رفتن به محتوای اصلی

آن روز بزرگ کدامین هنگام خواهد رسید
25.01.2024 - 07:53

آن روز بزرگ کدامین هنگام خواهد رسید ؟
بار دیگر پیکرجوانی بر دار شد . جوانی که چشمانی زلال ولبریز ازشادی داشت .سیمائی محجوب با قامتی کشیده.چشمانی که راه برتو می بست عاطفه ای نا شناخته را در تو جاری می ساخت. چونان عاطفه پدری به فرزند جوان خویش.
 دیروزدرسکوت یک ملت که در این چهل و اندی  سال حکومت اسلامی بقدری کشتار و حوادث هولناک دیده که دیگر هیچ جنایتی روح ویران گشته آنها را به تالم واعتراض بر نمی انگیزد!غریبانه بخاک غلطید و بخاک سپرده شد .
 جوانی که جرمش ستایش زندگی بود و آزادی خواهی .
دیروز مادری که دیگر توان مویه کردن نداشت با نگاهی غمگین ترو درمانده ترازفرزند، شاهد راحت شدن پسر جوان ورعنایش از بار فشار شکنجه ودرد وارد شده از دست حکومتیان بود. مادری که روزهای متمادی فریاد کشید و جهانی را بتظلم خواهی فرا خواند .از بیماری روحی فرزندش گفت ،از شکنجه وحکم نا عادلانه قاضیان . از قاتلانی بنام قاضی که زنده یاد " نوید افکاری" در حقشان گفت  با حلقه داری بر دست بر مسند قضا نشسته بدنبال گردن های سرکشی می گردند که سر از اطاعت دیوانه  ای خود شیفته که از زبان خدا حکم بر قتل عام و جنگ وخون ریزی می د هد سر باز می زنند.
دیرو باز مادری مویه کنان دست در دست مادرانی نهاد که چون اوغم کشته شدن و بر دار رفتن فرزندان خود دارند. همراه شد با مادری پیر بنام گوهر عشقی که دیگر توان ایستادن  بهمراه دیگر مادران دربرابر درب زندان در وی نیست. مادری که در هشتاد سالگی حجاب از سر بر گرفته با عکس فرزندش ،عکس دیگر اعدامیان که بدور خود چیده  فریاد می زند " فرزندان مارا به چه جرمی چنان وحشیانه می کشید  "ننگت باد! مرگ بر تو خامنه ای !" 
دریغ ودرد که زخم خنجرنشسته بر پیکر این ملت چنان کاری وعمیق است که در حال حاضر به چیزی جزالتیام بخشیدن بر زخم های خود که روزانه این حکومت بر تن نحیف شده ملت می زند. دم در کشیدن بخاطرحراست از همان ته مانده زندگی خودو فرزندانشان، بگوشه ای نشسته،با نفرتی روز افزون روز رستاخیز بزرگی راکه دور نیست انتظار می کشند.  
در زندگی ملت ها زمان هائی معینی وجود دارد که روح اجتماعی زیر بار فشارزندگی ؛سرکوب دائم ،حضور گسترده نظامیان تا بن دندان مسلح،خشونت حیوانی حکومت با توسل به لشگری از لمپن ها ،لات های کف خیابانی ،قوادان وافراد بی هویت، تربیت شده در زیر دست اراذل واوباش سخت ضربه می خورد وبیحسی بر وجودش مستولی می گردد.زمانی که حکومت های فاشیستی نقاب از چهره برمی دارند.کوچکترین اعتراض مردم را با شدید ترین وجه پاسخ می دهند. بخاکشان می کشانند تا مردم دست از خواسته های خود بکشند! اراده ،هویت فردی وگروهی ونهایت امیدخود را ازدست بدهند! قبول کنند که مقاومت وایستادگی در مقابل چنین نیروئی ممکن نیست.
چنین نسق کشی از جوانان جنبش مهسا چشم زهرگرفتن از عموم ملت است.ترسانیدن و رساندن مردم به جائی که تن به وضعیت موجود بسپارند و دعا کنند که وضغ بد تر از این نشود ومنتهای آرزویشان حفظ وضع موجود باشند. زمانی ! باید تا کاسه صبر توام با ترس ملت در سایه مبارزان وطن سر ریز شود،نسل جوان در یک هم گرائی عمومی برای پایان دادن به وضعیت تلخ وبی چشم انداز خویش وساختن آینده روشن بپا خیزد و در جنبشی بزرگتر و فرا گیرتر که همگامی اکثریت جامعه را با خود خواهد داشت  طومار حکومت را در هم نوردد.من بفرا رسیدن چنین روز خجسته ای ایمان دارم چه باشم یا نباشم.
جوانی که در میان بهت  واندوه توام با سکوت یک ملت در تجمعی اندک !بخاک سپرده شد چشمانی غمگین ، به معصومیت چشم یک کودک داشت. چشمانی که تا روز داد خواهی بسته نخواهند شد !ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.