رفتن به محتوای اصلی

اوت 2014

"روحانی خط قرمز ایران را حمله به نجف و کربلا می‌داند"

آخوند حسن روحانی گفته است که "حمله نیروهای افراطی به نجف و کربلا برای ایران خط قرمز محسوب می‌شود و در این صورت هیچ محدودیتی برای عملیات ایران وجود نخواهد داشت." اسلامگرایان حاکم سرنوشت ایران و ایرانیان را تابع سرنوشت نجف، کربلا، فاطمه و حسن و حسین می کنند در حالیکه قلب های ایرانیان برای کوبانی ها، شنگالی ها و کرد و کردستان می تپد و خط قرمز یک حکومت انسانی، ایرانی و ملی سرنوشت کردستان و مردمانی است که زیر تیغ اسلامگرایان سلاخی می شوند. کیست که نداند که چاقوی آخوند روحانی دسته خودش را نمی برد!

سخنرانی در کنگره دوم سکولارهای ایران در روزهای 9 و 10 اوت 2014 در بوخوم

در مورد ملیتهای ایران و آیا ایران چند ملیتی چند قومی است و یا تعربیف دیگرا دارد و سیستم آینده مملکت اگر بخواهیم دمکراسی حاکم شود، چه باید باشد؟ آیا بغیر از فدرالیسم در جامعه ایران راهی دیگر وجودارد؟

لغوکنسرت حافظ ناظری ‌در تهران

اولین کنسرت سمفونی رومی «حافظ ناظری» به همراه استاد «شهرام ناظری» و ستارگان موسیقی در تهران لغو شد. در باره چرائی این امر باید به صحیفه امام مراجعه کرد: «ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان می‏دهیم و خرد می‏کنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است».
اسلامگرایان حاکم بر ایران نمایندگان توحش، بربریت و فرهنگ مردمان عصر پارینه سنگی اند. سینه زنان و زنجیرزنان حسن و حسین (امت گریه) چگونه می توانند موسیقی، فرهنگ و تاریخ ایران را بفهمند و راه شکوفائی آنرا باز کنند؟!

دو ماه به آزادی شوهرم از زندان مانده بود که اعدام شد!

شوهرم علی اصغر ضیغمی را به چه جرمی اعدام کردند؟ مگر او دو سال حبس نداشت؟ مگر خود حاکم شرع یا قاضی دادگاه برایش حکم نبرید؟ پس چرا او را در شهریور سال ۱۳۶۷ اعدام کردند؟ به چه جرمی؟ شوهرم را به حدی شکنجه کرده بودند که وقتی او را دیدم کف پاهایش سیاه سیاه شده بود و در سرش قلمبه هایی پر از آب دیده می شدند! هیچ جای سالم در بدنش نداشت! خانم برادرم حامله بود که من و او هم به زندان افتادیم! او را هم خیلی شلاق زده و شکنجه کردند .....

ادبیاتی که تبعیض فرهنگی جامعه را در خود منعکس نکند ادبیات نیست

سخن از چشم فروبستن ادبیات نوین زبان فارسی و حتی کانون نویسندگان اش به روی درد و ستم فرهنگی اکثریت مردم ایران است. ادبیاتی که تبعیض فرهنگی جامعه را منعکس نکند ادبیات نیست.
سخن در مورد بررسی و نقد ادبیات زبان فارسی از این زاویه زیاد است و نیاز به کتابها دارد. من تنها به کلیات اشاره میکنم تا تکلیف صد ساله ادبیات این زبان درجامعه روشن شود.