رفتن به محتوای اصلی

ماندگارهای فرهنگی که اپوزیسیون ایرانی نتوانست آنان را دریابد.
ناتل خانلری؛ به یاد مردی که مدرسه‌ را به روستاهای ایران برد
04.09.2022 - 08:25

 

 

ماندگارهای فرهنگی که اپوزیسیون ایرانی نتوانست آنان را دریابد.

khanlari

چهره‌ی تکیده، که واپسین روزهای عمرش را در این عکس می‌گذرانده، پرویز ناتل خانلری است، هم او که پدربزرگ‌های ما اگر در روستا می‌زیسته‌اند و سوادی هم داشتند، به خاطر «سپاه دانش»ی بود که خانلری بنیادش را نهاد، وقتی در کسوتِ وزیر فرهنگ، مدرسه را به روستاهای ایران برد.

پیرمرد، پس از پنجاه‌وهفت، در دوران پیری و فرسودگی، به همان اتهام وزارت لابد، و سپاهی که برای دانش ترتیب داده بود نه کار دیگر، صد روز زندان افتاد و زمانی هم که بیرون آمد از زندان، همه‌ی آزادی‌های انسانی، مثل داشتن حساب بانکی و حقوق ماهیانه‌ از او ستانده شد؛ او که در آراستگی و شیک‌پوشی زبانزد ادیبان و دوستان بود، واپسین روزهای عمرش حتا اجازه نداشت از حساب بانکی‌اش برای تعمیر ماشین ریش‌تراشِ خود پولی بردارد.

خدمات خانلری به ادبیات ما منحصربه‌فرد است. تکرار نشدنی و غیرقابل انکار، از این روست که نتوانستند او را حذف کنند و یا به حاشیه برانند، حذفِ خانلری برابر بود با حذفِ منابعی در ادبیات که نه کسی می‌توانست نمونه‌اش را بیافریند و نه نادیده گرفتن‌شان میسر بود. مثلن «دستور زبانِ» او که نخستین کتاب دستور زبان فارسی است هنوز تدریس می‌شود، یا اثر مهم و ماندگارش «تاریخ زبان فارسی» هنوز تنها، تکرار می‌کنم «تنها» کتاب مرجع در این زمینه است که وجود دارد، هم‌چنین است «فرهنگ تاریخی زبان فارسی»‌اش که در فرهنگ‌نویسی کاری جدید و نو بود که بعد از او هیچ کس نتوانست پروژه‌اش را به پایان برساند چه همان یک جلدی که «بنیاد فرهنگ ایران» از این فرهنگ‌نامه چاپ کرد، واپسین جلد آن شد. بماند کارهای خاص او در مجله‌ی سخن که دریچه‌ای بود برای ادبیات مدرن ایران رو به ادبیات معاصر جهان، ترجمه‌هایش و البته مقالات مهم‌اش در عروض و قافیه در شعر فارسی.

به گمانم البته با پیشرفت‌های زبانشناسی فارسی، اکنون باید در زبانشناسی خانلری تجدیدنظرهایی جدی صورت گیرد، کاری که البته زنده یاد محمدرضا باطنی انجام داد، همچنین است، تصحیح او از دیوان حافظ که به‌گمانم باید بازاندیشی شود.

اما پیرمردِ برخاسته از چپ، خدمت‌گر راستین ادبیات، چوب ورودش به سیاست را، هم در زمانه‌ی وزیر بودنش با زبان تیز منتقدانِ هم‌روزگارش به تن کشید (که هیچ‌کدامشان هیچ گاه در قامت و قواره‌ او نبودند) و هم پس از انقلاب با زندانی شدن و محروم ماندنش

 

ناتل خانلری؛ به یاد مردی که مدرسه‌ را به روستاهای ایران برد

تصویر یک زندگی پربار

پرویز ناتـل خانلری در اسفندماه سال ۱۲۹۲ خورشیدی در تهران متولد شد. جد او میرزا احمد مازندرانی در وزارت خارجه شغل دیوانی داشت و به «خانلرخان» و اعتصام‌الملک ملقب بود.

پدر او میرزا ابوالحسن‌خان خانلری نیز عضو وزارتخانه‌های عدلیه و خارجه بود. نام خانوادگی خانلری از لقب جد او «خانلرخان» گرفته شد.
خانلری واژه «ناتل»، نام قدیمی شهری در مازندران، را به پیشنهاد پسرخاله مادر خود، نیما یوشیج، به نام خانوادگی خود اضافه کرد.

پس از تحصیل در مدارس سن‌لویی، مدرسه آمریکایی و مدرسهٔ ثروت به دارالفنون رفت و به پیشنهاد استاد بدیع‌الزمان فروزانفر در رشته ادبی درس خواند.

دانشنامه لیسانس زبان و ادبیات فارسی را به سال ۱۳۱۴ از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گرفت و به عنوان دبیر دبیرستان استخدام شد.

پرویز ناتل خانلری از نخستین کسانی بود که دکترای زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۲۲ از دانشگاه تهران دریافت کرد. استاد راهنمای رساله دکتری او ملک‌الشعراء بهار و عنوان رساله او «تحول غزل در شعر فارسی» بود. این رساله بعدتر با عنوان «تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی» منتشر شد.

خانلری کرسی تاریخ زبان فارسی را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بنیان نهاد و تا سال ۱۳۵۷ استاد این کرسی بود. انتشارات دانشگاه تهران را نیز همو در سال ۱۳۲۵ بنیان نهاد و پنج سال مدیر آن بود.

ناتل خانلری به روزگار جوانی شعرها و نوشته‌های خود را در مجله مهر چاپ می‌کرد و نخستین شماره مجله ادبی سخن را در خرداد ۱۳۲۲ منتشر کرد.

سخن که تا سال ۱۳۵۷ منتشر می‌شد به عرصه‌ای معتبر برای معرفی ادبیات معاصر ایران و جهان بدل شد و بسیاری از نویسندگان ایران نخستین آثار خود را در این مجله منتشر کردند.

خانلری در سال ۱۳۲۷ به پاریس رفت و دو سال در دانشگاه سوربون آواشناسی، فونتیک، خواند و رساله‌ای نیز در این باب به زبان فرانسوی نوشت.

او در سال ۱۳۴۱ تا بهمن‌ماه ۱۳۴۲ در کابینه اسدالله علم وزیر فرهنگ بود. خانلری قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۱ را حرکتی ارتجاعی ارزیابی و در جلسه هیات وزیران از سرکوب قیام هواداری کرد.

خانلری در سال ۱۳۴۴ «بنیاد فرهنگ ایران» را بنیان نهاد و تا سال ۱۳۵۷ رئیس این بنیاد بود و بیش از ۳۰۰ کتاب ارزنده منتشر کرد.

او چند سالی نیز ریاست فرهنگستان ادب و هنر و مدیر کلی سازمان پیکار با بی‌سوادی را بر عهده داشت.

پس از انقلاب اسلامی به مدت صد روز زندانی و پس از آزادی از همه سمت‌ها و مشاغل فرهنگی و دانشگاهی خود محروم شد.

پرویز ناتل خانلری سرانجام در شهریورماه ۱۳۶۹ در ۷۷ سالگی در تهران درگذشت.

خانلری نخستین کس در ایران بود که کتاب «دستور زبان فارسی» را بر مبنای زبان‌شناسی مدرن تالیف کرد. خانلری در این کتاب که در دبیرستان‌ها و دانشگاه تدریس می‌شود اصطلاحات تازه بسیاری وضع و مبنای نگارش دستور زبان فارسی را از کلمه به جمله منتقل کرد.

کتاب‌های تاریخ زبان فارسی و وزن شعر فارسی خانلری هنوز از جمله مهم‌ترین مراجع در این حوزه‌ها هستند.

خانلری در سال ۱۳۵۹ منقح‌ترین و معتبرترین نسخه دیوان حافظ را منتشر کرد. ۴۸۶ غزل این دیوان با روش علمی و بر مبنای مقایسه ۱۴ نسخه خطی مهم تنطیم شده‌اند.

تصحیح و شرح کتاب «سمک عیار» از ارزنده‌ترین گام‌ها در ادبیات داستانی مردمی است، و او همچنین مجموعه‌ای شعر با عنوان «ماه در مرداب» نیز منتشر کرد.

خانلری در سال ۱۳۱۰ کتاب دختر سروان پوشکین را به فارسی ترجمه کرد. همچنین داستانی در این کتاب به دستمایه شعر «عقاب» خانلری بدل شد که معروف‌ترین شعر اوست.

حکایت وزارت و سپاه دانش

بخشی از مصاحبه خانلری درباره زبان و ادبیات فارسی در دو شماره از نخستین شماره‌های مجله آدینه به دورانی چاپ شد که رسانه‌های جمهوری اسلامی بر او تیغ کشیده بودند و ذکر نام او به نیکی در نشریات جرمی بزرگ بود.

اما بخش دیگری از مصاحبه، آنجا که حکایت و دلیل وزیر شدن او را پرسیده بودم و او پاسخ داده بود، چاپ نشد.

خانلری در این گفت‌وگو روایت کرد که شاه در یکی از سخنرانی‌های خود در نخستین سال‌های دهه چهل، به روزگاری که دولت با کمبود بودجه روبه‌رو بود، بیش از نیمی از ایرانیان بی‌سواد و کودکان روستایی از نعمت مدرسه محروم بودند، از گسترش دانشگاه‌ها سخن گفته بود.

خانلری در سرمقاله مجله سخن با انتقاد از برنامه شاه نوشت که بودجه اندک آن روزگار را باید بیشتر به سوادآموزی عمومی و تاسیس مدرسه در روستاها و شهرستان‌های کوچک اختصاص داد و کمبود معلم را با طرحی ابتکاری جبران کرد، چرا که ارتقاء فرهنگی و توسعه سیاسی و اقتصادی در جامعه‌ای با اکثریت بی‌سواد ممکن نیست.

گفت که پس از انتشار این شماره از مجله، اسدالله علم یا کسی از جانب او به خانه خانلری می‌رود و از طرح ابتکاری او می‌پرسد. خانلری طرح سپاه دانش را می‌نویسد. جوانان دیپلمه که دو سال از فعال‌ترین سال‌های عمر خود را باید در سربازی اجباری تلف می‌کردند پس از آموزش به عنوان معلم به روستاها فرستاده می‌شدند تا به جای اتلاف زندگی در پادگان‌ها به پسران و دختران فقیرترین و محروم‌ترین لایه‌های جامعه خواندن و نوشتن بیاموزند.

شاه طرح سپاه دانش را به نام خود مصادره می‌کند و در برنامه اصلاحی خود می‌گنجاند، اما از خانلری می‌خواهد تا برای اجرای این طرح وزارت فرهنگ را بپذیرد.

خانلری به قصد اجرای طرح تیغ طعنه دوستانش را به جان می‌خرد و این پیشنهاد را می‌پذیرد. به این ترتیب میلیون‌ها کودک روستایی که با طرح خانلری به مدرسه رفتند، وام مردی را به گردن دارند که علائق شعری و علمی خود را رها کرد تا مدرسه را به روستاها ببرد.

جمهوری اسلامی به پاداش ارائه و اجرای این طرح خانلری را زندانی و منزوی کرد و از دانشگاه راند.

روشنفکری با نقد و استقلال فکری همزاد و با قدرت و وزارت بیگانه است. بسیاراند روشنفکرانی که استقلال فکری خود را با قدرت سودا کرده و از خلاقیت تهی شدند.

خانلری و دوست او آندره مالرو، روشنفکر چپ‌گرا و از بزرگ‌ترین نویسندگان فرانسه، که جامه وزارت ژنرال دوگل بر تن کرد، شاید استثناهایی بر این قاعده باشند.

مالرو تا پایان عمر با عزت زیست و خانلری را برخورد فرهنگ‌کش و غیرانسانی جمهوری اسلامی به دوران پیری زخمی کرد.

آن که فرهنگ را زندانی کرد اما جز بدنامی نصیب نبرد و خانلری تا زبان و ادب فارسی زنده است بر کرسی عزت خواهد ماند.

پرویز ناتِل خانلَری (۲۹ اسفند ۱۲۹۲[۱][۲]-۱ شهریور ۱۳۶۹) از اهالی ناتل نور مازندران، ادیب، سیاست‌مدار، زبان‌شناس، نویسنده و شاعر معاصر ایرانی بود.

خانلری در ۱۵ سالگی

اوائل زندگی

پرویز ناتل خانلری زادهٔ ۲۹ اسفند ۱۲۹۲ در تهران در یک خانواده مازندرانی که در عصر قاجار شغل دیوانی داشتند، زاده شد. نام خانوادگی خانلری برگرفته از لقب جدش خانلرخان، نویسنده سفرنامه میرزا خانلرخان است. جدّ او، میرزا احمد مازندرانی، نخست عنوان خانلرخان و سپس لقب اعتصام‌الملک گرفت. میرزا خانلرخان اعتصام‌الملک تا پایان عمر، مشاغلی در وزارت امور خارجه داشت و مدیر کلّ وزارت خارجه بود.

خانلری نام ناتل (شهری قدیمی در مازندران) را به پیشنهاد نیما یوشیج که پسرخاله مادرش بود، به نام خانوادگی خود افزود و با آنکه خود همیشه آن را به کار می‌برد، در شناسنامهٔ او نبود و نام مستعارش «پژوهنده» بود. پدرش ابوالحسن‌خان اعتصام‌الملک (۱۲۸۸–۱۳۴۹) اهل بابُل، تحصیل‌کردهٔ رشتهٔ حقوق و کارمند وزارت عدلیه و امور خارجه بود و به زبان روسی تسلط و با انگلیسی و فرانسوی آشنایی داشت و به ماموریت‌های خارج از کشور فرستاده شد و نایب سفیر ایران در تفلیس و سن پترزبورگ بود. او تعلیم و تربیت پسرش پرویز را شخصاً به عهده داشت و دلیل برانگیختگی علاقه پرویز به ادبیات، پدرش بود.[۵] خانوادهٔ پدری خیلی زودتر از شهرستان نور، روستای «ناتل» از توابع شهرستان نور کنونی کوچ کرده بودند.[۶][۷] خانلری در خاطرات خود از تنگدستی خانواده‌ی خود با وجود مستمری دریافتی پدر می‌نویسد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.