نادر طالبزاده از چهرههای رسانهای طرفدار حکومت ایران بود که علاوه بر فیلمسازی، مجریگری در تلویزیون، مسئولیت به عنوان دبیر جشنواره عمار و راهاندازی شبکه افق تلویزیون، بارها به دلیل اظهارات جنجالی درباره سیاست، رسانه و سینما خبرساز شده بود.
او متولد ۱۳۳۲ در تهران بود. در ۱۶ سالگی از ایران به آمریکا رفت و ۱۰ سال در این کشور زندگی کرد و تحصیلات آکادمیک را ادامه داد، از جمله در رشته سینما در دانشگاه کلمبیا.
او در مصاحبهای توضیح داده است که ابتدا دانشجوی پزشکی بود و بعد به ادبیات علاقهمند شد و در نهایت سینما را برای تحصیل انتخاب کرد.
همزمان با دورانی که در دانشگاه درس میخواند، نظام سیاسی ایران در حال تغییر بود. او در سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و به گفته خودش "ده روز پس از پیروزی انقلاب" مجوز روزنامه انگلیسی زبان تهران تایمز را گرفت. البته بعدها امتیاز این نشریه به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد و هنوز منتشر میشود.
آقای طالبزاده از سال ۱۳۵۹ در سیمای جمهوری اسلامی مشغول به کار شد و به عنوان مستندساز به جبهه رفت و بعد به تهران بازگشت و در مرکز تولید فیلم تلویزیون کارش را ادامه داد. او سابقه همکاری با مرتضی آوینی را هم داشت که به گفته خودش بعد از پایان جنگ بوده است. او از دو مستند "فجر و شقایق" و "ساعت ۲۵" نام برده است که زیر نظر آقای آوینی و در قالب مجموعه روایت فتح ساخته شد.
او سابقه حضور در جنگ بالکان به عنوان مستندساز را هم داشت و ساخت سریال "بشارت منجی" درباره عیسی مسیح از معدود کارهای داستانی او بود که سالها تولیدش طول کشید و اواخر دهه ۱۳۸۰ از تلویزیون پخش شد. این سریال ابتدا "انجیل به روایت بارنابا" نام داشت و در نهایت تغییر اسم داد و یک نسخه سینمایی از آن هم تدوین شد و به نمایش درآمد.
اما آنچه در سالهای اخیر باعث شهرت او شد، اظهار نظرهایش درباره مسائل مختلف در تلویزیون و دیگر رسانهها بود. به عنوان مثال بعد از انتخابات خبرساز سال ۱۳۸۸ او اعتراض میرحسین موسوی و مهدی کروبی را "ادعاهای دروغین" خواند و در عین حال از رویکرد تلویزیون هم انتقاد کرد. مثلا یک سال بعد از انتخابات در نشستی گفت که باید در صدا و سیما "میزگردهای مفصلی" برگزار میشد و "همه جمع میشدند و درباره این موضوعات صحبت میکردند."
منبع تصویر،ISNA
به علاوه او از قوه قضاییه انتقاد کرد که چرا درباره محکومیت جعفر پناهی و زندانی شدن او بعد از حوادث سال ۸۸ "سکوت" کرده بود.
آقای طالبزاده همچنین در این سالها طرفدار این نظریه بود که آمریکا به شدت دچار بحران است و باید درباره این بحرانها مستند ساخته شود و در ایران به نمایش دربیاید. ضمنا معتقد بود شکلگیری شبکههای فارسی زبان سرگرمیساز "ماهیت اسرائیلی و صهیونیستی" دارد.
ماجراهای خانوادگی
تیمسار منصور طالبزاده اردوبادی، پدر او، از فرماندهان بلندپایه ارتش ایران در زمان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی بود.
درباره او گفته شده که "از ستونهای کودتای ۲۸ مرداد" بوده و بعد از کودتا از درجه سرهنگی به سرتیپی ارتقا یافت، موضوعی که نادر طالبزاده تکذیب میکرد و میگفت پدرش در سال ۱۳۴۳ "دادگاهی" و در سال ۱۳۴۴ "خانه نشین" و یک سال بعد هم بازنشسته شده بود.
در سال ۱۳۸۷ هم شایعه "مرگ مشکوک" برادرش ناصر طالبزاده در آمریکا منتشر شد اما او این شایعه را تکذیب کرد و گفت برادرش هرچند "منتقد نظام پزشکی آمریکا" بود ولی مرگش طبیعی بوده است. او همچنین در مصاحبه با حسین دهباشی از "مصادره" باغ و منزل پدریاش در سال ۱۳۶۸ از طرف ستاد فرمان اجرایی خبر داد و گفت چون پدرش سالها پیش از پیروزی انقلاب خانه نشین شده بود، دلیلی برای مصادره اموالش وجود نداشته است.
'ترور بیولوژیک'
او در سال ۱۳۹۵ ادعا کرد وقتی به عراق سفر کرده بود، مورد هدف "ترور بیولوژیک" قرار گرفت. او در برنامه "هفت" در گفتوگو با بهروز افخمی گفت وقتی برای "راهپیمایی اربعین" به عراق سفر کرده بود، چمدانش در شهر نجف مصادره شد و چند روز بعد "افراد مسلح" در کربلا چمدان را به او بازگرداندند و بعد از لمس چمدان دچار "تنگی نفس" و "بیخوابی ادامهدار" شد.
البته غلامرضا جلالی رئیس پدافند غیرعامل مدتی بعد در واکنش به این ادعای آقای طالبزاده گفت که به شهادت دستگاههای اطلاعاتی ایران او "جزو اهداف" ترور نبوده است و متخصصان هم بعد از بررسی بیماری آقای طالبزاده اعلام کردند که در این زمینه "شواهد قطعی" وجود ندارد.
اما نادر طالبزاده در مهرماه ۹۵ ادعای دیگری هم مطرح کرد که بر اساس آن عربستان سعودی بعد از مراسم حج سال ۱۳۶۷ که به کشته شدن زائران ایرانی انجامید، "به دستور آمریکا" آب زمزم را آلوده کرد و حتی به نقل از وزارت بهداشت بریتانیا مدعی شد این آب "به مواد آرسنیک" آلوده شده است. البته سندی درباره این ادعا ارائه نشد.
دعوت از "منتقدان آمریکا' و جشنواره عمار
جایزه سرتیپ نقدی به پروانه معصومی در جشنواره عمار
یکی دیگر از علایق نادر طالبزاده در سالهای اخیر دعوت از چهرههای سیاسی و فرهنگی آمریکایی بود که به گفته خودش "منتقد آمریکا" بودند. او در کنفرانس سالانهای با عنوان "افق نو" چنین اشخاصی را به ایران میآورد و در برنامه زنده تلویزیونی "راز" که از شبکه چهارم سیمای جمهوری اسلامی پخش میشد، با برخی از این افراد مصاحبه میکرد.
شاید کاترین پرز شکدم جنجالیترین چهره این چنینی بود که نادر طالبزاده به ایران برد.
در موردی دیگری او و برخی همفکرانش، شان استون پسر الیور استون کارگردان سرشناس آمریکایی را به ایران دعوت کردند و او در یک نشست با حضور خبرنگاران اعلام کرد "مسلمان" شده و قصد دارد در ایران فیلم بسازد. البته این پروژه سینمایی هیچوقت به سرانجام نرسید.
راه اندازی جشنواره فیلم عمار به کمک برخی نهادهای نظامی در ایران اتفاق مهم دیگری بود که نادر طالبزاده در آن نقش داشت و دبیر این جشنواره هم بود.
این رویداد سینمایی طی حدود یک دهه اخیر به محلی برای نمایش فیلمهای کوتاه، مستند و بلند با موضوعات مورد علاقه حکومت ایران مانند "مقاومت"، "مبارزه با استکبار و صهیونیسم" و آثاری درباره تحولات منطقه خاورمیانه مانند جنگ سوریه تبدیل شد.
ابعاد این جشنواره به تدریج گسترده شد و نسلی از فیلمسازان موسوم به "انقلابی" را مطرح و معرفی کرد. برخی از فیلمسازان که عموما جوان بودند و با بودجههای دولتی از سازمان صداوسیما تا موسسه اوج فیلم میساختند، حتی وارد سینمای حرفهای شدند.
یکی از این فیلمسازان کاظم دانشی است که اولین فیلم بلندش "علفزار" در جشنواره فجر سال گذشته به نمایش درآمد و چند جایزه از جمله جایزه بهترین فیلمنامه را هم برد. آقای دانشی سابقه ساخت فیلم درباره جنگ سوریه را دارد، از جمله فیلم نیمه بلند "راحانا" درباره یک دختر تک تیرانداز سوری که با داعش میجنگد. حسین دارابی دیگر فیلمسازی است که با جشنواره عمار مطرح شد و در دو دوره اخیر جشنواره فیلم فجر با فیلمهای بلندش "مصلحت" و "هناس" شرکت کرد.
فارغ از اظهارنظرهای جنجالی، نادر طالبزاده یکی از مهمترین چهرههای رسانهای و فرهنگی جریانی بود که خود را "انقلابی" میخوانند و دیدگاههایشان به سیاستمداران اصولگرا نزدیک است.
او علاوه بر آن که سالها در تلویزیون برنامه داشت و به عنوان مجری مقابل دوربین ظاهر میشد و از اعضای اتاق فکر شبکه تلویزیونی افق -نزدیک به سپاه پاسداران- بود، مورد توجه سایر برنامههای تلویزیونی هم بود؛ از بهروز افخمی تا وحید یامینپور او را به عنوان کارشناس به برنامه خود دعوت میکردند. همچنین در نشستهای بسیاری در رسانهها و محافل فرهنگی ظاهر میشد و دیدگاههای خود را مطرح میکرد که بسیاری از همین دیدگاهها مورد توجه رسانهها قرار میگرفت.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید