برای شنگاڵ(سنجر)
...تا سَنجَر
بیایید
کوه ها از پی پاهای من به سَنجَر رسیده اند.
بیایید
باران ها
در ادامه ی دست های من
دنیا را از خون وخاکستر خواهند شست.
بیایید
دریاها
از دو دیده ی من راه افتاده آمده اند
برای کردستان رویا و رهایی آورده اند.
من تنها نیستم،
نالی، هَلمَت، کژال، شیرکو، عبدالله
همه به سَنجَر رسیده اند.
اما تو نه از کوه خواهی گذشت
نه از رود و نه از دریا.
کُرد... کُرد... تنها کُرد کافی است
تا تو را در توفان تاریکی ها کفن کند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
اقبال اقبالی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید