انفجار تروریستی در کرمان و کشتە و زخمی شدن صدها انسان بیگناە، بی گمان وجدان هر انسانی را بە درد می آورد. کشتن انسانهای عادی کە غیر مسلح اند، و نقش مستقیم در درگیری های نظامی و یا دشمنی های مابین نیروهای متخاصم ندارند، شدیدا محکوم است. متاسفانە مردم ایران بعلت تسلط جمهوری اسلامی بر آن، و سیاستهائی کە این رژیم بویژە در عرصە خارجی در پیش گرفتە، بیش از پیش در معرض علمیات مسلحانە، تجاوز و ترور قرار گرفتەاند. جنگ غزە و دخالت ایران در آن، بر وخامت چنین شرایطی افزودە و کشور را در آستانە خطر برپائی جنگی خانمانسوز قرار دادەاست. جمهوری اسلامی کە صراحتا از بمباران شهرهای اسرائیلی و کشتار مردم آن توسط حماس حمایت می کند، بی توجە بە پیامدهای چنین سیاست خطرناکی، ایران و مردم آن را عملا بسوی جنگ می کشاند. حاکمیت آخوندها بە جای پیشەکردن یک سیاست ملی، مردمی و دمکراتیک کە در آن اصل بر رعایت حقوق بین الملل، همزیستی مسالمت آمیز و اهمیت دادن بە منافع دیگر کشورها در جوار پیشبرد منافع خودی است بی محابا بر طبل تهدید اسرائیل می کوبد و خیال نابودی آن را در سر می پروراند. واقعیت این است کە فعال کردن نیروهای تروریست منطقەای و بین المللی، بنوبە خود ریشە در نوع سیاست گذاری های جمهوری اسلامی دارد و نظام حاکم بر ایران بی توجە بە پیامدهای چنین سیاست نابخردانەای با گذشت هر روز مردم ایران را در معرض مخاطرات جدی تری قرار دادەاست. جمهوری اسلامی کە بە خیالش تنها چاقوی اوست کە می برد، و دیگران ناتوان تر از آنند کە بە کشور لطمەای وارد آورند، با رجزخوانیهای بی پایان شرایط سهمگینی بر کشور تحمیل کردەاست. نظام دیکتاتوری ایران کە امنیت را تنها در مفهوم سخت افزاری آن، یعنی نیروی نظامی و امنیتی و ایجاد فضای خشن دیکتاتوری و سرکوب می فهمد، نە تنها از تشدید وخامت اوضاع امنیتی نگران نیست بلکە آن را در خدمت تشدید سرکوب و دیکتاتوری بیشتر ارزیابی می کند. آنان بنوعی جنگ نیاز دارند. ما در دورانی زندگی می کنیم کە برافروختن هر جنگی خیلی سریع و مستقیم بە کشتار مردم بیگناە منتهی می شود، و حکومتهای جنگ طلب بە آسانی و با وجدانی راحت از طریق وسایل کشتار جمعی دست بە قتل و عام مردم و ویرانی شهرها می زنند. جنگ اوکراین و غزە بعنوان دو نمونە اخیر آن بخوبی موید این واقعیت اند. و اگر وضع بە همین منوال پیش برود، و نقطە پایانی بر مخاصمات نهادەنشود، بی گمان ایران نیز در آستانە فاجعە ترسناکفرخی قرار دارد. ضمن محکوم کردن دوبارە بمب گذاریهای کرمان و کشتار مردم بیگناە، جنبش اعتراضی مردم ایران باید بر جمهوری اسلامی در مسیر تغییر سیاست خارجی فشار وارد آورد و آنرا ناچار کند کە بە تخاصم با اسرائیل و آمریکا پایان دهد. ما در دنیائی زندگی می کنیم کە تامین حقوق کشورها نە از طریق تخاصم، بلکە از طریق ارتباط، رقابت و دیپلماسی میسر می شود. جمهوری اسلامی با سیاستهای خود بە تروریسم دامن می زند، و بنوبە خود شرایط آن را بیش از پیش فراهم می آورد. بدون یک حاکمیت مردمی و پایبند بە حقوق بین المللی و سیاست مسالمت آمیز، امکان تامین امنیت داخلی وجود ندارد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید