رفتن به محتوای اصلی

فرار مغزها؛ پدیده‏ای جهان سومی
01.04.2010 - 17:12

پانته‌آ بهرامی

سرمایه‏های انسانی ارزش‏مندترین منابع برای پویایی و تحول در یک جامعه محسوب می‏شوند. فرار مغزها پدیده‏ای نسبتاً نوین است و به ترک متخصصان، نخبگان و پژوهش‏گران از کشور مبدأ و کار استقرار به دلایل گوناگون در کشورهای میزبان اطلاق می‏شود. اصطلاح «فرار مغزها» را انگلیسی‏ها در اواسط دهه‏ی ۵۰ میلادی ابداع کردند. در این دوران آنان بر این باور بودند که تعداد نخبگان تحصیل‏کرده، پاسخ‏گوی نیازهای اقتصادی نیست و بخشی از این تعداد ناکافی به کشورهای دیگر برای کار مهاجرت می‏کردند. اما برخی دیگر معتقدند که ادبیات مربوط پدیده‏ی فرار مغزها، از کانادا و کشورهای اتحادیه‏ی اروپا، نخستین‏بار در اوایل دهه‏ی ۶۰ میلادی در جهان مطرح شد. این پدیده به عنوان یک آسیب اجتماعی، از دهه‏ی ۴۰ در ایران آغاز گشت. خروج نخبگان ایرانی اما به گذشته‏ای دورتر بازمی‏گردد.

برای اولین بار در عصر جدید ما و در اواخر قرن نوزدهم، عباس‏میرزا بعد از شکست اول جنگ ایران – روس ۲۲ نفر را به خارج از ایران و فرانسه و انگلیس اعزام کرد که از این تعداد فقط شش نفر به ایران بازگشتند. می‏توان گفت در تاریخ معاصر ما این اولین فرار مغزها از ایران، با عنوانی که می‏شناسیم بود.

بر اساس آمار موجود، مجموعه‏ی ایرانیانی که در در طول سه دهه‏ی ۱۳۳۰ تا اول سال ۱۳۵۷، از ایران خارج شدند و نخواستند دیگر به ایران برگردند و عمدتاً در کشورهای اروپایی و آمریکا مقیم شدند، ۴۲۶۱نفر است.

فرار مغزها، به عنوان یک آسیب اجتماعی، مخرب‏ترین بحران اجتماعی شناخته و تعریف‏ شده است. چه این افراد سرمایه‏های انسانی هر کشورند که سال‏ها بر روی آنان سرمایه‏گذاری می‏شود تا فردی متخصص و پژوهش‏گر تربیت شود.

بر اساس آمار صندوق بین‏المللی پول، تا سال ۱۹۹۰ از کشور هند ۲۳۸هزار، از چین ۱۶۵هزار و از ایران ۱۰۵هزار نفر با تحصیلات عالی به آمریکا مهاجرت کرده‏اند که به نسبت جمعیت، ایران بالاترین درصد مهاجرت را دارد.

رییس انجمن ریاضی ایران می‏گوید: از پس از انقلاب تا کنون، ۱۷۶مدال المپیاد علمی را در سراسر جهان به دست آورده‏ایم که از این تعداد ۱۶۳نفر در کشور حضور ندارند.

اما بزرگ‏ترین موج مهاجرت نخبگان ایرانی، در دهه‏ی اول انقلاب، در اوایل دهه‏ی ۸۰ میلادی، پس از سرکوب‏های سیاسی آن دوران صورت گرفت.

جهانگیر لقایی:

فرار مغزها و نخبگان و متخصصان یکی از مهم‏ترین پدیده‏هایی است که بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی تا امروز صدمات بسیار سنگین و جبران‏ناپذیری را به جامعه‏ی در حال تغییر و تحول ایران وارد کرده است. این یکی از فاجعه‏بارترین صدماتی است که از نظر نخبگان و متخصصین به جامعه‏ی ایران وارد شده است. چنین موج فراری از جامعه‏ی ما تاکنون بی‏سابقه بوده است.

بر اساس آمار ارائه شده از سوی سازمان ملی آمریکا، در سال ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۶ خورشیدی) تعداد استادان تمام وقت ایرانی در آمریکا ۱۸۲۶ نفر و استادان نیمه‏وقت ایرانی ۳۸۰۰ نفر بوده‏اند. یعنی در آن سال مجموعاً ۵۰۲۶ استاد ایرانی در جامعه‏ی آمریکا وجود داشته است.

درست در همین سال تعداد استادان در دانشگاه‏های ایران ۱۵۰۰ نفر بودند. این مقایسه کاملا روشن می‏کند که تعداد استادانی که ما فقط در آمریکا داشتیم، حدود سه برابر استادانی هستند که در خود ایران تدریس می‏کرده‏اند.

طبق آمار صندوق بین‏المللی پول، از هر چهار ایرانی که دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، یکی از آنان در خارج از کشور دارد کار می‏کند.

این تنها یک سرمایه‏ی معمولی نیست. بلکه سرمایه‏ی انسانی است. به‏دست آوردن سرمایه‏ی انسانی هم به سادگی میسر نیست. یعنی نمی‏توان یک میلیون دلار پول پرداخت کرد و گفت که امروز می‏خواهم یک مهندس یا متخصص در رشته‏ای داشته باشم. بلکه تربیت این متخصص زمان می‏برد. این زمان نیز در توسعه‏ و پیشرفت کشورها از اهمیت و نقش بسیاری برخوردار است.

فرار مغزها پدیده‏ای جهانی است که بیشترین آسیب آن متوجه کشورهای جهان سوم است. مهاجرت نخبگان علل گوناگون دارد. چهار عامل را برای این پدیده می‏توان نام برد: اول بحران‏های سیاسی و نبود امنیت اقتصادی و اجتماعی؛ دوم فراهم نبودن رشد و رقابت علمی؛ سوم مشکلات اقتصادی که کشور مبدأ نمی‏تواند پژوهش‏گر را از نظر مالی به اندازه‏ی کافی تامین کند و چهارم اینکه سطح دست‏مزدها در کشورهای پیشرفته و جهان سوم بسیار متفاوت‏اند.

کمبود امکانات پژوهشی و آموزشی مانند آزمایشگاه، کتاب‏خانه و ابزار و وسایل پیشرفته‏ی علمی و پژوهشی عامل چهارم این پدیده است.

جهانگیر لقایی علل اساسی مهاجرت پژوهش‏گران ایرانی را بحران‏های سیاسی می‏داند:

اساسی‏ترین عاملی که باعث فرار مغزها از جوامع در حال توسعه می‏شود، عامل استبداد و دیکتاتوری است.

در کشورهای استبدادی و دیکتاتوری، فردی که قرار است در یک بخش تحقیقاتی کار کند، در درجه‏ی ‏اول باید به تایید سازمان اطلاعات و امنیت آن کشور مستبد رسیده باشد. یعنی مهم این است که فرد از نظر امنیت مورد تایید سازمان اطلاعات و امنیت کشور باشد و نه تخصص او. وقتی چنین تاییدیه‏ای داده شد، آن وقت است که فرد می‏تواند در آن بخش تحقیقاتی کار کند.

چیزی که اصولا در کشورهای پیشرفته‏ و دموکرات جهان وجود ندارد. بلکه نقش اساسی را در بخش‏های تحقیقاتی و تخصصی، میزان تخصص فرد تعیین می‏کند؛ نه این که چطور فکر می‏کند و این که آیا با دولت مخالف و یا موافق است.

وقتی چنین باشد، به طور طبیعی متخصصین این کشورها مجبور هستند که دارای شخصیتی چندگانه باشند.

فاجعه‏ی فرار مغزها یک طرف؛ فاجعه‏‏‏‏‏ای بلکه حتی بزرگ‏تر از فرار مغزها، فاجعه‏ی خشکاندن و یا خشکیده شدن مغزها است. چرا که بخشی از متخصصین و محققینی که در کشور می‏مانند باید شخصیتی چندگانه برای خودشان درست کنند و بعد از مدتی عملا به این نتیجه می‏رسند که انجام کار تحقیقاتی و تخصصی در چنین جامعه‏ای امکان‏پذیر نیست.

امروزه کشورهای مختلف، راه‏حل فرار مغزها را در جذب مغزها تعریف می‏کنند. اول برگشت مهاجران به کشورهای مبدأ؛ ایجاد بسترهای مناسب علمی، پژوهشی، مالی و اجتماعی یکی از راه‏های برون رفت است.

در کانادا، به ازای هر نیروی از دست رفته‏ی دانشگاهی، چهار نفر جذب می‏شوند. تعداد کل دانش‏آموختگان کارشناسی ارشد و دکترا که سالانه جذب می‏شوند، از تعداد کل تحصیل‏کردگان مهاجر از کانادا به آمریکا، بیشتر است.

راه حل دوم، عدم بازگشت متخصصان را به کشور مبدأ به طور فیزیکی، مسلم می‏پندارد. ولی به خاطر علاقه و وابستگی‏های فرهنگی و خانوادگی‏ای که آنان به کشور مبدأ خویش دارند، همکاری‏های از راه دور را به عنوان راه‏ برون‏رفت مطرح می‏کند.

این ارتباطات منجر به تشکیل شبکه‏های اجتماعی مرتبط با حرفه‏ای که در خارج از کشور فعالیت دارند، می‏گردد و متکی به سرمایه‏گذاری زیرساختی نیست. بلکه مبتنی بر کار بیشتر روی منابع موجود است.

جهانگیر لقایی:

اکثر کشورهای پیشرفته تقریباً بیش از سه‏درصد تولید ناخالص داخلی خود را به کارهای تحقیقاتی اختصاص می‏دهند. دولت آمریکا که بالاترین رقم تولید ناخالص جهان را دارد و بالاترین بودجه را صرف بخش تحقیقاتی می‏کند، بیش از ۴۰۰میلیارد دلار برای کارهای تحقیقاتی تخصیص می‏دهد.

دولت کره‏ی جنوبی رقمی نزدیک به ۵۰میلیارد دلار را در سال صرف کارهای تحقیقاتی می‏کند. همین رقم در ایران حدود ۱میلیارد و ۸۰۰میلیون دلار است.

تفاوت میان ایران و کره از بابت بودجه‏ای که به بخش تحقیقاتی اختصاص می‏دهند، به تنهایی بیان‏گر این فاجعه است که در جامعه‏ی ما جمهوری اسلامی، اصولا چیزی به عنوان تحقیق و محقق را نه می‏تواند بپذیرد و نه می‏خواهد داشته باشد.

سخن آخر نیز از آن جهانگیر لقایی است که معتقد است تولیدات علمی و پژوهشی ایرانیان در برون مرزهای ایران، نشان‏گر خروج سرمایه‏های متخصص از این کشور است:

در سال ۲۰۰۴ در آلمان نزدیک به ۱۱۰هزار ایرانی زندگی می‏کردند که این تعداد، دوهزار عنوان کتاب منتشر کرده‏اند. یعنی تقریباً به ازای هر ۵۰ ایرانی یک کتاب (به زبان‏های مختلف) منتشر شده است. درست در همین زمان ۲میلیون و ۴۰۰هزار ترک ترکیه هم در آلمان زندگی می‏کرده‏اند که فقط ۱۰۰ عنوان کتاب بیرون داده‏اند.

این مقایسه را به این دلیل عنوان کردم که روشن شود چه تفاوت کیفی‏‏ای در ارتباط با کسانی که از ایران فرار کرد‏ه‏اند، وجود دارد.

بر اساس آمار داده شده، در فرانسه هم رقم به همین شکل بوده است. یعنی حدود ۱۱۰ تا ۱۱۵هزار ایرانی در فرانسه زندگی‏ می‏کنند، آن‏ها هم تقریبا ۲۰۵۰ عنوان کتاب در زمینه‏های مختلف از داستان و قصه تا مسائل علمی، بیرون داده‏اند. در آمریکا نیز ایرانی‏ها ۷هزار عنوان کتاب منتشر کرده‏اند.

خود این مساله بیان‏گر تفاوت کیفی کسانی که از ایران فرار کرده‏اند، با سایر مهاجرین است و نشان‏گر صدمات سنگینی است که تا به امروز در این زمینه به جامعه‏ی ما وارد شده است.

بر اساس سرشماری‏ای که در سال ۲۰۰۰ در آمریکا انجام گرفته، ۵۷درصد ایرانیان بالای ۲۵ سال، دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. که بالاترین رقم در میان خارجیانی است که در آمریکا متولد نشده‏اند.

در آلمان هم بر اساس آمار منتشر شده، ۶۰درصد ایرانیان مقیم این کشور دارای تحصیلات دانشگاهی هستند

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
زمانه

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.