- بهروز شریف
تیم ملی فوتبال ایران فقط یک گام با فینال جام ملتهای آسیا فاصله دارد؛ آن هم پس از پیروزی مقابل یک تیم بزرگ آسیا، که آخرین بار در جام ملتهای ۲۰۰۴ رخ داده بود. ایران در آن دوره، در یک چهارم نهایی، کره جنوبی را ۳-۴ برده بود.
پس از آن، اما، حذف مقابل کره جنوبی در یکچهارم نهایی در جام ۲۰۰۷ و ۲۰۰۱۱، ناکامی مقابل عراق در ۲۰۱۵ و شکست سنگین مقابل ژاپن در جام ملتهای ۲۰۱۹ ایران را از رسیدن به نیمهنهایی یا فینال محروم کرد.
این بار، اما، ایران پس از نمایشی متزلزل و انتقادبرانگیز مقابل سوریه در یکهشتم نهایی، ژاپن را با بازی برتر در نیمه دوم شکست داد و در نیمهنهایی منتظر بازی با قطر است.
حالا سئوال این است که رویکرد کادر فنی ایران در بازی مقابل قطر که هم به عنوان میزبان و هم مدافع قهرمانی قدم به زمین میگذارد، چگونه خواهد بود.
نقطه عطف اول؛ ارسال بلند برای قدوس
ژاپن در ۳۰ دقیقه ابتدایی نیمه اول تسلطی محسوس بر بازی داشت. ۷۵ درصد مالکیت توپ، چرخاندن توپ در نیمه زمین ایران و بازپسگیری توپ در نیمه ایران در چندین نوبت و گلی که در دقیقه ۲۸ هیدماسا موریتا زد، نشانههای برتری فنی و البته روانی ژاپن مقابل ایران بود.
در ۱۰ دقیقه پایانی این نیمه، اما، سه بار بازی مستقیم، یعنی ارسالهای بلند طولی و مورب مدافعان میانی ایران برای سردار آزمون، محمد محبی یا سامان قدوس، ایران را تا مرز خلق موقعیت پیش برد.
در یک صحنه توپ بلند ارسالی پشت خط دفاع به قدوس رسید و شوت او با اختلاف کم از کنار دروازه بیرون رفت. هرچند تصاویر آهسته نشان داد که بازیکن باشگاه برنتفورد با فاصلهای اندک نسبت به مدافع ژاپن در آفساید بوده اما این صحنه خبر از تزلزل مدافعان ژاپن روی ارسالهای بلند داشت. در صحنهای دیگر آزمون روی توپ بلند ارسالی اثر گذاشت و سپس محبی توپ دوم را گرفت و در آستانه خلق موقعیت قرار گرفت.
نیمه اول هرچند با نتیجه یک بر صفر به پایان رسید اما مشکلاتی که ایران در ۱۰ دقیقه پایانی با بازی مستقیم و ارسالهای بلند برای ژاپن ایجاد کرده بود، نقطه عطف فنی بازی بود؛ نقطه عطفی که خبر از احتمال تغییر روند و نتیجه بازی میداد.
نقطه عطف دوم؛ گل آفساید آزمون
با شروع نیمه دوم مشخص شد که کادر فنی ایران به این نتیجه رسیده که روی همان برنامه تاکتیکی، یعنی ارسالهای بلند از عقب زمین تاکید کند، آن هم با دو هدف:
۱-رسیدن آزمون یا قدوس یا محبی به توپ پشت خط دفاع و خلق موقعیت روی پاسهای بلند؛ تاکتیکی که یک بار به بهترین شکل ممکن جواب داد و آزمون پشت خط دفاع به توپ رسید و گل هم زد اما در بازبینی ویدئویی مشخص شد که بازوی او در آفساید بوده است؛ یعنی فقط چند سانتیمتر تا ثبت گل.
۲-واکنش سریع چندین بازیکن ایران روی توپهای دوم پس از نبرد هوایی و رسیدن به توپ در اطراف محوطه جریمه ژاپن.
بازیکنان ایران در اجرای این برنامه هم نسبتا موفق بودند و اغلب توپهای دوم را پس از نبردهای هوایی در نیمه زمین ژاپن اصطلاحا جمع میکردند. فراموش نکنیم که گل اول ایران روی بردن توپ دوم (پس از ضربه بلند دروازهبان ژاپن) پس از یک نبرد هوایی در میانه میدان، پاس ابراهیمی به جهانبخش، در ادامه پاس جهانبخش به آزمون و بعد ضربه محبی روی پاس آزمون ثبت شد؛ صحنهای که از ابتدا تا انتهای آن فقط چند ثانیه طول کشید اما تسلط ایران در انجام یک «حمله سریع» را نشان داد.
بازیکنان ایران حتی اغلب اوتهای دستی را هم بلند میانداختند تا از اشتباهات مدافعان ژاپن استفاده کنند و توپ دوم را پس از نبرد هوایی اول جمع کنند. نتیجه اصرار ایران روی این برنامه تاکتیکی این بود که ژاپن نمیتوانست روی حفظ مالکیت توپ و البته دور نگه داشتن ایران از دروازه و نیمه زمین ژاپن، حساب و تمرکز کند.
به این ترتیب ژاپن، که در یک سال گذشته با تیمهای بزرگی از چند قاره بازی کرده و در اغلب این بازیها در تحمیل شکل بازی خودش نسبتا موفق بود، با شکلی تازه از فوتبال حریف مواجه بود که توپ را بهسرعت به فاصله نزدیک محوطه جریمهاش میرساند و مدافعان و هافبکهای ژاپن واکنش فنی مناسبی برای این شکل بازی نداشتند.
فرمول برنده؛ آنچه قلعهنویی بلد بود
حتی در همین تورنمنت جام ملتها هم پیش از این ژاپن با چنین تاکتیک و البته تاکید تاکتیکی مواجه نشده بود. مثلا اگر بحرین میخواست هم شاید نمیتوانست طرح بازی مستقیم را در حد ایران اجرا کند.
ایران از یک سو آزمون را داشت که در این بازی روی ارسالهای هوایی، توان و مهارتش یادآور علی دایی بود، بهخصوص روی صحنه ضربه سرش که با اختلاف کم از کنار دروازه بیرون رفت و از طرف دیگر محبی و قدوس میتوانستند در کمترین زمان برای گرفتن توپهای دوم پس از نبرد هوایی، وارد عمل شوند.
به این ترتیب ایران از یک طرف ابزار فنی مناسب برای اجرای این شکل بازی را داشت، از سوی دیگر کادر فنی ایران بهدرستی روی تکرار این برنامه تاکتیکی، در نیمه دوم اصرار کرد و در سوی مخالف ژاپن تجربه روبرو شدن با چنین طرح و برنامه ای را نداشت. این سه عامل دست به دست هم داد و در نیمه دوم ایران تیم برتر میدان در نبردهای نفر به نفر و در خلق موقعیت گل بود.
در واقع طرح تاکتیکی موفق در این بازی، همان رویکردی بود که امیر قلعهنویی در اجرای آن مهارت دارد. در چنین روزی که شاید بزرگترین بازی قلعهنویی به عنوان سرمربی بود، دقیقا با این برنامه تاکتیکی میشد حریف قدرتمندی به نام ژاپن را شکست داد. وقتی این طرح جواب میدهد، لزومی ندارد قلعهنویی از آن دست بکشد. او بهدرستی به تکرار این شکل بازی اصرار داشت و این رمز پیروزی ایران بود.
برنامه تاکتیکی متفاوت برای قطر
اما آیا ایران مقابل قطر هم با همین شکل بازی میتواند پیروز شود؟ قطر تیمی است که از نظر فیزیکی و فشردگی گروهی، حفظ توپ و در پی آن اجرای «کانتر-پرسینگ» در سطح ژاپن نیست.
به این ترتیب ایران مقابل قطر، دچار مشکلات فنی نیمه اول مقابل ژاپن نخواهد شد و مجبور نیست برای دور نگه داشتن قطر از حفظ توپ در نیمه ایران، به بازی بلند رو بیاورد.
اتفاقا در این بازی ایران آرامش و فضای مناسبی برای بازیسازی از عقب زمین و انجام پاسکاری متوالی را خواهد داشت؛ چیزی که چند ماه قبل در جریان پیروزی چهار بر صفر ایران مقابل قطر در تورنمنت اردن هم دیده بودیم.
ایران در آن بازی یک گل خود را روی بازیسازی از عقب زمین زد؛ در آن صحنه مهدی طارمی تا نیمه زمین خودی عقب کشید؛ از مدافعان ایران پاس دریافت کرد و سپس حمله ایران را راه انداخت. هرچند سرمربی قطر دیگر کارلوس کیروش نیست اما این خصیصه در ذات بازیکنان قطر است، که به اندازه ژاپنیها و کره ایها روی بازیکن صاحب توپ فشار نمیگذارند.
به این ترتیب ایران می تواند روی زمین و با پاسهای متوالی به دروازه قطر برسد و برای اجرای چنین برنامهای، طارمی میتواند یک مهره کلیدی باشد. بنا بر این بعید است او بیرون از ترکیب بماند.
عفیف و حملات بدون وسواس
اما چه چیزی در شکل بازی قطر متفاوت از ژاپن و خطرناک برای ایران است؟ مهمتر از هر چیز، انتقال طولی و سریع از دفاع به حمله و وسواس بسیار کم در اجرای این برنامه در مقایسه با ژاپن.
تیم هاجیمه موریاسو نیاز داشت از فوتبال خودش لذت ببرد. بازیکنان تیم ژاپن علاقه داشتند که با پاسهای زیاد از عقب زمین و به خصوص چرخاندن توپ در کانالهای مرکزی، به دروازه حریف نزدیک شوند. در تیم قطر اما این وسواس در سبک بازی دیده نمیشود.
بعضی حملات این تیم با حداقل لمس توپ و تعداد پاس شکل میگیرد و بازیکنانی مثل اکرم عفیف و علی معز آماده هستند که حمله تیمشان را با یک حرکت پا به توپ چند متری اطراف محوطه جریمه حریف، به نتیجه برسانند.
ایران در مرحله گروهی مقابل حملات فلسطین و هنگ کنگ، که این جنس حملات بود، چند بار دچار مشکل شد.
با همه اینها، اگر بخواهیم توان دو تیم را مقایسه کنیم، ایران با توجه به توان بالاتر فیزیکی و مهارتهای تکنیکی، در صورت برتری در مالکیت توپ و بازی با توپ بین خطوط، یعنی با طرح تاکتیکی و شکل فوتبالی متفاوت نسبت به بازی با ژاپن، شانس بیشتری برای رسیدن به فینال، در مقایسه با قطر دارد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید