی به ریاست کنکره، تقدیم کردیم تا به رای نمایندگان حاضر در کنگره که از کشورهای مختلف به نمایندگی انتخاب شده بودند، گذاشته شود . در کنکره در حدود 40 نماینده دارای حق رای، شرکت داشتند . اکثریت کنکره را چپ ها و کمونیست ها و اقلیت را افراد وابسته به جبهه ملی و هواداران مصدق تشکیل میدادند. در پیشنهادی که از جانب ما در رابطه با مساله ملی در ایران به کنکره تقدیم شده بود، با بیان این واقعیت که ایران کشوری کثیر المله می باشد ، خواسته میشد که در آینده در نشریات و اعلامیه های کنفدراسیون به جای عبارت ملت یا خلق از عبارت خلق ها یا ملتها استفاده شود. بسیاری از نمایندگان فکر نمیکردند که چنین پیشنهادی در کنکره کنفراسیون مطرح گردد. وقتی نوبت رای گیری به پیشنهاد در باره خلقها رسید ، اکثریت نمایندگان به آن رای مخالف دادند و تنها 14 نماینده به پیشنهاد رای مثبت دادند . بدین ترتیب ،علاوه بر نما یندگان جبهه ملی، تعداد زیادی از نمایندگان چپ و کمونیست حاضر در کنکره هم با پیشنهادی که ایران را کشوری کثیر المله میدانست، مخالفت کردند! شاید برخی از آنها از ترس اینکه مبادا جبهه ملی کنفدراسیون را ترک کند ، با پیشنهاد مخالفت ورزیدند که این برخورد زبونانه آنها البته درست نبود . اما دلیل مخالفت بسیاری از چپ ها با پیشنهاد خاق ها به جای خلق و ملتهای ایران به جای ملت ایران، دقیقا به خا طر احساسات شوونیستی و برتری طلبی قومی و نژادی بود . دلیل دیگر وجود شوونیسم فارس در کنفدراسیون جهانی را در این میتوان دید که نشریه تحقیقی کنفدراسیون که طی سالها انتشار می یافت" نامه پارسی" نامیده میشد .آنهم پارسی نه فارسی! کسانی که پیشنهاد کثیرالمله بودن ایران را به کنکره برده بودند ، نومید نشده و ساکت نه نشستند. چند سال بعد از برگزاری کنکره نهم، در نتیجه کوشش چند تن از رفقای چپ و فشار عمومی، در یکی از کنکره های کنفدراسیون پیشنهاد کثیر المله بودن ایران بالاخره به تصویب کنکره کنفدراسیون رسید و قرار شد دو کمسیون برای بررسی اوضاع اقتصادی و سیاسی آذربایجان و کردستان تشکیل گردد!
نوشته شده توسط: Anonymous

پان ارمنی گرامی جناب بهمن موحدی! بعد از سقوط رژیم اسلامی پانفارس اگر توانستید دوباره بر گرده ملل غیر فارس، غل و زنجیر بردگی تمامیت ارضی، و گاو آهن زنگزده زبان عقب مانده پارسی را بزنید، آنوقت میتوانید، تمام جغرافیای موسوم به ایران را کلا به داشناکسیون ارمنی به بخشید، تا در آنجا به همت جنابعالی ارمنستان بزرگ برپا کنند، شما هم دستیارش باشید. ....

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش رشیدی قادی، از بازگشت شما خوشحالیم. امیدوارم که از به بعد مورد لجن پراکنی پان فارس های نژادپرستی مانند بهمن موحدی قرار نگیرید. ....

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب امین موحدی گرامی! اول روشن بفرمائید؛ کسی که با نام ( بهمن موحدی بامدادان، علیه حرکت ملی مردم آزربایجان، در سایت ایران گلوبال سخن پراکنی میکند، شما و یا شخص برادرتان هستید؟ لطفا این موضوع را برای خوانندگان روشن کرده خود را از شبهه برهانید. شما اگر انسان آگاه و واقع بینی هستی، و ادعا میکنی چوب خورده استاد شدی، و تجربه داری، چرا مثل آخوندهای رژیم اسلامی کلی گوئی میکنی؟ شما اگر جرئت سیاسی داری، و بر مشکل آگاهی، چرا روی مشکل انگشت نمی گذاری؟ تا بقول شما خائنین بحرکت ملی آزربایجان برای مردم روشن شود. شما اگر آدم راست گوئی هستی چرا این کار را نمی کنی!؟ آقای امین گرامی! آیا میخواهی مثل اطلاعاتی ها از حریفان سیاسی خود، زهر چشم بگیری مدام آنها را با کلی گوئی و بطور مشکوک تهدید میکنی؟! خب. شما اگر صداقت داری و میخواهی به جنبش حرکت ملی آزربایجان محبت کنی چرا

چرا نام خائنین به حرکت ملی را اعلام نمی کنی؟ از چه چیزی میترسی؟ کسی که در کارسیاسی جرئت ندارد به درد چه چیزی میخورد؟ آیا شما آخوندی مثل آخوند ها کلی گوئی میکنی؟ نکند شما هم شده ای طبریزی ستاره دار دوم! آیا از ارواح و خوخان می ترسی؟!