سآلام دوســلار
lachin
عنوان مقاله:
ناسیونالیست ها و ستمدیدگان.. انترناسیونالیست ها و آوارگان..
سآلام دوســلار..
سخن از جهان تک میهنی برابر است با « قره قوروت ». مقاله زیر نشانی از آوارگان لهستانی ها در زمان جنگ جهانی دوم است که به دستور استالین از لهستان و بعد ازشوروی رانده شده به ایران
فرستاده شده بودند.......
««....هزاران تن از کودکان لهستانی که به ایران آمده بودند، به دلیل درگذشت یا جدا شدن والدین در جریان اخراج از لهستان، در یتیمخانههای شوروی زندگی کرده بودند. بیشتر این کودکان سرانجام برای زندگی در یتیمخانه به اصفهان فرستاده شدند. این شهر از آب و هوا و امکانات مناسب برخوردار بود و کودکان در آنجا میتوانستند برای درمان بیماریهایی که در یتیمخانههای فاقد امکانات شوروی به آنها مبتلا شده بودند، تحت مراقبت قرار بگیرند. طی سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵، تقریباً ۲،۰۰۰ کودک وارد اصفهان شدند و به همین دلیل به اصفهان «شهر کودکان لهستانی» نیز میگفتند. بقیهی کودکان به یتیمخانههای مشهد فرستاده شدند. مدارس متعددی برای آموزش زبان لهستانی، ریاضیات، علوم و دیگر درسهای استاندارد، به این کودکان تاسیس شد. در برخی از مدارس، زبان فارسی، تاریخ ایران و جغرافی نیز در کنار زبان لهستانی تدریس میشد.
از آنجا که ایران نمیتوانست در بلندمدت از این تعداد پناهنده مراقبت کند، دیگر کشورهای مستعمره بریتانیا در تابستان ۱۹۴۲ شروع به پذیرش لهستانیهای ساکن ایران کردند. آوارگانی که تا پایان جنگ در ایران نماندند، به هند، اوگاندا، کنیا، آفریقای جنوبی و دیگر کشورها منتقل شدند. دولت مکزیک نیز چندین هزار تن از پناهندگان را پذیرفت. تعدادی از آوارگان لهستانی به صورت دائم در ایران ماندند و برخی سرانجام با اتباع ایرانی ازدواج کردند و صاحب فرزند شدند.
با وجود از بین رفتن بیشتر نشانههای زندگی لهستانیها در ایران، نشانههای معدودی باقی مانده است. تقریباً ۳،۰۰۰ تن از آوارگان ظرف چند ماه اول زندگی در ایران جان سپردند و در گورستانها دفن شدند. بسیاری از این گورستانها همچنان مورد توجه ایرانیان است. قبرستان لهستانیها در تهران با ۱،۹۷۳ قبر، مهمترین و بزرگترین گورستان آوارگان در ایران است. در این گورستان بخش مستقلی متعلق به جامعه یهودیان تهران وجود دارد. بر روی سنگ هر یک از این ۵۶ قبر نشان ستاره داود و نام فرد متوفی به زبان لهستانی دیده میشود........»»
««....هزاران تن از کودکان لهستانی که به ایران آمده بودند، به دلیل درگذشت یا جدا شدن والدین در جریان اخراج از لهستان، در یتیمخانههای شوروی زندگی کرده بودند. بیشتر این کودکان سرانجام برای زندگی در یتیمخانه به اصفهان فرستاده شدند. این شهر از آب و هوا و امکانات مناسب برخوردار بود و کودکان در آنجا میتوانستند برای درمان بیماریهایی که در یتیمخانههای فاقد امکانات شوروی به آنها مبتلا شده بودند، تحت مراقبت قرار بگیرند. طی سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵، تقریباً ۲،۰۰۰ کودک وارد اصفهان شدند و به همین دلیل به اصفهان «شهر کودکان لهستانی» نیز میگفتند. بقیهی کودکان به یتیمخانههای مشهد فرستاده شدند. مدارس متعددی برای آموزش زبان لهستانی، ریاضیات، علوم و دیگر درسهای استاندارد، به این کودکان تاسیس شد. در برخی از مدارس، زبان فارسی، تاریخ ایران و جغرافی نیز در کنار زبان لهستانی تدریس میشد.
از آنجا که ایران نمیتوانست در بلندمدت از این تعداد پناهنده مراقبت کند، دیگر کشورهای مستعمره بریتانیا در تابستان ۱۹۴۲ شروع به پذیرش لهستانیهای ساکن ایران کردند. آوارگانی که تا پایان جنگ در ایران نماندند، به هند، اوگاندا، کنیا، آفریقای جنوبی و دیگر کشورها منتقل شدند. دولت مکزیک نیز چندین هزار تن از پناهندگان را پذیرفت. تعدادی از آوارگان لهستانی به صورت دائم در ایران ماندند و برخی سرانجام با اتباع ایرانی ازدواج کردند و صاحب فرزند شدند.
با وجود از بین رفتن بیشتر نشانههای زندگی لهستانیها در ایران، نشانههای معدودی باقی مانده است. تقریباً ۳،۰۰۰ تن از آوارگان ظرف چند ماه اول زندگی در ایران جان سپردند و در گورستانها دفن شدند. بسیاری از این گورستانها همچنان مورد توجه ایرانیان است. قبرستان لهستانیها در تهران با ۱،۹۷۳ قبر، مهمترین و بزرگترین گورستان آوارگان در ایران است. در این گورستان بخش مستقلی متعلق به جامعه یهودیان تهران وجود دارد. بر روی سنگ هر یک از این ۵۶ قبر نشان ستاره داود و نام فرد متوفی به زبان لهستانی دیده میشود........»»