رفتن به محتوای اصلی

با یاد و خاطرە قاضی محمد

با یاد و خاطرە قاضی محمد
با هدف رسیدن به یك دیدگاه دقیق درباره ی هویت تاریخی، لازم است که از یك سلسله معیارهای واقعی و مستدل استفاده . بهره جست. در غیر این صورت و بدون در نظر داشتن این معیار، سر از پندارها و افسانه های بیمار گونه و مالیخولیایی در می آوریم. تا آنجا که شخصیتی که از خر بندگی به سرداری رسیده، به جای افلاتون و ارسطو و هگل تکیه می زند، از جالینوس و ابوعلی سینا گوی سبقت می رباید، ابوریحان بیرونی و گالیله را به سخره می گیرد، خوارزمی و خیام را بازیچه به حساب می آورد، آدام اسمیت و ریکاردو و مارکس را شاگرد بقال سر گذار به حساب می آورد، بر منتسکیو و لنین و چه گوارا خرده می گیرد و در نهایت با هاله ای از نور و دارنده ی مجموعه ی کاملی از علوم اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره ظاهر می شود. و در نهایت چیزی جز لاطادلات گویی و آسمان و ریسمان کردن برای آیندگان و آینده سازان به میراث نمی گذارد. 
در حالیکه:
1 – بی توجهی به اسناد و شواهد بر جای مانده.
2 – ساده انگاری مفرط و تکیه بر تراوشات مغزی علیل و بیمار.
3 - نگرش انتزاعی به مسأله ی مورد بررسی.
و در پیش گرفتن روش شناسی نادرست و غیر دقیق ما را به ناکجا آباد و خواننده و شنونده را به برهوت و بیراههی برگشت ناپذیر می کشاند. مصیبتی که در بیشتر موارد، از اعیاد و سنن و آداب گرفته تا تفسیر و تجزیه و تحلیل مسائل روزمره دامن ما را گرفته و حداقل از آغاز حکومت ملاهای وابسته به دستگاه خلیف گری شیعه تا امروز، همه توان و نیرو و تاثیر حکیمانه ی خود را به منصه ی ظهور گذاشته است.
از آنجا که این خامه، قصد زنده نگاهداشتن و یادآوری خاطره ی یکی از فرزندان رشید و انساندوست این سرزمین، یعنی قاضی محمد، به مناسبت سی و یکم ماه مارس، سالگرد اعدام وی توسط نوکران بیگانه و دشمنان سوگند خورده ی این آب و خاک را دارد، به این مهم اشاره می کند که شیوه نادرست و وارونه نویسی تاریخ، علاوه بر پخش و اشاعه ی تبلیغات دشمنان و نشخوار فضولات بیگانگان و افزودن بر همه ی رسوبات و لای و لجن های بیگانه پسندانه و ضد مردمی، هنوز که هنوز است، بر بیکارگیری جمهوری مهاباد به جای جمهوری کردستان پای می فشارد و عناد می ورزد.
قیام مسلحانه و در عین حال دارای مناسبات دیپلماتیک قاضی محمد در مقطع تاریخی 1946 تا 1947 میلادی و با هدف استقرار جمهوری کردستان، در بر گیرنده ی بخش های عمده ی کردستان از جمله شهرهای کرد نشینی مانند بانه و سقز بود که در آن دوران بخش هایی از ایالات آذربایجان به حساب می آمدند.
این حکومت که دارای خصلتی کاملا مردمی و دمکراتیک بود، مهمترین و با ارزش ترین حکومت در تاریخ سیاسی ملت کرد به شمار می رود. و در عمل زودگذر و کوتاه مدت خود نشان داد که می تواند الگویی مناسب در راه رسیدن بعه استقلال و سربلندی برای همه ملیتهای ساکن در منطقه ی بلاکشیده ی خاورمیانه باشد.
قاضی محمد، شخصیتی باسواد، آگاه، دینی و کاملا مذهبیست. در بین مردم کرد دارای پایگاه نیرومند خانوادگیست. از اقتدار عقلایی و خودآگاهی برخودار و با توجه به شناخت و آگاهی قادر است با توانمندی و مهارتی شگفت انگیز و غیر قابل تصور، همه دانش و معلومات خود را در راه بسیج، سازماندهی و به حرکت در آوردن توده های محروم کرد بکار گیرد و در پراتیک اجتماعی پیاده و به ثمر رساند.
وی، موقعیت برجسته ی اجتماعی خانواده، برجستگی دینی – مذهبی و عقلانیت و کاردانی خود را یک جا بکار می گیرد و زمینه ای فراهم می آورد تا مردم کردستان را با تعلقات نیرومند قبیله ای و عشیره ای و عموما مرکز گرا در مجمعی گرد و یک صدا و یک دل نماید. درایت، هوشیاری و کاردانی قاضی محمد است که با بازشناسی و باز تولید هویت در توده های محروم و زحمتکش کرد، به آنان هویت ما بودن می بخشد. احساس زنده بودن و مبارزه در راه یک زندگی آزاد و به دور از بهره دهی و استثمار و استعمار اعطا می کند. و در نهایت، در مدت زمانی کوتاه و بس گذرا، زمینه ای فراهم می آورد تا ما، وظیفه ی تجلی ارزش ها در برابر ضد ارزش ها و حس همکاری و همیاری همگانی را به تک تک افراد جامعه منتقل نماید. به نحوی که این احساس در قالب و چهارچوب ایدئولوژی ملی متجلی و ظهور می نماید. 
بر خلاف لجن پراکنی های دشمنان مردم و شوونیست های متعصب و کفتار صفت که در همه ی ادوار تاریخی با قیل و قالهای دروغین وطن پرستانه و مردم دوستانه، این سرزمین و مردم را در طبق اخلاص گذاشته و به بیگانگان هدیه نموده اند، جمهوری کردستان به رهبری قاضی محمد، با همه ی فشارهای حکومت مرکزی و ارتجاع هار و زنجیری منطقه، با سرعتی اعجاب برانگیز و غیر قابل تصور توانست شرایط مناسب برای دوران گذار از یک جامعه ی سنتی و عشیرتی را به جامعه ای مدرن و عصری فراهم آورد.
طرح موضوع جمهوری و برافراشتن درفش دمکراسی، در محدوده ی جغرافیایی سرزمینی که فره ایزدی و اندیشه ی شوونیستی و واپسگرایی شاه - خدایی در تار و پود حکومتیان مزدور و دولتمردان خود فروخته و وطن بر باد دهش چون امروزه روز رسوخ و رسوب نموده بود، کاری ساده و پیش پا افتاده نبود.
نوآوری و بدعتی خجسته و مبارک که جمهوری کردستان به رهبری قاضی محمد، با بر افروختن مشعل خود آگاهی، گام های اولیه ی شکستن این تابو، تغییر ماهیت و شکستن دگم های ذهنی و اندیشه ی خام و ناآگاه مردم را فراهم آورد و انسان متعصب و عقب مانده نگاه داشته ی شرقی و از همه مهمتر ایرانی را به سوی مردم باوری و نه اوهام و خرافات فره ی ایزدی و چه فرمان یزدان چه فرمان شاه سوق داد.
زایش و پدید آمدن جمعیت تجدید حیات کرد، تحت تاثیر حزب هیوای کردستان عراق و سازماندهی آن به صورت یک تشکیلات مخفی و سری با محور قرار دادن کرد بودن که بعدا به حزب دمکرات کردستان تغییر نام داد، آن هم به صورت حزبی مدرن و در بر گیرنده ی خواست های مردمی و انسانی مردم کردستان، از دیگر دستآوردهای مترقیانه و بشر دوستانه ی جمهوری کردستان به رهبری قاضی محمد بود.
در عصر و روزگارانی که هویت و شخصیت زن، به عنوان یک انسان و موجود دارای حق و حقوق در سراسر خاورمیانه، از جمله کشور گل و بلبل و دوران زمامداری فرزندان و نوادگان کورش کبیر امری غریب و ناشناخته بود و زن در ردیف ورشکستان به تقصیر و مهجورین و مجانین قرار داشت، جمهوری کردستان به رهبری قاضی محمد، حق و حقوق برابر و انسانی وی را به رسمیت شناخت. به نحوی که کمیته ای خاص به منظور رسیدگی به امور زنان تشکیل و مشغول کار گردید. کمیته و تشکیلاتی که با نظارت مستقیم شخص قاضی محمد فعالیت می کرد. 
تلاش و کوشش مستمر و پیگیر در جهت استقرار و ترویج آموزش و پرورش مدرن با معیارها و سنجش های روز، در منطقه ی محروم کردستان از دیگر اقدام های جمهوری کردستان به رهبری قاضی محمد بود.
به اجرا گذاشتن دیوانخانه و نظام دادگستری، آزادی مطبوعات و نشریات در سطح گسترده. به نحوی که در این حوزه می توان به نشریاتی چون نیشتمان، هاواری کورد، هاواری نیشتمان، کوردستان و غیره استناد و به عنوان شاهد و گواه به محضر کاوشگران و محققین حقیقت جو معرفی نمود. 
تلاش گسترده برای گسترش چاپ و نشر، آموزش زبان کردی به عنوان زبان رسمی جمهوری و سایر زبان های گویشی مردم در منطقه ی کردستان، تأسیس رادیو کردستان و تبلیغات همه جانبه و گسترده برای تامین نیازهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و غیره، گذار از نظام قبیله ای و عشیرتی و طایفه گرایی به سوی کرد باوری و انسان دوستی، کنار گذاشتن اختلاف ها و تبعیض های دینی و مذهبی، پذیرش و قبول چند مذهبی و تکثرگرایی در دین باوری، تأکید بر حق تعیین سرنوشت برای ملت ها، حق استقلال ملت ها، فراهم نمودن زمینه خیزش فرهنگی ملت کرد، تلاش و کوشش مداوم در جهت پدید آوردن و ترویج نهضت روشنگری برای ملت کرد، پاسداری و احترام به صلح و دمکراسی در منطقه و جهان، ورود به حوزه های علمی، فرهنگی و احتماعی، اتحاد استرتژیک و دراز مدت با آذری ها، تصویب موافقت نامه و قوانین حمایت از اقلیت های قومی در محدوده جمهوری، از دیگر ویژگی های برجسته و قابل نگرش دوران کوتاه و زودگذر جمهوری به شمار می روند.
قاضی محمد، بر خلاف مدافعین دروغین و تبهکار دمکراسی و مردم سالاری. و شیوه ی رذیلانه و خدایگانی میهن فروشان و خیانت کاران بالفطره. یعنی زمامدارانی که با اشاره اجانب و بیگانگان بر اریکه ی قدرت نشسته و ضمن خائن خواندن و بیگانه پرست نامیدن فرزندان خلف این سرزمین، فرار مفتضحانه و خفت بارشان نیز با اجازه و اشاره ارباب بیگانه صورت گرفته، به خاطر گرامیداشت و پاسداری از دمکراسی و حق رأی مردم، مرگ شرافتمندانه ی خود را نیز به آرا مردم می گذارد. با این هدف و نیت انسانی که از ناحیه نو اندیشی و نو آوری او گزندی به مردم نرسد.
ابوالحسن تفرشیان ضمن یاد آوری این مهم که در تمام دوران زندگیش در کردستان، موفق به دیدار قاضی محمد نشده، در اثر خود به نام قیام افسران خراسان می نویسد:
خود قاضی‌ محمد با رفقای ما صحبت کرده، ضمن حرف¬هایش به آن‌ها گفته بود:
پیشه¬ وری به‌ من تلفن‌زد و گفت من رفتم توهم فورأ حرکت ‌کن! ولی من نمی‌توانم مثل پیشه¬ وری ملتم را رها‌کنم و برای حفظ‌ جان خودم امتم را به امان خدا بگذارم. من اگر پایم را از مهاباد بیرون بگذارم ملتم به‌جان‌هم می‌افتد، من برای حفط این امت مجبورم در مهاباد بمانم تا ارتش بیاید و نظم جدید برقرارکند. من همینجا می‌ مانم، اگرچه اعدام شوم.
او می افزاید:
قاضی‌محمد دراستقرارارتش کمک‌ کرد. حتی به‌ پیشواز سرتیپ همایونی فرمانده‌ ی ستون‌اعزامی رفت تا بدین وسیله جلوی کشتار را بگیرد. ارتش هم هدفش این‌بود که با کمک قاضی‌محمد مستقرشود و بعد دست او را از قدرت کوتاه‌ کند. حتی ارتش پس از ورود به مهاباد قاضی‌محمد را از کار برکنار نکرد. او همچنان پیشوا مانده‌ بود و در مقر فرماندهی خود مهاباد را اداره می‌کرد. تنها پس از استقرار ارتش بود که او، محمد حسین سیف قاضی و صدر را دستگیر و ناجوانمردانه اعدام کردند. روانشان شادباد ...
گفتیم که بنیادی ترین ویژگی جمهوری کردستان و نه جمهوری مهاباد، به پیشوایی و رهبری قاضی محمد، خصلت مردمی و دمکراتیک آن بود. زیرا این جمهوری نو پا به لحاظ ساخت زیربنایی و شیوه ی استقرار و دولتمداری دارای چهارچوبه ای کاملا مدرن و همخوان با روزگاران خود بود. دمکراسی حاکم بر جمهوری نیز، بر خلاف دمکراسی بی پدر و مادر و بی اصل و نسب به اصطلاح روشنفکران امروزین که از چپ و میانه و راست تا زرد و آبی و قرمز غرغره می کنند و به خورد خلق الله می دهند، یک دمکراسی نوین مردمی بود. دمکراسی ای که در آن درجه ی بالای ارزشمداری و مشارکت سیاسی توده های خلق کرد را مشاهده و مورد کنکاش و بررسی قرار داد.
در یکی از اسناد وزارت امور خارجه ی انگلستان به تاریخ آوریل 1946آمده است:
در سال1942 مهاباد به مرکز فعالیت های ملی کردها در کردستان تبدیل شد و قاضی محمد نیز به عنوان رهبر این نهضت برگزیده شد.در ماه فوریه ی 1945 روس ها اجازه ندادند تعداد نیروهای ایرانی در منطقه ی مهاباد افزایش یابد. حزب کومه له ی کورد- جمعیت کرد با جدا شدن از حزب توده نقش مهمی در تحریک ملی گرایی کردها برای مقابله با ایران بازی کرد...پنج تن از سران کرد که پیش از این به همراه افسر روسی به باکو سفر کرده بودند در بازگشت حزب دمکرات کردستان را به رهبری قاضی محمد تاسیس کردند. چاپخانه ای در شهرمهاباد گشایش یافت تا روزنامه ی نیشتمان در آن تاسیس گردد.
سند می افزاید:
در ماه ژانویه ی 1946 کومه له ی نیشتمانی کورد در شهر مهاباد جلسه ای تشکیل داد تاسیس جمهوری کردستان رسما اعلام و قاضی محمد به ریاست جمهوری برگزیده شد. حاجی بابا عیولو نخست وزیر، محمد خان شکاک وزیر دفاع، رشیدبگ هرکی فرمانده ی کل نیروهای مسلح و زیرو آقا به فرماندهی نیروهای انتظامی برگزیده شدند... در همان جلسه، نصب پرچم کردستان در ادارات، ساختمان ها و نهادهای دولتی به تصویب رسید.
در ادامه سند می خوانیم:
نیروهای انتظامی آرم کوماری کوردستان- جمهوری کردستان را بر سینه های خود نصب کردند... جمهوری کردستان همزمان با حکومت دمکرات آذربایجان در تبریز تاسیس شد... روس ها از دو حکومت تازه تاسیس دعوت کردند با یکدیگر همکاری کنند. پایتخت حکومت آذربایجان تبریز و رهبر آن میرجعفر پیشه وری بود. پیشه وری در نامه ای از قاضی محمد خواست که که یک حکومت منطقه ای کرد تحت حمایت او و روس ها در مهاباد تشکیل دهد اما قاضی محمد این درخواست را رد کرد و در پاسخ گفت:
« ما خود با روس ها برای تاسیس یک دولت مستقل کرد به توافق رسیده ایم ».
دولت کردستان از میاندوآب تا سردشت امتداد داشت. حکومت عراق، رهبر کرد اورامان « محمد رشید خان » را آزاد کرد اما نیروهای شوروی اجازه ندادند با جمهوری کردستان رابطه برقرار کند. 
به گواهی سند:
پس از مذاکرات طولانی سرانجام روس ها با سفر محمد رشید خان به مهاباد موافقت کردند. در مهاباد از سوی جمهوری کردستان نشان شرف و آزادی به وی اعطا و به عنوان فرمانده ی نیروهای مسلح مهاباد برگزیده شد. همچنین روس ها در ابتدا با حضور ملا مصطفی بارزانی در مهاباد و شیخ احمد مخالفت نمودند و ایشان را وادار به توقف در نقده نمودند. اکنون دولت ایران از سه سو با قاضی محمد، محمد رشید خان و ملا مصطفی در تقابل بود. کردها دیگر قایل به میاندوآب و سردشت هم نبودند بلکه ادعای حاکمیت بر ارومیه، خوی و ماکو را داشتند. بعدا با حکومت آذربایجان بر سر تعیین مرزهای دو جمهوری توافقاتی حاصل شد. 
و در سند دیگری به تاریخ 21 فوریه 1946 که از کنسولگری انگلیس در تبریز به تهران گزارش شده آمده است:
...منابع بریتانیایی گزارش می دهند که روس ها نقش مهمی در تحریک کردهای ترکیه، عراق و ایران برای تاسیس یک کشور مستقل داشته اند و جمهوری کردستان در مهاباد در واقع کانون اولیه ی تاسیس این کشور مستقل بوده است. در آوریل1946کردها به شهرهای بانه، سقز و سردشت هم یورش بردند.
محمد رضا پهلوی که با اشاره و فرمان ارباب، قدرتش را به دستگاه خلیفه گری شیعه سپرد و راهی خارج گردید، در صفحه های 54 و 55 کتاب خود با نام در پاسخ به تاریخ، می گوید :
شوروی از جنبش استقلال طلبی قاضی محمد در كردستان و جمهوری پیشه وری آذربایجان حمایت كرد.
و در سند دیگر به تاریخ 6 فوریه 1947 آمده است:
ملا مصطفی و نیروهایش پس از پیوستن به نیروهای قاضی محمد تهاجم علیه سردشت را آغاز نمودند. در23 آوریل 1946رهبران کردستان و آذربایجان سومین قرارداد همکاری خود را در مجلس آذربایجان در تبریز منعقد نمودند. علاوه بر قاضی محمد، عبدالله گیلانی، عمر خان شریفی، محمد حسین سیف قاضی وزیر سپاه ملی حکومت کردستان، رشید بگ جهانگیری، زیروبگ بهادری و قاضی محمد خانازی نماینده ی کردهای شنو حاضر بودند. نمایندگان آدربایجان نیز حاج میرزا علی شبستری، میرجعفر پیشه وری، صادق بادیجان و محمد بیریا بودند.
سند می افزاید:
در پایان کنفرانس مقرر شد موارد ذیل اجرا شود:
تغییر نمایندگان طرفین در شهرهایی که لازم است.
مشارکت کردهای مقیم آذربایجان و آذری های مقیم کردستان در امور حکومتی.
تشکیل هیات اقتصادی مشترک.
همکاری نظامی در شرایط حساس.
لزوم موافقت طرفین برای حضور مشترک در صورت اعلام مذاکرات در تهران.
فراهم آوردن تسهیلات لازم برای تدریس زبان های کردی و آذری در آذربایجان و کردستان.
اتخاذ موضع مشترک در برابر هرگونه خرابکاری دشمنان مشترک.
و در پایان آمده است که:
در دسامبر1946قوای ارتش ایران با یورش به کردستان جمهوری کردستان را درهم شکستند...حکومت عراق از ایران خواست ملا مصطفی را به این کشور تحویل دهد.
در نهایت اینکه:
روز31مارس1947مقامات ایران حکم اعدام قاضی محمد، سیف قاضی و صدر قاضی را اجرا کردند و بدین ترتیب عمر جمهوری 11ماهه ی کردستان به پایان رسید.
مشاهده کردید که در هیچ کجا نامی از جمهوری مهاباد در میان نیست. بلکه صحبت در مورد جمهوری کردستان است و بس. یعنی آنچه ملابنویس های درباری و تفاله های باقی مانده از آنان و وارو نویسان وابسته به دستگاه خلیفه گری شیعه و حکومت جهل و جنایت می بافند و مغز جوانان این یرزمین را مسموم می نمایند لاطائلات و یاوه گویی های بی اساسی بیش نیست.
در راستای افشاء نمودن ماهیت کریه و ضدمردمی این ملا بنویس های مدعی تاریخ نویسی و روشنفکری، به شواهد و گواهی اسنادی چند استناد می کنیم تا معلوم و مشخص گردد که هیچ یک از اسناد و شواهد تاریخی، نامی از جمهوری مهاباد برده نشده است.
در تمام نامه و مراسلات رسمی دوران جمهوری، صحبت از جمهوری کردستان است. وزارتی هیزی دیموکراتی کوردستان، وزارت جنگ کردستان و غیره. در کلیه ی نامه هایی نیز که به عنوان قاضی محمد نگاشته و به رشته تحریر در آمده، از او به صورت پیشه وای جمهوریه تی کوردستان یا رییس جمهور کردستان یاد شده است.
روزنامه ی کوردستان، در شماره 14 خود به تاریخ 13/2/1946 چاپ مهاباد در ارتباط با ادای سوگند قاضی محمد می نویسد:
روز 14 ژانویه 1946 قاضی محمد در اجتماع عظیم مردم سوگند یاد كرد : « سوگند یاد می كنم به قرآن كریم ، به سرزمین شرافتمند ملت كرد و به پرچم پرافتخاری كه در اهتزاز است ، تا آخرین قطره ی خون ، در راه آزادی و بختیاری ملت كرد، از هیچ كوششی فروگذار نكنم. از رهبری « جمهوری كردستان » و اتحاد كرد و آذربایجان برخود می بالم و مساعی خود را جهت وصول به اهداف ملت كرد ، به كار خواهم بست ».
همین روزنامه در همان شماره و در همان تاریخ طی خبری تحت عنوان هدیه ی قرآن به جناب پیشوا می نویسد:
با تصویب هیأت مركزی حزب دموكرات كردستان ، یك جلد قرآن مجید به همراه دو عدد جانماز با هدف ابراز احساسات پرشور مردم كردستان ، به رئیس جمهور كردستان اهدا شد.
روزنامه ی کوردستان در خبر دیگری مونویسد:
در تاریخ 20/10/ 1324 به موجب دستور رئیس جمهور هیأتی از بزرگان فرهنگی در اداره ی فرهنگ تشكیل و پس از مذاكرات طولانی مقرر شد نام مدرسه ی پهلوی به مدرسه ی كرمانجی كوردستان تغییر یابد.
روزنامه رهبر ارگان مرکزی حزب توده ایران، مصاحبه ای با قاضی محمد رهبر حزب دمکرات و رییس جمور کردستان به عمل می آورد که متن کامل آن در تاریخ 30/4/1325 خورشیدی در روزنامه کوردستان چاپ مهاباد انتشار می یابد:
در این مصاحبه آمده است:
سؤال : قلمرو كنونی نهضت دموكراتیك كردستان تا كجا امتداد دارد ؟
جواب : نهضت ما ماكو ، شاپور ، خوی ، رضاییه ، اشنویه ، سندوس ، سقز و سردشت را با حدود هفتصدهزارنفر در بر می گیرد .
سؤال: آیا خبری كه خبرنگار فرانسوی از قول شما یه این مضمون « هر وقت بخواهیم كرمانشاه را نیز بدست خواهیم آورد » . مخابره نموده درست است ؟
پاسخ: مقصود من از بیان این جمله تسلط غاصبانه و امپریالیستی بر كرمانشاه نبوده بلكه هدف اصلی من، آزاد كردن بخش دیگری از سرزمین ایران است.
مهمترین و سرنوشت سازترین اسناد و شواهد تاریخی، پرونده ی قاضی محمد و یاران جان بر کف وی در بیدادگاه نظامی حکومت وابسته پهلویست. جا و محلی که در آن از جمهوری کردستان و نه جمهوری مهاباد، به عنوان یک اتهام غیر قابل بخشش یاد شده است.
در کیفرخواست قاضی محمد آمده است:
1 ـ انعقاد قطعنامه ی نفتی میان دولت روسیه و جمهوری كردستان.
2 ـ اهتزاز پرچم جمهوری كردستان.
3 ـ تغییر نقشه ی ایران و جداكردن پنج استان ارومیه ، كرمانشاه ، سنندج ، تبریز ، ایلام .
4 ـ تهیه ی نقشه ی كردستان بزرگ.
5 ـ اعلام استقلال حكومت كردستان.
و در لیست اتهام های منتصب به سیف قاضی می خوانیم:
1 ـ پذیرش منصب وزارت جنگ در جمهوری كردستان علیه حكومت ایران.
2 ـ همكاری با قاضی محمد و وزرای جمهوری كردستان.
3 ـ تحریك مردم علیه حكومت ایران و اطمینان بخشیدن به مسوولان جمهوری كردستان در مهاباد. 

فرزاد جاسمی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید