آقای محمود احمدی نژاد رئیس جمهور محترم!

حتماً حضرتعالی تومارهای متعددی را که به کرّات اندیشمندان، دانشجویان، نویسندگان، و سایر اقشار ملّت آزربایجان – که شما و هم مسلکهایتان اقلیّت قومی می نامید – قبلاً خدمت مقامات محترم فارسستان و من جمله رئیس جمهورهای قبلی فرستاده اند ملاحظه فرموده اید. بنابراین کاملاً موقوف هستید که در قبال خواسته های برحق ملّتی مظلوم که تنها خواهان اجرای حقوق اوّلیه و خدادادی خودشان من جمله تحصیل به زبان مادری خود، تورکی، داشتن رسانه های ملّی چون رادیو و تلویزیون، نامگذاری اماکن عمومی و شوارع به زبان تورکی، و حقوق برابر هستند آقایان بزرگوار به ظاهر اعتنایی نکرده و جوابی نداده اند. امّا عکس العملهای زیرکاهی شدیدشان عمق تنفّرشان را نسبت به این ملّت عدالت طلب در قالب برنامه های تلویزیونی که مشاغل و افراد پست و دون مایه را به تورکها نسبت میدهد، بخشنامه های مکرّر و مؤکّدی که تکلّم به زبان مادری را بر آنها در مهدکودکها، مدارس و دانشگاهها و سایر مؤسسات دولتی ممنوع یا جریمه می کند، مصوّبات شورای محترم امنیّت پارسی (ملّی) در گسترش زبان فارسی بعنوان زبان مومنین و تشیّع  راستین، و تلاس در از بین بردن زبانهای بیگانه ی عربی و تورکی بر اساس تئوریهای افراد فاشیستی چون محمود افشار، پرویز ورجاوند، جواد شیخ الاسلامی و غیره، افزایش توجّه بیش از حدّ به مسایل عرقی و فارسی و تبلیغ آنها بعنوان مسایل ملّی که بعد از رحلت  امام خمینی  افزایش یافته و به اوج رسیده است – من جمله تبلیغ و ترویج باستان پرستی از طریق اسطوره سازی سربازان نیزه بدست ریش دراز که نشانه ی استبداد ننگین هخامنشیان هستند در روی اکثریت لوازم تزئینی و منزل و جواهرآلات، تحریف تاریخ و فرهنگ و تمسخر زبان و هویّت این ملّتها به هر طریق مختلفی که به نظر می رسد و هزاران دوز و کلک دیگر – نشان داده است.

       حضرتعالی خود را سرباز امام زمان(عج) و پیرو حضرت محمد(ص) و اسلام ناب محمّدی آن هم از نوع اسلام ناب ایرانی می دانید و یقیناً هم چنین است، پس اکنون سؤال این است: آیا می توان خود را پیرو قرآن و حضرت محمّد(ص) دانست، اما امضاء بر فرمانی گذاشت که طبق آن باید ملّتی یا ملّتهایی فدای اقلّیت فاشیستی شوند که خود با فداکاریهای همان ملّتهای مظلوم به حکومت رسیده اند و هستی یافته اند؟ آقای رئیس جمهور منطقه ی آزربایجان به لحاظ غنای اقتصادی، فرهنگی و ژئوپولیتیک خاص خود مورد طمع و تعدّی زیادی واقع شده است اما هرگز نمرده است؛ چون دارای تاریخ، فرهنگ و زبانی است که هویّت آن را حفظ کرده است و این هویت و زبان از آیات مُحکمه ی الهی است. خداوند در سورۀ مبارکۀ روم آیۀ 22 می فرماید: «و من آیاته خلق السموات والارض واختلاف السنتکم و الوانکم ان فی ذلک لآیات للعالمین».

       امروز شما بلایایی بر سر این ملّت آورده اید که خسارات آن بمراتب بیشتر از چپاولهای وحشیانۀ کوروش، داریوش، و امثالهم است. عدالت موروثی شما همان عدالت انوشیروانی است که حاضر نشد در قبال تقبّل هزینۀ حمله به روم فرزند کفاشی به مدرسه برود؛ و جالب این است که امروز آزربایجانی همان کفاشی است که پای برهنۀ شما فوق متمدنان را می پوشاند اما فرزند این کفاش که نه تنها مال خود بلکه جان خود را با اهداء صدها هزار شهید در راه حکومت شما ایثار کرده است حق تحصیل به زبان مادری خود را ندارد. حتماً بخوبی می دانید که علّت سقوط چنان امپراطوریهایی ظلم آنها بود و «حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم نه»؛ و چه امپراطوریهایی که بدین سان ساقط نشده اند! اگر قرار بود پیامبر عظیم الشأنی که شما نیز بقول خودتان به ایشان اعتقاد دارید همان رفتاری را بکند که امپراطوریهای دیروز و امروز با ملّتها می کردند و می کنند، اسلام هرگز تا به این حدّ پیشرفت نمی کرد و گسترش نمی یافت و حداکثر در همان شبه جزیرۀ عربستان به بن بست می رسید. اعتقاد در اسلام بر این است که «انّ اکرمکم عندالله اتقیکم» نه «عربکم». اما شما در عمل می خواهید به دیگران تحمیل کنید که «انّ اکرمکم عندالّلهنا پارسکم، لا عربکم و لا تورککم»؛ و این با تعالیم قرآنی که شما دست راست خود را روی آن گذاشته اید و بعد نیز بر سر نیزه هایتان کرده اید کاملاً متناقض است. آنهایی که قرآنها را بر نیزه ها کردند به ظاهر و از دیدگاه امپراطوران و سیاستمداران پیروز شدند چون نیزه هایشان با قرآنهایشان همخوانی داشت، اما نیزه های پرچین شدۀ شما هخامنشی است!!!

       آقای رئیس جمهور ما دوستانی از افارس داریم که وقتی کتابهای درسی بچه های ما را مشاهده می کنند با تعجّب می پرسند: «تِهه! مگه شما فارسی می خونین؟ ما فکر می کردیم شما تورکی می خونین!» پس مسلّماً شما نیز در ناخودآگاه خود اعتراف دارید که تحصیل به زبان مادری حقّی است کاملاً طبیعی و خدادادی. شما افارس حداقلّ از این بابت خوشبخت هستید که به زبان خود می خوانید و می نویسید و از دیدگاه جامعه شناسان از بربریّت درآمده اید. احتمالاً با منّت در جواب خواهید فرمود که: «شما را در سایۀ حکومت عدل گسترمان این همه نازو نعمت بخشیده ایم، آذری زحمتکش و غیور است و آذربایجان سر ایران ...» . لیکن ما عطای همۀ آن نعمتها را به لقایش می بخشیم و تنها هان نعمت خدادادی خود را می خواهیم و بس. آزربایجانی به ستوه آمده است از اینکه سر بی مغز و بی زبان مترسکی باشد برای بوستانی که اربابش معلوم نیست، مترسکی که کلاغها در کلاهش آشیانه کرده اند و موریانه ها چوبکش را تا آخرین حد خورده اند!

       آقای رئیس جمهور فرزندان شما هرگز با شما این بحث و جدل را ندارند که مثلاً فلان چیز  «آب» است یا «ماء» یا «واتر»، یا «سو»، اما بچّه های ما این مشکل را دارند چون وقتی آنها در مهدها، کودکستانها و مدارس به زبان تورکی صحبت می کنند مورد تمسخر و مضحکه قرار می گیرند و مضحکته تر و دردناکتر این است که مدرسین این اطفال معصوم خود نیز تورک زبان هستند. آقای محترم شما خودتان حتی یکی دو کلمۀ خارجی را در یک جملۀ فارسی نمی توانید تحمّل کنید، ما چطور همۀ زبان و فرهنگ خود را کنار بگذاریم؟

       آقای رئیس جمهور حضرت علی (ع) دو شمع داشت و دو قلم: دولتی و خصوصی که هر کدام را در جای خود بکار می برد. می دانید چرا؟ البته که بله، برای احترام به بیت المال. آیا شما بودجه های کلانی که صرف گسترش فرهنگ و زبان پارسی خود می کنید از بیت المالی نیست که بیشتر آن را از کیسۀ مردم بیش از حد صبور آزربایجان، خوزستان، بلوچستان، و سایر ملل تحت ستم خود می بخشید؟ این ثروت متعلّق به آنان است. حتماً بعنوان ریاست بخش اجرای قوانین و ادارۀ کشور می دانید که بیشترین آمار دریافت جرائم نقدی راهنمائی و رانندگی مربوط به چهار استان آزربایجانی آزربایجان شرقی، غربی، اردبیل و زنگان است، درحالیکه بالاترین آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات جاده ای را نیز همین استانها دارند؛ بعلّت این که جاده های آنها استاندارد نیست و بیشتر کوره راه است. آیا شما که با رأی بیشتر این مردم انتخاب شده اید خود را در قبال این همه مرگ و میر مسئول نمی دانید؟ آقای رئیس جمهور بیست-سی سال پیش فقط چند نفر سالخورده وجود داشتند که بدلایل خاص خودشان از مواد مخدّر استفاده می کردند، اما امروز بعلت سیاست تمرکز اقتصادی و سرمایه گذاری در مرکز کشور یا بعبارت بهتر استانهای فارس زبان و دور کردن سرمایه و کارخانه ها و از کار انداختن مراکز تولید و کار در مناطق زرخیز و مستعدی چون آزربایجان و خوزستان اکثر جوانان این ملّتها از روی بیکاری بخاطر سودجویی افرادی که کاملاً معلوم الحال هستند دچار اعتیاد خانمان برافروز شده اند و بهمین دلیل آمار معتادین نسبت به جمعیت در ایران در سال 1384 طبق تلتکست فارسی تلویزیون شما و اظهار نمایندۀ سازمان ملل در ایران مقام اول را در جهان داشت و روز بروز در حال افزایش است. آیا شما خود را در قبال اینهمه فلاکت مردم مسئول نمی دانید؟

       آقای رئیس جمهور محصولات کشاورزی و دامی این ملّتها بازیچۀ دست چندین دلّال سودجوی فرصت طلب شده به خاک مذلّت نشانده شده است. فرش آزربایجانی که زینت بخش دیوارهای تالارها و موزه های غربی است و شما با افتخار از آن بعنوان «فرش ایرانی» یاد می کنید امروز به خاک مذلّت نشانده شده و تنها چندین دلال فرصت طلب در مرکز کشور دسترنج میلیونها کودک فقیر و مظلوم را چپاول می کنند و کاری کرده اند که تولیدکنندگان را از تولید مأیوس و  بیشترشان را ورشکسته کرده اند. معادن مختلف ما من جمله معادن طلا در تکاب، اهر و معادن مس و آلومینیم در شهرهای مختلف آزربایجان چپاول می شود در حالیکه حتی پشیزی از این ثروت ملّی آزربایجان صرف خود ملت آزربایجان نمی شود، نفت و گاز خوزستان هم که داستان مشخص خود را دارد.  آیا شما هیچ نقش و مسئولیتی در قبال آن ندارید؟

       معضلات بسیار زیاد دیگری نیز هست که شما بهتر از همه واقفید و نیازی به اطالۀ کلام با ذکر آنها نیست چون شما جزو همان سیستمی هستید که آن همه معضلات را بر سر اینهمه مظلوم آورده است. سؤال این است: فرض کنیم شما تا ابدالدهر بتوانید این ملل را با عوامفریبی در غفلت و ناآگاهی نگهدارید و بر مشروعیت خود بیفزایید و حکومت خود را به حکومت امام زمان (عج) وصل کنید، آیا امامی که عدالت گستر است و بر ظالمان سخت خواهدگرفت در قبال اینهمه بی عدالتی و خسارات وارده بر این ملّتها شما را مؤاخذه نخواهد کرد؟ و آیا وجدان بیدار جهانی شما را راحت خواهد گذاشت؟ ای کاش متجاوزین و خونخواران تاریخ در ادوار ماقبل زنده می شدند و هزاران بار این مملکت را اشغال و آنرا با خاک یکسان می کردند! ای کاش متجاوزی ظالم و خونخوار خاک ما را با بمبی هیدروژنی ویران می کرد، اما با لب خندان و آغوش باز بر سینه فشرده و ما را  با خرمایی گرد و خاک گرفته مسموم نمی ساخت!

       آقای رئیس جمهور مسائلی که مطرح شد تنها بخش کوچکی از سیل عظیم مشکلاتی است که شماها برای ما آفریده اید و در حال حاضر شما مسئول مستقیم آن هستید. اما در مورد مسائل سایر مسلمانان جهان که سیستم شما خود را قیّم و ولی مطلق آنها می داند. علی الظاهر در فلسفۀ دینی-سیاسی شما مسلمانان مظلوم عبارتند از مردم فلسطین، لبنان، شیعیان بحرین و یمن. آیا اینهمه سال سنگ ملت فلسطین و گروهی از مردم لبنان را به سینه کوبیدن کمی شک برانگیز نیست؟ اگر شما داعیۀ دفاع از مسلمانان جهان را دارید، چرا به مسلمانان درون کشور خود که اکثرشان نیز شیعه هستند ظلم می کنید؟ شما مسلمانان را فقط از ذره بین خاص خود آنهم تنها در فلسطین مشاهده می کنید در حالیکه در قبال قتل عام مسلمانان در چچن و تورکستان شرقی (چین) سکوت اختیار کرده و مسلمانان آنها را که طالب حقوق مسلم و طبیعی خویش بوده اند در اخبار و مطبوعات خود تروریست نامیده اید؟ در آغوش روسها چه چیزی نهفته است که شما افارس اینهمه از آن لذت می برید و حال می کنید؟ چرا در قبال قتل عام مردم آزربایجان در قره باغ حتی به ارامنه کمک نظامی کردید، در حالیکه موشکها و توپها را به ارامنه دادید اما در آزربایجان شمالی به بهانۀ نفوذ و اغفال ساده لوحان و پرورش تروریست های اصولگرای آینده چندین سفرۀ تصدّق پهن کردید و در دنیا الم شنگه راه انداختید که ما به مسلمانان آزربایجان کمک کردیم – بله، کمک تخم مرغی! چرا در سالهای استقلال آزربایجان شمالی تمامی رله ها و ایستگاههای رادیو و تلویزیون آنها را در کناره های رودخانۀ آراز منفجر کردید؟ اگر شما خبر ندارید، آن برادران آزربایجانی شما که دیروز با افتخار تمام در عملیات تخریب شرکت کرده بودند و امروز با خواندن این کتیبه انگشت ندامت به دهن می گزند یقیناً می دانند و بسیار عذاب وجدان می کشند در قبال تحفی که شما به فرزندان، خویشاوندان و نزدیکان آنها داده اید از برای آنهمه خوشخدمتی که به شما در دوران غفلتشان کرده اند.

       آقای رئیس جمهور لطفاً تجسّم کنید روزی را یک فارس زبان به عنوان بازجو، نیروی امنیّتی یا قاضی هموطن فارس زبان خود را بازجویی، شکنجه یا جریمه و زندانی می کند به جرم اینکه او خواهان تدریس زبان مادری خود – فارسی – در مدارس و دانشگاههاست! لطفاً تجسم کنید عذابی را که هموطن فارس زبان شما به هنگام برچسب خوردن القابی چون «تجزیه طلب»، «پان فارسیست»، «جاسوس افغانستان و تاجیکستان» و غیره می کشد! جالب است نه ه ه ه ه ...! حتی تجسم لحظه ای از چنان روزی برای شما بعید، مشکل و زجرآور است؛ لیکن ما سالهاست با این قبیل چرندیات و مزخرفات دست به گریبانیم.

          نالۀ مظلوم در آهن سرایت می کند                زین سبب در خانۀ زنجیر دائم شیون است.

       آقای رئیس جمهور ممکن است شما نیز چون خلفای قبلی ما طالبین حق و حقیقت را تکفیر بفرمایید اما بایّ حال دنیا ما را مسلمان می داند و آزربایجان را با اکثریت تشیع؛ کافی است به یکی از دایره المعارفهای معتبر دنیا مراجعه فرمایید. دشمنی و خصومت غرب و صهیونیسم با مسلمانان و بازسازی صحنه های قرون وسطایی و جنگهای صلیبی در فرم مدرن آن زیاد هم غیرطبیعی به نظر نمی رسد، اما خصومت شما افارس بیش از حد مسلمان با اعراب – که بیش از 60% کلمات باصطلاح زبانتان و فرهنگ و تمدن قابل افتخارتان از زبان و فرهنگ عربی و اسلامی است – و تورکها که اکثریت جمعیت مسلمانان جهان را تشکیل می دهند کاملاً غیر منطقی و نژاد پرستانه است. و این امر تنها آب در آسیاب دشمنان اسلام ریختن و تفرقه در صفوف مسلمانان ایجاد کردن است. شما این دیپلماسی خود را با کدامین منطق و کدامین ایدئولوژی تفسیر می کنید؟ هیچ منطقی این را نمی پذیرد که داعیۀ مسلمانی آنهم در آن حد بکنید و آنچنان از ارامنۀ نژادپرست مدافعه کنید که روبرت کوچاریان، رئیس جمهور ارمنستان و قصاب قره باغ، اذعان بدارد که: «ایران شاهرگ حیات ارمنستان است». این در حالی است که حضرت امام خمینی (ره) در تحریرالوسیله فرموده اند: «هر معامله ای با غیر مسلمان که سبب تسلط آن بر مسلمانی شود حرام است». شما که مثل پهلویها نیستید که حلال و حرام حالی نبودند؟ یا اینکه آنهمه احکام قرآن و سنت پیامبر و فتاوای علمای اسلام دقیق نیستند و مسائل زمانه را دقیق و خوب تفسیر نمی کنند؟ آقای رئیس جمهور اگر از این مسائل خبر ندارید، مقاله ای تحت عنوان «چرا ایران دروازۀ شیطان شده است؟» نوشتۀ سید کاظم م.، طلبۀ حوزۀ علمیّۀ مشهد بصورت ضمیمه خدمتتان ارسال خواهد شد تا در آن عکسهای مسجدی در شهر اشغال شدۀ آغدام را ببینید که روزگاری یکی از پر رونق ترین و پر افتخار ترین مساجد مسلمانان و نمونۀ بی نظیر معماری آزربایجانی بود ولی امروز آیه های قرآنی حک شدۀ روی دیوار ومحرابش توسط برادران ارمنی شما و با گلوله هایی که شما در اختیار آنها گذاشته اید گلوله باران شده و داخل مسجد به طویلۀ حیوانات تبدیل شده است. آیا به بهانۀ اینکه ممکن است روزی آزربایجانیها اعلام استقلال کنند و سبب تضعیف ایران شوند حمایت از داشناکهای خونخوار ارمنی و تسلّط آنها بر برادران مسلمان جایز است؟ پس دیپلماسی شما در مورد آزربایجان و احتمالاً سایر مناطق این است: «منه یوخدور، ایچینه ...دور».

  از طرفی شما مدعی ایجاد بهترین حکومت مردم سالاری دینی در جهان هستید که صد البته چنین است! آیا در اثر تاکتیکها و دیپلماسی شما که از تئوریهای حکومت فاشیستی پهلوی نشأت گرفته و بعد از آنها در طی حکومت شما در قالب احکام اسلام ناب محمدی شدت بسیاری یافته است ملّتهای تحت ستم شما با افزایش شعور و آگاهی ملّی خواهان ایجاد حکومت و کشوری مستقل برای خود شوند دشمن شما محسوب شده و باید بعنوان «محارب با خدا» و «اشرار» به جوخۀ اعدام سپرده شوند؟ صحبت سر یکی دو نفر نیست، صحبت سر ملّتهاست؛ آنهم ملّتهایی که اکثریت مردم فعلی ممالک محروسۀ ایران را تشکیل می دهند. آیا مخالفت و کینه ورزی با خواستۀ عادلانۀ این ملّتها عین استبداد نیست؟ آنهم استبدادی که در قالب دین و دینداری به عوام الناس تحمیل می شود. شما تفکرهای مدرن و پیشرفتۀ امروزی را بدردنخور و شکست خورده دانسته و مدعی برترین، شایسته ترین و مدرنترین تفکر و متد حکومتی در جهان هستید. آیا اینهمه «ترینها» از دیدگاه اسلام علائم نخوت و تکبّر و مذموم نیست؟ آری، اگر مردم عوام جهان از بیرون نبینند، ما از درون این ترینهای شما را درک و لمس می کنیم. نمی دانم شما این تخم مرغ گندیده را به کدام غارنشینی می خواهید بفروشید؟ خیالتان از بابت ملّت ما راحت باشد، چون شما خودتان قبور آباء و اجداد ما را چپاول کرده و در حراجیهای لندن و نیویورک به حراج گذاشته اید؛ از اینرو ما را قدرت خرید آن نیست، لاجَرَم مشتری دیگری برای خود پیدا کنید!

       آقای رئیس جمهور بعضی از ملّتها در حال افزایش آگاهی خود و گذر از دوران سنت گرایی و قرون وسطایی به مدرنیته هستند و می خواهند خود را به ملتهای پُست مدرن و فراصنعتی نزدیکتر کنند تا از قافلۀ آبادی و توسعۀ جهان عقب نمانند، دنیایی که هر روز با گسترش ارتباطات کوچکتر می شود. اما شما در حالی برای لیبرالیسم و دموکراسی اعلام ورشکستگی می کنید که در کشور خود برای کنترل و کانالیزه کردن اطلاعات و اغفال مردم حدود دو دهه پیش از این ویدئو و اکنون نیز گیرنده های ماهواره ای را غیر قانونی و اینترنت را بکلّی فیلتر می کنید تا مردم را با این گونه بازیچه ها سرگرم کنید و این در حالی است که خود به خوبی می دانید که قریب باتفاق مردم از آنها استفاده می کنند. آیا این متد شما حد اقل برای این نیست که روحیۀ سرپیچی از قانون و آنارشی را در این مردم تقویت کند؟ مرشدان پیشین شما همانهایی بودند که والدین ما را از رفتن به مدارس، گوش دادن به رادیو و بعد نیز از تماشا کردن به تلویزیون منع می کردند! نکند شماها مأموریّت دارید که مردم جهان سوم را در غفلت نگهدارید تا منافع اربابانتان در منطقه را تضمین کنید؟ پس چرا اینهمه اصرار دارید تا مردم را از اطلاعات روز برحذر بدارید؟ منافع اغفال این مردمان عاید چه کسانی است؟

       آقای رئیس جمهور سیستم شما خیلی مفتضحانه سعی می کند تا انقلابی که نتیجۀ مستقیم دیپلماسی غیرمنطقی و فاشیستی خودتان بود و صبر بیش از حد مردم آزربایجان را لبریز کرد و بالاخره آنها را به ستوه آورد را به عوامل خارجی که خود مخالف آن حرکت هستند نسبت دهد. سیستم فاشیستی شما با آتش زدن و تخریب اماکن عمومی توسط عمّال وطن فروشِ پس مانده خوارِ رژیم جان می کند تا با اغفال هر چه بیشتر عوام الناس و بدست گرفتن اوضاع به نفع خود و در نهایت سرکوب حرکت ملّی-فرهنگی آزربایجانیها به نیّات شوم خود نایل شود. لیکن غافل از اینکه این سناریو نیز تکراری است. رژیم سرنگون شدۀ پهلوی نیز همان متد را بکار بست اما تبریزیهای همیشه بیدار در جواب گفتند: «قولامعلی اوروجعلی، هاردان اولدو خاریجَلی؟!» آقای محترم شما تا کی خواهید توانست حقیقت را از مردم کتمان کنید؟ چرا این آمریکا هرگز به افارس اهانت نمی کند؟ این آمریکایی که شما آنرا ملعبه کرده اید چرا برای شما افارس کاریکاتور توهین آمیز نمی کشد؟ مگر آمریکا و اسرائیل تدریس زبان تورکی را در کشور شما ممنوع کرده اند؟ مگر رادیو و تلویزیون غرب و اسرائیل است که زبان و فرهنگ تورکها را به استهزاء و اهانت گرفته است؟ بترسید از روزی که خود این نیروهای غافلی که امروز بر طبلی می کوبند  که شما می کوبید برگردند و کلّۀ مبارک شماها را طبل توخالی ببینند!

       همکار قبلی شما نیز ملعبه ای مشابه شما راه انداخت تا خود را مضحکۀ جهانیان کند و در حالی داعیۀ گفتگوی تمدنها در جهان را داشت که خود در کشور خویش تمدن میلیونها انسان را به لحاظ اینکه ممکن است با منافع حکومت آنها در تضاد باشد نادیده گرفته و سعی در تخریب آنها داشت، اما او نیز مهرۀ سوخته شد! آیا شنیده اید یکی پدر خودش را کور کرد تا مردم او را «کوراوغلو» بنامند؟ شما نیز همان کار را می کنید. در اول حکومت خود به جورج بوش نامه می نویسید و او را به اسلام و تبعیت از حکومت دینی خود دعوت می کنید. در سازمان ملل حین سخنرانی خود هاله ای از نور در دور سرتان ظاهر می شود و شما شاهد بهت زدگی و پلک نجنباندن حضار می شوید. چه چشمان تیزبین و دوربینی! سهم بسیار ناچیزی از پول مردم را به خودشان با عنوان تصدق یا بقول خودتان «پول امام زمان» برمی گردانید و با وقاحت هر چه تمام از آنها می خواهید این پول را با پول خود قاطی نکنند! یعنی پولی که مردم با خون دل درمی آورند نامشروع و حرام است!!! با صرف هزینه های هنگفت تبلیغات براه می اندازید که یکی از فرماندهان لشکر امام زمان (عج) هستید! لطفاً برای کاریزمه شدن خود را با بزرگانی چون حضرت رسول اکرم (ص) که در امّت – نه ملت – خویش از هر رنگ و نژاد و قومی بزرگانی را دور شمع رفتار حسنۀ خود جمع کرد و حکومتی آنچنانی بر اساس تعالیم نوین اسلام در درون ظلمت جهالت بنا نهاد مقایسه نکنید.

       شما حتی ظرفیت آنرا ندارید که عید نوروز را – که اولاً به تورکهای اوغوز و سپس تحت تأثیر فرهنگ آنها به افارس نیز تعلق دارد و کرد ها آنرا «عجملرین قاپی ساتان گونو» یعنی «روزی که تورکها درهای خانه هایشان را می فروشند»[1] می نامند – به همۀ ملتهای ساکن ایران تبریک بگویید. بلکه با رو کردن نقطۀ عطف استراتژی حکومتتان مثل همکار پارس پرست قبلی تان نوروز را تنها به «فارسی زبانان جهان» تبریک می گویید. می خواهید با این کارتان ثابت فرمایید که تورک زبانان که نوروز مال آنهاست از دیدگاه شما حتی لیاقت یک تبریک خشک و خالی را نیز ندارند. بنده نیز با حضرتعالی موافقم! تورکی که با خط شکنی از جان خود می گذرد و افارسی چون شماها را به حکومت می رساند، حتی لیاقت «سوسک بودن و از مواد دفعی شما خوردن» را نیز ندارد. چون از دیدگاه شما او هویتی ندارد که به آن نیز ارزشی قایل باشد. او مثل کاتالیزوری است که فقط در لحظه ای خاص برای تسریع واکنش لازم است و لا غیر.

       آقای رئیس جمهور من از شما و سیستم شما بسیار سپاسگزارم! اگر دیپلمات حاذقی باشید یقیناً باور خواهید کرد که اینجانب قبل از انتخابات بسیار آرزو می کردم که حضرتعالی پیروز انتخابات شوید و قادر متعال را بینهایت شکر می کنم که شما به این مقام تاریخی نایل شدید. چون بنده ای که الآن این سطور را خدمت حضرتعالی می نویسد در اول انقلاب فردی بود که مثل احمد کسروی و جواد شیخ الاسلامی می اندیشید، حتی در روزهایی که در پشت خاکریز هر لحظه منتظر فرود خمپاره ای از سوی «دشمن کافر» دیروز و «برادر مسلمان» امروز بود در خیال خام خود پرچم سه رنگ ایران را حداقل در همۀ خاورمیانه و آسیای میانه به اهتزاز در می آورد و امپراطوری ایران در زمان هخامنشیان را از نو در نصف جهان می آفرید. لیکن در سایۀ زحمات سیستم شما که هر روز بر فشارش افزوده می شود بر خودآگاهی امثال بنده و تعداد ماها افزوده می شود. نیک می دانید که این به نفع ماست.

       در واقع اگر کسی شایستۀ مارکِ رنگ باختۀ «تجزیه طلب» باشد، خود شماها هستید. چون همانطوری که ذکر شد در حدود سالهای 58-57 شاید بسیار کم بودند آنهایی که شعور ملّی را رؤیایی دست نیافتنی و بعید می دانستند، اما در سایۀ برکتِ ظهورِ سیستمِ فاشیستیِ شما تجزیه طلبها بعنوان کاتالیزور این واکنش آن رؤیا نه تنها دیگر بعید نیست بلکه به عینیت رسیده است و آن نهالی که شما تجزیه طلبها آنرا چون فرعون که موسی را در دامن خود پرورش داد بپروردید به درختی آنچنان تناور بدل گشته است که شهرتش در جهان طنین افکنده است. آفتاب همیشه زیر ابر نمی ماند. انگار همان دیروز است آنهایی که تا 22 بهمن کلۀ مردم را می شکستند که: «چرا عکس شاه را روی شیشۀ مغازه نچسبانده اید؟» همانها «هورا» و «جاوید شاه» را در روزهای اولیه غلاف کردند و ظرف چند روز به آنهایی تبدیل شدند که مثلاً به حالت مو یا لباس مردم ایراد گرفتند. انگار همین دیروز بود آن ساواکیهایی که حامی یا آشنا نداشتند و زار-زار مثل زنان می گریستند، چون حتی جرأت طلب بخشش نداشتند و آخرش نیز به جوخۀ اعدام سپرده شدند چون از مردم بریده بودند. و این تکرار تاریخ است برای مردمانی که از تکرار لذت می برند. «اَولم یسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه للمکذبین؟»

       بنده در خاتمه از حضرتعالی طلب عفو می نمایم اگر بالاجبار تند گام برداشتم و چینی نازک تنهایی شما را شکستم.

          تو هم تَرک منم تَرک                                  اینم یه دردِ مشترک!

                                                                        اجرکم عندالله،

                                                                        باسات قورقود،

                                                            طلبه ای از ملتهای تحت ستم شما