رفتن به محتوای اصلی

جمهوری اسلامی ایران اكنون دو امتیاز برجسته جدید در آدم‌كشی را در جهان از آن خود كرده است. یكی این كه ایران تنها كشوری است كه بر خلاف جریان جامعه انسانی در سطح جهان به جای كاهش اعدام‌ها در دو سال اخیر با درسد بالایی آن را افزایش داده است. دوم این كه تنها كشوری است كه پیگیرانه به اعدام بزهكاران خردسال ادامه می‌دهد و عنوان پر افتخار «آخرین اعدام‌كننده كودكان» در جهان را به خود اختصاص داده است.
متاسفانه يك رفتار سياسي نامطلوبي در كشور ما رايج شده كه به نوعي يك بيماري است. افراد سياسي ما به جاي مطرح كردن خود و ايده‌هايشان به دنبال حذف سايرين يا متقاعد كردن ديگران براي عدم حضور هستند. سوال شما هم انعكاسي از وجود همين طرز تفكر است. اگر فرد و مجموعه‌اي بنای خود را براي حضور در انتخابات گذاشته است چرا در برابر سايرين واكنش منفي نشان مي‌دهند. اين كار با طرح آزادانه ايده‌ها تعارض دارد. هر كس به هر ايده‌اي اعتقاد دارد از نامزد همان ايده حمايت كند و در پيگيري و برنامه‌هاي او مشاركت كند و...
کمتر از دو سال پس از واقعه موسوم به دوم خرداد، موج جدیدی از مهاجران ایرانی راهی کشورهای اروپایی می شوند. در سال‌های نخست بخش کوچکی از این مهاجران را دانشجویان دانشگاه‌ های ایران تشکیل می دهند. سرخوردگی از وعده های توخالی «سیّد» طیفی از جوانان ایرانی را راهی کشورهای خارج می کند. از این دوره گروه-گروه زنان و مردان جوان از لایه‌های تحتانی و میانی طبقه‌ متوسط و اقلیتی از طبقه زحمتکش با هزینه کردن چند هزار پوند راهی اروپا می شوند تا به زعم خود زندگی بی دردسری را از سر بگیرند.
در صحبتم در آن سمینار سعی داشتم که نشان دهم سیاست نزدیکی حکومت شاه با مذهبیون بود و نه نیروهای دمکرات. به این اشاره کردم که قوانین خشک و منجمند در مورد لباس پوشیدن دختران دانش آموز و همواره کنترل برای کوچکترین آرایش مو و صورت بشدت صورت می گرفت و گاهأ موجب تنبیه بدنی. از مدیران مدرسه و بخصوص از خانم فرخ رو پارسا نام بردم که در زمان مدیریت مدرسه نوربخش دخترانه هر روز صبح با خط کش جلو در ورودی می ایستاد موی ، ناخن و صورت تک تک دانش آموزان را بررسی می کرد.
اعلمي روز يک شنبه در مسجد ابوالفضل اروميه با اشاره به اينکه هيات نظارت شوراي نگهبان به هيات ‏امناي مسجد فشار آورده اند که چرا اعلمي را دعوت کرده ايد و چرا مسجد را در اختيار او قرار داده ايد اظهار ‏داشت: با توجه به سمت هايي که بنده داشته ام و با توجه به اينکه تير و ترکش خورده قبل و بعد از انقلاب هستم و ‏کوچکترين نقطه ضعف اخلاقي و مالي ندارم چرا بايد چنين اتفاقي بيافتد؟ من خود از بنيانگذاران سپاه بوده ام و در ‏بسياري از نهادهاي ديگر نيز سمت داشته ام، پس چرا با من اينگونه برخوردمي کنند؟‏
شباهت های دوره انحطاط قاجار با دوره کنونی که از زبان پایوران رژیم اسلامی شنیده می شود خود سندی است برای اعلام بی لیاقتی و بی کفایتی همه کارگزاران حکومت اسلامی و اتمام حجت نهائی مردم این با رژیم اسلامی که ایران را در کنار سودان و سومالی قرار داده است.
در این انتخابات که نمی‌توان آن را به پیروزی مهندسی شده محمود احمدی‌نژاد تقلیل داد رادیکال‌ترین طیف پیروهای سنتی و تجدد ستیز روی کار آمدند. نیروهایی که از سال 1368 به بعد متاثر از سیاست‌های دوران سازندگی به حاشیه رانده شده بودند و یک‌بار دیگر تاریخ ایران جولانگاه کسانی شده که از تجدد پیکر مرده آن را می‌خواهند، تکنولوژی‌اش را دوست می‌دارند و فرهنگش را دور می‌ریزند.
هر چند ممکن است به حساب غفلت ورزی ما گذاشته شود، اما باید توضیح دهیم که سوسیالیسم ایده ای در این باره بوده است که چگونه مالکیت و توزیع را و تا حدی حاکمیت را دوباره ساماندهی کنیم. این طور پنداشته می شد که سوسیالیسم عبارت است از تحت مالکیت گرفتن و توزیع کردن یک مقدار زیادی ثروت
همه باهم جرقه ای ایجاد کنیم که آتش مهیبش بنیان نژادپرستی را بسوزاند متاسفانه من خود به عنوان يک ايراني با اتنيک آذربایجاني، اين نژادپرستي را در جريان رشد خود تجربه کرده ام و در نتيجه شخصا خودم با آنهائي که در معرض اين نوع نژادپرستي هستند احساس همدردي ميکنم. بسيار خوشحالم که اين فرصت را يافته ام که در کنفرانس دوربان و در «صداها - Voices» حضور يابم تا ماهيت نژادپرستي و نقض حقوق بشر در ايران را براي آنهائي که تلاش ميکنند تا نژادپرستي را افشا کنند
«ای آزادی چه جنایت ها که به نام تو نکردند». نخستین بار که سال ها پیش، این سخن را از قول مانون رولان دیدم که وقتی زیر گیوتین می رفت از خود به یادگار نهاد. آزادی را دوست داریم اما باور نداریم.گویی خودکامگی در تاروپود ماست و باید در فرایندی طولانی درمان شویم. علاوه بر نیاز به تمرین بردباری و یافتن منش دموکراتیک باید موانع عینی و بیرونی آن نیز برداشته شوند.