✍️ *يوسف شبیبی*
کوچک بودیم اوايل دهه چهل
صدای انفجار دینامیت ،برای ردیابی نفط زیر زمینها در منطقه آغاز شده بود.عصر پائیزی در بعد از تعطیل مدرسه ابتدایی داریوش تصمیم گرفتم من وبچه های محله به نزدیک گروه اکتشاف بریم و از نزدیک مشاهده کنیم.
لازم بذکر است که قبلا مدارس هر روز در دو وقت صبح و بعد الظهر معمول بود ،صبح از 8 تا 11.30 و بعد الظهر از ساعت 2 تا ساعت 5 بعد الظهر،
بله تصمیم گرفتیم که آنجا برویم، و جاده بستان(ابستین) ،بطرف روستای احمیر اولین روستا بعد از خفاجية (سوسنگرد) که تقریبا 5 کیلومتر فاصله بود ،از *منطقه ابوذر* هیچ اثری نبود فقط *اداره دارایی*( یادی کنیم از آقای پرصمتندی مسئول سابق که بعد از آن مرد با غیرت خفاجية مرحوم ياسين جلالي) رئیس دارایی شدند.، *هنگ ژاندارمری** و* *باغ فلاحه* ( اداره کشاورزی)
و بعد ازآن زمینها يا سبخ (شوره زار) بوده یا زمین کشاورزی که معمولا در این موقع کاشت سیفیجات از قبیل خربزه وو بود.
از پشت خیابان فرمانداری که این خیابان بطرف پل و از انجا بطرف جاده شهر ابستین که خیابانی عریض با بلواری در وسط بود.
ولی ما تصمیم گرفتیم که از *باغ فلاحه* رد بشویم كه معمولا ما از شط روبروی مكينه آب كه باغ فلاحه را ابياري میدهد به آن کرانه کرخه با قرار دادن لباسهامون بر سر تا خیس نشوند ،عبور کردیم و وارد باغ شویم .
،کمتر کسی نمی داند این باغ چقدر مهم بود ،چون قسمتی از ان توسط پژوهشگران کشاورزی درست شده بود .که، در آن زمان برای نمونه برداری از کاشت تمام فصایل نباتات ، بصورت آزمایشی که کاشته بودند. ،برای مطالعه دانشجویان که از شهرهای دیگر می آمدند، ،زیرا خفاجية نه دانشگاه داشت ونه انستیتو ، و نه دانشسرای کشاورزی.
فقط اداره فلاحه مسئول پژوهش بود، کشت انواع گیاهان از قبیل :
*زیتون، انجیر،انگور ،توت ،لیمو* ترش* ،پرتقال* :لیمو *شیرین**
*تورنج،انار* *درختان استوایی* *درختان مناطق گرم* انواع گلها* ، *انواع سبزی و علوفه و انواع حبوبات* ،،،،،،،،،،
که با کشت آنها جهت دریافتن سازگاری انواع مختلف گیاهان با آب و هوای این منطقه می باشد. بله مردان دلسوزی بودند که بفکر پیشرفت منطقه بودند.
از آنجا رد شدیم و از باغ خارج شدیم، و از کنار جاده ماشین رو حرکت کردیم، خیلی از مردم هم کوچک وبزرگ همراه بودند ،و فکر رویایی شروع شد.
،بله منطقه ما ،،منطقه نفت خیز، ما نفت داریم آره نفت،
در رویایی کودکانه غوطه ور بودیم، نمیدونستیم که رژیم پهلوی سالهاست که به غارت نفط مشغول بود ،و مناطق نفتخیز منطقه جز دود و آلودگی وتلوث هوا چیزی نصیبشون نشد.
کم کم به خیمه افراد اکتشافگر نزدیک شدیم ،از دور دو نفر خارجی با بی سیم در دست دیده شدند، و خيمة و چند وسیله برای انفجار دینامیت و مترجمان ، بعضی ها میگن فرانسوی و بعضیها میگوند انگلیسی اند.
بهر حال آنها با جدیدیت و با شلوارهای کوتاه ،کار میکردند. کم کم نزدیک شدیم تا حد مجاز ،گویی یک فیلم سینمایی بود،آنجا نشسته یکی پشت سر یکی و به آنها نگاه میکردیم ،و در آنجا باز شایعه رایج بود ،
یکی میگه منطقه ما داره نفت خیز میشه ،و بعد پالایشگاه اینجا میزنند و فرصت شغلی برای مردم ایجاد میشد، و یکی میگه ،بله نفت و شرکتهای خارجی و دیگری جاده درست میشود ،منطقه ترقی می کنه،
تا متوجه شدیم خورشید داشت غروب میکرد، آهنگ برگشت را زدیم و با دست زدن و خواندن سرود محلی راه خانه پیش گرفتیم .
و از آنروز کلی زمان میگذرد ،نفت استخراج شد ،جاده کشیده شد و متاسفانه مردم این منطقه حتی فرصت شغل ناطوری (نگهبانی) هم بدست نیاوردند، و ثروت زیر زمینی این منطقه از همان لوله ایی که شاه ساخته بود و به غارت برده شد و برای استانهای دیگر تلمبه زده بود ، ادامه دارد. و منطقه ما با وجودی که روی دریایی از نفت قرار دارد، ولی در مقایسه با دیگر مناطق کشور از فقیرترین مناطق می باشد، و تا کی خدا میداند.
ژانویه 2022
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید