رفتن به محتوای اصلی

می 2013

انتخابات جمهوری اسلامی و دو پادشاه در یک اقلیم

راه حل رفسنجانی برای خروج از بن بست ولایت فقیه به معنی رهایی یافتن کشور از یوغ استبداد دینی نبود، بلکه وی معتقد است که راه حل وی برای تداوم حکومت استبداد دینی تنها از طریق مصالحه و سازش با جامعه ملی و جامعه جهانی امکانپذیر است. تفکر رفسنجانی نیز به این دلیل محکوم به شکست است که با باز نمودن فضای اجتماعی و نسبی سیاسی، بغض متراکم شده اجتماعی از فشارهای سیاسی- اقتصادی و اجتماعی فرصتی برای ادامه روند حکومت دینی باقی نمی گذارد.

یادداشت سردبیر فرارو: چند می‌گیری 'رای' بدی!

اغلب قلمزنان رسانه ها در ایران نمی خواهند ویا نمی توانند به ریشه ها بپردازند و فراتر از گردوخاک بپا شده، نقش مخرب سیاسی - تاریخی اسلام و روحانیت در ایران را مورد توجه قرار دهند.سردبیر فرارو، آقای محمد نوین نوشته است: شهروندان در نگاه برخی کاندیداهای ریاست جمهوری ایران حکم سیاهی‌لشگری را دارند که به مراسم عزا می برندشان تا گریه کنند. از این رو است که هر کدام برای رای این سیاهی‌لشگر قیمت و نرخی می‌دهند. پرسش اینست که آیا این تنها نگاه "برخی کاندیداهای ریاست جمهوری ایران" به شهروند ایران چنین است

رد صلاحیت های انتخاباتی ؛ علاج واقعه قبل از وقوع

بهر حال رفسنجانی یکبار در طول حیات سیاسی اش ــ در جمهوری اسلامی ــ برای ثبتِ نام نیک از خود در تاریخ ؛ اما بخاطر حفظ و نجات نظام دینی از فروپاشی و سرنگونی وارد میدان رقابت و جدال جدی با ولی فقیه شد . امّا ولی فقیه و دار و دسته فاسد و جنایتکار او نا جوانمردانه و با توسل به رذیلانه ترین و غیر اخلاقی ترین شیوه ها او را از میدان رقابت خارج کردند تا بنا بر گفته " کارل مارکس " فیلسوف و جامعه شناس معروف آلمانی " ستمدیدگان یکبار دیگر فرصت بیابند ستمگر دیگری را بر سرنوشت خود مسلط کنند " .