رفتن به محتوای اصلی

لکه ننگ تاریخ ایران “جمهوری اسلامی “را پاک نماییم

لکه ننگ تاریخ ایران “جمهوری اسلامی “را پاک نماییم

لکه ننگ تاریخ ایران “جمهوری اسلامی “را پاک نماییم یا سنگی که پدران ما سی و چهار سال پیش در چاه انداختند را در بیاوریم

 باز هم به دهه فجر(زجز) رسیدیم.سال روز ورود خمینی ،بازگشت رهبری به میهنش با احساس <<هیچ>>.آری با هیچ شروع شد و بعد وعده آب و برق مجانی و نقت بر سر سفره ها ادامه پیدا کرد،ده روز بعد با اعدام و خون(کشتن ۴ نفر از ارتشیان وطن)تغییر نمود.

نمی دانم چگونه از نسل پدرانمان بهترین سال های جوانی مان که با “کمیته ،امر به معروف و نهی از منکر و اسید پاشی و تیغ رو ی بازوها ” و ” یا روسری و توسری ” گذشت را باید طلب کنیم.

پدران و مادرانی که همه آن چیزی را که خواستند در دولت دکتر شاپور بختیار به آنها داده شده بود.

.به روزهای سختی که دکتر شاپور بختیار و دولت مرغ توفانش پشت سر گذاشت. مردی که هر انچه بعد از ۷۰ سال در مشروطیت نیاکان ما خواسته بودند و تا این لحظه هنوز ما به ان نرسیده ایم و برایش تلاش می کنیم، به مردم و میهنمان هدیه کرد اما افسوس که پدران ما جو زده و ذوب در خمینی شده بودند و قدر آن مرد بزرگ را نداستند.

 همگان می دانند که ۳۴ سال است که ایران ، این مهد تمدن و پایه گذار حقوق بشر ، اسیر دست رژیمیست که از انجام هیچ جنایتی برای بقای خود دریغ نمی کند . سرکوب وحشیانه نیروهای سیاسی دگر اندیش ، جنگ ۸ ساله ایران و عراق که بر طبق اسناد موجود به تحریک شخص خمینی بر ایران تحمیل شد ، سرکوب تظاهرات آرام و مسالمت آمیز مردم ، بازداشت و قتل خبرنگاران و وبلاگ نویسان همانند ستار بهشتی که در زندان به قتل رسید ، اعدام نوجوانان بی گناه و بسیاری جنایت های دیگر همگی تلاشهای این رژیم برای ماندن در قدرت و مخصوصا برای بقای شخص و مقام ولایت فقیه بوده اند .

 سی و چهار سال از عمر ننگین این رژیم می گذرد . در طول این مدت اقلیتی به نام مذهب و از روی خباثت و رذالت ، رژیمی قرون وسطایی را بر اکثریت ما ایرانیان تحمیل نمود . نتیجه آن را امروز می بینیم . چه کسی است که عمق فاجعه را ندیده باشد : فرهنگ از هم پاشیده ، اقتصاد مریض و فلج شده ، مردم گرسنه ، کارگران بی حقوق ، اعدامها ، قتلها ، بریدن دست و پا ، سنگسار ، شکنجه زندانیان ، کشتار مردم در تظاهرات های مسالمت آمیزخیابانی ، حرکتهای تروریستی در منطقه ، بی آبرویی سیاسی در جهان ، و و و و بسیاری موارد دیگر که هرگز برشمردن آنها در یک سخنرانی و یا حتی در یک کتاب ممکن نیست .

 دیروز خمینی و خلخالی و رفسنجانی بودند . امروز خامنه ای و جنتی و احمدی نژاد ! هیچ تفاوتی بین دو این گروه نبوده و نیست . سسیتم همان سیستم است.برای رسیدن به هدف هر وسیله ای را توجیه می کنند و مخالفین و منتقدان را حذف فیزیکی و زندانی می کنند.در چنین نظامی چگونه می توان انتخابات آزاد داشته باشیم؟

انتخابات آزاد که امروز از سوی اصلاح طلبان در داخل و خارج عنوان می شود ،دامی خطرناک برای اپوزیسیون برانداز است تا موضوع تحریم و یا شرکت در انتخابات به بحث ،انتخابات ازاد یا انتخابات غیر ازاد تبدیل شود.و تحریم انتخابات و براندازی به هاشیه برود و به خیال خام خود بتوانند جمهوری اسلامی،را بیمه کنند.

 امروز در یادبود ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ، روزی که کابوس حکومت آخوندی و استبداد ولایت فقیهی آغاز شد ، دور هم جمع شده ایم که سوگند یاد کنیم که از این رژیم بیزاریم و « جمهوری اسلامی نمی خواهیم » . این فریاد و خواست همواره بوده و تا نابودی جمهوری اسلامی خواهد بود . اما آیا زمان به پیروزی رساندن این آرمان ملی نرسیده است ؟

اولین چیزی که امروز پس از این ۳۴ سال باید به آن توجه کنیم ، اصلاح ناپذیری این رژیم است . نباید بگذاریم که عده ای از روی نادانی ما را باز هم به بن بست اصلاح طلبی بکشانند . از امروز سوگند یاد کنیم که به جز شعار و خواست براندازی و سرنگونی کلیت نظام جمهوری اسلامی شعار و خواستی دیگر نداشته باشیم و مبارزه را بجز در جهت این خواست و آرمان به سویی دیگر نکشانیم .

 آیا پس از ۳۴ سال وقت آن نرسیده است که بخواهیم، برنامه و مدیریت مناسب داشته باشیم ؟

 نیروهای برانداز باید قبول کنند که از جانب مردم رسالت انجام این مهم را دارند . این نیروها باید با نیروهای جوان همگام و همراه شوند . نه در هرج و مرج ، بلکه با برنامه و با نشان دادن آینده ای روشن در ائتلافی ملی و با برنامه ای مشخص برای احیای جامعه ای سالم و آزاد در فردای این رژیم ، مبارزه مردمی را مدیریت کنند و ایران و ایرانیان را از این باتلاق و از این کابوس نجات بدهند.

 آیا وقتش نرسیده که با شجاعت و صراحت سوگند یاد کنیم که در راه همبستگی و ائتلاف قدم برداریم . با یکدیگر باشیم و بجای ایراد گیری از هم و دوباره گویی ، نقطه های مشترک و مثبت را بجوییم و رشد دهیم . از گروهها و شخصیتهایی که فردگرایی و تک روی می کنند بخواهیم که لحظه ای مادران و پدران داغدار و عزیز از دست رفته را بیاد آورند ، زندانیانی که هنوز در سیاهچالهای رژیم هستند را بیاد آورند . تا کی می خواهند بدون برنامه ، بدون همبستگی و بدون آینده ای برای خود و برای کشور به تحلیل گری و به واکنش گرایی و به در جا زدن ادامه بدهند ؟

 هر چه بود گذشت دولت دکتر شاپور بختیار آزادی ها و آرمان های صدو چند ساله ما را برآورده کرد و ۳۷ روزما طعم دمکراسی را چشیدیم اما افسوس که پدران ما هنوز آماده نبودند،مطالعه و درکی از دمکراسی نداشتیم.اما امروز که ما جوانان آگاه به مسائل روز دنیا و دمکراسی و آزادی هستیم.وقتش رسیده که این آروز را واقعیت تبدیل کنیم و برای نظامی سکولار و دمکرات ،گام نهایی را برداریم.

 اما برای رسیدن به پیروزی و گام نهایی مردم می خواهند بدانند به کجا می روند؟پس از این حکومت ،چه کسی یا کسانی به قدرت خواهند رسید؟چگونه قدرت به مردم انتقال داده خواهد شد؟دمکراسی چگونه نهادینه خواهد شد در کشوری سال هاست زیر حکومتی فاشیستی و استبدادی است؟

 چه کسی می تواند این سوالات را پاسخگو باشد؟

 این پاسخ ها تنها نهادی می تواند بدهد که ائتلافی قراردادی از سوی گروه های سیاسی مخالف که به براندازی و سرنگونی جمهوری اسلامی باورمندند ،است، می تواند بدهد.

پس امروز فراتر از شعار و حرف های تکراری گذشته برای این ائتلاف قراردادی و ایجاد شورایی ملی متشکل از اکثریت نیروهای سیاسی تلاش کنیم.تا لکه ننگی به نام جمهوری اسلامی که در تاریخ ما سی و چهار سال پیش بوجود امد را پاک نماییم

 

 رضا چنگیزی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید