
جمعی از زنان تبریز در اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه، روز شنبه ۲۱ مرداد تجمع اعتراضی بر پا کردند. معترضان خواهان بازگشایی سدهای روی دریاچه و نجات آن شدند. خالد پیرازده، زندانی سیاسی سابق نیز با حضور در ساحل دریاچه، تبدیل آن به کویر نمک را دستاورد «نظام فرسوده و نالایق» خواند.
گروهی از زنان روز ۲۱ مرداد مقابل ساختمان ادارهکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان آذربایجان شرقی در تبریز تجمع کردند.
معترضان در این تجمع شعارهایی چون «دریاچه ارومیه تشنه است» و «سدها را بشکنید، دریاچه ارومیه را پُر کنید» سر دادند.
خالد پیرزاده، زندانی سیاسی سابق هم روز شنبه با انتشار ویدیویی از خود در کنار دریاچه ارومیه که اکنون خشک شده و تنها تودههایی از نمک بر بستر آن باقی مانده، گفت: «این میراث جمهوری اسلامی برای آیندگان است؛ برهوت، بیابان، کویر نمک.»
او با اشاره به تصویر پشت سر خود تاکید کرد که: اینجا دریاچه ارومیه است؛ یا بهتر است بگویم «بود».
پیرزاده خشک شدن دریاچه ارومیه را «دستاورد یک نظام فرسوده و نالایق» خواند و گفت: «این سرنوشت مشترک سایر منابع طبیعی ایران عزیزمان هم هست؛ رود کارون، زایندهرود، تالاب هامون، تالاب گاوخونی، میانکاله، هورالعظیم و ...»
این فعال سیاسی مشروطهخواه ادامه داد: «ایران برای همه ما ایرانیان است؛ فارغ از هر قومیت، زبان و گرایش دینی. ما همه یک ملت هستیم. من از استان خوزستان آمدهام و قلبم برای دریاچه ارومیه میتپد، ایران وطن من است و قلبم برای جایجای این میهن میتپد. دیگر وقت خوابیدن نیست. بیدار شوید مردم.»
اعتراضها به خشک شدن دریاچه ارومیه و نگرانی درباره تبعات آن مانند طوفانهای نمکی در شرایطی است که مقامهای جمهوری اسلامی این اتفاق را «امری عادی» در جهان خوانده و در مورد احیای دریاچه به امیدواری برای «بارش باران در پاییز» بسنده کردند.
علی سلاجقه، رییس سازمان محیط زیست، روز پنجشنبه با اشاره به وضعیت دریاچه ارومیه اظهار امیدواری کرد در پاییز با «بارش خوب» وضعیت دریاچه ارومیه تغییر کند: «البته مدیریت آبهای بارشی و موجود، یکی از اولویتهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه است.»
رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم یک روز قبل از آن نگرانی عمومی درباره خشک شدن دریاچه ارومیه را «جریانسازی» و «سوژهای برای شکستن اقتدار جمهوری اسلامی و زیر سوال بردن توانمندی مسوولان کشور» توصیف کرد.
او با ادعای اینکه «در ۸٠۰ سال گذشته در دنیا چندین دریاچه مثل دریاچه ارومیه خشک شدند و تغییرات اقلیمی خاص ایران نیست»، این بحران زیستمحیطی را اتفاقی عادی خواند.
روز پنجشنبه ۱۲ مرداد تصویری جدید از این دریاچه منتشر شد که حاکی از گستردهتر شدن شورهزار و خشک شدن تمامی بخشهای آبی آن (به تقریب) بود.
خبرآنلاین هم روز ۱۳ مرداد در گزارشی نوشت با اینکه نگرانیهای عمومی درباره وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه شدت گرفته است اما طی هفت ماه اخیر جز «چند واکنش جزیی و جلسه»، حرکتی از سوی مسوولان استان آذربایجان غربی برای «رسیدگی به وضعیت اسفناک نگین آبی آذربایجان» انجام نگرفته است.
این وبسایت خبری دی ماه سال گذشته گزارشی از «حذف ارائه آمار وضعیت دریاچه ارومیه از دستگاههای دولتی» منتشر کرد و درباره وضعیت بحرانی آن هشدار داد.
سلمان ذاکر، نماینده ارومیه در مجلس هم هفته گذشته هشدار داد با خشک شدن دریاچه ارومیه حیات قریب به پنج میلیون نفر «به خطر افتاده و دچار بیماریهای تنفسی میشوند.»
او در ادامه تصریح کرد که تبعات خشکی این دریاچه نه تنها شهرها و استانهای همجوار با آن را درگیر میکند، بلکه کشورهای همسایه را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
روزنامه اعتماد اواخر تیر ماه امسال نتایج گزارش «طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه با همکاری مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف» را منتشر کرد که نشان میداد تراز و حجم دریاچه به کمترین اعداد در ۶۰ سال گذشته رسیده است؛ یعنی حتی پایینتر از روزهایی که عملا اعلام شده بود این دریاچه در حال مرگ است.
کاهش ۰/۹۷ میلیارد متر مکعبی حجم آب دریاچه ارومیه در یک سال گذشته و کاهش چشمگیر تراز آب که اکنون از سوی مسوولان هم تایید شده، به گفته اعتماد باعث شده است «خبر بحران و فاجعه در راه» به بدنه دولت هم برسد.
انتشار این اخبار هشدار دهنده در حالی است که در رویهای تازه، مسوولان ستاد احیای دریاچه و همچنین وزارت نیرو، دیگر اطلاعات و آمار مرتبط با دریاچه را منتشر نمیکنند یا اینکه روند انتشار اطلاعات مداوم و پیوسته نیست.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیط زیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست اوایل مرداد به خبرگزاری ایلنا گفته بود تبخیر سطحی دریاچه از خرداد ماه و با گرم شدن هوا شدت گرفته است.
او پیشبینی کرده بود با ادامه این روند، تراز دریاچه ارومیه در ماههای آتی کاهش یابد.
عیسی کلانتری، رییس پیشین سازمان محیط زیست که در دولت دوازدهم ریاست ستاد احیای دریاچه ارومیه را هم بر عهده داشت نیز یک ماه پیش در این زمینه به روزنامه اعتماد گفته بود: «اگر این روند خشک شدن دریاچه ادامه پیدا کند، در شهریور تنها باتلاقی بر جای دریاچه به جای خواهد ماند.»
به گفته او، خالی از سکنه شدن کلانشهر تبریز و دهها شهر و روستای اطراف این دریاچه، تنها بخشی از نتایج این بحران زیستمحیطی است.
دریاچه ارومیه اما تنها بخش از محیط زیست ایران نیست که با بحران خشکسالی و سوءمدیریت دست و پنجه نرم میکند و بسیاری از تالابها در ایران از جمله تالاب گاوخونی، به پایان عمر خود نزدیک شدهاند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
خلیج پارس آری، دریاچه مازندران نه!
پس از ساخته شدن سدهای ریز و درشت پیرامون دریاچه مازندران هم اکنون دو سوم آب دریاچه مازندران خشک شده است و تنها یک سوم آن برجا مانده است! نمونه ای از این سدها سدی بر روی رود ولگا در شمال دریاچه مازندران و سدی بر روی سپیدرود در جنوب دریاچه مازندران است.
دریاچه پشت سد سپیدرود چنان بزرگ است که هنگام ساخته شدن آن چند روستا به زیر آب رفتند و دولت رژیم پهلوی در آن زمان روستائیان آن روستاها را به جاهای دیگر برد و به آنها خانه داد!
از این روی دریاچه مازندران که به آب های آزاد جهان راه ندارد دارد خشک می شود و نمی توان آب آن دریاچه را پالایش کرد و برای آب آشامیدنی و یا آب کشاورزی در ایران و یا در هر کشور دیگری به کار برد.
اما خلیج پارس از راه اقیانوس هند به آب های آزاد جهان راه دارد و آب آن پایان ناپذیر است، پس هم می توان آب خلیج پارس را به دریاچه اورمیه رساند و هم می توان آب خلیج پارس را پالایش کرد و برای کاربردهای خانگی و کشاورزی به کار برد، گفته می شود که نیروگاه اتمی بوشهر در زمان رژیم پهلوی برای پالایش آب خلیج پارس ساخته می شد که پس از انتحار اسلامی این برنامه از میان رفت!
هم اکنون در پهنه جهانی تنها روشی که برای رساندن آب به همایش انسان ها به کار می رود پالایش آب دریاهاست، آمریکا، چین، عربستان سعودی و ..... از راه پالایش آب دریاها به مردم آن کشورها آبرسانی می کنند و چون ساختن سدها در بسیاری از کشورها برای زیستبوم آن کشورها زیانبار است از این روی آن کشورها به پالایش آب دریاها روی آورده اند و دیگر هیچ سدی در آن کشورها ساخته نمی شود.
در ایران با بهره گیری از نیروی خورشید و ساختن نیروگاه های خورشیدی و همچنین با بهره گیری از نیروی باد و ساختن نیروگاه های بادی می توان آب خلیج پارس و دریای عمان را هم به جاهای دیگر فرستاد و هم پالایش کرد که در کنار این نیروگاه ها می توان نیروگاه های اتمی را نیز برای پالایش و یا فرستادن آب خلیج پارس و دریای عمان به بخش های گوناگون ایران به کار گرفت.
چنان که در سیستان و بلوچستان و جنوب خراسان و کرمان در سال چهار ماه باد تند می وزد که این پدیده "بادهای صد و بیست روزه" نامیده می شود، با بهره گیری از بادهای صد و بیست روزه می توان نیروگاه های بادی ساخت و صدها میلیارد مگاوات برق رایگان به دست آورد و از این نیرو برای پالایش آب خلیج پارس و دریای عمان بهره برداری کرد.
پس از پر شدن دریاچه اورمیه از آب خلیج پارس می توان در پیرامون دریاچه اورمیه پالایشگاه های آب ساخت که این پالایشگاه ها هم آب خانگی و آب کشاورزی را برای ایرانیان فراهم خواهند کرد و هم نمک به دست آمده پس از پالایش آب را می توان به کارخانه هائی که گرداگرد دریاچه اورمیه ساخته شده اند فرستاد تا از این نمک هیدروکسید سدیم، سدیم متالیک، گاز کلر، اسید کلریدریک، اسید پرکلریک، هیپوکلریت سدیم (آب ژاول)، هیپوکلریت کلسیم، کلرات سدیم، پرکلرات آمونیوم و ..... فراوری شوند.
با این راهکار گذشته از آن که دریاچه اورمیه پر از آب خواهد شد و از خشک شدن خواهد رست و نیاز مردم به آب از میان خواهد رفت سرانجام دریاچه اورمیه از شور بودن درخواهد آمد و به دریاچه آب شیرین دگرش خواهد یافت که در این دریاچه می توان به پرورش ماهی و آبزیان دیگر پرداخت.
Momet Momet
انتقال آب خزر به سمنان برابر با نابودی ۱۰۰ هکتار از جنگلهای هیرکانی است ..از آنجا که چون در روند انتقال باید آب را از ارتفاعات بالای حداقل ۲ هزار متر از ارتفاعات البرز میانی عبور دهند و دوباره به سمت سمنان برگردانند باید از روش پمپاژ استفاده شود که نیاز به ایجاد نیروگاه بزرگ برق دارد که قطعا با کار کردن این نیروگاه میزان دمای طبیعی منطقه افزایش می یابد از طرفی هم بنا به گفته کارشناسان با اجرای این طرح حدود ۱۰۰ هکتار از جنگل های هیرکانی نابود می شود که با توجه به مراتعی هم که نابود می شود این رقم بسیار بیشتر خواهد بود، علاوه بر این می تواند یک گسست اکولوژیکی در رویشگاه هیرکانی ایجاد کند
تبریزی جعلی ستاره دارکه جدیدا به داس وچکش هم صاحب شده
سالام
این جناب تبریزی جعلی ستاره دار 20 سال پیش ،
که جدیدا صاحب داس وچکش هم شده دربرابر
همتبارخودکه اقرارنموده بایدمناطق تورک وعرب وغیررا ویران کنند.وبه کویر ببرند،
ایشان رامخالف نظرمرموزخوددانسته ،به قیام کننده جدیدبرعلیه تفکرمرموزخود اعتراض کرده است.
این جاعل وعوامفریب فرهنگستان فرماسیونری اعلام کرده که نوشته ایشان نژادپرستی است.
خودش مرموزانه درخط ولایت ودرخط فرهنگستان فراماسیونی پالانی،
حتی همجنس خودرا نحمل نکرده وفکرمیکند،
ایشان هنجارشکنی کرده است و کارش اشتباه است.
ولی خودش بااستفاده ازکلمات ساخت انگلیسی پارسی وغیر، فقط برای خودش مجوز گرفته وهمجنس
خودرانیزتاب نمی اورد.
جناب تبریزی جعلی ،نفرمودند،این کلمه پارس را لنین واستالین ومارکس وانگلس در کدام کتابشان
ودرکدام صفحه کتابشان آیه قران کرده است.
ممنون میشوم ،نام کتاب یاقرآن جناب مارکس وانگلس ولنین واستالین رابرایمان نوشته تاماهم ازاین
کتاب آسمانی قیض برده و اطاعت کنیم.
وقتی میگویم ،چپ های ایرانی بعلت بیسوادی از سوسیالیسم عدول کرده وبه سوسیال ناسیونالیسم تبدیل میشوند،بیراهه نیست.
جناب توکلی ،میشه شماهم ،ازمازنی بازی خارج شده ودنیا را بدون تعصب با نامی که برای سایت
خودانتخاب کرده اید،به دنیا، بدون رضا پالانی نگاه کنید؟گلوبالیستی شدن تنها بانام واسم گذاری نیست.
وقتی میگوییم ،دموکراسی ،فرق نمیکند،تورک باشی،گیل باشی،کردباشی،عرب باشی،
مازنی باشی،باید معنی دموکراسی را درک کرده وبدان عمل کنی،
والا چه فرقی بین شما واخوندها خواهدبود؟
رضاشاه را ازمازندران خارج کرده وبا یک نگاه دموکرات ویابقول خودت گلوبالیستی به موضوع نگاه کنید.
رضا پالانی قاتل دموکراسی وقاتل قانون،قاتل مدنیت،قاتل ساختارهای دموکراسی خواهی،پایه گذار
استعمارونوکری و قبول کننده اصلاحات نمایشی برای سرکوب دموکراسی بود.
نوشته های تقی ارانی هم بدرد امثال تبریزی جعلی وستاره دار ومصادره کننده داس وچکش میخورد.
فرقی بین محسن پزشکپور وتقی ارانی نیست.
میشود
بله میشود با کشیدن یک لوله از خلیج فارس،دریاچه را احیا کرد،همچنانکه از خزر برای سمنان کشیده میشود،همچنانکه از خلیج فارس سه تا خط لوله برای شهرهای کویری یزد کرمان اصفهان قم در حال احداث میباشد.تازه تسویه کردن هم نمی خواهد.
وراه دوم ایجاد پوشش ۲۰ سانتی خاک شنی برای بیش از نصف مساحت نمکی دریاچه،وپر کردن منطقه عمیقتر دریاچه تا ارتفاع دو یا سه متر با در نظر گرفتن حق آبه از سدهای احداث شده میباشد ،تازه همه اینها بیش از یک میلیارد دلار هزینه بر نمی دارد .وبا احداث شهرکهای توریستی در اطراف مناطق احیا شده مثل دریاچه نمک اسرائیل اردن هر سال میتوان چند میلیارد دلار در آمد داشت
چگونگی بازسازی دریاچه اورمیه
دریاچه اورمیه را می توان بازسازی کرد، بازسازی دریاچه اورمیه بسیار آسان است و چگونگی آن کشیدن خط لوله ای از خلیج پارس به دریاچه اورمیه و پر کردن دریاچه اورمیه با آب آن دریاست.
آیا می توان این لوله کشی را انجام داد؟ آری می توان، هنگامی که از کف خلیج پارس و از کف دریا میلیاردها تن گاز استخراج می شود و با لوله کشی هزاران کیلومتری به شهرهای گوناگون ایران فرستاده می شود کشیدن خط لوله آب چند صد کیلومتری از خلیج پارس به دریاچه اورمیه و پر کردن دریاچه اورمیه با میلیاردها تن آب بسیار آسانتر است.
البته هنگامی می توان این برنامه ها را پیاده کرد که رژیمی در ایران بر سر کار باشد که با خردورزی کشورداری کند وگرنه در سایه کشورداری با دیوانه بازی های دیکتاتورهای کله پوک و نفهمی مانند خمینی و خامنه ای پیاده کردن این برنامه ها ناشدنی است.
افزودن دیدگاه جدید