رفتن به محتوای اصلی

رهبر معظم انقلاب، بحران درون بیتتان رسیده!

رهبر معظم انقلاب، بحران درون بیتتان رسیده!

باشد، گرچه علی رغم میل باطنی ام ولی از انجا که این نه یک مقاله، بل هشداریست لازم، محترمانه، صادقانه و کوتاه مستقیما به محضر شما، به رسم آغاز، باطن قلم خویش را به صورت واژه ای می سپارم، که میانه ای با مفهوم و شان تحریرش ندارم. امید که ملاحظه فرمائید، حتی اگر مقرر باشد بر حسب رسم معمول و مسبوق اثری نداشته باشد، که ندارد.

واژه ای که دکتر زید آبادی ها اکنون به دلیل استبعاد از التزام قلم و زبان بدان در محبس به سر می برند و احکام محرومیت و تبعید برایشان از سوی دستگاه قضای اسلامی! صادر شده (به آنان که با قلم اقاریر دهر را به چشم جهانیان پدیدار می کنند)!!!!!!!!.

از اینرو ظاهرا باید مقام معظم رهبری خطابتان نمایم و البته عجالتا صرفا فتح باب نوشته را همانگون که ذکر کردم، با چنین یادی از شما می آغازم و بر من ببخشید اگر در ادامه از چنین لفظی بهره نجویم، باور کنید به احترام استاد محبوسم نمی توانم بیش از همین آغازیدن از این واژه در بهر یاد تان بهره جویم.

نویسنده این مختصر اما نه ضد انقلاب است، نه عنصر وابسته به امپریالیسم جهانی و صهیونیسم و نه یک به نقل از اقوال تکراری احبابتان، فریب خورده.

فقط یک جوان کم ادعا از اهالی وادی مظلوم قلم که جبرا به مانند عدیدی از همکاران و دوستان خویش پس از انتخابات! اخیر ریاست جمهوری بار خود بستیم و رفتیم. فی الواقع بیرونمان کردند، به همین سادگی.

یقین بدانید، اگر اندکی فقط اندکی دست و وجدان میل برداشت از حساب مجهول استکباری که مدعی اش هستید را داشت، اکنون در وضعی اینچنین ( که جبرا برای محافظت از امنیت و رهایی از یک وضعیت حاد و انتقال به وضعیت مبهم دیگر انبانی از حقارت ها را از سوی برخی گروه های برون مرزی تحمل می نماییم )، نبودیم ، هر چند همه گاه همچون گذشته با توکل بر پروردگار تبارک، می کوشیم خود باشیم و نفروشیم شرافت و ایمان و عشقی را که بدان معتقد و ملتزمیم.

شنیده ها و شواهد نسبتا موثق در این روزها حکایت از رسوخ طنین سبز در بیت حضرتتان می کند و حقیقتا این مهم دست مایه و بهانه ای برایم فراهم نمود تا هشدار نوشتی به محضر مبارک فرستاده و به حکم وظیفه وجدانی یک مبارز، قلم در شان حقیقت برقصانم شاید موثر افتد. هر چند شک واثق دارم.

اخلاق و عقل و انصاف، این حقیر را از حتی تصور ورود به حوزه خصوصی زیست افراد بر حذر می دارد، پس در این نخست لازم است تاکید موکد داشته باشم، از این کوتاه نوشت تا آنجا که برایتان امکان دارد، بوی توهین و اساعه ادب به بیت محترم استشمام نفرمائید.این را هم شک دارم.

اینکه صدای یک جنبش اصیل که از روزهای نخست پس از انتخابات! اغتشاشگرش می خواندید تا این آستانه برد داشته که حریم محترم و مکرم بیت حضرت عالی را نیز متاثر از خود ساخته به باور من می تواند یک خیر باشد.

خیر، از اینرو که چنین واقعه ای هر چند امیدوارم مسبب رویداد تلخی برای اهالی خانواده محترمتان نگردد، می تواند صدا و نوا و ندایی را که دیوار بلند زندان...........!؟ از رسوخ آن به گوش رهبری تا به امروز جلو گیری می کرد، اکنون با کیفیتی بالا به شما رسانیده و مسبب بروز تاثیر و تغییر در نگاه حضرت عالی به وضعیت کنونی کشور شود.

هر چند چندان مایل نیستم از آنچه در بیت مبارک پیش آمده با عنوان بحران یاد کنم، اما مجبورم اینچنین لفظی را استفاده نمایم، چون جایگزینی مناسب تر و متناسب تر برایش نمی یابم، از اینرو که می تواند نهیبی بر نشنیدن ها باشد و اقلا موجب پذیرش بحران عمیق در اوضاع حالیه کشور از سوی شما گردد.

و این خب در اشل خاص خود به مثابه یک تحول عمده و امیدوار کننده تلقی می گردد.

رخدادی اینچنین، مستعد بارو کردن پتانسیل به خواب رفته انصاف و عدل رهبری نیز هست. عروس مکرمه بیت مبارک که نمی تواند از نظر مقام رهبری، نفوذی عناصر معلوم الحال و وابسته به این و آن شناخته شود؟

باور کنید همه ما، همه اهالی جنبش سبز ملت ایران، مثال همان عروس صادق و گرامیتان نه ضد انقلابیم، نه نفوذی و نه فریب خورده عناصر معلوم الحال مجهول.

همه فرزندان همان انقلابیم، انقلابی که ..................؟؟؟؟؟؟؟ بماند.

اما جنبه منفی و خطیرش در کیفیت واکنش شما به این طنین خوش صدای سبز محتمل است، آیا سریال نشنیدن ها را ادامه خواهید داد؟!!!!!!!!!!!

بحران اکنون به درون بیت محترم حضرتتان سرایت کرده و آیا همچنان نافی وجودش می شوید؟

این یک هشدار است، اگر مرزی و حدی و آستانه ای در صبر و ظرف تاریخ موجود بود تا به محضر مبارک به مثابه فرصتی برای بیدار شدن مبذول شود، تصور می کنم این رویداد اخیر در بیت مکرم شناسه ای از برای درک قریب و نزدیک بودن اتمام صبر و فرصت مذکور است.

نمی دانم آیا قرار است انقلاب اینبار نیز فرزندان راستین خود را تناول نماید یا اینکه راهزنان آن به لعنت آباد تاریخ فرستاده خواهند شد، اما از نظر ما این یک فرصت طلاییست، نه برای شما بل برای رونمایی از نسخه اصلی انقلاب ، که مدتهاست جاعلانش در دامان شما و چون شمایان پروار شده اند و حاکم. از خواب سی ساله بیدار شوید.

تعهد، شناخت و وظیفه جنبش سبز، مرجوع کردن انقلاب به همین نفس صادق و نخستینش است، هدف این نوشته نیز در راستای همان وظیفه و تعهد معنا می یابد.

آری، نفس ربوده شده، محبوس و انقلابی که با در خون غلطاندن فرزندان وطن و باز کردن طریق سوء استفاده برای فرصت طلبان و جاهلان به این حال نزار و تراژیک کشانده شد، مجددا می گویم، بیدار شوید، این یک هشدارست. با جسارت تام می گویم این یک هشدار جدی و عاری از هرگونه تعارف به شخص شماست. خسر الدنیا والآخره نشوید. شما آسان ترین راه را که طریق لجاجت و دیده بر حقایق بستن و میخ خود کوفتن است را برگزیدید. در این انتخاب هیچ نشانی از بصیرت یافت نمی شود.

جمله آنکه اگر اینگونه به طی کردن کج راهه خود ادامه دهید، مانده اید برای رفتن. همیشه رفتن.

می ارزد؟

همین

mrshokouhifard@gmail.com

چهارده آذر هزار و سیصد و هشتاد و هشت

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید