رفتن به محتوای اصلی

فحشا و غرایز انسانی
11.11.2012 - 18:46

از سال 1999، یعنی حدود 13 سال پیش، خرید سکس در سوئد ممنوع است. طبق این مدل فقط خریداران سکس مجازات می شوند و نه تن فروشان، چرا که از نظر طراحان این قانون، تن فروشان قربانیانی هستند که باید مورد حمایت قرار بگیرند. در سایر کشورهای اروپایی تعداد موافقان این طرح رو به افزایش است، ولی به نظر می رسد مخالفان هنوز در اکثریت باشند. با اینکه مخالفان، دلایل و انگیزه های مختلفی دارند، همه بر سر یک موضوع توافق دارند، آن هم اینکه ممنوعیت خرید سکس باعث حل مشکل فحشا نخواهد شد.

در کوتاه مدت (در ابعاد تاریخی) مسلما ممنوعیت فحشا منجر به از بین رفتن این مشکل نخواهد شد. ولی از آنجا که چنین ممنوعیتی ریشه در عشق به انسان دارد، امکان اینکه بتواند در درازمدت موفق به حل مشکل شود، زیاد است.

انسان تنها موجودی ست که "فرهنگ" دارد و به شدت از آن متاثر است. تاثیر فرهنگ بر انسان بسیار بیش از قدرت غرایز طبیعی اوست. که البته این بستگی دارد به اینکه فرد تا چه اندازه ارزش ها و نورم های اجتماعی را درونی کرده باشد. تاریخ بشر نشان میدهد که احساسات و رفتارهای انسان ها در دوران های گوناگون با پیشینیان و آیندگان شان تفاوت داشته، که این خود اثبات می کند که ما بیشتر تحت تاثیر فرهنگ هستیم تا تحت تاثیر غرایز طبیعی مان.

دهها هزار سال پیش پیشینیان ما به شکلی دیگر تحت تاثیر غرایزشان بودند تا ما امروز. از آنجا که موضوع این یادداشت به فحشا بر می گردد، کافی ست نگاهی بیندازیم به احساسات و رفتارهای جنسی انسان ها در فرهنگ های مختلف در دوران های گوناگون تاریخی. گویاترین نمونه، سکس با خویشاوندان نزدیک مانند برادر و خواهر یا والدین و فرزندان است. تا همین شش هزار سال پیش چنین پدیده ای در یکسری فرهنگ ها شدیدا رواج داشت، در صورتی که برای انسان امروزی غیر قابل تصور است که با خویشاوندان نزدیکش رابطه جنسی داشته باشد و چنین چیزی برای او چندش آور است، نه تحریک کننده. (توضیح: در این مطلب به پدیده ها به طور کلی و عمومی نگاه شده و استثنائات و پدیده های حاشیه ای در نظر گرفته نشده اند.)

نمونه گویای دیگر سکس با بچه هاست که همین امروزه در بسیاری جوامع، به خصوص جوامع اسلامی، به عنوان پدیده ای بسیار معمولی پذیرفته شده، در صورتی که در جوامع دیگر به چشم جنایتی کثیف به آن نگاه می کنند. نمونه سوم: تجاوز. اکثر جوامع بدوی تجاوز را تنها راه ممکن برای سکس می دانستند، در صورتی که امروزه در اکثر جوامع بشری جرم محسوب می شود.

این سه نمونه یک نقطه اشتراک مهم دارند، آن هم اینکه ثابت می کنند ممنوعیت ها توانسته اند در طول تاریخ روح و روان انسان را تغییر دهند. زمانی که ممنوعیت به عنوان ارزش و نورم در جامعه جا بیفتد، از قدرتی برخوردار می شود که می تواند حتی احساسات انسانها را به طور ریشه ای تغییر دهد. همه ممنوعیت ها ولی پایدار نیستند. از آنجا که بشر همواره به دنبال خوبی ست، در درازمدت فقط ممنوعیت هایی می توانند به حیات ادامه دهند، که متکی بر بشردوستی باشند.

شاید صدها یا حتی هزاران سال طول بکشد تا ممنوعیت خرید سکس به عنوان یک ارزش در جوامع بشری نهادینه شود و سکس خریدنی نه تنها باعث تحریک و ارضای جنسی ما نشود، بلکه حس چندش مان را برانگیزد. از نظر من جوامع غربی این آمادگی را دارند که آغاز چنین فصلی را در تاریخ بشری رقم بزنند.

توضیح: در این مطلب "غریزه" در مقابل کلمه انگلیسی Drive (آلمانی Trieb) به کار رفته.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آزاده سپهری

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.