رفتن به محتوای اصلی

آیا یک گرایش سیاسی از خودش پرسید، چرا مردم ایران ، برای ما، تره گندیده نیز خورد نمیکنند؟
16.12.2023 - 22:49

 

ایرج اورجی:

از کیسه پادشاهان پهلوی خرج کردن... به منظور رسیدن به آمال.. شخصی یا گروهی

 

 

دروووود بر آقای اورجی گرامی!

مختصر و گویا.

آفرین من بر شما باد!.

از قدیم الایّام گفته اند: «گیرم پدر تو بود فاضل، از فضلِ پدر، تو را، چه حاصل؟». حقیقت کتمان ناپذیر این است که تا امروز اینهمه گرایش سیاسی نتوانسته اند به اعتبار و هنر فروزه ها و استقلال منش و فکر و نظر و مسئولیّت پذیری شخصی و گروهی، به اندhزه سر سوزنی، اعتبار و احترامی را از طرف مردم ایران کسب کنند و جالب اینجاست که از میان اینهمه عربده کش و یسل کش هل من یزیدی تا کنون  یک گرایش سیاسی نیز پیدا نشده است که از خودش بپرسد، چرا مردم ایران در جامعیّت وجودی، برای ما، تره گندیده نیز خورد نمیکنند؟. چرا؟.

ما در اینکه ایرانی جماعت بالاخره بعد از اینهمه فلاکت و خفّت و ذلالت و کشتار و شکنجه و آوارگی و دربدری و تجاوز و غارت و ویرانگری و بی آبرویی بالاخره باید بفهمد و دریابد که پرداختن به تاریخ و فرهنگ سرزمینش و سنجشگری بی غرض و مرض نسبت به آنچه در سرزمینش از کهن ترین ایّام تا امروز اتّفاق افتاده است، سوای تلاش برای اعتبارجویی از بهر سمتگیری به منظور کسب قدرت و اقتدار است. اعتبار سیاسی را و لیاقت برای فرمانروایی را باید از هنرها و خصلتها و دانشهای خود استنتاج کرد؛ نه از اعتبار درگذشتگان.

اینکه در تاریخ ایران، نه تنها «کوروشی» بوده است، بلکه چنگیز خان و تیمور خان و هلاکو خان و نادر شاه و ناصرالدّین شاه و امیر کبیر و مصدّق و بختیار و رضا شاه و محمّد رضا شاه و خمینی نیز بوده اند و باید آنقدر شعور و فهم و درایت و دانش و تجربه داشت که بتوان نسبت به هر کدام از ایهمه شاهان و سلاطین و زمامداران و نخست وزیران و غیره و ذالک، داوری به حقّ بدون هیچگونه پیشداوری یا غرض ورزیهای کینه توزانه کرد، معضلیست که به جرات میتوانم بگویم، نود و نه در صد تحصیل کردگان و کنشگران ایرانی، هنوز که هنوز است به درک و فهم آن نرسیده اند. 
اینها هنوز نیاموخته اند که هر گرایشی و حزبی و سازمانی و فرقه ای و غیره و ذالک باید به اعتبار «خویشکاریهای خودش» در نظر مردم، نیک آید تا لیاقت آفرینگویی مردم را بیانگیزاند؛ نه اینکه همچون متجاوزین با آویزان شدن به اعتبارات پادشاهان و زمامداران و نخست وزیران درگذشته برای کتمان و استتار بی لیاقتیهای خود، وجهه و خلعت فریبنده بتراشند.
گرایشهای سیاسی امروزی باید یاد بگیرند که اعتبار سیاسی خود را از «فروزه ها و هنرها و استعدادها و ابتکارات و ایده ها و افکار بدیعی که محصول زحمات مغز اندیشنده و بیشتر و مهم تر از همه، مسئولیّتهای خودشان» استتنتاج و مردم را در رفتار و گفتار و عملکردهای اجرایی، مجاب و متّقن و مطمئن کنند؛ نه با آویخته شدن به «خویشکاریهای درگذشتگانی» که در گذشته های دور یا نزدیک میزیستند و نقشی و اعتباری در تاریخ و فرهنگ ایرانی داشته اند. اگر کنشگران و گرایشها و احزاب و گروهها و سازمانهای سیاسی، ارزشی برای خود و اقدامهایشان قائلند، باید یاد بگیرند که با انگیخته شدن از خویشکاریهای شاهان و نخست وزیران و نقشگزاران و هنرمندان و شاعران و نویسندگان و متفکّران و فیلسوفان و کوشندگان ارجمند در گذشته های میهن، چگونه میتوان نقش خود را در دوران خویش ایفا کرد؛ نه اینکه با عَلَم کردن و سینه زدن و هوچیگری و فریب و نیرنگ و دروغگویی و شارلاتانبازی و شبانه روز حکایتهای «صحرای کربلایی» کردن برای خودشان اعتبار بخواهند دست و پا کنند و فوری بر اریکه قدرت، سلطان صاحبقران شوند!. حضرات مدّعو هنوز نفهمیده اند که آنچه را مثلا شاهان پهلوی (پدر و پسر) در طول زمامداری خود اجرا کردند از خدمات بگیر تا سهل انگاریها و حتّا کشتارها فقط به پای همان سلسله پهلوی نوشته خواهد شد و هرگز به پای چنگیز خان مغول یا کوروش هخامنشی یا ناصرالدّین شاه یا حتّا خمینی نوشته نخواهد شد. تاریخپژوهی؛ یعنی دادگزار بودن در سنجشگری خدمات و غفلتها و ضرر و زیانهای هر پادشاه و زمامدار به ایران و مردمش در دوران خودش.
گروهها و سازمانها و احزابی که تلاش دارند با تکیه به درگذشتگان برای خودشان دنگ و فنگی را برپا کنند، همه بدون استثناء، قدرتپرستانی هستند که هیچ حقّانیّتی به قدرت ندارند؛ زیرا مردم ایران را در جامعیّت وجودی، همواره هیچ و پوچ و صغیر و نفهم و بیسواد و بی فرهنگ و جاهل فرض میگیرند. آنها هیچ احترامی برای شعور و فهم و نیروی تمییز و تشخیص مردم خود قائل نیستند و به جای آنکه بیایند دست همکاری به همدیگر بدهند از بهر کاری کارستان برای میهن و مردم، آمده اند نزدیک به چهار دهه ممتد فقط علیه یکدیگر زرّادخانه های تهاجمی و اتّهامی و حساب و واحساب و کاه کهنه بر باد دادن و نفرت و کینه را از سطح زمین نیز به اوج کائنات در حقّ همدیگر توسعه و امتداد داده اند. وای بر ملّتی که کنشگرانش، طلبکاران عقده ای باشند.
در هر صورت، دست مریزاد آقای اورجی. آفرین!.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.