پیام زانیار مرادی به مناسبت فرارسیدن سال نو میلادی از زندان رجایی شهر
«آمنه مادرم برایم نامه نوشته و گفته: «زانیار من فرزند ملت است» او به من افتخار میکند و میگوید هرچه در زندان هستی و رنج میکشی و در حال مبارزه هستی، من هم در بیرون از زندان با تو سهیم هستم؛ چه در مبارزهات چه در مقاومت و رنج کشیدنت. مادرم میگوید ما باید به وظیفهای که در برابر ملت داریم عمل کنیم.»
زانیار مرادی زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر، طی پیامی به مناسبت فرارسیدن سال 2015، ضمن تبریک سال نو میلادی و تشریح آخرین وضعیت پرونده خود و لقمان مرادی، مقاومت زندانیان سیاسی ارومیه را پیامی سیاسی و نقطه عطفی در مبارزات زندانیان سیاسی عنوان کرد.
زانیار و لقمان مرادی به اتهام ترور سعدی پسر امام جمعه مریوان در تابستان ۱۳۸۸ بازداشت شدند. آنها سپس به ارتباط و همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام و جاسوسی برای دولت انگلستان نیز متهم شدند. حکم اعدام زانیار و لقمان مرادی طی اطلاعیهای از سوی وزارت اطلاعات، در پروندهای جنجالی در مردادماه ۱۳۹۱ اعلام شد.
دیدهبان حقوق بشر نیز امسال در گزارشی با بررسی پرونده ۱۲۶ زندانی در زندانهای کرج از جمله زانیار و لقمان مرادی، گفته در تحقیقاتش به این نتیجه رسیده که نقض آشکار قانون در روند قضایی طیشده در این پروندهها باعث شده که مشروعیت احکام صادره زیر سوال برود. این گزارش به پرونده زانیار و لقمان مرادی اشاره کرده و گفته که این محکومان به اعدامی که از سوی مقامهای ایران به فعالیتهای تروریستی به نمایندگی گروههای مخالف حکومت به محاربه و ترور متهم شدهاند، با وجود انکار اتهامهای انتسابی و بررسی اطلاعات بهدستآمده از وکلا، خانوادهها و نزدیکان زندانیان، در زیر فشار نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و ماهها تحمل حبس در بندهای انفرادی و شکنجههای شدید جسمی مجبور به اعتراف علیه خود شدهاند.
این زندانی محکوم به اعدام پیشتر نیز در رنجنامههایی اتهامهای انتسابی به خود را از جمله قتل پسر امام جمعه مریوان رد کرده و خواستار اعاده دادرسی در یک روند سالم قضایی شده بود. وی هماکنون در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج نگهداری میشود.
دیدهبان حقوق بشر بارها در گزارشهای خود از دولت ایران خواسته تا «فورا و بدون قید و شرط» تمام زندانیان سیاسی را آزاد کند.
متن کامل پیام زانیار مرادی این زندانی 24 ساله در اختیار «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» قرار گرفته که در پی میآید.
آمنه میگوید ما باید به وظیفهای که در برابر ملت داریم عمل کنیم
سلام و درود به همه مبارزان راه آزادی و عدالت؛
من زانیار مرادی زندانی محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر کرج هستم. فرارسیدن سال تازه میلادی را به عموم مردم به ویژه پیروان مسیحیت تبریک عرض نموده و سالی پر از صلح و آزادی برای همه آرزومندم.
من از 11 مردادماه 1388، پشت میلههای ناعدالتی و نادادگرانه، به اتهامی که هرگز مرتکب نشدهام زندانی هستم و در طول این سالهای حبس و شکنجه، صدایم به جایی نرسیده است.
همیشه روی زبانم ایکاشی هست که روزی دادگاهی عادل تشکیل شود و بیگناهیام را در آن فریاد بزنم. دادگاهی که بتواند حقم را بستاند و سزای مجرمان و قاتلان و ناقضان واقعی حقوق بشر را بدهد. جوانیام، شادیام، آرزوهایم، نفسهایم و خاطرات شیرینی که باید داشته باشم را هر لحظه زیر سایه دار اعدام درمییابم و هنوز امیدوارم به انسانهای مبارز و آزادهای که در خارج از زندان، حقوق انسانیام را از جانیان واقعی بستانند.
آمنه مادرم برایم نامه نوشته و گفته: «زانیار من فرزند ملت است» او به من افتخار میکند و میگوید هرچه در زندان هستی و رنج میکشی و در حال مبارزه هستی، من هم در بیرون از زندان با تو سهیم هستم؛ چه در مبارزهات چه در مقاومت و رنج کشیدنت. مادرم میگوید ما باید به وظیفهای که در برابر ملت داریم عمل کنیم.
مادرم از جنس درد و مقاومت است. تمام مادران کردستان اینگونه زیستهاند و فرزندانشان را بار آوردهاند که هرگز ناعدالتی را نپذیرند. مادر گیسو سپیدم، آمنه روسفیدم، من هم ناعدالتی را نمیپذیرم و تا نفس آخرم مبارزه میکنم. من بیگناه هستم و سالهای جوانیام را تباه کردند.
فرزندان کردستان درباره ظلم، بیعدالتی، قتل، غارت و چپاول چه در زندان و چه خارج از زندان مقاومت میکنند. از اتحاد یگانه زندانیان سیاسی کُرد بند 12 ارومیه گرفته تا مقاومت کوبانی و شنگال، یک درس به ملت ما میدهد و آنهم اتحاد و روحیه مقاومت مردم آزادیخواه است.
مقاومت زندانیان ارومیه یک پیام سیاسی و نقطه عطفی در تاریخ مبارزاتی زندانیان سیاسی کُرد در زندانهای بیعدالتی است. فرزندان کردستان در سراسر زندانهای ایران در بدترین شرایط پراکنده شده و در تبعید هستند. آنها با شدیدترین برخوردهای غیر انسانی روبرو هستند اما هرگز تن به بی عدالتی نمیدهند.
من به عنوان یک زندانی سیاسی، مقاومت پیروزمندانه زندانیان سیاسی ارومیه و مقاومت کوبانی و شنگال را میستایم و آن را نگین درخشان مبارزات آزادیخواهانه ملتم میدانم. ما زندانیان سیاسی در بند، خود را فرزندان راستین مقاومت و آزادی ملتمان میدانیم و سال جدید را با این روحیه آغاز میکنیم. ما به مادران شهیدان درود میفرستیم و خود را فرزند مادران کردستان میدانیم.
پرونده من و لقمان در این سالی که گذشت در شرایطی نامشخص و مبهم گذشت. به دلیل کارشکنیها و تعلل عامدانهای که در پرونده ما از آغاز تاکنون وجود داشته، متاسفانه پیشرفتی در راستای اثبات بی گناهی ما صورت نگرفته است. انگار فرصتسوزی میکنند تا مدارک و اتهامات تازهای خلق کرده و به ما منتسب کنند. از اتهام ارتباط و همکاری با حزب کومهله گرفته تا جاسوسی برای کشورهای خارجی و دهها ادعای غیرواقعی و کذب را به ما نسبت دادند. در حالی که همه این اتهامات دروغ محض بوده و هرگز واقعیت نداشته و ما و مردمی که ما را میشناسند میدانند که حقیقت این است که ما بی گناه هستیم. تابهحال نیز باید این پرونده بسته میشد و ما تبرئه میشدیم و خسارت مادی و معنوی به ما پرداخت میشد، اما در واقع پرونده به صورتی کاملا مشکوک به سوی دیگری میرود.
از اعترافهای اجباری زیر شکنجههای طاقتفرسا گرفته تا جوسازی و مدرکسازی و شاهدسازی برای ما! هیچکدام نتوانسته راهگشای پرونده ما شود. شاهدانی به دادگاه معرفی کردیم، یکی به دلیل تهدیدهای افرادی ناشناس فراری شد و دیگری تاکنون شهادتش در دادگاه موثر واقع نشده است!
دادگاه مجدد با تاخیر قرار بود برگزار شود که تابحال نشده است. گویا فقدان مدارک برای اثبات گناهکاری ما در دسترس دادگاه نبوده است. به جای اینکه مدارک برای اثبات بی گناهی ما مورد بررسی قرار گیرد؛ دادگاه به جلسهای در آیندهای نامعلوم موکول شد.
من و لقمان همچنان خواستار اعاده دادرسی در یک روند سالم قضایی هستیم. جهان باید بداند که ما بی گناهیم و خواهان محاکمه مجرمان واقعی در این پرونده هستیم. مادرم، پدرم، خواهر کوچکم و برادرم باید بدانند که فرزندشان بیگناه تا پای دار رفته است. ما از همه آزادیخواهان، حقجویان، برابریطلبان و مبارزان راه آزادی میخواهیم از ما دفاع کنند. از تمامی نهادها و سازمانهای حقوق بشری، مدافعین واقعی حقوق بشر، سازمانهای جهانی دیدبان و ناظر حقوق بشر میخواهیم تا صدای حقطلبی و عدالتخواهی ما باشند و از هیچ کوششی فروگذار نکنند.
به امید برقراری آزادی و عدالت
زانیار مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام محبوس در زندان رجایی شهر کرج
جمعه ۵ دیماه ۱۳۹۳ - ۲۶ دسامبر ۲۰۱۴
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید