رفتن به محتوای اصلی

انتخابات 92 و مردم

انتخابات 92 و مردم

در تمام کشورهای دموکراتیک انتخابات یکی از مظاهر و ابزارهای دموکراسی محسوب می شود، که از این طریق مردم می توانند آزادانه برای انتخاب شدن کاندید شوند، به احزاب و اشخاص مورد دلخواه خود رای دهند و یا اصلا در انتخابات شرکت نکنند. در چنین ممالکی مردم با انتخاب خودشان می توانند تا حدی بر حکومتها تاثیر بگذارند و دولتها را تغییر دهند.  حکومتهای دیکتاتوری احتیاجی به انتخابات ندارند. زیرا آنها حکومت خودشان را با زور سر نیزه بپیش می برند، اما بعلت تکنولوژی جدید که باعث گردش اطلاعات شده و اهالی کشورهای سرکوبگر هم تا اندازه ای از دموکراسی و انتخابات با خبر هستند، رژیمهای دیکتاتوری هم مجبورند برای ظاهر سازی هم شده انتخاب برگزار کنند و وانمود کنند که در کشورشان دموکراسی دارند.

رژیم جمهوری اسلامی ایران هم یکی ار همان رژیمهای دیکتاتوری می باشد که انتخابات را برای ظاهر سازی می خواهد. رژیم خوب یاد گرفته است، چگونه مردم را پای صندوقها بکشاند و چگونه رای مردم را مهندسی بکند تا هر کس را می خواهد از صندوقها بیرون بیآورد. ولی بعد از خمینی، رهبر اوتوریته آنچنان نداشته و ندارد که با امر و نهی  حکومتیان را اداره کند. در نتیجه قانون اساسی را به نفع رهبر عوض کردند. رهبر بخاطر عدم درایت خود وطمع دور بریها برای پر کردن جیب های خود و اطرافیانشان کشور را به نابودی کشیدند. با اینکه از فروش نفت اینهمه پول عایدشان شد، بعلت سیاستهای غلطش نتوانستند برای مردم کاری کنند. هرکس در هر کجا به پول و امکانات دسترسی داشت اختلاسهای میلیاردی کرد و رهبر مجبور بود طرف اختلاس کنندگان را بگیرد. در نتیجه خودش را در بین مردم بی آبرو کرد. تا جاییکه حالا نه حکومتیان برای حرفهایش تره خرد می کنند و نه مردم. جایگاهش را تا آنجا از دست داده است که از هرکاندیدا که مستقیما حمایت می کند، طرف می بازد. مگر اینکه علنا تقلب کنند. با این حساب شرکت در انتخابات چنین رژیمی بی معنی است، ولی با توجه به وضعیت داخلی و خارجی و بخصوص شکاف درون رژیم اگر نیروهای اپوزیسیون، فعالین کارگری، معلمین، زنان، جوانان، روشنفکران و.... بتوانند از این انتخابات برای پیشبرد اهداف خودشان بهره برداری کنند و اختلاف رژیم را حادتر کنند، حتما باید از این فرصت استفاده کنند.

برای پر هزینه کردن انتخابات برای رژیم، باید شعار انتخابات آزاد را در کارخانجات، در مدارس، در جشنها، در مساجد، در خانواده، خلاصه در همه جا بمیان مردم برد. انتخابات آزاد آن است که  تک تک ایرانیان بدون توجه به دین، مذهب، جنسیت، رنگ و زبان بتوانند بصورت مستقل و یا از طرف جمعیت و احزاب کاندیدا شوند و اگر مردم رای دادند، رئیس جمهور و یا نماینده شوند. مردم نباید بگذارند رژیم انتخابات را برای آنها تعریف کند. اگر قانون اساسی هم با انتخابات آزاد مشکل دارد، باید قانون اساسی عوض شود.

چون رژیم می داند اگر انتخابات ریاست جمهوری به تنهایی برگزار شود مردم شاید زیاد در آن شرکت نکنند، در نتیجه انتخابات شوراها را هم با انتخابات ریاست جمهوری همزمان برگزار می کند تا خیلی ها را بر سر صندوق های رای بکشاند. مردم خوب می دانند که هر کس در این رژیم مقامی داشته باشد، نه تنها نان خودش، بلکه نان تمام فک و فامیلش در روغن است. بهمین خاطر رژیم امکان می دهد که ده و یا پانزده برابر کاندید شوند و این کاندیداها، فک و فامیل، دوست و آشنایان را برای رای دادن بسیج کنند. حال که اینظور است، مردم هم باید از این کاندیدها برنامه کاری بخواهند، آنها را تخت فشار بگذارند،  کاندیداها را در مقابل هم قرار دهند، آنها را  را مجبور کنند برای بیشتر رای آوردن شعارهای مترقی و برنامه های بهتر از دیگری بدهند. درست است هر کس بمقام برسد مردم و شعارها را فراموش می کنند. ولی باز هم این برای رژیم هزینه آور است.

چون آقای خامنه ای از آقای احمدی نژاد رو دست خورده است، می خواهد بعداز پایان این دولت حساب آقای احمدی نژاد را برسد و احمدی نژاد هم مسئله را خوب می داند. در نتیجه بیت رهبری با دولت در گیر است، از یک طرف بیت رهبری خیلی قدرت دارد، شورای نگهبان دست آنها است و می توانند کاندیدا های اصلی دولت را رد کنند، از طرف دیگر مسئولیت برگزاری انتخابات با دولت است و دولت می تواند تمام تقلبات را با سند و مدرک افشاء کند.

این انتخابات از تمام انتخابات جمهوری اسلامی حساس تر است. از یک طرف مردم تجربیات انتخاب 88 را دارند و می دانند اگر به خیابانها آمدند در مقابل نیروهای سرکوبگر باید مقابله به مثل کنند و زود خیابانها را ترک نکنند. از طرف دیگر بیت رهبری هم که از 88 درس آموخته است، سعی خواهد کرد اگر انتخابات بی رونق هم شد، کم هزینه باشد. برای اینکارسعی خواهند کرد زمان تبلیغات را کم کنند. آقای خامنه ای مستقیم از هیچ کاندیدا حمایت نخواهد کرد، چون می داند که کاندیدای او خواهد باخت، سعی خواهند کرد چند کاندیدا از صلاح طلبان درجه دو و یا سه داشته باشند، تا رای دولتی ها پخش شود و به جامعه ایران و جهان هم بگویند در 88 هم آقای موسوی رای نیآورده بود.

ولی دولت و بخصوص احمدی نژاد و اطرافیانش مرگ و زندگی شان را در گرو برد و باخت این انتخابات می بینند. در نتیجه آنها از همین حالا به تبلیغات شروع کرده اند، وقتی آقای احمدی نژاد از پنچ برابر شدن رایانه ها سخن می گوید، یا در مجلس از وضعیت فقیر و فقرا می گوید، معنی اش این است که از همین حالا رای آنها را برای کاندیدای مورد حمایت خود می خرد.

حال وظیفه اپوزیسیون و مردم است که، شعار انتخابات آزاد را با تعریف واقعیش با صدای بلند بخواهند، سعی کنند کاندیدها را به ارایه برنامه مجبور کنند و اجازه ندهند با شعارهای کلی سر مردم کلاه بگذارند. باید سعی شود اختلافات دولتیها با بیت رهبری پررنگ تر و عمیق تر شود. اگر بعداز انتخابات دولتی ها به نتیجه انتخابات اعتراض کردند با آنها هم آواز شوند و اعتراضها را به خیابانها بکشانند و شعارها را بنفع مردم تغییر دهند. باید تمام اقشار و طبقات و ملیتها با خواسته های خودشان در این اعترضات شرکت فعال داشته باشند. اعتراضها را باید به تمام شهرها و در ادامه بتمام دهات کشاند. البته تا انتخابات خیلی اتفاقات می تواند روی دهد و تاکتیکها را عوض کند، ولی سمت حرکت همیشه باید سرنگونی این رژیم باشد.

 2 فوریه 2013

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید