رفتن به محتوای اصلی

دسامبر 2010

ودیعه‌های شیطانی

تنها بخشی از اسطورۀ آدم و حوا که به دل من می‌چسبد همان وسوسۀ شیطانی آگاه شدن است. آگاهی در این اسطوره ودیعه‌ای شیطانی‌ست. به راستی آیا شیطان آفرینش آفریدگار را دستکاری نکرده‌است؟ اگرنه این حجم عجیب و غریب مغز برای نیمه‌میمونی که خلق شده‌بود تا همچون دیگر جانوران بخورد و خورده شود چرا؟

داستان لاریجانی ها، حکایت توجیه زور و تزویر حکومتی هاست!

در راس دو نهاد حکومتی دیگر، برادران لاریجانی نشستەاند که شایستگی شان را در اطاعت محض و گوش بفرمانی مطلق آنها از منویات ولی فقیه می باید نشانه گرفت. رئیس مجلس، علی لاریجانی است که با عملکرد خود نشان داده که زبون ترین رئیس مجلس اسلامی در طول سی سال حیات آن است. و رئیس قوه قضایە، دیگر برادر لاریجانی هاست که نه فقط پنجمین رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، که بی شخصیت ترین آنهاست.

وسوسۀ شیطان یا خدا؟

می‌دانم این نوشتار خورای خوانندگان شتاب‌زده‌ای نیست که پای برخی از نوشته‌های سیاسی و شبه سیاسی را کامنت‌باران می‌کنند و مرا کلافه کرده‌اند در کنترل صفحۀ شما. دلم می‌خواهد ولی اگر چندتنی آن را می‌خوانند بیندیشند به آنچه می‌نویسم. بنا براین قسطی می‌نویسم.

وقتی انگلیسی‌ها به آمریکایی‌ها درس مذاکره می‌دهند

ویکی‌لیکس خلاصه: جفری آدامز، سفیر بریتانیا در تهران در مجموعه ملاقات‌هايی با سفیر آمریکا در بغداد و فرماندهان نیروهای چندملیتی در عراق در مورد نحوه مذاکره با مقام‌های ایرانی توصیه‌هایی را به آنان ارائه کرد.به اعتقاد آقای آدامز ایران از مذاکره با آمریکا چند هدف دارد که برخی از آنها جزئی و برخی اساسی هستند. به توصیه او باید در مذاکره با ایران، قرص و محکم و جدی بود؛ اما از پرخاشگری پرهيز کرد و هم‌زمان بايد منافع دو طرف را در کانون توجه قرار داد.

شاعران و نویسندگانی که از عرصه ادبیات پا به عرصه سیاست گذاشته اند و به کچراهه افتاده اند!

من واقعاً دلم میسوزد به این نویسندگان و شاعران! آقای اسماعیل خویی بعد از آنهمه شعرهای زیبا و هنری و مردمی اکنون « شعر را تبدیل کرده به مقاله سیاسی». این یعنی «به سلامت گفتن به شعر». یعنی خداحافظی با شعر. این واقعه نباید در زندگی هیچ شاعری اتفاق بیفتد. آقایان دولت آبادی و نوری علا را چه کار به سیاست؟ سیاست غیر از دانش و تجربه، هنری هم دارد؛ که این عزیزان فاقد آنند. سیاست ِادبیات همان خلق آثار هنری و مردمی و آزادی بخش است. قلمزن عرصه ادبیات کارش پیکار در عرصه سیاست نیست. این عزیزان حد اقل باید از

کنشهای کوچک و مثال زدنی از ایستادگی مدنی (بخش پنجم)

نظامیان حاکم اما احساس خوبی نداشتند. اسکناسها معاند با نظام تشخیص داده شدند و مبادله و نگهداری آنها غیرقانونی گردید. آنها که اسکناسها را نزد خود نگه داشتند هنوز آن را گرامی میدارند. آن اسکناسها بعنوان سند مردمسالاری معروف گردید.

کنشهای کوچک و مثال زدنی از ایستادگی مدنی (بخش پنجم)

نظامیان حاکم اما احساس خوبی نداشتند. اسکناسها معاند با نظام تشخیص داده شدند و مبادله و نگهداری آنها غیرقانونی گردید. آنها که اسکناسها را نزد خود نگه داشتند هنوز آن را گرامی میدارند. آن اسکناسها بعنوان سند مردمسالاری معروف گردید.

مبارزه مسالمت‌آميز در جنبش سبز

به خشونت كشاندن هر جنبش دموكراسي‌خواهي، خواست اوليه و مهم جناح‌هاي خشونت‌طلب حكومت‌هاي مخالف آنان است، زيرا كه با چنين اقدامي از يكسو شعار دموكراسي‌خواهي مخالفان را در عمل خدشه‌دار مي‌كند و از سوي ديگر بسياري از حاميان آنان را منفعل و در مراحلی حتي آنان را با جنبش مخالف مي‌كند، و بالاخره جناحهای خشن حکومتها منتقدین آرام خود را وارد ميدان مبارزه‌اي مي‌كنند كه خودشان دست برتر را در این میدان دارند. ضمن آنكه خشن شدن مبارزه در جناح حكومت نيز عناصر اقتدارگرا و خشونت‌طلب را تقويت مي‌كند.

در «فتنه‌های بعدی» چه کسانی حذف خواهند شد؟

اکنون پرسش آن است که با توجه به مخالفت‌ها و مبادلاتی که اکنون میان جناح‌های درگیر در قدرت در جریان است و نسبتی که بیت رهبری و سپاه با این جناح‌ها دارند، با فرض تداوم وضعیت فعلی ساختار قدرت، کدام افراد، گروه یا گروه‌های فعلا خودی در فهرست انتظار وضع حمل نظام قرار دارند؟ کدام گروه‌ها از منظر هسته‌های قدرتمند جمهوری اسلامی سست‌ایمان، فاقد بصیرت، منافق، و اهل مجامله با غرب یا عدم تبعیت صددرصد از رهبری و فرماندهان سپاه هستند؟

تشكيل كنگره ملي؛ سقفي براي همه ايرانيان!

راه حل فراگير كردن جنبش اعتراضي ايرانيان، برپاداشتن سقفي بلند و همه گير است كه تمامي ايرانيان بتوانند زير آن يك نيروي واحد بسازند و با يك برنامه فراگير به هدف برسند. «كنگره ملي ايرانيان» مي تواند اعتراضات مردمي را به «برنامه عملي» تبديل كند و همه گروههاي مسئول در آن حق رأي داشته باشند.منظور از گروههاي مسئول را برشمرده ام؛ گروههايي كه به تماميت ارضي ايران، آزادي، برابري و عدالت، حقوق بشر و حق انتخاب مردم پايبند هستند و با جنگ و تجزيه ايران و ترور و خشونت مخالف اند.