خبر اول، به تفاهمنامه ۷۰ میلیارد یورویی بین ایران و روسیه مربوط بود که بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران و الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه آن را امضا کردند. با آن که جزئیات مفاد این تفاهمنامه هنوز منتشر نشده است، اما مطلب قابل توجه، به نقل از خبرگزاریهای ایران، گنجانده شدن همکاری در بخش انرژی و نفت در سند مزبور است، چیزی که به طور بالقوه میتواند ضربه سنگینی به تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران تلقی شود.
خبر دوم، به نقل از اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، درباره "فعال شدن میلیاردها دلار فاینانس چینی" است که گفته شده قرار است به زودی جامه تحقق به خود بگیرد. خبرگزاریهای ایران گزارش دادهاند که قرار است چینیها به جای طلب ۱۸ میلیارد دلاری ایران بابت پول نفت، ۲ تا ۳ برابر این مبلغ را برای فاینانس (تامین مالی) پروژههای ایرانی اختصاص دهند. اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین گفته است که بیشتر پروژههایی که معرفی شدهاند، صنعتی و نفتی هستند. ضمن آن که طرح ایجاد اتوبان، اسکله، نیروگاه، سد، پالایشگاه، جاده، پل و فرودگاه نیز در فهرست ۸۰گانه پروژهها به چشم میخورد.
گفته شده است که بیشتر پروژههایی که برای مشارکت شرکتهای چینی در ایران معرفی شدهاند، صنعتی و نفتی هستند، ولی طرحهای ایجاد اتوبان، اسکله، نیروگاه، سد، پالایشگاه، جاده، پل و فرودگاه نیز در فهرست ۸۰گانه پروژهها به چشم میخورد
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی انتظار این بود که وی، به عنوان فردی که زیرمجموعهای از تفکر هاشمی رفسنجانی خوانده میشود، سیاست نزدیکی به غرب را پیشه کند. آنچه که این انتظار را قوت میبخشید حضور جواد ظریف در مقام رئیس دستگاه دیپلماسی ایران بود؛ آقای ظریف طی دوره خدمتش در دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و حتی محمود احمدینژاد، در مقام معاون وزیر امور خارجه و سپس نماینده ایران در سازمان ملل متحد، همواره تلاش داشت که بین ایران و غرب و بهخصوص آمریکا نوعی آشتی برقرار کند، هرچند گفته میشد این اعتقاد را دارد که رابطه دو کشور، به دلیل تضادهای بنیادی بین دو نظام دوستانه نخواهد شد. به هر جهت، با وجود انتظارات اولیه، تحولات اخیر از عزم ایران به دورتر شدن از غرب و نزدیکتر شدن بیش از پیش به شرق حکایت دارد.
این تحرکات میتواند به دو دلیل صورت گرفته باشد. نخست اینکه شکاف میان ایران و غرب، بهخصوص آمریکا، در مورد شرایط توافق هستهای آنقدر عظیم است که گاه به نظر میرسد ایران از رسیدن به یک توافق جامع ناامید شده و لذا زندگی در جهانی منهای غرب را، در بدترین حالت، در دستور کار خود قرار داده است. در این خصوص، علی خرم، مشاور وزیر امور خارجه ایران، میگوید که با وجود "طرح مواضع حداکثری" و اصرار "بر رویکرد سابق ... یعنی اعمال فشار از طریق تحریمها به واسطه بهروز کردن فهرست تحریمهای سابق" توسط آمریکا، نمیتوان به دستیابی به توافق جامع امیدوار بود.
بر پایه برخی گزارشها، به نظر میرسد که اختلاف عمده بین ایران و غرب حول دو محور شکل گرفته است. نخست تعداد سانتریفوژهای در حال کار و دیگری طول مدت اعتمادسازی برای برداشته شدن کامل تحریمها؛ خواسته ایران این است که با پایان قرارداد روسیه برای تامین سوخت بوشهر در سال ۲۰۲۱ میلادی، خود بتواند با به کار گرفتن ۱۹۰ هزار سانتریفوژ نسل اول، یا معادل آن، به طور مستقل سوخت نیروگاه را تامین کند. اما موضع غرب، فعال ماندن تنها هزار و ۵۰۰ سانتریفوژ است.
جان کری و جواد ظریف، وزیران امور خارجه آمریکا و ایران در مذاکراتی دوجانبه بر سر فعالیتهای هستهای ایران - وین- ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۴
نظر ایران درخصوص زمان لازم برای اعتمادسازی و برداشته شدن تحریمها، روی یک دوره سه ساله است، چرا که گفته میشود حسن روحانی و تیم او، موفقیت در حل بحران هستهای را کلید پیروزی در انتخابات بعدی ریاستجمهوری میدانند. این در حالی است که غرب بر روی یک دوره ۲۰ ساله اصرار دارد.
انگیزه دیگر ایران، با توجه به زمان اعلام این همکاریهای عظیم اقتصادی، میتواند این باشد که با توجه به مذاکرات فشردهای که در ماه سپتامبر صورت میگیرد و بناست تا ماه نوامبر نیز ادامه یابد، برگ برنده آمریکا، یعنی تحریمها را از دست آن کشور خارج کند. به عبارت دیگر، پیام ایران این است که راه خود را یافته است و برخلاف تصور غرب، حاضر نیست از سر استیصال و با هر شرایطی، تن به توافق دهد.
باور عمومی در ایران این است که روسها غیرقابل اعتماد هستند و ایران نمیتواند در بلندمدت روی این کشور حساب باز کند. ظریف در کتاب "آقای سفیر" که متن یک مصاحبه بلند با اوست، به این مسئله میپردازد. او معتقد است که همه کشورها از جمله روسیه، در روابط خود با دیگر کشورهای جهان، منافع خود را در اولویت قرار میدهند و نباید از هیچ کشوری انتظار دوستی خالصانه داشت. به اعتقاد ظریف، کشورها زمانی روابط نزدیک و استراتژیک با یکدیگر برقرار میکنند که منافع درازمدت آنها با یکدیگر همسو شود.
چنین تعبیری در شرایط کنونی، در مورد رابطه ایران و روسیه، با توجه به تحولات جاری، مصداقی عینی پیدا کرده است.
روسیه بر اثر بحران اوکراین به شدیدترین تقابل با غرب از سال ۱۹۹۱ میلادی، یعنی پس از فروپاشی شوروی سابق، کشیده شده است. روسیه، وارد شدن اوکراین به دایره متحدان غرب و بدتر از آن، حضور احتمالی ناتو در حیاط خلوت خود را یک تهدید جدی برای امنیت ملی خود تلقی میکند. از دید روسیه، اتحاد با ایران میتواند به منزله مقابله با غرب در منطقهای باشد که از اهمیتی راهبردی برای بلوک غرب برخوردار است. مصداق دیگر، همکاری بین ایران و روسیه در سوریه است که این همکاری، تاکنون یکی از دلایل عمده جلوگیری از سقوط بشار اسد خوانده میشود.
از دید روسیه، اتحاد با ایران میتواند به منزله مقابله با غرب در منطقهای باشد که از اهمیتی راهبردی برای بلوک غرب برخوردار است
با وجود مخالفت غرب و بهخصوص آمریکا، چین نیز از دو زاویه به همکاری راهبردی اقتصادی با ایران رغبت دارد. اول اینکه بازار ایران از نظر میزان جمعیت، ترکیب جمعیتی جوان و تحصیلکرده و قدرت مالی آن کشور، بازاری است که در منطقه شاید تنها با ترکیه قابل مقایسه باشد.
از طرف دیگر، چین به همکاری با ایران به عنوان سومین تامینکننده نفت آن کشور و کشوری که تحت نفوذ غرب نیست، نگاهی راهبردی دارد. در عین حال، موضوع مطالبه ۱۸ میلیارد دلاری ایران از چین از محل فروش نفت، فرصت مناسبی را برای آن کشور فراهم کرده است تا با ایران وارد یک دادوستد درازمدت در قالب دادن اعتبار و فاینانس پروژههای عظیم شود.
درست است که قرائن نشان میدهد ایران دست به حرکت حسابشدهای زده است، اما باید دید که اگر مذاکرات هستهای به نتیجه نرسد، غرب و بهخصوص آمریکا چه واکنشی از خود نشان خواهند داد. طرحی که دو سناتور آمریکایی، کرک و منندز، در دسامبر سال ۲۰۱۳ میلادی برای تحریم "تقریبا کامل" نفتی ایران تهیه کرده بودند، به دلیل تهدید باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا به وتوی آن، بایگانی شد. در نتیجه، منطق حکم میکند که در صورت شکست مذاکرات، آمریکا به تحریمهای شدید، از جمله رویکردی مانند طرح کرک-منندز، روی آورد.
در چنین حالتی، باید دید که آیا ایران با تکیه عمده بر روسیه، در حالی که چین به احتمال قوی حاضر به مقابله با آمریکا نخواهد بود، میتواند چرخ اقتصاد خود را به گردش درآورد؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید