اعتصاب غذای زندانیان سیاسی کرد و سکوت برخی ها

06.09.2008 - 13:08

جمال

لغوحکم اعدام یک فعال کرد در ایران

11 روز بعد از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد میگذرد یکی از خواسته‌های اعتصاب کنندگان لغو احکام اعدام زندانیان سیاسی کرد بود عدنان حسن پور یکی از آن 8 زندانی سیاسی کرد بود که‌ حکم اعدام آن در دادگاهای ضد بشری ایران بدون وکیل و دفاع از خود صادر شده‌ بود امروز اعلام شذ که‌ حکم اعدام عدنان حسن پور لغو شذه‌ و قاضی که‌ عدنان حسن پور را به‌ اعدام محکوم کرده‌ بود ایشآن را از کردستان به‌ جای دیگری منتقل کرده‌اند . خبر برای هر فعال حقوق بشری خبری به‌ غایت خوب و یک پیروزی کوچک بشریت بر سیاهی و جنایت و نقض حقوق بشر بود این پیروزی کوچک و در عین حال بزرگ بر تمامی مدافعان حقوق بشر بر انسانیت و بر عزیزان زندانی در اعتصآب غذاو بر تمامی آنهائی که‌ از عدنان به‌ هر صورت و هر شکل دفاع کردند و بر ملت کرد مبارک باد

لغو اعدام عدنان حسنپور شنیدن صدای به‌ جان آمده‌ مردم کرد بود ولی این جانیان حتی شهامت همان محمد رضا شاه گریان را ندارند که‌ بگویند صدای اعتراض و مبارزه‌ مدنی ملت کرد را شنیدن لغو اعدام عدنان نه‌ از سر عدالت خواهی ایران و نظام و مظلومیت ملت کرد بود چرا که‌ ما جنایات این ننگ بشریت را در 30 سال گذشته‌دیده‌ایم و دیدیم که‌ چگونه‌ حتی به‌ کودکان نیز رحم نمیکنند دیدیم که‌ این جانیان چگونه‌ به‌ هیچ نهاد جهانی اعتراضات جهانی توجه‌ نمیکنند و دیدم که‌ چگونه‌ صحنه‌های اعدام انسانها را در خیابانها در مقابل دید جهان قرار میدهند بدون اینکه‌ کوچکترین شرمی بنام انسان و بشریت داشته‌ باشند لغو اعدام عدنان حسن پور شنیدن صدای نفرت و عدالت خواهی ملتی بود که‌ میرود با مبارزه‌ مدنی خود تومار این مار بدوشان و ننگ بشریت را به‌ صذای تمام مردم ایران تبدل کند.

اعتصاب غذای زندانیان سیاسی کرد و دفاع بی دریغ ملت کرد از این عزیزان هر روز و هر لحظه‌ بیشتر و بیشتر وسعت میگیرد اعتصابی که‌ تمام نیروی ملت کرد را به‌ حرکت در آورده‌و به‌ میدان کشیده‌ این اعتصآب حتی هم کیشان سنی مذهب این ننگ بشریت جمهوری اسلامی در کردستان را نیز به‌ اعتراض واداشت و در نماز جمعه‌ مردم کرد مدرسین اسلامی جامعه‌ کردستان را نیز وادار کردند سکوت خود را بشکنند و به‌ فضای امنیتی و رعب و وحشت در کردستان اعتراض کنند اعتصاب غذای این عزیزان تمام احزاب کرد را بدون استثنا با تمام اختلافاتی که‌ با هم دارند وادار کردند که‌ یک صدا از این اعتصاب پشتیبانی کنند این اعتصاب همانطور که‌ گفتم روز به‌ روز بر وسعت و پشتیبانی آن افزوده‌ میشود ‌همانطور که‌ خود شاهدید احزاب چپ و سوسیال دمکرات جهانی نیز به‌ پشتیبانی آن اقدام نمودند . حزب چپ سوئد، در کاندا،در سویس ، و ، و از امروز قرار است مردم کرد در تمام کشورهای جهان نیز به‌ پشتیبانی این عزیزان وارد میدان شوند و به‌ تظاهرات و اعتراضآت خود برای پشتیبانی آنها اقدام کنند که‌ فرانسه‌ اولین تظاهرات مردم کرد به‌ پشتیبانی اعتصاب غذای زنانیان سیاسی کرد را شاهد بود . باشد که‌ مبارزه‌ مدنی و سیاسی ملت کرد برای آزادی این عزیزان و رسیدن ملت کرد به‌ تمامی خواسته‌های خود را شاهد باشیم .

آنچه‌ که‌ در این مبارزه‌ سیاسی باید اظهان داشت جای خالی اپوزسیون سراسری ایرانیست . از سلطنت طلب های رنگا رنگ ، اکثریتیها، راه‌ کارگریها، و، و، و،

لغو اعدام عدنان حسن پور بار دیگر بر ملت کرد مبارک باد به‌ امید فردای بهتر برای این ملت که‌ برای آزادی خود با تمام نیرو به‌ میدان مبارزه‌ سیاسی آمده‌ است

بهمن زاهدی

لهراسب زینالی بدلیل عضویت در هیات موسئس جنبش آذربایجان از حزب مشروطه ایران اخراج می شود

با دورود بعنوان یک عضو حزب مشروطه ایران سوالات شما را بصورت زیر پاسخ می دهم. هر چند که می دانم شورای مرکزی حزب حتما بشما پاسخی داده است.

پاسخ سوال اول:

بهر دلیلی نمی شود کسی را از حزب مشروطه ایران اخراج کرد . ولی اگر شما منشور و مخصوصا اساسنامه حزب را دوباره بخوانید دلیل این عمل را خواهید دانست.

پاسخ سوال دوم:

هسته دارمشتاد نمی تواند وقت کنگره را بگیرد. کنگره وظایف خود را دارد. همچنان که شورای مرکزی وظایف خود را دارد. اگر اساسنامه حزب را خوانده بودید چنین درخواستی نمی کردید.

پاسخ سوال سوم:

در حزب مشروطه ایران شورای مرکزی تصمیم می گیرد. ولی دبیر کل حزب طبق اساسنامه حزب سخنگوی حزب هم می باشد.

پاسخ سوال چهارم:

اگر دموکراسی در حزب مشروطه ایران نمی بود در این مدت 14 سال عمر خود همانند دگر‌سازمانها از بین رفته بود و نامی از آن باقی نمانده بود. همچنین اگر دموکراسی در حزب مشروطه ایران نمی‌بود که هم مانند شیوه احزاب و سازمانهای دوران معاصر ایران پاکسازی فیزیکی می‌شدید.

پاسخ سوال پنچم:

در اینجا فکر می کنم منظورتان آقای داریوش همایون باشد.

او حق دارد چون رایزن حزب است. در این مورد هم به اساسنامه حزب که زیر آن را امضا کرده‌اید مراجعه کنید. (اخلاقیت آقای همایون بر همگان روش است حتی بر دگر‌اندیشان. ایشان بکسی توهین نکرده و نمی کند)

یکی از اصول دموکراسی همین آزادی بیان و عقیده است. میدانم که این اصل دموکراسی را در حزب مشروطه ایران هم آموخته‌اید و هم تجربه کرده‌اید.

پاسخ سوال ششم:

حزب مشروطه ایران به اعضای آن حزب متعلق است. و بعنوان یک عضو حزب مشروطه ایران از نام آن دفاع کرده و می کنم. ولی مشروطه خواهی اختصاص بما ندارد.

پاسخ سوال هفتم:

شما تمام آذربایجان نیستید. ( چگونه آذربایجان با اخراج یک نفر از حزب مشروطه ایران جدا می شود؟ )

این توهین شما به تمامی هموطنان آذری من می باشد. باشد که آذری های آزاده ایران به شما پاسخی در خور بدهند.

اگر به آدرس زیر مراجعه کنید. خواهید دید که 171 نفر در کنگره حق دادن رای داشته اند.تمامی اعضای حزب مشروطه ایران طبق اساسنامه حق رای دادن در کنگره حزب را ندارند. من بر این باورم که شما تا کنون یک بار هم اساسنامه حزب مشروطه ایران را نخوانده اید.

http://www.irancpi.net/shora/shora.html

در این حزب دگر جائی برای شما نیست چون از مرز گفتمان سیاسی سالم خارج شده‌اید.

ارادتمند

حبیب تبریزیان

ضرب و شتم مادران زندانیان سیاسی در سنندج

لایه پنهان زبان نمادین! و شگرد رندان!

زبان نمادین زبان ویژه ایست که برای خوراندان مطلبی که مستقیماً تنقیه آن مقدور نیست به کار میرود. این زبان پس از جا انداخته شدن محتوای درونی و مضمونی خود را نهادینه می کرده بخشی از شبه دانش سیاسی جامعه میشود.

خانم آزاده سپهری! اگر نقش الله ـ ی وسط پرچم ما که در متن خود پرچم هم محو شده است نشان نظام فقاهتی و ولایتی است، آن ترکیب سه رنگ که،پروواکاتورهای ماسک ِ فدرالیست زده جمهوری اسلامی و یا هپروت اندیشان جدائی طلب، خون چکانش کرده اند سند هویت ملی ماست. کاریکاتور سازی زشت ازآن در خور آنان که خود را روشنفکر و ایرانی میدانند نیست. اگر معنای نمادین و سمبولیک این نقش ها را نمی دانید بهتر است از کاربرد آنچه نمیدانید اجتناب کنید تا خدمتکار مجانی رژیم نشوید. از زبان درشتی که به کار میبرم نرنجید. هیچ کس نمیتواند و حق ندارد به هویت ملی ما توهین کند!

آزاده سپهری

azadeh_sepehri@hotmail.com

ضرب و شتم مادران زندانیان سیاسی در سنندج

آقای حبیب تبریزیان، اولا هیچ چیز، که پرچم و اعتقادات ملی هم شامل آن میشود، برای من مقدس نیست و به خودم اجازه نمیدهم فتوا صادر کنم که چه کسی "حق" (!)دارد به چه چیز توهین کند و به چیز نه! دوما شما برداشت خودتان را از کاریکاتوری که من اینجا گذاشته ام، ارائه داده اید و دیگران میتوانند برداشت دیگری داشته باشند. الله_ وسط پرچم در این طرح محو نشده، بلکه به شکل یک نیزه، مردمی را که در بخش قرمز پرچم هستند، نشانه گرفته. میتوان اینطور برداشت کرد که آن انسانها هم جزیی از آن چیزی هستند که به قول شما پرچم نماد آن است، یعنی جزیی از مردم ایران. میتوان اینگونه برداشت کرد که الله که سمبل جمهوری اسلامی ست، مردم زیر سلطه خود را نشانه گرفته است.

گزارش از مراسم بزرگداشت قربانيان كشتار 67

صبح روز جمعه (8/6/87) تعدادي از افرادي كه براي بزرگداشت قربانيان كشتار 67 قصد داشتند در گلزار خاوران گرد هم آيند، در مسير عزيمت به آنجا متوجه تسخير نظامي جاده‌ منتهي به گلزار شدند. اين يورش به نحوي گسترده بود كه هر 100 متر به 100 متر يك ماشين نيروي انتظامي يا امنيتي حضور داشت و مدخل خياباني كه درب ورودي گلزار خاوران در آن واقع است نيز با يك حصار آهني و نيروهاي ضد شورش پوشانده شده بود (تعداد نيروهاي نظامي و اطلاعاتي بيش از 300 نفر تخمين زده مي‌شد). پس از آنكه تعدادي از شركت كنندگان سوار بر ماشين‌هاي خود به آنجا رسيدند، نيروهاي امنيتي و نظامي حاضر در محل به عكسبرداري و فيلمبرداري از آنان پرداخته و پس از آن وحشيانه به آنان يورش برده و با ضربات باتوم اقدام به شكستن شيشه ها و كندن پلاك هاي اتومبيل ها كردند كه در اين ميان صورت چند تن در اثر پاشيدن خرده هاي شيشه مجروح شد و چند تن نيز بازداشت شدند. پس از آن كه حاضرين دريافتند به علت لشگركشي نظامي امكان ورود به گلزار و برگزاري مراسم وجود ندارد، جاده خاوران را با گل هاي سرخ گلباران كرده و قرار گذاشتند اين مراسم را در قطعه 33 " بهشت زهرا" -كه مزار رفقاي شهيد پيش از تغيير حاكميت 57 در آن قرار دارد- برگزار كنند. پس در آنجا گرد هم آمدند و با گلباران كردن قطعه 33 و قرار دادن عكس تعدادي از رفقا و خواندن سرود، ياد و خاطره رفيقان در خون تپيده ‌ي خاوران و دست‌هاي بيرون مانده از خاك را گرامي داشتند. لازم به ذكر است، يكي از حاضرين در قطعه 33 نيز بازداشت شده است.

جمعي از شركت كنندگان

مزدک

اتحاد برای کسب حق نان مسکن آزادی

با درود خانم ویکتوریا من کاملا با شما موافقم زیرا درد اصلی مردم ایران وحتی اکثریت مردم دنیا امروزه همین شعار است.ولی بدبختی اپوزسیون ایرانی اختگی انهاست.که به پیرمردی غرغر می مانند با پرستاتی بادکرده که هر چند گاه و بیگاه هوس عشق بازی به سرشان می زند ولی ابلی شان آنچنان بخواب رفته که توان شاشیدن هم ندارند تا چه رسد به عشق بازی کردن!

عده ای تو این خارج جاخوش کرده اند و گاه و بیگاه هم سری به ایران می زنند و پس از رتق و فتق امور مربوط به زمینی و خانه و باغی و دکانی و یا بیزنسی که دارند دوباره به فرنگ برمی گردند و حال می کنند.هم اونجا افراد محترم و خارج دیده و با فهم و شعورند و هم می توانند پز بدهند هم از آزادی و نعمت غرب استفاده می کنند.عده ای دیگر هم اینجا جا خوش کرده اند و گاه و گداری برای اینکه ثابت کنند زنده اند آهی و یا ناله ای سر می کنند و مجلس رقصی و یا سخنرانی شاید ...!در ایران هم از اینجا بدتر!بنابراین از چنین اپوزسیونی امید داشتن امید عشق ورزی داشتن از پیرمردیست با پرستات باد کرده که برای شاشیدنش باید لوله ای بکار گیرد عزیز!

کامران

خد مت احمد تقوائی به کیهان شریعتمداری !

حرفهای احمد تقوای زمینه ساز کشتار پناهندگان شهراشرف میباشد. حکو مت سکوت و همراهی بخشی از اپوزیسیون را طلب میکند. باید هوشیار بودو جلو یک فاجعه بزرگ انسانی را گرفت. تقوای یک فرد نیست. چند روز قبل هم خانبابا تهرانی داشت در رادیو دویچه وله برای آنها پرونده سازی میکرد.

من هم رفتن مجاهدین به عراق را مثبت ارزیابی نمی کردم. امروز روز بررسی تاریخ 44 ساله این سازمان نیست.همانگونه که سال 67 عملیات فروغ جاویدان نبود. خمینی به این بهانه هزاران زندانی سیاسی را بدار آویخت.

سید علی خامنه ای روضه خوان 5 تومانی و رهبر نظام می خواهد با کمک عوامل عراقی و تبلیغات امسال تقوای 4000 انسان مبارز را قتل عام نماید.

دوستان شرایط مثل سالهای 60 و 67 می باشد. از حقو ق انسانی هموطنان اشرف حمایت نماییم. تو طئه های کیهان را جدی بگیریم. اختلافات و انتقادات به شورا و سازمان مجاهدین خلق نباید ما را بدام و یا همدلی با شکنجه گران کیهان نویس سوق دهد.

ناصر مستشار

خد مت احمد تقوائی به کیهان شریعتمداری !

مدت 30 سال هست که رژیم اسلامی شعار نابودی اسرائیل را می دهد.رفسنجانی یکبار در نماز جمعه تهران اعلام نمود که تنها یک بمب اتمی برای اسرائیل کافی است.جمهوری اسلامی مدت هشت سال می خواست عراق را فتح کند تا از راه کربلا به بیت المقدس برسد.برای همه محرز شده است که رژیم اسلامی یک رژیم توطئه گر، دخالت کننده در امور همسایگان،صادر کننده تروریست به همه نقاط دنیا است.قرار بود که خمینی به صدام سیلی بزند اما امریکا آن سیلی را به صدام زد و جشنش را رژیم اسلامی گرفت.تا مقطع فتح خرمشهر جنگ ایران و عراق را علیرغم بسیار اگر و اما ها می توان دفاعی دانست اما از آن این جمهوری اسلامی بود که می خواست وارد عراق بشود که شکست خورد پس جمهوری اسلامی یک نظام تجاوز گر است.

جمهوری اسلامی در 30 پیش از جنوب لبنان از طریق راه اندازی سازمان ارتجاعی حزب الله با بودجه مردم ایران با اسرائیل همسایه شده است و از طریق این سازمان به اسرائیل حمله می کند پس نظام جمهوری جمهوری اسلامی یک نظام جنگ افروز است و از طریق فن آوری دانش اتمی که به دروغ آنرا صلح آمیز اعلام کرده است اما در اعماق غاره و کوه ها در صدد است تا سلاح اتمی را نیز برای ادامه جنگ افروزی به خدمت بگیرد یک حکومت جنگ افروز است.جمهوری اسلامی قبل از روی کار آمدنش با وعده های شیرین به حکومت رسیده است و به هیچ یک از آنها جامع عمل نپوشانده است پس در مورد صلح آمیز بودن فن آوری اتمی نیز دروغگو می باشد. آخرین دروغ رژیم اسلامی به نمایندگی احمدی نژاد آوردن پول نفت بر روی سفره های مردم که بعدا همین احمدی نژاد شیاد اعلام نمود که نفت بوی بدی می دهد! مگر قبلا در عمرش بوی نفت به مشامش نرسیده بود تا تشخیص دهد نفت بوی بدی می دهد و نمی تواند بر سر سفره مردم رنجدیده ایران بیاید.اما همه ما بخوبی می دانیم که سیاستمداران مردمی وقتی وعده ائی به مردم می دهند ،لااقل بخش وسیعی از آن را عملی می کنند.طبق وعده دروغین احمدی نژاد مگر قرار بود که بشکه نفت بر سر سفره بیاید که از دست خانواده ها هیچ کاری برای سود آوری آن بر نمی آید یا در آمد نفت بطور خدمات مستقیم و غیر مستقیم عاید مردم بشود! چرا در برابر همه این سئوالات احمد تقوائی سکوت اختیار است اما خواستار دستگیری و محاکمه ناصر مستشار شده است؟همه این توطئه ها در همکاری با حسین شریعتمداری از کجا آب می خورد؟چرا کیهان شریعتمداری در تهدید نا صر مستشار اسمی از احمد تقوائی نمی آورد و تنها به سایت ضد انقلاب " اخبار روز" بسنده می کند. مگر مقاله جنجالی را علیه ناصر مستشار " اخبار روز " نوشته است یا احمد تقوائی؟چرا اخبار روز که یک سایت شناخته شده علیه جمهوری اسلامی هست حامل پیام حسین شریعتمداری واحمد تقوائی شده است؟ چرا سایت مترقی اخبار روز صف خود را از همکاران و خوراک دهند گان حسین شریعتمداری جنایت کار جدا نمی کند ؟

ناهید

لغوحکم اعدام یک فعال کرد در ایران

لغو اعدام عدنان حسن پور بر همه آزادیخواهان ایران مبارک باد.به امید آزادی زندانیان در بند.

مازیار

"توفان ِفراگیر"ِ ایران

دوست گرامی: ممکنه خواهش کنم از استفاده واژه های ناآشنا در مقاله تان خوددداری کنید؟ باور کنید که در این دنیای وانفسای تبعیدی در خارج کمتر کسی حوصله به خرج میدهد که تمامی این واژه ها را که در نوشتار هایتان هست, با دقّت بخواند.

كامبيز

freeland35@gmail.com

کارزار برایِ خونخواهی از زِنده یاد یعقوب مِهرنَهاد

نميشه از اين خشايار رخساني اگه چيزي قرار هست تو سايت بذاريد كاملا به فارسي ترجمه كنيد اين جوري خوندن خيلي اعصاب خورد كن هست افغاني ها هم به اين نابودي صحبت نميكنن

خشایار رُخسانی

"توفان ِفراگیر"ِ ایران

با درود به مازیار و کامبیز گرامی و دیگر دوستانی که با خُرده گیری هایِ خود از این شیوۀِ نِگارش، برای من پیام گُذاشته اند. اگر پارسی زبان مادری ِ شما است. باید که به این راستینگی نَگَروَرزید که زبان پارسی ستون ِنهادین (اصلی) کیستی (هویت) ما پارسی زبانان را میسازد. زبانی که امروز در ایران بجایِ زبان ِروزمره بکار میرود زبان ِپارسی نیست، ونکه (بلکه) زبان فارسی میباشد.

زیرا بیش از 30 % از این زبان به وام واژه هایِ (واژه های قرضی) عربی آلوده است. زبان پارسی به اندازه ای توانا و پُربار است که نیازی به وام واژه هایِ اَنیرانیان و بیگانگان ندارد. زیرا به پاس ِ رَده بندی شدن ِاین زبان در دستۀِ زبان های هَمدایِشی (ترکیبی) ازسِرِشت و ویژگی هایِ بی مانندیِ برایِ ساختن ِواژه هایِ نو برخوردار است. به زبان دیگر زبان پارسی میتواند بگونه بیکران با تنها یک واژک یا نام و بکمک پیشوند و پسوند، هزاران واژۀِ نو بیآفریند. ما نتنها به این 30% وام واژه هایِ عربی در زبان فارسی نیازمند نیستیم، ونکه میتوانیم به دیگر زبان ها نیز وام بدهیم. این زبان گَنجینه ای است که شوربختانه خیلی از ایرانیان از هَستی و ارزش آن ناآگاه میباشند. کاری که همکنون من انجام میدهم ساختن واژه هایِ تازه و من درآوردی نیست، ونکه بکارگیری دوبارۀِ واژه هایی است که همۀِ آن ها را فَرزانۀِ بُزُرگِ فَرهنگِ پارسی، فردوسی برای ما همچون گَنجینه ای در شاهکار خود شاهنامه به ارمغان گذاشته است.

اگر شما به ایرانی بودن خودتان میبالید و بر کیستی خودتان ارج مینهید، باید که ارزش هایی را پاس بدارید که به کیستی شما مینش (معنی) میدهند. یکی از این ارزش ها پارسی سخُن گفتن است که از راه پالایش زبان فارسی و تَرادیسی (تبدیل) آن به پارسی ِ پاک و سَره شُدنی است. ما زمانی میتوانیم از کیستی خود پاسداری کُنیم که زبان خود را سره و پاک نگه بداریم، به این چم (معنی) که به پارسی سَره سُخن بگوییم و بنویسیم.

در زمانی که رازمان (رژیم) اسلامی همۀِ سرمایه هایِ کشور و توان خود را برایِ نابودی گُذشته، فَرهنگ و کیستی ما ایرانیان بکار گرفته است، آیا این یک بیداد دو برابر نیست که ما آزادیخواهان و میهن پرستان ایرانی به دلخواه خود از فَرهنگ و زبانی پیروی کُنیم که از سوی مُلاها گُسترش و فرارسانی (تبلیغ) میشود، که بیش 30 % آن ریشه در باورهای دینی آنها و فَرهنگ تازیان و اَنیرانیان دارد؟

پافشاری در سَره نویسی و گُسترش ِ گویش ِپارسی، نتها به فَرنود (دلیل) پاسداری از کیستی ما ایرانیان است، ونکه یکی از بهترین شیوه ها برایِ پایورزی (ایستادگی) در برابر مُلاهایِ دَدمنش در چهارچوب پایمردی شهروندی (مقاومت مدنی) میباشد.

کسی شما را نمی بیوسد (انتظار ندارد) که برایِ نجاتِ کیستی و فَرهنگِ ایرانی خود، تُفنگ بر دوش بگیرید و در کوهستان ها، خود را با گُماشته هایِ مُلاها درگیر کُنید. تنها چیزی که از شما بیوسیده میشود (انتظار میرود) این است که به زبان و فَرهنگِ نهادین ِ (اصلی) پارسی خود پایبَند بمانید. انجام این کار برایِ شما نه هزینۀِ جانی دارد و نه پولی. تنها هزینه ای که برای شما دارد، چَند دم (دقیقه) یا یک تسو (ساعت) زمان برایِ خواندن و آشنا شدن با شیوۀِ نوشتارها و گویش نیاکان شما میباشد.

همانگونه که آقای سام قندچی خَرَدورزانه بازگو کردند، یکی از روش هایِ مَهین (مهم) برای ایستادگی در برابر مُلاها زیر پا گُذاشتن ِفَرادَهش ها (سنت های) و اَپَرماندهایِ (رسوم) اسلامی در این کشور میباشد. زیرا سُنت هایِ اسلامی آن مُردابی هست که زمینۀِ رُستن (رشُد یافتن) و پَروَریدنِ آخوندها را بسان انگل ها در ایران فراهم میآورد. تنها با پایمردی هایِ شهروندی در برابر ِ این فَرادَهَش ها (سُنت ها) است که میتوان ریشه آخوندها را از زمین ایران بَرکَند. یکی از این فَردَهَش ها (سُنت ها) که باید در برابر آن ایستادگی شود، فارسی سخن گفتن است بجایِ پارسی گویی.

برایِ اینکه خواندن ِنوشته هایِ من برایِ کاربران آسان باشد، همیشه چم (معنی) واژه هایِ پارسی را با بکارگیریِ همانندهایِ فارسی روزمرۀِ آنها در یک کمانک در کنار واژه هایِ پارسی آورده ام. با نَگَرورزی به این شیوه از نَگَارش، چرا بایستی که خواندن آن این اندازه برای شما دُشوار باشد؟

اگر کسانی همانند آن آقای "من" تابِ یک سَردَردی را که از خوندن نوشتار های من به آن دچار میشوند، ندارند و نگران از این هستند که پس از خواندن نوشتار من "استفراغ کُنند" و یا "بالا بیآورند"، به این فَرهود (حقیقت) بیاندیشند که روزی چند بار بایستی به جاور (حال) خودشان بگریند و بادیدن چهرۀِ خود در آینه"استفراغ کُنند" که از دولتِ وجود کسانی همانند ایشان است که چون فَرهنگِ پایورزیِ شهروندی (مقاومت مدنی) در برابر ارزش هایِ اسلامی را تَرمینِش (تحقیر) میکُنند، باید که مُشتی مُلایِ ژَنور (جانی) و تبهکار، مردم ایران را برای 30 سال به گروگان بگیرند و زندگی را بر ملتی گُهنام (جهنم) کُنند. و این آقایان باید همچنان در این تیناب (رویا) بسر ببرند تا شاید روزی وَرجی (معجزه ای) پیش بیاید و ستارخانی دوباره سربرآورد و چاره ای برای نجات این آقایان از این دربدری بکُند.

کامران

خد مت احمد تقوائی به کیهان شریعتمداری !

همکاری با حکومت وحشت و شکنجه ولایت فقیه باید محکوم شود. مخالفان حکو مت حق دارند حرفشان را آزاد بیان نمایند. من با نظرات جناب مستشار اغلب موافق نیستم اما در یورش امثال تقوای و شکنجه گر تواب ساز شریعتمداری مدیر منسوب کیهان از ایشان حمایت مینمایم. من مخالف کیانوری و شهرام بودم اما مخالف محاکمه انها هم توسط این جانیان بودم. این رژیم ضد انسانی صلا حیت محاکمه کسی را ندارد. بعنوان یک زندانی سیاسی سابق از همه میخواهم با قاتلان 67 مرز داشته باشند.

مهر

غير اسلامي کردن يعني نافرماني مدني

درآمیختن مارکسیسم و مذهب را از آغاز پیدایش جنبش سوسیال دموکراسی در ایران ( اجتماعیون , عامیون به سال 1905 م ) در عرصه سیاسی ایران بویژه در برخورد با دین اسلام به روشنی میتوان دید در نظامنامۀ اجتماعیون /عامیون چنین نگاشته شده است که شیوۀ رفتارو کار هموندان حزب ، میباید بگونه ای باشد که به شرف و قدس مذهب خللی وارد نیاید .سیاستهای حزب توده در سالهای 1325( روزنامۀ مردم ارگان مرکزی حزب توده شمارۀ 62 اول تیرماه 42 ) .*پشتیبانی حزب توده از شورش ارتجاعی 15 خرداد 42 (مردم شمارۀ 1 دورۀ پنجم 15 خرداد 43 )

.*پشتیبانی حزب توده از شورش ارتجاعی 15 خرداد 42 (مردم شمارۀ 1 دورۀ پنجم 15 خرداد 43 )

مصطفی شعاعیان 1343 گریزان از خط مش حزب توده در مقاله ای بنام جهاد امروز یا تزی برای تحرک و تحریم ( عدم خرید روزنامه و سیگار عدم استفاده از بانکها و....) دربرابر نظام شاهنشاهی گذشته به روحانیت تکیه میکند ونظام را کشندۀ مردم مسلمان میداند (پس از 28مرداد 32)

واکنش بینشوری مارکسیسم ومذهب در مارکسیست های آینده رانیز میتوان بدرستی دریافت نمود خسرو گلسرخی در دفاعیات خویش با سخنانی از مولا حسین آعاز میکند و میگوید سخنم را با گفته ای از مولا حسین شهید بزرگ خلق های خاور میانه آغاز میکنم . من که یک مارکسیست لننیست هستم برای نخستین بار عدالت اجتماعی را در مکتب اسلام جستم و آن گاه به سوسیالیسم رسیدم .... او ادامه میدهد اسلام حقیقی در ایران همواره دین خود را به جنبشهای رهائی بخش ایران پرداخته است . سید عبدالله بهبهانی ها ، شیخ محمد خیابانی ها نمونۀ این جنبشها هستند ...گلسرخی در ادامه سخنانش می افزاید

چنین است که میتوان در این لحظه از تاریخ از مولا علی به عنوان نخستین سوسیالیست جهان نام برد و نیز از سلمان فارسی ها و اباذرغفاری ها .... ( دفاعیات خسرو گلسرخی در دادگاه نظامی شاه بهمن ماه 1352 ) باید یادآوری کرد که حد اقل یک قرن قبل از مولا علی تاریخ ایران شخصیتی چون مزدک داشته است .

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.