رفتن به محتوای اصلی

نوامبر 2011

در عراق و افغانستان، عوامل بیرونی تعیین کننده بودند چون عنصر داخلی در عمل وجود نداشت

این که اگر جنگ در گرفت - که به نظرم در نمی گیرد- بازنده اصلی سیاست ورزی است و کنشگران سیاسی. به ویژه که چون جنگ «بازی استراتژیک محض» است کسانی که در این «بازی استراتژیک» نقش سایه ای هم ندارند، پیشاپیش بازنده هستند. هفتم این که هم در نمونه عراق و هم در افغانستان، عوامل بیرونی تعیین کننده بودند چون عنصر داخلی در عمل وجود نداشت. در حالی که در ایران چنین «عنصری» یعنی نقش «مردم» و نیروهای موجود در جامعه موجود است.

در خصوص انفجار پادگان امیرالمومنین سپاه

اما هر آنچه که بوده باشد سپاه از هر گونه درز اخبار از محل انفجار به شدت ممانعت به عمل می آورده که این امر آن را می رساند که محل انفجار چقدر برای سپاه به لحاظ امنیتی دارای اهمیت بوده است. حتی اخبار رسیده از محل وقوع حادثه حاکی از آن است که عده ای از مجروحین حادثه به علت عدم انتقال و دیر رسانیدن آن به مراکز پزشکی در گذشته اند با وجود اوضاع وخیم مجروحین در منطقه بازسپاه به لحاظ رعایت امنیتی مانع ورود امداگران به منطقه شده است.

آمریکا و اشغال ایران: آخرین امید پهلوی پدر و اولین متحد پسر

اشغال ایران هرچند با هجوم نیروهای روس و بریتانیایی رقم خورد اما منافع میان‌مدت و درازمدت ناشی از آن به سود ایالات متحده امریکا تمام شد. از شهریور ۱۳۲۰ به بعد، برای نزدیک به چهار دهه، دولت امریکا به نحوی اساسی و جدایی‌ناپذیر درگیر امور ایران شد و به تدریج به مهم‌ترین متحد سیاسی و نظامی محمدرضا پهلوی در سال‌های سلطنتش بدل شد، هرچند پیش از اشغال ایران و در دوران پهلوی پدر نیز می‌شد ردی از حضور مستشاران امریکایی را در ایران شناسایی کرد.

روشنفکران در ساحل امن خارج و چه بایدکرد

جمهوری اسلامی در طول سه دهه از حاکمیت خود بطور سیستماتیک و سازمان یافته مرتکب اعمالی از جمله قتل، حبس و محرومیتها و آزارهای فیزیکی و جسمی، شکنجه، تجاوز، بردگی جنسی شده است. دستگیری شکنجه و اعدام کلیه گروههای سیاسی مخالف نظام و تلاش برای انهدام کامل این گروهها و کلیه منابع و امکانات مالی و ملکی آنها. دستگیری، شکنجه، آزار و اعدام مخالفان دینی حاکمیت، لائیک ها و اقلیت های قومی ومذهبی و تحمیل تبعیض آشکار علیه آنها دستگیری، شکنجه، آزار و اعدام کلیه مخالفین سیاسی در خارج مرزهای ایران...

سه قدم تا حل بحران منطقه يورو

راه‌حل همه‌جانبه براي بحران منطقه يورو بايد از سه مولفه اصلي برخوردار باشد: اصلاح و تغيير ساختاري سيستم‌هاي بانكي، يك رژيم مبتني بر اوراق قرضه يورويي و يك مكانيسم خروجي.‌ معاهده ماستريخت اتحاديه اروپا به گونه‌يي طراحي و تنظيم شد كه حيطه اختيارات آن تنها رسيدگي به ناهماهنگي‌ها و عدم تعادل در بخش عمومي است اما افراط‌ها و بي‌اعتدالي‌ها در بخش بانكي بسيار فراتر از بخش عمومي است. معرفي سيستم مالي يورويي در كشورهايي مانند اسپانيا و ايرلند با يك جهش و تكانه شديد در بازار مسكن همراه بود.

کسب «استقلال و دموکراسی» توسط ناتو یا توسط مردم؟

صف ها مشخص تر شده اند. «صف مردمان گوناگون ضد تبعیض و دموکراسی خواه و متکی به خود » و صف «ناسیونالیسم کور بیگانه گرا». فقط دو گروه به ظاهر متضاد به ناتو امید بسته اند. ناسیونالیسم کور آریا ، ناسیونالیسم کور ملیتها. هر دو عاشق و دلباخته الهه ناتو هستند.؛ و متحد یکدیگر در نقطه مشترکشان یعنی اعمال دیکتاتوری و وابستگی ، علیه مردم ،که اوج تفکرات فلسفی -سیاسی و اقتصادیشان «خشونت و ژنگرایی، کسب قدرت و ثروت فردی و گروهی، و اعمال دیکتاتوریست ».

ایستادگی در برابر تهاجم خارجی= همبستگی برای انتخابات آزاد

ایرانیان برای حل مشکل خود با حکومت نیازی به مداخله بشردوستانه ندارند. آنان نیاز دارند که در برابر هر تعرض خارجی به دفاع از یک دیگر برخیزند و خواهند خاست. بر عهده رهبران سیاسی است که در فراخواندن همگان به همبستگی در برابر تهاجم خارجی یک کس و هیچ گروهی را مستثنی نکنند. این دعوت باید فراگیر و بی استثناء باشد.

صف‌آرايي اعراب مقابل سوريه

اتحاديه عرب در صف‌آرايي جديد، خواستار فراخواني سفراي كشورهاي اتحاديه عرب از سوريه شد. كشورهاي سوريه، لبنان و يمن رأي منفي و عراق به قطعنامه اين اتحاديه رأي ممتنع دادند. در عين حال اين اتحاديه از اخراج سوريه از اتحاديه عرب خودداري كرد و منفذي جهت ارتباط با نظام سوريه باز گذاشت. در پي اين تصميم هواداران بشار اسد در دمشق به سفارت عربستان، قطر و فرانسه و كنسولگري تركيه در لاذقيه حمله كردند. تركيه در واكنش به اين اقدام بلافاصله اعضاي سفارت خود را از دمشق فراخواند و...

حملهءِ نظامی به ایران برای چه و با چه بهایی؟

ضرورت تاریخی است که ایرانیان هر چه زودتر بستر بحث و گفتگو برای یافتن مناسب ترین و کم هرینه ترین راه و استراتژی برای گذار از نظام جمهوری اسلامی به یک سیستم دمکراتیک و مردمی را با ایالات متحدهءِ آمریکا و اتحادیّهءِ اروپا آغاز کند. جمهوری اسلامی رفتنی است، غرب آنرا امروز و یا فردا حتّی با حملهءِ نظامی بر خواهد داشت. بسود چند گانهءِ ماست که با غرب همکاری و همسویی داشته باشیم، در غیر اینصورت، آمریکا و اتحادیه اروپا، با همکاری شورای هماهنگی کشورهای عربی ناحیّه خلیج فارس...

چند نسل دیگر در آتش این تبعیض ها خواهیم سوخت؟

اما من، زن ایرانی، آرتمیس ها، آتوساها، آذرمیدخت ها، گرد آفریدها و هزران هزار شیر زن آزاد ایرانی در پشت سر دارم و امروز این هستم، موجودی بدون آزادی، بدون استقلال, بدون حق، حتی حق یک زندگی آنگونه که خود میخواهم : آزاد !بدون سلطه، بدون زور و خشونت، بدون تحقیر، بدون نگاه های موشکافانه و انتظار جرم و مجازات... هویت ما از ما گرفته شده ، موجودیت ما از ما گرفته شده و در دنیای امروز که دیگر میدانیم به اندازه ی کره ی خاکی جا دارد، علیرغم تمام داشته های درونی مان تبدیل به موجودی تحت فرمان و مطیع گشته ایم..