سی و چهار سال پیش در چنین شبی یکی از جنایتکارترین دیکتاتورهای تاریخ بشریت نقاب رخ در خاک کشید. روح الله خمینی پس از ۱۰ سال جنایت در ایران بدلیل سرطان و بعد از چندین ماه بیماری شدید جان باخت.
خمینی خود را رهبر، نایب امام و جانشین خدا بر کره زمین میپنداشت؛ پس حرفش باید برای همگان حجت میبود و کسی را یارای تذکر به او نبود. هر مخالفت با رهبری، مخالفت با خدا پنداشته میشد و حکمش زندان و تعزیر و یا اعدام بود.
خمینی از فردای سقوط شاه، ، سرکوب اعتراضات مردم را از ترکمنصحرا به کردستان و از کردستان به خیابانهای شهرهای کشور کشاند. چرخه بازداشت، شکنجه و ترور، اینچنین در دوری بیپایان قرار گرفت.
خمینی حتی به کسانی که او را از پاریس آورده و به قدرت نشاندند رحم نکرد، بسیاری را کشت و بقیه را هم به تسلیم و ندامت مجبور کرد. در تصویر زیر خمینی درکنار قطب زاده در پرواز پاریس به تهران مشاهده میشود. خمینی بعدها او را اعدام کرد.
فایل صوتی افشاگری تکان دهنده حسین مرتضوی زنجانی؛ ابراز ندامت رئیس زندان اوین در زمان اعدامهای جمعی سال ۶۷
فایل تماس تلفنی شجاعانه یک خانم با قاضی مرتضی براتی صادر کننده حکم اعدام ۳ جوان معترض اصفهانی
تشویق خانوادهها و دانشآموزان به جاسوسی
پیام انقلاب، ارگان مطبوعاتی سپاه پاسداران در ۱۴ شهریور سال ۶۰ سخنان خمینـی را منتشر کرد. خمینی در قسمتی از سخنانش در باره ضرورت تجسس، میگوید: «اگر رفت و آمد مشکوکی دیدید خودتان توجه کنید و اطلاع دهید. بر همه ما واجب است که جاسوسی کنیم. منع جاسوسی از حرفهای احمقانهای است که از همین گروهها القا میشود که جاسوسی خوب نیست. اما برای حفظ اسلام و حفظ نفوس مسلمین واجب است.»
اول مهر سال ۶۱ همزمان با بازگشایی مدارس، خمینی در پیام به دانشآموزان نوشت: «دانش آموزان عزیز باید با کمال دقت اعمال وکردار دبیران و معلمین را زیر نظر بگیرند که اگر خدایی ناکرده در یکی از آنها انحرافی ببینند، بلافاصله به مقامات مسئول گزارش نمایند … فرزندان عزیزم در صورتیکه مشاهده کردند که بعضی از دشمنان در لباس دوست و همشاگردی میخواهند آنان را جذب گروه خود کنند به مقامات مسئول معرفی نمایند و سعی کنند این کار خود را به صورت مخفی انجام دهند.»
او جنگ با عراق را بهترین فرصت برای دستیابی به نیات خود دانست. به همین دلیل وی با همه پیشنهادهای صلح مخالفت کرد. خمینی در پی شکستهای پیدرپی نظامی و ته کشیدن ذخایر مالی مملکت که خرج جنگ شده بود و پس از چندصد هزار کشته، مجروح و اسیر، ناگزیر از پذیرش آتشبس و سر کشیدن «جام زهر» شد.
استقبال از جنگ با عراق به موازات تعطیل کردن دانشگاهها با عنوان «انقلاب فرهنگی»، صفبندی در برابر نیروهای خواهان تغییر و آزادی بود.
خمینـی جنگ را از این بابت «نعمت» و آتشبس را «جام زهر» میدانست؛ چراکه جنگ، سرکوب مطالبات مردم و آتشبس، طرح مطالبات آنها را مشروع میساخت.
از ماه تا چاه
تاریکترین و خونینترین مرحله در حکومت خمینی، دهه شصت بود. در اواخر همین دهه، خمینی در حالیکه فرمان جنایت بیسابقه قتلعام هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال ۶۷ را به نام خود به ثبت داده بود، در خرداد سال ۶۸ مرد.
آری! اینچنین بود که خمینی از ماه به چاه افتاد. او همچون دیگر دیکتاتورها، غافل از این اصل اساسی بود که حاکمیت، مادام که با رضایت و پشتیبانی مردم همراه نباشد، تضمین استمرار نخواهد داشت. این رضایت را نه در ابراز نظر و یا تکرار شعارهای انتخاب شده مردم در گردهماییهای رسمی، بلکه زمانی به اثبات میرسد که آن حکومت، آزادی و انتخاب مردم را بر شالودهای از رفاه و رشد اقتصادی تضمین کرده باشد. بیشتر...
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید