![](/sites/default/files/styles/galery_safhe_aval/public/2024-05/437009e0-169c-11ef-9b16-15114b27fe47.jpg?itok=Yt7yWSEC)
فرن تقیزاده
خبر سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران و همراهانش، واکنش گسترده کاربران شبکههای اجتماعی را به همراه داشت.
ابتدا دامنه واکنشها به سمت درست یا غلط بودن خبر سقوط رفت. چرا که بر اساس سابقه خبرگزاریهای داخلی ایران، در پوشش اخبار اتفاقات با اهمیت بسیاری از مخاطبان بر این باورند که نحوه خبررسانی «مهندسی» میشود تا افکار عمومی جامعه به مسیر مورد نظر هدایت شود.
رسانههای ایران مرحلهبهمرحله آخرین تصاویر دیدار آقای رئیسی با الهام علیاف رئیسجمهور جمهوری آذربایجان و لحظاتی از بلند شدن هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی را در زمان بازگشت منتشر کردند. همین تصاویر سوالهای زیادی در مورد تصمیم به پرواز هلیکوپتر ایجاد کرد.
چرا با وجود هوای نامساعد اجازه پرواز داده شد؟ چرا اتفاقی برای دو هلیکوپتر دیگر نیفتاد؟ و چرا مقامات زیادی در یک هلیکوپتر بودند؟
بعضی از خبرنگاران در ایران که نگاهی انتقادی به موضوعات دارند، با اشاره به نزدیکی آذربایجان و اسرائیل پرسیدهاند «چطور رئیسی موافقت کرده که در آن منطقه با الهام علیاف دیدار کند؟» بعضی هم با اشاره به تحریمها و قدیمی بودن مدل هلیکوپتر حامل مقامات، این سوال را مطرح کردند که «چرا با این هلیکوپتر پرواز کرده است؟»
موضوع تحریم را کاربران بسیاری مطرح کردند و نوشتند که بالاخره این تحریمها و کهنه بودن سامانه حمل و نقل هوایی دامنگیر «سران نظام» هم شد.
کاربران ایرانی با خبرهای جدی که به حکومت مربوط میشود- معمولا با شوخی محتوای طنز تولید میکنند. سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی هم از این طنز بیبهره نماند.
در چند ساعتی که همه منتظر شنیدن خبر پیدا شدن هلیکوپتر و اطلاعرسانی در مورد سرنوشت سرنشینانش بودند، کاربران شبکههای اجتماعی به بحث درباره موضوعاتی مانند انواع حیوانات موجود در منطقه سقوط هلیکوپتر پرداختند که نزدیک به جنگلهایی حفاظت شده است. بعضی نوشتند که «این منطقه گرگ، خرس و گراز دارد. حتی اگر سرنشینان هلیکوپتر زنده باشند، ممکن است از حمله حیوانات آن جان سالم بدر نبرند.»
توجهها به سوالاتی در مورد چگونگی کمکرسانی و مدت زمانی که برای یافتن لاشه هلیکوپتر صرف شد هم جلب شد: «چرا اینقدر طول کشید؟ چرا تجهیزات کافی در دسترس نبوده است.»
از طرف دیگر عدهای هم یادآوری میکردند که گویا کسی به حضور وزیر خارجه ایران در همان هلیکوپتر توجهی نمیکند و همه نگرانیها بر روی ابراهیم رئیسی متمرکز است.
حافظه شبکههای اجتماعی و کابران ایرانی در مورد نحوه رفتار سران حکومت ایران قوی است. آنها در این شرایط به رفتار مسئولان نگاهی دوباره کردند. بعضی ویدئویی را بازنشر کردند که آقای رئیسی در آخرین دیدارش با رئیس جمهور ترکیه شعری از حافظ را خواند: «خوش باش که ظالم نبرد راه منزل».
بسیاری از کاربران ازکشتهشدگان هواپیمای اوکراینی یاد کردند و نوشتند «امیدواریم حس سقوط و خوردن دو موشک را سران ایران حس کرده باشند».
بسیاری هم از مادران داغداری یاد کردند که منتظر شنیدن حکم اعدام فرزندانشان بودند؛ یا به اعدامهای دهه ۶۰ اشاره کردند و نقشی که ابراهیم رئیسی در آنها داشت یا به جنازه فرزندانی که پس از اعدام هیچگاه به خانوادههاشان بازگردانده نشد.
در سال ۱۳۶۷، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان تهران)، حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین) از جمله افرادی بودند که در هیئت متصدی اعدام هزاران زندانی سیاسی حضور داشتند. این اعدامها با فتوای آیتالله خمینی، رهبر وقت ایران صورت گرفت.
حامد اسماعیلیون، از اعضای خانواده جانباختگان هواپیمای اوکراینی، و فعال سیاسی ایرانی در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «سزاوار بود ابراهیم رئیسی (قاضی مرگ، عضو شورای عالی امنیت ملی در زمان سرنگون کردن پرواز PS۷۵۲ و جنایات آبان خونین) و سایر جنایتکاران حکومت اسلامی، در دادگاهی عادلانه به جرم ارتکاب جنایت علیه بشریت محاکمه شوند. فرصت اجرای عدالت در مورد او از قربانیان گرفته شد اما نامش به سیاهی و جنایتپیشگی در تاریخ خواهد ماند.»
«مردم ایران که قربانی جنایت علیه بشریت هستند، شایسته دیدن عدالتند.»
در مورد حسین امیرعبداللهیان کاربران کارنامه حرفهای او را مرور کردند.
ویدئوهای مراسم مختلفی که در آنها حضور داشت و واکنشهایش در پاسخ به خبرنگاران بازنشر شد از جمله پاسخش به یک خبرنگار که «کسی در اعتراضات کشته نشده است». بسیاری هم از نحوه انگلیسی صحبت کردنش در مجامع بینالمللی نوشتند.
بااینکه پلیس فتای ایران در اطلاعیهای گفته با کسانی که تشویش احساسات عمومی کنند برخورد میکند اما از حجم طنز و شادمانی بسیاری از کاربران کم نشد.
میمهایی هم از اتفاقی که برای رئیسی افتاد کاربران ساخته شد. از بازی با اسم فیلم «lost» گرفته تا قولهایی که برخی برای انتشار تصاویر «نود» به دیگر کاربران داده بودند. داستان تصاویر برهنه از جایی شروع شد که یکی از کاربران نوشت اگر رئيسی زنده نباشد٬عکس برهنهاش را منتشر میکند. هر چند او بعد از انتشار خبر کشته شدن رئیسی در توییتی دیگر از تعجبش نوشت و عکسی منتشر نکرد اما عدهای از کاربران از این فکر استقبال کردند و عکسهای برهنهشان را منتشر کردند.
از سوی دیگر در صفحه اینستاگرام رئیسی، نوع دیگری از واکنشها را میتوان مشاهده کرد. کاربران نزدیک به حکومت از او برای خدماتش تشکر کردهاند و او را شهید راه خدمت نامیدند. به نظر میرسد کامنتهای شادمانی در پستهای جدیدتری که در صفحه اینستاگرام رئیسی منتشر شدهاند مدیریتشده و پاک شدهاند.
بسیاری از طرفداران ابراهیم رئیسی از او به عنوان رئیسجمهور «شهید» یاد کردهاند و برای خدماتی که انجام داده از او تشکر کردهاند. آنها او را فردی ساده زیست معرفی کردند که زندگی مرفهی نداشته و در راه خدمت به شهروندان جانش را از دست داده است.
گروهی دیگر از کاربران هم به سوال روی آوردهاند که آینده چه خواهد شد. آیا میتوانند انتخابات ریاست جمهوری را زودتر برگزار کنند؟ آیا فردی تندروتر بر سر کار خواهد آمد؟ و جواب بسیاری کاربران به این سوالها این بود که «اتفاقی نمیافتد. چون در ایران آقای خامنهای تصمیمگیرنده نهایی است».
بحث آینده رهبری در ایران هم از جمله موضوعاتی بود که بسیاری به آن پرداختند. ابراهیم رئیسی گزینهای قوی برای رهبری آینده ایران به شمار میرفت. نگاه این گروه از تحلیلگران این است که با حذف او «یک گزینه برای رهبری کمتر شد.» آنها میگویند تاکنون برای همه گزینههای احتمالی رهبری آینده ایران اتفاقی افتاده که آنها را از گردونه خارج کرده است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید