تبریکی (بسیار غیر صمیمانه) بخاطر پروژه های تمامیت ارضی و ملی به رهبر

بنام خدا

هنوزمذاکره با پنج بعلاوه یک اغاز نشده و مسیله حق مسلم روی میز است که اقای خامنه ایی و احمدی نژاد پروژه های ابوموسی و انتقال اب خزر و خلیج فارس را اغاز کرده اند.  واقعا باید به حاکمیت سرکوب ایران بخاطر سرعت عمل در فریبکاری برنامه ریزی شده تبریک بسیارغیر صمیمانه گفت.

 اولین جلسه کنفراس پنج بعلاوه یک هفته پیش برگزار شد و هر دوطرف مذاکره از نتایج ان احضار خشنودی نمودنند. من هر چند تردید هایی در مورد نتایج مذاکرات و واکنش های اسراییل دارم اما امیدوارم که این مذاکرات به رفع خطر جنگ منجر شود.  پرداختن به متن مذاکره و دستاوردهای ان نیاز به زمان دارد. اما نمی توانم از اشاره به برخورد رژیم در ایجاد و مدیریت بحران خوداری ورزم. 

  دستگاه امنیت رژیم با تجربه از سرنگونی رژیم صدام در پی یک جنگ تمام عیار و خامنه ایی با بخاطر اوردن صحنه دستگیری "صدام در حفره" به این نتیجه رسیدند که خطر شعار حق مسلم به بهای پنهان شدن در حفره نمی ارزد و باید با فرستادن پیام های پنهان و اشکار به شیطان های بزرگ و کوچک؛ شعار حق (واقعا   بسیار) مسلم را به "حق کمی مسلم" تغییر دهند. 

 خامنه ایی بیست سال است که با بحران و شعار حق (واقعا   بسیار) مسلم ؛ اقتصاد کشور را به ویرانی و کشور ما را به شبه مستعمره چین و روسیه تبدیل کرده است.  توافق بر سر این "حق" نیازمند فریب افکار عمومی و راضی کردن خودی ها می باشد. شکی نیست که بسیاری از روحانیون و نظامیان بمب اتم و حکومت ابدی را حق خود می دانند.  افکار عمومی مردم ایران نیز پس از بیست سال هزینه کردن نیازمند توجیه است. ایا کسی از رژیم انتظار دارد که با مردم با درستکاری برخورد کند؟  ایا نباید انتظار ان را داشت که رژیم این بحران را؛ با شعار و بحران دیگری جایگزین کند؟

 دو شعار بسیار بزرگ تمامیت ارضی که غیرت و خون همه را بجوش می اورد و انتقال اب خزر و خلیج فارس که ارزوی همه مردم ایران است؛ جایگزینی بسیار مناسب برای حق مسلم است.  سفر اقای احمدی نژاد به ابوموسی در بحبوحه مذاکره با پنج بعلاوه یک و ایجاد تنش بر سر مسیله ایی که حاکمیت ایران بارها توسط جامعه جهانی برسمیت شناخته شده است تلاشی است برای ایجاد بحران و جنجالی دیگر.

  درحالیکه بسیاری از رودها و دریاچه های ما نظیر دریاچه ارومیه بخاطر سو مدیریت رژیم خشک شده است؛ رژیم مژده اغاز که پروژه ملی انتقال اب خزر و خلیج فارس را به ملت ایران می دهد.  یکی نیست بگوید زین اسب را بچسب؛ اسب سواری پیشکش.  این رژیم محیط زیست ایران را به نابودی کشانده است ولی همین رژیم می خواهد پروژه عظیمی انتقال اب خزر به مناطق خشکسال ایران پیاده کند. جالب تر از همه این است که نقش سپاه پاسداران است که می خواهد با خرج بیلیون ها دلار این پروژه را به پایان برساند.

 به این می گویند یک تیر و چند نشان. هم افکار عمومی را از "حق مسلم" منحرف می کنند؛ هم مردم را با شعار پیشرفت و تمامیت ارضی فریب می دهند و هم بیلیون ها دلار به جیب سپاه و خودی ها می ریزند تا هیچ کس صحبت از عقب نشینی در مورد معضل هسته ایی (پس از پرداخت بیست سال هزینه ایی بسیار سنگین) نکند.

از اصلاحات به حق مسلم؛ از حق مسلم به ابوموسی و ابیاری ایران؛ به این می گویند ابتکار و سرعت عمل. این درحالی است که مخالفان رژیم هنوز نتوانسته اند یک قدم جدی بردارند. واقعا باید به این رژیم بخاطر این دستاوردهایش تبریکات (بسیار غیر صمیمانه ) گفت.

 به امید روزی که من دیگر تبریکی غیر صمیمانه نگویم