جورج دانتون درراه گیوتین مرگ اين جمله را تكرار كرد كه« در انقلابها رذيلترين افراد دستاوردهاى انقلاب را در قبضه خويش در می اورند.
از قديم گفته اند دانشمندان انقلابهارا برنامه ريزى ميكنند وماجرا جويان انرا به سرانجام ميرسانند وفرصت طلبان از ان بهره ميبرند.
وبراى اين مثال احتياجى به شواهد تاريخى نيست اكثر اين انقلابها درطول تاريخ براین نکته تاكيد وصحه گذاشتند. اين مقوله درمسير انقلابها به قاعده وقانون تبديل گرديد
انقلابهای كشورهاى عربى هم از اين قاعده تاريخى مستثنى نيستند. به مثال ديگر به قاعده منطق بى منطق درحركت جدال داخلى از جهتی بين انهایی که جرقه انقلاب و طراحان وسازندگان این انقلابها واز جهت دیگر بهره برداران وفرصت طلبان یعنی سواران برموج انقلاب درجریان است .
دراين انقلابها شاهد گروهى از فرصت طلبان وسرسپردگان واصول گرايان كه هيچگونه سهمى درميادين مبارزه بر عليه ستمگران وجلادان درلحظات مبارزه عمل مثبتی از انهامشاهده نشده" بلكه فقط به دلال بازى وبه دست برى به تلاش وخودگذشتگى نیروهای انقلابى حقيقى كه برعليه نظامهاى مستبد وفاسد قيام كرده بودند مشغول و در پوشش انقلاب دريك صف متوازى درپشت مواقع حامیان خویش و مستبدان قرار گرفته و حركت مينمايند.
اما تفاوت بين انها ومبارزين حقيقى" دراين مبارزه نيروهاى انقلابى در انتخاب تاكتيك جنگى همانا به عمل پرحجم هدفمند و به نیروهای مردمی اعتما د نموده و بطور مستقيم تماميت اركان عقیدتی و سيستم و كل مؤسساتى كه نظام قائم برانها بوده هدف خود قرارداده كه منجر به سقوط نظام وكليه مؤسسات ان خواهدشد. که درنتیجه بجاى ان يك سيستم جديد مبتنى بر ويرانه هاى ان بوجود خواهند اورد .
اما تاكتيك هاوموقعيتها جنگى وپيشروى انقلاب در کلیه عرصه های گوناگون وتمام نهادها ومؤسسات مدنى ووزارتخانه ها بجز در مواردى كه به زندگى روزمره عامه مردم كه كفه ترازو وتوازن قدرت در اختيار دارند مربوط مى شود" كه درنهايت امر دست نظام را از تمام ادوات وابزار ونهاد های حكومت كوتاه ومنجر به سقوط خواهد شد. همانطوریکه در انقلاب فرانسه در سال 1789 و انقلاب بلشویکی سال 1917 شاهد بودیم.
عجيب تر از ان تمام انقلابها عربى توده هاى مردم عرب همگى شعارهای سرنگونی نظامهاى مستبد سردادند وهمه دراين اصل موفق شدند و منتظر لحظه پیروزی انقلاب را به نفع خويش بودند. ليكن متاسفانه در نهایت امر قادر به استثمار لحظه نهایی یعنی پيروزى انقلاب نشده اند. و نتوانستند زمام امور جنگ تبليغاتى بسود خوددر اورند . درنتيجه خاسرين اصلى در سرنگونی رژیمهای ستمگرومستبد توده ها مردم بودند.
شگفت انگیزتر ازان براى كنترل و بهره بردارى از جنبش توده اى ومشروعيت بخشيدن به ومکاسب ودستاوردهای بدست امده علاوه بران انها با استخدام وسائل ارتباط جمعى براى به كنترل جنبش مردمى و حفظ نهاد ها وارگانهای حكم وبهره بردارى از ساختار سیاسی بوسیله چهره هاى جدیدی که انها تدارک دیده اند ابتدا از كارگاه كوچك تا بالاترين مؤسسه حكم وتقديم گزينه براى بازاريابى جديد براى مرحله اتى از طريق چهره هائى كه مطلقا هيجگونه مشاركتى در به ثمر رساندن انقلاب درتمام مراحل مختلف نداشته وندارند وهمينطوريكه تراژدى جديد ی براى ا نقلابهاى عربى پديدار مى شود.
همانگونه از بطن ورحم عمل انقلابى حقيقى وازعمق وفداكارى توده ها محروم اين تراژدى قائم بردمكراسى صندوق راى كه منجر به حذف مرحله كاملى از مراحل دروان انقلاب ازمرحله انتقال دمكراتيك سبقت ميگيرد" كه انرا مرحله محاسبه يا مرحله عدالت انتقالى ناميده اند. از درون ان مرحله با طرح برنامه هدفمند به طرد بقاياى نظامهاى سابق وپاكسازى تمام مؤسسات دولت از كليه ادوات قهر وفساد وخنثى كردن نفوذ صاحبان سرمايه از تمام امكانات
خویش كه نتوانند با توطئه در ابقا واستمرار نظام سابق وتبديل ان چهره ها به چهره های جديد باهيئت وشكل ومضمون ديگر با واهداف وتوجهات متغايراز گذشته به حیات سیاسی خود ادامه دهند.
ماحصل طبيعى ومنطقى براى مرحله انتخابات جهش به مرحله عدالت انتقالى است که درنهايت امر دو عنصر مال وسایل ارتباط جمعی در ان نقش بسزائى بازى میکنند. دشمنان انقلاب بخوبى با تاكتيك جنگ روانى این دو عامل را با موفقيت تجربه كرده بودند .
توده هاى مردم در این مرحله درچارچوب مربع اول باقى مانده ومطلقا هيچ تغییری در مسیر حرکت انها مشاهده نشده ودر یک مكان باقى مانده اند .
اينجا به گفته روبيير يكى از نظريه پردازان انقلاب فرانسه با استناد به تراژدى مبارزه انقلاب و ضد انقلاب و بر اساس این معادله ومطابق این اصل " انقلاب فرزندان خود را میخورد او وهمرزمانش را نیز خورده است .
روبيير مى گويد انها به كسانيكه تهمتى به انها روا دارد تهمت وافتراء مى زنند وفريبكارى خويش را دوچندان كرده و به حق وحقيقت ضربه مى زنند .
او ادامه ميدهد كه همانگونه كه او شاهد وشهيد سقوط نمادها ورهبران وونخبگان انقلاب يكى پس ازديگرى ابتداء ازهيبير وشومات گرفته تا بدانتون وديمولان ونهايتا به مارا وسان گوست ميرسد.
پس حقيقت تلخ است وتلختر از ان منحصر كردن مسیر و خط انقلاب که حتی ما تصورکنیم هيچگونه اثرى از كسانيكه افتخارات انقلاب را ساخته اند وجود ندارند . ویا توسط كمپين صندوقهاى راى از ديد همگان ناپديد شوند . انهابطور عمد با استفاده از وسائل ارتباط جمعى ورسانه هاقديمى تجديد پذير انها را حذف واز ديد همگان مخفى نمايند واز شعار قديم وجدیدی كه میگويد « پادشاه مرد زنده باد پادشاه استناد میکنند »
اما اینجا جاى تاسف انگيز است " تشويه صورت واقعى انقلاب تونس ومحدود و خلاصه كردن ان از تاريخ 17 ديسمبر 2010تا 14/ 1/2011بوده است . و اینطور وانمود کردند ازقبل از اين تاريخ كسانيكه با ديكتاتور واعوان وانصارش مبارزه کردند سهمی د رساختن مراحل انقلاب تاسقوط نظام ندارند.
جادارد اينجا با افتخار ووتقدير از شهداى منطقه حوض معدن – الرديف والملتوى وام العرايس والمضيله وساير مناطق وكسانيكه جانشان را در راه ازادى وكرامت انسانى نثار كردند وهمچنین كسانيكه جانشان را دركف خويش قرار دادند تا با سينه هاى باز درتاريخ 5/1/2008 به استقبال گلوله هاى قهر وظلم واستبداد بن على ودارو دسته اش شتافتند در حالیکه هيچگونه اثرى از مدعيان امروزين انقلاب وانقلابيون بعد از انقلاب وجود ندارد .
اماهما ن موقع انها احساس كردند كه نظام درحال احتضار ونهايت ان سررسيده وقيام فرزندان حوض معدن با كوبيدن ميخ ماقبل از اخربه تابوت ببر كاغذى بن علی ونظامش انها یکباره ظاهر شده وخودرا قیم انقلاب معرفی کردند.
با كمال تاسف انقلابيونى که با نثار خون پاك خويش این انقلاب را به ثمر رساندند" جای انها را فرصت طلبان ودلالان سياست و باقيمانده هاى نظام سابق را به مسند قدرت رسیدند . در نهایت انها امر بمحض رسیدن به قدرت اقدام به صدور فرمان شماره97 بتاريخ 24/10/2011 فصل ششم كه شهداى انقلاب را فقط بعد از تاريخ 17/12/2010 تا تاريخ 19/2/ 2011 دانسته وبموجب ان قانون كسانيكه از اين تاريخ درراه پيروزى انقلاب جانشان را فدا نموده ويا مجروح شده اند شامل مى شود وشهداى قبل از اين تاريخ كه درراه وطن در مبارزه با ديكتاتور واستبداد جانفشانى كردند مستثنى دانسته است.
وتراژدى واقعى نشان از عمق مبارزه بين دو جناح متخاصم يعنى دوتا خط متوازى كه هيجوقت بهمديگر متصل نمى شوند يعنى خط انقلاب وخط فرصت طلبان واصول گرايان وازمهمترين وبيهوده ترين اين پديده ها گراميداشت قاتلين و جلادان نظام بواسطه اين انقلابيون جديد كه انها با تمجيد از ستمگران وتكريم انان از جمله با تمجيد از ابو رقيبه وامثال ان که درمقابل این امر از شهداى حوض معدن ذكرى بميان نمى يايد وهيچكس از حقوق انان سخنى برلب نمى گشايد وهیچکس نيز مطالبه قصاص از قاتلين انان نمى كند.
مشاهده كنيد كه چه كسانى در خلال انقلاب وبعد از پيروزى ان برمسند قدرت رسيده اند اين انقلاب از همان روزهاى اول بسرقت رفته است يعنى زمانيكه محمد قنوشى بر اهداف ودست اوردهاى انقلاب قيم شده است یا صعود همچون شخصيتى بنام نجم الباجى قايد السبسى از اركان نظام بورقيبه ووزير كشور بوده است.
فراتر از اين انقلابيون تونس نتوانستند به مراكز مهم قدرت برسند وتاسف بارتر از این تمام وزارتخانه ها و ادارات دولتی دست نخورده باقى مانده وباقيمانده هاى نظام هنوز تمام مراکز ونهاد های دولتی و اداری در اشغال خود دارند وبدتر ازان انها با تاسيس احزاب جديد وارد صحنه انتخابات شده وبه مجلس ملى مؤسسان را ه يافتند
اگر به مصر وليبى منتقل شويم همين سناريو به صورتهاى متشابهى تكرار ميشود كه انقلابيون حقيقى ازصحنه خارج وجاى انها همان فرصت طلبان وبقاياى نظامهاى سابق بر سرقدرت رسيدند وجاى خالى انهارا پركردند
درهمان زمان كه جوانان 6 اوريل ازجمله خالد سعيد وديگران تصميم گرفتند عليه نظام حسنى مبارك دست به اعتراض و مردم را به تظاهرات و قيام دعوت نمايند سه روز بعد از تظاهرات اخوان المسلمين باصدور اطلاعيه اى تظاهرات را تحريم نموده اند و به همين منوال گروه سلفيها فتواى تحريم تظاهرات صادر كردند
بعد اينكه قيام وتظاهرات مردم مصر وسعت وفراگير شد ونظام حسنى مبارك درشرف سقوط قرار گرفت شيوخ اخوان المسلمين در زمان نه چندان دور که فتاوى تحريم انتخابات را صادر کرده بودند. با تمام قوا وارد ميدان شده و تا سوار بر موج قیام مردم شده وگويا انها انقلاب را پايه ريزى نموده اند .وبر همين اساس تجار سياست وفرصت طلبان ودلال ازجمله داعيه اسلامى بنام عمرو خالد كاندياى حزب ميهن وعمر موسى دست پروده حسنى مبارك وارد صحنه شده تا از ان كيك( میوه) سهمى ببرند
اما سازندگان انقلاب و انقلابيون حقيقى نظير وائل غنيم وغيره بطور كامل ازصحنه سياسى حذف مى كنندوحتى از بعد خطبه نماز جمعه كه توسط قرضاوى انجام گرفت در ميدان تحريراز سخنرانى وى منع ميشود
ودر ليبى جوانان بنغازى در تاريخ 17 فبراير 2011 دست به تظاهرات زدندكه اصلا به مخيله وتصورسياسيون وروشنفكران ورجال دين خطور نمى كرد اینطور به عامه مردم اظهار میدارند كه اين جوانان قادر نيستند به اين عمل شاق وپر مخاطره دست بزنند درحاليكه نظام با داشتن وسائل مدرن وادوات قهر اميز نمیتوانند با دست خالى به مقابله نظام بر ایند .
بزودى وقتى شرايط وفضاى منا سبى براى جوانان مهيا و عده زيادى به ميدانهاى عمومى خارج وبه تظاهر كنندكان پیوستند ونشانه هائى از سر در گمى درسيستم نظام مشاهده شد كه اين امر به تشويق مردم يارى نموده كه جنبش را به ساير شهرستانهاى ديگر ليبى گسترش نمايند
درهمين حال كانال الجزيره كه با مديريت وپدر خوانده اخوان المسلمين بنام وضاح خنفر با تمام قوا وارد شده اند .سعى نمود كه چهره انقلابى از اخوان مسلمين به افكار عمومى مردم ارائه نمايند ووانمود كنند كه انقلابيون حقيقى ومخالفين واقعى نظام قذافى فقط اخوان المسلمين هستند و وبطورعمد درهاى خويش را بر روى اپوزيسيون واقعى از جمله دكترمحمد المقريف وابراهيم صهد ومنصف البورى وابريك السويسى وغيره بستند و انها ازقبل از شعله ور شدن قيام مردم مخالفت خويش را با نظام اعلام كرده بودند
همه میدانیم که اخوان مسلمین لیبی از مدتها پیش به برنامه وپروژه اصلاحات سیف الاسلام قذافی بنام که به اصلاحات فردای لیبی معروف بود پیوسته بودند.
همان انها بخش جدایی ناپدیر برنامه وپروژه فردای لیبی امروزه به سخنگویان انقلاب تبدیل شدند از جمله سلمان دوغه که مدافع سرسخت نظام قذافی بوده سخنگوی مجلس انتقالی در امد وعلی سعید البرغی جانشین رئیس مکتب سیاسی لیبی که ایشان از پشتیبانان سرسخت طرح سیف الاسلام بود وخلیفه خفتر جانشین فرمانده قوای انقلابیون در مجلس انتقالی لیبی که ایشان در جنگ چاد ازفاسد ترین وجنایتکارترین افراد بوده است
اینگونه است که ویژگیها ونمونه های بارز ی از انقلابهای سه کشور عربی به اشکال وصورتهای مختلف نمودار میشودولیکن فقط تحت یک سقف واحد ویک حقیقت واحد که همانا اپورتونیستها سود جویان دایمی هستند
واخیرا ... حق نداریم بگوییم که اپورتونیستها انقلابهای مارا ربوده وبه تاراج برده اند ؟؟؟ وحق نداریم به شهدای ما شهید محمد بوعزیزی از تونس وشهید مصطفی رجب محمود از مصر وشهید خالد الناجی خنفراز لیبی بگوییم که وصیت نامه های خویش رابا خون پاکشان مجددا بنویسند وبه نسلهای اینده نچندان دور انها را از فرصت طلبان برحذر بدارند؟؟؟
ایا در این حالت ضرورت ایجاب میکند که گفته دانتون شهید انقلاب عظیم فرانسه هنگامی که اورا به گیوتین مرگ سوق میدادند فریاد کشید وبه حاضرین گفت « فراموش نکنید که سرمرا بالا بکشید ودر منظر عموم قرار دهید که این صحنه حقا مستحق تماشاست»
برگرفته از :
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید