کارشناسان کارنامه اقتصادی احمدینژاد را در زمینهی اقتصاد بدترین بخشعملکرد چهارساله او ارزیابی میکنند. اما گزارشهای مستند ترازنامه این دولت در زمینهی حقوق بشر را نیز سیاه و منفی میدانند.
«در هشت سال دوران آقای خاتمی موارد نقض حقوق بشر بود و متاسفانه متعدد هم بود، ولی طی چهارسال گذشته، وضعیت حقوق بشر در ایران به حدی وخیم و هر روز وخیمتر شده است که میتوانم بگویم به غیر از دههی شصت چنین دوران سیاهی را طی سه دهه که از برقراری جمهوری اسلامی میگذرد، ایران به خودش ندیده است. کافیست توجهتان را به این مسئله جلب کنم که آمار غیر رسمی یعنی آن چیزی که سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر از داخل روزنامههای ایران استخراج کردهاند، نشان میدهد که تعداد اعدام در ایران ۳۰۰ درصد، یعنی بیش از سه برابر شده است. طی سه سال نزدیک به ۸۰ درصد اعدامهایی که در تمام دنیا در مورد نوجوانان زیر هجده سال صورت گرفته، متاسفانه در ایران بوده است. در کنار اینها، وضعیت مدافعان حقوق بشر است، بستن کانون مدافعان حقوق بشر، فشارهایی که هر روز بیشتر و بیشتر بر روی شیرین عبادی و همکاران او، خانم محمدی، آقای سیفزاده، آقای سلطانی که همچنان ممنوع الخروج است، وارد میشود. خانم ستوده و بیش از صدها زنی که در چارچوب کمپین فقط حقوقشان را مطالبه میکنند، طی دو سال اخیر در دادگاههای انقلاب محکومیت پیدا کردهاند. الان سه تن از آنها خانم بایزیدی، خانم اقدام دوست و خانم روناک صفارزاده در زندان هستند. دانشجویانی که ماههاست در زندان هستند و تازه آنها را متهم به ارتباط با مجاهدین میکنند. روزی نیست که یک روزنامه و یک وبلاگ در ایران بسته نشود. و خلاصه میتوانم بگویم که روز به روز وضعیت حقوق بشر در ایران سیاهتر میشود».
اینها بخشی از سخنان دکتر عبدالکریم لاهیجی دبیر مجامع بینالمللی حقوق بشر در اروپاست. وی در گفت و گو با بخش فارسی رادیو دویچهوله اظهار کرد که نگرانی جامعه بینالملل از وضعیت حقوق بشر در ایران هرروز بیشتر میشود.
زنان
۲۲ خرداد ۱۳۸۴ یک هفته قبل از انتخابات نهمین دور ریاست جمهوری و در آخرین روزهای دولت اصلاحات، فعالان زن از فضای باز انتخاباتی استفاده کرده و با تجمعی مقابل دانشگاه تهران خواستار تغییر اصولی از قانون اساسی که نسبت به زنان تبعیضآمیز است شدند. این تجمع را بزرگترین تجمع زنان بعد از تظاهرات هشت مارس سال ۱۳۵۷ در اعتراض به حجاب اجباری خواندهاند. هرچند این تجمع در محاصره اتوبوسها و نیروهای امنیتی برگزار شد اما بازداشتی در پی نداشت.
۹ ماه بعد در روز جهانی زن، فعالان زن در پارک دانشجو جمع شدند، اما این تجمع با سرکوب شدید نیروهای امنیتی و ضرب و شتم زنان همراه شد. سیمین بهبهانی شاعر ۷۰ ساله ایرانی در این تجمع از جمله کسانی بود که مورد ضرب و شتم قرار گرفت. ۱۷ اسفند ۱۳۸۴ اولین باری بود که زنان دریافتند دولت به راستی تغییر کرده است.
چندماه پس از این واقعه، در سالروز تجمع ۲۲ خرداد، یک بار دیگر فعالان زن تصمیم گرفتند برای بیان خواستههای خود به میدان هفت تیر بروند اما این تجمع ساعتی قبل از شروع با حمله پلیسهای زن و مرد و دستگیری بیش از ۷۰ نفر بر هم خورد.
فعالان زن از ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ تا به امروز دیگر هیچ تجمع خیابانی برگزار نکردند هرچند ماده ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی مقرر کرده که تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، آزاد است.
دولت نهم نه تنها تجمعات از پیش برنامهریزیشده را تاب نیاورد، بلکه حتی جمع شدن خودجوش زنان در خیابان را هم مصداق اخلال در نظم عمومی عنوان و آنان را بازداشت کرد. ۳۰ نفر از زنانی که برای همراهی دوستانشان در روز تشکیل دادگاه تجمع میدان هفت تیر به دادگاه انقلاب رفته بودند، در اسفند ۸۵ بازداشت شدند. همچنین قرار خیابانی زنان برای عیددیدنی خانوادههای زندانیان سیاسی در زیر پل سیدخندان هم مصداق اخلال در نظم عمومی دانسته شد و ۱۵ نفر را در نوروز ۸۸ راهی زندان کرد.
مطابق گزارشهای وبسایتهای زنان از ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ تا ۲۲ خرداد ۱۳۸۷، فعالان جنبش زنان ۱۵۶ بار بازداشت و زندانی شدهاند، یک میلیارد و ۶۰ میلیون تومان وثیقه و کفالت برای آزادی گذاشتهاند، مجموعا ۲۰ سال حکم حبس تعلیقی و ۹ سال و نیم حبس قطعی گرفتهاند. در حال حاضر نیز عالیه اقدامدوست، شهناز غلامی، روناک صفارزاده و جلوه جواهری از جمله فعالان زن زندانی هستند. همچنین پروین اردلان، طلعت تقینیا، منصوره شجاعی، نسرین ستوده، سوسن طهماسبی، نرگس محمدی و ثریا عزیزپناه، از جمله زنانی هستند که از خروجشان از ایران جلوگیری به عمل آمده است.
یکی دیگر از ضربههایی که فعالان زن در دوران احمدینژاد متحمل شدند، تعطیلی نشریه زنان بود. ماهنامه زنان به مدیرمسئولی شهلا شرکت از سال ۱۳۷۰ به طور مستمر به انتشار مقالات و گزارشهای مربوط به زنان و حقوق آنان میپرداخت. این نشریه را شاید بتوان اولین نشریهای نامید که به طرح مسائل حقوقی زنان پرداخت، مسائلی همچون قوانین تبعیضآمیز و حجاب اجباری. روشنفکران دینی همچون یوسفی اشکوری نیز در این مجله به طرح نظرات فقهی خود درباره زنان میپرداختند. تعطیلی این نشریه را میتوان ضربه بزرگی بر پیکر جنبش زنان نامید.
طرحهای تبعیضآمیز دولت نهم
لایحه موسوم به حمایت از خانواده در پاییز ۸۶ از سوی قوه قضائیه به مجلس ارائه شد. در این لایحه شرط رضایت همسر اول برای ازدواج مجدد مرد برداشته شده و همچنین برای مهریه مالیات تعیین شده بود که البته پرداخت آن هم بر عهده زن قرار داشت. این دو ماده خشم زنان را برانگیخت و منجر به تشکیل ائتلاف بزرگی از گروههای مختلف زنان علیه آن شد. نمایندگانی از این ائتلاف، در شهریور ماه ۸۷ با نمایندگان مجلس دیدار و خواستار حذف این دو ماده شدند. سرانجام این دو ماده از لایحه مذکور حذف و بررسی آن نیز از دستور کار مجلس خارج شد.
سهمیهبندی جنسیتی یکی دیگر از طرحهای جنجالبرانگیز دولت نهم بود که بر اساس آن سازمان سنجش موظف میشود محدودیتهایی را برای ورود دختران به دانشگاه اعمال کند. یعنی در هر رشته باید حداقل سی درصد پسر پذیرش شود. این طرح به منظور «حفظ قداست خانواده» و «ایجاد تناسب بین راهیابی دختران و پسران به دانشگاه» ارائه شدهاست.
طرح بومیگزینی یکی دیگر از طرحهای دولت نهم بود که با مخالفتهای گستردهای روبرو شد. این طرح خواستار این است که سازمان سنجش و دانشگاههای آزاد سیاستی را در پیش بگیرند تا دختران دانشجو را در محل سکونت خود گزینش کنند.
دانشجویان
بسیاری از فعالان دانشجویی، آذر ۱۳۸۵ را نقطه عطف جنبش دانشجویی در دوران احمدینژاد میدانند. ۲۰ آذر ماه سال ۱۳۸۵ چهار روز پس از روز دانشجو، محمود احمدی نژاد برای انجام سخنرانی قدم به دانشگاه اميرکبير گذاشت، اما سخنرانی وی چندین بار با هیاهو و اعتراض دانشجویان قطع شد. اعتراضها تا آنجا پيش رفت که دانشجويان معترض، عکس رييس جمهوری اسلامی را سوزاندند.
دولت نهم در مقابل این عمل اما ساکت ننشست. از چند هفته پس از این مراسم، موج دستگیریها و احضارهای دانشجویی شروع شد. پروژه نشریات دانشجویی موهن از اردیبهشت سال ۸۶ آغاز و منجر به دستگیری ۸ دانشجو شد که پنج تن آنان بعدا آزاد شدند. در این پروژه، مقالاتی توهینآمیز در نشریات دانشجویی دانشگاه امیرکبیر منتشر شد که به گفته مسئولان این نشریات، با لوگوی جعلی بوده و اساسا این نشریات در آن تاریخ اصلا انتشار پیدا نکرده بودند.
روز ۱۸ تیر ۱۳۸۶ زمانی که اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در مقابل در اصلی دانشگاه امیرکبیر در اعتراض به دربند بودن دانشجویان امیرکبیر (پروژه نشریات موهن) و گرامیداشت سالروز ۱۸ تیرماه تحصن کرده بودند، بازداشت شدند. همان روز نیروهای امنیتی به سازمان ادوار تحکیم وحدت حمله کردند و ضمن شلیک تیر هوایی و بازداشت سایر اعضای این نهاد، دفتر آن را لاک و مهر کردند.
در آذرماه همان سال، بیش از ۴۰ دانشجویان موسوم به طیف چپ دستگیر شدند. بعضی از آنها در دی ماه با وثیقههای سنگین آزاد شدند. اما بعضی از آنها همچنان در بازداشت به سر میبرند.
در سال تحصیلی ۸۵-۸۶ طرحی با نام ستارهدار شدن دانشجویان اجرا شد. بر اساس این طرح، دانشجویانی که فعالیت سیاسی داشتند با درج یک تا سه ستاره در کارنامهشان مورد توبیخ قرار گرفته و از ادامه تحصیل محروم شدند. تنها در همین یک سال تحصیلی، ۵۰ تن از دانشجویان مشمول این طرح شدند.
به گزارش سایت ادوارنیوز تا تیرماه ۱۳۸۶ یعنی دوسال اول ریاست احمدینژاد بر دولت، ۵۲۳ دانشجو به کمیتههای انضباطی احضار شدند، ۱۳۴ نشریه دانشجویی تعلیق یا توقیف شد و بیش از ۱۷۰۰ دانشجو ستارهدار شدند. همچنین ۴۱ نهاد دانشجویی تعطیل شد.
اخراج استادان
اساتید دانشگاه هم از مهرورزیهای دولت نهم در امان نماندند. ۲۶ بهمن ۱۳۸۴ در حالی که دولت نهم هشتمین ماه عمرش را میگذراند، دکتر حسن نمکدوست استاد رشته علوم ارتباطات و پژوهشگر برگزیده سال از دانشگاه اخراج شد. در خرداد ماه ۱۳۸۵ برخی از اساتيد با سابقه و دگرانديش دانشگاهها حکم بازنشستگی اجباری خود را دريافت کردند. تا تيرماه سال ۸۵، حکم بازنشستگی ۷۰ استاد دانشگاه تهران صادر شد. دکتر امیر ناصر کاتوزیان، دکتر مجتهد شبستری، دکتر ابراهیم باستانی پاریزی و دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی از جمله این اساتید بودند. دکتر محسن کديور، دکتر حسین بشیریه، سعيد حجاريان و جواد کاووسی از استادان دگرانديشی هستند که در این دوره از تدريس محروم و از دانشگاه اخراج شدند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید