به پهیج تعداد زیادی از فعالین سیاسی، حقوق بشری و روزنامهنگاران ایران - بخوان مرکزگرا- مراجعه کردم، یکی آواز و ترانه پخش کرده، دیگری یک عکس زیبا، آن یکی به شدت مشغول تبلیغ سخنرانی یک فعال سیاسی که قرار است به بروکسل بیاید، یکی دیگر هم شعری، آن یکی هم اصلا مثل اینکه آنلاین نیست، و خلاصه هرکسی یه چیزی منتشر کرده به غیراز خبرهایی از وضعیت ناگوار جسمی و روحی آقای محمد صدیق کبودوند و اعتصاب غذای ایشان به مدت بیش از پنجاه روز. جالب اینجاست که این خوبان به همزیستی مسالمت آمیز معتقدند. اما غافل از اینکه، همزیستی مسالمت آمیز در چهارچوب ایران اینگونه تامین نمیشود.شما که روشنفکر، فعال حقوق بشر !- که ظاهرا حقوق بشرشامل وضعیت حاد زندانیان سیاسی و مدنی کرد هم میشود- روزنامهنگار و اصحاب میدیا هستید، اگر در گفتار و عمل آیینه تمام نمای ایران و ایرانی نباشید، فکر میکنید باید از دیگران چه انتظاری داشت؟ فکر میکنید روی سخن ما تا چه حد باید به مردم درمانده و در زندان ایران باشد؟ فکر میکنید اساسا میشود در این رابطه – محمد صدیق کبودوند- با رژیم توتالیتر جمهوری اسلامی به گفتگو نشست و اجرای حقوق بشر را از وی خواستار شد؟ فکر نمیکنید که شما بیش و پیش از همه مسئولیت '' مهندسی همزیستی مسالمت آمیز'' در ایران و برای ایرانیان را برعهده دارید؟ فکر نمیکنید که این شما هستید ایران را بسوی تجزیه میکشانید؟ فکر نمیکنید که عامل اصلی ایجاد گریز از مرکز، همه به جز '' ناراضیان از مرکز'' هستند؟ فکر نمیکنید اتحاد بدونه اختیار و توافق و آزادی میسر نمیشود؟ فکر نمیکنید که اتحاد بدون احترام، حق و حقوق، آزادی، برابری، برخورداری، توافق و شراکت متقابل آنهم در یک مدل ارگانیک مقدور نیست؟ آیا میشود بدون ایجاد پیوستگی و وابستگی فکری، عاطفی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به عدم تجزیه ایران معتقد ماند؟ فکر نمیکنید که تا این حد در خود و باخود بودن، کار را به جایی خواهند کشاند که دیگر خبری از دیگران نماند.
ایران رنگین کمان است، زیبایی آن در بودن همه رنگهایش آنهم در کنار هم است، یک رنگ به تنهایی ایران نیست و ایران نمیتواند با یک رنگ بماند.
کاوه آهنگری
١٦ جولای ٢٠١٢
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید