برای آغوش سرد و قلب خونبار خواهرانم آمنه مادر زانیار مرادی , شریفه مادر رامین حسین پناهی و مادر لقمان که نامش را نمیدانم :
لهیب قلبهای گر گرفته تان با هیچ آبی سرد نمیشود . میدانم .
اغوش خالی از زانیار و رامین و لقمان تان تا ابد سرد و یخ کرده خواهد بود .
میدانم .
اشکهایتان , قطره قطره قطره , سیل خواهد شد .
میدانم .
ناله هایتان , لحظه لحظه لحظه , فریاد خواهد شد .
میدانم .
خشمتان , مشت مشت مشت , ضربه خواهد شد .
میدانم .
چه کنم برایتان؟
نمیدانم.
چگونه شرمساری از ناتوانی م برای درد بی پایانتان را درمان کنم ؟
نمیدانم .
به اتش دلمان ,
به درد و حسرت اعدام فرزندانمان ,
به سیل اشکمان,
به های های گریه های بی امانمان,
به مشتهای گره کرده مان برای خصم جوانکش ,
سوگند
که هرگز یاد عزیزانمان را فراموش نخواهیم کرد .
زانیار و رامین و لقمان , در قلب مادران سینه سوخته , زنده و جاویدند .
میدانم .
کینه از حکومت اعدام در قلبمان آبیاری میشود با خون فرزندان ایران .
میدانم .
در کنارتان سوگوار و عزادارم .
میدانید .
باز هم دندان خشم خود را در جگر خون شده مان فرو میکنیم . تا روزی که محکمه ها ساخته شود برای دادخواهی هزاران زانیار و رامین و لقمان که در طول چهل سال اخیر اعدام شدند.
خواهر غمگین و گریان و پر از خشم شما
شعله پاکروان (مادر ریحانه جباری)
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید