رفتن به محتوای اصلی

کالبد شکافی یک انتخابات

کالبد شکافی یک انتخابات

 مورد یکم ؛ "طیف  خاکستری" و " طیف سیاسیون " در تنگناهای انتخابات :

 نظریه پردازان سیاست ، در آغاز فصل هرانتخاباتی ،  پوشه آن را می گشایند و از نو کالبدشکافی‌اش می کنند ، شاید  به  کشفیا ت  جدیدی دسترسی یابند و ارزیابی های نوینی بیابند .

در تیر راس میدان گاه " کالبد شکافان  انتخابات " ، مردمان خاموش نیز حضور دارند  ." طیف خاموش  "فقط انتخابات را تحریم نکرده اند بلکه سیاست را تحریم کرده اند . 

طیف خاموش یا به تعبیری  " طیف خاکستری "، سیاست را از زندگی‌شان حذف کرده‌اند و اصلاً شيوۀ زندگی پر از دست‌انداز و گرفتاري "جامعه  پرآشوب ایران " اجازه نمی‌دهد به طور مستمر به جنبه‌های عام‌تر زندگی اجتماعی، يعنی به چيزی فراتر از خود و خانوادۀ خود ، توجهی نشان دهند. سياست، به منزلۀ امر عمومی، در حاشيه‌های کاملاً موقت اين زندگی قرار دارد. به تعبیر دقیق‌تر، این عده نه انتخابات که سیاست را تحریم کرده‌اند، و به همین دلیل "سیاسی" نیستند. کل کنش سیاسی این بخش از مردم در غیر ایام انتخابات ، گله‌گزاری و ناسزا بار کردن برحاکمان و  مسئولان و روزگار است، سیاست را بی‌پدر و مادر می‌دانند؛ اگر دستشان به دهانشان برسد و روزنامه‌ای بخرند و بخوانند، نه به قصد پیگیری اخبار که برای رفع حوائج روزانه یا سرگرمی است. معمولاً با اینترنت سروکاری ندارند مگر در حد سرگرمی یا رشته تخصصی شان یا ثبت‌نام کارت سوخت و یارانه و مانند آن. اگر سراغ ماهواره هم می‌روند بیشتر به خاطر دلزدگی از برنامه‌های روزمره صداوسیما و به دنبال امری به جزء اخبارو جیغ های  برادر آهنگران هستند. " طیف خاکستری " بر پایه آرزوهای خود ، اخبار را عمدتاً از دل شایعات جست‌وجو می‌کنند.

"طیف  خاکستری"، کل کنش سیاسی‌شان محدود به همین دو سه ماه ایام انتخابات است . در این زمانه دو ماهه جامعه نشاط سیاسی و دینامیک اجتماعی می یابد . در دو  مورد این امر شدیدتر بود  : انتخابات ٨٨ که آن را به یک خیزش اجتماعی مبدل کرد و انتخابات ٧٦ که غنچه امیدها و آرزوها را در دل ها شکوفا نید . 

در کنار"طیف  خاکستری" ،" طیف سیاسیون " قرار دارند : 

" طیف سیاسیون " به چند پاره تقسیم می شوند : " اصول گرایان "که  گاه  از روی دغدغۀ ایدئولوژیکی‌ ـ‌ مذهبی، و گاه وابستگی معیشتیِ به حفظ وضع موجود، و گاه نگهبانی از قدرت سیاسی و نگهداری  سرمایه های کلان مالی ،  هم سو با حاکمیت بیت ولی فقیه می تازند .

" تحول طلبان " از سر خوا سته های دموکراتیک و آزادی خواهانه ، " اصلاح طلبان " از سر مطالبات سیاسی و گاه اجتما عی و "سرنگون طلبان " از سر درخواست های فرو پاشی و انقلابی گری ، دغدغه سیاست ودموکراسی طلبی و  مردم خواهی  دارند .

در این میا نه میدان ، تودۀ اصولگرایان در پیگیری اخبار و جریان وقایع کشورعمدتاً منفعل‌اند، و بیشتر چشم‌شان به دهان صداوسیما است، اما، برخلاف طیف خاکستری، بی‌توجه نیستند .  " تحول طلبان " ،  " اصلاح طلبان " و "سرنگون طلبان " نسبت به اخبار سیا ست حساس هستند و جستجو گر حوادث و تحلیل ها از   کانال های متفاوت و تارنماهای خودی و غیر خودی هستند . 

طیف سیاسیون ، چه "اصول گرایان" و چه " تحول طلبان " و   " اصلاح طلبان " و "سرنگون طلبان " ، در امر انتخابات دارای استراتژی هستند . هر چند که این "استراتژی" ها ،  گاه ، تغیر می کند . به عنوان نمونه ؛ "اصول گرایان" ی که در سال ٨٤ و ٨٨ مطابق با خوا سته ی "بلوک قدرت " به " محفل احمدی نژاد " رای دادند ، امروزه باز بر اساس در خواست همان "بلوک قدرت " ، " محفل احمدی نژاد " را پس می زنند . یا در جبهه دیگر ، پاره ای از  " اصلاح طلبان " ی که هاشمی رفسنجانی را " عا لی جناب سرخ پوش " می نامیدند ، در خیزش ٨٨ ، اورا " امام جمعه سبز " ، سپس " مهره حکومتی " و اکنون " معمار اصلاحات " می نامند . 

 

مورد دوم ؛ کالبد شکافآن در دام گمانه زنی :

نظریات نظر پر دازن در زمینه انتخابات ، بر پایه گمانه زنی ها  ساخته و پالوده می شود  . میزان داده های واقعی اندک و متغیرات اجتماعی فراوان است . باید  هر تحلیلی را فقط تحلیل متغیر و موقتی  بدانیم نه  واقعیت صرف و آسمانی  . چه بسا که بر اساس تغیرات  سریع پدیده های اجتماعی و گستردگی عوامل و المنت ها  ، ارزیابی ها  در مصاف با واقعیات به‌ خطا تفسیرشود و سپس در روز پس از انتخابات در  جهت  حک و اصلاح آن بشتابیم . در این وادی نظریه پردازی ، بیش از هر جای دیگری باید بگوییم "گویا" یا "به نظر می‌رسد" و همانند آن..... نباید هویتمان را به تحلیل‌ها گره بزنیم، بلکه فقط و فقط انسان و  انسان‌دوستی راارج  قایل شوییم . هرگاه کسی با دغدغۀ حقیقت‌طلبی و به دور از حب و بغض "تحلیل" خود از واقعیت را بیان  کرد، بشنویم، بفهمیم، و اگر حقیقتش یافتیم ـ لااقل دردرون ـ تصدیقش کنیم، شاید رازی گشوده  و توهمی زدوده شود.

 

مورد سوم ؛ گمان ها در دام آمار ها :

پیشینه ده دوره انتخابات ریاست جمهوری - از بنی صدر تا دوره دوم احمدی نژاد - نشان می دهد که برای هر انتخاباتی ، گویا  می‌توان سه مرحله  را به ترتیب از یکدیگر تفکیک کرد: مرحله  گمانه‌زنی‌ها، مرحله  فعالیت‌ها، ومرحله  "انتخاب". هرچه با عبور از فضای عادی زندگی پیش از انتخابات واردمرحله  نخست انتخابات ( یعنی  گمانه‌زنی‌ها ) می‌شویم و به سمت مرحله  دوم و سوم ( یعنی  فعالیت‌ها و  "انتخاب") می‌رویم بر شدت  سیاست زدگی و کنش سیاسی و نشاط اجتماعی در جامعه افزوده می‌شود. از چند ماه قبل از انتخابات فضای عادی رسانه‌های غیررسمی (بیش از همه اینترنت) با گمانه‌زنی‌ها رفته رفته سیاسی  می‌شود ، سپس  وارد فضای فعالیت‌های غیررسمی انتخاباتی می‌شویم (مصاحبه‌ها، سفرها و …)، که آثار آن را کمابیش می‌توان در گپ و گفت‌های تودۀ "سیاسی"  جامعه و بخش کمی از طیف "خاکستری" دید. وبا گذر از دهلیز رد صلاحیت ها توسط نظارت استصوابی شورای نگهبان و مسجل شدن نامزدها  وارد مرحله "انتخاب" می‌شویم.

 ارزیابی انتخابات در مملکت محروسه ایران امری است پیچیده ، و بدین سبب است که دستان تحلیل گر بسته ، وقلم اش  خمیده می شود . اگر به آمار های وزارت کشور مرا جع نماید ، نمی داند چند  درصد آن قلابی و چه بخش ان حقیقی است .؟ به ناگزیر با احتیاط فراوان به این آمارها نزدیک می شود  و از ابزار گمانه زنی و شناخت و تجربه سود می جوید  .

آمار رسمی وزارت کشور می گوید از ده  دوره انتخابات ریاست جمهوری ، فقط یکبار انتخابات به مرحله دوم رفته است ( انتخابات نهم - سال ١٣٨٤- دوره اول احمدی نژاد ) . این بدین  معناست که فقط یکبار انتخابات پولاریزه و دو  قطبی  بوده است . اما این تمام واقیعت نیست  . مگر نه  اینکه جامعه انتخاب کنندگان در سال ٧٦ ( انتخابات  هفتم - خاتمی و ناطق نوری ) و سال ٨٨ ( انتخا با ت دهم - احمدی نژاد و موسوی ) دارای  قطب بندی بیشتری بوده  است ؟. بنابر این این گمان را می توان کرد که شمشیر تقلب در انتخابا ت سال  ٧٦ ، گویا ، کندتر  بوده است و در  انتخابا ت سال ٨٨ ، گویا ، تند و تیزتر  بوده است . اگر  به جستجوی مدارک و اسناد برویم و خوا سته باشیم که در یک دادگاه تخیلی ثا بت نماییم که  انتخابا ت سال ٨٨ قلآبی بوده است وآرا  شمرده نشده و نظر بلوک  قدرت اعمال شده است ، احتمالن کسی را نمی توا ن یافت  که مدارک دادگاه پذیری را ارایه دهد و ادله استنادی به دادگاه تخیلی تقدیم نماید . بنابر این ،  سه سناریو موجود است :

یکم : انتحابات قلابی بوده ، رای ها شمرده نشده ، ارقام در بیت آقا تعین شده ، موسوی رای بیشتری داشته و ... این یک گمانه زنی بر اساس بینش و باورها و تجربه قطب بزرگی از مردمان ایران  است . آیا این بینش صرف حقیقت بینی محض این طیف ا ست ؟ چند درصد آرمان خواهی و آرزو طلبی در این نظر وجود دارد ؟ آیا  نفرت و انزجار از "فرمان روا یان " سبب ساز این نظریه نشده است  ؟ این طیف در یک دادگاه تخیلی چه مدارک و اسنادی دارد که ارایه دهد و ثابت کند که انتخابات تقلبی  بوده است ؟ 

دوم : سناریوی تا ر نمای " تابناک " درست است و  احمدی نژاد این سند یا نوار  را در اختیار دارد که  رای وی ١٦ میلیون بوده و بلوک قدرت با  ادله مشخص ٨ میلیون رای اضافه کرده است و به ٢٤ میلیون رسانده که آشوب !! به وجود نیاید و انتخابات به مرحله دوم نرسد  .  در صورت  اثبات  واقعی بودن این ادعا ، ( باز بر اساس آمار وزارت کشور) مجموعه رای در سال ٨٨ ، عدد ٣٩ میلیون می باشد که با ١٦ میلیون ( کمتر از نصف  مجموعه رای ها  )  انتخابات  وارد مرحله دوم باید می شد  . پس با این سناریو ، احمدی نژاد ، با برگ "آ س" اش تو زرد از آب در می اید و ٤ سال غیر قانونی در این ملک  بر تخت ریاست بنشیده  است .

باز هم با نگاهی  به آمار های وزارت کشور ، کمترین مشارکت در انتخابات ششم با ٥٠درصد ( سال ١٣٧٢- دور دوم ریاست هاشمی  ) و بیشترین مشارکت در انتخابات دهم با ٨٥ درصد ( سال ١٣٨٨- دور دوم ریاست احمدی نژاد ) می باشد . اگر بر این گمان باشیم که حد  اقل ٨ میلیون رای قلا بی بوده است ، پس ، انتخابات هفتم ( سال ١٣٧٢ - ریاست خاتمی ) با ٨٠ درصد مشارکت مقام نخست مشارکت بالا را از آن خود می کند . هر آینه ، به طور  متوسط ، حدود ٦٥ درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کرده و  حدود یک سوم حضور نیافتند . این" جماعت یک سومی " ها را " آرای مطلقاً خاموش" می نامیم . که حدود پانزده تا بیست درصد ان پاندولی و شناور بوده اند که گاهی به مرز ٨٠ درصد ( سال ٧٦ - خاتمی ) یا ٨٥ درصد ( سال ٨٨ - دور دوم ا.ن . - بدون در نظر گیری تقلب ) می رسیده  ، و گاهی کم فروغ و ساکت بوده است .همچون انتخابات سال ٧٢ ( دور دوم هاشمی ) که حتی به مرز ٥٠ درصد افول می کند .

"آرای شناور" نقش فراوانی در پیروزی کاندید در انتخابات دو قطبی ( خاتمی دور اول - ا.ن. دور اول و دوم - و  احتمالن انتحابات در پیش رو ) ، و نیز  تاثیر فراوانی در بالا رفتن درصد مشارکت دارند  ( خاتمی دور اول - ا.ن. دور دوم ، بدون توجه به تقلب ) .

از بین تمام دوره‌های ده گانه ، دور اول با 124 کاندیدا، وبا کم ترین  رد صلاحیت، آزادترین انتخابات (١) ، و  دور پنجم (سال 68) با دو کاندیدا (هاشمی رفسنجانی و عباس شیبانی) کم‌فروغ‌ترین و محدودترین انتخابات، و دور هفتم  غیر قا بل پیش بینی  ترین   و دور دهم مناقشه‌ برانگیزترین انتخابات ریاست‌ جمهوری بوده است.

طی این ده دوره، تا کنون چهار نفر خود را در دو دورۀ متوالی به رأی مردم گذاشته‌اند و میزان رأی خود را برای بار دوم نیز محک زده‌اند. که بیشترین کاهش مشارکت کل در دور دوم یک  کاندیدا متعلق به  خامنه‌ای با 20 درصد کاهش می باشد . تعداد رأی خامنه‌ای در این دوره از تعداد رأی  رجایی در چهار سال پیش از آن هم کمتر است.

مورد چهارم ؛ تاثیر آرای شناور طیف خاکستری در انتخابات :

باز اگر امر  تقلب را نادیده بگیریم یا حد اقل ناچیز بنگریم و بر این گمان باشیم که  اشارت انگشت و نظر  ولی فقیه برای گزینش ریس جمهور وجود ندارد ، به این حقیقت پی می بریم که "آرای شناور" وابسته به " طیف خاکستری " نقش فراوانی در انتخاب رییس جمهور دارد . 

اما انتخابات در پیش رو ، ویژگی ها و تفاوت های اساسی با ده انتخابات پیشین دارد و در بستری از ناملایمات های بلوک قدرت و بحران های کلان حکومتی درگیر  است و دست و پنجه نرم می کند   : 

نخست : ولی فقیه تنها تر از همیشه است و در بدترین شرایط مشروعیت و مقبولیت دردرازنای زمان رهبری ٢٤ ساله  خود قرار دارد .

دوم: بحران های کلان در وخیم ترین و خطرناک ترین شرایط خود می باشد  . در تاریخ سی و چها ر ساله حکومت اسلامی ، المنت های اصلی  فرمان روایی  حکومت اسلامی تا م گرا ی ایران ، همچون ؛ بحران اقتصادی ، بحران بین المللی و تحریم ها ، ماجراجویی های هسته ای ، ناهنجاری های  مدیریت کلان و فساد اداری ، بحران اخلاق و اتیک ، رانت خواری و .... هرگز در اینچنین وضیعت دهشتناکی قرار نداشته است .

سوم : شکاف عمیق و درگیری شدید در بین نیروهای وابسته و نهادهای  هم بسته به بلوک قدرت .

چهارم : در نتیجه  حضورنامزد های فراوان و متفاوت و نا متجانس ؛ که حد اقل پنج گروه  را می توان شناسایی کرد:

٤-١ : گروه اصول گرایان وابسته به بلوک قدرت ؛ همچون گروه دو باضافه یک یا گروه چهار باضافه یک . احتمال انتخاب یا انتصا ب یکی از آنان به عنوان رییس جمهور فراوان است . این گروه از هم پاشیده ترین جریان است و هر فردی اسب خود را می تازا ند ، و چشم امیدشان به درگاه خلافت و پذیرش از طرف رهبر می باشد .(٢)

٤-٢ : گروه اصول گرایان وابسته به جبهه پایداری ( مصباح یزدی ) : همچون کامران باقری لنکرانی و ....، که با حضور سعید جلیلی ، جبهه پایداری به دو پاره شقه شده اند .

٤-٣ : گروه اصول گرایان اصلاح طلب : محمد شریعتمداری، حسن روحانی، حسین کمالی، و ..... و احتمالن یک کاندید حد اکثری به نام هاشمی رفسنجانی ( ٣) 

٤-٤: گروه اصلاح طلبان  دولتی نزدیک به بلوک قدرت : عارف، مصطفی کواکبیان، مهرعلیزاده، و.... و احتمالن یک نامزد  حد اکثری به نام سید محمد خاتمی  ( ٣) 

٤-٥ : محفل احمدی نژاد : با افراد ی چون غلامحسین الهام، نیکزاد و...و احتمالن یک کاندید حد اکثری به نام مشایی .

به گمانم  نامزد های حد اکثری سه گروه آخر در صورت ثبت نام رد صلاحیت خوا هند شد .

کلیه گروهای بالا چشم امید شان نخست به عنایت و الطاف آقا ولی فقیه ، و سپس چشم دا شت به آرای شناور  "طیف  خاکستری"  دارند . آنان می دانند که طیف سیاسیون ، چه هواداران سه گروه "اصول گرا" و چه  " اصلاح طلبان " وچه طرفداران با ند احمدی نژاد ، در امر انتخابات دارای استراتژی هستند.

 

ادامه دارد ......

 

-----------------------------------------------------------------

پی نوشت :

(١) :  دردور اول ، شورای نگهبانی نبود که کاندید ها را سلاخی کند ، موسوی خوینی ها از طرف خمینی این ماموریت را بسیار نرم بر گزار کرد و از اهم افراد ، مسعود رجوی و فارسی را رد صلاحیت کرد

(٢)  :  مهمترین افراد این گروه ولایتی،  قالیباف،  حداد عادل،  باهنر، منوچهر متکی،  پورمحمدی، علی فلاحیان،محسن رضایی و ..... می باشند .

( ٣ ) : سایت خبری الف، متعلق به احمد توکلی نوشته است: "هاشمی و خاتمی بنا دارند با هم ثبت نام کنند. هر دو در یک روز و یک ساعت برای ثبت نام به وزارت کشور می‌روند. خاتمی اگر رد صلاحیت هم نشود به نفع هاشمی کناره گیری می‌کند."

لینک : http://alef.ir/vdchm-nzm23n6md.tft2.html?186555

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید