با آغاز رسمی تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اورپا، و با توجه به کاهش قیمت نفت علیرغم قطع نفت ایران از بازارهای نفت، جمهوری اسلامی در آستانه یک بحران بسیار بزرگ اقتصادی قرار گرفته است.
جمهوری اسلامی ایران حتی در حالت عادی و زمانی که امکان فروش نفت و بهره برداری از درآمد عظیم نفتی را داشت با مشکلات عدیده اقتصادی روبرو بود و اکنون که از این امکان محروم شده، به شدت تحت فشار خواهد بود و برای برون رفت از این تنگنا به دنبال راه چاره از هیچ اقدامی فرو گذار نخواهد کرد.
کشوری متکی به در آمدهای نفتی که بودجه سالانه خود را بر مبنای نفت ۸۰ دلاري بسته است، به شکل عملی و واقعی از تامین بودجه سالانه خود ناتوان و با کسری بودجه سنگینی مواجه خواهد شد.
کاهش قیمت نفت نیز مزید بر علت است چرا که یکی از راهکارهای جمهوری اسلامی برای مقابله با تحریم نفتی، فروش و عرضه غیر قانونی و به دور از چشم تحریم کنندگان میباشد که نامی جز قاچاق نفت نمیتوان بر آن نهاد. در چنین صورتی علاوه بر تاثيرکاهش جهانی قیمت نفت، قاچاقچیان نفت جمهوری اسلامی مجبور به عرضه نفت با قیمتهای بسیار نازلی میباشند که میتوان گفت اينکار، رقم بسیار ناچیزی را عاید جمهوری اسلامی مينماید.
بااین اوصاف جمهوری اسلامی ایران به دنبال راهکارهای دیگری میگردد که یکی از این راهکارها از نظر آنان تهدید به بستن تنگه هرمز برای از میان برداشتن تحریمها ی نفتی علیه ایران است.
دولتمردان و سیاستمداران حاکم بر ایران به خوبی میدانند که نمیشود در بلند مدت با دور زدن تحریمها و قاچاق نفت، کشوری که اقتصاد آن وابسته به در آمد نفت میباشد را اداره نمود لذا در عین پیش گرفتن سیاست دور زدن تحریمها به دنبال تحمیل و سرایت مشکلات خود بر دیگر کشورهای صادر کننده نفت میباشند که برای اینکار ابزار دیگری جز نا امن کردن تنگه هرمز و خليج فارس برای عبور نفتکشها در دسترس جمهوری اسلامی نیست.
البته بحث توانایی و یا ناتوانی نظامی ایران برای اینکار، بحث دیگری میباشد که نیازمند اظهار نظر متخصصین و صاحب نظران مربوطه میباشد اما با توجه به سوابق جمهوری اسلامی در چنین مواقعی، اقدام به نا امن کردن تنگه هرمز و خليج فارس از سوی آن رژیم، دور از انتظار نیست.
خلیج فارس قبلا نیز صحنه چنین رویارویی بوده است آنچنانکه در طی جنگ ایران و عراق شاهد ظهور پدیدهای به نام جنگ نفتکشها بودیم که برای مدتی طولاني تنگه هرمز و خلیج فارس شاهد حمله قایقهای تندرو و حملات موشکی طرفین جنگ، به نفتکشها بود.
وقتی مجلس جمهوری اسلامی طرحی را به عنوان طرح بستن تنگه هرمز مطرح میکند یعنی اینکه جمهوری اسلامی میخواهد از هم اکنون نا امن کردن خليج فارس یا اقدام برای بستن تنگه هرمز را، قانونی و به عنوان یک حق برای خود مطرح نماید و جدای از تصویب یا عدم تصویب این طرح در مجلس،نفس طرح این موضوع در مجلس به نوعی اعلام جنگ علیه نفتکشها تلقی میشود که میتواند شکل رسمی یا غیر رسمی بیابد.
اگراين طرح درمجلس موردتصویب قرار گيرد اعلام رسمی جنگ علیه نفتکشها و اگر هم تصویب نشود، طرح موضوع خود ميتواند بهنوعي اعلام غير رسمی جنگ از سوي جمهوری اسلامی علیه نفتکشها تلقی شود، آنچنانکه در جنگ ایران و عراق، بدون ارائه و یا تصویب هر گونه طرحی در مجلس یا تایید رسمی هیچکدام از طرفین جنگ، شاهد جنگ نفتکشها در خلیج فارس بودیم.
انتشار از: امین موحدی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید