جنبش سبز، واقعیت ها و نارسایی ها

اگر بخواهیم دست آوردهای جنبش سبز را در ۲۲ بهمن ارزیابی کنیم لازم است بصورتی واقع گرایانه و به دور از احساسات، حادثه ۲۲ بهمن را به طور دقیق مورد واکاوی قرار دهیم. ظاهرا به نظر می رسد، مافیای حاکم بر ایران (بیت رهبری، سپاه، باند احمدی نژاد و هیات موتلفه) با تکیه بر امکانات اقتصادی و نظامی توانستند تظاهرات "خود جوش" را سازماندهی کرده و از حضور سبزها ممانعت به عمل آورند. این امر هیچ یک ازواقعیت های زیر را تغیر نمی دهد:

۱- جنبش سبز حاصل جمع مطالبات مردمی در زمینه حق حاکمیت ملی، حق شهروندی، آزادی بیان، آزادی تجمعات، آزادی انتخابات و یک جامعه بدور از نابرابری می باشد. تا زمانیکه حکومت با گردن کلفتی به این حقوق اساسی احترام نمی گذارد و به دزدیدن آراء میلیونی مردم می پردازد این جنبش ادامه خواهد داشت. رژیم ولی فقیه با غصب حاکمیت ملی از طریق دزدیدن صندوق آرا عملا از خودش مشروعیت زدایی کرده است. جنبش سبز با تکیه بر حضور مردم در صحنه عملا حق خود را از حاکمیت طلب می کند. کنش و واکنش جنبش سبز و رژیم ولی فقیه در هشت ماه گذشته هر چه بیشتر به مشروعیت زدایی از این حکومت غیر قانونی منجر شده است.

۲- اکنون این گروه مافیا تلاش می کند با نمایش خیابانی بر مشروعیت و حقانیت نداشته خود سر پوش بگذارد. تاریخ گواهی می دهد که هرگز چنین نمایشات خیابانی نتوانسته است برای رژیمهای خودکامه و غیر مردمی پایگاه مردمی کسب کند. فراموش نکنیم که تمام رژیمهای دیکتاتوری و خود کامه از هیتلر گرفته تا صدام حسین به راحتی قادر بودند چنین نمایش های خیابانی را به راه اندازند. اس اس های هیتلر انسان را به یاد لباس شخصی های علی خامنه ای می اندازد.

۳- مافیای حاکم بر ایران خیلی آرزو دارد ایران را به قبل از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ برگرداند تا در آن خفقان و سکوت قبرستانی، امتیازات سیاسی و اقتصادی خود را همیشگی کند. در این رابطه باید به آنها گفت: "شتر در خواب بیند پنبه دانه، گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه." تصور اینکه بتوانید با خیال راحت امتیازات نا مشروع سیاسی و اقتصادی خود را همیشگی کنید به گور خواهید برد.ایران ملک مشاع ۷۰ میلیون نفر است، یک اقلیت زور گو و مستبد نخواهد توانست در حق ۷۰ میلیون ایرانی برای همیشه ظلم کند. اگر ظلم پیشینیان پایدار ماند ظلم شما هم پایدار خواهد ماند. شما می توانید با تماشای فیلم سخنرانی احمدی نژاد در میان ساندیس خورها خودتان را به داشتن "پایگاه مردمی" دلخوش کنید ولی کیست که صف اتوبوسها که از اطراف و اکناف ایران به تهران آورده شدند را نبیند. از سوی دیگر، کمی آنطرفتر از میدان آزادی کیست که حضور هزاران نیروی نظامی را در حال ضرب و شتم مردم نبیند؟ آیا صحنه بیرون آوردن پیراهن جوانی مظلوم و بی دفاع را در زیر مشت و لگدهای کلاه خودبسرهای مزدور که در تلویزیون های دنیا پخش شد دیدید؟ آیا می توانید این صحنه را مانند صحنه قتل ندا انکار کنید؟ تف به شرف شما که با صحنه سازی می خواهید برای خود مشروعیت کسب کنید.

۴- جنبش سبز با تقدیم صدها شهید در راه آزادی و مردم سالاری و تحمل ضربات ناجوانمردانه از جمله اعدام، شکنجه، حبس انفرادی و ارعاب توانسته است تحسین جهانیان را بر انگیخته و حقانیت خود را ثابت نماید.این جنبش با تمام وجود در دل و جان ایرانیان آزاده نهادینه شده است. اگر رژیم شاه توانست پایه های حکومت خود را بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای همیشه مستحکم کند شما هم خواهید توانست دولت بر آمده از کودتای انتخاباتی و دولت بر آمده از تقلب انتخاباتی را برای همیشه سر پا نگه دارد. فرموش نکنید که رژیم شاه نیز در تابستان ۱۳۵۷ چنین تظاهرات "مردمی" را ترتیب داد و نخست وزیر وقت( جمشید آموزگار)_بخوانید احمدی نژاد امروز- در آن تظاهرات سخنرانی کرد.

و اما سخنی با یاران، دوستان، حامیان و عزیزان جنبش سبز. تجربه ۲۲ بهمن باید مورد واکاوی و مداقه قرار گیرد تا مافیای حاکم تصور نکند تنها با تکیه بر سرنیزه و نمایش خیابانی می تواند امتیازات سیاسی و اقتصادی خود را همیشگی کند و به عمر ننگین و ظالمانه خود ادامه دهد. مافیای حاکم بر ایران با صغیر پنداشتن ۷۰ میلیون ایرانی و با غصب کلید چاههای نفت چنگال خونین خود را بر پیکر ایران عزیز و زخمی ما هرچه بیشتر فرو می کند. جنبش سبز که برآیند ۱۰۳ سال مبارزه پیگیر در راه احقاق حقوق ملت و تثبیت حاکمیت ملی می باشد نمی تواند با یک نمایش خیابانی از سوی حکومت خامنه ای از صحنه سیاسی ایران حذف شود. در این رابطه لازم است به نکته زیر توجه کنیم.

جنبش سبز زنده و پویاست. جهت سر زندگی و پویایی این جنبش باید هرچه زودتر به این چهار مشکل اساسی توجه ویژه کنیم و راه خود را تا انحلال رژیم مستبد ولی فقیه و استقرار حاکمیت ملی بر اساس صندوق آراء مردم و اصول حقوق بشر ادامه دهیم. این جنبش از چهار مشکل اساسی رنج می برد. نخست رهبری منسجم، دوم سازماندهی کارآمد، سوم عدم تعین اهدافی روشن نظیر رفراندوم و یا ... و چهارم عدم طرح گرفتاریهای معیشتی مردم به منظور جذب طبقات فرو دست جامعه . فراموش نکنیم که آقای خمینی در بهشت زهرا چه گفت:‎" آب و برق را مجانی می کنیم، اتوبوس را مجانی می کنیم. مسکن می سازیم. دلخوش به این مقدار نباشد. معنویت شما را عظمت می دهیم ."