او چه باید میکرد تا چرخ زندگی به کامش بچرخد؟ چه شرایطی را باید فراهم میکرد تا دنیا به کامش شیرین میشد؟ «لیسانس ریاضی محض» و به دنبالش «فوق لیسانس » را دریافت کرد ولی ناچار به شغل کولبری روی اورد و برای یک لقمه نان"جانش" را حراج کرد.
هم اکنون مرگ در کمین بیش از "1500" کولبردر مناطق مرزی آذربایجان غربی و کردستان است. کولبران منطقه کردستان قربانیان فقرو خشونت در دولت بیکفایتروحانی اند. یک پدیده شوم دیگر که دردوران حکومت حسن روحانی به عنوان یک شغل بیش از پیشعرضه میدان کارشد:اخبارهای هرروزه از کشت و کشتار کولبران است.
"خبرها یک جمله بیشترنیست اما گویای پایان یکزندگی است
کولبرکرد براثرشلیک نیروی انتظامی به کما رفت
براثرسقوط بهمن در کردستان ۴ کولبر کشته و زخمیشدند
کولبری اهل بانه براثر شلیک نیروهای انتظامی زخمیشد
کولبر زحمتکش بازداشت و مورد ضرب و شتم نیروهای انتظامی قرارگرفت. یک کولبربراثرانفجارمین مصدوم شد. ریزش برف جان 10کولبر کرد را گرفت، دادگاه ارومیه ۲کولبر را به حبس ابد محکوم کرد".
مرگ کولبران قتلهای فراقضایی وکشتارسیستماتیک است، حداکثر جرم آنها پس از رسیدگی چندماه زندان است در حالی که نیروی انتظامی علاوه بر کولبران به اسب و احشام آنها درصحنه شلیک کرده و آنها را زخمی کرده و به قتل میرساند.
سالانه صدها کولبردر مناطق مرزی کردستان کشته میشوند. مسیرعبور آنها از 4 استان آذربایجان غربی،کردستان، ایلام و کرمانشاه زمین های آلوده به میناست...زندگی ۱۵۰۰ کولبر در مناطق سردشت، بانه، سقز و مریوان با تن دادن به حرفه خطرناک کولبری،درمعرض خطرات جدی است.
ناتوانی روحانی در بکارگیری سرمایه های ایران و رکود و تعطیلی کارخانه های صنعتی و تولیدی،موجب روی آوردن کارگران سنگین و جانکاه بنام"کولبری" شده است...میانگین واقعی سن کولبران ۱۰ تا ۲۵ سال است. اکثرآنها بدلیل فقرشدید تنها برای یک لقمه نان تعداد این رنجبران که برای لقمه نانی به چنین کار طاقت فرسایی دست میزنند رو به افزایشاست. کسانی که اگر توسط پاسداران حکومت کشته نشوند بعد از مدت کوتاهی بدلیل این کار طاقت فرسا بطور فیزیکی از دور خارج میشوند و دیگر همین لقمه ناچیز نان نیز از خانواده اشان گرفته خواهد شد.
کرایه کولت چند؟؟؟
نیمههای شب سکوت کوهستان با صدای نفسهای کولبرانی که مسیر سنگلاخی را بالا میآیند شکسته میشود. فریاد افتادن یکی از آنها از بالای صخرهای بلند صدایی است که گوشها به آن عادت کرده است. ترس از کمین نیروهای مرزبانی و نرسیدن محموله به مقصد همراه همیشگی آنها است.
برای هر کیلو بار 50 هزار تومان میگیرند، با عبور از مرز وارد خاک عراق شده و بار را به پشت میبندند و مسیرکوهستانی و صخرههای بلند را در پیش میگیرند تا وارد خاک ایران شوند. در این میان گاهی اوقات در کمین نیروهای مرزبانی گرفتار میشوند و باید محموله را تا پاسگاه که در ارتفاع قرار دارد حمل کنند. هیچ ضمانتی برای محمولهها وجود ندارد و اگر در کمین ماموران گرفتار شوند باید کوله هرچه باشد را به آنها تحویل دهند تا شاید از بازداشت کولبران صرف نظر کنند. معمولاً محمولههایی که تا ۳۰ کیلوگرم وزن دارند را حمل میکنند تا بتوانند از مسیر باریک کوهستانی عبور کنند. کارکولبران از نیمههای شب آغاز میشود و پس از عبور از کوهستان ظهر محمولهها را به صاحبان آنها در خاک ایران تحویل میدهند.
درکوردستان، کولبرها به قیمت جان خودشان نان بر سر سفره میبرند و این واقعیت تلخی است که هر روز تکرار میشود...
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید