رفتن به محتوای اصلی

تحول واقعی یا خیمه شب بازی؟

تحول واقعی یا خیمه شب بازی؟
پرسش‌های بی‌پاسخ

کیوان حسینی

بعد از گذشت بیش از ۲۴ ساعت از اعلام پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری ایران، هنوز هیچ یک از رهبران یا مقام‌های وزارت‌ خارجه کشورهای غربی برای او پیام تبریکی ارسال نکرده‌اند. اگرچه این وضعیت شبیه به سه سال پیش و پیروزی ابراهیم رئیسی است، اما هیچ شباهتی به سال ۱۳۹۲ و رئیس‌جمهور شدن حسن روحانی ندارد.

در آن سال وقتی که حسن روحانی با وعده تغییر به ریاست جمهوری رسید، علاوه بر کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، وزرای خارجه آلمان و ایتالیا شخصا پیروزی‌اش را در انتخابات تبریک گفتند و وزارت‌خارجه‌ فرانسه نیز با انتشار بیانیه‌ای به سوی دولت او دست دوستی دراز کرد. خیلی زود وزارت خارجه بریتانیا نیز با صدور بیانیه‌ای ابراز امیدواری کرد که روابط ایران و اروپا بهبود پیدا کند و در نهایت حتی وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید نیز مواضع مسالمت‌جویانه و پر از احترامی را منتشر کردند.

این وضعیت – اگرچه کم‌شورتر از سال ۱۳۹۲ – در سال ۱۳۹۶ نیز تکرار شد. اما وقتی ابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۰ به ریاست جمهوری رسید، دیگر از پیام‌های مسالمت‌جویانه از سوی رهبران غربی خبری نبود. رئیسی در جریان تبلیغات انتخاباتی، به شدت از تلاش‌های دولت روحانی برای بهبود روابط با غرب و همچنین توافق هسته‌ای انتقاده کرده بود و اصرار داشت که ایران باید به جای غرب، «نگاه به شرق» داشته باشد.

در سال ۱۴۰۳، استراتژی انتخاباتی مسعود پزشکیان و اصلا‌ح‌طلبان هواداراش، شبیه به همان سال ۱۳۹۲ بود. او با شعار «نه به غرب‌ستیزی»، سیاست خارجی دولتش را تشریح کرد. از این مهم‌تر، هویت سیاسی و پشتوانه جناحی و حزبی پزشکیان، به شکل معناداری با «اصلاح‌طلبان» گره خورده که حتی از «اعتدال‌گریان» سال ۹۲ هم خود را پیش‌روتر معرفی می‌کنند و از طرفداران جدی رابطه با غرب و آمریکا هستند.
با این حال، نخستین واکنش‌های جهان غرب به پیروزی آن‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۳، به سکوتی معنادار درآمیخته است. تا این لحظه مهم‌ترین واکنش، توییتی است که یکی از سخنگویان تشکیلات سیاست خارجی اتحادیه اروپا منتشر کرده است. در این توییت که نبیلا مسرالی به مسعود پزشکیان تبریک گفته، آمده است: «ما آماده‌ایم با دولت جدید در چارچوب سیاست تعامل انتقادی اتحادیه اروپا همکاری کنیم.»
به بیان دیگر حتی در این واکنش کم رمق و محتاطانه که توسط یکی از مقام‌های رده پایین اروپایی منتشر شده نیز، یادآوری شده که این اتحادیه رویکردی «انتقادی» نسبت به رفتارهای جمهوری اسلامی ایران دارد.

واکنش واشنگتن به این خبر از این هم سردتر و منفی‌تر بود. در متنی که از سوی «یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا» (بدون ذکر نامش) منتشر شده، نه تنها از تبریک خبری نیست، بلکه تاکید شده که واشنگتن انتظار ندارد این انتخابات، به تغییر مسیر حکومت ایران یا «احترام گذاشتن این حکومت به حقوق بشر شهروندانش» منجر شود. این سخنگو همچنین ضمن یادآوری این نکته که «انتخابات ایران، آزاد و منصفانه نیست» گفته است: «این انتخابات به تغییر قابل‌توجهی در رویکرد ما در قبال ایران منجر نخواهد شد. نگرانی‌های ما درباره ایران تغییری نکرده است. همزمان، وقتی پای منافع آمریکا در میان باشند، ما همچنان به دیپلماسی پایبندیم.»

بدین ترتیب تا این‌جا، بخشی از تلاش پزشکیان برای ساخت یک گفتمان جدید در ارتباط با سیاست خارجی ایران و رویکردش برای حل تنش‌های دنباله‌دار بین نظام «انقلابی» حاکم و قدرت‌های غربی، به نتیجه مورد نظر او منجر نشده است. برخلاف سال ۱۳۹۲ که برخورد جامعه بین‌المللی با پیروزی حسن روحانی، به رسمیت شناختن «تحولی قابل توجه» در تهران بود، این‌بار به روشنی پیداست که درباره تحولی که در نتیجه مرگ ابراهیم رئیسی و انتخابات اخیر شکل گرفته، تردیدهایی جدی وجود دارد.

پزشکیان حتی این فرصت را پیدا نکرد که همزمان با هیجان انتخاباتی، شبیه به روسای جمهوری قبلی در یک کنفرانس خبری بزرگ، دیدگاه‌های دولتش را تشریح کند؛ نشستی که اگر برگزار می‌شد، او ناچار می‌شد به پرسش‌های خبرنگاران درباره سیاست خارجی مطلوبش و اختلافی که بین وعده‌های انتخاباتی او و نظرات رهبر وجود دارد پاسخ بدهد. چنین کنفرانسی اتفاقا می‌توانست فرصت مناسبی باشد برای این‌که برخی از پرسش‌های اساسی به صراحت مطرح شوند تا هم افکار عمومی ایرانیان و هم ناظران و سیاست‌گذاران خارجی، تصویر روشن‌تری از این تحول بزرگ داشته باشند.

برخی از این پرسش‌ها ریشه در پیش‌فرض‌هایی دارند که چه بسا لزوما دقیق و مستند به شواهد کافی نیستند. اما در عین حال روندهای تثبیت‌شده در نظام سیاسی ایران، رفتار حکومت ایران در دو دهه اخیر و همچنین ساختار قانونی سلسله مراتب قدرت، به پرسش‌هایی دامن می‌زنند که پاسخ به آن‌ها هم برای دولت مسعود پزشکیان و هم برای سیاست بین‌الملل، اهمیت بسیار زیادی دارند.

چه شد که ایران ظرف کمتر از ۵۰ روز از یک رئیس‌جمهور «رادیکال» و «اصولگرا» به یک رئیس‌جمهور «اصلاح‌طلب» رسید که می‌گوید حامی مذاکره با غرب است و می‌خواهد به انزوای بین‌المللی کشور پایان دهد؟ آیا خامنه‌ای از ایده‌های سیاسی مطلوبش در زمینه «مساله ملی و تاریخی مبارزه دولت و ملت با آمریکا» عقب‌نشینی کرده است؟ آیا همه آن‌چه این‌ سال‌ها درباره برنامه حساب‌شده علی خامنه‌ای و همفکرانش برای قبضه کامل قدرت گفته می‌شد، بی‌اساس بودند؟ یا این‌که به زودی تنش‌های عمیق سیاسی در درون حاکمیت – شبیه به دوران قدرت محمد خاتمی – شکل خواهد گرفت؟ پس تکلیف آن‌چه پروژه «یکسان‌سازی» یا «خالص‌سازی» حاکمیت خوانده می‌شد، چه شد؟

یا این‌که آن‌گونه که برخی از طرفداران سقوط این نظام سیاسی می‌گویند، این تحولات صرفا تغییراتی «نمایشی» هستند و در چارچوب یک ابتکار سیاسی پیچیده که اجرایش بر دوش شخص رهبر بوده، رخ دادند؟ آیا واقعا خامنه‌ای از ترس سقوط حکومت تصمیم گرفته که بار دیگر به غرب روی خوش نشان دهد؟ و این «روی خوش» دقیقا چه معنایی دارد و اسلامگرایان حاکم بر ایران، تا کجا حاضرند از سیاست‌های تهاجمی و تجدیدنظرطلبانه‌شان در جامعه بین‌المللی، دست بردارند؟
در نظام سیاسی ایران، بسیاری از کلیدی‌ترین سیاست‌گذاری‌ها در فضایی مبهم شکل می‌گیرند و لزوما شبیه به برخی از جوامع آزاد، از بحث و مجادلات علنی خبری نیست. بخشی از این وضعیت، نتیجه ویژگی‌های غیردموکراتیک و استبدادی «جمهوری اسلامی» است. اما بخش دیگری از آن نیز در تهدیدهایی ریشه دارد که حکومت اسلامگرای روحانیون شیعه، از بدو تاسیس با آن روبه‌رو بوده است.

این موضوع موجب شده تا «محرمانه» بودن بسیاری از رایزنی‌ها و گرفته شدن بسیاری از تصمیمات اساسی در «پشت پرده»، لزوما به دلیل تلاش برای دفاع از «منافع ملی» ارزیابی نشوند. رهبران این نظام متهمند که ایدئولوژی اسلامگرای شیعه و منافع طبقه سیاسی حاکم، اولویت اصلی‌شان در تعیین خط‌مشی کلی حکومت است و اگر این منافع، با خواست یا حتی منافع مردم در تضاد باشد، آن‌ها تصمیمی می‌گیرند که به نفع خودشان باشد.

به همین دلیل هم هست که این روزها، برخی از گمانه‌زنی‌ها درباره «انگیزه رهبر» برای «پذیرش» ریاست جمهوری پزشکیان، گاه تنه به تنه نظریه‌های توطئه بسیار پیچیده می‌زند که در آن، از اجرای نقشه‌های چندلایه برای «سرنگون کردن هلی‌کوپتر رئیس‌جمهور» تا برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده برای پیروزی پزشکیان دیده می‌شوند. در دنیای واقعیت، هیچ سندی برای این نظریه‌ها وجود ندارند.

برعکس، شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهند ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی از ابعاد مختلف، کاملا با منافع و خواسته‌های طبقه حاکم – به ویژه رهبر و فرماندهان سپاه – هم‌راستا بود؛ آخوندی که نه فقط از نظر ظاهری شباهت‌هایی به خامنه‌ای داشت، بلکه در تمامی سیاست‌هایش، بی کلمه‌ای کم و زیاد، همان سیاست‌های مطلوب رهبر و فرماندهان نظامی‌اش را تکرار می‌کرد.

خامنه‌ای، سه روز قبل از انتخابات به صراحت گفت که از عملکرد سه ساله ابراهیم رئیسی راضی بوده است؛ اظهارنظری که برخی حامیانش، آن را علاقه او برای ادامه «مسیر رئیسی» تفسیر کردند. مهم‌ترین نامزد ادامه «مسیر رئیسی» هم سعید جلیلی بود.

ضمن‌این‌که اصولا سلامت برپایی انتخابات در ایران، به شکلی بسیار جدی در دو دهه اخیر زیر سوال رفته و اعتماد عمومی نسبت به این فرآیند مهم، ضربه خورده است. این وضعیت به حدی بحرانی است که به گفته مسعود پزشکیان، اگر «تلاش خامنه‌ای» برای برپایی سالم انتخابات نبود، نام او به عنوان برنده اعلام نمی‌شد؛ جمله‌ای که به جای پاسخ به پرسش‌های کلیدی، خود به پرسش‌هایی بیشتر دامن می‌زند. چرا باید خامنه‌ای به مداخله‌ای دست بزند که در پی آن، مرید قدیمی‌اش، سعید جلیلی از رسیدن به ریاست جمهوری باز بماند؟

شاید برای شخص پزشکیان یا اصلاح‌طلبانی که در این ساعات، سرمست پیروزی هستند، پرداختن به این پرسش‌ها بی‌اهمیت به نظر برسند. اما برخورد سرد جهان غرب با پیروزی آقای پزشکیان نشان می‌دهد که اتفاقا، پاسخ همین پرسش‌هاست که می‌تواند به دولت او مشروعیت کافی برای حل و فصل مناقشه‌ها را بدهد، یا این‌که برعکس، به پاشنه آشیل او تبدیل شود. وگرنه، تا این‌جا دستکم از نظر آمریکا، یعنی بازیگری که در تحقق یا عدم تحقق مهم‌ترین شعارهای پزشکیان، نقشی کلیدی دارد و با تحریم‌های یک‌جانبه‌اش، سنگی بزرگ به پای ایران بسته، آمدن پزشکیان، مطلقا نوید تغییر و تحولی معنادار در ایران نیست. بلکه بخشی از روندی است که از پیش‌تر هم وجود داشته و بازیگردانش نه در نهاد ریاست جمهوری در خیابان پاستور، بلکه در ساختمانی که همسایه شرقی این نهاد است، نشسته است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
بی‌بی‌سی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید