
بشنو همسفر من
از اين قصه ي تلخ ، راه دشوار
اي تو شبچراغ اين شب تار
موزيك متن سريال طلاق كه پخش مي شد من هر كاري داشتم ول مي كردم و مي نشستم پاي تلويزيون. شانزده هفده ساله بودم و عاشق مسعود اسداللهي. با آن ماشين جيپ، جليقه ي خبرنگاري و موهاي براي آن دوره بلندش. خودم را جاي ژيلاسهرابي مي گذاشتم كه منتظر بوق جيپ معروف أست تا خود را از دست بحث هميشگي - پس كي ازدواج مي كنين- پدر و مادر برهاند و به نامزد هميشه گرفتار برساند كه در راهروهاي دادگستري دوربين به دست دنبال سوژه مي گشت. تركيب اين زوج هنري با ترانه ي طلاق گوگوش چنان سريال جذابي ساخته بود كه خيلي ها مثل من هر هفته در انتظارش بودند.
بعدها كه مسعوداسدالهي با ما هم سرنوشت شد و به تبعيد آمد، يك بار به تماشاي تئاترش رفتم كه آن هم موضوعي خانوادگي و تا حدي طنز داشت. ولي جاي ژيلا سهرابي و صداي گوگوش خالي بود. جاي آن ماشين جيپ، جاي خياباني هاي تهران و جاي مخاطبان ميليوني. آن شب در سالن كوچك تئاتر چنان دلم براي خودم آن روزها و مسعود اسدالهي آن روزها تنگ شد كه در ميانه ي نمايشنامه ي طنز زار زار گريه كردم.
حالا مسعود اسدالهي هم رفته. مسعود اسدالهي پيوند، طلاق، اتلو در سرزمين عجايب، تئاترها و برنامه در رسانه هاي خارج از كشور. اخرين بار او را در تظاهراتي جلوي پارلمان اروپا ديدم و تكه ي اخر ترانه ي طلاق در گوشم زنگ زد
شايد در اين راه اگر با هم بمانيم
وقت رسيدن شعر خوشبختي بخوانيم.
يادش براي هميشه با خاطرات جوانيم گره خورده.
مسعود اسداللهی، کارگردان «همسفر» و «علیکنکوری» درگذشت

مسعود اسداللهی با فراگیرشدن موج ممنوعیت فعالیت هنرمندان بعد از انقلاب از ایران رفت
مسعود اسداللهی، نویسنده، کارگردان و بازیگر سینما که فیلم «همسفر» را در سینمای ایران به یادگار گذاشته، در آمریکا درگذشت.
بی بی سی : او متولد ۱۳۲۳ محله امیریه تهران بود و در ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ در لسآنجلس آمریکا درگذشت.
فیلم علیکنکوری، همسفر با بازی گوگوش و بهروز وثوقی، قرنطینه و بابا خالدار از ساختههای او است که از این چهار اثر، فیلنامهنویس سه فیلم اول هم بوده است.
او همچنین کارگردان مجموعه تلویزیونی پربیننده طلاق در اواخر دهه پنجاه خورشیدی بود.
بعد از انقلاب و در اوایل دهه شصت بعد از ساخت یک فیلم که باعث شد به «مائوئیست» بودن و «ایجاد نفاق در روحانیت» متهم شود، از ایران به پاریس رفت.
آقای اسداللهی که در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران آموزش دیده بود، در فیلم آرامش در حضور دیگران ساخته ناصر تقوایی و فیلم درشکهچی نصرت کریمی و در بیرون از ایران در نمایش اتللو در سرزمین عجایب به کارگردانی غلامحسین ساعدی هم بازی کرده بود.

منبع تصویر،ذرهبین
مصاحبه چند سال پیش آقای اسداللهی با برنامه ذرهبین
سریال ۹ قسمتی طلاق یکی از پربینندهترین ساختههای آقای اسداللهی در ایران بود که سال ۱۳۵۶ از تلویزیون پخش میشد. او علاوه بر کارگردان در این فیلم بازی هم میکرد و نویسنده آن بود.
در بحبوحه پیش از انقلاب برای ساخت یک مجموعه تلویزیونی دیگر درباره فعالیتهای دانشجویی کنفدراسیون به خارج از کشور رفت تا آن را با بازی آهو خردمند و خسرو شکیبایی و دستیاری رخشان بنیاعتماد در لندن بسازد. اما در همان زمان انقلاب شد و او بعد از حدود پنج ماه به ایران بازگشت.

طلاق از پرینندهترین مجموعههای تلویزیون ایران قبل از انقلاب بود
«وقتی به اوین احضار شدم»
او در گفتوگویی با برنامه امروزنما تعریف کرده که بعد از بازگشت به ایران در جمع پاسداران و محافظان و فضایی که عوض شده بود، وارد ساختمان تلویزیون شد. مسعود اسداللهی میگفت که ساختهاش را «سه آخوند» در ساختمان تلویزیون نظارت کردند و گفتند باید اصلاح شود:
«فیلم در پاریس و لندن و فرودگاه و مترو فیلمبرداری شده بود. گفتند تکلیف این بیحجابها چه میشود؟ گفتم من که نمیتوانم چادر سر مردم کنم.»
در بخشی از فیلم هم که یک دختر و پسر دانشجو بودند یکی از روحانیون گفته بوده باید بین آنها صیغهای خوانده شود. مسعود اسداللهی با لبخند توضیح میداد که «تئاتر نبود که بگوییم فردا صیغه بخوانند، فیلم بود و باید میرفتیم یکی را از یک مملکت و آن یکی را از جای دیگر پیدا میکردیم و ... اصلا امکان نداشت.»
او میگوید بعد از این جریان نام خود را در روزنامهها دیده که باید به زندان اوین مراجعه کند. دیدم پیانیست معروف آنجا نوشته و هنرمندان دیگر مثل اتاق امتحان پشت میز نشستهاند و دارند «توبهنامه» مینویسند: «گفتم من نه توبهنامه امضا میکنم نه چیز دیگر.»
«بازرس شوخ و شنگ بود و میگفت فردا فروزان قراره بیاد!»

ژیلا سهرابی و مسعود اسداللهی در سریال طلاق
او میگوید بعد از مدتی به او و مسعود کیمیایی و جمعی دیگر اجازه فعالیت دادند.
آقای اسداللهی توضیح داده که در فیلمش دو بازیگر کرد بودند: «من نمیدانستم با کردها دشمن هستند و دنبال این چیزها نبودم. فیلم که ساخته شد ارشاد گفت 'یک نگاهی بکنیم'.... فردا رفتم نامه را بگیرم دیدند نوشتهاند 'نفاق بین روحانیت'. چون عکس طالقانی در اتاق کردها داشتیم ولی عکس خمینی بزرگ در فرودگاه بود. گفتند 'عکس یکی در جاهای دولتی و آن یکی' .... گفتند 'زخمهایی که میرفت التیام پیدا کند، شما بزرگ کردید'.»
در روزنامه جمهوری اسلامی نوشتند، مسعود اسداللهی مائوئیست است. او میگوید به واسطه عسگراولادی، رییس اتاق بازرگانی مجوز سفر گرفت و از ایران رفت.
ابتدا به فرانسه رفت و اولین نمایش خود به نام آینهها را در لندن به روی صحنه برد. سپس در نمایش اتللو در سرزمین عجایب به کارگردانی غلامحسین ساعدی بازی کرد و بعدها به آمریکا رفت.
او چند سال پیش در مصاحبهای با برنامه اینترنتی ذرهبین از نسل اول مهاجران ایرانی انتقاد کرده و گفته بود این گروه در آمریکا نه از آموزههای جدید این کشور بهره بردند نه توانستند چیزهایی را که از ایران داشتند حفظ کنند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
دیدگاهها
Hori Davachiهمه ما یه…
Hori Davachi
همه ما یه جورایی همسفریم .
چرا این خبرهای تلخ انتها ندارد
چقدر زیبا بیان کردید و حرف دل میلیونها غربت نشین را به قلم کشیدید .
نمیدانم شعر خوشبختی را در کجا وچه موقعی میخوانیم
یادش گرامی باد

Tonia Valioghliروزگار…
Tonia Valioghli
محبوبان ما در عرصه های مختلف با رفتنشان بخشی از خاطرات ما را نیز می برند !
سریال طلاق مسعود اسدالهی از بهترینهای دوران خود بود و مطلوب نسل جوان !
افزودن دیدگاه جدید