رفتن به محتوای اصلی

آوریل 2008

مخالف معني اش جاسوس نيست

اقاي جعفرزاده در وبلاگ خودشان در ياداشتي به آقاي رضا پهلوي از حمله نظامي آمريکا به ايران دفاع ميکنند و ميگويند اين نوعي پرداختن بدهي امريکا به رژيم سلطنتي است چرا که آمريکا در گذشته شاه را تنها گذاشتند. کاري به تحليل ايشان ندارم، ولي آيآ همين حرف را امروز وزارت اطلاعات نميتواند بگويد که خيانت به کشور و دعوت دولت خارجي به حمله به ايران است. خسروگلسرخي و همه آنهائي که در مصاحبه هاي بالا نام برده شده اند هيچگاه خواستار حمله شوروي به ايران نشدند.

برداشتی از بیانیّهءِ جنبش آذربایجان

ارگانِ "جنبش آذربایجان برای یکپارچگی و دمکراسی در ایران"، موجودیّتِ رسمی خود را طی اوّلین بیانیّهء جنبش آذربایجان را در 14 فروردین 1378 شمسی اعلام کرده است. گرچه با روي صفحه آمدنِ این بیانیّه در سایتِ ایران گلوبال از سوي چندی از کاربران در سایتِ بیرونی و هم در سایتِ درونی به نقد گرفته شده است، ولی برای پی بردن به شناسایی افرادِ انتشار دهندهء این بیانیّه با پرده برداشتن از این نوشتار و شناختِ دقیق اهدافِ این ارگان هنوز به زمان نیاز هست، امّا...

سیاست چیزی نیست که بیان شود!

بی شک رادیو فردا و صدای امریکا در داخل ایران دهها میلیون بیننده و شنونده دارد و هر چند این دو رسانه کمبود هایی که در برنامه خود دارند ولی بر کسی پوشیده نیست که نبود این د و رسانه برای جنبش مدنی و دمکراسی خواهی ایران یک فاجعه است . !!
تعدادی از سازمانها و فعالانی سیاسی ایران که خواهان دخالت نظامی امریکا به ایران هستندچشمی برای دین صدای امریکا و گوشی برای شنیدن رادیو فردا ندارندانها یعنی مجاهدین و برخی گروههای قومی_ ملی سعی می کنند...

جو سازی عليه راديو فردا و برنامه فارسی راديو آمريکا

اين مطلب را مجاهدين برای شما فرستاده اند. واشنگتن تايمز (که هيچ ربطی به واشنگتن پست ندارد) روزنامه بسيار محقری است در آمريکا که به وسيله بخشی از نئو کان ها اداره می شود، و فعلا اصلی ترين وظيفه اش کمک به بر افروختن جنگ عليه ايران است. تلاش های زيادی کرده است تا عناصر مجاهدين را که به عنوان عوامل و و ابزار های دست نئو کان ها از طرف کارفرمايان مشترک اين روزنامه و مجاهدين به کار گرفته می شوند مطرح کند. اين روزنامه سوابق بسيار خاصی در رابطه با جو سازی عليه راديو فردا و برنامه فارسی راديو آمريکا دارد.

گرایش
ها و ضد
گرایش
ها «۱»

نوشته
ام قبلاً که از مقطع نشست پاریس، من به این نتیجه رسیدم که اپوزیسیون را یک درد بی
درمان هست: تا توافقی حداقل بر سر مسئلة ملی در ایران به وجود نیاید، هیچ راهی برای دررفتن از بحران بدیل
سازی در برابر جمهوری اسلامی پیدا نخواهد شد. دو گرایش به شدت افراطی در این میانه دارند یکدیگر را تقویت می
کنند: شووینیسم پارسی (اگر خوش ندارید آن را ناسیونالیسم عظمت
طلب ایرانی بنامید) و شووینیسم قومی یا ملیتی؛ کار هم دارد بالا می
گیرد. آنانی که پالتالکی به یکدیگر دشنام می
دهند،

بحران های هویت و هویت بحرانها قومیت در مقابل ناسیونالیسم (2 )

چرا که هم مسئله ی "ناسیونالیسم" و هم موضوع هویت "اتنیک" به شکلی که امروز مورد مداقه هستند مفاهیمی هستند مدرن. اگرچه یونانی ها از کلمه "اتنیه" برای تمیز دادن شهروندان یونانی از برده ها؛ افراد فقیر، بی زمین و بیگانگان استفاده می کردند و اگرچه محتوی تعریف آنها علیرغم گذشت قرن ها به اعتبار خود باقی است، ولی برای تعریف قومیت و ملیت در عصر جدید از بستر فکری دیگری استفاده می شود.

روان‌کاوی یک «عارضه و نشان بیماری» به نام مهدی جامی‌(2)

از طرف دیگر اکنون آقای جامی بایستی به من و به خوانندگان جواب دهد که چرا این دروغ‌ها را نوشته است و به تکذیب حقوقی من پرداخته است. او بایستی جواب دهد که نکات غیر علمی نقد من در کجا بوده است که دست به سانسور آن زده است. در نهایت من هنوز تا سه ماه دیگر با سایت زمانه یک قرارداد نوشتن سه مقاله در ماه دارم. اگر من اکنون به بهای خشم مدرن از سرکوب مقاله‌ام از ادامه هم‌کاری سرباز زنم، در واقع به خواست ایشان عمل کرده‌ام و حق سلطان بودن ایشان را پذیرفته‌ام.

پادشاها، مامای اش باشید، تاریخ را می گوئیم!

اروپائیان همیشه ناخرسند بوده و هستند از این امر، که آمریکائیان به اندازه ی ِ بسنده با آنان رایزنی نمی کنند و به اصطلاح، کارهای ِ جهان را یک تنه و یک قطبی به پیش می برند. در پاسخ به این اعتراض، کسینجر نیز به اروپائیان خُرده می گرفت و می گیرد، که آن ها، یعنی آمریکائیان، نمی دانند وقتی می خواهند امری را با اروپائیان در میان بگذارند به کدامین تلفن باید زنگ بزنند، لندن؟ پاریس؟ برلین؟ و یا شاید حتا رُم؟

آن که با مادر خود زنا کند

دریافتم که گرایش فاشیستی نفی هویت مردم ایران، در جمهوری اسلامی، بدل شده است به گونه
ای جنون گاوی از نوع بسیار حادش و جمهوری اسلامی در نفی هویت فرهنگی، حتی از بسیاری از پارس
شووینیست
های بیمار ما در اپوزیسیون، سبقت گرفته است و تازه دریافتم که چرا برخی
 از این بزرگواران ته دلشان غنج می
زند برای آن که بروند و کنار همین جمهوری اسلامی بایستند.

سکوت اپوزیسیون در باره جنایت وحشتناک علیه همجنسگرایان ایرانی! سه شنبه 8 آپریل ساعت 21

وقتی محمود صالحی د ستگیر شد از چپ تا سلطنت طلب رادیکال دهها بار این خبر را در رسایت های خود منعکس کردند تا اینکه سرانجام او ازاد شد وقتی دیروز نامه یک همجنسگرای ایرانی که در آن شرح انچه برانان رفته بود را با سادگی بیان کره بود د و از جمله تقاضای کمک از اپوزیسیون رزیم را داشت که حداقل این جبایت ضد بشری را را منتشر کنند ولی هیج یک از سایت های سکولار و چپ ان را منعکس نکرد؛ براستی چرا سایتهای اخبارروز؛ ایران امروز ؛ پیک ایران ؛ پیک نت ؛سایت های متعدد سلطنت طلبان و جمهوریخواهان واکنشی نشان نداده اند؟