رفتن به محتوای اصلی

فراعنه ایران؛ مدعیان خدایی

فراعنه ایران؛ مدعیان خدایی

یکی از دغدغه های همیشگی بشر، نیاز به پرستش و ستایش موجودی برتر و کمک خواستن از او برای برآورده کردن خواسته هایش بوده و هست. از آنجایی که این نیاز فطری همیشه با انسان بوده، در طول تاریخ بارها و به اشکال گوناگون توسط قدرت طلبان مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. فراعنه مصر بارزترین نمونه این مدعیان خدایی هستند. اما در قرن حاضر و نه 4500 سال پیش، و در کشوری به ظاهر اسلامی و نه در مصر بت پرست، هستند کسانی که خود را مالک جان و مال مردم میدانند. آری، « انا ربکم الاعلی» امروز با صدا و نشانه هایی بسیار رساتر و بارزتر از قلمرو ایرانیان به گوش می رسد.

به نام احمدی نژاد!

"به نام عدالت؛ به نام صداقت!؛ به نام احمدی نژاد!" این عبارات را مجری یک گردهمایی در مورد احمدی نژاد و در حضور فاطمه رجبی اعلام می کند که البته با برخورد شدید از طرف حضار و فریادهای مخالف مواجه می شود. از کذب مضحک دو عبارت اول که بگذریم عبارت سوم نشانی آشکار است از تلاش های چند ساله احمدی نژاد و حامیان خاص او در پروژه مقدس کردنش، گرچه در این حرکت "حامیان مردمی" او نیز قواره اش را برای این ادعا کوچک می یابند.

در گذشته بعضی کشورها همواره قدرت و حاکمیت با قداست همراه بوده و بیشترین محدودیتها برای عموم مردم به نام دین اعمال می شده است. پادشاهان آنان عموما از نسل خدایان معرفی میشدند و کاهنان و بزرگان مذهبی، قدرتی فراتر از بقیه داشتند. مردم به خاطر نیاز فطریشان به پرستش، به خدایان اعتقاد داشتند و برای خشنودی آنها و دوری از بلا، قوانین دینی را بسیار جدی میگرفتند و به مقدسات احترام میگذاشتند. چه در ادیان یکتاپرست و چه در ادیان چند خدایی، این قوانین از جایی نادیدنی می آمدند، بنابراین هموار امکان سوءاستفاده و تحریف در آنها وجود داشته است. گذشته از آن، هر پادشاهی که به قدرت میرسید، دین خود را رسمی اعلام میکرد و کسانی که بر اعتقاد به دین دیگری پافشاری میکردند،کشته میشدند. از مصر و یونان باستان گرفته تا دوران مسیح و سالها بعد، در قرون وسطی تا عصر حاضر، همواره تاریخ شاهد فجایع انسانی بوده که به نام مقدسات رخ داده اند. حتی در میان جوامع مدعی مسلمانی هم در دوران مختلف، انحراف دولتمردان، به اسم خدا و پیغمبر، قربانیان عقیدتی بسیاری را گرفته است.

در ایران امروز، که "جمهوری اسلامی" بر آن حکومت میکند، همه چیز اعتبار خود را از دین و قوانین مذهبی میگیرد. حتی قوانین انسانی هم در راستای قوانین دینی تصویب میشوند و هر قدرتی در چهارچوب آن مشروعیت میابد. اما متاسفانه هر کس که بخواهد قانونی را به نفع خودش تصویب کند یا تغییر دهد، با بیان تفسیری جدید از دین، به کار خودش اعتبار اجرایی میدهد و عموم جامعه هم از همه جا بیخبر، تنها میدانند که چون "مسلمان" هستند باید به هر آنچه به نام "اسلام" مطرح میشود احترام بگذارند و در چهارچوب قوانین حرکت کنند. و اینگونه است که عده ای از مقوله ای به اسم "دین" سوء استفاده میکنند و به قدرتی به ظاهر مقدس، دست می یابند. اینطور سوءاستفاده ها به ویژه شامل دولتمردان ایران می شود. یکی از متداولترین حقه های این کلاه برداران، ادعای ارتباط با "امامان شیعه"و به خصوص "امام آخر" میباشد. بعضی پا را فراتر گذاشته اند و خود را "امام زمان" یا پیغمبری جدید معرفی کرده اند. و چه تاسف بار است که میبینیم این فریبکاران، پیروان و پرستش کنندگانی هم دارند که از روی جهل و نا آگاهی به آنها ایمان آورده اند.

اما عمق فاجعه اینجاست که شاهدیم، کسانی تمام آنچه گفته شد را یکجا دارند. یعنی هم قانون گذارند هم مجری قانون هم تفسیری خاص از دین دارند و هم به تقدس خود ایمان دارند! تعداد اینگونه افراد کم نیست و در مراتب مختلف حکومتی و غیر حکومتی به قدرت نمایی مشغولند. از آنجایی که آنها اعتبارشان را به واسطه جهل عموم جامعه کسب کرده اند، با هر گونه جریان آگاهی دهنده مخالفند و چون هاله ای از تقدس به دور خود تنیده اند هر گونه نقدی را هم مساوی «تیشه زدن به ریشه‌ی اسلام» ارزیابی می‌کنند. نشریات و مطبوعات هم روی میدانی که توسط «قانون مطبوعات و ناشران» و «دادگاه‌های انقلاب» مین‌گذاری شده ‌است حرکت می‌کنند. و با کوچکترین قدمی که در جهت آگاهی مردم بردارند، توقیف و تعطیل می‌شوند؛ حبس و سایر مجازات‌ها نیز می‌تواند دامن‌گیر فعالان این عرصه‌ها شود.

جالب اینجاست که این مقدس نمایانِ صاحب منسب نیز مانند شیادان عامی، در ابتدا ارتباط با "امام زمان" را مطرح کرده و برای خود اعتبار قدسی قائل شدند. برای اولین بار و به شکلی خارق العاده، صفت مربوط به یکی از پیامبران به انسانی معمولی نسبت داده شد و او بدون طی مدارج کمال، به "رحمت للعالمین" ملقب شد. سپس به سرعت از اعلامهایی چون نمایندگی او بودن، دیدن هاله نوری و قدسی!، دریافت نامه و تاییدیه از حضرتش، دیدن انواع خوابهای که بعضی را "خاص" و "مقدس" و "نظرکرده" معرفی می کرد، به آنجا رسیدند که خود را در جایگاه خدایی قرار دادند.

فراعنه اوین

دیگر مدعیان خدایی که در مراتب مختلف دستگاههای حکومتی و دولتی ایران مشغول به کارند، طبق همین روال پیش رفتند. آنها، که از این پس با عنوان «فراعنه اوین» می نامیمشان، مدعی هستند قدرت انجام هرکاری را دارند و زندان مخوف اوین، شناخته شده ترین قلمرو آنهاست. ادعای خدا بودن و به جای خدا بودن از ابتدا به این شدت توسط نیروهای امنیتی ایران مطرح نشد، بلکه از انتسابات مقدس مابانه آغاز شد.

شروع عملیات عبور از سطح یک فرد عامی و صعود به عرش اعلی توسط فراعنه اوین، از انتساب جمعی از ماموران دستگاه امنیتی به "امام زمان" و معرفی خود به عنوان "سربازان گمنام ولی عصر" آغاز شد. تحلیل چنین لقب و چنین اقدام تعجب برانگیزی که تا پیش از این صرفا توسط شیادان مذهبی صورت می گرفت، آن هم توسط یک نهاد دولتی و امنیتی، سوالاتی را طرح می کند:

1- با وجود آنکه طبق اسناد بسیار در "مذهب شیعه" پس از "غیبت کبری" هر گونه ارتباط و انتسابی به "امام زمان" کذب و غیرمعتبر اعلام شده ، چنینی انتسابی با چه انگیزه هایی صورت گرفته است؟ اعتبار گیری؟ خرج کردن از اسم یک منجی اخر زمان بر زمین؟ توجیه انواع و اقسام برنامه ها و اقداماتی که تا کنون بارها اشتباه بودن آنها اثبات شده است؟

2- مگر "امام زمان" در حال مبارزه ای در سطح امنیتی است که نیازمند سرباز باشد؟ یا پادگانی مخفی در حوالی خیابان خواجه عبدالله تهران راه اندازی کرده اند که این آقایان مشغول خدمت مقدس سربازی آن هم در گمنامی هستند؟

3- تصور کنید سازمان موساد خود را "سرباز گمنام ماشیح" یا سازمان سیا خود را "مقر فرماندهی مسیحا" معرفی نمایند! اساسا اقدامات امنیتی و اطلاعاتی که در سطح دستگاههای مذبور انجام می شود، چه ارتباط یا تناسبی با منجی آخر الزمان و وجود او دارند؟

4- ایا اقدامات جاسوسی زمینه ساز "ظهور"ند، یا جاسوسان و بازجویان و پشت پرده های مخفی دستگاههای امنیتی ایران یاران خاص حضرت؟!

قرار گرفتن در جایگاه سربازی "حضرت" باعث شد که بخشی از این مجموعه تصور کنند دارای قدرتی ورای اختیارات و حدود معمولی که حتی در سایر سازمانهای امنیتی وجود دارد، هستند و خود را صاحب جان و مال و آبروی خلایق دانسته و بر اساس لزوم حضور در همه جا، به خود اجازه دهند تا دوربین های جاسوسی، میکروفن های شنود و سایر ابزار تکنولوژی جاسوسی خود را به خصوصی ترین حریمهای شخصی وارد کنند و در شخصی ترین مسائل افراد وارد شوند. از اینجا آرام آرام احساس اینکه این فراعنه بعد از این! تجسمی از برخی اسما خدا مانند «هو الحاضر» و «هو المالک» هستند، جوانه زد و شکل گرفت! حدودها برداشته شد و حریمها شکست. اما همه این اعمال کثیف و غیر قانونی، بر همان اساس انتساب، نه تنها توجیه، که با انواع وسایل کتک و شکنجه، در عالی درجه به معترضان تفهیم می شد.

عده ای از "سربازان گمنام" که آرام آرام خود را در جای فرمانده و نماینده "او" می دانستند، خود قانون شدند و قانون گذار، و عملکرد فرا قانونی جزو واجبات و موکداتشان در آمد. اینان که باور کرده بودند صاحبان جان و مال افراد هستند، در جایگاه بررسی عقاید و ایمان مردم و تفتیش آن برآمدند و حکمی جدید اعلام کردند که هیچ قرائتی جز قرائت مورد نظر فراعنه اوین مورد قبول نیست و سایر عقاید دینی و روشهای معنوی همگی باطل و شیطانی اند! هر حرکت یا جریانی که به مزاج آقایان خوش نمی آمد، به جرم "مخالفت با اسلام" یا "به خطر انداختن امنیت ملی"، سرکوب میشد. بر این اساس فراعنه اوین صراحتاً اعلام کردند که نظر ما نظر خداست و تعاریف و برداشتهای ما درست است.

اما در مورد بازجویان اوین همان روال تجسم یافتگی صفات خدا ادامه یافت. طی احضارها و انواع ارتباطات اشخاص با این مجموعه خاص، بارها و بارها شنیده می شد که ما همه چیز را می دانیم و اتفاقاً تاکید هزار باره بر همه چیز، نقطه توجه این ادعا بود، و اینکه «انا علیم» !!! و سپس در تهدید و قدرت نمایی کار به جایی می رسد که اعلام می کنند ما به هر کاری قادریم. هر کجا پنهان شوی تو را پیدا می کنیم به هر کس خبر دهی ما مطلع می شویم و هر وقت بخواهیم طومار زندگیت را در هم می پیچیم و کجایی که « انا قادر» !!! و بالاخره این صعود و تجسم یافتگی کامل از خدا به اینجا می رسد که زمانی که زندانی گرفتار در چنگ بازجویان از شدت فشار شکنجه، خدای خود را به یاری می خواند ، بازجو با پوزخندی معنا دار می گوید چه کسی را صدا می زنی؟ خدایی نیست. مرا بخوان چون اتمام یا ادامه این وضع تو به تصمیم و خواست من است. پس "بایست و بدان که من خدای تو هستم".

این اشخاص که همه مردم را، در هر مقام و مرتبه ای، بندگان و تحت کنترل خود میدانند، در واقع هیچ فرقی با "خدای کچل در خوزستان" ندارند. اما او را مجرم میدانند و حکم دستگیریش را صادر می کنند و خود را در جایگاه خدایی صاحب همه قدرتها و مالک همه چیز می خوانند. فراعنه اوین که عبارت رسمی و شناخته شده شان اداره برخورد با ادیان (اِبا) وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است، به عنوان مجموعه ای دارای دیدگاههای ایدئولوژیک بسیار افراطی و طالبان وار شناخته شده است. این اداره، بخش عمده و پنهانی از دستگاه امنیتی ایران را شامل می شود که مأموریت آن برخورد با انواع جریانات مذهبی و معنوی، برخورد با اقلیتهای قومی و مذهبی، مقابله با دگراندیشان است.

برخوردهای مختلف بعد از انقلاب ایران، با اقلیتهای مذهبی، جریانهای متصوفه و بطور کلی هر گونه اندیشه متفاوت معنوی توسط "اداره برخورد با ادیان (اِبا)" صورت می گیرد. از آنجایی که فراعنه اوین، تقدس خود را مدیون جهل عموم جامعه هستند، و همچنین حاکمیت دیدگاههای افراطی خود را مشروط بر حفظ این ناآگاهی میبینند، با هر جریان بیدار کننده ای مخالفند و اندیشمندان و متفکران را هم، در نهایت خشونت و به شکلی وحشیانه سرکوب میکنند. آنها به دلیل عملکرد مافیایی خود رسانه های ملی را هم در دست دارند و غیر از صدا و سیما، مطبوعاتی مانند روزنامه کیهان و جام جم و جمهوری اسلامی و خبر گزاریهایی مانند فارس نیوز، موعود و برنا وجهان و شیعه نیوز هم ابزار دست انها هستند تا هر چه بیشتر جایگاه دروغین خود را تقدس بخشند و مخالفان را در زمره شیاطین جلوه دهند.

فراعنه اوین، خود را قیم و مالک جان و مال و اندیشه و همه چیز مردم ایران میدانند و باید گفت که مسئولیت تفتیش عقاید در ایران بصورت متمرکز بر عهده این نهاد مخوف امنیتی است. برخی از اقلیتهای مذهبی آشنا با عملکرد "اِبا" از آن با عناوین "القاعده فرهنگی"، "طالبان مذهبی"، "جلادان مخفی" یاد می کنند و آن را همان " باند سعید اسلامی" می دانند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید