رفتن به محتوای اصلی

گفتگو با چند جوان ایرانی بعد از فالوی چهارده میلیونی "تتلو" قسمت ششم
13.10.2019 - 05:25

گفتگو با چند جوان ایرانی بعد از فالوی چهارده میلیونی "تتلو"
قسمت ششم

دانشجوی خوب مگر دیوانه باشد که بخواهد ایران بماند وکار کند. ندیدم امااین جا به شوخی می گویند در رشته های خوب دانشگاهی علاوه بر زبان سوئدی ، انگلیسی که شنیده می شود صدای فارسی هم خوب قابل تشخیص است .البته شوخی است .اما تعداد دانشجویان ایرانی در دانشگاه های این کشور کم نیست. با بهره ای که به حساب نمی آید وام دانشجوئی میگیرند با خیال راحت درسشان را می خوانند زندگی مستقل خود را دارند بی آن که به پدر و مادر فشاری بیاورند.
اما در ایران تامین هزینه دانشگاهی برای خانواده ها عذاب الیم است وکسی که بچه دانشگاهی دارد پوستش کنده می شود تا بچه اش درس بخواند و تمام کند و تازه بعدش هم الاف بنشیند بر دل پدر ومادر! با هزار نیاز و آرزو های بزرگ و کوچک .
تضاد بسیار عمیقی بین زندگی انیترنتی و زندگی واقعی جوان ایرانی وجود دارد .هیچ کدام از چیز هائی که از طریق انیترنت دریافت می کنی قابل اجرا نیست .برای بر آورده شدن هر کدام ازآن ها باید هزینه سنگینی را بپردازی .
تنها برای بچه پولدار های حکومتی ممکن است که همه چیز دارند یک پایشان خارج است و یک پاشون ایران. اگر ایران برای ما جهنم بود ! برای آنها بهشت است کاری که در خارج با پول نمی توانند انجام دهند در ایران به راحتی برایشان مهیا می شود.
بسیاری از جوان های بخش متوسط هم این نوع زندگی را در دنیای مجازی و زندگی بچه پولدارها ، سلبریتی های ایران می بینند و میخواهند مثل اون ها باشند و آنوقت است که فشار به خانواده شروع می شود ودرگیریها.
هر روزفاصله گرفتن و مقصر دانستن خانواده ، سرکشی ، بریدن از خانواده و افتادن در دامن مواد و تن به هر کاری دادن برای زندگی متفاوت با آنچه که خانواده اش می کنند .از بچه پولدار ها نفرت دارند .اما متاسفانه اگر پاش بیفتد مجیزشان را می گویند .
سلیبریتی ها را دنبال می کنند با آب وتاب حرفشان را می زنند و "تتلو" این نماد متفاوت فاقد کوچکترین پرنسیپ اخلاقی راهر روز تعقیبش می کنند و برای کارهای عجیب غریبش که خودشان قادر به انجام آن نیستند لایک می زنند تا از این طریق خط فاصل بین خود و حکومت را مشخص کنند.
نوعی دهان کجی تتلوئی به جامعه اسلامی.
چه بسیارند جوانانی که شیوه زندگی این سلیبرتی ها را الگو قرار می دهند. هیجان انگیز می دانند. تلاش می کنند خودشان را به شکل و شمایل آن ها در آورند. نتیجه هر فشاری همیشه این گونه است. سالها اختناق ، تو سری زدن ، الگوی عقب مانده جامعه اسلامی دادن! نسلی را بوجود آورده که صد هشتاد درجه با خواست و شیوه زندگی اسلامی متفاوت است.
از یک طرف حکومت محدودیت ایجاد کرده ومی کند. از یک طرف خانواده ها که مشکلی برای بچه شان پیش نیاید هر چه بچه ها خواستند ومی خواهند در حد توانشان و گاه بیشتر از توانشان در خانه برای آن ها مهیا می سازند!حال بعد سال هاتمام این لی لی به لا لا گذاشتن شده تف سر بالا.
کودکان دیروز شده اندجوان های پر مدعا ،طلبکار و تنبل که همه چیز را راحت می خواهند.مانند راحت الحقوم که دهانشان بگذاری که حتی زحمت جویدن هم نداشته باشد.
محصول مشترک یک حکومت شتر گاو پلنگ بنیاد گرا و یک جامعه ناقص ، ترس خورده ، متوهم، دماغ بالا واز خود راضی. خانواده هائی که برای آرامش بخشیدن به فرزنداشان قوائد خانه وخانواده را بهم ریختند بی توجه به آینده و نتیجه کارشان محیط خانه را هتل کرده اند وخودشان شده اند نوکران بی جیر ومواجبی که فقط سرویس میدهند بچه بزرگ کردنده اند. نوعی مواظبت خاله خرسه که نهایت بازنده هر دو طرف شده اند .
نادرند جوانانی که نماز بخوانند مگر نماز اجباری دولتی .حتی جوان های خانواده های متدین نیز نماز نمی خوانند و بد تر از همه از دین و وایمان گریزانند ونماز خواندن امروز در ایران نوئی امل بودن است و فحش .وقتی میگه "برو نمازت دیر نشه" یعنی هنوز بزرگ نشدی واول شب باید بری خانه واین یعنی فخش وکوچک کردن طرف و نشان دادن عدم هویت مستقل .
بسیاری ازجوانان امروزی ایران عمدتاهر طور شده لباس مارک داری جور می کنند. زیر ابروئی بر می دارند ،گردن بندی می آویزند .موهاشون کاکلی می کنند. حرف زدنشان و ادا اطوار در آوردتشان دیدنی است .نوع حرف زدنشان در بیرون متفاوت از حرف زدنشان در خانه است.
همین مملکت اسلامی بالا ترین میزان عمل جراحی زیبائی و بینی را دارد. از تاتو گرفته تا مدل های عجیب غریب لباس.
نگاه کنید به همین بچه های جوان افغانی که ایران بودند وبه این کشور پناهنده شده اند طرز آرایش موها ولباس پوشیدنشان کپی نه چندان دقیق جوان های ایرانی است. در ایران اگر جوان افغانی چنین لباسی که در سوئد می پوشد بپوشد جوان های ایرانی دستشان می اندازند و گشت ارشاد هم دمار از روزگارشان در می آورد . این جا این جوان ها در واقع به آن علاقه و آرزوی تحقیر شده شان در ایران که می خواستند مانند بچه های جوان پانک ایران لباس یپوشند دارند جواب می دهند.
اما همین ها را که می بینید.بشدت از ایرانی ها بدشان می آید وقتی کلمه ایران می آید سخت عکس العمل نشان می دهند به خاطر اذیت وآزار شدیدی که در ایران شده اند .اما وقتی محرم می رسد جای اکثریت به غریب آن ها توی هیئت ها و دسته حات عزاداری است که سفارت جمهوری اسلامی ایران راه می اندازد !می روند تو مراکز اسلامی خوب پذیرائی می شوند قیمه نذری می خورد وسینه می زنند. چیزی شبیه دو گانگی جوان ایرانی! جمهوری اسلامی را فحش می دهد در تمامی عرصه ها مخالف است اما وقتی پای چای وخرما همراه قیمه نذری به میان می آید جاشو می اندازد تو تکیه یا مسجد محل . بی پرنسیپی و نداشتن مورال ! تضاد عجیبی که سخت من را به فکرفرو می برد. البته خودمونیم تو این سال های آخر گند زده اند به هر چه محرمه "آی لاو محرم ،ور ایز مای لاوقیمه نذری ؟"کلماتی که محرم بین جوان ها به شوخی رد وبدل میشه . چیز غریبی است این نسل امروزی ایران. ادامه دارد ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.